ندا اظهری، مترجم: حوزههای فضایی با ایجاد برنامهها و بازارهای جدید دستخوش تغییراتی شده، بهعنوانمثال دنیا شاهد افزایش نیاز به فناوریهای فضایی برای نظارت و مقابله با تغییرات آبوهوایی است. همزمان سرمایهگذاریهای عمدهای در فناوری فضایی با هدف حفاظت از جوامع و زیرساختهای حیاتی درحال انجام است، اما سرمایهگذاریها در دفاع فضایی بهدلیل خطر گسترش درگیریها روی زمین نسبت به فضاست. بازیگران دولتی و خصوصی هر دو درحالتوسعه و سرمایهگذاری روی استراتژیهای پیشرفته برای دفاع از داراییهای فضایی خودند، زیرا تهدیدهای سایبری برای سیستمها و شبکههای ماهوارهای رایجتر میشود. علاوه بر جنبههای امنیتی، صنعت فضایی نیز با چالشهای مهمی با زبالههای فضایی و تنظیم تعداد روزافزون ماهوارهها در مدار مواجه است. حوزه فضایی با آیندهای پویا با حوزههای جدید استفاده و بازارهای رو به رشد روبهرو است. افزایش سرمایهگذاری در فناوری فضایی برای محافظت از جوامع و مقابله با تغییرات آبوهوایی، فضا را برای امنیت و پایداری محوری میکند. درعینحال تجاریسازی و افزایش ماهوارهها نیاز فزایندهای به مدیریت مؤثر دادهها و مدیریت زبالههای فضایی ایجاد میکند. کشورهای مختلف، برنامههای تازهای برای رونق حوزه فضایی در دستورکار قرار دادهاند که یکی از مهمترین آنها آمریکاست که با روی کار آمدن دونالد ترامپ، شک و شبههها نسبت به شکل دوباره دادن به ناسا قوت گرفته است.
زنگ تغییر در ناسای 66 ساله
به گزارش newsweek، از بدو ظهور آمریکا تا سال 2026، دونالد ترامپ، رئیسجمهور منتخب آمریکا طی دوسال آینده طی چند رویداد مهم از کانون توجه جهانی برخوردار خواهد بود، اما طبق برنامهریزیهایی که کرده، ترامپ قرار است دومین رئیسجمهور تاریخ باشد که با کره ماه تماس تلفنی برقرار میکند. در سپتامبر 2026، برنامه «آرتمیس» ناسا قرار است انسان را برای اولینبار بعد از سال 1972 به ماه بازگرداند. اگر این پروژه موفقیتآمیز باشد، نتیجه سالها تلاش علمی، تعهد و نبوغ خواهد بود. کارشناسان به newsweek عنوان کردهاند که با وجود این تا آن زمان، نقش ناسا ممکن است تغییر کرده باشد. بازگشت ترامپ از احتمال تغییرات بزرگ در این آژانس 66 ساله خبر میدهد، ازجمله مشارکت عمیقتر با بخش خصوصی، فشار بهسمت اکتشاف مریخ و تمرکز مجدد برای رقابت با رقیب اصلی آمریکا در زمین و فضا یعنی چین خبر میدهد. درکنار ترامپ، ایلان ماسک، کارآفرین میلیاردری که با شرکت فضایی خود SpaceX، چهره اکتشافات فضایی مدرن لقبگرفته، قرار دارد. مدیریت ماسک در SpaceX صنعت فضایی را تغییر داده و نشان میدهد شرکتهای خصوصی میتوانند راهحلهای نوآورانه و مقرونبهصرفهتری را سریعتر از برنامههای دولتی ارائه دهند. با وجود این، مشارکت بالقوه او در شکلدهی سیاست فدرال فضایی، نهتنها تضاد منافع احتمالی، بلکه پرسشهایی را در مورد اولویتها، بودجه و نفوذ ماسک در ناسا مطرح میکند که با چالشهای زیرساختی و بودجهای درگیر شده است.
