پانیذ رحیمی، خبرنگار گروه اقتصاد: بهطور کلی خرید طلا بهعنوان یکی از شیوههای سنتی سرمایهگذاری در ایران شناخته میشود که طی ماههای اخیر، بهویژه با توجه به رشد قیمتهای جهانی و همچنین افزایش نرخ ارز، این بازار بیش از پیش برای مردم جذاب شده است. یکی از تحولات نسبتاً نوظهور در این حوزه، معاملات آنلاین طلای آبشده است. بهدلیل کارمزد پایینتر، این روش به یکی از گزینههای مناسب برای سرمایهگذاری تبدیل شده است. استقبال گسترده سرمایهگذاران از خرید و فروش طلای آبشده بهصورت آنلاین، دغدغههای جدی برای سیاستگذاران و مردم بهوجود آورده است. در همین زمینه، گروه اقتصاد روزنامه «فرهیختگان» در تاریخ چهاردهم آبانماه گزارشی منتشر کرد که بازتاب زیادی در میان کاربران پلتفرمهای فروش آنلاین طلا، فعالان صنعت و مسئولان نهادهای مربوطه داشت. با آمدن موضوع خرید و فروش آنلاین طلا به صدر اخبار اقتصادی کشور، سؤال مهمی که رسانهها و کارشناسان اقتصادی مطرح کردند این بود که سیاستگذاری دولت در این حوزه چگونه باید باشد که نه منجر به توقف فعالیت صنفی شود و نه با رواج خالیفروشی، پروندههای جدیدی از کلاهبرداری در کشور را روی دست مردم و قوه قضائیه بگذارد. در همین راستا این سؤالها نیز مطرح میشود که چه کسانی مسئول صدور مجوزها هستند؟ امنیت پلتفرمها و سایتها چگونه تأمین میشود؟ و در نهایت، در بخش امنیت سرمایهگذاری و جلوگیری از خالیفروشی، چگونه میتوان به دغدغههای مردم پاسخ داد؟
«فرهیختگان» در همین خصوص اخیراً میزبان امین کلاهدوزان رئیس مرکز توسعه تجارت الکترونیکی کشور، رضا الفتنسب عضو هیئتمدیره اتحادیه کسبوکارهای مجازی، عبدالرضا عسگرخانی مدیرعامل پلتفرم معاملات آنلاین طلای «داریک» و دانیال حمیدی مدیرعامل پلتفرم معاملات آنلاین طلای «بازر» بود. در این میزگرد شرایط فعلی، وضعیت آتی، کیفیت و نوع سیاستگذاری و حکمرانی دولت در این حوزه بررسی شد. آنچه در ادامه میآید، متن کامل این میزگرد است.
ضوابط فروش آنلاین طلا در سال 99 ابلاغ شد
به عنوان اولین سؤال آقای کلاهدوزان بفرمایید با در نظر داشتن این موضوع که معاملات طلای آنلاین یک موضوع نسبتاً جدیدی محسوب میشود تاکنون برای قانونگذاری در این زمینه چه اقداماتی صورت گرفته است؟
امین کلاهدوزان، سرپرست مرکز توسعه تجارت الکترونیک
در سالهای گذشته ضوابط مربوط به فروش طلا در فضای مجازی تدوین و در سال ۱۳۹۹ ابلاغ شد. از آن زمان این مسیر بهطور رسمی باز شد و دیگر مسیر جدیدی به شمار نمیآید. آنچه در سالهای اخیر بهویژه در ماههای گذشته شاهد آن بودهایم افزایش تقاضا برای خرید طلاست. این تقاضا به دلیل تمایل مردم به حفظ ارزش داراییها و پول خود شکل گرفته است. بهعبارتدیگر افراد به دنبال تبدیل داراییهای خود به اشیا باارزشی هستند که در طول زمان از ارزش آنها کاسته نشود. به همین دلیل اقبال به خرید طلا اعم از طلای خام (طلای آبشده) یا طلای زینتی و زیورآلات، افزایش یافته است. از نظر قانونی و مقرراتی این فعالیت تحت نظارت نظام صنفی تنظیم شده و در حال حاضر نیز بهطور مستمر در حال اجراست.
متولی طلافروشیهای آنلاین کیست؟
آقای کلاهدوزان با در نظر داشتن مواردی که به آن اشاره کردید؛ از دیدگاه دولت متولی طلافروشیهای آنلاین کدام نهاد است؟
امین کلاهدوزان
اتحادیه کسبوکارهای فضای مجازی متولی اعطای مجوز فروش آنلاین طلا در فضای مجازی است.
خطر انحلال اتحادیه کسبوکارهای مجازی
آقای الفتنسب طبق آمارهای موجود، اتحادیه کسبوکارهای مجازی چه تعداد مجوز برای طلافروشیهای آنلاین صادر کرده است؟ از سوی دیگر نیز موضوع انحلال اتحادیه مطرح است، اگر این اتحادیه مجدد شکل نگیرد چه کسی پاسخگوی مجوزهای صادرشده خواهد بود؟
رضا الفتنسب، نایب رئیس اتحادیه کسبوکارهای مجازی
متأسفانه اتحادیه کسبوکارهای مجازی در شرایطی قرار دارد که احتمال انحلال آن وجود دارد. این وضعیت به اتفاقاتی بازمیگردد که تقریباً سه سال پیش و با ورود و دخالت اداره صمت رخ داد. در آن زمان انتخابات اتحادیه به دلایل نامشخص و بهانههای غیرمستند به تعویق افتاد. امروز شاهدیم که حتی دو انتخاباتی که پس از روی کار آمدن دولت سیزدهم برگزار شد، به حدنصاب لازم نرسید. علت این امر این است که در سه سال گذشته اتحادیه تحت سرپرستی اداره میشد و بدون انجام تشریفات قانونی اعضا نتوانستند خدمات صحیح و مناسبی از اتحادیه دریافت کنند. از سال ۱۳۹۹، پس از بحران سکه ثامن اتحادیه به همراه دادستانی دستورالعملی را برای فروش طلا در فضای مجازی تنظیم کرد. در آن زمان با توجه به نوع و ماهیت کسبوکار طلا به هنگام صدور مجوزها نظارتها و بررسیهای مختلفی انجام میشد. کمیسیونها از جمله کمیسیون بازرسی و کمیسیون شکایات فعال بودند و حساسیتهای لازم رعایت میشد؛ اما متأسفانه امروز شاهد تعطیلی این کمیسیونها هستیم. در حال حاضر به دلیل وقفههای طولانیمدت در فعالیتهای اتحادیه و عدم تشکیل جلسات هیئتمدیره طی نزدیک به سه سال گذشته، آمار دقیقی از تعداد مجوزها نداریم. البته آقای کلاهدوزان اشاره کردند که حدود ۳۰۰ مجوز صادر شده است. اگر اتحادیه منحل شود، طبق قانون، اتحادیه به یک اتحادیه استانی تبدیل خواهد شد یا بهطور موقت بهصورت سرپرستی اداره میشود. در هر صورت این تغییرات برای کسبوکارهای آنلاین بهویژه در حوزه طلا یک عقبگرد و ضرر به حساب میآید. دولت، بهویژه وزارت صمت وقت باید پاسخگو باشد که چرا چنین وضعیتی پیش آمد و چرا این اتفاقات تا این حد بر روند فعالیت اتحادیه و کسبوکارها تأثیر منفی گذاشته است.
