زهرا طیبی، خبرنگار گروه نقد روز: «وفاق» پیش از آنکه گفتمان دولت باشد، شعار دولت است. کلیدواژه «دعوا نکنیم» که هم در روزهای رقابت انتخاباتی و هم بعد از تشکیل دولت، در هر سخنرانی از زبان رئیسجمهور تکرار میشود، معنای ساده همان شعاری است که دولت بر آن تأکید دارد. دولت چهاردهم در شروع کار، تمرکز خود را بر تحقق اجماع و وفاق قرار داد و در این راستا تلاش کرد تا شکافها در سطح جامعه را کاهش دهد و تصویر چنددستگی در جامعه ایرانی را محو کند. انتصاب زنان و اهلسنت در کابینه نیز در راستای تحقق شعار دولت صورت گرفت. دولت اما همچنان تلاش دارد تا وفاق را بهعنوان گفتمان دولت مطرح و آن را تقویت کند. در همین راستا، روز پنجشنبه معاونت راهبردی رئیسجمهور همایشی با عنوان «گفتوگوی ملی درباره وفاق» برگزار کرد. این نشست در چند محور و در قالب ده پنل تخصصی برگزار شد که از جمله محورهای آن میتوان به نسبت همبستگی، عدالت و مصالحه، توسعه فراگیر، ابزارهای مصالحه و کشف و حل مسئله با وفاق اشاره کرد. بااینحال، حضور چهرهها، تحلیلگران و جامعهشناسان اصلاحطلب در این نشست پررنگتر از چهرههای اصولگرا بود. در ادامه به مهمترین صحبتهای مطرحشده در همایش اشاره میکنیم.
باید تصویر آیندۀ خلقشده با آیندۀ پیشفرض در ذهن ایرانیان را جایگزین کرد
سیاستگذاری در کنار تعریف وفاق ملی، یکی از پنلهایی بود که در جریان نشستی که روز پنجشنبه برگزار شد، مورد بحثوبررسی قرار گرفت. مصطفی زمانیان، از معدود چهرههای اصولگرای حاضر در نشست و رئیس سابق مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری، در این پنل زمان فعلی را بهترین فرصت برای تحقق وفاق ملی دانست و گفت: «جامعه ایرانی متأثر از تجربههای گذشته، تجربه خود را مبنای قضاوت خود درباره آینده قرار میدهد. جامعه ایرانی بهشدت آمادگی دارد در مورد تصویر ایران آینده به وفاق برسد.» زمانیان راهحل تحقق وفاق را «جایگزینکردن آینده خلقشده با آینده پیشفرض در ذهن آحاد ایرانیان» دانست و مسیر حرکت در این مسیر را رفع عدم پذیرشها و عدم انسجامها تعریف کرد. رئیس سابق مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری به این گزاره تأکید دارد که اگر بتوان تصویر آینده ایران را در ذهن مردم روشن نشان داد و گسستهای جامعه ایران را جبران کرد، کار اصلی وفاق انجام شده است. کیومرث اشتریان، دبیر علمی نشست وفاق ملی، نیز از دیگر اعضای حاضر در این نشست، وفاق را مشکل و مسئله همه جامعه ایران دانست. اشتریان معتقد است که گاهی نباید برای سیاستگذاری تعریف مفهوم داشته باشیم «وگرنه در دام میافتیم.» او اشاره کرد که مفهوم آزادی در این دستهبندی قرار میگیرد و وفاق هم در این چهارچوب قرار دارد. پاکسرشت، استاد دانشگاه بوعلی سینا هم اساساً در حرکت به سمت وفاق تشکیک وارد کرد و گفت: «وقتی ۵۰ درصد از جامعه اساساً پای صندوق رأی نیامدند، وفاق را چگونه تعریف کنیم که شامل همه جامعه باشد؟ جامعه را چه چیز در کنار هم قرار میدهد؟ تردید دارم که بهدرستی بتوانیم به سمت وفاق اجتماعی حرکت کنیم.» پاکسرشت معتقد است آنچه به آن نیاز داریم «یک نظریه تغییر است که خیر عمومی را بازتعریف کند.» این استاد دانشگاه مشکل اصلی را در جدایی خیر مردم از خیر نظام سیاسی و دولت دانست.
