علی ملکی، خبرنگار گروه نقد روز: تجربه زیادی از زمستانهای آلوده و تعطیلی مراکز تحصیلی و اداری داریم اما هنوز نمیدانیم معیار دقیق این تعطیلیها چیست. تصمیمگیری درباره تعطیلیها گاه با تناقضاتی همراه است که برای بسیاری از مردم جای سوال دارد. روز گذشته (سهشنبه ۲۰ آذر) شاخص آلودگی هوا در تهران در ساعات ابتدایی روز حدودا ۱۶۰ و به معنی «ناسالم برای همه افراد و گروههای سنی» بود، اما خبری از تعطیلی مدارس نشد. ظهر همان روز کمیته اضطرار آلودگی هوای تهران اعلام کرد که روزهای چهارشنبه و پنجشنبه تمام مقاطع تحصیلی و ادارات دولتی تعطیل خواهند بود. این تصمیمات متناقض جای سوال دارد؛ چه تغییری در شرایط آلودگی رخ داد که سهشنبه، با وجود غلظت شدید آلایندهها، فعالیت مدارس و ادارات ادامه یافت، اما برای روزهای چهارشنبه و پنجشنبه تعطیلی اعلام شد؟
مهمترین معیار برای اعلام تعطیلی روزها به علت آلودگی هوا، سلامت شهروندان است. هرچند ممکن است نوع آلایندههای موجود در هوا متفاوت باشد، اما چه اتفاق ویژهای رخ میدهد که یک روز همه مراکز تحصیلی و اداری پایتخت فعال باشند و روز بعد کل شهر تعطیل شود؟
سالانه 7 هزار مرگ فقط در تهران
کلانشهر تهران روزهای زیادی از سال را زیر سایه سنگین آلودگی هوا میگذراند. در این میان، آمارهای هولناک از تأثیر آلودگی هوا بر سلامت عمومی، زنگ خطر جدی را به صدا درآورده است. علیرضا رئیسی، معاون وزارت بهداشت، صبح روز گذشته در نشست بررسی وضعیت آلودگی هوا اعلام کرد که تنها در تهران، «سالانه ۷ هزار مرگ» بهطور مستقیم یا غیرمستقیم به آلودگی هوا منتسب است. اگرچه این عدد ترسناک است، اما در سطح کشور نیز وضعیت به همین وخامت است. یعنی ما در ایران «سالانه حدود ۳۰ تا ۳۵» هزار نفر را بر اثر آلودگی هوا از دست میدهیم.
علاوه بر تهران، کلانشهرهای دیگر هم از این معضل رنج میبرند. آنچنان که در این نشست مطرح شد، میانگین غلظت آلایندهها در شهر اصفهان به عدد «۳۵ میکروگرم بر مترمکعب» میرسد که در مقایسه با استاندارد «۵ میکروگرم بر مترمکعب» سازمان بهداشت جهانی، رقمی «شش برابر» است. این سطح آلودگی منجر به بیش از ۲ هزار مرگ و ایجاد هزینهای معادل ۷۹۶ میلیون دلار برای این شهر شده است. علاوه بر این، حدود ۲.۵ میلیون نفر از جمعیت این شهر بهطور مستقیم در معرض اثرات مخرب این آلودگی قرار دارند.
معیارتان برای تعطیل کردن یا نکردن چیست؟
یکی از مشکلات اساسی در مدیریت آلودگی هوا، نبود معیارهای شفاف برای تصمیمگیری است. علاوه بر حفظ سلامتی مردم، کاهش تردد در سطح شهر و در ادامه کمتر شدن آلایندهها بخش دیگری از علت تعطیلی مقاطع تحصیلی و ادارات است. فارغ از اینکه این موضوع چقدر به کاهش آلودگی هوا کمک میکند، اساسا پدر و مادرهای شاغل تکلیفشان در برابر وضعیت اطلاعرسانی تعطیلی مدارس مشخص نیست. تشدید فعالیت فیکنیوزها در روزهای آلودگی هوا مصداق بارز نبود اطلاعرسانی دقیق درباره تعطیلی یا باز بودن مدارس است. به محض نزدیکشدن به این روزهای سال، برخی از کانالها در فضای مجازی حتی اسمشان را به اخبار آلودگی هوا تغییر میدهند و مدام تبلیغاتشان را با این عنوان به خورد مردم میدهند. در این حالت دو مورد میتواند به کمک والدین بیاید:
1. وجود یک پارامتر دقیق و مشخص برای تعطیل شدن یا نشدن مدارس و ادارات. اگر چنین معیاری وجود داشته باشد، والدین حتی دیگر نیازی به رصد شبانه اخبار برای اطلاع از وضعیت تعطیلی ندارند و مسئله تا حد زیادی حل میشود.
