فرهیختگان: نخستین همایش بینالمللی طوفان الاقصی و غزه؛ روایتها و واقعیتها، روز گذشته به کار خود پایان داد. در مراسم اختتامیه این همایش که با حضور شخصیتهای مقاومت و اندیشمندان دانشگاهی به میزبانی دانشگاه آزاد اسلامی و در سالن همایش غدیر واحد تهران مرکزی برگزار شد، عباس عراقچی وزیر امور خارجه، حمید مقدمفر مشاور فرمانده سپاه پاسداران، دکتر محمدمهدی طهرانچی رئیس دانشگاه آزاد اسلامی در کنار 6 تن از استادان و شخصیتهای فعال در حوزه مقاومت نکات و دیدگاههای خود را ارائه کردند. همزمان با برگزاری این همایش، ۵ پنل تخصصی با حضور اساتید مختلف دانشگاههای تهران، شهید بهشتی، علامه طباطبایی، دانشگاه آزاد، دانشگاه تهران و شخصیتهای داخلی و خارجی برگزار و موضوعات مختلف مربوط به جنگ ۱۵ ماهه بررسی و تبیین شد. گزارش «فرهیختگان» از آیین اختتامیه این همایش که به همت دانشکدگان جامعه و رسانه معاونت علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد اسلامی و دانشگاه آزاد واحد تهران مرکزی با مشارکت دانشگاه امام حسین(ع)، دانشگاه امام صادق(ع)، مرکز رسانهای آستان قدس رضوی، شهرداری تهران، خبرگزاریهای مهر، تسنیم، فارس، آنا، ایسکانیوز و روزنامه «فرهیختگان» برگزار شد را در ادامه از نظر میگذرانید.
باید برنامه علمی مقاومت مبتنیبر خلق نظریه مقاومت و مردمسالاری داشته باشیم
دکتر محمدمهدی طهرانچی در مراسم اختتامیه نخستین همایش بینالمللی «طوفان الاقصی و غزه؛ روایتها و واقعیتها» اظهار کرد: «در جریان حوادث پس از طوفان الاقصی، برای اولینبار شاهد بروز یک جریان استاد - دانشجویی در دانشگاههایی بودیم که رژیمصهیونیستی نفوذ بالایی در سرمایهگذاری و گردش مالی آنها دارد. همچنین اولینبار بود که رئیس سه دانشگاه بزرگ آمریکا بهخاطر عدم مقابله با جریان اعتراضات دانشگاهی، به کنگره فراخوانده شدند.»
وی ادامه داد: «غرب هیچ مدلی برای مردمسالاری در منطقه ما ندارد و آنها معتقدند در غرب آسیا یا دیکتاتوری یا آشوب باید حاکم باشد. ایرانیها از بیش از 100 سال گذشته جریانی علیه نظام دیکتاتوری خود آغاز کردند و تا پیروزی انقلاب اسلامی آن را ادامه دادند، حتی حوادثی مانند مشروطه، ملی شدن صنعت نفت و... نمونههایی از تلاش مردم ایران برای پایهگذاری نظام مردمسالاری در منطقه است.»
رئیس دانشگاه آزاد با بیان اینکه جریان ملت ایران از خرداد 1342 تا بهمن 1357 یک رهبریت مرکزی پیدا کرد که همه موانع این مسیر را بهخوبی میشناخت، گفت: «امام خمینی(ره) با رهبری جریان انقلاب اسلامی مردم ایران توانست یک نظام مردمسالاری دینی را شکل دهد؛ نظامی که نمونههایی از خود در منطقه تکثیر کرد.»
به گفته دکتر طهرانچی، انتخابات را که یکی از ثمرههای نظام مردمسالاری ایران بود بعداً در حماس، عراق و حتی در لبنان - با تبدیل فرم نمایشی مجلس این کشور به یک فرم واقعی - و همچنین سایر نقاط منطقه مشاهده کردهایم.
وی ادامه داد: «غرب در پاسخ به مدل مردمسالاری مردم ایران، یک الگو را محور فعالیت خود کرد و آن هم تخطئه این جریان با بهانه و عنوان مبارزه با تروریسم است.»
رئیس دانشگاه آزاد خاطرنشان کرد: «پس از فروپاشی شوروی در 1989 آمریکاییها مطرح کردند که میخواهند جنگ جهانی علیه تروریسم شکل دهند که در همین راستا سه لشکرکشی به منطقه ما کردند. تلاشهایی که در جریان طوفان الاقصی فروپاشید. در این جریان، رسانه به کمک میدان و دیپلماسی آمد و توانست جریان جهانی را تغییر دهد.»
دکتر طهرانچی با بیان اینکه دانشگاه مسئولیت تولید نظریه در هسته داخلی میدان، دیپلماسی و رسانه را برعهده دارد، گفت: «باید بدانیم این اتفاقات پایان کار دنیا نیست و قرار هم نیست دنیا در لحظه متوقف شود. ما در منطقهای هستیم که همواره محل تنازعات جهانی بوده و از این پس نیز ادامه خواهد داشت.» وی بیان کرد: «امروز یک جریان خونخواهی درون نظام جهانی سلطه با شهادت بیش از 15هزار کودک درحال شکلگیری است. در این میان، میدان و دیپلماسی نیازمند یک مدل نظری محکزدهشدهاند. دانشگاههای ما نباید برای تولید نظریه منتظر دانشگاههای غرب بمانند، بلکه باید خود پیشقراول نظریهپردازی باشند.»
رئیس دانشگاه آزاد اسلامی با اشاره به جریان 16ماهه نشستهای علمی همایش «طوفان الاقصی و غزه، واقعیتها و روایتها» عنوان کرد: «ما امروز پس از آتشبس در غزه، با افتخار نظارهگر روایتهای واقعی میدان هستیم. باید برنامه علمی مقاومت مبتنیبر خلق نظریه مقاومت و مردمسالاری داشته باشیم. در همین راستا دانشگاه آزاد باید بتواند تا سال آینده بیش از هزار پایاننامه و رساله همراه با فعالیتهای پژوهشی در همین حوزه داشته باشد.»
دکتر طهرانچی در پایان خاطرنشان کرد: «بدونشک میدان و دیپلماسی با پشتوانه علمی میتوانند اهداف خود را محقق کنند که در این میان دانشگاه باید به رسالت خود واقف باشد.»
میدان، دیپلماسی و رسانه باید بهطور همزمان حرکت کنند
سیدعباس عراقچی، وزیر امورخارجه ضمن گرامیداشت ایام دهه فجر گفت: «روایت و روایتسازی در سیاست خارجی از اهمیت کلیدی برخوردار است. میدان و دیپلماسی دو عرصه جدا از هم نیستند و بهطور یکپارچه عمل میکنند. تمامی عواملی که مؤلفههای قدرت یک کشور را تشکیل میدهند، در میدانی شکل میگیرند که دیپلماسی آنها را به منافع ملی تبدیل میکند.»
