مریم فضائلی، خبرنگار گروه فرهنگ: روی سهپایه چوبی که جایگاه بوم نقاشی است پوستر چهلوسومین جشنواره فیلم فجر قرار دارد. رویش با کاوری آبی و نوشتهای طلایی پوشانده شده و مخاطب چشمانتظار است که تصویر زیرین آن را ببیند. کاور کنار میرود و چشم مخاطب از فرط عجیب بودن پوستر، گرد میشود! پوستر سادهتر از آن است که بخواهیم برایش توصیفی طولانی بنویسم، حتی اگر نام رقیه چهرهآزاد را به یاد نیاوریم، اما تصویر ترنجبینبانو در فیلم سینمایی «مادر» مرحوم علی حاتمی نیاز به هیچ توضیحی ندارد.
مطمئناً پوستر جشنوارههای سینمایی نماینده روح آنها هستند و بیننده با یک نگاه باید به برداشتی کلی از آن برسد. بهنوعی پوستر، بیانیهای بصری است که روایتگر اهداف، ارزشها و جذابیتهای آن رویداد سینمایی به شمار میرود. این قواعد به صورت کلی در دنیا هم اجرا میشود. پوسترهای کن معمولاً شامل تصاویر ساده و نمادینند که حس شکوه و کلاسیک بودن سینما را منتقل میکنند. «خرس» بهعنوان نماد اصلی جشنواره برلیناله است. در تمام پوسترهای این جشنواره طرح خرس برلیناله وجود دارد و معمولاً از رنگهای تند و اشکال ساده برای جلبتوجه سریع بهره میبرند. در جشنواره فیلم ونیز، از تصاویری مرتبط با شهر ونیز و فضای سینماییاش استفاده میشود. استفاده از تصاویر مرتبط با معماری ونیز و فضای سینمایی این شهر، پوسترهای این جشنواره را بهطور خاص متمایز کرده است. پوستر وسیلهای برای جشنواره ونیز است که با استفاده از تکنیکهای مدرن، تاریخچه و اصالت خود را بازتاب میدهد. جشنواره فیلم ساندنس که بزرگترین جشنواره فیلم مستقل در آمریکا محسوب میشود بهدلیل ماهیت مستقل خود، پوسترهایی با طرحهای خلاقانه و گاهی مینیمالیستی ارائه میدهد. جشنواره فیلم لوکارنو در سوئیس، چهارمین جشنواره معتبر فیلم اروپاست. استفاده از تصویر «پلنگ» بهعنوان نماد اصلی جشنواره، عنصر ثابت در طراحی پوسترهای این رویداد است. از طرفی دیگر، برخی نمادها و المانها بهطور مکرر در طراحی پوسترها مورد استفاده قرار میگیرند. نمادهایی مانند دوربین فیلمبرداری، فیلمهای نگاتیو یا عناصر طبیعی خاص از این موارد است. این تصاویر حس سینمایی و هنری بودن جشنواره را تقویت میکنند.
نقد اثرگذار
با کنار رفتن کاور روی پوستر، نقدها شروع شد. بهسرعت وارد فضای بحث و گفتوگو در شبکههای اجتماعی و میان منتقدان سینما شده است. این پوستر، با تصویر نمادین رقیه چهرهآزاد در فیلم «مادر» علی حاتمی، ترکیبی از هنر و تاریخ سینمای ایران را به نمایش میگذارد. با اینکه در رونمایی گفته شد این عکسی است که عزیز ساعتی آن را گرفته، اما نقدها باعث شد برخی واقعی بودن این عکس را زیرسؤال ببرند و بگویند تمام پوستر توسط هوش مصنوعی طراحی شده است. یکی از اصلیترین نقدها به مصنوعی بودن تصویر بود. در طراحی این پوستر، به جای استفاده از یک عکس واقعی یا پلان نمادین از فیلمهای مطرح جشنواره، از تصویرسازی دیجیتال بهره گرفته شده بود. این تغییر باعث شد بسیاری از منتقدان احساس کنند که پوستر نتوانسته ارتباط عاطفی قوی با مخاطب برقرار کند. تصویری که میبایست یادآور فیلم و احساسات آن باشد، به دلیل فاصله گرفتن از واقعیت، نتوانسته بود این ارتباط را بهدرستی برقرار کند. همچنین در این طراحی، چهره رقیه چهرهآزاد بهطور مشهودی جوانتر از حالت واقعی به نظر میرسد. برخی منتقدان به این تغییرات به دیده تحریف نگاه کردند و معتقد بودند وفاداری به اصالت تصویر و تاریخ سینما باید در اولویت قرار میگرفت. به گفته این منتقدان، این دستکاریها ممکن است به غلطگویی در تاریخ منجر شود و اثر هنری را از معنای اصلیاش دور کند.
