علیرضا مجیدی در پاسخ به این سوال که «ایران با سوریه پس از اسد چگونه رفتار کند؟» اشاره کرد ایران باید با کشور سوریه بهعنوان یک کشور مستقل تعامل داشته باشد، نه با شخص خاصی. به گفته وی، واقعگرایی حکم میکند ایران با هر دولتی که در سوریه قدرت را در دست بگیرد، نوعی تعامل برقرار کند.» مجیدی تاکید کرد: «این تعامل باید در راستای منافع و اهداف کلان ایران تعریف شود.» وی ادامه داد: «سوریه کشوری است که پس از مصر و عراق، از نظر تمدنی و تاریخی، بالاترین وزن را در جهان عرب دارد. کمتر عربی را میتوان یافت که نسبت به سوریه کاملا بیتفاوت باشد؛ چراکه جایگاه این کشور در فرهنگ و فکر عربی بسیار برجسته است. اگرچه کشور سوریه بهطور رسمی در سال ۱۹۲۰ تاسیس شد اما شهرهایی که امروز بخشی از آن به شمار میروند، مانند دمشق و حلب، از گذشتههای دور جایگاهی فوقالعاده در تاریخ عربی و اسلامی منطقه داشتهاند.» به گفته مجیدی، طبیعی است که سوریه از نفوذ معنوی و اثرگذاری فرهنگی بالایی برخوردار باشد.
ایران باید مانع از حرکت سوریه به سمت عادیسازی روابط با اسرائیل شود
مجیدی در ادامه به اهمیت جغرافیای سوریه اشاره کرد و گفت: «از نظر جغرافیایی، سوریه اهمیت بیبدیلی دارد. این کشور تنها مسیری است که ایران میتواند از طریق آن به دریای مدیترانه دسترسی زمینی پیدا کند. بنابراین تعامل با سوریه از منظر جغرافیایی برای ایران حیاتی است.» وی همچنین به افکار عمومی در سوریه اشاره کرد و توضیح داد که حتی مخالفان بشار اسد در سوریه، گرایشهای ضداسرائیلی دارند، مشابه مردم مصر.» مجیدی تاکید کرد این مساله فرصتی برای ایران ایجاد میکند. وی افزود: «ایران باید تلاش کند تا سوریه به سمت عادیسازی روابط با اسرائیل حرکت نکند. این گرایش ضداسرائیلی افکار عمومی سوریه میتواند ظرفیت مناسبی برای سیاستهای ایران باشد.» مجیدی ادامه داد: «بهطور کلی، چه از نظر جایگاه سوریه در جهان عرب، چه از منظر جغرافیایی و چه از لحاظ معادلات نظامی و امنیتی منطقه، ایران نمیتواند سوریه را نادیده بگیرد؛ خواه حاکمش بشار اسد باشد یا شخص دیگری.»
وضعیت ناپایدار فعلی در سوریه برای ایران هم تهدید است هم فرصت
علیرضا مجیدی در ادامه به این نکته اشاره کرد که هنوز در سوریه یک نظام جدید و مستقر شکل نگرفته و خیلی زود است که بتوان درباره آینده این کشور و جهتگیری دولت آینده صحبت کرد. به گفته وی، این وضعیت ناپایدار هم فرصتهایی برای ایران ایجاد میکند و هم تهدیدهایی به همراه دارد. مجیدی ادامه داد: «از یکسو، این شرایط انعطافپذیری و سیالیتی ایجاد میکند که میتوان از آن بهره برد؛ زیرا هیچچیزی هنوز مستقر و تثبیت نشده است. از سوی دیگر، بخشی از معارضین سوریه کینههای عمیقی نسبت به ایران دارند. ایران باید تلاش کند بخشی از این کینهها را ترمیم کند.» وی همچنین بیان کرد: «بخشی از معارضین سوریه به جایگاه و وزن ایران در معادلات منطقه واقفند و نمیخواهند دشمنی آشکاری با ایران داشته باشند.» او این مسئله را مشابه رویکرد برخی کشورهای منطقه مانند عراق و لبنان دانست که تمایلی به دشمنی با ایران ندارند. مجیدی درنهایت تاکید کرد: «سیاست ایران در سوریه باید منعطف و مبتنیبر شرایط جدید باشد تا بتواند تهدیدات را مهار کند و از فرصتها بهرهبرداری لازم را انجام دهد.»
