حانیه قاسمیان، مترجم: درحالیکه در ماجرای تسخیر دمشق توسط تحریرالشام، چشم همه به بازیگری ترکیه بود و نقشآفرینی ترکیه توسط رسانههای غربی چنان پررنگ برساخت شد که همه نگاهها به سمت او رفت؛ تعدادی از خبرنگاران تحقیقی به سراغ روابط مالی پیچیده میان تحریرالشام و ایالات متحده و انگلیس رفتند و بر سیاست یکی به نعل و یکی به میخ غربیها در قبال تحریرالشام از سالیان قبل تاکنون نور انداختند. باور این گروه از روزنامهنگاران تحقیقی مستقل آن است که گرچه ترکیه در عرصه سیاسی نقش اصلی در برآمدن تحریرالشام در دمشق داشت اما اقتصاد سیاسی مخوف این گروههای شورشی و ارتباطش با منافع ناتو و آمریکا را در این بازی نباید نادیده گرفت. تمرکز بر نقشآفرینی ویژه ایالاتمتحده و انگلیس در حمایت مالی از تحریرالشام میتواند پرسشهایی درباره منافع ایالات متحده در برآمدن تحریرالشام مطرح کند و به پرسشهایی درباره امکانات مهار تحریرالشام با توجه به حمایتهای ناتو از او پاسخ دهد.
افشاگریهای اخیر نشان میدهد که چگونه لندن و واشنگتن از طریق کانالهای غیرمستقیم، تسلیحات، آموزش و منابع مالی را به گروههایی مانند تحریرالشام رساندهاند. درحالیکه این اقدامات بهظاهر در چهارچوب تلاش برای تقویت شورشیان «میانهرو» صورت گرفته است، اما عملاً موجب تثبیت قدرت گروههای افراطی شده و به ایجاد ساختارهای شبهدولتی در مناطق تحت کنترل آنها کمک کرده است.
این همکاریهای غیررسمی و گاه متناقض پیامدهای گستردهای برای امنیت منطقهای و بینالمللی داشته است. حمایت غرب از گروههایی که نهتنها با دولت سوریه بلکه با سایر بازیگران منطقهای درگیرند، نشاندهنده تناقضهای سیاست خارجی این کشورها در جنگ نیابتی سوریه است. در این میان قدرت گرفتن تحریرالشام بهعنوان یک بازیگر سیاسی - نظامی، نهتنها چالشهای جدیدی برای امنیت منطقهای ایجاد کرده بلکه به القاعده و دیگر گروههای افراطی نیز فرصت گسترش در سایه بیثباتی را داده است. این مقاله که از انگلیسی به فارسی برگردانده شده به بررسی این سیاستها، پیامدها و اهداف پشت پرده این اتحادهای پرتناقض میپردازد.
کیت کلارنبرگ - روزنامهنگار تحقیقی انگلیسی است که آثارش به بررسی نقش سرویسهای اطلاعاتی در شکلدهی به سیاست و برداشتهای عمومی میپردازد.
مطالعهای عمیق درمورد حمایت مخفیانه انگلیس و آمریکا از گروه تحریرالشام پرده از استراتژیهای حسابشده و مخفیانه غرب برای حمایت از این گروه تروریستی مرتبط با القاعده و تحت تحریم سازمان ملل، که امروز کنترل بخشهایی از سوریه را در دست دارد، برمیدارد.
در تاریخ ۱۸ دسامبر، روزنامه تلگراف تحقیقی فوقالعاده منتشر کرد که نشان میداد انگلیس و آمریکا نیروهایی را در ارتش انقلابی کماندوها (ارتش آزاد سوریه)، یک نیروی «شورشی» که با گروه تحریرالشام در حمله گستردهای برای سرنگونی رئیسجمهور سوریه، بشار اسد همکاری کرده بود، آموزش داده و «آماده کردهاند.» این افشاگری بیسابقه نشان داد که واشنگتن نهتنها مدتها پیش از این حمله اطلاع داشته بلکه اطلاعات دقیقی از ابعاد آن نیز در اختیار داشته است. این «اتحاد مؤثر» آمریکا با تحریرالشام که اکنون تأیید شده است بهعنوان یکی از «تناقضات متعدد» جنگ نیابتی ۱۵ ساله سوریه توصیف شده است. روزنامه تلگراف ادعا کرد این همکاری بهصورت ناخواسته رخ داده است – صرفاً نتیجهای از جنگ داخلی طولانی و فرسایشی سوریه که «مجموعهای پیچیده از شبهنظامیان و اتحادها، بیشترشان تحت حمایت قدرتهای خارجی» را به وجود آورده است.