کسبوکارها باید تحت نظارت وزارت صمت فعالیت کنند
با توجه به اینکه در حال حاضر متولی طلافروشیهای آنلاین اتحادیه کسبوکارهای مجازی عنوان شد؛ آقای حمیدی از دیدگاه شما بهعنوان صنف و نماینده بخش خصوصی، نظر شما درباره قانونگذاری در این زمینه چیست؟ چه کسی باید متولی این حوزه باشد؟
دانیال حمیدی، مدیرعامل بازر
توضیحات آقای کلاهدوزان کاملاً با مبنای قانونی تطابق دارد و کسبوکارها براساس همین اصول در حال فعالیت هستند. به نظرم این مبنا درست است. اصولاً کسبوکارها باید تحت نظارت وزارت صمت فعالیت کنند و وزارت صمت نیز با داشتن اتحادیههای تخصصی در حوزههای مختلف، مسئولیت نظارت و مدیریت این کسبوکارها را بر عهده دارد. این اتحادیهها وظیفه دارند بر عملکرد کسبوکارها نظارت کرده، به شکایات رسیدگی و از روند صحیح فعالیتها اطمینان حاصل کنند. به نظر من وظیفه اصلی وزارت صمت همراه با کمک اتحادیهها بهروزرسانی قوانین و مقررات موجود در حوزههای مختلف است. باید به این نکته توجه داشت که سرعت پیشرفت فناوری در جهان به قدری بالاست که در دورههای زمانی کوتاه، تحولات جدیدی رخ میدهد اگر حاکمیت نتواند خود را با این تحولات هماهنگ کند قطعاً شاهد مشکلات و پیامدهایی خواهیم بود که در نهایت تمامی اعضای جامعه از آن آسیب میبینند. در نهایت این آسیبها به مردم منتقل خواهد شد. به نظر من دولت باید پیشرو باشد و تلاش کند با سرعت بیشتری خود را با تحولات جدید همگام کند. این شامل بازبینی و بهروزرسانی قوانین، بررسی مباحث جدید و ایجاد چهارچوبهای مناسب برای توسعه این بخش است. نظارت صرفاً به معنای محدود کردن نیست؛ در بسیاری از مواقع، نظارت و قانونگذاری صحیح میتواند موجب رشد و شکوفایی یک حوزه شود. این میتواند یک تحول مثبت و بزرگ در آینده باشد. در چند ماه گذشته شاهد همکاری خوب وزارت صمت با بخش خصوصی بودهایم. با این حال لازم است سرعت این روند افزایش یابد تا نتایج ملموستری حاصل شود. دیگر بخشها نیز باید در این مسیر همکاری کنند. به جای اینکه با مصاحبههای تند و غیرمنطقی و مباحثی که بعضاً باعث دلسردی میشود شرایط را دشوارتر کنند باید از این زحمات حمایت و به توسعه این حوزه کمک کنند.
حکمرانی بستر مناسب فعالیت طلافروشیهای آنلاین را فراهم کند
آقای عسگرخانی دیدگاه شما چیست؟
عبدالرضا عسگرخانی، مدیرعامل داریک
دو نکته مهم وجود دارد که باید به آن توجه کرد. همانطور که آقای کلاهدوزان و دیگر عزیزان اشاره کردند، اتحادیهها باید متولی این ساختار باشند و تلاش کنند تا فضا بهصورت آنلاین گسترش یابد. این گسترش باید بهگونهای باشد که سرعت، تعامل بهتر و ارتباط نزدیکتری با مردم و بازار ایجاد شود. رشد تکنولوژی و تجارت آنلاین ضرورت نظارت بر کسبوکارها را ایجاب میکند. باید کسبوکارها طبق پروتکلهایی که برای هرکدام مشخص شده، بررسی شوند. متأسفانه این خبر که اتحادیه کسبوکارهای آنلاین با چالشهایی مواجه شده، نگرانکننده است و امیدواریم این مشکلات هرچه سریعتر حل شوند. این چالشها روی ۴۰۰ کسبوکار تأثیر گذاشته است که قطعاً این وضعیت، یک عقبگرد محسوب میشود. نکته دیگری که باید به آن اشاره کرد، این است که حکمرانی باید بسترهای لازم را برای رشد کسبوکارها فراهم کند و سپس اتحادیهها باید مجوز لازم را برای فعالیت آنها صادر کنند. برای مثال، اگر بخواهیم اتحادیهای برای کسبوکارهای آنلاین در حوزه تغذیه یا مواد غذایی راهاندازی کنیم، ابتدا حکمرانی باید بسترهای لازم را فراهم کند. این شامل ایجاد ساختارهایی در مکانهای مختلف یا فراهم کردن راهکارهای ارتباطی میان آنهاست. سپس کسبوکارهای آنلاین میتوانند در این بسترها فعالیت خود را ادامه دهند. اگر کسبوکارها بخواهند رشد کنند، ایجاد زیرساختهای لازم بر عهده حکمرانی است. مثالی میزنم: اگر حکمرانی قصد دارد گواهینامه برای رانندگان اتوبوس صادر کند، اما به اصلاح جادهها و اتوبانها توجه نکند، قطعاً کسانی که وارد این حرفه میشوند، با چالشهایی مواجه خواهند شد؛ چراکه هر کسبوکار به زیرساختهای مناسب نیاز دارد تا بتواند به درستی عمل کند و رشد کند. یکی از مهمترین بسترهایی که باید در کسبوکارهای آنلاین طلا ایجاد شود، همین زیرساختهاست. از مسئولان باید تشکر کرد که از دو یا سه سال پیش به اهمیت این موضوع پی بردند و اقداماتی انجام دادند تا کسبوکارهای آنلاین در حوزه طلا شکل بگیرند. این مسئله بسیار مهم است و بهطور مستقیم با سرمایه ملی کشور در ارتباط است، بنابراین نمیتوان ریسک آن را بهراحتی پذیرفت. خوشبختانه در این مدت، زیرساختهایی فراهم شده که کسبوکارهای آنلاین میتوانند در آن زیستبوم رشد کنند و تکامل یابند. این دو مقوله باید بهطور همزمان مورد توجه قرار گیرد: اول، ایجاد فضایی مناسب برای رشد کسبوکارهای آنلاین طلا با مجوز اتحادیه که امری ارزشمند است و باید امیدوار باشیم مشکلات اتحادیه حل شود. دوم، حکمرانی باید بسترها و زیرساختهای لازم را فراهم کند تا کسبوکارهای آنلاین در آن رشد کنند و ریسکهای موجود برای مردم کاهش یابد. امروز اگر کسبوکار آنلاینی اعلام کند که طلا میفروشد، این میتواند ریسک داشته باشد، بهویژه اگر طلای آبشده باشد. وظیفه حکمرانی این است که به این کسبوکارها در بسترهای مناسب، قدرت حرکت بدهد و از ریسکها بکاهد.
صدور 400 مجوز برای طلافروشیهای آنلاین
آقای کلاهدوزان، با توجه به اینکه سایتهایی که الان فعالیت میکنند از مراجع مختلفی مجوز دریافت کردند که عموماً یکی از مجوزها مربوط به اتحادیه کسب و کارهای مجازی است، چند مجوز در این حوزه صادر شده است؟
امین کلاهدوزان
یعنی هیچ مرجعی طبق قانون، جز جایی که درگاه ملی مشخص کرده، حق مجوزدهی ندارد. در این موضوع خاص، اتحادیه کسبوکارهای فضای مجازی مرجع مجوزدهی برای فروش آنلاین طلا و مصنوعات طلاست. این نکته حائز اهمیت است که در کشور، مجوزدهی در این زمینه تنها از طریق درگاه ملی مجوزها انجام میشود. عضویت در یک انجمن یا تشکل، بهخودیخود به معنی دریافت مجوز فعالیت نیست. بهعنوانمثال، یک شرکت ممکن است عضو چندین گروه و انجمن و تشکل باشد، اما این عضویتها به معنای مجوز فعالیت قانونی نیست. طبق قانون کشور، مرجع مجوزدهی، درگاه ملی مجوزها است. فروش آنلاین طلا در فضای مجازی تحت نظارت اتاق اصناف ایران و اتحادیه کشوری کسبوکارهای فضای مجازی قرار دارد. تکلیف این موضوع از نظر قانونی کاملاً شفاف است. بر اساس آمار موجود در مرکز توسعه تجارت الکترونیکی، تاکنون کمتر از ۴۰۰ مجوز صادر شده است. در این میان، کمتر از ۲۰۰ تراکنش تجاری در این شرکتها انجام شده و از میان این تعداد، تنها ۵۰ شرکت تراکنشهای قابلتوجهی در حوزه طلا داشتهاند.
«سندباکس» بستر موقت است
رضا الفتنسب
در ضوابطی که در آن زمان نوشته شد، به صراحت ذکر شده بود هر فردی که قصد فروش طلا دارد، باید یا طلافروش باشد یا مجوز از اتحادیه صنفی فروشندگان طلا دریافت کرده باشد یا با یکی از اعضای دارای پروانه از آن اتحادیه قرارداد رسمی امضا کند. بنابراین، این موضوع در آن زمان مدنظر قرار گرفت، اما دوباره به بحث اصلاحات برمیگردم. با توجه به اینکه اتحادیه تضعیف شده، احتمالاً دوستان این موضوع را با اتاق اصناف مطرح کردهاند، درحالیکه در دور اول اتحادیه خود متولی بود و به یاد دارم که اعضای هیئت مدیره اتحادیه طلا نیز دعوت شدند تا ضوابط تدوین شود که البته آن ضوابط خیلی کلی بودند.
