مریم فضائلی، خبرنگار گروه فرهنگ: 111 کارگردان فیلم اول نتیجه 10 سال حضور در جشنواره فیلم فجر بوده است؛ امسال هم 13 فیلم اولی در این جشنواره حضور دارند. همین دو جمله کوتاه باعث میشود سراغ این موضوع برویم تا ببینیم چه فرایندی درطول زمان برای فیلماولیها طی شده و حالا در کجا قرار دارند؟ در دنیای سینما، کارگردانهایی که اولین فیلمهای خود را ساختهاند، بهنوعی درحال کاشت بذرهاییاند که با گذر زمان و رسیدگی به میوههایی پربار تبدیل میشوند. بعضا این افراد دست روی موضوعاتی میگذارند که بسیاری از کارگردانان باتجربهتر به آنها نزدیک نمیشوند. نگاه نو و ایدههای تازهای که آنها به سینما میآورند، نهتنها به غنای صنعت فیلمسازی کمک میکند، بلکه راههای جدیدی را برای بیان داستانهای متفاوت باز میکند. سرمایهگذاری روی این کارگردانهای جوان، یک نوع فرصت استراتژیک برای کشف استعدادهای جدید است. شاید در ابتدا به نظر برسد که این سرمایهگذاری ریسکپذیر باشد، اما درحقیقت همانطور که در دنیای کسبوکار هم دیده میشود، گاهی کمریسکترین تصمیمات همانهاییاند که درنهایت بیشترین سود را به همراه دارند. در سینما این سود نهتنها به شکل مالی، بلکه از منظر فرهنگی نیز خود را نشان میدهد.
جشنواره فجر در به چشم آمدن و موفق شدن این دست از کارگردانان نقش مهمی ایفا میکند. از طرفی اگر قابهای نگاهمان را وسیعتر کنیم و بهقول سینماییها از لنز واید استفاده کنیم، سرمایهگذاری روی کارگردانهای جوان نهتنها به سود سینما، بلکه به سود کل فرهنگ کشور است. این کارگردانان تازهنفس، با نگاهی تازه و قصههای نو، میتوانند مخاطب جدیدی جذب کنند و سینما را از حالت یکنواختی خارج کنند. این نوع سرمایهگذاری به معنای پرورش یک سرمایه انسانی است که درنهایت میتواند به رشد سینما و گسترش نگاههای نو در این حوزه منتهی شود. درنهایت، این سرمایهگذاری نهتنها یک بُرد برای سینما است، بلکه به یک بازی دو سر برد تبدیل میشود که هم سینما و هم فرهنگ از آن بهره میبرند.
1393/ جشنواره 33
در سال 1393، تعداد 33 فیلم در جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمدند. از این تعداد، 13 فیلم متعلق به کارگردانان کار اولی بود. جالب اینجاست که از این 13 کارگردان کار اولی، تنها دونفر از خانمها بودند.
وحید جلیلوند که شاید بیشتر با صدای خاصش شناخته شود، در سال 1393 با فیلم «چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت» وارد سینما شد. این فیلم اولین تجربه کارگردانی بلند او بود که در جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و توانست توجه زیادی را جلب کند. «چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت» در آن زمان نگاههای جدید و متفاوتی به مسائل اجتماعی و انسانی ارائه داد و نهتنها در ایران، بلکه در جشنوارههای بینالمللی هم به نمایش درآمد و به جلیلوند کمک کرد تا در سطح جهانی شناخته شود.
پس از این موفقیت، جلیلوند با فیلم «بدون تاریخ، بدون امضا» در سال 1395 دوباره به سینما برگشت. این فیلم توانست سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی جشنواره فجر را برای او به ارمغان بیاورد و به یکی از فیلمهای برجسته سینمای ایران تبدیل شود. با وجود اینکه این روزها حضور جلیلوند در سینما کمرنگتر شده، اما میشود گفت هنوز اسمش جزء کارگردانهای موفق و تأثیرگذار سینمای ایران باقی مانده. آثارش نشان داده که همیشه دنبال داستانهایی متفاوت و انسانمحور بوده و همین باعث شده تا در تاریخ سینمای ایران بهعنوان یک کارگردان خاص شناخته شود.
