ندا اظهری، مترجم: از آن زمان که تمدنهای منطقه بینالنهرین چه در دوران ایران باستان و چه بعدتر در دوره اسلامی ابرقدرت علمی دنیا بودند، قرنها میگذرد. بیتالحکمهای (دارالحکمه) که در قرن نهم و حتی قبل از تأسیس آکادمی «لینچئی» در روم که تصور میشد نخستین آکادمی علوم در دنیا باشد، در بغداد راهاندازی شد یکی از نمادهای همین دوران شکوفایی است. کتابخانه و مرکز علمی که در دوران طلایی اسلام حدود پنج قرن بهعنوان مرکز تجمع دانشمندان دنیا به حساب میآمد. مجله خبری اکونومیست این هفته در مطلبی به وضعیت علمی کشورهای غرب آسیا پرداخته و در آغاز گزارش هم با یادآوری شکوه علمی بیتالحکمه مروری بر دوران درخشش علمی این منطقه در قرنهای گذشته داشته است. مجموعهای در دل بغداد که ایرانیان نقش برجستهای در شکلگیری و فعالیت آن ایفا کردند. به دلیل زمینههای علمی متعددی که از طریق دانشگاه جندیشاپور در ایران ایجاد شده بود، دانشمندان از ایران به دفعات تردد به این مرکز میکردند. برادران «بنو موسی»، پسران یک ستارهشناس معروف در بغداد، اولین دستگاه مجهز به برنامههای ذخیرهشده را در این مرکز علمی ایجاد کردند و کتابهای درسی علمی این مؤسسه بهواسطه آن از زبانهای گوناگونی چون پهلوی، سریانی و یونانی به عربی ترجمه و راهی اروپا شدند. بعد از محاصره بغداد در سال 1258، مغولها این مؤسسه علمی را تخریب کردند و تمام متون علمی را که آنجا نگهداری میشد به داخل رودخانه دجله ریختند. این اتفاق باعث شد مستندات علمی این منطقه کلی از بین برود و پس از آن هم دیگر آن دوران طلایی تکرار نشد. نویسنده اکونومیست اشاره کرده از تمام جوایز نوبل علمی که از سال 1901 تاکنون اهدا شده، تنها دو نفر از خاورمیانه موفق به دریافت آن شدهاند.
تلاش برای بازگرداندن حاکمیت علمی
این سالها اما دوباره کشورهای عربی منطقه تلاش میکنند سدها را بشکنند و جایگاه از دست رفته خود را بازپس گیرند. امارات، عربستان و قطر با اختصاص بودجههای کلان به این علم و فناوری سعی میکنند از اقتصاد تکمحوری نفتی فاصله گیرند و در رقابت اقتصادی جهان جایی برای خود دست و پا کنند. در این مسیر برخی کشورها، از سالها پیش همکاریهایی را با دانشگاههای خارجی آغاز کردهاند که همین امر به توسعه تفکر علمی و جذب استعدادها کمک کرده است.
بهنظر میرسد رهبران و حکمرانان منطقه خلیجفارس درتلاشند در آینده عملکرد بهتری از خود نشان دهند. شواهد حکایت از آن دارد که بهرغم منابع طبیعی بیشماری که در این منطقه جغرافیایی وجود دارد، بسیاری از کشورهای خاورمیانه ازجمله قطر، عربستان سعودی و امارات متحده عربی تمایل خود را به ایجاد تنوع اقتصادی فراتر از سوختهای فسیلی نشان داده و بهسمت پژوهشهای علمی سوق پیدا کردهاند. امارات، یک سیاست جدید علم و فناوری و نوآوری را در فوریه 2024 تعریف و هفتماه بعد، دانشگاه ملی پژوهشی دبی را افتتاح کرد.
محمدبن سلمان، ولیعهد عربستان یک استراتژی اصلاحشده را برای دانشگاه علم و فناوری ملک عبدالله (KAUST)، مرکز علمی پادشاهی این کشور برقرار کرد که در دانشگاههای غربی مدلسازی شده و هدف آن تمرکز بر پژوهش تا سال 2030 است. دولت این کشور همچنین در این راستا با انگلیس نیز همکاریهایی را آغاز کرده است.
سومین استراتژی ملی قطر که یک سیاست 6 ساله تا 2030 است، اهدافی را برای پیشبرد پتنتها، مقالات علمی و هزینههای R&D از سوی بنیادهای علمی و بخش خصوصی دربرمیگیرد.
در حال حاضر امارات تنها 1.5 درصد از GDP خود را صرف R&D میکند. در این بین، قطر تنها 0.7 درصد و عربستان سعودی تنها 0.5 درصد از کل میزان GDP را به R&D اختصاص دادهاند. میانگین سهم R&D از GDP در میان کشورهای OECD به 2.7 درصد میرسد و به نظر میرسد این اتفاقات از آنجایی نشأت میگیرد که این کشورها روی هر پروژه قابلتصوری سرمایهگذاری کرده و پروژههای گزینش شدهای را برای سرمایهگذاری انتخاب نمیکنند.
