حمیدرضا رنجبرزاده، خبرنگار: صنعت بسازوبفروش شبهکمدی ایران، به یک سازوکار مشخص و پایدار رسیده است. حالا حالاها و با ادامه این روند، آیندهای تضمینشده نیز پیش رو دارد. بعدتر راجعبه این سازوکار توضیح خواهم داد ولی قبل از آن، به یکی از آثار مهم این شبهژانر بپردازیم: «صددام» آخرین ساخته پدرام پورامیری در این شبهژانر قرار میگیرد و در نوع خود، مورد جالب توجه و منحصربهفردی است. بارها و بارها راجعبه قواعد این شبهژانر صحبت کردهایم. خود این قواعد از شدت تکرار بدل به کلیشه شدهاند؛ اما با اینکه قواعد این شبهژانر در «صددام» عینبهعین رعایت شده ایدهای جدید و نوآورانه نیز در کار است و آن، تکرار شوخیهای خود فیلم است! بهنظر میرسد کارگردان اثر تعارف کرده است. این امکان وجود داشت که شوخی بسیار خلاقانه و کشنده «ماندن جای رژ لب روی صورت عطاران» دو سه بار دیگر استفاده شود که بهخاطر خودداربودن و کمرویی کارگردان، این مهم محقق نشده است! حتی بهنظر میرسد جای بهکارگیری شوخی درخشان «خدا قوت» به تعداد ۷۰ مرتبه دیگر، در فیلمنامه درخشان «صددام» خالی است! همین نکته راجعبه شوخی «بشکنزدن به قصد ترساندن دیگران» نیز صادق است! فیلم نهتنها شوخیهای خود را مکرراً و بدون کوچکترین تغییر دراماتیکی بهکار میگیرد، بلکه ایده ابتدایی و نیمبند خود را نیز در تمام طول اثر تکرار میکند و کش میدهد. تقابل و دوگانه مضحک «صدام-عطاران» آنقدر کش میآید که بهنظر میرسد به جای ایده، با پنیر پیتزا روبهرو هستیم! برخلاف آنچه که بهصورت رسمی درباره فیلم منتشر شده است، با یک متن اورجینال روبهرو نیستیم و فیلمنامه، اقتباسی است؛ منتها در اینجا نیز نویسنده نوآوری دیگری دارد و بهجای اقتباس از آثار ادبی، منبع اقتباس خود را مبتذلترین محتواهای موجود در اینستاگرام فارسی قرار داده است!
مردمان احمق و رذالتپیشه، قلقلکدادن حس نوستالژی مخاطب با رفتن به اواخر دوران پهلوی یا اوایل دهه 60، شوخیهای جنسی، نیروهای نظامی و انتظامی خنگ که همواره موی دماغند، همه و همه مانند سایر آثار شبهژانر کمدی آبگوشتی ایران، در «صددام» هم تکرار شدهاند.
پرداخت بیش از این به وضعیت اسفناک این خزعبل موهن، هم ضایعکردن وقت است، هم حیفکردن واژهها! ولی نکته بسیار تلخ ماجرا اینجاست که مخاطب ایرانی، در حال تضمین موفقیت سازوکاری است که در ابتدای متن، به آن اشاره کردم. خودمان را جای سازندگان و سرمایهگذاران این آثار بگذاریم. چرا نباید بسازیم؟! سازنده با یک سادیسم تمامعیار، به شعور، شخصیت، سلیقه و هویت مخاطبش توهین میکند ولی مخاطب در کمال تعجب با حضور حداکثری خود در سالنهای سینما چرخه اقتصادی آثار شبهژانر کمدی را با سودی روزافزون، تأمین میکند. نهتنها این اتفاق رقم میخورد و این آثار یکی پس از دیگری رکوردهای گیشه را جابهجا میکنند، بلکه به مهمترین رخداد سینمایی کشور نیز راه مییابند. باز هم نهتنها این راهیابی به فجر رخ میدهد، بلکه عدهای در جشنواره در برج میلاد، برای این مزخرف محض صف میکشند و در اقدامی کاملاً مازوخیستی، به این توهین چندین ساعته به خودشان میخندند و در انتها با افتخار برای آن دست میزنند. میبینید؟ تقصیر آنها نیست. آری؛ تقصیر خودمان است!
شماره ۴۳۴۹ |
صفحه ۱۲ |
فرهنگ و هنر
دانلود این صفحه

تبریک! به فرمول سادیسم دست یافتید