سینا نعمتیزاده، مدیر گروه کشوری مدیریت:
1- مدیران دانشگاه آزاد از سالهای گذشته، زحمت کشیده و ساختار اصلی، فیزیکی و عمرانی دانشکده و واحدها را شکل دادند؛ بیشتر به ساختارهای آموزشی تکیه داشته و در مرحله بعد ساختار پژوهشی را شکل داده و تحصیلات تکمیلی را پیش بردند. اما نیاز به طرح تحول در دانشگاه زیاد شد و برنامه طرح تحولی در دانشگاه، توسط دکتر طهرانچی ارائه شد. این سند بسیار محکم، ارزشمند و استراتژیک است که میتواند بر پایه زیرساختهای دانشگاه، مسیر دانشگاه را به سمت بهتری هدایت کند. نکته قابل اهمیتی که وجود دارد این است که در آینده، گروهها باید از تخصص خود، اساتید و دانش خود در جهت بهبود وضعیت خودشان استفاده کنند؛ درواقع گروهها نباید وابسته به دانشکده باشند؛ هرگروه باید بتواند بر اساس نظام دانشی جدید کار خود را انجام داده و بر اساس شرح وظایف مکتوب در نظامنامه، کارهای خود را انجام دهد. مهمترین بحث گروههای آموزشی، بحث رسالت دانشگاه و دانایی است، یعنی قرار است یک شبکه آبشاری یا ساختار ماتریسی مانند، به طور رسمی و غیررسمی ایجاد شود و در رأس آنان مدیر گروههای کشوری و استانی و بعد مدیرگروه واحدی هستند، یعنی ما یک ارتباط ساختاری با یکدیگر پیدا کرده و در وهله اول برطرف کردن مشکلات و وضعیت موجود و در وهله دوم اهداف، استراتژی موجود و سند تحول را پیگیری کنیم و باید بر اساس شاخصها و محورهایی که در سند تحول مشخص شده راهبردها را پیش ببریم.
دانشکدهها به طور طبیعی در حال حرکت به سمت توانایی بوده و ماموریتگرا هستند، در بحث جامعهپردازی به بررسی مشکلات کلان در سطح جامعه پرداخته و یا به سمت فناوری یا تربیت فناور خواهد رفت. نظامنامه موجود، در پنج محور اصلی فعالیت خواهد داشت؛ محتوای آموزشی، رشتهها، آمایشها، راهاندازی رشتههای جدید و بینرشتهای، اساتید بازنشسته یا اساتید وابسته، پیوسته و دستیاران آموزشی که دانشجوی دکتری هستند، ازجمله شرح وظایفی است که در گروهها قرار است رخ دهد. روشهای آموزشی بهخصوص یادگیری عمیق، روش نوین آموزشی به حل مسئله توسط دانشجو میانجامد، تغییر روشهای موجود و کهنه، در بحث دانشجو مواردی است که وظایف مدیر گروهها را در آینده بیشتر خواهد کرد.
درخصوص گروه کشوری مدیریت باید گفت، اکثر استانها رشته مدیریت دارند. مدیریت یکی از رشتههای پردرآمد و پردانشجو است. حجم کار در این رشته بیشتر از سایر رشتههاست؛ بنابراین تلاش میکنیم تا آمایش کلی برای تمام کشور انجام داده و به وظایفمان رسیدگی کنیم. به نظر میرسد ارتباط ما بیشتر با دانشکده یا دانشکدگان بازار کسبوکار باشد، وظایف آن دانشکدگان در ساختار ماتریسی با مدیر گروههای کشوری تلفیق میشود. دانشکدگان بازار کسبوکار بیشتر در سرای نوآوری، آزمایشگاهها، میانرشتهایها، کلینیکهای مدیریت و تمام آنچه در عرصه، برای حل مشکل کشور و دانشگاه استفاده کنند، ما از سوی دیگر از بازوی هیئت علمی استفاده کرده و تأمین علمی میکنیم تا به آنان و دانشگاه کمک کنیم.