حمایت آمریکا از تحریرالشام: یک اتحاد «اجباری»
در این جنگ فرسایشی زنجیره اتحادها همیشه سیال بودند؛ گروهها اغلب منشعب میشدند، با یکدیگر متحد میشدند یا مواضعشان را تغییر میدادند. مسلحان معارض مکرراً طرف خود را عوض میکردند و خطوط بین جناحها محو میشد. بااینحال، شواهد بسیاری نشان میدهد که انگلیس و آمریکا روابط عمدی و بلندمدتی با گروه غالب تحریرالشام حفظ کردهاند.
برای نمونه، در مارس ۲۰۲۱، جیمز جفری، نماینده ویژه سابق دونالد ترامپ در امور سوریه در مصاحبهای با PBS فاش کرد که واشنگتن از مایک پمپئو، وزیر خارجه وقت آمریکا مجوز خاصی برای کمک به تحریرالشام دریافت کرده بود.
هرچند این مجوز تأمین مالی یا تسلیح مستقیم این گروه تروریستی که تحت تحریم سازمان ملل و آمریکا قرار دارد را مجاز نمیکرد، اما این امکان را فراهم ساخت که اگر منابع تأمینشده توسط آمریکا «به نحوی» به تحریرالشام میرسیدند، بازیگران غربی «[نتوانند] مورد سرزنش قرار گیرند.»
قابلیت انتقالپذیری تسلیحات در میدان جنگ سوریه چیزی بود که واشنگتن بهشدت بر آن تکیه داشت. در مصاحبهای در سال ۲۰۱۵، سخنگوی سنتکام، فرمانده کایل رینز، در پاسخ به اینکه چرا سلاحهای مبارزان تأییدشده پنتاگون در دست جبهه النصره (پیش از تحریرالشام) دیده شدهاند، گفت: «ما این نیروها را (فرماندهی و کنترل) نمیکنیم – ما فقط آنها را (آموزش و توانمندسازی) میکنیم. اینکه با چه کسی اعلام اتحاد میکنند، به خودشان مربوط است.»
این حفره قانونی به واشنگتن اجازه داد تا بهصورت «غیرمستقیم» از تحریرالشام حمایت و از فروپاشی ناشی از کمبود بودجه این گروه جلوگیری کند، درحالیکه وضعیت آن بهعنوان یک سازمان تروریستی حفظ میشد – وضعیتی که شامل جایزهای ۱۰ میلیون دلاری برای رهبر آن، ابومحمد الجولانی که اکنون با نام واقعی خود احمد الشرع شناخته میشود، بود. جایزهای که هم اکنون لغو شده است.
جفری این استراتژی را توجیه کرد و تحریرالشام را «کمبدترین گزینه» برای حفظ «یک سیستم امنیتی مدیریتشده توسط آمریکا در منطقه» دانست و گفت که ارزش «[نادیده گرفتن] را دارد.» سلطه تحریرالشام بهنوبه خود به ترکیه یک پلتفرم و نقطه نفوذی برای فعالیت در ادلب ارائه داد. در همین حال، تحریرالشام پیامهای آشکاری به حامیان آمریکایی خود ارسال کرد و التماس کرد: «ما میخواهیم دوست شما باشیم. ما تروریست نیستیم. ما فقط با اسد میجنگیم.»
پناهگاه امن
از زمان سقوط اسد، مقامات لندن بهطور آشکار پیشگام در مشروعیتبخشی به اداره موقت تحت رهبری تحریرالشام بهعنوان دولت جدید سوریه بودهاند. این گروه در سال ۲۰۱۷ به فهرست سازمانهای تروریستی ممنوعه انگلیس اضافه شد و در بیانیه ورود آن آمده است که تحریرالشام باید در میان «نامهای جایگزین» برای القاعده که مدتها پیش ممنوع شده بود، در نظر گرفته شود. درحالیکه نخستوزیر انگلیس، کییر استارمر اعلام کرد «هنوز زود است» ممنوعیت این گروه برداشته شود مقامات انگلیسی در تاریخ ۱۶ دسامبر با نمایندگان تحریرالشام دیدار کردند؛ اقدامی که با وجود غیرقانونی بودن چنین نشستهایی صورت گرفت. این رویداد احتمالاً نشاندهنده بازپروری سیاسی شدید و قریبالوقوع تحریرالشام توسط غرب است. در طول جنگ پیچیده سوریه دستگاه اطلاعاتی انگلیس عملیات روانی گستردهای برای ترویج «شورشیان میانهرو» راهاندازی کرد و داستانهای تبلیغاتی و انسانی خلق کرد. این تلاشها بهظاهر با هدف تضعیف گروههایی مانند تحریرالشام، داعش و القاعده انجام شده بود. اما اسناد فاششده از دستگاه اطلاعاتی انگلیس نشان میدهد تحریرالشام پس از سال ۲۰۱۶ همچنان با القاعده در ارتباط بوده است، موضوعی که کاملاً با روایتهای رسانهای مغایرت دارد.