عراقچی با بیان اینکه رسانه در کنار میدان و دیپلماسی ضلع سوم این مثلث است، گفت: «این سه ضلع باید بهطور هماهنگ عمل کنند و هر کدام نقش مهمی دارند. رسانه نقش حیاتی در ساختن روایت میدان و دیپلماسی ایفا میکند. ممکن است در عرصه میدان و دیپلماسی موفق باشیم، اما اگر در حوزه رسانه موفق نباشیم، پیروزی ما به شکست تبدیل خواهد شد و بالعکس. بنابراین، میدان، دیپلماسی و رسانه باید بهطور همزمان حرکت کنند و پیوست رسانهای برای هر اقدام ضروری است تا بتواند با روایتهای ساختگی طرف مقابل مقابله کند.»
وزیر خارجه ادامه داد: «پیوست رسانهای، اتفاقات را برای مردم روایت میکند و با روایتی که ممکن است از سوی طرف مقابل ارائه شود، مقابله میکند. نبردی که در عرصه دیپلماسی و میدان در جریان است، در عرصه رسانه و روایتگری نیز میان روایتها ادامه دارد. کسی که بتواند در این نبرد روایتها پیروز شود و روایتی که خود میخواهد را ارائه دهد -خواه مبتنی بر واقعیت باشد یا فراتر یا کمتر از آن- برنده نهایی این عرصهها خواهد بود.»
وزیر خارجه در ادامه گفت: «در جریان ۱۵ تا ۱۶ ماه گذشته، پس از عملیات طوفان الاقصی، واقعیت این است که در کنار آنچه در صحنه نبرد میگذشت، یک عرصه دیپلماتیک گسترده نیز در حال جریان بود. همچنین در عرصه رسانه و روایتگری، چالشها و نبردهای بزرگی وجود داشت. همه طرفها سعی میکردند تصویری مطلوب از صحنه را به جامعه جهانی القا کنند. من فکر میکنم که دشمنان مقاومت از دستاوردهای قابل توجهی برخوردار نشدند. جریان مقاومت در کنار فعالیتهای میدانی خود که در غزه و لبنان و مناطق دیگر انجام میشد، حضور و بروز خوبی نیز در عرصه رسانه داشت. برخی از شبکههای منطقهای و بینالمللی نیز نقش مثبتی را در این زمینه ایفا کردند؛ نام نمیبرم اما شما همه قادرید حدس بزنید یا احتمالاً با آنها آشنا هستید.»
عراقچی با اشاره به نقش رسانه در انعکاس جنایتهای رژیمصهیونیستی گفت: «در کنار شدت جنایاتی که رژیمصهیونیستی مرتکب شد و نسلکشی گستردهای که صورت گرفت، ابعاد این جنایات به گونهای بود که وقتی روایتها، عکسها، فیلمها و اخبار این حوادث منتشر شد، فضای بینالمللی تحتتأثیر قرار گرفت. تظاهراتهای گستردهای در کشورهای مختلف برگزار شد و همایشهایی در این خصوص برگزار شد. ما شاهد بودیم که فضای جهانی به مقدار بسیار زیادی تحتتأثیر قرار گرفته است و با جرئت میتوان گفت هیچ وقت رژیمصهیونیستی به اندازه امروز در عرصه جهانی منزوی و بدنام نبوده است. البته این رژیم موفقیتهایی میدانی داشته است؛ اما این موفقیتها محدود به تخریب خانههای مردم در غزه شده است. همه آن تخریبها و کشتارها، چه در غزه و چه در لبنان، به جای خود باقی است ولی آنها نتوانستند به اهدافی که تعیین کرده بودند دست یابند یا مقاومت را از بین ببرند.»
وزیر خارجه با تأکید بر ناکامی طرف صهیونیستی برای رسیدن به اهداف اعلام شده، افزود: «در غزه رژیمصهیونیستی دو هدف اعلامشده داشت؛ اول آزادی اسرای خودشان و دوم نابودی حماس. امروز آنها در چشم جامعه جهانی و مردم منطقه و فلسطین شکست خورده دیده میشوند و آنچه رخ داده برای فلسطینیها یک پیروزی محسوب میشوند؛ زیرا صهیونیستها در هر دو هدف اعلامشده ناکام ماندهاند. پیروز جنگ کسی است که بتواند به اهداف اعلامشده دست یابد. آنها گفته بودند: «ما حماس را برای همیشه ریشهکن کرده و اسرای خود را آزاد خواهیم کرد.» اما واقعیت این بود که پس از ۱۶ ماه کشتار مجبور شدند با همان حماس که قصد نابودیاش را داشتند، بنشینند مذاکره کنند و اسرای خود را بر اساس توافقات انجامشده آزاد کنند؛ بنابراین امتیازاتی نیز برای آزادی اسرای خود دادند.»
وی در ادامه خاطرنشان کرد: «چهرهای که از رژیمصهیونیستی با کمک رسانه و روایتگری به جهانیان ارائه شد، یک چهره دژخیم جنایتکار نسلکش بود. همه این رژِیم را پیش از این با عنوان کودککش میشناختند. در جریان اخیر عبارت نسلکش جایگزین شده که تقریباً یک عبارت جا افتاده بینالمللی است که غزه با نسلکشی شناخته میشود. از این جهت چهره رژیمصهیونیستی کاملاً آشکار شده تا جایی که دیوان کیفری بینالمللی هم ناچار شد نخستوزیر این رژیم را بهعنوان جنایتکار جنگی معرفی و حکم دستگیری او را صادر کند. خیلی از کشورها او را به خاک خود راه نمیدهند و خیلی از کشورها حتی فضای خود را برای عبور هواپیمای حامل او باز نمیکنند. در اخبار بود که او در جریان سفری که به آمریکا انجام داد مجبور شد یک مسیر متفاوت را به لحاظ هوایی طی کند، چون بعضی از کشورها مجوز پرواز بر خاک خود را به این فرد ندادند.»
وزیر خارجه در ادامه خاطرنشان کرد: «چهرهای که مقاومت از خود ارائه کرد چهره یک گروه با اعتماد به نفس مقاومی است که ۱۶ ماه در یک محیط بسیار کوچک در مقابل وحشیانهترین حملات هوایی و زمینی مقاومت کرد و الان نیروهای مجهز خود را با اقتدار به عرصه عمومی آورده و این نیروها با اقتدار، اسرا را به دست خود با زندانیان فلسطینی که بعضاً با حکم ابد در زندانها بودند، مبادله میکنند. این چهره یک طرف پیروز در جنگ است و اگر رسانههای صهیونیستی را دنبال کنید این مسئله خود یک عاملی شده برای یک بحث داخلی در جامعه رژیمصهیونیستی که آنها خود را شکست خورده محسوب میکنند. حتی بعضی از طرفهای غربی و بینالمللی ابراز نگرانی کردهاند که این احساس شکستی که در داخل رژیم به وجود آمده ممکن است باعث شود آتشبس تمدید نشود یا دوباره رژیم به جنایت دیگری دست بزند که البته از ماهیت جنایتکار این رژیم اصلاً بعید نیست.»