1394/ جشنواره 34
در جشواره سال سیوچهارم، 22 فیلم در بخش سودای سیمرغ باهم رقابت میکردند. درکنار آنها، 11 فیلمی که کارگردانان آنها برای بار اول وارد جشنواره میشدند در بخش نگاه نو باهم رقابت میکردند. در آن سال چهرههایی وارد سینما شدند که درحالحاضر توانستند برای خودشان نام و برندی بسازند.
محمدحسین مهدویان یکی از کارگردانهایی است که در سالهای اخیر در سینما شناخته شده است. او کار خود را با مستند سریالی تلویزیونی «آخرین روزهای زمستان» آغاز کرد و توانست اولین قدمهای معرفی خودش را بردارد اما نقطه عطف واقعی کارنامه او با فیلم «ایستاده در غبار» اتفاق افتاد. این فیلم در جشنواره سیوچهارم فجر توجه بسیاری را جلب کرد و توانست سیمرغ بلورین بهترین فیلم آن سال را از آن خود کند. پس از آن مهدویان با «ماجرای نیمروز» در جشنواره فجر سال بعد، موفقیتهای بیشتری به دست آورد. این فیلم سه سیمرغ بلورین دریافت کرد؛ بهترین فیلم جشنواره، بهترین فیلم از نگاه ملی و بهترین فیلم از نگاه تماشاگران. این دستاوردها نشان میداد مهدویان توانسته مسیرش را پیدا کند و سینما را با نگاه متفاوت خود شکل دهد.
در سال 1396، مهدویان با فیلم «لاتاری» در جشنواره سیوششم حضور پیدا کرد. این فیلم جایزه ویژه هیأت داوران را به دست آورد و یک دستاورد دیگر به کارنامهاش اضافه کرد. از آن سال به بعد، مهدویان هر سال با یک اثر در جشنواره فجر حضور داشت و همچنان موفق به کسب جوایز مختلف شد. او در جشنوارههای بعدی با فیلمهای «ماجرای نیمروز: رد خون» و «درخت گردو» درخشید و در جشنواره سیونهم با فیلم «شیشلیک» که از آثار قبلیاش متفاوت بود، به نمایش درآمد. در کنار فعالیتهای سینمایی، مهدویان به شبکه نمایش خانگی هم ورود کرد و سریال موفق «زخمکاری» را از سال 1400 شروع کرد. تاکنون 4 فصل از این سریال ساخته شده است. همچنین در همان سال فیلم «مرد بازنده» را ساخت و در جشنواره فیلم فجر به نمایش گذاشت.
سعید روستایی یکی دیگر از کارگردانهای جوان و شناختهشدهای است که در آن سال توانست خوش بدرخشد. او فعالیت حرفهای خود را با فیلمهای کوتاه آغاز کرد، اما درنهایت با فیلم بلند خود به دنیای سینما وارد شد و توانست توجهها را جلب کند. اولین فیلم سینمایی او، «ابد و یکروز»، در جشنواره سیوچهارم فیلم فجر به نمایش درآمد و با استقبال بسیار خوبی روبرو شد. این فیلم که داستانی اجتماعی و درامگونه داشت، توانست جوایز متعددی ازجمله سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه تماشاگران را به دست آورد و به عنوان یکی از بهترین فیلمهای آن سال شناخته شود. پس از موفقیت «ابد و یکروز»، روستایی در سال 1396 فیلم «متری شیشونیم» را ساخت که در آن به موضوعات اجتماعی و معضلات جامعه پرداخته بود. «متری شیشونیم» بهسرعت به یکی از آثار پرفروش اجتماعی سینمای ایران تبدیل شد و توانست تحسینهای زیادی را برای روستایی به ارمغان بیاورد. روستایی در سالهای اخیر با ساخت فیلم «برادران لیلا» حواشی زیادی را به جان خرید. حالا هم به سراغ ساخت فیلم جدیدش با عنوان «زن و بچه» رفته است.