به عبارت دیگر، در طول بحران یک و نیم دههای، تحریرالشام بهطور رسمی در کنار افراطیترین و نسلکشترین عناصر کشور طبقهبندی شده بود.
اسناد انگلیسی همچنین روایت رایج درباره قطع کامل ارتباط تحریرالشام با القاعده در سال ۲۰۱۶ را رد میکنند. در یک سند مربوط به سال ۲۰۲۰ آمده است که القاعده چگونه با تحریرالشام در قلمرو تحت اشغال آنها «همزیستی» میکند و از آن بهعنوان پایگاهی برای انجام حملات فراملی استفاده میکند.
این سند هشدار میدهد تسلط تحریرالشام یک «پناهگاه امن» برای القاعده فراهم کرده است تا بتواند آموزش دیده و گسترش یابد، که این امر با بیثباتی تقویت میشود. تلاشهای روانی انگلیس علیه تحریرالشام سالها ادامه یافت اما در نهایت ناکام ماند. در عوض، اسناد فاششده افزایش نفوذ تحریرالشام، گسترش قلمرو و تغییر برند آن بهعنوان یک دولت جایگزین را مورد تأکید قرار میدهند.
«[القاعده] همچنان یک گروه سلفی فراملی است با اهدافی که فراتر از مرزهای سوریه را در بر میگیرد. اولویت [القاعده] حفظ یک پناهگاه امن تغذیهشده از بیثباتی در سوریه است که از آنجا میتواند آموزش ببیند و برای گسترش در آینده آماده شود. تسلط تحریرالشام در شمال غرب سوریه فضایی برای فعالیت گروهها و افراد وابسته به [القاعده] فراهم میکند.»
تبلیغات انگلیس به نفع تحریرالشام
عملیات روانی اطلاعات انگلیس برای مقابله با تحریرالشام از زمان تأسیس این گروه تا همین اواخر ادامه داشت، اما به نظر میرسد نتیجهای در بر نداشته است. بسیاری از اسناد فاششده که توسط تیم تحریریه The Cradle بررسی شدهاند، ابراز تأسف میکنند که چگونه «نفوذ و کنترل ارضی» تحریرالشام طی سالها «بهطرز چشمگیری رشد کرده است.»
موفقیتهای این گروه به آن اجازه داد که «موقعیت خود را تثبیت کرده، مخالفان را خنثی کند و خود را بهعنوان یک بازیگر کلیدی در شمال سوریه مطرح کند.» با این حال، «تسلط» تحریرالشام تا حد زیادی با تغییر برند این گروه بهعنوان یک دولت جایگزین تضمین شد.
قلمرو تحت اشغال تحریرالشام میزبان ارائهدهندگان خدمات و نهادهای موازی مختلفی از جمله بیمارستانها، نیروهای انتظامی، مدارس و دادگاهها بود. تبلیغات داخلی و بینالمللی این گروه بهطور خاص این خدمات را بهعنوان نشانهای از یک سوریه «جایگزین» که آماده اجرای سراسری است، به نمایش میگذاشت.
به طرز طنزآمیزی، بسیاری از این ساختارها و سازمانها – از جمله کلاهسفیدهای بدنام که در قلمروهای تحت کنترل داعش نیز فعالیت میکردند – محصولات مستقیم دستگاه اطلاعاتی انگلیس بودند که با هدف تبلیغات تغییر رژیم ایجاد شده بودند. علاوه بر این، این ساختارها با هزینههای کلانی توسط لندن تبلیغ و پشتیبانی میشدند.
در اسناد اطلاعاتی انگلیس بارها به اهمیت «[افزایش] آگاهی از خدمات ارائهشده توسط اپوزیسیون میانهرو» و ارائه روایتهایی جذاب برای مخاطبان داخلی و بینالمللی از یک جایگزین معتبر برای رژیم [اسد] اشاره شده است. هیچگونه ملاحظهای در این اسناد مبنی بر اینکه این تلاشها ممکن است به تحریرالشام در ترویج خود بهعنوان یک «جایگزین معتبر» برای اسد کمک کند، وجود ندارد.
