مهران زارعیان، خبرنگار: «بچه مردم» یکی از فیلمهای خوب چند سال اخیر سینمای ایران است که همچون «باغ کیانوش» در جشنواره سال گذشته، گوشه چشمی به جلب نظر مخاطب نوجوان دارد و متناسب با این هدف، لحنی گرم و بازیگوشانه را برای روایت قصه خود انتخاب کرده است. فیلمی که هم در فرم پخته و استادانه عمل میکند و هم به لحاظ محتوایی از نگاهی نجیبانه، شریف و البته ملی پشتیبانی میکند. نکته مهم درباره «بچه مردم» این است که محمود کریمی در این فیلم توانسته ایدههای بانمک و سبکشناسی وس اندرسون (و تا حد کمتر، ژان پیر ژونه) را به کار گیرد تا داستانش را در کانتکست ایران دهه 50 و 60 روایت کند. فیلمی که همچون نقاشی مینیاتور سرشار از جزئیات و پیچیدگی است و سبک شلوغ وس اندرسون را از این حیث به معماری ایرانی پیوند میزند.
اگرچه ممکن است تردیدی درمورد اورجینال بودن فیلم مطرح شود، اما بومیسازی ماهرانه بهخودیخود میتواند ارزش افزودهای ایجاد کند که منجر به اصطلاحاً ناولیتی اثر شود. مثالهایی از این موضوع، فیلمهای «ناخدا خورشید» و «شوکران» هستند که هر دو با الهام از آثار خارجی ساخته شدند اما از فیلمهای شاخص سینمای ایرانند و هیچکس تردیدی درباره اصالت و بداعت این آثار ندارد؛ چرا که چنان در کانسپت زمانی و مکانی خود چفت شدهاند که اثر هنری کاملاً جدیدی را نسبت به مرجع خود تشکیل دادهاند. فراموش نکنیم که بینامتنیت از اساس جزئی از شاخصههای سینمای پستمدرن است و «بچه مردم» از این حیث هم مجاز به ارجاع و بازی با جهان سینمایی وس اندرسون بوده است. فیلم «بچه مردم» پر از المانهای آیکونیک است که با ظرافت به کار گرفته شدهاند و بافتی ایرانی و اینجایی به اثر بخشیدهاند؛ مثالهایی از این المانها عبارتند از: برج آزادی، ترانههای کوچهبازاری، غذاهایی مثل جگر، کباب و کتلت، زیرشلواری راهراه، پنجرههای رنگی و... این المانها جایگزینهای ایرانی ایدههای مشابه در آثار وس اندرسون هستند و به فیلم حس و حالی شیک و گوارا میبخشند. چونان شیرینی دانمارکی.
مسئله محوری در فیلم پیدا کردن مادر و پاسخ به سوال هویت شخصیت اصلی است. در فیلمی که در دوران مهم تاریخ معاصر میگذرد، فیلمساز مفهوم اساسی هویت را پیگیری میکند که در پایان، آن را در دل جنگ و در پیوند با مفهوم خاک وطن میکارد؛ امری که بهانهای میشود جهت بازنمایی یک شمایل کمیک و بانمک از جبهه و جنگ که البته هیچ دافعهای برنمیانگیزد و بسیار معصومانه و شریف است. البته، آخرین صحنه فیلم را دوست نداشتم و انتظار داشتم که بهتر با لحن شاد، گرم و شیرین فیلم هماهنگ شود. «بچه مردم» با روایت داستان از دریچه چشم یک نوجوان، مناسبات اجتماعی و سیاسی ایران معاصر را مورد بررسی قرار میدهد و این رویکرد با ویژگی غیر مستقیمگویی ذاتی در فلسفه هنر بهخوبی سازگار است.
اگر بخواهیم شاخصههای سبکشناسی بصری فیلمهای وس اندرسون را مرور کنیم، این موارد بیشتر در ذهن میمانند که جملگی در فیلم «بچه مردم» نیز وجود دارند: عموم نماهای فیلم قرینه هستند. از لنزهای واید بهوفور استفاده شده، تراولینگهای صاف وس اندرسونی در جهت کاملاً موازی با حرکت سوژه داریم و مهمتر از همه مشابه سبک تصویربرداری آثار وس اندرسون، صرفاً ۶ جهت اصلی فضای سهبعدی برای زاویه نگاه و حرکت دوربین استفاده شده که منحصراً عقب، جلو، چپ، راست، بالا و پایین است. درنهایت باید تبریک گفت به فیلمساز که با الهام از وس اندرسون و با استفاده از زبان سینما، یک اثر ملی-میهنی تمامعیار خلق کرده است، همانند پرهای طاووس؛ همانقدر زیبا و همانقدر باشکوه.
شماره ۴۳۴۶ |
صفحه ۱۲ |
فرهنگ و هنر
دانلود این صفحه
یک نقاشی مینیاتور خوشنقشونگار