1395/ جشنواره 35
در سال 1395، تعداد 28 فیلم در جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمدند. از این تعداد، 15 فیلم متعلق به کارگردانان کار اولی بود. سید محمدرضا خردمندان با وجود تنها یک تجربه سینمایی، با ورود به دنیای تلویزیون توانست جایگاه خود را در صنعت سرگرمی تثبیت کند. پیش از اینکه وارد سینما شود، خردمندان در عرصه فیلم کوتاه فعال بود و آثار متفاوتی ساخت. او با فیلم «بیستویک روز بعد» در جشنواره فیلم فجر 1395 به دنیای سینما معرفی شد. این فیلم با داستانی متفاوت و روایت خاص خود، توانست نظر بسیاری از منتقدان را جلب کند و بهعنوان یکی از آثار تأثیرگذار آن سال شناخته شود.
اما آنچه بهشدت نام خردمندان را در ذهن مخاطبان حک کرد، سریال «از سرنوشت» است. این سریال که در شبکه دو پخش شد، با تمرکز بر موضوعات اجتماعی و خانوادگی، توانست ارتباط عمیقی با تماشاگران برقرار کند و در میان سریالهای ایرانی جایگاهی ویژه پیدا کند. شخصیتپردازیهای قوی و روایت جذاب این سریال باعث شد «از سرنوشت» به یکی از موفقترین و پربازدیدترین سریالهای تلویزیونی تبدیل شود.
با اینکه خردمندان مسیر خود را با سینما آغاز کرده بود، به نظر میرسد او در تلویزیون توانست موفقیتهای چشمگیرتری کسب کند. البته این به معنای فراموشی او در سینما نیست؛ چراکه «بیستویک روز بعد» همچنان به عنوان یکی از آثار ماندگار سینمای ایران یاد میشود. او در دنیای تلویزیون، اما توانسته اثری منحصربهفرد از خود به جا بگذارد که بهراحتی نمیتوان از آن چشمپوشی کرد. خردمندان حالا بهعنوان یک کارگردان شناختهشده و تأثیرگذار در دنیای تلویزیون و سینما شناخته میشود. او یکی از کارگردانهای موفق کار اولی است که با دقت و وسواس در انتخاب موضوعات و روایتهای داستانی، مسیر خود را در این صنعت هموار کرده است. اگرچه حضور سینماییاش کمرنگتر از تلویزیونیاش است، اما همواره پتانسیلهای بالایی دارد که در آینده میتواند آثار مهمتری را خلق کند.
1396/ جشنواره 36
در 10 سال اخیر، جشنواره سال 1396، جزء جشنوارههایی بود که قدر کارگردانان تازه کار را ندانست. در آن سال، از بین 26 فیلم تنها سه کارگردان کار اولی حضور داشتند. در میان این سه کارگردان، نام مهران احمدی بابت تجربههایی که پیش از این داشته بیشتر درخشید.
احمدی که بیشتر با بازی در نقشهای متفاوت و شناختهشدهاش در ذهن مخاطبان سینما و تلویزیون باقی مانده است، در دنیای کارگردانی هم توانست خودش را به خوبی مطرح کند. اوکه سالها در عرصه بازیگری فعالیت داشت، با فیلم سینمایی «مصادره» اولین تجربه کارگردانی سینماییاش را به دست آورد. این فیلم در جشنواره فیلم فجر 1396 به نمایش درآمد و توانست توجهها را به خود جلب کند. پس از این موفقیت، مهران احمدی وارد دنیای پلتفرمها شد و سریال «بیگناه» را کارگردانی کرد. این سریال بازخوردهای مثبت زیادی از طرف مخاطبان و منتقدان دریافت کرد. احمدی با این سریال ثابت کرد که فقط در بازیگری، بلکه در عرصه کارگردانی هم توانایی بالایی دارد.
با وجود اینکه مهران احمدی بیشتر بهعنوان یک بازیگر شناخته میشود، در عرصه کارگردانی نیز توانسته نتایج قابلقبولی به دست آورد. آثار او نشاندهنده پختگی و توانمندی در این زمینه است و به نظر میرسد در آینده، بتواند تجربیات بیشتری در دنیای کارگردانی به نمایش بگذارد.