حاکمیت توسعه پژوهش و نوآوری در عربستان سعودی در سال 2021 کلید خورد و بر این اساس امید میرود این کشور بتواند تا سال 2040، چیزی قریببه 2.5 درصد از GDP این پادشاهی را روی پژوهش، توسعه و نوآوری سرمایهگذاری کند. مقامات قطری هم قرار است طبق برنامهریزیهای صورتگرفته میزان هزینههای فعلی کشور را تا پایان این دهه به دوبرابر برسانند که به نظر میرسد دوپنجم این هزینه از فعالیت کسب و کارها حاصل میشود. از این رو R&D دیگر به معنای هدفی برای رسیدن نیست.
رویکرد جدید برای خلق قدرت علمی در منطقه
رویکرد جدید منطقه خلیجفارس برای ایجاد قدرت علمی و فناوری از سه ویژگی متمایز برخوردار است؛ یکی از ویژگیها شامل تمرکز روی چالشهای داخلی، ویژگی دیگر، اولویت برای پژوهشهای کاربردی و دیگری، انتخاب دقیق بینالمللی مشارکتهاست. محققان در این منطقه روی موضوعات کاربردی مانند امنیت غذایی، کارآمدی انرژی و سلامت متمرکزند. بهعنوان مثال دانشمندان دانشگاه علم و فناوری ملک عبدالله (KAUST)، از ساختار فیبری قارچهای صدفی برای ایجاد غشایی استفاده میکنند که قادر است بهطور همزمان نفت را جذب و آب را دفع کند که این روش در پاک کردن لکههای نفتی مؤثر واقع میشوند.
محققان دانشگاه خلیفه امارات روی غشاهای گرافنی به منظور بهبود فرایند نمکزدایی آب استفاده میکنند. دانشمندان در پردیس دانشگاه نیویورک واقع در ابوظبی، موفق به تولید نانوذراتی شدهاند که میتواند درمان نوع تهاجمی سرطان سینه را بهبود بخشد. این روش، مرسومترین روش تشخیصی سرطان در بین کشورهای جنوب خلیجفارس محسوب میشود. اولویت نخست، تأثیرگذاری چنین روشی در این کشور است. محققان، نمونههایی از بیماریهای نادری را عنوان کردهاند که در منطقه خلیجفارس وجود دارد و درنتیجه، فعالیت آنها صرفاً روی شناسایی ژنهایی متمرکز شده است که عامل اصلی بیماری محسوب میشوند. تاکنون مطالعات زیادی روی این حوزهها صورت گرفته است اما در حال حاضر، دانشمندان خلیجفارس به دنبال راههایی برای استفاده از این فعالیتهای پژوهشی برای توسعه داروها یا شرکتها در این منطقهاند.
مرکز پژوهشهای گرافن دانشگاه خلیفه با سازندگان خط لوله در سوئیس همکاری کردهاند تا بتوانند کار مؤثری را روی خطوط لوله نفت و گاز با عملکرد بالا انجام دهند. اما این کار، دامنه گستردهتری دارد. به عنوان مثال، در عربستان، عقد قراردادها و همکاریها بین دانشگاهها و شرکتها شامل شرکتهایی مانند غول نفتی «آرامکو» و «سابیک»، قهرمان حوزه مواد شیمیایی صورت گرفت که در مقایسه با میانگین 6 درصدی کشورهای OECD، تنها حدود 2 درصد از خروجیهای علمی را به خود اختصاص دادهاند.
قرارداد 1.5 میلیارد دلاری امارات در توسعه فناوری
بهرغم این که هنوز شکافهایی بین دانشگاه و کسب و کارها وجود دارد، با وجود این، دولتها به انجام ابتکاراتی قدم گذاشتهاند مانند شورای پژوهش، توسعه و نوآوری قطر. مدیر مرکز نوآوری دانشگاه «حمد بن خلیفه» قطر معتقد است با توجه به خلأ تحقیق و توسعه در بخش خصوصی، باید این ذهنیت در آن نهادینه شود. همچنین دولت امارات به شرکتها کمک میکند تا بهتر بتوانند استفاده از فناوری را ارزیابی کنند. برای تسریع این روند، یک قرارداد مالی به ارزش یک میلیارد و 400 میلیون دلار با بانک توسعه امارات منعقد شده است. حسن عرفات از دانشگاه خلیفه که مدیر مرکز پژوهش و نوآوری گرافن و مواد دو بعدی است، معتقد است شرکتها در این منطقه تا مدتهای مدید، با مجوز و پرداخت فرانشیز اقدام به واردات فناوری میکردند. از این رو، اصلاح این فرایند از صفر تغییر عظیمی محسوب میشود. مقامات اماراتی، قطری و عربستانی همچنین به دنبال بهبود همکاریهای خارجیاند. این بدان معناست که کشورهای خاورمیانه دیگر به دنبال تأمین بودجه وسیع برای دانشگاههای غربی نیستند، بلکه خواستار مشارکت و بهرهمندی از مزایای مساوی با غربیها هستند. نویسنده این گزارش معتقد است حاکمان کشورهای حوزه خلیجفارس از اشتباهات گذشته خود درس عبرت گرفتهاند. دو دهه قبل، قطر و امارات، امثال «کارنگی ملون» و دانشگاه نیویورک را برای راهاندازی پردیسهای دانشگاهی در دبی و ابوظبی به کشور راه دادند.