اگر امروز اتاق اصناف ایران ضوابط را تدوین کند، نگران میشوم؛ چراکه ممکن است مواردی که برای کسبوکارهای آنلاین حیاتی است، برای اتاق اصناف ناشناخته باشد. البته نمیگویم آنها نمیخواهند این موارد را لحاظ کنند، ولی این رویکرد از نظر من اتفاق خوشایندی نیست. باید همانطور که پیش از این، در اتحادیه با حضور ذینفعان (یعنی کسبوکارهای فعال در این حوزه) ضوابط تدوین شد، این بار هم بهروزرسانیها از همان نقطه شروع شود. به شخصه اعتقاد دارم ورود مستقیم دولت، بهویژه در حوزه کسبوکارهای طلا، میتواند چالشهای اساسی ایجاد کند؛ البته آقای کلاهدوزان زحمات زیادی کشیدهاند و با توجه به حساسیت موضوع، وارد عمل شدهاند. در کل، امیدوارم این روند تغییر کند. البته موضوع «سندباکس» مطرح شد. سندباکس ابزار بدی نیست، اما بیشتر یک بستر موقت است. این موضوع باید به صنف مربوطه برگردد. متولی صنف، خود اتحادیهها و اصنافند. اگر بخواهیم این روند را به سمت آزمونهای دولتی سوق دهیم، که کسبوکارهای آنلاین باید از این آزمونها عبور کنند، ابتدا ممکن است مشکلی نداشته باشد اما در درازمدت میتواند به مشکلاتی منجر شود. به این معنا که یک بازار خاص برای آنلاینها ایجاد خواهد شد که برای فروش آنلاین باید این آزمونها را پشت سر بگذارند، درحالیکه فروشگاههای فیزیکی نیازی به آنها نخواهند داشت. این تفاوت ممکن است منجر به مشکلاتی در رقابت شود، همانطور که در بسیاری از صنوف دیگر هم چنین اتفاقی افتاده است. برای مثال، در صنعت پوشاک شما میتوانید لباسها را روی مانکن در فروشگاههای فیزیکی قرار دهید و مشکلی ایجاد نشود اما در فضای مجازی نمیتوانید همین کار را انجام دهید و باید محدودیتهای زیادی را رعایت کنید. مایلم در ادامه بحث به سمت موضوع سندباکس و تحولات اخیر پیش برویم و از تجربیات آقای کلاهدوزان و مجموعه داریک استفاده کنیم. همچنین، برای من سؤال است که چرا صرفاً مجموعه داریک در این سندباکس قرار گرفته است، درحالیکه قرار بود سندباکس یک محیط موقت باشد. پرسش این است که این روند تا کجا ادامه خواهد یافت؟ چه زمانی قرار است این سندباکس بسته شود و قوانین مشخصی برای آن تدوین شود؟ امیدوارم که این مباحث نیز در جلسه مورد بررسی قرار گیرد.
در اتحادیه کسبوکارهای مجازی چه خبر است؟
رضا الفتنسب
به عنوان نایب رئیس اتحادیه کسبوکارهای مجازی باید اعلام کنم که ما هیچگونه اطلاعی از اصلاح قوانین صدور مجوزهای کسب و کارهای مجازی نداریم. احتمالاً گروهی محدود که اکنون به آن شک دارم، این مسائل را تنظیم کردهاند. باید این موضوع بررسی شود که چه کسانی این نوشتهها را تهیه کردهاند، چراکه من به عنوان عضو هیئت مدیره از آن مطلع نبودهام. نکته اساسی اینجاست که ابتدا باید این موضوع به طور دقیق بررسی شود و امیدوارم که این اتفاق بیفتد. اتاق اصناف باید پیگیری کند که چه کسانی ابتکار اصلاح این مسئله را آغاز کردهاند. احساس من این است که در آنجا اتفاق خوبی نیفتاده است؛ در غیر این صورت دلیلی ندارد که این موضوع به صورت مخفیانه پیش برود. ما به عنوان اعضای هیئت مدیره باید از آن مطلع میشدیم. در سایر حوزهها هم خدا میداند که چه اتفاقاتی در جلسات پشت درهای بسته افتاده و چه مسائلی تصویب شده است. امیدوارم روزی این جعبه سیاه باز شود.
چرا فقط بانک کارگشایی؟
آقای الفتنسب به اتاق اصناف اشاره کردید. اخیراً فروش آنلاین طلا بدون تحویل فیزیکی جرم عنوان شد. با این وجود تکلیف قانونی طلافروشیهایی که به صورت آنلاین معامله میکنند، چیست؟
رضا الفتنسب
در حال حاضر، ضوابطی که در سال ۱۳۹۹ تصویب شدهاند، ملاک عملاند. در آن سال، در سندباکس تلاش میکردیم که گواهی سپرده از یک بانک اخذ کنیم. به یاد دارم که در آن زمان هم پیگیریهایی انجام میدادیم، اما در آن مقطع، هیچیک از بخشهای نظام بانکی و اداری کشور حساسیتی نسبت به این موضوع نداشتند. اگر بخواهیم به صورت قانونی صحبت کنیم، باید بگوییم که ملاک، همان ضوابط سال ۱۳۹۹ است. در جایی که لازم باشد، تأکید میکنم که فرد باید طلای خود را تحویل بگیرد. اینکه ذخیره طلای پلتفرمها در سندباکس باشد، خوب است، اما کافی نیست. سؤال اینجاست که چرا فقط بانک کارگشایی؟ چرا باید ۸۰ درصد از ذخایر طلا در این بانک باشد؟ عیار طلا باید بهطور دقیق مشخص شده و باید سازوکاری برای این موضوع تعریف شود. چرا این فرایند در جای دیگری نباشد؟ هزینههای بانک کارگشایی بسیار سنگین است، در حالی که روشهای دیگری هم وجود دارند. علاوه بر این، ذینفعان دیگری هم در این موضوع دخیلند که باید از آنها هم دعوت به عمل آید. من شخصاً از مرکز توسعه پرسیدم و آنها اعلام کردند که هیچگونه صحبتی با ما نداشتهاند. مدلهایی مانند «زربد» را میتوان به عنوان یک مثال خوب مطرح کرد. سایر ذینفعان باید حضور داشته باشند. این ایرادی که اشاره کردم، مربوط به آقای کلاهدوزان نیست؛ بلکه مربوط به صنف، اتحادیه و اتاق اصناف است که در این زمینه باید اقدام میکرده و نباید از مسئولیتهای خود شانه خالی میکردند. با توجه به نگرانیها و حساسیتهای موجود، دولت وارد این موضوع شده است که اقدامی مثبت است، اما انتظار داریم که بهطور شفاف به ما گفته شود تا کجا قرار است این فرایند ادامه یابد و چه اتفاقاتی در آینده رخ خواهد داد.
چرا سندباکس؟
نکته دیگر بحث سندباکس است. اخیراً صحبتهایی درباره انبار هوشمند طلا میشنیدیم. مشخصاً اسم شرکت داریک در این میان خیلی مطرح میشد. هم از آقای عسگرخانی و هم از آقای کلاهدوزان میخواهم در این باره توضیح دهید که چرا فقط داریک و اینکه کلاً سندباکس چیست؟ از دید مخاطبی که از این فضا مطلع نیست، سندباکس چیست؟ و چرا فقط داریک آنجاست؟
امین کلاهدوزان: موضوع سندباکس اخیراً با مسئله نظارت که در حال انجام هستیم، اشتباه گرفته شده است، درحالیکه هیچ ارتباطی میان این دو وجود ندارد. سندباکس در دنیا یک نهاد نوآور است و در حوزههایی به کار میرود که تنظیمگری دولت و حکمرانی هنوز به سرعت فناوری نرسیده است. به عبارتی، وقتی سرعت تحولات فناوری از سرعت تنظیمگری دولت پیشی میگیرد، دولت برای جبران این عقبماندگی، نهادهای موقتی با شرایط آزمایشی ایجاد میکند تا بتواند اثربخشی ضوابط و مفید بودن آن برای کسبوکارها را در محیطی کنترلشده آزمایش کند. اگر این آزمایشها موفقیتآمیز بود، میتوان آنها را به قوانین و مقررات تعمیم داد. بهاینترتیب، بهجای اینکه دولت به طور فوری مقررات جدیدی وضع کند و سپس آن را لغو کند، ابتدا در یک فضای کوچک و آزمایشگاهی با نظارت ویژه امتحان میکند و پس از ارزیابی مثبت، این تجربه را به کل اکوسیستم تعمیم میدهد. این مکانیسم در حوزههایی استفاده میشود که هنوز مقررات خاصی برای آنها تعریف نشده است.