2. وجود یک مرجع اطلاعرسانی رسمی و «بهموقع». سال گذشته دانشآموزان، دانشجویان و کارمندان باید اخبار را تا لحظات پایانی شب دنبال میکردند تا تکلیف فردایشان مشخص شود. حتی در بعضی از روزها، تصمیم نهایی برای اعلام تعطیلی به صبح همان روز موکول میشد. این وضعیت در تهران و کلانشهرهایی که ترافیک و مسیرهای طولانی دارند، اصلا خوشایند نبود و نارضایتی عمومی شدیدی به دنبال داشت. این رویکردهای ضدونقیض باعث شده تا والدین، معلمان، دانشآموزان و کارمندان در برنامهریزیهای خود دچار مشکل شوند.
این تصمیمگیریهای واکنشی و لحظهای، نشاندهنده نبود زیرساختهای کافی برای مواجهه با شرایط بحرانی است. علاوهبر این، تعطیلی مدارس تنها به بخشی از جامعه محدود میشود، درحالیکه منابع اصلی آلودگی مانند خودروهای سنگین، صنایع آلاینده و نیروگاههای قدیمی همچنان فعالاند.
آموزش آنلاین یا تعطیلی به سبک جدید؟
قبل از همهگیری کرونا، آموزش مجازی بهصورت حداقلی در برخی مراکز آموزشی کشور وجود داشت، اما بلافاصله بعد از شیوع این ویروس، دستگاههای آموزشی ناچار به تقویت این فرایند شدند. بدیهی بود به دلیل تجربه ناکافی در این زمینه، مشکلات اتصالی و شبکهای برای پلتفرمهای معرفی شده برای آموزش پیش بیاید؛ اما استمرار آن در بلندمدت قابل پذیرش نبود. در نهایت با تصمیم به غیرحضوری شدن مدارس، بسیاری انتظار داشتند که آموزش آنلاین بتواند جایگزین مناسبی باشد، اما زیرساختهای موجود نشان دادند که این انتظار بیمورد است. اپلیکیشنهای معرفی شده با مشکلات متعددی از جمله قطعیهای مکرر، سرعت پایین اینترنت و عدم آشنایی کافی معلمان مواجه بودند. وضعیت به شکلی پیش رفت که برخی والدین و دانشآموزان میگفتند در عمل، آموزش آنلاین چیزی جز تعطیلی کامل نیست و درخواست برگزاری مجدد کلاسهای حضوری را داشتند.
علاوه بر این، فقدان دسترسی مناسب به اینترنت برای خانوادههای کمدرآمد باعث شده بود که دانشآموزان این خانوادهها از تحصیل عقب بمانند. این موضوع شکاف آموزشی بین طبقات اجتماعی را تشدید میکند و نشان میدهد که سیاستگذاری بدون توجه به عدالت اجتماعی نهتنها بحرانها را حل نمیکند، بلکه پیامدهای آن را عمیقتر میکند.
نکته تاریک ماجرا این است که بعد از پنج سال از شیوع کرونا و ادعای تقویت سرویسهای آموزش آنلاین، همچنان برخی از این پلتفرمها آنچنان که باید به دانشآموزان و والدین خدماتدهی نمیکنند و مدام مورد شکایت آنها هستند.
آلودگی هوا؛ کابوس خانوادهها
زندگی در هوای آلوده فقط به ریهها فشار نمیآورد؛ روان آدمها هم تحتتأثیرش قرار میگیرد. مخصوصا وقتی تعطیلیهای ناگهانی ناشی از آلودگی، کل برنامه روزمره خانوادهها را بههم میریزد، اوضاع پیچیدهتر میشود. تصور کنید یکشب اعلام میشود مدارس یا ادارات فردا تعطیل هستند. برای والدین شاغل، این یعنی تغییرات لحظهای در برنامهها؛ باید سریع تصمیم بگیرند فرزندشان کجا بماند یا چطور به محل کارشان برسند. این فشار، استرس و حتی تنش بین اعضای خانواده را زیاد میکند. حالا فکر کنید این اتفاق هر چند وقت یکبار تکرار شود. حس بیاعتمادی به تصمیمگیرندگان در چنین شرایطی بالا میرود. مردم حس میکنند زندگیشان در اختیار «دیگری» است و هیچ کنترلی روی شرایط ندارند. پژوهشهای علمی زیادی هم در این باره کار شدهاند. این پژوهشها میگویند آلودگی هوا نهتنها به بدن آسیب میزند، بلکه مغز را هم تحتتأثیر قرار میدهد.
