سعیده اسدی، خبرنگار: ترامپ در دور اول ریاستجمهوری خود، حمایت قاطعی از اسرائیل و بهطور خاص نتانیاهو کرد، از جمله اینکه بیتالمقدس را بهعنوان پایتخت اسرائیل و حاکمیت این رژیم بر بلندیهای جولان اشغالی را نیز به رسمیت شناخت، نسبت به شهرکسازیهای رژیم در کرانه باختری سکوت کرد و در راستای ادغام اسرائیل در منطقه، پروژه عادیسازی روابط کشورهای عربی با این رژیم را آغاز کرد؛ در راستای این حمایتها بود که نتانیاهو، ترامپ را بهعنوان بزرگترین دوست اسرائیل معرفی کرد. اما منطقه طی چهار سال اخیر تغییرات و حوادث زیادی را پشت سر گذاشته و شرایط جدید نیازمند سیاستها و رویکردهای جدیدی است. در این بین، علیرغم روابط شخصی نزدیک ترامپ و نتانیاهو، برخی مواضع نشان از آن دارد که روابط دو طرف در آینده ممکن است با چالشها و پیچیدگیهایی روبهرو شود و متفاوت از دور اول ریاست جمهوری ترامپ باشد؛ در ادامه به برخی از این چالشها که میتوانند متغیر مهمی در تغییر و تعیین رفتار دو طرف نسبت به یکدیگر باشند، اشاره شده است.
تبریک به بایدن، خیانت به ترامپ
پیروزی بایدن در انتخابات 2020 آمریکا و تبریک نتانیاهو به بایدن برای موفقیت در انتخابات، با واکنش جدی از سوی ترامپ روبهرو شد؛ ترامپ در مصاحبه با باراک راوید، خبرنگار اسرائیلی، ضمن انتقاد از نتانیاهو، او را به خیانت متهم کرد. دونالد ترامپ با اشاره به پیام تبریک نتانیاهو به بایدن گفت: «هیچ کس به اندازه من برای «بیبی» کار نکرد؛ من برای نتانیاهو بیش از هر کسی دیگری که سر و کار داشتم، کار کردم، اما از او ناامید شدم. من وفاداری را هم دوست دارم. اولین کسی که به بایدن تبریک گفت نتانیاهو بود. بیبی میتوانست ساکت بماند اما یک اشتباه وحشتناک مرتکب شد.» این تبریک شاید نقطه عطف مهمی در شروع یک چالش در روابط ترامپ و نتانیاهو بوده باشد؛ چراکه روزنامه اسرائیلی معاریو نیز با اشاره به این مسئله نوشت: «نزدیکان دونالد ترامپ، رئیسجمهور منتخب آمریکا، پیام نگرانکنندهای را به بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیمصهیونیستی مخابره کرده و اعلام کردند که ترامپ علیرغم ملاقاتها و گفتوگوهای میان آنها، همچنان نسبت به او کینهورزی دارد. این نامه نشان میدهد رئیسجمهور منتخب علیرغم همه لبخندهایی که در انظار عمومی نشان میدهد، اعتماد کامل خود را به نتانیاهو از دست داده است. ترامپ که وفاداری شخصی را اساس روابط سیاسی خود میداند، تبریک اولیه نتانیاهو به جو بایدن پس از شکست در انتخابات 2020 را فراموش نکرده است.»