بهعنوانمثال، در کشور ما هنوز برای حوزههایی مانند «توکنهای طلا»، «رمزارزها» یا «صرافیها» مقررات روشنی وجود ندارد. یا مثلاً اجاره طلا در فضای مجازی، اعتباردهی بر اساس طلا و سرمایهگذاریهای تولیدی مبتنیبر طلا، همچنان پیشبینی نشدهاند. در این حوزهها، اگر شرکتی مدل کسبوکار نوآورانهای داشته باشد و بخواهد از روشهای جدیدی استفاده کند که هنوز در ضوابط سال ۱۳۹۹ وجود ندارد، میتواند این پیشنهادها را در قالب سندباکس مطرح کند. سندباکس یک مکانیسم آزمایشی است که در آن مدلهای نوآورانه کسبوکارها بررسی میشود. این بررسیها معمولاً بین ۶ الی ۱۸ ماه طول میکشد. بیشتر از ۱۸ ماه برای یک دوره سندباکس نخواهیم داشت و کمتر از ۶ ماه نیز امکانپذیر نیست. اولین شرکتی که وارد سندباکس شد، شرکت داریک بود. مجوز فعالیت در سندباکس این شرکت در تیرماه امسال به طور رسمی ابلاغ شد و در مردادماه، موافقتنامه عقد شد. در حال حاضر، علاوه بر شرکت داریک، ۴ شرکت دیگر نیز در سندباکس پذیرفته شدهاند و برای امضای موافقتنامه در حال مذاکره هستند. فرایند سندباکس «مورد محور» است، به این معنی که شرکتها باید متقاضی باشند و دلایل خود را برای اعمال متفاوت تنظیمگری (از ضوابط موجود) ارائه دهند. این درخواستها بررسی میشود و اگر تصویب شد، شرکت میتواند فعالیت خود را آغاز کند؛ بنابراین، فرایند سندباکس مبتنی بر پیشنهادهای خود شرکتهاست. شرکت داریک، اولین شرکتی بود که از سوی وزارت اقتصاد، پرونده آن برای بررسی به سندباکس وزارت صمت ارجاع زده شد. وزارت اقتصاد باتوجه به موضوع، تشخیص داد که این طرح باید به وزارت صمت ارجاع شود. طرحهای بعدی، مانند حوزه «ملک» و سایر حوزهها، در حال بررسیاند. موضوع سندباکس تنها به حوزه طلا محدود نمیشود. این مکانیسم در حوزههای مختلف کسبوکارهای فضای مجازی نیز استفاده میشود. علت ایجاد سندباکس این است که دولت از نظر فناوری ممکن است از کسبوکارها عقبتر باشد و این مکانیسم به دولت کمک میکند تا سریعتر خود را به این تحولات برساند. این فرایند در یک محیط آزمایشگاهی انجام میشود و اثرات آن بهصورت محدود و کنترلشده روی اکوسیستم تأثیرگذار است. مکانیسم سندباکس مبتنی بر تقاضای شرکتها است. به این معنا که یک شرکت باید درخواست کند تا فرایند سندباکس برای آن فعال شود. علاوه بر شرکت داریک، چهار شرکت دیگر نیز در حال حاضر در این فرایند فعالند و درخواستها به ترتیب نوبت ثبتنام در وزارت اقتصاد بررسی میشوند.
طلای مردم در کجا نگهداری میشود؟
رضا الفتنسب
اگر شرکتی بخواهد خارج از سندباکس کار کند، شرایط آن چگونه خواهد بود؟
امین کلاهدوزان
فعلاً مقررات قبلی معتبرند و فعالیت در چهارچوب آنها امکانپذیر است. نظارتهایی که اشاره کردید، به طور دقیق مطرح شدهاند. از نظر قانونی، مبنای نظارتها ضوابط سال ۱۳۹۹ است تا زمانی که این ضوابط اصلاح شوند. در حال حاضر، کمیته نظارتی که در مرکز توسعه تجارت الکترونیکی تشکیل شده است، بهعنوان کمیته هماهنگی عمل میکند و هدف آن، تولیگری دولت نیست. این کمیته شامل نمایندگانی از اتحادیهها، نظام صنفی، پلیس و دادستانی است؛ بهطورکلی، نظارت در اختیار نهادهایی است که به طور قانونی مسئول نظارت هستند. در حال حاضر، تمامی تصمیمات بر اساس ضوابط سال ۱۳۹۹ اتخاذ میشود. بهعنوانمثال، اگر گفته میشود که باید کالای خود را تحویل دهید، این به دلیل آن است که ضوابط سال ۱۳۹۹ چنین الزاماتی را تعیین کرده است. یا اگر گفته میشود که خالیفروشی ممنوع است، باز هم بر اساس همین ضوابط است که فروش امانی و آتی در آن ممنوع اعلام شدهاند. یکی دیگر از مواردی که در ضوابط سال ۱۳۹۹ آمده، الزام به احراز موجودی طلا است. طبق این ضوابط، طلا باید خریداری و سپس فروخته شود و موجودی آن باید در محل صنف قابل رؤیت باشد. بااینحال، صنف پیشنهاد داده است که به دلیل محدودیتهای فضا، نمیتوان تمامی موجودیها را در محل نگهداری کرد. به همین دلیل، پیشنهاد شد که طلاها در خزانههای امن مانند بانکها نگهداری شوند. این خزانهها محدودیتی ندارند و اکنون بانکهایی مانند بانک کارآفرین، بانک صادرات و بانک کارگشایی که بهعنوان بانک تخصصی شناخته میشود، آمادگی خود را برای همکاری اعلام کردهاند. در این زمینه، هیچ انحصار و محدودیتی وجود ندارد.
240 آزمون دادیم تا مجوز رسمی بگیریم!
آقای عسگرخانی بهعنوان فعال بخش خصوصی و مالک پلتفرم چه مسیری را برای دریافت مجوز طی کردید؟
عبدالرضا عسگرخانی
مایلم درباره شرکت داریک توضیح دهم، زیرا احساس میکنم به این دلیل که یک طرح خلاقانه و نوآورانه را در کشور ارائه دادهایم، تحتفشار قرار گرفتهایم. در بسیاری از حوزهها، وقتی کسی کار خلاقانهای انجام میدهد، به جای اینکه دیگران تلاش کنند خط خود را بلند کنند، سعی میکنند این خط را کوتاه کنند. شرکت داریک سال ۱۳۸۹ تأسیس شد. ما از حوزه فناوری و مخابرات وارد این عرصه شدیم. شخصاً در زمینه مخابرات سیستم تحصیلات عالی دارم و از سال ۱۳۸۶ وارد حوزه طلا و سنگهای قیمتی شدهام، بنابراین تصمیم من برای ورود به این حوزه در سال ۱۳۹۹ یا ۱۴۰۲ نبود. در این مدت، تقریباً در تمامی اکوسیستم طلا و سنگهای قیمتی حضور داشتیم و هم مدرک فنی و حرفهای را کسب کردهایم و هم در کارگاههای مختلف مشغول به کار شدهایم. در سالهای ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ با چالشی جدی مواجه شدیم. در کسبوکارمان دیدیم که مردم تمایل دارند پولشان را به کالای سرمایهای تبدیل کنند. کالای سرمایهای که من به آنها پیشنهاد میدادم، طلا بود. برای تحقیق در این زمینه سراغ نمونههای جهانی رفتم، زیرا معمولاً نباید چرخ را از نو اختراع کنیم. متوجه شدم در کشورهای مختلف دنیا چه اقداماتی در این زمینه انجام میشود. برای مثال در کشورهای اروپایی با تورم کم و در کشورهایی مانند ما- که براساس تورم تجارت میکنند- مردم تمایل دارند روی کالای سرمایهای مانند طلا سرمایهگذاری کنند. در سال ۱۴۰۰، با همکارانم در داریک که شرکت را با نام «داریک طلای درخشان» تأسیس کرده بودیم، ساختاری جدید برای اکوسیستم طلا طراحی کردیم. البته به این معنا نبود که بخواهیم کل اکوسیستم طلا را در اختیار بگیریم. متوجه شدیم اگر کسبوکارهای آنلاین بخواهند طلا بفروشند برای حفظ امنیت کالا و معاملات به انبار هوشمند نیاز دارند. این مشابه شرایط نانواییهاست که برای تأمین آرد خود به سولههای آرد مراجعه میکنند. نه سوله آرد انحصاری است و نه نانواییها مجبورند از یک سوله خاص آرد تهیه کنند. من