«همزمان با برگزاری نمایشگاه بینالمللی کتاب شارجه، این امارت مبلغ 4.5 میلیون درهم (حدود ۸۵ میلیارد تومان) را برای خرید کتابهای موجود در این نمایشگاه به کتابخانههای عمومی و دولتی شارجه اختصاص داد. کتابخانههای شارجه با دریافت این بودجه میتوانند کتابهای بهروز عربی و خارجی را از نمایشگاه تهیه کنند و با مجموعه بهتری به جمعیت بیش از یکمیلیون نفری این امارت خدمت دهند.»
همین چند خط برای توجه کشورهای همسایه به کتاب کافی است، البته اگر قرار بر گزارش نوشتن درخصوص توجه به کتاب در این کشورها بود، حتماً گزارهها و مصادیق بیشتر میشد. اما این توجه کشور همسایه را گفتم تا به اوضاع کتاب در کشور خودمان برسیم.
سرپا شدن یک معاونت!
زمانی که سیدعباس صالحی بهعنوان وزیر ارشاد از مجلس رأی اعتماد گرفت، یادداشتی نوشتم و در آن با تشریح وضعیت موجود همه بخشهای وزارت ارشاد، کتاب را ویژه دانستیم و گفتیم: «صالحی با کتاب بیگانه نیست و شاید همین بیگانه نبودن بتواند کمک کند این حوزه سامان بگیرد. باید بگوییم تنها نقطه پررنگ حوزه کتاب در این سهسال، راه انداختن دوباره کارخانههای کاغذ برای تولید کاغذ داخلی بود. گرانی کتاب، تولیدات ضعیف در حوزه کودک و نوجوان با وجود اقبال زیاد مخاطب، قاچاق کتابهای پرفروش، آمارسازیها در حوزه نشر و بسیاری از مشکلات دیگر که این حوزه را تحتتأثیر قرار داده و تقریباً راه نجاتی برای آنها در این سهسال پیدا نشد. میتوان گفت کتاب با استناد به اینکه گران است از سبد خانوادهها تقریباً حذفشده و باید برنامهریزی قوی وجود داشته باشد تا این حوزه زیرساختی وزارت فرهنگ و ارشاد دوباره جان بگیرد.»
بازگشت به عقب
از این حرفها پنجماهی گذشته و هنوز تکلیف مهمترین معاونت وزارت ارشاد مشخص نیست. صالحی، عبدالحسین کلانتری را بهعنوان معاون انتخاب کرد اما بعد از دوماه کلانتری با عنوان دلایل شخصی از این سمت استعفا داد و فعلا این معاونت با سرپرست اداره میشود.
محسن جوادی که پیش از این در دولت دوازدهم، معاون فرهنگی وزارت ارشاد بود، دوباره بهعنوان سرپرست در این جایگاه قرار گرفت. مطمئناً اگر قرار باشد دوباره پاشنه معاونت فرهنگی بر همان قرار سال 1396 بچرخد که جوادی معاون فرهنگی بود، نباید انتظار تحولی خاص را داشته باشیم. کتاب اوضاع و احوال خوبی ندارد و با نشستن پای درددل اهالی این حوزه میتوان متوجه شد که چرا باید برنامهریزی جدی در این حوزه داشت.
با حوزههای دیگر نیز همین هستید؟
اگر حوزههای دیگر، هنری یا سینمایی این شرایط را داشتند، حتماً صدای همه رسانهها و اهالی آن حوزه بلند بود که توجه به سینما و بخشهای هنری وجود ندارد، اما انگار شرایط کتاب برای هیچکس مهم نیست! کمتر از چند ماه دیگر تا نمایشگاه کتاب وقت باقی است. اما هنوز مشخص نیست معاون فرهنگی چه کسی خواهد بود.
جوادی ماندگار نیست
براساس اطلاعاتی که به «فرهیختگان» رسیده است، صالحی قصد ندارد که جوادی را در این پست نگه دارد و تصمیم دارد نیروی تازهنفس برای معاونت فرهنگی انتخاب کند، اما حتماً فرصت زیادی برای این انتخاب ندارد. خانه کتاب و ادبیات ایران که بهعنوان یکی از مؤسسههای مهم معاونت فرهنگی فعالیت میکند، تکلیف مدیرش هنوز مشخص نیست. مؤسسهای که بار اصلی حوزه کتاب را به دوش دارد اما همچنان بلاتکلیف است. در حالی که قرار بود بعد از هفته کتاب، مدیر این مؤسسه مشخص و کار خود را شروع کند.