برخی دیگر از نقدها به انتخاب تصویر مادر برمیگشت. اینکه روز مادر نزدیک به ایام فجر است، دلیل کافی برای اینکه از این عکس استفاده شود، نمیتواند باشد. علی خرازی، گرافیست در این باره نوشت: «به نظر میرسد ایده پوستر چهلوسومین جشنواره فیلم فجر، صرفاً از نزدیکی تقویمی انتشار پوستر و روز مادر آمده است. این یعنی جشنواره فجر هیچ هویتی برای رویداد سالانهاش درنظر ندارد و صرفاً به نفس برگزاری آن قانع است. با این رویه احتمالاً اگر مناسبت این روزها روز پدر بود، تصویر محمدعلی کشاورز را در فیلم «پدرسالار» میدیدیم که یکی از کاشیهای مسجد شیخ لطفالله را در دست گرفته است. سفارش پوستر جشنواره به طراحان قدیمی تلاشی برای بازیافتن هویت خود در گذشته است و اثر طراحان نیز بهشدت همسو با همین تصمیم است: خلق یک اثر با استفاده از نقوش سنتی و تصاویر مرتبط با نگارگری برای رسیدن به یک هویت ایرانی-اسلامی!» البته اگر سیاستهای جشنواره بهنحوی بود که هرسال در پوستری رد و نشانی از بزرگان سینمای ایران باشد، انتخاب رقیه چهرهآزاد بهعنوان نماد مادر سینما و تئاتر ایران، انتخابی شایسته بود.
کمبود المانهای سینمایی نیز از دیگر نقاط ضعفی بود که بسیاری به آن اشاره کردند. به طور طبیعی، پوستر یک جشنواره فیلم باید حاوی نشانهها و المانهایی باشد که بهطور مستقیم با سینما و فیلم ارتباط داشته باشد. اما در این پوستر، چنین نمادهایی به چشم نمیخورند و بسیاری از منتقدان احساس کردهاند طراحی فاقد هویت سینمایی است و بیشتر شبیه به یک طراحی گرافیکی انتزاعی است. در این میان، طراحی پوستر نتوانسته بود با نسل جوان ارتباط برقرار کند. با وجود تلاشهای طراحی مدرن، زبان بصری آن بیشتر به سلیقه نسلهای پیشین نزدیک بود و نتوانسته بود نظر مخاطبان جوانتر را جلب کند.
بسیاری از منتقدان بر این باور بودند که جشنواره فیلم فجر، بهعنوان یک رویداد فرهنگی با ابعاد گسترده، باید زبان بصریای انتخاب میکرد که بازتابدهنده ذائقه و نگاه نسل امروز باشد. نکته دیگری که در بین بسیاری از نقدها برجسته شد، عدم نوآوری در طراحی پوستر بود. طراحی آن به گونهای بود که به نظر میرسید از ایدهها و طرحهای مشابه در جشنوارههای گذشته استفاده شده و نتوانسته بود با زبان گرافیکی جدیدی، مخاطب را غافلگیر کند. این موضوع باعث شد پوستر بیشتر به یک طراحی معمولی و فاقد خلاقیت به نظر برسد. درنهایت بسیاری از منتقدان بر این باور بودند که پوستر چهلوسومین جشنواره فیلم فجر نتوانسته هویت و ارزشهای این رویداد مهم سینمایی را بهدرستی به تصویر بکشد. به نظر میرسید این طراحی نهتنها نتوانسته بود مخاطب را جذب کند، بلکه فاصله زیادی با توقعات و استانداردهای جشنوارهای با این اهمیت داشت.
تمام این نقدها که در فضای مجازی دستبهدست میشد، منجر به تصمیم جدیدی درباره این پوستر از طرف دبیرخانه جشنواره فیلم فجر شد. با توجه به نقدهای زیادی که شد، برای اولینبار در زمینه پوستر بازبینی صورت گرفت. قرار است بعد از انجام اصلاحات و پس از تأیید ابراهیم حقیقی پوستر جدید منتشر شود.