معتقدم روزی چندین انبار هوشمند در کشور ایجاد خواهد شد و هریک میتواند بسترهای مختلفی را فراهم کند. بهعنوان مثال یکی مانند داریک میتواند در بانک کارگشایی باشد و دیگری در بانک صادرات. وجود انبار هوشمند برای اقتصاد کشور ضروری است. در طرحی که در سالهای ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ به وزارت اقتصاد و دارایی پیشنهاد دادم، تأکید کردم اگر صنف میخواهد مجوزی صادر کند باید مجوز خود را بهدرستی بدهد و نظارت و امنیت کالای مردم نیز مورد توجه قرار گیرد. صنفها باید بستری مناسب داشته باشند و مسئولان باید ساختارهای لازم را برای شکلگیری این اکوسیستم فراهم کنند. بهعنوان مثال صنف نانواییها مجوز خود را برای تأسیس نانوایی صادر میکند، اما برای تهیه آرد باید مکانی مناسب وجود داشته باشد. در حوزه طلا، اگر کسبوکارهای آنلاین بخواهند زیورآلات بفروشند، باید ضوابط مشخصی وجود داشته باشد تا امنیت حفظ شود. ما در سال ۱۴۰۱ طرح انبار هوشمند را پیشنهاد دادیم و گفتیم این کسبوکار باید درکنار دیگر کسبوکارها در اکوسیستم حضور داشته باشد. همچنین بحث انتقال طلا و ترنسفر بسیار مهم است. اتحادیه باید به کسبوکارهایی که پروتکلهای مشخص و استاندارد دارند، اجازه دهد طلا را منتقل کنند. بهعنوان مثال همانطور که آقای کلاهدوزان اشاره کردند، بحث اعتبار و ضمانت در این فرایند میتواند مطرح شود. درنهایت اگر شرکتی مانند داریک پیشقدم شود، ممکن است با مشکلات زیادی مواجه شود و تحت ضوابط شدید قرار گیرد. من دوست دارم تمام دوستانی که مجوز دارند، وارد سندباکس شوند. شرایط سندباکس بسیار خوب است، اما زمانی که وارد آن میشوید، متوجه میشوید چقدر محدودیتها و ضوابط سختگیرانهای وجود دارد. این درست است، چون فضای جدید است که هیچوقت وجود نداشته و حالا میخواهیم این فضا را آزمایش کنیم. در این فرایند بهعنوان موش آزمایشگاهی آزمایش شدیم و ۲۴۰ مورد مختلف تعریف شد که باید از آنها اجتناب میکردیم. با این حال من استقبال کردم، چون هدف نهایی این است که درنهایت یک مجوز رسمی از اتحادیه دریافت کنیم. برای من مهم است که داریک هیچگونه انحصاری ایجاد نکرده است. تنها مشکلی که داریک داشت این بود که اولینبار این پیشنهاد را مطرح کرد. ای کاش شرکت دیگری این پیشنهاد را قبل از ما میداد و ما از منافع آن استفاده میکردیم.
امین کلاهدوزان
اگر شرکت دیگری هم جای شما نشسته بود، اوضاع فرقی نمیکرد.
رضا الفتنسب
این اتفاق برای اسنپ و دیجیکالا هم افتاده است.
امین کلاهدوزان
احسنت!
عبدالرضا عسگرخانی
این برداشت اشتباهی است. من بارها این جمله را شنیدهام که چرا داریک؟ چون ما موضوع را مطرح کردیم، این تصور پیش آمده است.
رضا الفتنسب
این موضوع باید روشن شود.
عبدالرضا عسگرخانی
وقتی با دوستان صحبت میکنیم، موضوع روشن میشود. وقتی میگوییم مجوز آنلاین داریم، طلایی که شب میفروشید، کجاست؟ اتحادیه گفت بستر این کار را ندارم، اما داریک گفت این بستر را فراهم میکنیم.
رضا الفتنسب
اگر همهچیز از طریق بانک کارگشایی انجام میشد، شاید از نظر امنیتی بهتر بود.
عبدالرضا عسگرخانی
این امکانپذیر نیست. بانکهای مختلف درحال تلاش برای فراهم کردن زیرساختها هستند. دو بانک با من تماس گرفتند تا بستر انبار هوشمند را برای آنها پیادهسازی کنم.
رضا الفتنسب
آیا صرافها میتوانند وارد این عرصه شوند؟
عبدالرضا عسگرخانی
بله، میتوانند.
امین کلاهدوزان
انحصاری کردن هر چیزی اشتباه است.
رضا الفتنسب
شاید بشود صرافها را هم وارد کرد و آزمایشی شروع کرد.
امین کلاهدوزان
نکته این است که باید یکی پیشقدم شود. یکی باید جرئت کند و وارد این زمینه شود.
عبدالرضا عسگرخانی
یکی از دوستان گفت مشکل شما این بود که مثل گالیله گفتید زمین گرد است و به همین خاطر محاکمه و تمسخر و اذیت شدید.
رضا الفتنسب
این یک درصد مثل اسنپ و دیگر شرکتها نبود.
عبدالرضا عسگرخانی
درست است.
رضا الفتنسب
هنوز نرفتهاند جلوی مجلس و بگویند داریک آمریکایی است!
عبدالرضا عسگرخانی
این گفته شده است! چندینبار گفتهاند شما سهامدار فلان بانک هستید.
رضا الفتنسب
اگر هم چنین چیزی باشد، اشکالی ندارد.
درخواست معافیت مالیاتی از سوی طلافروشیهای آنلاین!
آقای حمیدی، فکر میکنم شرکت بازر در سندباکس نیست، درست است؟ در اینباره توضیح میدهید؟
دانیال حمیدی
چندین سال در حوزه طلا فعالیت داشتم و پس از آن وارد حوزه دانشگاهی شدم. در این مدت، ایده ایجاد پلتفرمی برای خرید طلا بهصورت آنلاین به ذهنم رسید تا مردم بتوانند بهراحتی طلا خریداری کنند و از کاهش ارزش پول خود نگرانی نداشته باشند، چون از قبل در این حوزه فعال بودم، از من خواسته شد به تیم فنی کمک و در ساخت این پلتفرم آنلاین مشارکت کنم. درنهایت در سال 98 پلتفرم «بازر» را راهاندازی کردیم. در ابتدا فضای این کسبوکار بکر و تقاضای مردم زیاد بود. پس از یک تبلیغ کوتاه، متوجه شدیم حجم بالایی از کاربران به پلتفرم هجوم میآورند. اینجا بود که به این نتیجه رسیدیم برای ذخیرهسازی طلا نیاز به یک نهاد معتبر داریم. اگر همینطور پیشمیرفتیم به 300 یا 400 کیلو طلا میرسیدیم و این امر مشکلاتی ازجمله مسائل امنیتی بهوجود میآورد. به همین دلیل از تبلیغات بیشتر جلوگیری کردیم و تصمیم گرفتیم با همان تعداد کاربران فعلی به فعالیت خود ادامه دهیم تا زیرساختهای لازم را فراهم کنیم. از آبانماه 98 مذاکرات خود را با بانکها آغاز کردیم تا مسئولیت ذخیرهسازی و تأیید طلا را برعهده بگیرند. سؤالات کاربران عمدتاً در مورد ضمانتهای ما بود. آنها میپرسیدند طلای خریداریشده کجاست و چه تضمینی برای ذخیرهسازی آن وجود دارد. در فضای آنلاین، امکان ارائه رسید یا تضمین معتبر وجود ندارد و چنین ساختاری در کشور ما وجود ندارد، بنابراین تصمیم گرفتیم طلا در بانک ذخیره شود و بانک گواهی صادر کند که طلا تحت مالکیت آنهاست. مذاکرات با بانکهای دولتی و خصوصی آغاز شد و درنهایت به ضوابطی رسیدیم که از سوی نهادهای ذیربط ابلاغ شد. براساس این ضوابط، لازم بود اصل طلا تحویل داده شود. ضوابط سال 99 ابلاغ شد، در حالی که ما از سال 98 شروع به فعالیت کرده بودیم. از آن زمان تاکنون، ما به همین روال ادامه دادهایم و تاکنون توانستهایم 94 درصد از طلای خریداریشده توسط مردم را به آنها بازگردانیم. درواقع یا کاربران پول خود را دریافت کردهاند یا طلای اصل را از ما گرفتهاند. در مواردی، برخی کاربران به دلایل مختلف ازجمله عدم اعتماد به امنیت خانه یا مشکل در دسترسی به طلا، نمیخواهند طلا را