سرمایهگذاریهایی که تحولآفرین نشد
امارات در سال 2015 سیاست علم و فناوری را اعلام کرد که 100 ابتکار بینالمللی را پوشش میداد و بودجهای بیش از 82 میلیارد دلار را به خود اختصاص داده بود. زمانی حدود یکپنجم از کل شعبههای دانشگاههای بینالمللی در امارات حضور داشتند. عربستان سعودی همکاریهایی را با حدود 20 دانشگاه آغاز کرده بود که یکی از همکاریها بین کالج سلطنتی لندن و دانشگاه علم و فناوری ملک عبدالله (KAUST) شکل گرفته بود. بین سالهای 2008 تا 2014، عربستان بیش از 6 میلیارد دلار به سیاست علمی خود اختصاص داده بود. بهرغم این حجم بالا از سرمایهگذاری، اقتصادهای منطقه خلیجفارس، تحولی را تجربه نکردند. به عنوان مثال مؤسسه «علم و فناوری مصدر» در سال 2007 با این امید راهاندازی شد که با کمکهای مؤسسه ماساچوست (MIT) به پیشگام در دنیا در حوزه پژوهشهای حوزه انرژیهای تجدیدپذیر و جایگزین تبدیل شود. یک دهه بعد، این بازوی کمکی دانشگاهی حذف شد و باقی مانده این طرح با مؤسسه نفت ادغام شد و بخشی از دانشگاه تازهتأسیس خلیفه شد. همکاریهایی از این دست، در این روزها عجیبتر شده است به گونهای که با مشاجرههای ژئوپلیتیکی پیچیده شده است. دانشگاه A&M تگزاس در ماه فوریه به طور ناگهانی اعلام کرد که قرار است پردیس خود را در دوحه که در بیش از دو دهه گذشته فعال و سودآور بود، تعطیل کند. دانشجویان و محققان این پردیس دانشگاهی در برزخند. تعطیلی این پردیس، سایه سنگینی بر چنین روابط خارجی به ویژه با آمریکاییها انداخته است.
دانشمندان عرب به کشورهای خود برمیگردند؟
دانشگاههای بومی در برنامههایی که کشورهای حوزه خلیجفارس برای توسعه علمی در پیش گرفتهاند، نقش تأثیرگذاری دارند. سهم بزرگ دانشگاهیان در این دانشگاهها هنوز از کشورهای خارجی تأمین میشود، بنابراین رهبران این منطقه برای از میان برداشتن خطراتی که تلاشهای تحول آفرین اقتصادی آنها را تهدید میکند، بهدنبال برگرداندن بیشتر دانشمندان عرب از دانشگاههای برتر جهانند. رهبران کشورهای عربی حوزه خلیجفارس همچنین الگوهای پژوهشی خود را متنوع میکنند. دانشگاههای امارات بهدنبال همکاریهای گسترده با مراکز اروپایی مانند «سرن» (سازمان اروپایی پژوهشهای هستهای) در ژنوند که بزرگترین آزمایشگاه فیزیک ذرات در دنیاست. شریک برتر عربستان در سال 2024 چین بود که بالاتر از آمریکا هم قرار گرفته بود؛ بزرگترین شریک دانشگاه علم و فناوری ملک عبدالله (KAUST) هم آکادمی علوم چین بوده است. مقامات اماراتی معتقدند چین به دلیل تمایلی که به جهانیسازی سیستم آموزشی خود دارد، یک شریک مطلوب برای اماراتیها محسوب میشود. چینیها تمایل دارند منابع و استعدادهای بیشتری را در مقایسه با آمریکاییها وارد همکاریهای خود کنند و صورتحسابی ضمیمه مشارکتهای آنها نمیشود. اگرچه حجم پتنتها و استنادهای پژوهشی این منطقه درحال افزایش است، شیوه کشورهای خلیج فارس برای پژوهش، ستایش بینالمللی را حول پیشرفتهای علمی اساسی به همراه ندارد. اما این شیوه فنسالاری میتواند مشکلات این کشورها را حل کند و درواقع دنبال کردن روشی پویاتر برای پیشرفت پژوهش و فناوری میتواند سهم بزرگتری از علم دنیا را از آن خود کند.