از طرف دیگر، کودکان و نوجوانان در این شرایط بیشترین آسیب را میبینند. تعطیلیهای پیاپی مدارس نهتنها روند آموزش را مختل میکند، بلکه باعث میشود تعاملات اجتماعیشان هم کاهش یابد. نتیجه؟ انزوا، استرس و حتی افت تحصیلی. چیزی که دقیقا بعد از همهگیری کرونا شاهد آن بودیم و البته نمیتوان گفت این روند کاملا متاثر از کاهش تعاملات اجتماعی است؛ اما کمتاثیر هم نیست. در این شرایط برای والدینی که هر روز باید بین شغل و خانوادهشان انتخاب کنند، تعطیلی مدارس یا مهدکودکها به یک کابوس تبدیل میشود. از یک طرف باید در این دود و دم و ترافیک تهران و کلانشهرها سر کار بروند، از طرف دیگر نمیتوانند بچههایشان را تنها بگذارند. بهعلاوه، خانوادههایی که توانایی مالی بالایی دارند، میتوانند با روشهای مختلف تا حدودی خطرات این آلودگیها را برای خودشان کم کنند، اما خانوادههای کمدرآمد، چارهای جز رو در رو شدن با موج آلودگی را ندارند.
۶۰۰ همت هزینه ناشی از آلودگی هوا
یکی از دلایل تأخیر در تعطیلیهای گسترده، نگرانی از تأثیرات اقتصادی آن است. تعطیلی ادارات و صنایع میتواند تأثیرات کوتاهمدتی بر تولید و اقتصاد بگذارد، اما آیا هزینههای جبرانناپذیر سلامت عمومی و مرگومیر ناشی از آلودگی هوا کمتر از این تأثیرات است؟ این تناقض در تصمیمگیریها بار دیگر نشان میدهد که منافع کوتاهمدت بر سلامت و آینده جامعه ترجیح داده میشود.
بحران آلودگی هوا در تهران، بهخوبی ناکارآمدی سیاستگذاریها و نبود برنامههای جامع برای مدیریت بحران را نشان میدهد. تصمیمات متناقض و موقتی نهتنها این بحران را حل نمیکنند، بلکه اعتماد عمومی را نیز تضعیف میکنند. برای بازگشت به آسمان آبی و هوای پاک، نیازمند تغییرات بنیادین در نگاه مدیریتی و سیاستگذاریهای پایدار هستیم. تا آن زمان، دود و آلودگی همچنان مهمان ناخوانده تهران خواهند بود.
هزینههای ناشی از آلودگی هوا تنها به تلفات انسانی محدود نمیشود. طبق گزارشهایی که در این نشست مطرح شد، ایران سالانه ۱۲ میلیارد دلار، معادل ۵۹۷ هزار میلیارد تومان، بهطور کلی بابت اثرات آلودگی هزینه میکند. این هزینهها شامل درمان بیماریهای قلبی، ریوی و انواع سرطانها، کاهش بهرهوری اقتصادی و افزایش نیاز به خدمات بهداشتی است.
یکی از بزرگترین چالشها در مواجهه با آلودگی هوا، نبود مدیریت منسجم و اجرای ناقص قانون هوای پاک است. معاون وزیر بهداشت میگوید از ۱۱ دستگاهی که طبق قانون مسئول اجرای این قانون هستند، تنها ۶۰ درصد وظایف خود را انجام دادهاند. برای مثال، با وجود قانون منع استفاده از موتورسیکلتهای فرسوده، بیش از ۱۱ میلیون موتور سیکلت فرسوده همچنان در کشور فعالاند. معاون وزارت بهداشت درباره وسایل حمل و نقل عمومی گفت ۱۰ سال پیش «۸ هزار اتوبوس» در کشور داشتیم، اما الان این تعداد «۲ هزار دستگاه» شده و از خودروهای شخصی زیاد استفاده میشود که منجر به کاهش هوای پاک میشود.