1397/ جشنواره 37
تجربه سال 1396، باعث شد در جشنواره سیوهفتم، حضور کارگردانان کار اولی دوباره جان بگیرد. درکنار 22 فیلمی که در جشنواره بودند، 11 کارگردان فیلم اولی حضور پیدا کردند که البته برای برخی از آنها، جشنواره فیلم فجر، اولین بزنگاه حضور آنها نبود.
سیدجواد رضویان بیشتر از هر چیز بهعنوان بازیگر شناخته میشود، با حضور در مجموعههای کمدی و تلویزیونی که مخاطبان زیادی داشتهاند. اما او نهتنها در این عرصه، بلکه در دنیای کارگردانی هم توانسته جایگاه خوبی پیدا کند. رضویان اولین تجربه کارگردانی سینمایی خود را با فیلم «زهرمار» در جشنواره فیلم فجر 1398 به نمایش گذاشت. این فیلم که در آن رضویان به عنوان کارگردان و نویسنده حضور داشت، داستانی طنز و درعینحال اجتماعی را دنبال میکرد و توانست نظر مثبت بسیاری از منتقدان را جلب کند.
پس از این تجربه موفق در سینما، سیدجواد رضویان به تلویزیون برگشت و کارگردانی سریال «بیگناه» را به عهده گرفت. این سریال در ژانر درام اجتماعی و با تمرکز بر روابط انسانی و پیچیدگیهای روانشناختی شخصیتها ساخته شد و در زمان پخش توانست توجههای زیادی را جلب کند. با کارگردانی این سریال، رضویان نشان داد درکنار بازیگری، تواناییهای چشمگیری در عرصه کارگردانی هم دارد و میتواند آثار تأثیرگذاری را به تصویر بکشد. در مجموع سیدجواد رضویان در عرصه کارگردانی هنوز در آغاز راه است، اما توانسته با اولین اثر سینمایی خود و تجربه در تلویزیون، خود را بهعنوان یک کارگردان باهوش و موفق معرفی کند.
1398/ جشنواره 38
در جشنواره سال سیوهشتم، 22 فیلم در بخش سودای سیمرغ باهم رقابت میکردند. در کنار آنها، 10 فیلمی که کارگردانان آنها برای بار اول وارد جشنواره میشدند در بخش نگاه نو باهم رقابت میکردند. در آن سال، چهرههای مختلفی سینما را برای اولین بار تجربه کردند و برخی از آنها قلابشان گیر کرد و ماندگار شدند.
محمد کارت یکی از چهرههای سینمایی است که در سال 1398 با «شنای پروانه» شناخته شده. او فعالیت خود را در سینما با ساخت مستندهای اجتماعی آغاز کرد و حمایت منتقدین زیادی را برای خودش همراه کرد. اما شهرت واقعی او بهدنبال ساخت فیلم بلندش، «شنای پروانه»، به دست آمد. «شنای پروانه» که در جشنواره فیلم فجر 1399 به نمایش درآمد، نقطه عطفی در کارنامه محمد کارت بود. «شنای پروانه» علاوه بر تحسینهای عمومی، موفق به دریافت چندین جایزه در جشنواره فجر شد و کارت را به عنوان یک کارگردان بااستعداد و صاحبنظر معرفی کرد. این فیلم که بهنوعی بازتابدهنده مشکلات اجتماعی و آسیبهای جامعه بود، نشان داد کارت در انتخاب موضوعات و داستانهای خود بسیار دقیق و هوشمندانه عمل میکند. پس از موفقیت «شنای پروانه»، محمد کارت سراغ ساخت پروژههای جدیدتر رفت. کارت همزمان با حضور در سینما، به سراغ شبکه نمایش خانگی هم رفت و سریال «یاغی» را ساخت. وی امسال در جشنواره حقیقت با مستند «تورگی» حاضر شد.