نگرانیهای بودجهای ناسا
در نخستین دوره ریاستجمهوری ترامپ دستاوردهای قابلتوجهی در سیاستهای فضایی بهدست آمد که یکی از آنها راهاندازی برنامه آرتمیس در سال 2017 برای بازگرداندن انسان به کره ماه بود که ابتکاری کلیدی بهشمار میرود. ترامپ همچنین نیروی فضایی آمریکا را تأسیس کرد که نخستین شاخه نظامی جدید از سال 1947 بود و آن را یکی از افتخارآفرینترین دستاوردهای خود در دوران ریاستجمهوریاش خواند. بسیاری از موفقیتهای دولت ترامپ در سیاست فضایی در دوره نخست براساس سیاستی روشن برای تقویت صنعت فضایی آمریکا بود. برای این منظور شورای ملی فضایی سیاستی را اتخاذ کرد که بر ایجاد فرصتهایی برای رقابتیتر کردن صنعت فضایی آمریکا متمرکز بود. ناسا در سالهای آینده به تمام حمایتهایی نیاز خواهد داشت که میتواند داشته باشد. گزارشی که از سوی آکادمی ملی علوم، مهندسی و پزشکی آمریکا در ماه اکتبر پیرامون ناسا منتشر شد، مسائل متعددی را چون زیرساختهای قدیمی، فشارها برای اولویتبندی اهداف کوتاهمدت و شیوههای مدیریت ناکارآمد در آژانس مدنظر قرار داده بود. بهروزرسانی زیرساختهای قدیمی زمانی انجام میشود که تلاش آژانس برای تأمین بودجه دشوارتر شده باشد. سال گذشته، کنگره آمریکا پس از سالها رشد، بودجه ناسا را تا 2 درصد کاهش داد. آژانس فضایی مدتهاست با بودجههای محدودشده کار میکند و پروژههای بلندپروازانهای را با منافع محدود انجام میدهد. دور دوم ریاستجمهوری ترامپ ممکن است نظارتهای بیشتری بر هزینههای ناسا بههمراه داشته باشد و با تأکید ایلان ماسک بر کارایی و کاهش هزینهها احتمالاً بر تصمیمات بودجهای تأثیر میگذارد.
برنامههای پرتابی ناسا تا دو سال آینده
ایلان ماسک متعهد شده دوهزار میلیارد دلار ذخایر بهدستآمده از بودجه فدرال را شناسایی کند که او تضمین کرده پول مالیاتدهندهها به شیوهای مناسب هزینه میشود. ناسا در حال حاضر برای مأموریتهای مختلف خود در تنگنای مالی نسبی قرار دارد، درحالیکه این احتمال داده میشود ماسک ایدههایی را در مورد مدیریت ارائه دهد و ادعاهای او مبنیبر کاهش شدید بودجه برای آژانسی که پرواز فضایی انسان و علم و منافع عمومی را متعادل میکند، نوید خوبی ندارد. فرصتی بزرگ برای صرفهجویی در هزینهها و یک تضاد در منافع برای ماسک، در سیستم پرهزینه پرتاب فضایی ناسا (SLS)، سنگ بنای برنامه آرتمیس نهفته است. SLS که در سال 2022 با مأموریت بدونسرنشین «آرتمیس1» به کره ماه آغاز شد، یک موشک یکبارمصرف است که فقط هر دوسال یکبار میتواند پرتاب شود و هزینه هربار پرتاب آن حدود چهارمیلیارد و 100 میلیون دلار تمام میشود. در مقابل، SpaceX در تلاش است تا هزینه یکبار پرتاب «استارشیپ» را به کمتر از 10 میلیون دلار کاهش دهد. SLS برای پرتاب فضاپیمای سرنشیندار «اوریون» به کره ماه تا سال 2026 طراحی شده اما کپسول حامل خدمه «اوریون» با سپر حرارتی خود با مشکلاتی روبهرو شده است که بررسیهای اخیر حکایت دارد ایمنی خدمه در این فضاپیما مورد تهدید است. این بدان معناست که SLS و نوع ساخت برنامه آرتمیس احتمالاً تحتنظارت دقیق کنگره قرار خواهند گرفت، درحالیکه کاخ سفید میتواند توسعه SLS را بهنفع موشک قابلاستفاده مجدد «استارشیپ» برای برنامه «آرتمیس» متوقف کند و کارشناسان از دولت آینده میخواهند برنامههای فعلی فضایی را حفظ کند. سخنگوی ناسا معتقد است ناسا یک آژانس دوحزبی است. در هفتهها و ماههای آینده، برای اطمینان از واگذاری تدریجی آژانس به دولت ترامپ در 20 ژانویه 2025، اقداماتی در دست است. در این بازه زمانی آژانس برای پیشبرد رویکرد اکتشاف ماه در مقایسه با مریخ، اکتشافات علمی جدید و نوآوریهایی را در حوزههای هوانوردی و فناوریهای فضایی به نفع همه، در مسیر فعلی خود انجام داده است.