وزیر خارجه با اشاره به تحولات اخیر در لبنان گفت: «هنگامی که حملات زمینی آغاز شد، حزبالله توانست به مقاومت خود ادامه دهد و نشان داد با وجود ضرباتی که متحمل شده، بدنه این گروه همچنان سالم و پایدار است. حزبالله پایگاه اجتماعی خود را حفظ کرده و رزمندگانش سلاحهای خود را نگه داشتهاند. این گروه در جنگ زمینی جنوب لبنان مقاومت جانانهای از خود نشان داد، به گونهای که رژیمصهیونیستی حتی نتوانست به اندازه جنگ ۳۳ روزه سال ۲۰۰۶ پیشرفت کند و خیلی زودتر از غزه، در لبنان مجبور به پذیرش آتشبس شد.»
سلاح اصلی مقاومت، خون شهیدان است
عراقچی با تأکید بر اینکه طبیعی است که در این مسیر شهدای بسیاری چه در غزه، چه در لبنان و چه در دیگر نقاط تقدیم مقاومت شدهاند، گفت: «اما مهم این است که مقاومت یک آرمان و مکتب است و این مکتب را نمیتوان از طریق بمباران هوایی یا کشتار از بین برد. سلاح اصلی مقاومت که تلاشهای زیادی برای خلع سلاح آن صورت گرفته، سالهاست که وجود دارد و در جریان حملات اخیر به لبنان و غزه نیز هدف اصلی دشمنان از بین بردن سلاح مقاومت بود. اما آنها غافلند که سلاح اصلی مقاومت تسلیحات رایج نظامی نیست. سلاح اصلی مقاومت، خون شهیدان است.» رئیس دستگاه دیپلماسی در پایان با اشاره به اینکه ما در سالگرد انقلاب اسلامی هستیم، گفت: «برخی از ما به یاد میآوریم و برخی دیگر از اخبار و روایتهایی که از انقلاب اسلامی شنیده و دیدهایم، تعبیر مشهور حضرت امام (رحمتاللهعلیه) را به یاد میآوریم که فرمودند: «خون بر شمشیر پیروز است.» فلسفه و مکتب مقاومت بر اساس همین جمله بنا شده است؛ زیرا بزرگترین سلاح، خون است که بر تمامی سلاحهای مادی غلبه پیدا میکند و پیروز میشود.» وزیر خارجه در پایان سخنانش با تأکید بر اینکه مقاومت دوران سختی را پشتسر گذاشته است، افزود: «مقاومت باید نیروهای خود را بازسازی کند و درسهایی را که از این جنگ آموخته، به کار ببندد. اطمینان دارم که قدرتمندتر از گذشته به صحنه بازخواهد گشت. این نخستینبار نیست که حزبالله رهبر خود را از دست میدهد. حزبالله پس از فقدان رهبر قبلی نیز قدرتمندتر شد و مطمئنم که این بار نیز دوباره قوی خواهد شد. ایران در دوران مقاومت نقش خود را در پیشبرد این حرکت ایفا کرده است. در ماههای گذشته که در وزارت خارجه حضور داشتم، هیچ تفاوتی بین میدان و دیپلماسی وجود نداشت. دیپلماسی ما همان میدان ماست و میدان ما نیز همان دیپلماسی ماست. رسانهها نیز در کنار ما هستند.»
جریانشناسی رسانهای جنگ شناختی دشمن پس از 7 اکتبر
حمیدرضا مقدمفر، مشاور فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و استاد دانشگاه روز گذشته در اختتامیه همایش واقعیتها و روایتها با یادآوری اینکه در جنگ اخیر، رژیم اشغالگر علیه فلسطین و جبهه مقاومت دو جبهه سخت و نرم داشتیم، گفت: «در نبرد سخت، میدان مشخص بود. در جبهه جنگ نرم هم شاهد جنگ ترکیبی بودیم که شامل جنگ دیپلماسی، رسانهای، سایبری، جنگ روانی و جنگ شناختی و انواع و اقسام جنگهای متصور برای جنگ نرم بودیم.»
وی با ابراز اینکه در 75 سال گذشته رژیمصهیونیستی همواره بهصورت هژمونی اقداماتی را در حوزه رسانه انجام داده و سعی کرده است هژمونی رسانهای در جهان ایجاد کند، افزود: «آنها سالها در بحث رسانه و افکار عمومی کار کردند و با ایجاد رسانه یا خرید سهامهای عمدهای از رسانههای بزرگ غربی اقدامات ساختاری انجام دادهاند. در جنگ اخیر نیز با کمک رسانههای وابسته کنار سایر جنگها جنگ شناختی را بهعنوان پیشرفتهترین صورت جنگ نرم دنبال کردند.»
مشاور فرمانده کل سپاه با اشاره به تاریخچه جنگ شناختی خاطرنشان کرد: «جنگ شناختی در عین حال که ناشناخته است اما اثرگذاری فوقالعادهای دارد. اندیشمندان غربی از قبل پیشبینی میکردند در قرن 21 میلادی اذهان و مغز انسان میدان اصلی نبرد خواهد بود، چیزی که در جنگ اخیر کاملاً مشاهده کردیم و البته صهیونیستها تجربه آن را در جنگ 33روزه و 23روزه نیز داشتند.»
وی با ارائه تعریفی در این خصوص عنوان کرد: «توانایی تأثیرگذاری بر ادراک و شناخت یک فرد و جامعه برای تغییر رفتار آن فرد و جامعه برای رسیدن به اهداف مدنظر، سادهترین تعریف از جنگ شناختی است که از طریق تغییر باورها، ارزشها، هنجارها و نهایتاً ایجاد تغییر در ادراک فرد و جامعه ممکن میشود و محاسبات فرد و جامعه تغییر میکند.»
مقدمفر با بیان اینکه برخی تعریفها و تبیینها درباره جنگ شناختی مربوط به عملیات روانی است، راجع به تفاوتهای جنگ روانی و شناختی گفت: «جنگ روانی از دوران بسیار قدیم بوده و در پیوست جنگ سخت همواره وجود داشته ولی در شکل عملیات آن با جنگ شناختی تفاوت دارد.» عضو هیئتعلمی دانشگاه گفت: «دشمن در جنگ روانی دنبال فریب افکار عمومی با تکنیکهای مختلف نظیر شایعه و دروغ است، اما در عملیات شناختی، هدف، جابهجایی باورها، شناختها و فکر یک فرد و جامعه است. بر اساس این نوع جنگ، باید ادراک و فهم افراد را تغییر دهند تا محاسبات او تغییر کند.»
مقدمفر یادآور شد: «جنگ شناختی سه رکن دارد؛ اول شناخت مغز انسان، دوم عصبشناسی و رکن سوم هوش مصنوعی است.»
مدیریت ادراک مهمترین اصل جنگ شناختی
وی با تصریح به اینکه مهمترین نقش در جنگ شناختی را مدیریت ادراک دارد، یادآور شد: «پایه علمی جنگ شناختی برگرفته از اصول و قواعد علوم شناختی است و البته با اهداف کاملاً متفاوت.»
مشاور فرمانده کل سپاه افزود: «اعتبارزدایی، اعتمادزدایی، مشروعیتزدایی، امیدزدایی و ایجاد فاصله بین مردم و رهبران از جمله تاکتیکهای اصلی این جنگ خصوصاً در حوزههای سیاسی امنیتی محسوب میشود.»