گرانی کتاب
اگر بخواهیم نظام مسائل حوزه فرهنگ را لیست کنیم، حتماً لیست بلندبالایی میشود اما بگذارید مهمترینها را بگوییم شاید مسئولان وزارت فرهنگ توجهی داشتند و تکلیف این حوزه را روشن کردند.
کتاب گران است، همین سه کلمه را امسال در نمایشگاه کتاب بسیار از مردم شنیدیم. البته اگر بخواهیم با باقی موارد گرانی مقایسه کنیم حتماً کتاب جزء گرانترینها نخواهد بود اما اولین مورد است که با گفتن کلمه گرانی از سبد خانواده حذف خواهد شد. افزایش قیمت کتاب همیشه یکی از دغدغههای جدی سالهای اخیر در بحث افزایش سرانه مطالعه و کتاب و کتابخوانی بوده است. در 6 ماهه نخست امسال درمجموع ۹۲۶,۳۱۳,۰۰۰ صفحه کتاب به قیمت ۶,۵۶۲,۷۳۳,۲۸۲,۶۰۰ تومان منتشر شده، یعنی بهطور متوسط قیمت هر صفحه کتاب ۸۲۸ تومان بوده است. در 6 ماهه نخست سال گذشته درمجموع ۸,۴۰۰,۳۵۶,۰۰۰ صفحه کتاب به قیمت ۵,۰۱۸,۵۹۴,۲۴۸,۰۰۰ تومان منتشر شده بود، یعنی متوسط قیمت هر صفحه کتاب ۵۹۷ تومان بوده است. بنابراین قیمت هر صفحه کتاب ۲۳۱ تومان معادل 39 درصد افزایش یافته است. بخشی از گرانی، همانطور که گفتیم به قیمت کاغذ برمیگردد و بخشی هم به مدیریت در این حوزه که قیمت بهگونهای نباشد که کتاب از سبد فرهنگی خانوادهها حذف شود.
فکری بهحال شمارگان کنید!
تعداد شمارگان هم یکی دیگر از شاخصهای مهم برای کتابخوان قلمداد کردن مردم یک سرزمین محسوب میشود؛ موضوعی که در کشور ما در این سالها همه از کم شدن آن نگرانند. رسیدن تیراژ کتابها از سههزار به 100 یا 200 نسخه یکی از موارد مهمی است که نباید از کنارش بهراحتی گذشت. در سهسال گذشته، بسیار شنیدم که تعداد کتابهای منتشرشده (در یکسال) رشد داشته و از سالهای قبل پیشی گرفته اما طبیعتاً مهمتر از تعداد کتابها کیفیت آنها و شمارگان است که توجهی به آن نمیشود.
جوایز ادبی در هالهای از ابهام
تنها حکم سیدعباس صالحی در حوزه جوایز ادبی، حکمی است که برای جایزه جلال آلاحمد زده است. جشنواره شعر فجر برخلاف دیگر جوایز فجر امسال هنوز بلاتکلیف است و مشحص نیست چطور قرار است برگزار شود. البته فراخوان این جشنواره منتشر شده اما هنوز دبیر و اعضای آن مشخص نیستند، از طرف دیگر جایزه کتاب سال نیز همچنان دبیر علمی ندارد! سال گذشته محمدمهدی اسماعیلی وزیر سابق ارشاد در مهرماه دبیران این جایزه را مشخص کرد.
کتاب را ببینید
اهالی نشر باسابقهای که از سیدعباس صالحی در دولتهای یازدهم و دوازدهم دیده بودند، به حضورش در دولت امید داشتند. مخصوصا وقتی در هفته کتاب و دیدار با اهالی نشر این طور اوضاع این حوزه را روایت کرد: «مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، باید به اقدامات خود بهعنوان تسهیلگر نگاه کنند؛ چراکه ما تسهیلگریم و مسیر را در مجموعه نشر پیشمیبریم ، فضای اهل قلم فضای سختی است و بخش قابلتوجهی از آن ارتزاق میکنند.» وضعیت فعلی حوزه نشر کار را بهجایی رسانده که دیگر گفتن از مشکلات این حوزه تبدیل به کلیشه شده و در همین مدت تغییر دولت بارها از این حوزه و مشکلاتی که گریبانگیر آن است، گفتیم اما باید دید این اراده در وزارت ارشاد دولت چهاردهم چقدر جدی است که این مشکلات را ببینند و بهگفته وزیر ارشاد نقش تسهیلگری در این حوزه داشته باشند.