روند رو به نزول
با رونمایی پوستر، بازخوردهای مختلفی در فضای مجازی منتشر شد. با بهمن شیرمحمدی که در حوزه گرافیک دستی بر آتش دارد، صحبت کردیم و نظرش را درباره این پوستر پرسیدیم. او در این گفتوگو با تأکید بر این موضوع که پوستر جشنواره فیلم فجر بهعنوان یک رویداد مهم فرهنگی و سینمایی باید به گونهای طراحی شود که هم نوآوری داشته باشد و هم در عین حال به تاریخ و هویت سینمایی ایران احترام بگذارد، گفت: «ین جشنواره هر ساله دیده میشود و پوستر آن باید بیش از هرچیز نمایانگر ارزشها و اهمیت سینمای ایران باشد. متأسفانه در سالهای اخیر چنین اتفاقی کمتر رخ داده است و این مسئله باید جدیتر گرفته شود تا در آینده شاهد طراحیهای بهتری باشیم. چندسالی است که پوستر جشنواره فیلم فجر روندی نزولی را طی کرده و بهجای آنکه پیشرفت، روند نزولی را در دست گرفته. ابراهیم حقیقی گرافیست بسیار قابل احترامی است. او معلم چند نسل از گرافیستهای ایران بوده، حتی طراحی سیمرغ جشنواره فیلم فجر کار او بوده. یکی از مشکلات اصلی این است که تصمیمگیرندگان بیشتر براساس نام افراد معروف عمل میکنند تا کیفیت کارهای اخیرشان. به عنوان مثال، ابراهیم حقیقی، گرافیست برجسته، با وجود سابقه ارزشمندش، آثار اخیرش با کیفیت پایینتری همراه بودهاند. متأسفانه افرادی که تصمیم گیرنده بودند، به جای آنکه کارهای چند سال اخیر این گرافیست را بررسی کنند، بیشتر به اسم او استناد کردند.»
از نظر شیرمحمدی، استفاده از چهره بازیگران اگر منطبق بر رویکردها باشد، اتفاق خوبی است. برای مثال جشنواره کن، با استفاده از تصاویر بازیگران شناختهشده قدیمی، تلاش برای خاطرهسازی دارد. با توجه به اینکه خود مرحوم حاتمی فیلمهایش اصطلاحاً دستساز بود (یعنی برای یک کار، شهرک سینمایی ساخت) این پوستر دور از شخصیت اوست. ای کاش حداقل، این تصویر را به یک نقاش سپرده بودند تا حسوحال قدیمی و نوستالژیک را بهتر تداعی میکرد.
هویت بصری که نادیده گرفته میشود
شیرمحمدی یکی از چالشهای اساسی پوستر جشنواره را عدم انتقال هویت بصری مشخص دانست و گفت: «اینکه بیننده بعد از دیدن پوستر چه برداشتی از جشنواره دارد، یکی از اصلیترین معیارهایی است که در طراحی هویت بصری نقش دارد. در حالی که جشنوارههای بینالمللی مانند کن با طراحیهای هدفمند، هویتی برای خود ایجاد میکنند، پوستر جشنواره فجر چنین ارتباطی را با مخاطب برقرار نمیکند. برخی کارشناسان معتقدند این ضعف به سیاستگذاریهای غیرهدفمند جشنواره باز میگردد. این گرافیست با توجه به تجربه حضور در جشنواره فیلم فجر معتقد بود با این پوستر، ما چشماندازی از جشنواره به ما نمیدهد. طراحی پوستر جشنواره باید انعکاسی از چشمانداز سینمای ایران باشد. اینکه سیاستگذاریهای جشنواره چیست و قصد دارد روی چه جنبههایی تمرکز کند تأثیر مستقیمی بر طراحی پوستر دارد، حتی مواردی مانند حمایت از سینمای مستقل یا تولیدات بزرگ میتواند جزء سیاستهایی باشد که روی طراحی تأثیر بگذارد. این نقشهراه میتواند راهنمای طراح برای خلق اثری باشد که پیام جشنواره را بهدرستی منتقل کند.»
شیرمحمدی درباره هویت بصری جشنواره فیلم فجر گفت: «دو المان سیمرغ و نوع نوشته از مواردی است که در این سالها به تکرار دیده میشود. البته تایپوگرافیهایی که در دهه 70 انجام میشد، بسیار جلوتر از مواردی است که در این چند سال دیده شده است. آن تایپوگرافیها توسط افرادی تهیه میشد که ترکیببندی و کمپوزیسیون را میشناختند. در پوستر امسال، همین مورد هم رعایت نشده و چشم را اذیت میکند.»