مسئله وفاق کارآمدی است
سیاست داخلی و وفاق ملی، از جمله نشستهای جنجالی و پرحاشیه همایش وفاق بود که رئیسجمهور هم چنددقیقهای در این نشست حاضر شد. میلاد دخانچی، از جمله افراد حاضر در این نشست، به این موضوع اشاره کرد که وفاق علاوه بر سطح ملی میبایست در سطح هیئتی هم بررسی شود. دخانچی وفاق را در دو الگو یعنی جنگ و سلطه تعریف و معنا میکند و میگوید: «وفاق یعنی قرار نیست بجنگیم.» سعید آجورلو، از چهرههای اصولگرای حاضر در این نشست هم وفاق را در قالب کارآمدی قابلتحقق دانست و تأکید کرد که «اگر ما بر سر موضوعاتی مثل حل مسئله ناترازی و بانکها توافق نکنیم، اساساً توافق دیگری با هم نداریم.» محمد قوچانی نیز در این نشست وفاق را پدیدهای ملی تعریف کرد که اگر این اتفاق نیفتد و تعریف آن ملی نشود، به پروژه اصلاحات و اعتدال تبدیل میشود. در جریان تعریف وفاق در چهارچوب سیاست داخلی، بحثی هم میان سعید آجورلو و محمد قوچانی صورت گرفت. سعید آجورلو معتقد بود در تعریفی که برخی اصلاحطلبان ارائه میکنند، وفاق به معنی تغییر قانون اساسی است. درحالیکه اصولگرایان، اگر در موضوعات اقتصادی که منتهی به کارآمدی میشود، توافق نکنند، اساساً مسئله دیگری برای توافق وجود ندارد. محمد قوچانی هم در پاسخ به این موضوع گفت: «شما میخواهید به دعوای تکنوکراتهای ۲۰ سال پیش برسید که توسعه اقتصادی مقدم است یا سیاسی، دوره آن سپری شده است. تا مسئله سیاسی و تحریم حل نشود، خیلی از مشکلات حل نمیشود. برای حل مسئله تحریم توافق در حاکمیت مهم است، نمیشود مسائل ملی را به چهار مسئله اقتصادی خلاصه کرد. اگر دوستان شما در سال ۹۶ در مشهد بیرون نمیریختند، ترامپ از برجام خارج نمیشد.» سعید آجورلو در گفتوگویی که با «فرهیختگان» داشته، به توضیح آنچه که در جریان این نشست گذشت، اشاره کرد و گفت: «پنل ما حساسترین پنل بود، هم موضوع وفاق و سیاست داخلی بود، هم رئیسجمهور آنجا حاضر بود. از اصولگرایان میبایست یکی از چهرههای رادیکال اصولگرا در نشست حاضر میشد که این اتفاق نیفتاده بود. اصلاحطلبان هم در این نشست به این موضوع اشاره کردند که دولت باید گفتمان اصلاحطلبی را جلو ببرد.» آجورلو در ادامه گفت: «به نظر میرسد بخشی از بدنه اصلاحطلبی دولت دنبال توسعه سیاسیاند و ایده کارآمدی برای وفاق، از جانب چهرههای حزب اتحاد تحتفشار است و میخواهند میان نیروهای سیاسی بالانس کنند که بتوانند از آن پروژه بیرون بیایند.»
