در مقابل رویکرد افراطی برای بروز نظامی در هر نزاع کوچک و بزرگ و نیز انفعال در مقابل تهدیدهای نظامی منطقهای یک رویکرد فعالانه نیز وجود دارد که میتواند بدون تحمیل هزینههای بسیار نظامی به کشور، فرصت تأمین حداکثری منافع را فراهم آورد. چنین مواجهه فعالانهای را ایران در برهههای زمانی مختلف بهویژه زمانی که صدام با اشغال کویت دست به ماجراجویی جدید در منطقه زد، نشان داد. درحالیکه کشورهای مختلف جهان سعی داشتند از سابقه تقابل نظامی بین ایران و عراق بهره برده و برای مهار صدام، ایران را بار دیگر به ورطه جنگ با او بکشانند و در داخل نیز برخی چهرههای تندرو تعبیر خالد ابن ولید را برای صدام به کار میبردند و خواهان حمایت از او در مقابل آمریکا بودند، ایران در این دو قطبی قرار نگرفت و با رویکردی هوشمندانه سعی در کسب منافع حداکثری از نبرد بین دو دشمن خود را داشت که نمونههایی از این هوشمندی در خاطرات مرحوم هاشمیرفسنجانی نیز روایت شده است.
ایران چگونه به دام جنگ مجدد با صدام نیفتاد
بعد از اشغال کویت توسط صدام، کشورهای منطقه که نسبت به آینده صدام در مواجهه با خودشان احساس نگرانی میکردند به دنبال این بودند که از سابقه تقابل بین ایران و عراق بهره برده و بار دیگر با کشاندن آتش جنگ به ایران، از معرکه احتمالی قسر در بروند. آمریکا نیز که دیگر صدام را تابع خود نمیدید و ایده سرنگونی او را طراحی میکرد به دنبال همین راهبرد بود. اما ایران با هوشمندی، موضعی بیطرف اتخاذ کرده و تن به یک تنش دیگر نداد. تلاش برای بازکردن پای ایران به محور تقابل با صدام را بهوضوح در اظهارات مقامات کشورهای مختلف که به ایران آمده و با هاشمیرفسنجانی، رئیسجمهور ایران دیدار میکردند را میشد مشاهده کرد. هاشمی دیدارش با سیدحسین موسویان در 20 مرداد سال 69 را اینگونه روایت میکند: «آقای سیدحسین موسویان آمد. گزارش مذاکره با سفیر سوئیس و نیز ملاقات با سفیران غربی را داد؛ همه آنها از ایران انتظار دارند علیه صدام بیش از وضع موجود فعال شود؛ بهنوعی پیشنهاد دادن تسلیحات و حمایت در سازمان ملل در جهت اجرای قطعنامه میکنند.» 23 مرداد دکتر ولایتی در مورد مذاکرات خود با آقای یوسف بن علوی، وزیر امور خارجه عمان به مرحوم هاشمی میگوید: «پیشنهادهایی در جهت همکاری ما علیه عراق داشتند.» هاشمی در مورد دیدارش با راشد عبدالله النعیمی، وزیر امور خارجه امارات در 14 شهریور میگوید: «از موضع ضعف، از ما برای فشار بر عراق استمداد کرد و از کمک گذشته خودشان به عراق در جنگ با ما اظهار ندامت نمود و پیروزی ما را تبریک گفت. برای اخراج عراق از کویت قول مساعدت دادم.» علاوه بر این تلاشها گاهی باد هم به نفع ایجاد تنش بین ایران و عراق میوزید، اما ایران بازهم درمقابل افتادن در بحران مقاومت کرد. 18 مرداد حسن فیروزآبادی، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح به هاشمی اطلاع میدهد که سازمان ملل میگوید: «یک کشتی از بصره به طرف ام الرصاص میآید.» هاشمی در پاسخ به فیروزآبادی از او میخواهد که درگیر نشوند و آنطور که توسط مرحوم هاشمی نقل شده: «بعداً معلوم شد کشتی با باد و جزر و مد جابهجا میشده است.»