تردد ایران به سمت لبنان و امنیت شیعیان سوری با طرف مقابل قابل مذاکره است
مجیدی این سوال را که «برای ایران چه گزینههایی برای رفتار با سوریه روی میز قرار دارد؟ آیا به سمت تعامل و گفتوگو پیش میرود؟» اینگونه پاسخ داد: «ایران در سوریه با سه مسئله اساسی روبهرو است که این مسائل ربطی به شخص بشار اسد ندارند. به گفته وی، مسئله اول ایران در سوریه تامین لجستیک برای مقاومت در لبنان بوده است. موضوع دوم وضعیت شیعیان اثنیعشری در سوریه است که تعداد آنها در کمترین برآوردها حدود ۲۵۰ هزار نفر تخمین زده میشود. موضوع سوم نیز مربوط به اماکن مقدس و مطهر ایران در سوریه است، مانند حرم حضرت عقیله بنیهاشم، حضرت رقیه سلاماللهعلیها، حضرت سکینه و مشهد الحسین حلب.» مجیدی در ادامه درخصوص گزینههای پیش روی ایران برای رفتار با سوریه، تاکید کرد: «در دو موضوع اول، طرف مقابل آماده شروع گفتوگو و اعطای امتیاز به ایران است. بر همین اساس، منطقاً، راه تعامل و گفتوگو برای ایران باید انتخاب شود، نه راه تخاصم که هیچ سودی در آن نخواهد بود.» این کارشناس حوزه بینالملل در ادامه گفت: «تصمیم نهایی ایران به شرایط و معادلات منطقهای بستگی دارد و ایران باید در آینده بتواند این مسائل را به بهترین شکل مدیریت کند.»
مسیرهای حرکت ایران به سمت لبنان قطع نمیشود، تضعیف میشود
علیرضا مجیدی در تشریح این موضوع که نسبت سوریه با محور مقاومت در این فضا چه تغییری میکند توضیح داد: «طبیعتا نسبت سوریه با محور مقاومت تغییر خواهد کرد. او توضیح داد یکی از ابعاد حمایت خارجی که گروههای مختلف در سوریه بهدست آوردهاند، همین تغییر معادله بوده است. مجیدی در ادامه گفت مرزهای سوریه و لبنان عمدتا منطقهای کوهستانی هستند، بهطوریکه تقریبا ۹۵ درصد این مرزها کوهستانی است و بقیه آن نیز دامنه کوههاست. بنابراین به گفته وی، کنترل کامل این مرزها برای هیچکس ممکن نیست، نه در سوریه و نه در لبنان.» این کارشناس بینالملل افزود: «وضعیت مانند گذشته نخواهد بود. در دوره بشار اسد، ایران بهطور رسمی مسیرهای قانونی داشت و مقاومت نیز از این مسیرهای قانونی استفاده میکرد. در آن زمان هیچ نیازی به دور زدن مسیرها یا استفاده از مسیرهای قاچاق نبود و همهچیز بهطور رسمی و راحتتر انجام میشد. اما اکنون این مسیرها محدود شدهاند.» مجیدی تاکید کرد: «این مسیرها قطع نمیشوند، بلکه تضعیف خواهند شد.»
دومین نکتهای که مجیدی به آن اشاره کرد، دغدغه ایران از این است که سوریه جدید به سمت تطبیق و عادیسازی روابط با اسرائیل نرود. او بیان کرد: « در این زمینه ایران هنوز فرصت زیادی برای فعالیت دارد. مجیدی افزود اگر سوریه به سمت عادیسازی نرود، فضای تعاملی برای ایران باز خواهد ماند و ایران میتواند از این فضای تعاملی بهرهبرداری کند.»
سومین نکتهای که مجیدی مطرح کرد، این بود که با توجه به مختصات جدید منطقه، ایران باید رویکردها و سیاستهای خود را آپدیت کرده و متناسب با شرایط جدید بازسازی کند. او در این زمینه از چالشی که ایران در پیش دارد سخن گفت و اظهار کرد: «تصور میکند ایران باید به سمت افزایش تعامل با قطر و ترکیه حرکت کند. این اقدام میتواند زمینه تعامل بیشتر ایران را با سوریه فراهم کند. مجیدی درنهایت تاکید کرد مسائل سوریه هنوز تمام نشده است. او یادآوری کرد اگر بشار اسد سقوط کند، این تنها اولین گام خواهد بود و مشکلات زیادی برای فاتحین بهوجود خواهد آمد که باید مسائل خود را در آنجا حل کنند تا یک نظام مستقر شکل بگیرد.»