تحویل بگیرند. برای حل این مشکل تصمیم گرفتیم طلا را در بانکها ذخیره کنیم و کاربران میتوانند آن را در بانک قرار دهند. این فرایند از آبانماه 98 آغاز شد و در حالی که بانکها هنوز آمادگی لازم را نداشتند، به مذاکره با بانکها ادامه دادیم. متأسفانه سیستم بانکی کشور به طور سنتی بر امور مانند فیشهای بانکی و دریافت کارمزد از انتقال وجه متمرکز است و نتوانسته از ساختارهای جدید مانند نیوبانکها بهرهبرداری کند. نیوبانکها- که بهطورکلی ساختارهای جدید بانکیاند- قادرند بهصورت آنلاین و با هزینههای کمتری خدمات مالی ارائه دهند. پیشبینی میکنم پنجسال آینده، بانکهای سنتی ممکن است بهطور کامل از بازار خارج شوند و تنها بانکهای آنلاین و نیوبانکها باقی بمانند. برخی بانکها اکنون بهسمت آنلاین شدن و کاهش شعب حرکت کردهاند تا هزینههای خود را کاهش دهند. مردم اکنون متوجه شدهاند نگه داشتن پول در حساب بانکی سودآور نیست؛ چراکه تورم واقعی بیشتر از سود بانکی است. به همین دلیل ترجیح میدهند در طلا، خودرو یا مسکن سرمایهگذاری کنند. طلا به دلیل ارزشگذاری جهانی و همراستایی با نرخ دلار، بهعنوان دارایی امن دربرابر تورم شناخته میشود. مباحث جدیدی ازجمله نیوبانکها درحال شکلگیری است که به مردم امکان میدهد سرمایهگذاریهای جدیدی مانند خرید طلا از طریق بانکها یا بورس داشته باشند. وزارت صنعت، معدن و تجارت درحال بررسی این نوع کسبوکارهاست و این موضوع بهروزرسانی میشود. اخیراً ابلاغیهای به ما ارسال شد که بیان میکرد ضوابط قبلی کافی نیست و از ما خواسته شد اصلاحیههایمان را ارائه دهیم. در این زمینه، برخی دوستان بهصورت شخصی اصلاحاتی پیشنهاد کردهاند و ما نیز در جلساتی با وزارت صمت و اتاق اصناف شرکت کردهایم. یکی از دغدغههای اصلی من این است که انحصار در هر حوزهای میتواند زیانآور باشد. باید بانکها و نهادهای مختلف در این زمینه مشارکت کنند و حتی بیمهها و صرافیها نیز باید به این اکوسیستم وارد شوند. نکته مهم این است باید شرایطی فراهم شود که منافع مردم اولویت داشته باشد و از نظر شفافیت، نگرانیهایی که مردم در رابطه با سرمایهگذاری دارند، برطرف شود. این مسئله باعث میشود هم مردم، هم کسبوکارها و هم دولت سود کنند. در دنیا سیستمهایی وجود دارند که در آن، دولت از کسبوکارهای شفاف حمایت میکند و در عوض، مالیات و دیگر الزامات قانونی را تسهیل میکند. در این راستا من طی نامهای به آقای کلاهدوزان اشاره کردم که باید معافیتهای مالیاتی برای کسبوکارهایی مانند ما در نظر گرفته شود. این معافیتها به ما کمک میکند شفافیت بیشتری ایجاد کنیم و در عین حال، به فعالیت در این زمینه دلگرم باشیم.
انبار هوشمند طلا؛ پایانی بر خالیفروشی
آقای کلاهدوزان، نکته دیگری که درباره انبار هوشمند طلا وجود دارد، این است که کمتر به آن پرداختهایم. با مدیران برخی پلتفرمها صحبت میکنیم و اینطور برداشت میشود که برخی از آنها چندان تمایلی ندارند موجودی طلای خود را نشان دهند. بحث خالیفروشی مطرح میشود. چه تمهیداتی برای این موضوع اندیشیده شده است؟
امین کلاهدوزان
در مرکز توسعه تجارت الکترونیک، معتقدیم رشد بازار بدون در نظر گرفتن تأمین منافع ذینفعان غیرممکن است. شاید در شرایطی کسبوکاری بهصورت مقطعی کسب سود کند، اما بازار رشد مداوم و پایدار نخواهد داشت. مثالی از این موضوع، اتفاقی است که در سکه ثامن یا کوروش کمپانی افتاد. چرا این اتفاق افتاد؟ یک شرکت یا فرد با سوءاستفاده باعث شد اعتماد مردم از کل اتمسفر سلب شود. کسبوکارها و اکوسیستم فضای مجازی مجبور شدند سالها تاوان اشتباه آن شرکت را بدهند. کمااینکه در طلا نیز این اتفاق افتاد و هنوز سایه آن بر این کسبوکارها سنگینی میکند.
عبدالرضا عسگرخانی
کوروش کمپانی کسبوکار دیگری بود، ولی ما جواب آن را میدهیم.
امین کلاهدوزان
این نکته بسیار مهم است که حکمرانی در برخی موارد از ابزارهای تنظیمگری و ظرفیت اتحادیهها استفاده میکند و در موارد دیگر از ظرفیت خودتنظیمی بهره میبرد. اگر حکمرانی مجموعه ظرفیتهای تنظیمگری خود را به کار نگیرد، نتیجه آن چیزی شبیه به نوشدارو پس از مرگ سهراب خواهد بود؛ یعنی اکوسیستم بازار ممکن است ده یا پنج سال عقب بماند. متأسفانه چنین مسائلی رخ داده است. بنابراین، نگاه من در مرکز توسعه تجارت الکترونیک این است که این بازار (طلا) پتانسیل بالایی دارد و مردم نیاز آن را در کشور بهوضوح احساس میکنند. دسترسی به بازار فیزیکی طلا اکنون برای بسیاری از افراد دشوار است. برای مثال، شخصی که میخواهد نیم گرم طلا خریداری کند، ممکن است نتواند آن را به قیمت مناسب پیدا کند و یا در صورتی که بخواهد طلا را به فروش برساند، با مشکل روبهرو شود. قطعاً نیاز به ایجاد یک بازار آنلاین برای خرید و فروش طلا وجود دارد، اما چرا این نیاز تا کنون به درستی پاسخ داده نشده است؟ بهطور عمده، مشکل در عدم اعتماد است. اگر بتوانیم این اعتماد را با در نظر گرفتن منافع تمامی ذینفعان، بهویژه مصرفکنندگان، ایجاد کنیم، بازار طلا آنچنان رشد خواهد کرد که کسبوکارها نیز از این رشد بهرهمند شوند. یکی از مهمترین ابتکارات در این راستا، راهاندازی «انبار هوشمند» بوده است. این اقدام بهویژه برای حل مشکل «خالیفروشی» در بازار طلا طراحی شده است. «خالیفروشی» به معنای فروش کالایی است که موجود نیست. این خطر در بازار طلا بسیار بیشتر از سایر بازارها است. در حالت خوشبینانه، فروشنده ممکن است با حسن نیت، طلا را در آینده تهیه کند؛ اما در حالت بدبینانه، این روش تبدیل به یک مدل پانزی میشود که در آن، فروشنده با پول مردم بازی کرده و در نهایت هیچ کالایی تحویل نمیدهد. برای جلوگیری از این ریسک، پیشنهاد ما ایجاد «انبار هوشمند» بود. در این سیستم، فیزیک طلا توسط یک نهاد ثالث مورد تأیید ذخیره میشود، نه اینکه فروشنده به تنهایی ادعا کند کالا را موجود دارد. این نهاد میتواند یک بانک، بیمه یا حتی صرافی باشد، اما مهم این است که یک نهاد امن و معتبر برای این کار انتخاب شود. با این روش، دیگر خطرات ناشی از خالیفروشی کاهش مییابد و اعتماد مردم به بازار آنلاین طلا بیشتر میشود.
عبدالرضا عسگرخانی
به نمایندگی از مردم باشد.
امین کلاهدوزان
دقیقاً. دولت به نمایندگی از مردم بگوید من به شما اعتبار میدهم و شما امنیت وجود این طلا را حفظ کنید. این باید در آینده نهاد صنفی شود. صنف میتواند تشکیل دهد و بگوید این انبار هوشمند است. مثل بقیه صنوف.
عبدالرضا عسگرخانی
مثل بقیه صنوف که سوله آرد، یخچال و... زدند.
