زینب مرزوقی، خبرنگار گروه نقد روز: مسعود پزشکیان، رئیس دولت چهاردهم، روز چهارشنبه به استان خوزستان سفر خواهد کرد. در طی چند دهه گذشته، استان خوزستان بنا به موقعیت جغرافیایی، اقتصادی و فرهنگیاش در کشور، جزء اولین مقاصد رؤسای جمهور پیشین بوده است. عمدتاً به دلیل موقعیت استراتژیک این استان، انتخاب استاندار برای خوزستان یکی از سختترین و حساسترین کارهای دولتهاست. اگرچه تا به این لحظه، اتفاقات مهمی توسط نماینده دولت در خوزستان رقم نخورده، اما تصمیم دولت پزشکیان در انتخاب استاندار برای خوزستان این بود که مدیریت استان را به یک فرد بومی بسپرد. نهتنها باتوجهبه موقعیت سیاسی این استان، بلکه باتوجهبه موقعیت زیستی و طبیعی نیز، خوزستان عمدتاً دستخوش اتفاقات و حوادث گوناگون است و دقیقاً همین ماجرا، انتخاب استاندار برای خوزستان را به امری سخت و حتی گاهی چالشی تبدیل میکند.
پایداری چالشها و مشکلات در خوزستان
اگر افتتاحها و کارهای روتین سفرهای استانی را کنار بگذاریم، پیام سفرهای استانی رؤسای جمهور و یا حتی اعضای هیئت دولت به مردم آن استان، اهمیت ویژه یک استان برای دولت است. باتوجهبه اینکه خوزستان یکی از قطبهای اصلی صنعت نفت، گاز و پتروشیمی کشور به شمار میآید، بهخودیخود و سوای مؤلفههای دیگرش، از اهمیت ویژهای برای تمام دولتها برخوردار است. باوجود اهمیت بالای خوزستان برای دولتها، تخصیص بودجههای قابلتوجه در حوزههای مختلف برای این استان و حتی برنامههای بلندمدت و کوتاهمدت جهت توسعه خوزستان لازم بوده؛ اما آنچه که در طی این سالها رخداده، آنطور که پیداست، عدم اولویتگذاری صحیح برای مشکلات و چالشهای خوزستان است. خوزستان سالهاست با همزیستی اقوام مختلف در کنار هم مصداق واقعی وفاق ملی است. آنچه که مدتهاست به معضل و مشکل اصلی خوزستان تبدیل شده، ناکارآمدی مدیران استانی خوزستان است.
تخصیص اعتبار درست؛ اما سرنوشت مبهم
باوجود تعریف چندین طرح توسعه شهری برای اهواز بهعنوان مرکز استان خوزستان، اما طرحهای توسعه، تبعیض در مرکز استان را تشدید کردهاند و بهوضوح خدمات شهری و توسعه بصری در مناطق مختلف شهر متفاوت است. همچنین در کنار این موضوع، برخی شهرهای خوزستان مانند اهواز، شهروندان اهوازی همچنان درگیر اولین مؤلفههای توسعه یک شهرند. بدون شک، دسترسی به آب شرب سالم از حقوق اولیه و بدیهی تمام شهروندان است. باوجوداینکه یکسوم آبهای سطحی در خوزستان است، اما خوزستان در اغلب اوقات از عدم مدیریت آب و در دسترس نبودن آب سالم رنج میبرد. همچنین، همین چند سال اخیر بود که به دلیل حجم بالای بارشها و نبود سیستم دفع آبهای سطحی در اهواز، تقریباً تمام اهواز به زیر آب رفت. تصویری که در رسانهها از اهواز منتشر شد، تصویر یک کلانشهر توسعهنیافته و بدون حداقلیترین امکانات شهری بود. به دنبال ازدسترفتن زندگی مردم در پسزدگی عظیم فاضلاب و سفر اعضای هیئت دولت وقت، رئیس سازمان مدیریت بحران کشور خبر داد که «پیرو نامه وزیر کشور به رهبر معظم انقلاب، ایشان با اختصاص ۴۰ هزار میلیارد ریال از محل صندوق ذخیره ارزی برای ساماندهی وضعیت آبوفاضلاب اهواز موافقت کردند.» زیر آب رفتن مناطق مختلف اهواز، مانند مناطق لوکس و در اصطلاح بالاشهر این کلانشهر و غرقشدن یکی از مهمترین کلانشهرهای کشور در انبوه آب باران و فاضلاب، بهوضوح نبود توسعه اصولی در تمام این سالها را گوشزد کرد و باوجود تخصیص اعتبار از صندوق ذخیره ارزی برای ساماندهی وضعیت آبوفاضلاب این کلانشهر، اما تا به امروز، باران بیش از آنکه برای مردم اهواز رحمت باشد، زحمت مسئولان بیتدبیر است.