گریز از متهم شدن به حمایت از صدام
همزمان با حامیان ایجاد تنش با صدام جریانی نیز در سوی مقابل وجود داشت که حمایت از او در مقابل آمریکا را مطالبه میکرد. ایران اما از نخستین روزهای تنش هم در اظهارات علنی و هم در اقدامات عملی از هرگونه ایجاد سوءتفاهم مبنی بر حمایت از صدام جلوگیری کرد. پس از آنکه شوروی از ایران میخواهد که 40 هزار نفر از اتباعش بهواسطه ایران از عراق خارج شوند. ایران با تدبیری هوشمندانه به این درخواست پاسخ میدهد. هاشمی در خاطرات 21 مرداد 69 دراینباره نوشته است: «چون احتمال سوءاستفاده از هواپیما در برگشت برای رساندن تدارکات به عراق در جهت شکستن تحریم میرود؛ تأکید کردیم که به صورت زمینی از عراق خارج شوند.» علاوه بر اقدامات هوشمندانه ایران، پاسخ گروههای خارجی که مطالبه حمایت از صدام در آمریکا داشتند را نیز با زیرکی میدهد. هاشمی دیدار با 25 نفر از سران اخوانالمسلمین در 5 مهر سال 69 که چنین مطالبهای داشتند را اینگونه روایت میکند: «از ما میخواهند که برای رفع خطر از عراق در مقابل آمریکا، به صدام کمک کنیم، گفتم عراق و بعثیها قابل اعتماد نیستند و ممکن است وسط راه با آمریکا بسازند و علیه ما وارد عمل شوند. علاوه بر این برنامه کار عراق روشن نیست. لازم است برنامه را بگویند؛ چون عراقیها هم به آنها جواب درستی در این باره نداده بودند، حجتی برای ادامه بحث نداشتند و مجاب شدند.» این گروه همچنین در دیدار با رهبر انقلاب نیز مطالبهای مشابه را مطرح میکنند که با یک پرسش، استدلال آنها را از بین میبرد: «چرا در زمان جنگ 8 ساله که عراق با حمایت آمریکا علیه اسلام میجنگید چنین اقدامی نکردید؟» علاوه بر این برخی از چهرههای افراطی در داخل نیز به اشتباه چنین مطالبهای مطرح میکنند که اوج آن مربوط میشود به اظهارات معروف محتشمیپور که در نطق پیش از دستورش در جلسه 30 دی 1369 مجلس بدون توجه به سابقه جنایات صدام علیه ایران، او را خالد ابن ولید توصیف میکند که اکنون به نفع اسلام میجنگد و ایران باید در مقابل آمریکا از او حمایت کند. مشابه چنین استدلالی را چهرههایی همچون صادق خلخالی و بهزاد نبوی نیز مطرح کرده و حتی مجمع روحانیون مبارز طی بیانیهای از شورای عالی امنیت ملی میخواهد که برای تقابل با آمریکا تصمیمگیری کند. هاشمی اما در خاطرات 30 دی 69 که به دیدارش با رهبر انقلاب اشاره دارد به چنین اظهاراتی عنوان «حرفهای نامربوط و تندروی در خصوص لزوم کمک به صدام» را میدهد.
ایران علیرغم تأکید بر لزوم خروج صدام از کویت بیطرفی عملی را در پیش گرفت
کشورهای منطقه و همچنین آمریکا این نگرانی را داشتند ایران تحریمهای اعمال شده علیه عراق را شکسته و مسیر کمک نظامی به این کشور را باز کند. در همین راستا 15 مرداد 69 سیدحسین موسویان پیامی از آمریکا را که از طریق سفارت سوئیس به ایران رسیده به هاشمی میدهد. مرحوم هاشمی مضمون این پیام را اینگونه تشریح میکند: «نوعی اعلان قصد دخالت نظامی در مسئله کویت است؛ میخواهند مطمئن شوند که ایران با آنها درگیر نمیشود.» ایران اگرچه موضعی مبنیبر عدم مداخله در درگیری اتخاذ میکند، اما در قبال دخالت آمریکا نیز ابراز رضایت نمیکند. هاشمی دیدارش با رهبر انقلاب در 14 مرداد 69 دراینباره را اینگونه تشریح میکند: «شب مهمان آیتالله خامنهای بودم، درباره مسئله کویت و عراق و نامه صدام و احتمال مداخله آمریکا مذاکره شد، نظر ایشان و من متفق بود برای جلوگیری از دخالت آمریکا نباید عملاً درگیر شویم و نباید اظهار رضایت کنیم.» 25 مرداد نیز تورگت اوزال، رئیسجمهوری ترکیه تلفنی از خبر حل اختلاف بین ایران و عراق ابراز نگرانی میکند که هاشمی پاسخ او را اینچنین میدهد: «صلح ما سیاست ثابت ایران را در خصوص محکومیت اشغال کویت عوض نکرده است و آماده همکاری برای اجبار عراق به عقبنشینی هستیم.» نهایتاً موضع ایران در 20 مرداد این گونه توسط شورای عالی امنیت ملی به تصمیم منتهی میشود: «از درگیری نظامی با عراق پرهیز شود، با حضور نیروهای خارجی در منطقه مخالفت شود. آمادگی کامل نظامی برای استفاده از فرصتها حفظ شود و مذاکرات ژنو ادامه یابد. همچنین پذیرش فرستاده صدام به ایران مشروط به اعلان پذیرش معاهده ۱۹۷۵ الجزایر باشد. ضمناً تبلیغات کنترل شود و نیز مذاکره و مراوده با کشورهای جنوب و شوروی، فعال شود.» هاشمی تشریح میکند که این مصوبات همان شب در دیداری که او، مرحوم سیداحمد خمینی و دکتر ولایتی با رهبر انقلاب داشتهاند، مورد تأیید ایشان نیز قرار میگیرد. با جدی شدن زمزمههای جنگ بین آمریکا و صدام عصر یکم دیماه، شورای عالی امنیت ملی طی جلسهای درباره شرایط منطقه در فرض شروع جنگ عراق و آمریکا تصمیم به عدم شرکت در جنگ، جلوگیری از عبور از خاک ایران برای حمله به عراق در صورت خواست طرفهای دیگر و انجام مانور نظامی میگیرد.