تنظیم SpaceX روی دور سوددهی
همکاری احتمالی ترامپ و ماسک در ناسا، هم فرصتها و هم چالشهایی را بهدنبال دارد. این همکاری درعینحال میتواند بازگشت انسان را به کره ماه و برداشتن اولین گامها روی سطح مریخ را فراهم کند و از سوی دیگر نوآوری را از طریق مشارکتهای تجاری تقویت کند. همچنین این همکاریها به حاشیه راندن مأموریتهای علمی ناسا و تمرکز نفوذ در دست نهادهای خصوصی را بهدنبال دارد. این امر میتواند ایلان ماسک را به چاقویی دولبه برای ناسا تبدیل کند. اگر ماسک در این فرایند سیاستگذاری، قدرت قابلتوجهی کسب کند، این سؤال مطرح میشود که آیا این سازمان به یک بازار فضایی اختصاص دارد یا اینکه به کنترل انحصاری بر جنبههای خاصی از فعالیتهای فضایی بازمیگردد. جان لاگزدون، بنیانگذار مؤسسه سیاست فضایی در دانشگاه جورج واشنگتن عنوان کرد: «فضا در اولین دوره ریاستجمهوری ترامپ، از یک فضای سیاستی پایدار برخوردار بود.»نقش SpaceX احتمالاً در دور دوم ریاستجمهوری ترامپ بهویژه با توقف توسعه SLS، بهطور قابلتوجهی رشد خواهد کرد. یکی از استادان روابط بینالملل در دانشگاه ایالتی سالم عنوان کرد که SpaceX و سایر شرکتهای خصوصی نشان دادهاند میتوانند راهحلهای سریعتر، ارزانتر و شاید ایمنتر ارائه دهند. ناسا پیشتر، از این شرکت خواسته فرودگرهای باری خود را برای مأموریتهای آرتمیس توسعه دهد و از این فرودگرها برای تحویل تجهیزات سنگین به کره ماه تا سال 2033 استفاده کنند. مقامات ناسا تأکید کردهاند این آژانس برای برنامه «از کره ماه تا مریخ»، داشتن دو فرودگر کاوشگر روی کره ماه با رویکردهای مختلف برای قابلیت فرود خدمه و محموله، انعطافپذیری مأموریت را فراهم میکند و درعینحال از یک روند منظم برای فرود روی کره ماه برای کشف مداوم و فراهم کردن فرصتهای علمی اطمینان میدهد.اما درحالیکه مشارکتهای دولتی و خصوصی بدونشک فرصتهای بیشتری را برای اکتشافات فضایی ایجاد میکند، نگرانیهایی وجود دارد که دولت جدید ممکن است بهاندازه کافی مقررات سختگیرانهای را برای شرکتهای فضایی خصوصی وضع نکند که همین امر میتواند انحصار احتمالی را برای شرکت ایلان ماسک بههمراه داشته باشد. برخی کارشناسان این کاهش احتمالی نظارتها را بهنفع سرعت توسعه «استارشیپ» عنوان کردهاند. میزان کاهش مقررات مربوط به استارشیپ درنهایت به جایگاه ایلان ماسک ازنظر نفوذ در کاخ سفید بستگی دارد. بهرغم حمایت از مشارکت بین ناسا و شرکتهای خصوصی، حفظ نقش ناسا در ارائه منافع آمریکا در فضا از اهمیت بالایی برخوردار است و میتواند منافع ملی را بهویژه دربرابر بازیگران دولتی مانند چین و روسیه تأمین کند. میتوان صنعت فضایی آمریکا را متصور شد که در آن ناسا و شرکتهای خصوصی با یکدیگر همزیستی داشته باشند، هر دو، علم و اکتشافات مبتنیبر بازار را پیشمیبرند.