1399/ جشنواره 39
با اینکه جشنواره فیلم فجر 1399 با 62 اثر یکی از شلوغترین دورههای خود را تجربه کرد، کارگردانهای کار اولی چندان مورد توجه قرار نگرفتند و تنها 6 اثر از این کارگردانها وارد جشنواره شد. در میان این آثار، حسین دارابی با فیلم «مصلحت» اولین تجربه کارگردانی خود را در جشنواره فیلم فجر 1399 به نمایش گذاشت. این فیلم که نگاه متفاوتی به مسائل اجتماعی داشت، به دارابی یک شروع موفق داده و نشان داد که او در انتخاب موضوعات خاص و جسورانه استعداد زیادی دارد. دارابی که پیش از این تجربه ساخت فیلمهای کوتاه را داشت، با «مصلحت» توانست پا به عرصه سینمای بلند بگذارد و خودش را آماده کند برای گامهای بزرگتر. پس از این موفقیت، او در جشنواره فجر 1400 با فیلم «هناس» به سراغ موضوع جدیدی رفت و این بار به سراغ شهدای هستهای رفت که پیشتر کمتر در سینما به آن پرداخته شده بود. «هناس» موضوعی حساس و چالشبرانگیز را مطرح کرد و باعث شد دارابی دوباره توجهها را به خود جلب کند. حالا حسین دارابی برای جشنواره 1403 با فیلم «خدای جنگ» آمده است. باید دید کارگردانی که روزگاری بهعنوان یک کارگردان کار اولی شناخته میشد، اکنون در مسیر رشد و موفقیتهای بیشتر قرار گرفته است یا خیر. با این روند، به نظر میرسد دارابی همچنان در حال شکلدادن به سبک و مسیر خود در سینماست.
1400/ جشنواره 40
در میان 22 اثر، 7 اثر برای کارگردانان کار اولی است. در میان اسامی که دیده میشود، برخی از نامها توانستند به جاهای بسیار خوبی برسند. البته در این میان، برخی از افراد بودند که قبل از کارگردانی، در دنیای بازیگری به درجهای از شناخته شدن رسیده بودند.
هادی حجازیفر یکی از چهرههای شناختهشده و پرطرفدار سینما و تلویزیون است که هم در عرصه بازیگری و هم در عرصه کارگردانی توانسته جایگاه ویژهای پیدا کند. او ابتدا بهعنوان بازیگر وارد دنیای هنر شد و با نقشآفرینی در آثار مختلف سینما و تلویزیون به محبوبیت رسید. حجازیفر با بازی در فیلمهایی مانند «ماجرای نیمروز» و «موقعیت مهدی» توانست استعداد خود را در نقشهای پیچیده و تأثیرگذار به خوبی به نمایش بگذارد و به یکی از بازیگران برجسته نسل خود تبدیل شود.
اما هادی حجازیفر تنها به بازیگری بسنده نکرد. در سال ۱۴۰۰، او با نویسندگی و کارگردانی فیلم «موقعیت مهدی» اولین تجربه کارگردانی خود را به نمایش گذاشت. این فیلم با داستانی پرمحتوا و تأثیرگذار نشان داد که حجازیفر نهتنها در بازیگری، بلکه در عرصه کارگردانی هم تواناییهای زیادی دارد و میتواند فیلمی متفاوت و ارزشمند بسازد.
پس از این موفقیت، حجازیفر به سراغ کارگردانی سریالهای شبکه نمایش خانگی رفت. سریال «پوست شیر»، یکی از پربازدیدترین و پرمخاطبترین سریالهای پلتفرمها، حاصل کار او بود و موفقیتهای زیادی را به دست آورد. علاوه بر این، حجازیفر با سریالهای «داریوش»، «سرگیجه»، «زیرخاکی» و «عاشورا» هم در عرصه تلویزیون و هم در عرصه شبکه نمایش خانگی آثار ماندگاری خلق کرد و توانست توجه بسیاری از مخاطبان را جلب کند. هادی حجازیفر با ترکیب استعداد و تجربه در دو حوزه بازیگری و کارگردانی، ثابت کرده که هنرمندی چندوجهی است و در هر دو زمینه میتواند آثار تأثیرگذاری ارائه دهد.
1402/ جشنواره 42
در کنار 22 اثری که در جشنواره 42ام نشان داده شده، 12 اثر هم برای کارگردانان کار اولی در بخش نگاه نو مورد بررسی قرار گرفت. اما نکته مهم جشنواره چهلودوم این بود که فیلم اولیها باعث نجات آن شدند.