امتیازات یک بیطرفی فعالانه
ایران علیرغم اتخاذ یک موضع بیطرف رویکردی فعالانه در بحران به وجود آمده در منطقه داشت. صدام که برای آغاز ماجراجویی جدید در کویت نیاز داشت تا خیالش از بابت تهدید نشدن از جانب ایران راحت باشد طی نامهای به ایران پیشنهادهای جامعی درباره اجرای قطعنامه 598 به ایران میدهد که نکته اصلی آن پذیرش نوعی مشارکت ایران و عراق در (اروندرود) بود. هاشمی این نامه را ابتدا به اطلاع رهبر انقلاب میرساند و بعد هم در شورای عالی امنیت ملی این تفسیر ارائه میشود که: «به نظر میرسد صدام در ارتباط با کشور کویت برنامهای در نظر دارد که میخواهد از جانب ما خیالش راحت باشد. عراق از این اقدام خسارت خواهد دید و به نفع ما تمام میشود.» طی جلسه دیگری در شورای امنیت ملی در 13 مرداد تصمیم بر این گرفته میشود که برای مذاکره در مورد نامه صدام نماینده او بهشرط اعلان پذیرش قرارداد 1975 الجزایر توسط عراق به ایران بیاید. قراردادی که صدام با زیرپا گذاشتن آن جنگ علیه ایران را آغاز کرده بود. در همان شب این خبر به مجمع تشخیص مصلحت نظام میرسد که صدام شرایط ایران را پذیرفته است. پس از این خبر کشورهای منطقه که امید به وارد کردن ایران به تنش با عراق بسته بودند، ناامید میشوند. یوسف بن علوی وزیرخارجه عمان 24 مرداد پس از انتشار این خبر به ملاقات هاشمی رفته و از همکاری ایران و عراق ابراز نگرانی میکند که هاشمی پاسخ او را چنین میدهد: «در مورد موضوع تجاوز به کویت. همکاری نخواهیم کرد و برای خروج از کویت پافشاری میکنیم.» در همین دیدار وزیرخارجه عمان خبر میدهد که: «عربستان سعودی و سایر کشورهای جنوب خلیجفارس نیز شایق به اصلاح روابط خود با ایران هستند و رئیسجمهور آمریکا هم با سلطان عمان در این خصوص و بررسی راهحل مشکل و روابط با ایران ۴۵ دقیقه حرف زده و خواستار کمک به آزادی گروگانهای آمریکایی از طرف ایران است.» که البته هاشمی این پیشنهاد را اینگونه پاسخ میدهد که: «نوبت اقدام آمریکاست.» پس از ابراز تمایل صدام به پذیرش شروط ایران هیئت دولت در جلسهای طی 24 مرداد 69 اجازه ورود به هیئت عراقی را تصویب میکند. نهایتاً هیئت عراقی 19 شهریور مرکب از طارق عزیز وزیر نفت و برزان تکریتی، برادر صدام وارد ایران شده و با مرحوم هاشمی دیدار میکنند. هاشمی این دیدار را اینگونه روایت میکند: «از موضع ضعف مذاکره میکردند و سعی در توجیه اقدامات خود در تجاوز به کویت را داشتند؛ نپذیرفتم و تأکید کردم که اسرا زودتر آزاد شوند و اتباع دو کشور بتوانند برای زیارت مسافرت کنند و با برقراری روابط رسمی و افتتاح سفارتخانهها موافقت نمودیم.» همزمان با امتیاز گیری از عراق ایران برای امتیازگیری از سایر کشورها که اکنون ناچار بودند با ایران مدارا کنند نیز وارد عمل میشود. در همین راستا 9 آبان علی خرم، مسئول ستاد قطعنامه ۵۹۸ در وزارت امور خارجه، تلفنی به هاشمی اطلاع میدهد که: «سفیران ژاپن و کانادا برای استمداد از ایران در مورد محاصره عراق آمده بودند» هاشمی نیز در مقابل لزوم اجرایی شدن قطعنامه 598 را شرط میکند و میگوید: «اگر غرب برای اجرای قطعنامه ۵۹۸ کاری نکند، ممکن است ایران از ابتکارهای اخیر عراق استفاده کند.» در همین روز وزیر امور خارجه بحرین نیز با نامه امیر بحرین به دیدار مرحوم هاشمی آمده و آنطور که ایشان روایت میکنند: «از موضع پایین خواستار توسعه روابط و همکاری ایران با شورای همکاری خلیجفارس میشود.»