تمرکز دولت ترامپ روی کره ماه و مریخ
ایلان ماسک در سال 2015 عنوان کرده بود که به دلیل پیشرفت کند ناسا برای دستیابی به مریخ، SpaceX را راهاندازی کرد. بنابراین، قرار بود زمانی که به کره ماه قدم میگذارند، پایگاهی وجود داشته باشد. از این رو، طبق برنامههای تنظیمشده، قرار بود انسانها را به مریخ اعزام کنند که این اتفاق هنوز رخ نداده است. به نظر میرسد چشمانداز ترامپ و ماسک برای ناسا روی اکتشاف انسان در کره ماه و سیاره سرخ متمرکز باشد. نفوذ ایلان ماسک به دولت ترامپ و ایفا کردن نقش مشاور برای رئیسجمهور جدید آمریکا، به وضوح برجستگی فضا و به ویژه اکتشافات فضایی در سیاره مریخ را افزایش میدهد. از این رو، به نظر میرسد در سالهای پیش رو، آمریکا با شکوفایی فضایی به ویژه در زمینه ورود به مریخ روبهرو خواهد شد. SpaceX که متعلق به ایلان ماسک است، در حال توسعه استارشیپ برای انتقال انسان و محموله به کره ماه و مریخ است. این بدان معناست که استارشیپ میتواند نقشی کلیدی در انتقال فضانوردان و تجهیزات به سیاره سرخ داشته باشد که منجر به تحکیم تسلط آمریکا در اکتشافات فضایی خواهد شد.منتقدان این گونه استدلال میکنند که اولویت دادن به این پروژههای جاهطلبانه میتواند خطر نادیده گرفتن سایر مأموریتهای علمی ناسا را به همراه داشته باشد. گرایش ترامپ به اکتشافات «آرتمیس»، SpaceX و مریخ میتواند نشاندهنده این باشد که دولت او، برنامههای پرواز فضایی را بر سایر حوزههای تحقیقات علمی اولویت خواهد داد. ترامپ در پستی توییتری در سال 2019 اظهار کرده بود: «ناسا با وجود تمام هزینههایی که در آن صرف میشود، نباید روی رفتن به کره ماه سرمایهگذاری کند؛ کاری که 50 سال پیش انجام شده است. بلکه این آژانس باید تمرکز خود را روی کارهای بزرگتری مانند رفتن به مریخ انجام دهد.» یکی از استادان دانشکده دولت و امور بینالملل دانشگاه «دورهام» عنوان کرده است که چنین تمرکزی بر پروازهای فضایی و مریخ میتواند به ضرر «زمین و علوم جوی در ناسا و اداره ملی اقیانوسی و جوی»(NOAA) تمام شود. تمرکز روی این حوزههای فضایی در دوران ریاستجمهوری بایدن از بین رفته بود و گمانهزنیها از بازگشت تمرکز ناسا روی آنها حکایت دارد. دفاع فضایی، اولویت دیگری در دولت ترامپ به شمار میرود و ترامپ متعهد شده است که در دور دوم ریاستجمهوری خود، با ایجاد یک گارد ملی فضایی، دفاع نظامی آمریکا را در فضا تقویت کند. این ایده که از سال 2021 از سوی قانونگذاران کنگره پیشنهاد داده شده، هنوز حمایت کافی را برای تصویب دریافت نکرده است.
رقابت تازه بین دو قدرت فضایی
سیاست فضایی ترامپ احتمالاً حول محور حفظ سلطه آمریکا در پروازهای فضایی در مواجهه با برنامه فضایی چین تعریف میشود که در سالهای اخیر به سرعت پیشرفت کرده و اکنون نسخه چینی استارشیپ را ارائه داده است. این کشور قصد دارد تا سال 2030 فضانوردانی را به کره ماه بفرستد و یک ایستگاه پژوهشی حامل خدمه را در کره ماه در همکاری با روسیه در یک دهه آینده ایجاد کند. چین همچنین جدول زمانی خود را برای بازگرداندن نمونهها از مریخ به زمین، احتمالا در اوایل سال 2031، پیش از مأموریت مشترک بازگشت نمونه مریخ ناسا و آژانس فضایی اروپا (WSR) تسریع کرده است. به نظر میرسد ترامپ به چین اجازه دهد پرچم خود را بدون چالش روی کره ماه نصب کند و کاملاً آگاه خواهد بود که اکنون رقابت بالایی از سوی چین بر سر مریخ وجود دارد. اما شواهد نشان میدهد که با روی کار آمدن ترامپ، یک رقابت فضایی جدید بین آمریکا و چین در راه است و برای ترامپ و ماسک، توسعه همکاری همافزایی بین ناسا و شرکتهای خصوصی مانند SpaceX برای پیروزی آمریکا در آن اهمیت بالایی دارد.
نقشه راه سهمرحلهای برنامه علوم فضایی چین
به جرئت میتوان گفت که چین یکی از جدیترین رقبای آمریکا در حوزههای مختلف فضایی و نیز اکتشافات فضایی است که به ویژه در سالهای اخیر و بالا گرفتن مناقشات با آمریکا، این کشور را به رقیب سرسختتری برای آمریکا تبدیل کرده است. از این رو، چینیها به منظور پشت سر گذاشتن آمریکا، برنامههای مشخص و درازمدتی را برای پیشبرد فعالیتهای فضایی خود متصور شده و پیشبینی کردهاند که قرار است در سه مرحله و با جدیت به آن دست پیدا کنند.