با این حال تصدیق میشود که مردم سوریه در قلمرو اشغالی ممکن است تحریرالشام را تحمل کنند «بهویژه اگر [آنها] از خدمات ارائهشده توسط این گروه بهرهمند شوند.» حتی ترسناکتر، اسناد اشاره میکنند که «تحریرالشام و دیگر گروههای مسلح افراطی بهطور قابلتوجهی کمتر احتمال دارد به نهادهای اپوزیسیونی که از صندوق درگیری، ثبات و امنیت انگلیس (CSSF) حمایت میشوند، حمله کنند.» این صندوق مکانیسمی بود که از طریق آن جنگ تبلیغاتی سوریه انگلیس و سازمانهایی مانند کلاهسفیدها و پلیس آزاد سوریه تأمین مالی شدند. ساختارهای حکومتی و عناصر اپوزیسیون تحت حمایت انگلیس، که ادعا میشد با هدف «تضعیف» تحریرالشام طراحی شده بودند، در مناطق تحت کنترل این گروه فعالیت میکردند و از حملات خشونتبار مصون بودند، زیرا این نهادها «بهطور قابل اثبات خدمات کلیدی» را به ساکنان مناطق اشغالی ارائه میدادند. همچنین احتمال تاریکی وجود دارد که تحریرالشام بهخوبی آگاه بوده است که این «نهادهای اپوزیسیون» توسط دستگاه اطلاعاتی انگلیس تأمین مالی شدهاند و به همین دلیل به آنها تعرض نمیکرده است.
حمله هماهنگ
همانطور که گزارش تلگراف توضیح میدهد، «اولین نشانهای که نشان داد واشنگتن از حمله تحریرالشام مطلع بوده» سخنرانی انگیزشی به نیروهای نیابتی ارتش آزاد توسط فرماندهان آمریکایی سه هفته قبل از حمله بود.
در یک نشست محرمانه در پایگاه هوایی التنف تحت کنترل آمریکا نزدیک مرزهای اردن و عراق به شورشیان گفته شد نیروهای خود را تقویت کنند و «آماده» حملهای باشند که «میتواند به پایان اسد منجر شود.» یکی از فرماندهان ارتش آزاد به این رسانه گفت: «به ما نگفتند که چگونه این اتفاق خواهد افتاد. فقط گفتند همهچیز در شرف تغییر است. این لحظه شماست. یا اسد سقوط میکند یا شما سقوط میکنید. اما نگفتند چه زمانی یا کجا، فقط گفتند آماده باشید.» این اقدام با پیوستن افسران آمریکایی به پایگاه و تقویت صفوف «ارتش آزاد» از طریق اتحاد با سایر واحدهای تحت آموزش، تأمین مالی و هدایت مشترک انگلیس و آمریکا و همچنین واحدهای شورشی مستقر در التنف تحت فرماندهی مشترک همراه شد.
به گفته روزنامه تلگراف، «ارتش آزاد و نیروهای تحریرالشام... با یکدیگر همکاری میکردند و ارتباط میان این دو نیرو توسط آمریکاییها هماهنگ میشد.» این همکاری تأثیر ویرانگری در «حمله برقآسا» داشت و ارتش آزاد با دستور مستقیم آمریکا بهسرعت مناطق کلیدی کشور را تصرف کرد.
حتی ارتش آزاد با یک گروه شورشی دیگر در شهر جنوبی درعا متحد شد و پیش از تحریرالشام به دمشق رسید. اکنون ارتش آزاد حدود یکپنجم کشور بخشهایی از دمشق و شهر باستانی پالمیرا را در اختیار دارد. پایگاه محلی مسکو که پیشتر «بهشدت توسط روسیه و حزبالله محافظت میشد»، اکنون به تصرف ارتش آزاد درآمده است. «تمام اعضای این نیرو همچنان توسط آمریکا مسلح میشوند» و حقوق ماهانهای معادل ۴۰۰ دلار دریافت میکنند که تقریباً ۱۲ برابر حقوق سربازان ارتش عربی سوریه (SAA) است.
اینکه آیا تأمین مالی مستقیم ارتش آزاد و سایر میلیشیاهای افراطی که دولت اسد را سرنگون کردند همچنان ادامه دارد یا نه، مشخص نیست. با این حال واضح است که انگلیس و آمریکا از همان آغاز تأسیس تحریرالشام از این گروه حمایت کردهاند، حتی اگر این حمایت «غیرمستقیم» بوده باشد. این حمایت مخفیانه نقشی کلیدی در تقویت مالی، ژئوپلیتیکی، تجهیزاتی و نظامی تحریرالشام برای حمله «برقآسا» به دمشق و تصاحب قدرت ایفا کرد. در تأیید این تفسیر که این هدف لندن و واشنگتن از ابتدا بوده است، پس از برکناری اسد، استارمر بلافاصله اعلام کرد که انگلیس «نقش پررنگتر و مستمری» در غرب آسیا ایفا خواهد کرد. درحالیکه پایتختهای غربی و برخی کشورهای منطقه ممکن است از موفقیت ظاهری کمپین پرهزینه و خونین خود برای برچیدن دههها بعثیگرایی جشن بگیرند، اطلاعات انگلیس مدتها هشدار داده بود که این نتیجه میتواند پناهگاهی بزرگتر برای القاعده ایجاد کند و زمینهساز «گسترش آینده» این گروه در سایه ناپایداری شود.