وی با بیان اینکه هدف اصلی این جنگ تغییر محاسبات و پیشبینیهاست، گفت: «میدان در این جنگ شناختی، تصویرسازی ذهنی است، همان دوگانه واقعیت و تصویر واقعیت و جنگ روایتهاست. مشروعیتزدایی، شرطیسازی و دستکاری در واقعیتها و استفاده از تکنیک «دروغگویی با راست» و نقل روایت با پارهحقیقتگویی برای القای پیام دروغ نیز ازجمله تاکتیکهای این حوزه است.»
این استاد دانشگاه با اشاره به سوابق تاریخی استفاده از جنگ شناختی گفت: «مجاب شدن افکار عمومی و پذیرش حمله آمریکا به ژاپن با بمب اتمی که یک جنایت بزرگ تاریخی و نسلکشی بود از این جنس است.»
طراحی خط رسانهای متفاوت برای مخاطب ایرانی و عرب
مقدمفر در بخش دیگر سخنان خود به برخی از مصادیق عملی جنگ شناختی و ادراکی دشمن در جریان عملیات طوفانالاقصی و تجاوز 15ماهه رژیمصهیونیستی به نوار غزه اشاره کرد و افزود: «اولین خطی که بهصورت خاص از سوی رسانههای دشمن پمپاژ میشد، برسازی این گزاره بود که آنچه در هفت اکتبر (عملیات طوفان الاقصی) رخ داد، اساساً طراحیشده از سوی «دشمن» است و نباید وارد زمین بازی طراحیشده از سوی آنها افتاد.»
وی ادامه داد: «در این زمینه، مشخصاً مخاطبشناسی صورت میگرفت و برای مخاطب ایرانی و عربی در قالب دو بسته مجزا ارائه میشد.»
مقدمفر با اشاره به برنامهریزی برای مخاطبان ایرانی در این زمینه، راجع به طرح گزاره طراحی عملیات توسط صهیونیستها یا روسیه که مطرح شده بود، اظهار داشت: «این گزاره در ایران، خواسته یا ناخواسته از سوی برخی افراد دنبال میشد و همان خواست رژیم اشغالگر و قرار گرفتن در پازل او بود، در این زمینه مهدی مطهرنیا تقریباً فعالترین فرد در فضای عمومی بود و این گزاره را ترویج میکرد: «در قرن جدید، 11 سپتامبر «ضدواقعیت» اول بود و 7 اکتبر ضدواقعیت دوم».»
وی افزود: «نکته قابل توجه این است که یکی از مخاطبان هدف این محور، امت حزبالله یا دستکم بخش «متنفر از صهیونیستها» در جامعه ایران بودند.»
مشاور فرمانده کل سپاه عنوان کرد: «افراد دیگری نیز همین گزاره را به روسیه نسبت میدهند! یعنی هستند کسانی که میگویند این عملیات از سوی روسیه طراحی شده بود تا ایران و مقاومت را وارد این دام کند...، مخاطب هدف این افراد، نخبگان ضدروس هستند که نسبت به روسیه فوبیای شدید دارند و با استدلالهایی که در این فضا برساخته میشد همراهی میکردند. در ایران بهصورت خاص افرادی مانند سیدعلی حسینی، اکبر آخوندی و... این گزاره را ترویج میدادند.»
مقدمفر با ابراز اینکه «جالب است بدانیم «نیکی هیلی» دقیقاً همین گزاره را مطرح میکند»، خاطرنشان کرد: «فیونا هیل و کوین هاگارد در بروکینگز و... نیز در این مورد قلمفرسایی کردهاند؛ اما تفاوت جالب نسخه ایرانی و غربی در این است که در نسخه ایرانی، روسیه علیه مقاومت و ایران همزمان با غرب نقشه کشیده است تا در اوکراین امتیازگیری کند، اما در نسخه غربی، روسیه علیه اسرائیل نقشه چیده است تا غرب را در خاورمیانه گرفتار کند! یعنی در اینجا نیز تفکیک هوشمندانه مخاطب را میتوان مشاهده کرد.»
وی در ادامه سخنان خود درباره برنامهریزی برای مخاطبان عربی گفت: «برای مخاطب عربی اینگونه وانمود میشد که عملیات هفت اکتبر از سوی ایران طراحی شده بود و حماس بهنیابت از ایران بدین عملیات دست زد تا منطقه را وارد جنگ فراگیر کند!» مشاور فرمانده کل سپاه خاطرنشان کرد: «در سطح جهان عرب افراد زیادی این گزاره را مطرح میکنند که از جمله آنها «ابومحمد الفلسطینی»، «صالح الحموی» و «شیخ رامی الدالی» بهعنوان سه شاخه مهم و مجزا از جریانات اسلامگرای سلفی و «ندیم قطیش»، «خالد الدخیل» و «عبدالخالق عبدالله» با سه خاستگاه متفاوت از جریانات منتقد اسلامگرایی را میتوان ذکر کرد.»
مقدمفر اضافه کرد: «در سطح سیاسی نیز مشخصاً در لبنان «سمیر جعجع» نسبت به حزبالله لبنان همین مسئله را بیان میکند.»
وی طرح اتهام «رهاکردن» و «خیانت» در هنگامه فراگیری جنگ را متذکر شد و گفت: «خطاب به غزه القا شد که «ایران شما را به حال خود رها کرد و واگذاشت» و همچنین تا قبل از تلفات بزرگ حزبالله خطاب به مردم غزه مطرح شد که «مقاومت شما را واگذاشت».
مدرس دانشگاه به مسائل خطاب به لبنان و مقاومت عراق نیز پرداخت و گفت: «اینجا عنوان شد که «ایران شما را فروخت»، همچنین خطاب به مخاطب ایرانی نیز گفته شد که «حماس شما را وارد باتلاق کرد و نهایتاً از پشت خنجر زد!»
مقدمفر درخصوص اقدامات دشمن مبنی بر بیاعتمادسازی و بیاعتبارسازی نیز «فرضیه جاسوس بودن سنوار!» و این ادعا را که «رهبران حماس در قطر و... در حال عیشونوش هستند» خاطرنشان کرد. وی در ادامه سخنان خود درخصوص ادراکسازی برای تغییر محاسبات و ایجاد یأس و ناامیدی نیز «ادعای فروپاشی سازمان رزم حماس» و «ادعای فروپاشی سازمان رزم حزبالله» را متذکر شد و حربه دشمن را برای «بزرگنمایی توان خود و کوچکنمایی توان حریف»، «بزرگنمایی نقش سربازان عرب اسرائیلی در ارتش رژیم» و «بزرگنمایی اشراف اطلاعاتی» رژیم یادآور شد. مشاور فرماندهکل سپاه درباره تحرکات القایی دشمن پیرامون کوچکنمایی اقدامات رژیم توضیح داد: «در این حوزه «کوچکنمایی نسلکشی بزرگ در غزه»، «بیاهمیت خواندن آوارگی در جنوب لبنان» و همچنین «کوچکنمایی عملیاتهای موشکی مقاومت (یمن، عراق و ...)» را مشاهده کردیم.» مقدمفر درخصوص تدارک دشمن برای ایجاد انحراف اذهان برای تغییر محاسبات نیز گفت: «نادیدهانگاری شکست بزرگ اطلاعاتی در 7 اکتبر (غافلگیری اطلاعاتی رژیم)، تلاش برای نادیدهانگاری ناکامی اطلاعاتی دشمن در ردیابی محل اختفای اسرا و حذف معادله مهاجرت معکوس در ادبیات جریان رسانهای اصلی از جمله اقدامات دشمن است.» وی انگارهسازی و تصویرسازی (ادراکسازی) را از دیگر تلاشهای دشمن خواند و یادآور شد: «دشمن در جهت برسازی این انگاره که «7 اکتبر یک اقدام هیجانی است و دستاورد خاصی ندارد»، «برسازی دوگانه زندگی/ مقاومت در فضای رسانهای عربی» و همچنین «تبدیل غزه و لبنان به «عبرت منفی» برای ملل عربی» تلاش کرد.» این استاد دانشگاه گفت: «دشمن در این عرصه کوشید «بیاعتبارسازی و سیاهنمایی چهره مقاومت را با پمپاژ شایعه و دروغ و اتهامزنی» القا کند و بههمین علت بود که «ادعای حمله به فستیوال موسیقی»، «گمانهزنی در مورد تجاوز به زنان جوان اسیرشده!» و «بازنمایی درگیری حماس و فتح در سال 2007» را مورد پردازش قرار داد.»