به گزارش stdaily، کاوش در جهان پهناور، بیوقفه در تاریخ بشر در حال پیگیری بوده است. در حال حاضر، صنعت هوافضای چین پیشرفت چشمگیری داشته است. کاربردهای فضایی پیچیدهای در ارتباطات، ناوبری و ماهوارههای سنجش از دور، توسعه اجتماعی و اقتصادی را تقویت میکنند. با پیشروی علم فضایی به مرحله توسعه نوآورانه، اولین برنامه جامع توسعه ملی میانمدت و بلندمدت علوم فضایی (2050-2024) توسط آکادمی علوم چین (CAS)، اداره ملی فضایی و آژانس فضایی سرنشیندار چین (CMSA) رونمایی شد. معاون رئیس CAS عنوان کرده است که این طرح، پایه و اساس استقرار مأموریت علمی فضایی چین و تحقیقات علمی فضایی برای دهههای آینده خواهد بود. هدف کلی از اجرای مأموریتهای ملی علوم فضایی، تقویت تحقیقات پایهای وظیفهمحور، ایجاد استخری از استعدادها در سطح بالا در حوزه علوم فضایی، و دستیابی به دستاوردهای برجسته با نفوذ بینالمللی است. با توسعه این برنامه 26ساله، انتظار میرود پیشرفتهایی در پنج حوزه جهان بینهایت، امواج فضا-زمان، نمای پانوراما از خورشید-زمین، سیارات قابل سکونت، و علوم زیستی و فیزیکی در فضا صورت گیرد. در این میان، 17 حوزه در اولویت کار محققان قرار دارد، مانند ماده تاریک و جهان بینهایت، مبدأ و تکامل جهان، و تشخیص ماده باریونی کیهانی. این برنامه یک نقشه راه سه مرحلهای را برای توسعه علوم فضایی ترسیم میکند. در مرحله نخست، از هم اکنون تا سال 2027، وظیفه اصلی عملیات ایستگاه فضایی، اجرای پروژه سرنشیندار اکتشاف ماه، فاز چهارم برنامه اکتشاف ماه و پروژه اکتشاف سیاره خواهد بود. 5 تا 8 مأموریت ماهوارهای علوم فضایی مورد تأیید قرار خواهد گرفت و دستاوردهای اصلی با تأثیر بینالمللی مهم تولید خواهند شد. در مرحله دوم این پروژه نیز، از سال 2028 تا 2035، چین عملیات ایستگاه فضایی چین را به طور مستمر ادامه خواهد داد، اکتشاف سرنشیندار ماه، و ایستگاه بینالمللی پژوهش روی کره ماه را اجرا خواهد کرد که حدود 15 پروژه ماهوارهای علوم فضایی را انجام خواهد داد و به دستاوردهای اصلی جهانی دست خواهند یافت. مرحله سوم این پروژه نیز از سال 2036 تا 2050 ادامه خواهد داشت. چین بیش از 30 وظیفه علمی فضایی را اجرا خواهد کرد و انتظار میرود حوزههای کلیدی در علوم فضایی به سطوح پیشرو در جهان برسد.
پر کردن شکافهای موجود
معاون مدیر CMSA معتقد است: «با تمرکز بر مسائل مرزی در حوزه نجوم فضایی، چین تلسکوپ فضایی را برای بررسی آسان به فضا پرتاب خواهد کرد که انتظار میرود پیشرفتهایی را در کیهانشناسی، علم کهکشانها، کهکشان راه شیری و اجرام آسمانی منظومه شمسی ایجاد کند. در حال حاضر، چین اهداف علمی را در سه حوزه اصلی برنامهریزی کرده است که شامل علم ماه، علم بر پایه ماه و اکتشاف و بهرهبرداری از منابع با 9 راستای کلیدی پوشش میدهد». در واقع، علوم فضایی، سنگ بنای فعالیتهای هوافضا به شمار میرود که دو عنصر دیگر فناوری فضایی و کاربردهای فضایی را دربرمیگیرد. این نه تنها مرزهای دانش بشری را پیش میبرد، بلکه باعث توسعه فناوریهای فضایی نیز میشود. اما پژوهشهای علوم فضایی چین هنوز در مراحل ابتدایی قرار دارد و ماهوارههای علمی فضایی در تعداد نسبتاً محدودی وجود دارند. این در حالی است که برخی از شکافها باید پر شوند تا به یک نیروگاه هوافضا تبدیل شوند. این طرح، نیروهای پژوهشی علمی داخل را هماهنگ کرده و وظایف عمده علمی فناوری را به کار میگیرد تا چین بتواند به دستاوردهای علمی بزرگ در سطح جهانی دست یابد. چین تحقیقات مشارکتی را در میان جوامع علمی جهانی تسهیل خواهد کرد و دادههای علمی را به طور گستردهتر به اشتراک میگذارد تا باعث تولید بیشتر دستاوردها شود.