مکانیسم فعالیت انبار هوشمند
امین کلاهدوزان
مرحله بعدی در سیستم انبارداری طلا به این معناست که وقتی یک گرم طلا به فرد تحویل داده میشود، از آنجا که یک کیلو طلا معادل هزار گرم است، پس از تحویل یک گرم، ۹۹۹ گرم دیگر قابلفروش خواهد بود. در این فرایند، نهاد انبار هوشمند مسئول انجام تغییرات در موجودی طلا باید این کار را بهصورت آنلاین و در لحظه انجام دهد. بدین ترتیب، اگر مردم بخواهند از موجودی طلا مطمئن شوند، میتوانند از نهاد ثالث هوشمند استعلام بگیرند و تأیید کنند که آیا طلای خریداریشده در سیستم موجود است یا خیر. درصورتیکه این نهاد تأیید کند، مردم میتوانند با خیال راحت خرید خود را انجام دهند. فلسفه ایجاد «انبار هوشمند» طلا همین است؛ یعنی یک نهاد ثالث که مسئول نگهداری فیزیکی طلا و انجام انبارداری آنلاین آن است. این نهاد همچنین تضمین میدهد که در صورت عدم تحویل طلا توسط کسبوکار، کالا در انبار هوشمند موجود است و مشتری میتواند آن را از این نهاد تحویل بگیرد. این سه وظیفه، اساس عملکرد انبار هوشمند را تشکیل میدهد. این مکانیسم جدید در قالب سندباکس آزمایش شده و هماکنون بهعنوان پیشنهاد برای تمامی فروشندگان طلا در نظر گرفته میشود. در حال حاضر، از این سه مورد، یکی بهعنوان الزام قانونی در نظر گرفته شده که در سال ۱۳۹۹ نیز به آن پرداخته شد، درحالیکه دو مورد دیگر در قالب پیشنهادهای اصلاحی مطرح هستند. بهعبارتدیگر، در حال حاضر هیچ کسبوکار آنلاین فعال در حوزه طلا نمیتواند بدون احراز هویت طلا در بانک، فعالیت کند.
طلاهایی که تحویل فیزیکی نشدند در بانک موجود هستند
امین کلاهدوزان
ما بهازای آنچه به مردم فروخته شده و تحویل داده نشده است. آن میزانی که یک کسبوکار طلا فروخته و تحویل نداده، در بانک موجود است. بله. بهتدریج این شرایط ایجاد میشود؛ ولی ما مطمئن میشویم که یک پله جلو رفتهایم. خیال مردم جمع میشود که طلایی که خریدند موجودی و معادل آن وجود دارد. اینطور نیست که یک فرد به مردم بگوید من طلای شما را تحویل نمیدهم یا ندارم که تحویل بدهم یا ورشکست شدهام. این موضوع باعث افزایش اعتماد مردم میشود. شکلگیری اعتماد مردمی نسبت به طلافروشیهای آنلاین بهمرور زمان منجر به توسعه این کسبوکارها خواهد شد.
مشاهده موجودی طلا برای کاربران
یک ابهامی که برخی پلتفرمها مطرح میکنند این است که مشاهده موجودی طلای پلتفرم توسط رقبا ممکن است رقابت را در بازار دچار مشکل کند. آقای کلاهدوزان، آیا این موضوع را قبول دارید؟
امین کلاهدوزان
خیر، مشتری فقط میتواند از وجود موجودی طلای خود در بانک اطمینان حاصل کند.
اصل رقابت هم زیر پا گذاشته نمیشود؟
امین کلاهدوزان
اصلاً. نهاد بیطرف نهادی است که صاحب کسبوکار نباشد و اینچنین نیست. به بیان بهتر، هیچیک از این شرکتهای طلافروشی آنلاین نمیتوانند انبار هوشمند داشته باشند.
دانیال حمیدی
داریک مدعی این است که انبار هوشمند طلا ایجاد کرده است. خود او هم جزو کسب و کار است.
عبدالرضا عسگرخانی
سوءتفاهم شده است. داریک این طرح را پیشنهاد داد و توانست بانک کارگشایی را انبار هوشمند کند. ما وظیفه خود را برای حکمرانی انجام دادیم.
امین کلاهدوزان
طرح داریک این بود که فروش آنلاین طلا بر مبنای انبار هوشمند باشد.
دانیال حمیدی
پس خود داریک ذینفع نیست.
عبدالرضا عسگرخانی
خیر.
رضا الفتنسب
این روشن است. در مصاحبهها اینطور برداشت میشد که انبار هوشمند دارند.
عبدالرضا عسگرخانی
در مصاحبههای خود این را بیان کردیم که داریک برای اولین بار یکی از بانکهای ایران را انبار هوشمند کرده است.
رضا الفتنسب
حتماً به نوعی بیان کردید که افراد بد برداشت کردهاند.
بانک، متولّی انبار هوشمند است
عبدالرضا عسگرخانی
وقتی شما نکتهای را از من میشنوید، ممکن است یک تحلیلی روی آن کنید. نکته مهم و ارزشمند همین بود که آقای کلاهدوزان بیان کردند. ما خواستیم دغدغه کسبوکارهای آنلاین را برطرف کنیم. دو سال پیش پیشنهادی برای رشد کسبوکارهای آنلاین دادیم. این زیرساخت را درست کردیم و چون زیرساخت را درست کردیم، پیش بانکهای مختلف رفتیم. من نزد هر کسی میروم و این طرح انبار هوشمند را ارائه میدهم، برای آنها بسیار ایده جذابی است، چون کسبوکارهای آنلاین را از یک دغدغه مهمی نجات داده است. یکی از دغدغههای فروشنده این است. دغدغه دیگر من این است که مردم به هر دلیلی طلا را از کسبوکار آنلاین نمیگیرند. طلا دست من است و من هم مقید به امانتداری به این گونه نیستم و با طلا کار میکنم. یک تا یک و نیم درصد سود میگیرد، در حالی که این سود برای مردم است. انبار هوشمند را برای بانک پیادهسازی کردیم و الان بانک متولّی است. درباره بانک کارگشایی اشاره کردید، همه بانکهای ایران این پتانسیل را دارند، ولی بانک کارگشایی زیرساخت را در ۵۲ نقطه کشور دارد. زیرساخت دارد یعنی شعبه نیست که بگوییم در آن پول میدهد، بلکه زیرساخت نگهداری طلا دارد. من استقبال میکنم که بانکهای دیگر این زیرساخت را درست کنند و اگر خواستند این انبار را میدهیم که کسبوکارها با آنها ببندند و اگر نخواستند با شرکت دیگری کار کنند.
تکلیف عیارسنجی طلا چه میشود؟
رضا الفتنسب
این انبار هوشمند اتفاق خوبی است. برای درست بودن عیار طلا چه راهکاری اندیشیدهاید؟
عبدالرضا عسگرخانی
این هم یکی از دغدغههای ماست. یکسری شرکت باید حضور داشته باشند تا این اکوسیستم شکل بگیرد. باید شرکتی باشد که عیار طلا را برای کسبوکار تأیید کند. این اکوسیستم بهتدریج شکل میگیرد. بانک کارگشایی نهادی است که برای بانک مرکزی عیارسنجی میکند؛ به بیان بهتر طلاهایی که قرار است تحویل بدهند را عیارسنجی میکند.
رضا الفتنسب
فقط عیار مهم است؟
عبدالرضا عسگرخانی
دغدغه انبار هوشمند این است که کسبوکار آنلاین خالیفروشی نکند. بر این اساس، اگر کسبوکار آنلاین را در انبار هوشمند بیاوریم خیلی به نفع آنهاست چون هم حکمرانی اعتماد میکند و هم مردم.