مقدمفر نمونههایی از اقدامات دشمن بهمنظور القای حس بیاعتمادی و تولید تفرقه میان فلسطینیان را با ذکر «انتشار فراوان فایلهای صوتی، ویدئو و پیامهای جعلی و دروغ در مورد اینکه میان رهبران مقاومت با مردم فاصله افتاده و همنظری نیست» و «ایجاد شکاف میان حماس و سایر گروههای مقاومت مثل جهاد اسلامی» برشمرد.
وی به تولید رعب و وحشت از سوی دشمن در جریان این 15 ماه تجاوز به نوار غزه اشاره کرد و گفت: «در این مدت «انتشار انبوهی از تماسهای تلفنی و پیامک به مردم غزه با مضمون هشدار در مورد بمباران آتی برای ترک خانهها» و همچنین انتشار فیلمهایی برای نشاندادن اقتدار ارتش رژیم در شرایطی که سربازان بیانگیزه شده و شمار خودکشیها ازدیاد یافته بود و ارتش رژیم رو به ضعف و ناتوانی و شکست بود، به وقوع پیوست.»
مشاور فرماندهکل سپاه در ادامه سخنان خود به تبیین کنترل و سانسور گسترده اخبار و روایتهای صحیح در رسانههای بینالمللی از سوی دشمن پرداخت و اضافه کرد: «لابیگری گسترده در پلتفرمهای رسانههای غربی و عربی برای حذف و یا محدودسازی روایتهای فلسطینی»، «کنترل CNN، BBC، FOXNEWS و الگوریتمهایی مثل اینستاگرام و فیسبوک و حذف یا محدودسازی پستهای مربوط به جنایات اسرائیل در این رسانهها»، «فشار به خبرنگاران مستقل و البته کشتار خبرنگاران بهویژه الجزیره» و «انتشار دروغ آمار تلفات خودی و دشمن» در این راستا صورت پذیرفت.» مقدمفر در پایان نیز تغییر ادبیات و واژهها و وارونهکردن آنها را عنوان کرد و توضیح داد: «مثلاً بهجای کلمه «حمله»، عبارت دفاع مشروع و همچنین بهجای «قربانی» کلمه تروریسم مورد استفاده قرار میگرفت.»
طوفان الاقصی را باید از قبل ۷ اکتبر روایت کرد
اکبر نصراللهی، رئیس دانشکدگان هنر و رسانه دانشگاه آزاد اسلامی، ضمن تبریک اعیاد شعبانیه و دهه فجر، در سخنانی روند برگزاری نخستین همایش «طوفان الاقصی و غزه؛ روایتها و واقعیتها» تشریح کرد و گفت: «از ششم آذر ۱۴۰۲ افتتاحیه همایش طوفانالاقصی را داشتهایم و تا به امروز که 16 بهمن سال 1403 است و حدود 13 ماه از آن میگذرد، فعالیت ما در مورد غزه و فلسطین تعطیل نشده و نگاه رویدادی هم به موضوع نداشتهایم. این مسئله نشان میدهد دانشگاه به موضوع فلسطین و غزه نگاه رویدادی ندارد. این بنا به دستوری بود که دکتر طهرانچی از بعد از برگزاری افتتاحیه داشتند و اعلام کردند که ماجرای غزه و فلسطین باید در قالب پنلهای دانشگاهی تا زمان اختتامیه ادامه داشته باشد.» رئیس دانشکدگان هنر و رسانه دانشگاه آزاد در توضیح بیشتر این مسئله گفت: «در همین راستا و در طول 13 ماه گذشته حدود 35 پنل برگزار کردهایم. این پنلها در واحدهای مختلف دانشگاه آزاد در سراسر کشور برگزار شده است. فکر میکنم موضوع فلسطین آنقدر مهم بوده و دارای ابعاد گسترده و متفاوتی است که مسئله آن تنها محدود به افتتاحیه و اختتامیه نخواهد بود.» نصراللهی با بیان اینکه بعد از اختتامیه نیز موضوع فلسطین را در قالب پنلهای مختلف ادامه خواهیم داد و کار را گستردهتر و حرفهایتر پیگیری میکنیم، اظهار داشت: «باور ما این است که دانشگاه، خاستگاه و منشأ تحول، شناخت و شناساندن، طرح مسئله و حل مسئله است. همچنین موضوع فلسطین فرصت بسیار خوبی برای تغییر در زمینههای مختلف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی است. طبیعتاً محققان باید در زمینههای مختلف اعم از حقوق بشر، محیطزیست، زنان، کودکان تحقق کرده و مشخص کنند که آنچه غربیها درخصوص حق مردم به دانستن، جریان آزاد اطلاعات و بیطرفی میگویند تا چه میزان درباره فلسطین هم مصداق دارد.» او ضمن تاکید بر اینکه فلسطین موضوع بسیار مهمی برای تعریف در عرصههای مختلف است، بیان داشت: «نکته اول این است آنچه تا امروز رسانههای مختلف از غزه و فلسطین روایت کردند، منطبق بر واقعیت نیست، به طوری که بین واقعیت و آنچه که روایت میشود، زمین تا آسمان فاصله است. به همین دلیل رسانهها و و دانشگاهیان وظیفه دارند واقعیتها را شناخته و آن را نیز به دیگران بشناسانند. در حقیقت آنها باید حساس بوده و دیگران را نیز حساس کنند و این موضوع را زنده نگه دارند.» رئیس دانشکدگان هنر و رسانه دانشگاه آزاد اسلامی با بیان اینکه نمیشود این همه جنایت رخ دهد و آن را به یک رویداد و یک همایش محدود کرد، گفت: «در مورد طوفان الاقصی همچنان ابهامات بسیار زیادی وجود دارد. به همین دلیل باید طوفان الاقصی را از اول و ماقبل طوفان الاقصی روایت کرد نه صرفاً از هفتم اکتبر؛ چراکه روایت طوفان الاقصی از هفتم اکتبر هم یک دروغ بزرگ و هم یک دروغ راست است.» نصراللهی در توضیح بیشتر این مسئله گفت: «در حقیقت طوفان الاقصی بخشی از واقعیت است. آنچه که در طوفان الاقصی اتفاق افتاد، واکنش طبیعی مردم مظلوم به جنایتها، حبس و تغییری بود که در طول دههها اتفاق افتاد. معتقدم اگر از این منظر و از منظر مردم غزه نگاه کنیم، آن وقت دیگر متر و ملاک ریاضی برای این کار نمیگذاریم و نمیگوییم اگر طوفان الاقصی رخ نمیداد، آن گاه چه اتفاقاتی میافتاد؟»