کیانا تصدیقمقدم، خبرنگار گروه فرهنگ: چراغهای سالن سینما روشن شد. عدهای مبهوت مانده به پرده و تیتراژ پایانی نگاه میکردند. نام کارگردان برایشان آشنا نبود و به نظر میرسید یک جوان فیلم اولی باشد. موقعیت؟ جشنواره سیوچهارم فیلم فجر، سانس پخش «ایستاده در غبار». آنچه روی پرده دیده شد خبر از کشف یک استعداد جدید میداد. محمدحسین مهدویان در آن زمان ۳۴ سال داشت و با اولین فیلمش در جشنواره فجر حاضر شد و سیمرغ بلورین بهترین فیلم را از آن خود کرد. شروع موفق این کارگردان و علاقهاش به فیلمسازی بیانگر راه روشن پیشرویش بود. او سالهای بعد فیلمهای «ماجرای نیمروز»، «لاتاری»، «درخت گردو» و... را ساخت که آنها هم در جشنواره فجر به نمایش درآمدند و مورد تحسین قرار گرفتند. مهدویان حالا دیگر بهعنوان کارگردان جوانی شناخته میشد که قطار فیلمسازیاش روی ریل موفقیت افتاده بود و میدانست باید چه مسیری را طی کند. اما گویا سقف آرزوهای این فیلمساز بیشتر از موفقیت در سینما بود، او در سال ۱۴۰۰ به یکباره تصمیم میگیرد تجربه جدیدی را برای خود رقم بزند؛ ساخت یک سریال برای نمایش خانگی. مهدویان با گرفتن این تصمیم، وارد بازیای شد که مشخص نبود در پایان قرار است برنده شود یا بازنده. او روی کارنامه موفق سینماییاش قمار کرد و فصل اول «زخم کاری» را ساخت. سریالی که اتفاقا مورد توجه مخاطبان قرار گرفت. فصل اول «زخم کاری» شامل یک پکیج کامل در ذهن مخاطب بود؛ کارگردانی که میدانست باید چهکاری انجام دهد، بازیگرانی که ۱۰۰ خود را گذاشتند و چهره جدیدی از خود ارائه دادند و مهمتر از همه داشتن یک قصه که بیننده را منتظر انتشار قسمت بعد نگه میداشت. براساس آماری که در همان زمان منتشر شد، مخاطبانی که فصل اول «زخم کاری»را دیده بودند رضایت حدود ۹۶ درصدی داشتند. موضوعی که به نظر میرسد دلیلی شد برای مهدویان که بدون اتلاف وقت و با عجله هرچه تمام سراغ ساخت فصل دوم این سریال برود. عجلهای که اولین ضربه را به کارنامه کاری این کارگردان زد.
بعد از پخش فصل دوم «زخم کاری»، موج گستردهای از انتقادات به سمت سریال و کارگردان آن یعنی مهدویان حملهور شد. عمده انتقادها هم به نداشتن ایده و قصه بود. درواقع بهنظر میرسید که فصل دوم «زخم کاری» از ابتدا در طرحهای سازندگان نبود و بعد از استقبال مخاطبان از فصل اول، آنها به یکباره تصمیم گرفتند فصل دوم را بسازند. با همه انتقادها، فصل دوم هم نمایش داده شد و خبر رسید مهدویان فصل سوم را هم قرار است بسازد. خبری که بیشتر شبیه به شوخی بود و بهنظر میرسید بعد از شکست «زخم کاری 2»، مهدویان دیگر ریسک ساخت فصل بعدی را نمیکند. بعد از انتشار فصل سوم «زخم کاری»، این سریال دیگر تنها مورد انتقاد منتقدان نبود و دستمایهای برای ساخت ویدئوهای طنز و وایرالی در فضای مجازی شد. عدهای میگفتند مهدویان قصه کم آورده و در هر قسمت حداقل دو نفر را میکشد که به خیال خود مخاطب را با اینگونه هیجانات حفظ کند. این کار تا جایی ادامه پیدا کرد که مخاطبان نگران بودند با این همه قتل، قسمت آخر بدون بازیگر منتشر شود. جالبتر از شوخی کاربران فضای مجازی انتشار خبری دیگر درباره دنباله این سریال بود. خبری غیرقابل باور که بیانگر ساخت فصل چهارم این سریال بود.
«زخم کاری» جدید این سریال هم همانند دو فصل قبلی بدون ایده و قصه جدید بود. بازیگرانی که بار نبود فیلمنامه را در فصلهای قبل به دوش میکشیدند حالا خود به تکرار افتادهاند و نمیتوانند روح مخاطبان را ارضا کنند که پای تماشای این سریال بنشینند. فصل چهارم «زخم کاری» تنها ساخته شده تا یک اثر ناموفق دیگر به کارنامه کاری کارگردانش اضافه کند. گویا مهدویان بعد از باختهایی که برای تولید دو فصل قبل داده بود، دیگر چیزی برای از دست دادن نداشت. این کارگردان که یک دوره در اوج بودن در سینما را تجربه کرده بود، با شروع سریالسازیاش جایگاه هنری خود را تغییر داد. او باید دوباره به سر زبانها برمیگشت و برایش مهم نبود این اتفاق چطور قرار است بیفتد. درواقع تصمیم ساخت فصل چهارم «زخم کاری» نشان میداد در ذهن مهدویان تنها یک چیز میگذرد: «بدنامی بهتر از گمنامی است». درنهایت اگر بخواهیم فصل جدید «زخم کاری» محمدحسین مهدویان را در چند کلمه توصیف کنیم باید گفت: «مضحک، خندهدار و غیرقابل باور.»
شماره ۴۳۴۱ |
صفحه ۱۲ |
فرهنگ و هنر
دانلود این صفحه
قمار چندباره!