انتقاد از نتانیاهو
انتقادات ترامپ از نتانیاهو همزمان با انتخابات 2020 آمریکا، شکست ترامپ در این انتخابات و پیروزی بایدن اوج گرفت، بهطوریکه پس از انتقاد از نتانیاهو برای عدم حمایت کافی از او در انتخابات ۲۰۲۰، اعلام کرد گزینههای دیگری را به جای بیبی، برای رهبری رژیمصهیونیستی ترجیح میدهد؛ پیش از آن نیز ترامپ دوره اول ریاستجمهوری خود را با درگیریهای لفظی با نتانیاهو به پایان رساند و اعلام کرد که تمایلی ندارد رژیمصهیونیستی خصومتها را ادامه دهد. در همین راستا، پس از حمله 7 اکتبر نیز ترامپ از نتانیاهو و سرویسهای اطلاعاتی اسرائیل به دلیل آماده نبودن انتقاد کرد و مدعی شد که اگر او رئیسجمهور بود، این حمله رخ نمیداد. ترامپ همچنین در 8 ژانویه، ویدئویی را از جفری ساکس، استاد دانشگاه کلمبیا بازنشر کرد که در این ویدئو ساکس مدعی شده است: «نتانیاهو از سال ۱۹۹۵ به بعد این نظریه را داشت که تنها راهی که میتوانیم از شر حماس و حزبالله خلاص شویم، سرنگونی دولتهایی است که از این گروهها حمایت میکنند؛ یعنی عراق، سوریه و ایران. او همچنان بیوقفه در تلاش است تا ما را به جنگ با ایران، شده همین امروز یا در همین هفته، وادار کند.» بازنشر این ویدئو توسط ترامپ در پلتفرم «تروثسوشال» با این عنوان که «نتانیاهو حرامزادهای است که میخواهد آمریکا را به جنگ با ایران بکشاند»، این مفروضه را که ترامپ منتقد رویکرد جنگطلبانه نتانیاهو در منطقه و تسری آن به ایران است، تقویت کرد. از طرفی همزمان با مراسم تحلیف دونالد ترامپ در 20 ژانویه، عدم حضور نتانیاهو در این مراسم بیش از پیش وجود اختلافات بین دو طرف را تقویت کرده است، پیشتر از این و در همین رابطه روزنامه تایمز اسرائیل در خبری مدعی شد که بیبی دعوتنامه رسمی از سوی ترامپ برای حضور در این مراسم دریافت نکرده است.
ایران؛ همان مسئله همیشگی
در دور اول ریاستجمهوری ترامپ، روابط نزدیک رئیسجمهور آمریکا و نخستوزیر رژیمصهونیستی زمینهای فراهم کرد تا ترامپ با در پیش گرفتن یک رویکرد ضدایرانی همگام با اسرائیل، علاوه بر اعمال فشار حداکثری علیه ایران برای تضعیف این کشور در بعد داخلی و منطقهای، از توافق برجام خارج شده و همچنین اقدام به ترور سردار سپهبد شهید قاسم سلیمانی کند. اما علیرغم این اقدامات، نتانیاهو در صدد همراه ساختن آمریکا با خود برای حمله نظامی به تأسیسات هستهای ایران بوده و است، اقدامی که به تنهایی قادر به انجام آن نیست و حضور مجدد ترامپ در رأس قدرت آمریکا فرصتی است که از رهگذر آن میتواند به این هدف دست یابد و پای آمریکا را به جنگ با ایران بکشاند. این در حالی است که رویکرد و مواضع ترامپ نشان از در پیش گرفتن مجدد استراتژی فشار حداکثری و استفاده از اهرمهای اقتصادی علیه ایران دارد و او مخالف حضور نظامی آمریکا در منطقه و آغاز جنگ دیگری در آن است؛ از طرفی ترامپ در ماه سپتامبر به خبرنگاران گفت که آمریکا باید با تهران توافق کند، لذا احتمال آغاز هر گونه مذاکره بین ایران و آمریکا در دوره ترامپ و مخالفت وی برای حضور آمریکا در یک جنگ منطقهای، از نقاط اختلافی و چالشی در روابط بین رهبران آمریکا و رژیمصهیونیستی است که به تناسب شدت و اهمیت این مسئله در ذهن رهبران صهیونیست برای عملی کردن آن، میتواند افزایش یابد.