او تصریح کرد: «نکته سوم هم اینکه، آنچه که در غزه و فلسطین اتفاق میافتد، جنگ اسرائیل علیه حماس و مقاومت نبوده، بلکه جنگ تمام غرب و آمریکا علیه مقاومت بوده است. در نهایت هم آنهایی که شکست خوردند، آنهایی بودند که نتوانستند در این جنگ پیروز شوند و آنها هم اسرائیلیها و آمریکاییها بودهاند. در مقابل نیز آنکه پیروز شده، کسانی هستند که توانستند با همان دیدگاههای قبل و شادابتر از گذشته، همان حرفهایشان را دوباره بزنند.» رئیس دانشکدگان هنر و رسانه دانشگاه آزاد در همین زمینه افزود: «نتانیاهو بارها و بارها دو هدف را اعلام کرده و آن هم نابودی حماس و آزادی گروگانها بوده است. سؤال این است که اسرائیل بعد از این همه جنایت توانست به اهدافش برسد؟ خیر. او به هیچ کدام از این دو هدف نرسیده است.» نصراللهی با اشاره به اینکه دانشگاهها و رسانهها وظیفه دارند واقعیتها را درست برای مردم روایت کنند، خاطرنشان کرد: «جنگ، جنگ روایتهاست. آنکه روایت اول و برتر و مستمر دارد و هوشمندانه آن را تکرار و این کار را هم در قالبهای بدیع، جدید و متفاوت انجام میدهد، به طوری که واقعیتهای غزه را روایت میکند، میتواند افکار عمومی را تحتتأثیر قرار دهد. اما متأسفانه امروز با سونامی دروغ و تحریف روبهرو هستیم. همچنین لشکر رسانهای غرب از همه امکانات خود استفاده میکند و میخواهد با همه جنایاتی که اتفاق افتاده، خودش را سفید و مدافع حقوق بشر جلوه دهد.»
بیش از هر زمان دیگری به مفاهیم انسانی نزدیک شدهایم
شیخ نزار سعید، مسئول مراکز فرهنگی امام خمینی(ره) در لبنان درباره دلایل پیروزی انقلاب اسلامی بر دشمنان گفت: «آنچه امام خمینی(ره) در راستای پیروزی انقلاب اسلامی ایران که استمرار و پیشرفت آن در رهبری امام خامنهای متولی شد، ایجاد کرد یک تحول بنیادی و راهبردی بوده است. این تحول راهبردی بود که توانست جامعه بشری را بهویژه بعد از جنگجهانی اول و دوم از توحش غربی و کشتار شرقی که گرفتار آن شده بود، نجات دهد.» او افزود: «این انقلاب، ارزشهای الهی و فطرت انسانی را دوباره احیا کرد و باعث بروز و ظهور فطرت انسانی و ارزشهای اخلاقی شد. انقلاب اسلامی ایران با رهبری و ملت خود به الگویی تبدیل شد که مانند و نظیر آن در آن شرایط زمانی و تاریخ وجود نداشته است. انقلاب اسلامی خطر و تهدیدی وجودی برای قدرتهای استکباری ایجاد کرد که در یک حالت ترس و وحشت از بیداری ملتها به سر میبردند.» مسئول مراکز فرهنگی امام خمینی(ره) در لبنان بیان داشت: «انقلاب اسلامی باعث شد تا قدرتهای استکباری تمام توان خودشان را برای مقابله با این بیداری اسلامی انسانی و اصیل بهکار بگیرند. تا جایی که دشمن دربرابر تمام توطئه و جنگهایی که انجام داده بود از جنگ تحمیلی گرفته تا طوفان الاقصی شکست سنگینی خورد و نتوانست مقاومت کند.» شیخ نزار سعید گفت: « امام خامنهای توانستند با و شناخت کامل از تهاجم فرهنگی این مسئله مهم را مطرح کنند و در اندیشه ایشان، بخشی از مبارزه با توطئه دشمن، همین حوزه فرهنگ است. تا جایی که جهاد تبیین بهعنوان یکی از نمادها و شاخصهای اصلی تبیین برای توضیح و آشکار کردن ویژگیها و مؤلفههای اسلام اصیل آغاز شد.» او تصریح کرد: «مسئله دیگر بحث تبیین در مقابله با پروژه استکبار جهانی و مسئله سوم نیز ارتباط تبیین با تقویت و بنیان نهادن تفکری است که درپی استقرار حکومت مهدی(عج) است. تا جایی که امام خمینی(ره) و امام خامنهای موضوع فلسطین را بهعنوان یک موضوع محوری عدالت انسانی و جهانی قرار دادند. بهطوریکه اهتمام موضوع فلسطین باعث شکست و خنثی شدن تمامی توطئههای دشمنان و شکست رویاهای آنها نسبت به امت اسلامی بود؛ چراکه آنها تلاش میکردند بین امت اسلامی شکاف ایجاد کنند.» مسئول مراکز فرهنگی امام خمینی(ره) در لبنان خاطرنشان کرد: «امروز بعد از دو جنگ در غزه و لبنان بیش از هر زمان دیگری به مفاهیم انسانی نزدیک شدهایم. بزرگترین پیروزی مقاومت در این مسیر با دادن شهدا بهویژه شهید سیدحسن نصرالله و شیخ صفیالدین ایجاد شد که دربرابر توحش استکبار جهانی پیروزی بزرگی بود.»
یونسکو به تاریخسازی توسط صهیونیسم کمک میکند
زهره نصرت خوارزمی، استادیار دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران با اشاره به نقض قوانین حقوق بشر در فلسطین گفت: «در یک محفل دانشگاهی زمانی که نسلکشی درخصوص رژیمصهیونیستی مطرح شد، دانشگاهیان اعلام کردند که آنچه در غزه رخ داده، نسلکشی نیست. دلیل این مسئله هم آن بود که چون کشتن انبوه و بدون هویت اتفاق میافتد و چون عزمی بر نسلکشی هیچ وقت از سمت رژیمصهیونیستی ابراز نشده، پس این اتفاق نسلکشی نیست.»