صنایع بزرگ و نرخ رشد بالای بیکاری
علیرغم وجود شرکتهای مختلف صنعتی اعم از گاز، نفت، پتروشیمی، پالایشگاهها و نیشکر و حتی ظرفیتهای مختلف سرمایهگذاری خصوصی، اما گزارش مرکز آمار از تحولات بازار کار در تابستان سال جاری نشان میدهد خوزستان در جایگاه دومین استان با بیشترین نرخ بیکاری در کشور قرار گرفته است. این استان، مشابه همین جایگاه را در مورد نرخ بیکاری مردان دارد و درباره نرخ بیکاری زنان نیز چهارمین استان کشور است. مرکز آمار، نرخ بیکاری را در شش استان از جمله خوزستان، افزایشی و دورقمی اعلام کرده بود که هر دو ویژگی برخلاف روند کلی کشور است. این شاخص در خوزستان در تابستان سال جاری به 13.1 درصد رسید و آن را در جایگاه دومین استان با بیشترین نرخ بیکاری قرار داد. اولین و جدیترین پیشنهاد به دولت پزشکیان در جریان سفر استانیاش به خوزستان، واکاوی دلیل نرخ رشد بالای بیکاری در خوزستان باوجود صنایع مختلف است. هرچند نتیجه واکاوی و پاسخ به این پرسش، یک پروژه میانمدت است، اما تأثیرگزاری آن به نسلهای بعدی هم خواهد رسید.
جراحی ویژه علیه تبعیض و ناعدالتی اجتماعی
برخی چالشها و مشکلات در استان خوزستان، به یک گره و زخم قدیمی تبدیل شدهاند. مشکلات و چالشهای زیستمحیطی مانند گردوغبار، خشکی تالاب هورالعظیم و تبدیلشدن بخش اعظمی از این تالاب به کانون گردوغبار، آلودگی صنعتی شهرها، خشکسالی و تأثیر آن بر جوامع محلی و روستایی و زنگ خطر برای امنیت غذایی کشور، سدسازی و تقریباً ازبینرفتن معیشت در برخی از روستاها و... از جدیترین چالشهای این استان است و باتوجهبه اقلیم خوزستان، حتی امکان تبدیلشدن هریک از این چالشهای زیستمحیطی به چالش سیاسی و امنیتی وجود دارد. در کنار تمام این موارد، اما آنچه که خوزستان را رنجورتر کرده، عدم توسعهیافتگی شهرهای استان باوجود اهمیت خوزستان برای دولتهای مختلف است. به حدی که اغلب مردم خوزستان نسبت به سایر استانها احساس تبعیض میکنند و شاید جدیترین چالش دولت پزشکیان در جریان این سفر، باتوجهبه وعدههای انتخابیاش، ازبینبردن حس تبعیض و تلاش برای جذب دوباره بدنه اجتماعی خوزستان، خصوصاً اقوام این استان است. ازبینرفتن حس تبعیض و تلاش برای احیای عدالت اجتماعی در خوزستان، میتواند از مهمترین اولویتهای نماینده دولت در این استان باشد.