شورای کشوری شامل تمام مدیر گروههای استانی است؛ تا به اینجای کار 22 استان به ما معرفی کردند البته ما روی رشتهها نظرهایی داشته و امیدواریم بتوانیم هرچه سریعتر شورای استانی تشکیل دهیم، ضمن اینکه در هیئتعلمی وابسته حدود 500 یا 600 پرونده را بررسی کرده و شوراهای متعدد برگزار شده و کارهای خوبی صورت گرفته است. در حوزه پیشدفاعهای پژوهشیار، فعال بودیم و گروههای مدیریت دولتی، فناوری اطلاعات، بازرگانی و صنعتی خوب فعالیت کرده و کارها همچنان ادامه دارد.
2- ما در نظام موضوعات منسجم نبودیم، یعنی دسترسی کامل به هیئتعلمی خودمان نداشتیم، به عنوان مثال مانند جزایر پراکنده در کل کشور بوده و هرکسی کار خود را انجام میداد؛ اما در این قالب، تمام کشور برای مشکلات و حل مسئله، چه مشکلات درون دانشگاهی، کشوری، جامعه و سازمان انسجام پیدا کرده است. در حال حاضر راحتتر امکان ایدهپردازی و خلق ارزش وجود دارد و سلسلهوار از مدیر گروه کشوری، استانی و واحدها، از ستاد به قلب دانشکدهها (گروههای خودمان) دسترسی داریم. در گذشته دسترسی به این شکل مهیا نبود، نظام دانشی نظام خوبی است، مبحث تحول و مدیریت استراتژی جزو تخصص رشته مدیریت است اما توصیه میکنم سایر رشتهها سند تحول را مطالعه کرده و براساس این سند قضاوت کنند؛ اکثراً بدون مطالعه، شروع به انتقاد کردن میکنند. اگر با سند تحول آشنایی داشته و مسیر و افق دید مشخص باشد، فرهنگ سازمانی بهتری شکل گرفته و همکاران چه کارمند هیئتعلمی چه دانشجو میتوانند همکاری بیشتری داشته باشند.
3- اول باید ظرفیتهای خود را شناسایی کرده و با دانشکدگان بازار و کسبوکار ارتباط داشته باشیم البته با سایر دانشکدگان هم در ارتباط خواهیم بود. برای اساتید یک پایگاه داده ایجاد خواهیم کرد. درواقع ما پایگاه داده و اطلاعات دقیق و تخصصی از اساتید سراسر کشور خواهیم داشت تا براساس آن، به آنها در رسیدن به اهدافشان کمک کنیم. گروههای آموزشی به علاوه وظایف ذکر شده، در 5 محور محتوای آموزشی، استاد، دانشجو و روش آموزشی در این حوزه هم به دانشکدهها کمک کرده تا تحول اساسی ایجاد شود.
4- من بحث کلینیک مدیریت و آزمایشگاه مدیریت را مطرح کردم. خوشبختانه در بودجه امسال و با موافقت دکتر طهرانچی، واحد دانشگاه آزاد تهران مرکزی، مسئولیت کلینیک مدیریت را برعهده گرفته و بودجه برایش تعریف کردند. در واحد علوم و تحقیقات، آزمایشگاه مدیریت راهاندازی کردیم که تقریباً براساس مأموریتگرایی و ایجاد توانایی اساتید و دانشجویان است. یعنی به دنبال آن هستیم تا یک مرکز کلینیکی داشته باشیم تا با سازمانها، دولت و جامعه در ارتباط بوده و مشکلات آنان را برطرف کنیم. اساس کار دانشگاه، حل مسئله و مشکل است. دو حوزه ذکر شده را پیش برده و آماده هستیم بعد از شکلگیری دانشکدگانها این دو حوزه را پیش ببریم.