او در توضیح بیشتر این مسئله گفت: «بعد از آن، این سؤال در ذهنم شکل گرفت که مگر کسی میگوید که میخواهد نسلکشی کند؟ و اینکه آیا ما شواهد فرهنگی و اجتماعیای که انجام یک نسلکشی را حمایت میکند، به اندازه کافی نداریم که حالا بحث از اراده بر نسلکشی مطرح شده است؟» استادیار دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران با بیان اینکه وقتی درمورد نسلکشی حرف میزنیم، با اسناد و مکانیسمهای زیادی در سازمان ملل روبهرو میشویم، بیان داشت: «اینکه مثلاً حجم کشتار و ابعاد آن چقدر است؟ وقتی درباره سازمان ملل حرف میزنیم، جایی مانند آنروا که گزارشهای خوبی هم به سازمان ملل علیه رژیمصهیونیستی ارائه داده بود؛ اما نکتهای که جلب توجه کرد، این بود که اگر در ماه نوامبر گزارشی منتشر میشد، در مورد ماه آوریل بود و میتوانستیم تصور کنیم که چقدر پس از آن کشته و زخمی شدهاند که در این گزارشها ذکر نمیشود.» نصرت خوارزمی تصریح کرد: «یعنی همیشه بین یک گزارش بسیار معتبر بینالمللی با واقعیت، فاصله بسیار زیادی است. بنابراین ارجاع به این اسناد باید با این مسئله در نظر گرفته شود که چقدر آنها دقیق، بهروز و با ظرافت تهیه میشوند.» او با اشاره به اجتماعی کردن فرهنگ حول نسلکشی گفت: «برای نمونه در کتاب داستانهایی که به عبری است و خانوادههای یهودی، داستانهایی از این دست وجود دارد و آنها برای فرزندان خود میخوانند. به طور مثال در یکی از داستانها آمده که یوسف و دوستانش وارد یک سرزمین خالی میشوند و به سختی از کوهها بالا میروند و به فکر آبادی این سرزمین میافتند و وقتی میخواهند این کار را کنند، میبینند که اجرهایی به زبان عبری نوشته شده، تا از این طریق نشان دهند که از هزاران سال پیش در آنجا بودهاند.»
استادیار دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران افزود: «نگاه کنید بدون مردم بودن یک سرزمین کاملاً به عنوان یک فرهنگ در حال زیست بوده و به صورت داستان منتقل میشود. تکنیک بعدی این است که چگونه همین فرهنگ که اصلاً وجود خارجی نداشته و به نوعی شبهروح است را به شکل حیوانی بازنمایی کنند. مصاحبههای مختلفی از شارون گرفته تا سفیر اسرائیل در سازمان ملل در این زمینه داریم. به طوری که سفیر این رژیم به راحتی در سازمان ملل از حیوانهایی نام میبرد که ظاهر انسان دارند و این مسئله را هم راحتی ابراز میکند.» نصرت خوارزمی با بیان اینکه چنین اظهارنظرهایی تنها در سطح مسئولان رژیمصهیونیستی نیست، بیان داشت: «تا جایی که از اساتید حقوق بشر دانشگاه انگلیسی هم این اظهارات را دارند. یعنی این مسئله به حدی نهادینه شده که فردی که هر روز درس حقوق بشر میدهد هم به راحتی بحث حیواناتی که ظاهر انسانی دارند را مطرح کرده و اصلاً فکر نمیکند که حرف بدی میزند. یعنی فضای آکادمیک و سیاسی و فرهنگ عامه در ساختن و قابل تحمل کردن نسلکشی به شکل یک اتمسفر عمل میکنند.» او بیان داشت: «وقتی آنها انسان را به یک حیوان انساننما تقلیل میدهند کمکم به این سمت میروند که موجودیت انسانی را هم بگیرند. این مسئله هم این فرهنگ را نهادینه میکند که حقشان است از خود در مقابل حیوانات دفاع کنند. یعنی ساختن این تصویر در فضای فرهنگی، بروندادش آن است که همه بگویند رژیمصهیونیستی حق دارد از خودش دفاع کند. این مسئله هم در این دوره جنگ غزه در رسانهها مرتباً تکرار شده است.» استادیار دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران اظهار داشت: «کسانی که نسلکشیها را انجام میدهند، کسانی هستند که به حدی واقعیت را تخریب میکنند که کمکم هم خودشان را فریب میدهند و بعد ظاهر کاری که میکنند را منطقی جلوه داده و در گام بعدی آن را انکار و در نهایت هم دیگران را برای انجام این کار سرزنش میکنند.» نصرت خوارزمی در خصوص کمپینی که در زمان جنگ غزه به راه افتاد، عنوان کرد: «این فضای گرفتن روح انسانی از مردم فلسطین به قدری در جهان ما ریشه دارد که یک کمپین خوب این بار در جنگ غزه به نام we are not numbers راهاندازی شد. یعنی تقلیل دادن تعداد افرادی که کشته میشوند به اعداد، آن هم بدون درنظر گرفتن کیفیت زندگی آنان صورت میگیرد و این کمپین بسیار هوشمندانه بود.»
.او در توضیح بیشتر این مسئله گفت: «وقتی روزنامهنگاران به کاخ سفید در این باره اعتراض و اعلام کردند که چنین اتفاقی رخ نداده و چرا کاخ سفید این مسئله را اعلام کرده، آنها پاسخ درستی ندادند. تنها جوابی که داده شد این بود که بایدن بر اساس رسانههای اسرائیلی این موضوع را اعلام کرده است. یعنی اصلاً برای او مهم نبود که ببیند حقیقت است یا نه؛ در حالی که بایدن بارها در سخنرانیهای خود اعلام میکرد که من به آمار کشتههای حماس اعتماد ندارم. در اینجا خواهید دید که چقدر دو طرف در این جنگ نابرابر بودهاند.»
دانشگاه باید جاماندگی از تحولات گذشته را جبران کند
وحید جلالزاده، معاون امور کنسولی مجلس و امور ایرانیان وزارت خارجه با اشاره به بحث میدان و دیپلماسی گفت: «میخواهم جزء دیگر یعنی رسانه را هم به آن اضافه کنم؛ چراکه اگر رسانه درکنار این دو نباشد، آنها موفق نخواهند شد و البته برعکس آن نیز همینطور است، یعنی باید رسانه را هم به میدان و دیپلماسی اضافه کنیم.» او با بیان خاطرهای از شهید سیدحسن نصرالله تصریح کرد: «سال گذشته قبل از عملیات طوفان الاقصی وقتی به خدمت ایشان رسیدیم، او قبل از اینکه دیپلماسی میدان را ذکر کند، عنوان کرد جمهوری اسلامی و مکتب مقاومت، دو جزء اساسی یعنی قدرت نرم و قدرت سخت را دارند و باید رسانه را هم اضافه کرد. شهید نصرالله عنوان کرده بود اگر به رسانه بیتوجه باشیم در این دو رکن هم نمیتوانیم موفق باشیم.» او ادامه داد: «شما به یک سال گذشته نگاه کنید. میبینید که این سه جزء چه کارهایی را رقم زدهاند. البته من قائل به تفکیک بین میدان و دیپلماسی نیستم؛ چراکه مانند ذوالفقار علی(ع)، میدان و دیپلماسی دو تیغ یک شمشیر بهحساب میروند که در دست ولی قرار دارد. اصلاً تقابل دیپلماسی و میدان اشتباه است، زیرا هر دو میتوانند مقدمه یکدیگر، هم ابزار و هم پیشبرنده یکدیگر باشد، یعنی در جایی که میدان پیش رو است، دیپلماسی باید از موفقیتهای میدان، ابزاری برای عزت ملی بسازد و در جایی که دیپلماسی پیش رو است، میدان باید از ابزار دیپلماسی برای قدرتنمایی بهرهمند شده و رسانه نیز هر دو را پوشش دهد.»