پایان جنگ
ترامپ مدعی است که آمریکا در دوره اول ریاستجمهوری او در صلح بود، او پس از پایان انتخابات در جمع هواداران خود در فلوریدا گفت: «من آغازگر جنگی نخواهم بود، من جنگ را متوقف میکنم. در دوران ریاستجمهوری من، چهار سال جنگ نداشتیم»؛ مواضع ترامپ در کنار رویکرد او در دور اول ریاستجمهوری، نشان از آن دارد که وی خواستار کاهش حضور نظامی در منطقه، خروج نظامیان آمریکایی از عراق و سوریه و به تبع آن کاهش هزینهکرد نظامی برای جنگهای منطقهای است. ترامپ همچنین در تبلیغات انتخاباتی خود نیز با مخاطب قرار دادن جامعه مسلمانان و اعراب حاضر در آمریکا بر تلاش خود برای پایان دادن به جنگ در منطقه تأکید کرده بود؛ کنار هم قرار دادن مواضع ترامپ در رابطه با موضوع جنگ نشان از آن دارد که رویکرد وی در این خصوص به هیچ عنوان با رویکرد نتانیاهو که بر جنگطلبی، تداوم جنگ و همچنین تسری و آغاز جنگ و حمله نظامی بهویژه علیه ایران مبتنی است، قرابتی ندارد و همین امر میتواند نشان از آن باشد که اولویتهای سیاست خارجی منطقهای ترامپ متفاوت از اولویتهای اسرائیل است. در رابطه با جنگهای اسرائیل در لبنان و غزه نیز ترامپ بر پایان هر چه سریعتر جنگ پیش از 20 ژانویه تأکید و به نتانیاهو گفته بود «ما جنگهای بیپایان، به ویژه جنگهایی که آمریکا را به درون خود بکشاند، نمیخواهیم... و نتانیاهو باید تا 20 ژانویه 2025 کار را تمام کند و به سرعت آن را انجام دهد»؛ همین فشارها نیز سبب شد تا در نهایت بیبی بر خلاف میل خود و بدون کسب موفقیت استراتژیک، تن به پذیرش آتشبس با حماس بدهد. در این خصوص مصطفی البرغوثی، رهبر ابتکار ملی فلسطین گفت: «نتانیاهو با رئیسجمهوری بسیار سرسختتر از آنچه که به آن عادت کرده، روبهرو خواهد شد، به این معنا که من فکر نمیکنم ترامپ جنگها را به شکلی که در فلسطین در حال وقوع است، تحمل کند.»
تلاش برای کسب رضایت
علیرغم جنایات نتانیاهو در غزه و لبنان و ترور رهبران مقاومت، اما ناکامی وی در دستیابی به اهداف خود از جمله آزادی تمامی گروگانها، نابودی کامل حماس، اشغال شمال غزه و... سبب کاهش محبوبیت وی در بعد داخلی و افزایش فشار گروهها و احزاب سیاسی اسرائیلی علیه او و حزب لیکود شد؛ این مسئله در کنار اتهامات مرتبط با فساد وی زنگ خطری جدی برای آینده قدرت سیاسی نتانیاهو به شمار میرود. از طرفی حکم دیوان کیفری بینالمللی مبنی بر صدور حکم بازداشت نخستوزیر رژیمصهیونیستی در صورت ورود وی به کشورهای عضو این دیوان –که بیش از 124 کشورند- ضربه دیگری علیه حیثیت و جایگاه نتانیاهو به شمار میرود. در چنین شرایطی پایان دادن به جنگها در لبنان و غزه و پذیرش آتشبس از سوی نتانیاهو در نتیجه فشار ترامپ، در حالی صورت گرفت که نخستوزیر رژیمصهیونیستی در صدد کسب حمایت و همراهی بیشتر ترامپ با اسرائیل در راستای پیشبرد اهداف و سیاستهای خود در بعد داخلی و منطقهای است تا از رهگذر آن نتانیاهو با پیگیری سیاستهای خود بتواند نسبت به دستاوردسازی، کسب موفقیتهای سیاسی و جبران شکستهای خود اقدام کند.
منطقه
در بعد منطقهای ترامپ در صدد تعامل، معامله و افزایش روابط با کشورهای عربی منطقه با هدف کسب منافع اقتصادی است که در این راستا افزایش فروش تسلیحات به این کشورها میتواند در اولویت سیاست خارجی منطقهای ترامپ قرار بگیرد؛ این موضوعی است که مطلوب اسرائیل و نتانیاهو نخواهد بود؛ از طرفی پیگیری روند عادیسازی روابط اسرائیل با عربستان از سوی ترامپ مستلزم پذیرش شروط عربستان به ویژه در مسائل مربوط به فلسطین است، شروطی که تاکنون از سوی اسرائیل مورد پذیرش قرار نگرفته است و در صورت تداوم مخالفت نتانیاهو با این شروط، این مسئله به یکی دیگر از نقاط چالشی سیاست خارجی ترامپ و بیبی در بعد منطقهای تبدیل خواهد شد. در نهایت باید این نکته را در نظر داشت که مسائلی از جمله چگونگی نگاه به جنگ، اقدام اسرائیل در تداوم یا توقف آتشبس در لبنان و غزه، تفاوت رویکرد نخستوزیر رژیمصهیونیستی و رئیسجمهور آمریکا در مواجهه با ایران و اولویتهای سیاست خارجی ترامپ که بر منافع ملی آمریکا و کاهش حضور منطقهای آن مبتنی است، عوامل مهم و تعیینکنندهای در کاهش یا افزایش چالشها و اختلافات بین ترامپ و نتانیاهو هستند.