یکی از چهرههای ماندگار سال 1402 در جشنواره فیلم فجر، جواد عزتی با «تمساح خونی» بود. جواد عزتی یکی از چهرههای شناختهشده و محبوب سینما و تلویزیون ایران است که در طول سالها فعالیت هنری خود توانسته به عنوان بازیگر و کارگردان جایگاه ویژهای در دنیای هنر پیدا کند. عزتی که بیشتر بهعنوان بازیگر در ذهن مخاطبان شناخته میشود، پس از سالها هنرنمایی در مقابل دوربین، به پشت دوربین رفت و اولین تجربه کارگردانی خود را با فیلم کمدی «تمساح خونی» آغاز کرد. این فیلم که با توجه به سبک خاص خود توجه بسیاری را جلب کرد، در جشنواره فیلم فجر توانست جایزه بهترین کارگردانی اول را به خود اختصاص دهد و از همین رو عزتی توانست بهعنوان یک کارگردان نوظهور نیز در صنعت سینما شناخته شود.
در کنار فعالیتهای کارگردانی، عزتی همچنان در عرصه بازیگری حضور پررنگی دارد. او در سریال موفق «زخم کاری»، آخرین نقشآفرینی خود را به نمایش گذاشت و باز هم توانست توانمندیهای خود را در این حوزه ثابت کند. با این روند، باید دید که تجربه کارگردانی عزتی میتواند به یک مسیر جدید و مستمر در کارنامه هنری او تبدیل شود یا خیر و آیا شاهد آثار بیشتری از او در پشت دوربین خواهیم بود یا همچنان عزتی تمرکز خود را بر بازیگری خواهد گذاشت.
1403 / جشنواره 43
از آخرین باری که در جشنواره فیلم فجر، 33 فیلم به رقابت در بخش اصلی پرداختند، 14 سال میگذرد؛ رقابتی که نویدبخش یک دوره پرهیجان و پویا در سینمای ایران است. یکی از نکات برجسته جشنواره امسال، حذف بخش «نگاه نو» است که معنای آن این است که ۱۳ کارگردان کاراولی مستقیماً باید در بخش اصلی رقابت کنند. این تصمیم جسورانه فرصتی برای کارگردانان جوان ایجاد کرده تا شانهبهشانه بزرگان سینما قرار بگیرند و خود را در بالاترین سطح جشنواره محک بزنند. جشنواره امسال را میتوان میدان حضور کارگردانان جوان و تازهنفس دانست. بسیاری از این فیلمسازان پیش از این با ساخت فیلمهای کوتاه یا حضور در برنامههای تلویزیونی تواناییهای خود را به نمایش گذاشتهاند و حالا با اولین فیلم بلند سینماییشان قدم به عرصهای بزرگتر گذاشتهاند. اما تا زمانی که آثارشان روی پرده نرود قضاوت نهایی درباره کیفیت و اثرگذاری آنها دشوار خواهد بود. نکتهای که نمیتوان از آن غافل شد تحصیلات آکادمیک این نسل از فیلمسازان است. برخلاف گذشته که مسیر ورود به سینما بیشتر بر پایه تجربه شخصی و آزمون و خطا بود امروزه تحصیلات تخصصی در رشتههای مرتبط با سینما نقشی پررنگتر ایفا میکند. بسیاری از کارگردانان حاضر در جشنواره از دانشگاههای معتبر هنری فارغالتحصیل شدهاند و این نشاندهنده تغییری مثبت در نگاه نسل جدید به هنر و فیلمسازی است. این تغییر بهنوعی فاصله گرفتن از توصیههای کلیشهای مانند «درست را بخوان و کنارش هنر را ادامه بده» را نشان میدهد؛ نسلی که حالا هنر را نه در کنار زندگی بلکه در مرکز آن قرار داده است. جشنواره فیلم فجر ۱۴۰۳ با ترکیبی از استعدادهای تازهنفس و نامهای شناختهشده بستر مناسبی برای شکوفایی ایدههای جدید و رقابت در بالاترین سطح سینمای ایران فراهم کرده است. اگرچه هنوز باید منتظر بمانیم تا آثار روی پرده بروند و منتقدان و مخاطبان در جشنواره نظر بدهند.