دانیال حمیدی
قرار نیست چیزی که صدها سال در این کشور فعال است را تغییر دهیم. اگر این کار را انجام دهیم در فرمتی میرویم که میخواهیم چرخ را اختراع کنیم. یک ساختاری وجود دارد برای تأیید عیار طلایی که در کشور در حال چرخش است. حجم طلایی که در کشور در حال چرخش است، بالای 20 تن در طول روز است. همه این طلاها صحتسنجی میشوند. یکسری مراکز هستند که این مراکز این کار را دارند که نمونهای از طلا میگیرند و با مکانیسمی که مورد تأیید است آزمایش میکنند و میزان خلوص این طلا را تعیین میکنند. در دهه 80 اتفاقی که میافتاد این بود که میتوانستم طلا را در خانه خود ذوب کنم و در یک مرکز آزمایشگاهی ببرم و بگویم عیارسنجی کنید. عیارسنجی میکرد و کدی به من میدادند که با ماژیک روی آن مینوشتند و من این کد را در بازار میبردم و خرج میکردم. اعتباری بین طلافروشها بود و این طلا چرخش داشت. بهتدریج این طلای آبشده در دست مردم چرخش کرد بهخاطر اینکه تورم افزایشی بود. اتحادیه طلا متولّی شد و گفتند کدی که با ماژیک مینویسید ممکن است پاک شود، کد را حک کنید. هنوز هم میتوانستند طلا در خانه خود ذوب کنند. بعد صحتسنجی کنند. بعد گفتند خود شخصی که کد میزند باید ذوب کند. یعنی شما نمیتوانید در خانه ذوب کنید. این روند در طی 30-20 سال رشد کرده است. بعداً سامانهای درست کردند که میتوانید بهصورت آنلاین استعلام بگیرید. از سال 88 طلاهایی که ذوبشده در آن سامانه وجود دارد و میتوانید استعلام بگیرید. این اکوسیستم شکل گرفته است و الان رشد میکند. نواقصی اگر وجود دارد میتوانید اصلاح کنید. وظیفهای که بانک دارد این است که طلایی که نگهداری میشود را صحتسنجی کند. دو مکانیسم برای این وجود دارد؛ طلا را از سامانه مبادلات طلا بخرم و نیازمند این است که کسبوکار من به اندازهای رشد کند که آنجا کیلوکیلو بخرم که در آنجا صحتسنجی شده و در بانک قرار دهند یعنی پلمب و تأیید شده است. مورد دیگر اینکه از بازار میگیرم. صحتسنجی میشود و الان دستگاههای پیشرفته آمده است که به اندازه پرینتر کامپیوتر است. طلا را زیر آن قرار میدهید و در عرض 30 ثانیه اعلام میکند که عیار این طلا چیست. بانک کارگشایی متولی این موضوع است و 50 شعبه هم دارد و این دستگاه گران نیست. میتوانند تهیه کنند و در شعب خود قرار دهند و صحتسنجی خود را از این طریق انجام دهند.
عبدالرضا عسگرخانی
این دستگاه قابلیت دارد که تقلب هم در آن بشود.
دانیال حمیدی
از لحاظ ساختار عملیاتی میتوانید از چند نقطه از طلا استعلام را بگیرید. اگر بخواهند تقلب کنند به هر حال در یک حالتی این مشخص میشود.
عبدالرضا عسگرخانی
ضخامت شمش تقریباً یک میلیمتر است.
کاهش ریسک خرید طلای تقلّبی با خرید از فروشنده دارای مجوز
امین کلاهدوزان
در سالهای گذشته، این اکوسیستم مسیری را طی کرده است که مبنای آن اعتماد و اعتبار افراد، تشکلهای صنفی و استانداردهای ملی بوده است. این اصول و قواعد همواره وجود داشتهاند. در حوزه آنلاین هدف ما تغییر کلیه فرایندها نیست، بلکه تمرکز اصلی ما بر کسبوکارهای آنلاین است. برای اطمینان از صحت عیار طلا یکی از ضوابط سال ۱۳۹۹ این است که طلای خریداریشده باید حتماً از یک شخص دارای مجوز از اتحادیه طلافروشان و بهصورت رسمی خریداری شود. این اقدام به اعتبار هزاران ساله صنف طلا در کشور کمک میکند و ریسک خرید طلای تقلّبی را به حداقل میرساند. البته این ریسک به طور کامل صفر نمیشود، اما میتوان آن را کاهش داد. فناوری نیز میتواند در این زمینه کمک کند. مهمترین بخش در زمان تحویل طلا به مصرفکنندگان است که باید به سراغ کالاهای استاندارد برویم؛ یعنی پلاکهای طلای استاندارد که توسط چند شرکت معتبر تولید میشوند. باز هم در اینجا فناوری نقشی اساسی ایفا میکند تا اعتماد مردم جلب شود و اطمینان حاصل شود که عیار طلا صحیح است.
رضا الفت نسب
در لجستیک در سالهای گذشته هم مشکل داشتیم یعنی از همان زمان با آقای جهرمی و زارعپور به عنوان متولّیان پست صحبت کردم و این موضوع حل نشد.
عبدالرضا عسگرخانی
اکوسیستم جای کار دارد.
جمعبندی
ممنون از توضیحات همه حاضران در این میزگرد. لطفاً بهطور خلاصه یک جمعبندی داشته باشید.
امین کلاهدوزان
از شما بابت برگزاری این جلسه تشکر میکنم. همچنین بسیار امیدوارم همانطور که در سایر حوزههای تجارت الکترونیکی شاهد رشد چشمگیر و چندبرابری بودیم و تعداد شرکتهای فعال ما از ۹۰ هزار به 270 هزار شرکت رسمی رسید، در حوزه طلا نیز شاهد چنین رشدی باشیم. رشد کسبوکارها و اقبال مردم به این حوزه باعث شده که شرکتها وارد مرحله سرمایهگذاری شوند. حوزه خریدوفروش طلای آنلاین در کشور ظرفیت بسیار بالایی دارد که هم به نفع مردم، هم کسبوکارها و هم دولت خواهد بود. امیدوارم با همکاری و هماهنگی هم گامهای مؤثری در این مسیر برداریم. کلید موفقیت این همکاری مفاهمه و تعامل بین فعالان این اکوسیستم است. جلساتی همچون این فرصت خوبی برای شناسایی چالشها و رفع برداشتهای اشتباه ایجاد میکند. اصلیترین و مهمترین وظیفه ما ایجاد یک اتحادیه قوی و فعال است که با کمک کسبوکارهای آنلاین بتواند مسئولیتهای خود را بهتر از گذشته انجام دهد. امیدوارم بهزودی شاهد بازگشت اتحادیه به دوران طلایی خود باشیم.
رضا الفتنسب
از برگزاری این نشست تشکر میکنم. همانطور که اشاره شد، امیدواریم اتحادیه کسبوکارهای مجازی هر چه سریعتر احیا شود. از اینکه آقای کلاهدوزان اعلام کردند دولت در این بخش به دنبال تصدیگری نیست و در محیط آزمایشی به کسبوکارهایی که قوانین برای آنها شفاف نیست، رسیدگی میشود، خوشحال شدم. این اتفاق خوبی است اگر عملیاتی شود و بهتدریج موارد به این بخش منتقل شود تا این موضوع از حیطه صنف خارج نشود. این مشکل سالها در حوزه آفلاین وجود داشت، جایی که یک اصل کلی حکمفرما بود. هر چقدر طلا امروز میفروشید، همین مقدار را تا آخر شب باید خریداری کنید. این چالشها خوشبختانه با تلاشهای دوستان و ایجاد تدابیر امنیتی قابلتوجه برای مردم، کمتر شده است. امیدوارم شاهد راهاندازی سریع اتحادیه باشیم تا بتواند به اکوسیستم کسبوکارهای آنلاین در حوزه طلا کمک کند.
دانیال حمیدی
جا دارد از این تریبون استفاده کنم و دغدغه آقای الفتنسب را مجدداً تکرار کنم. از عزیزانی که مجوز در اتحادیه کسبوکارهای مجازی دارند، خواهش میکنم در انتخابات شرکت کنند تا حدنصاب رعایت شود و اتحادیه بتواند بهطور قانونی، صحیح و مشروع فعالیتهای خود را از سر بگیرد. این اتحادیه در تلاش است تا کمیسیونهای تخصصی در حوزههای مختلف مانند طلا، موبایل و... شکل دهد. این اتحادیه باید بزرگتر شود تا بتواند ساختار مناسبی پیدا کند و به حمایت و تنظیمگری بپردازد. از همه عزیزانی که مجوز دارند خواهش دارم در این انتخابات شرکت کنند تا اتحادیه بتواند به اهداف خود دست یابد. در پایان از آقای کلاهدوزان تشکر میکنم که با تلاشهای خود این کار خیر را آغاز کردند. کاری که در سالهای گذشته نتوانستیم به نتیجه برسانیم، ایشان با نفوذ کلام و پشتکار خود ظرف مدت کوتاهی پیش بردند و امیدوارم در چند ماه آینده شاهد عملیاتی شدن آن باشیم. ما نیز تمامقد از این روند حمایت خواهیم کرد.
عبدالرضا عسگرخانی
من نیز از گزارش نخست که روزنامه «فرهیختگان» منتشر کرد و از برگزاری این نشست که دغدغههای فضای کسبوکار آنلاین را بررسی میکند، تشکر میکنم. بهعنوان مدیرعامل داریک، خوشحالم که توانستیم طرحی را در فضای اداری ایجاد کنیم که امنیت بیشتری برای کسبوکارهای آنلاین و مردم فراهم آورد. امیدوارم طرح «انبار هوشمند» در اتحادیه بهدرستی شکل بگیرد و همه کسبوکارهای آنلاین ملزم به استفاده از آن شوند تا مردم دغدغه کمتری در این زمینه داشته باشند.