وفاق باید در سطح کلان حاکمیت مطرح شود
نسبت عدالت با وفاق ملی، پنل دیگری از همایش گفتوگوی وفاق ملی بود. پرویز امینی، جامعهشناس، از جمله سخنرانان حاضر در این نشست، به این موضوع اشاره کرد که «ما هیچ طرح تئوریکی برای عدالت نداریم. بدون یک طرح تئوریک برای عدالت، یا همه سیاستگذاریها ابتر است یا ناکارآمد یا به چیزی ضدخودش تبدیل میشود.» پرویز امینی در ادامه به این موضوع هم اشاره کرد که در مسیری که قوه مجریه از وفاق دنبال میکند، یک اشکال وجود دارد و آن هم این است که «قوه مجریه خود یک نهاد رقابتپذیر است و نمیتواند وفاق را نمایندگی کند، چراکه از انتخاباتی بیرونآمده که در آن نزاع وجود داشته است. وفاق اینجا بیمعناست، یعنی به لحاظ ایدئولوژیک، قوه مجریه نمیتواند همزمان هم ایدههای رقیب را نمایندگی کند. وفاق باید در سطح کلان حاکمیت مطرح شود.» مقصود فراستخواه، از جامعهشناسان اصلاحطلب اما تعریف متفاوتی از وفاق دارد. او معتقد است: «سرشت وفاق جدلی است. چون نیروهای رانتی و امتیازبگیران، انحصارطلبها، متحجرها، ایدئولوژیهای تحولخواه و ضدتوسعه همهجا را تصرف کردند، هم دولت را تصرف کردند و هم جامعه را.»
وفاق، پیشنیاز گفتمانسازی است
ایده مشخص و واحدی در مورد وفاق وجود ندارد. این گزاره را بعد از برگزاری همایش روز پنجشنبه میتوان با جدیت بیشتری مطرح کرد. ناظر به همایش روز پنجشنبه، چند نکته را میتوان در قالب وفاق مطرح کرد؛ نکته اول اینکه هرکدام از تحلیلگران و چهرههای سیاسی، وفاق را از دید خود معنا میکنند. معرفی وفاق در سطح ملی، تعریف وفاق بهعنوان محل ستیز و جدل، خوانشی جناحی از وفاق و تعریف اینکه وفاق تنها در کارآمدی شکل میگیرد، تعاریف مختلفی است که در پنلهای این نشست مطرح شد. به نظر میرسد حتی در تعریف وفاق نیز هنوز اجماعی میان چهرههای اصلاحطلب و چهرههای سیاسی وجود ندارد. برخی از آنها تعریفی رادیکال از وفاق ارائه میکنند و برخلاف معنی اصلی آن، سرشت وفاق را ستیزجو معنا میکنند و برخی نیز معتقدند که اساساً وفاق در این شرایط قابلیت تحقق ندارد و باید نظم جدیدی ارائه کرد. در نهایت نمیتوان به تعریفی یکپارچه و نسبتاً دقیق حتی در تعریف وفاق رسید. برای مثال در نشست سیاستگذاری و وفاق ملی، نیز در نگاه جامعهشناسان نمیتوان به پاسخ مشخص و دقیقی در خصوص اینکه اصول سیاستگذاری با نگاه به وفاق باید چه باشد، رسید. نکته دوم آنکه تضارب آرا و نظرات در این نشست عموماً میان چهرهها و نظریهپردازان اصلاحطلب صورت میگیرد و چهرههای اصولگرای معدودی در این همایش حضور دارند. محور اصلی برگزاری این همایش در راستای گفتمانسازی از مفهوم وفاق بود. نکتهای که باید به آن اشاره کرد این است که وفاق، اجماع یا اتحادی که در ادبیات دولت و رئیسجمهور مطرح میشود، اگرچه لازمه ساخت گفتمان است و برای گفتمانسازی، وفاق پیشنیاز اصلی برای جامعه و فضای سیاسی است، اما وفاق خود بهتنهایی قابلیت تبدیلشدن به یک گفتمان را ندارد. در بهترین حالت و با فرض تحقق وفاق در همه سطوح جامعه، تنها شعار دولت محقق شده است و نمیتوان آن را بهعنوان ایده دولت پذیرفت.