نگاهی به گذشته
او ادامه داد: «اگر یک گرافیست بخواهد در طراحی پوسترش به گذشته هم نگاهی بیندازد و از شاخصهای گذشته استفاده کند، باید ویژگیهایی را در نظر بگیرد تا به وضعیت امروز و نقدهایی که به طراحیهای اخیر وارد است دچار نشود و حداقل باعث تمسخر نشود. یکی از قسمتهای مهم این کار، کانسپت یا مفهوم طراحی است. مثلاً در مورد فیلم مادر مرحوم علی حاتمی، این فیلم بهعنوان یک اثر محبوب در ایران، بهویژه در بین مردم و منتقدان، خاطره جمعی را تداعی میکند که استفاده از آن در پوستر ممکن است بهطور طبیعی اثرگذاری زیادی داشته باشد.»
محتوا بهجای خود، فرم هم بهجای خود
شیرمحمدی چگونگی شکل اجرا در پوستر را موضوعی مهم دانست که باید به آن توجه شود و گفت: «نحوه اجرای این ایده است که میتواند باعث موفقیت یا شکست طرح شود. درواقع به ذوق و سلیقه طراح بستگی دارد که چگونه این مفاهیم و تصاویر را به شکلی نوآورانه و جذاب بیان کند. بهشخصه حس میکنم طراحی اخیر ابراهیم حقیقی (یا حتی اگر این کار خودش نباشدو کار هنرجویانش باشد) نتوانسته آنطور که باید و شاید از این ایده استفاده کند. به نظر میرسد اجرا خیلی دمدستی و سطحی بوده و به هیچ عنوان در حد و اندازه نام بزرگ آقای حقیقی نیست. این کار اصلاً شایسته یک گرافیست با این سابقه و جایگاه نیست. واقعاً بهنظر میرسد یا وقت و حوصله کافی برای این کار را نداشته یا اینکه فشار کاری زیادی باعث شده که نتیجه نهایی اینطور باشد.»
سیاستگذاریها در طراحی پوستر
این گرافیست در ادامه از سیاستگذاریها گفت که در طراحی پوستر تأثیر دارد و ادامه داد: «یکی از مشکلات اساسی که در این سالها در حوزه طراحی پوستر جشنوارههای فیلم ایران مشاهده میشود، چرخش پوسترها بین چند نفر خاص است. در هر نسل از گرافیستها، حداقل پنج طراح با سطح جهانی وجود داشتهاند، اما متأسفانه طراحی پوستر جشنواره فیلم فجر بیشتر بین چند نفر خاص دستبهدست میشود. این باعث شده تنوع و نوآوری در این زمینه بهشدت کاهش یابد. به عنوان مثال در دهه ۷۰، طراحی پوستر توسط آقای عابدینی یکی از بهترینها بود. طراحی او بسیار باکلاس و منحصر به فرد بود و نشان میدهد یک گرافیست با ذوق و هنر میتواند به پوستر جشنواره روح و هویت خاصی بدهد. اما این نوع طراحیها در سالهای اخیر کمتر دیده شده است. مهمترین مسئله این است که این چرخش پوسترها و تکرار اسامی، باعث شده اغلب مدیران جشنواره نتوانند از پتانسیلهای جدید در این عرصه استفاده کنند. مدیران فرهنگی باید افق دید خود را وسیعتر کنند و به نسلهای جدید گرافیستها و طراحان فرصت دهند که خود را نشان دهند. وقتی چنین مدیرانی در تصمیمگیریهای مهم در حوزه طراحی دخیل نمیشوند، نتیجهاش چیزی جز تکرار و افت کیفیت نخواهد بود. طراحی پوستر جشنواره باید فرصتی برای نوآوری و ارائه آثار جدید باشد، نه اینکه هر سال یک طرح مشابه یا ضعیفتر از سال قبل ارائه شود.»
بهترین پوسترها
شیرمحمدی درباره بهترین پوسترهایی که در این سالها طراحی شدهاند، گفت: «به یاد دارم همان سالهایی که آقای عابدینی پوستر جشنواره را طراحی کرد. پوسترهایی که او طراحی کرده بود، به ویژه پوسترهایی که دو دسته کاسه در آن دست گرفته شده و انعکاس نور در آب دیده میشد، از بهترین طراحیها بودند. این طراحیها بهویژه از نظر تکنیک، تایپوگرافی و خوشنویسی در سطح بالایی قرار داشتند و هنوز هم زبانزدند. به نظر من، ۹۰ درصد گرافیستهای حال حاضر سینمای ایران تحتتأثیر کارهای آقایان نجاتی و عابدینی بودهاند. این طراحیها بسیار نوآورانه و جذاب بودهاند.»