جلالزاده افزود: «دیپلماسی، مقاومت، میدان و رسانه اجزای مکتب فاخر و آگاهیبخش مقاومتند؛ البته هرکدام در جای خود باید بتواند به ماموریت خود عمل کند. شما در اتفاقات 14 و 15 ماه اخیر دیدید، جایی که میدان جلو بود، دیپلماسی پشت سر آن و در جایی هم که دیپلماسی جلو بود، میدان در پشت سر آن قرار داشت. بهعینه دیدیم که اگر این دو درکنار یکدیگر و بدون فاصله قرار بگیرند، چه میوه شیرینی میتوانیم حاصل کنیم.»
او گفت: «اتفاقات یک سال گذشته، بعضا باید در نیمقرن روی میداد اما سرعت تحولات بهحدی بالا بود که بعضا ما جا ماندیم و چه جای مهمتری از دانشگاه که بتواند این جاماندگیها را با تحلیل درست روند و فرایندهایی که در این روزها شاهدش بودیم، جبران کند. همچنین ما در آستانه برخی رویدادها و رخدادهای مهمیم و اینها باید در کرسیهای آزاداندیشی، نظریههای علمی، کلاس درس، در متون دانشگاهی و پایاننامهها بهخوبی تجزیهوتحلیل شوند.»
طوفان الاقصی بزرگترین ضربه در تاریخ رژیمصهیونیستی بود
ناصر ابوشریف، نماینده جنبش جهاد اسلامی در تهران با بیان اینکه ایران قبل از انقلاب، کمربند امنیتی برای رژیمصهیونیستی محسوب میشد، گفت: «اما انقلاب اسلامی، ایران را به یک کمربند آتشین در اطراف رژیمصهیونیستی و به یک خطآتش در برابر پروژههای غربی و صهیونیستی در منطقه تبدیل کرد. امام خمینی(ره) و حضرت امام خامنهای به خوبی این انقلاب را حفظ و اداره کرده و خط این انقلاب و امت را در برابر قدرتهای غربی و پروژههای آنها به خوبی حفظ کردهاند.» ابوشریف با بیان اینکه برخی مؤلفهها باعث فراموش کردن واقعه هفت اکتبر میشوند، افزود: «واقعه هفت اکتبر از خلأ ایجاد نشده بلکه عامل اصلی آن وجود اشغال است. ما مردم فلسطین به هیچ عنوان به زمین کسی تعدی و تجاوز نکردهایم؛ اما از سال ۱۹۱۷ میلادی به مردم این کشور تعدی و انواع جنایتهای ضد بشری اعمال شده است. از زمان اعلامیه بازخورد و اشغال فلسطین توسط انگلستان این مردم فلسطین بودند که قربانی جنایتهای بزرگ شدند.» ابوشریف ادامه داد: «واقعیت آن است که در سایه حکومت فاشیستی ما شاهد عملیات و روند حذف مسئله فلسطین هستیم. از طرف دیگر شاهد آن بودیم که همزمان بایدن پروژهای را برای تصفیه مسئله فلسطین مطرح کرد که هدف آن اول تقویت رژیم در منطقه و دوم ایجاد عادیسازی بین رژیم با کشورهای اسلامی مانند عربستان و مالزی و اندونزی بوده است. آنچه امروز میبینیم آن است که تمام تلاشها برای مهار مقاومت و ایران انجام میشود.» وی با بیان اینکه مقاومت در عملیات طوفان الاقصی پیروز شد و این عملیات بزرگترین ضربه در تاریخ رژیمصهیونیستی بود که به آن وارد شد، ادامه داد: «15 ماه شاهد مقاومت فوقالعاده در برابر جنگ تجاوزکارانه رژیم بودیم و در این برهه زمانی، رژیمصهیونیستی 100 هزار تن مواد منفجره روی غزه ریخت؛ در حالی که با وجود این وضعیت، مردم فلسطین ایستادگی کردند، اما همزمان شاهد سکوت غیراخلاقی غرب بودیم. غرب در ارزشهای انسانی و اخلاقی کاملاً شکست خورد. همچنین ما شاهد ضعف کشورهای عربی بودیم که باعث خفت و خاری بود. اما بهرغم این جنایات و کمکهای غرب از رژیم، مردم فلسطین پایدار ایستادند.»
انسان – رسانهها در غزه جای رسانههای رسمی را گرفتند
مسعود دهنمکی، کارگردان سینما با بیان اینکه آنچه در قرن حاضر اتفاق افتاده یکی از مهمترین وقایع بشری است، گفت: «اگر درست روایت نشود آنها این واقعه را برای آیندگان به غلط روایت میکنند. همین الان هم روایت واقعبینانه از وقایع غزه و عملیات هفتم اکتبر و ریشههای آن، وجود ندارد و رسانهها کاری کردند که مدعی جای متهم نشانده شود. این مسئله باید برای افکار عمومی و حتی هنرمندان بازتعریف شود؛ چرا که هنرمندان بهویژه در کشور ما جزء افرادیاند که خودشان نسبت به این مسئله شبهه دارند.» او در همین زمینه افزود: «باید در ابتدا شبهه هنرمندان را برطرف کرد و بعد از آنها مطالبه کرد که هنرمند و رسانه در این حوزه چه کارهایی میتوانست انجام دهد و چه کارهایی انجام نشده است. برای اولین بار در تاریخ مظلومیت مردم فلسطین و جریان مقاومت است که یک روایتی از بین شیارها و روزنههای روایت غالب صهیونیستی و امپریالیستی بیرون آمده است. البته این اتفاق هم نه به همت رسانههای رسمی، بلکه به همین گوشیهای تلفن است که از سوی مردم فلسطین منتقل شده است. این کار باعث شد تا انسان -رسانهها در جای رسانههای رسمی قرار بگیرند.» کارگردان سینما با بیان اینکه چنبره جهانی رسانهای صهیونیستها را نمیتوان بهراحتی شکاند، گفت: « امروز برخی از دوستان میگویند چرا فیلمهای ایرانی در سینمای جهان دیده نمیشود، مسئله این است که حتی اگر تلاش هم کنیم، اصلا چنین اجازهای را به ما میدهند؟ هزاران سالن سینمایی در دنیا تحت سیطره و آنهاست. بهطوری که حتی در دادن جایزه هم به دنبال کسانی میگردند که مانند آنها فکر کنند یا این زمینه را داشته باشند که بعدا به تربیون آنها تبدیل شوند.» دهنمکی بیان داشت: «شعار جریان روشنفکری در کشور ما آن است که ورزش، سینما و هنر را سیاسی نکنیم اما وقتی از آن سمت نگاه میکنیم، میبینیم که بهشدت سیاسی با این حوزهها برخورد میکنند. در همین موضوع غزه اتفاقات نادر زیادی رخ داد و ما هم باید نیمه پر لیوان را درباره آوردههای جریان غزه بیان کنیم. مسئله دیگر اینکه همین فضای مجازی که برخی به آن به چشم تهدید هم نگاه میکنند که تهدید نیز است، اما میتواند در دنیا مظلومیت مردم را به تصویر کشید.»