تکمیل اجرای طرح 550 هزارهکتاری مقام معظم رهبری
واقعیت این است که دولت پزشکیان میتواند در کنار تمام کارهای میانمدت و بلندمدتی که برای خوزستان تعریف میکند، با اتخاذ تصمیمات صحیح و آگاهانه متناسب با موقعیت فعلی، امید را به خوزستان بازگرداند. در راستای اتخاذ تصمیمات صحیح و بنا به موقعیت کنونی استان خوزستان، دولت پزشکیان میتواند طرحهای برنامهریزی قبلی در حوزههای مختلف اعم از کشاورزی، بهداشت و درمان و سایر حوزههای دیگر را بهصورت جدی و اصولی اجرا کند. دولت بعضی مواقع با یک کار میتواند با یک تیر چند نشانه را بزند. مثلاً در حوزه کشاورزی در خوزستان، طرحی به نام طرح ۵۵۰ هزارهکتاری مقام معظم رهبری برای اشتغالزایی و توسعه کشاورزی در خوزستان و ایلام وجود دارد. فاز اول این طرح به میزان ۲۹۵ هزار هکتار بهصورت جدی از سال ۹۳ آغاز شد و در سال ۹۶ به بهرهبرداری رسید که تأثیر قابلتوجهی بر افزایش سطح زیر کشت و بهرهوری اراضی داشت، اما فاز دوم آن که شامل ۲۵۵ هزار هکتار است، به دلیل مشکلات مرتبط با تأمین آب و منابع مالی با چالشهایی مواجه بوده است. در صورت اجراییشدن فاز دوم این طرح، بسیاری از مشکلات در حوزه کشاورزی استان بهراحتی حل میشود. چندین مؤلفه پیرو اجراییشدن آن خودبهخود برطرف خواهد شد؛ اول، بیکاری کاهش پیدا میکند؛ دوم، مشکلاتی که از بیکاری نشئت میگیرند، مانند اعتیاد، سرقت و بزهکاری، بهشدت کاهش خواهند یافت؛ و سوم، در بحث تأمین امنیت غذایی کشور اتفاق مهمی رخ خواهد داد. بهطوریکه کشاورزی خوزستان هماکنون ۱۶ درصد از غذای کشور را در حوزه زراعت، غلات، حبوبات و... تأمین میکند. با اضافهشدن ۲۴۰ هزار هکتار دیگر به این پروژه، خوزستان میتواند تا سقف ۲۰ درصد از غذای کشور را تأمین کند که این نقش بسزایی در امنیت غذایی کشور خواهد داشت.
بیمسئولیتی صنایع نسبت به جوامع محلی
CSR مخفف (corporate social responsibility) و به معنای مسئولیت اجتماعی است که اگر بخواهیم در یک تعریف مختصر CSR را توضیح دهیم، باید بگوییم: «فعالیتهای اجتماعی برندها و انجام کارهای نوعدوستانه نیز از جمله این کارها است. به بیان دیگر، شرکتها نسبت به جامعه و فضایی که در آن فعالیت میکنند، باید احساس مسئولیت کرده و در این راستا تلاشهایی را انجام دهند.» اگرچه تعاریف «مسئولیت اجتماعی شرکت» متنوع است، اما این موضوع که مسئولیت شرکت در کنار سودآوری، شامل تعهدات اجتماعی و زیستمحیطی به ذینفعان مختلف میشود، به شکل گستردهای پذیرفته شده است. صنعت نفت کشور در شهرهای مختلف خوزستان، ۱۰ شرکت پتروشیمی، صنایع نیشکر و لوازم جانبی بهتبع جایگاه و موقعیتشان نسبت به استان خوزستان مسئولیت اجتماعی دارند. علیرغم بولتنهای داخلی این شرکتها و صنایع و حتی اختصاص بودجههای قابلتوجه برای ایفای مسئولیتهای اجتماعی، اما نتیجه آن در شهرهای خوزستان نامعلوم است. یکی از اولویتهای این صنایع و شرکتها باتوجهبه تعریف مسئولیت اجتماعی، مسئولیتپذیری آنها در قبال محیطزیست منطقه و آن شهر است. در نتیجه، اما آنچه که میبینیم، اهواز در تمام فصلهای سال آلودهترین شهر کشور است و یا نیشکرها و صنایع جانبیشان هیچ مسئولیتی در قبال آلودهسازی آب رودخانهها و تالابهای اطراف ندارند و حتی با آلوده ساختن منطقه، به کسبوکار جوامع محلی نیز آسیب میزنند. به نظر میرسد بهتر است که نماینده دولت پزشکیان در خوزستان، حتی اگر قصد دارد در راستای رفع تبعیض قدم بردارد، بر اجرای صحیح مسئولیتهای اجتماعی صنایع موجود در خوزستان نظارت داشته باشد؛ امری که در دولتهای گذشته بهسادگی از کنار آن عبور میشد. درصورتیکه عدم مسئولیتپذیری صنایع نسبت به جوامع محلی نیز سالهاست موجب گلایهمندی شهروندان شده است.