محمدحسین سلطانی، خبرنگار: وقتی نام عبدالحسین کلانتری برای نشستن روی صندلی معاونت فرهنگی ارشاد مطرح شد، پرسشها و مطالباتی بود که به سمت دفتر او سرازیر شد. حال بد نشر، پیش از آنکه کلانتری بخواهد روی صندلی معاونت فرهنگی بنشیند، به گوشش رسیده بود. کلانتری کار را سریع شروع کرد. شنبه 28 مهرماه که منصوب شد، چهارشنبه همان هفته جمعی از اهالی نشر و کتابفروشان را جمع کرد تا بفهمد پایش را کجا گذاشته. پایان آن جلسه را کلانتری با جملهای امیدوارکننده به اتمام میرساند: «معتقدم مشکل لاینحل وجود ندارد. برخی از مشکلات در کوتاهمدت و برخی هم در بلندمدت به کمک همه حل خواهد شد.» با گذشت چند هفته از 28 مهرماه، حجم مسائل معاونت فرهنگی ارشاد باعث شد، کلانتری در همان روزهای ابتدایی حضورش در ارشاد دولت چهاردهم، برای حل مسائل نشر از باقی وزارتخانهها هم کمک بخواهد: «برای حل مسائل باید یک لیست از آنها داشته باشیم و براساس آن یک به یک اقدام به حل مسائل کنیم. برخی مسائل عام حوزه نشر است. به صورت کلی اقتصاد فرهنگ در کشور دچار مشکل است. نتوانستهایم مدلی ارائه دهیم که براساس آن هیچیک از موضوعات فرهنگ و اقتصاد ذبح نشوند.»
کلانتری میهمان 44 روزه معاونت ارشاد
کلانتری در همان روزهای ابتدایی کار سعی کرد مسائل را دربیاورد و قدمبهقدم تغییرات مدنظر خودش را اجرا کند. در همان ابتدای حضور کلانتری در معاونت فرهنگی، ما هم در گزارشی مسائل و مشکلات معاونت فرهنگی ارشاد را تحت عنوان گزارشی با نام «هزاران راه نرفته» منتشر کردیم که مشکلات و مسائلی را که پیشروی کلانتری است به او نشان دهد اما با گذشت کمتر از یک ماه از حضور کلانتری در ساختمان خیابان بهارستان، خبری نشان داد که هنوز برای رسیدن به روزهای خوب نشر زمان زیادی باقی است. دوازدهم آذرماه تسنیم خبری را منتشر کرد مبنیبر اینکه کلانتری سه روزی میشود که به دفتر کارش نیامده و بهاحتمال زیاد استعفا داده است. دیروز خبر قطعی استعفا آمد و گویا کلانتری به دلایل مسائل شخصی و تداخل حجم کار معاونت فرهنگی با بیماری همسرش، صندلی بهارستان را ترک کرده است. حالا حوزه نشر مانده و مشکلاتش بهاضافه دو ماه عقبافتادگی.
بازگشت به حالت کارخانه
صالحی برای آنکه بیش از این صندلی معاونت فرهنگی ارشاد خالی نماند، محسن جوادی را بهعنوان سرپرست این معاونت منصوب کرد. برای اهالی نشر نام جوادی چندان ناآشنا نیست. جوادی در دولت دوازدهم هم معاونت فرهنگی ارشاد را برعهده گرفته بود و نزدیک به چهار سال سابقه همکاری با صالحی را در همین سمت دارد. پیش از منصوبشدن جوادی به سرپرستی ارشاد در دولت سیزدهم، جوادی از سوی صالحی حکم ریاست پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات را گرفته بود اما با کنارهگیری کلانتری از مسئولیتش، دوباره به همان سمت قبلی 3 سال قبل بازمیگردد. از دیگر سوابق علمی و مدیریتی جوادی میتوان به معاون امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، معاون پژوهشی دانشگاه قم، سردبیر فصلنامه پژوهشهای فلسفی، مدیرگروه فلسفه اخلاق، سردبیر فصلنامه انجمن معارف و پژوهشهای اخلاقی و... اشاره کرد. جوادی دارای 30 مقاله و چند عنوان کتاب است و پیش از سال 96 هم چندان از مسائل نشر دور نبوده. البته هنوز حکم صالحی برای جوادی دائمی نشده و موقتی است. بااینحال، قطعاً مسائل، مشکلات و حتی مناسبتهای حوزه نشر منتظر تصمیمات دولت چهاردهم نمیمانند. همانطور که این اتفاق برای کلانتری هم رخ داد. حدود یک ماه که از حضور کلانتری در ساختمان بهارستان گذشت، با مناسبتی همچون هفته کتاب روبهرو شد. کلانتری در سخنرانیهایش در بازه پیش از آغاز هفته کتاب از بازنگریها و ایجاد فضایی غیرکلاسیک در هفته کتاب سخن گفت و در میانه سخنانش از ایدههای تحولی نام برد: «یکی از مشکلات ما استفاده از مدلهای کلاسیک ترویج کتابخوانی مانند مسابقات کتابخوانی است. باید تجربههای بدیع جهانی در حوزه ترویج کتابخوانی را دید و بررسی کرد و از ظرفیت صنایع خلاق و نرمی که وجود دارد استفاده کرد. انواع پارکها و مراکز رشد فناوری در کشور وجود دارد و میتوان از ظرفیت آنها نیز بهره برد.» با آنکه نمیتوان از کلانتری و همکارانش چندان توقعی برای برگزاری متفاوت هفته کتاب داشت اما عملاً فاصله گرفتن از برگزاری برنامههای کلاسیک به قیمت عدم اجرای برنامهای خاص در هفته کتاب منتج شد و چند اقدام مانند کتابگردی معاون وزیر از برجستهترین اقدامات این وزارتخانه در هفته کتاب بود.
طبیعتاً مطالبات ناشران و فعالان حوزه نشر چیزی بیشتر از اقدامات انجام شده در این 44 روز است. وضعیت فعلی حوزه نشر و گرانی کتاب کار را به جایی رسانده که دیگر گفتن از مشکلات این حوزه تبدیل به کلیشه شده اما مسائلی باید مدنظر معاون فرهنگی جدید باشد تا بتواند این حوزه را به دور از نگاههای سلیقهای مرسوم مدیریت کند. برای آنکه دوبارهکاری نکنیم و معاون فرهنگی جدید مجبور نشود اهالی فرهنگ را دوباره دور هم جمع کند، ما از میان دغدغههای اهالی نشر به موضوعاتی اشاره میکنیم که جوادی یا شخص دیگری که مسئولیت معاونت را برعهده میگیرد باید به آن توجه کند.
آقای معاون! ممیزیها سلیقهای است
کلانتری در صحبتهایش در جلسه دوم آبان ماه با فعالان حوزه نشر، در بخشهایی از صحبتهایش به موضوع ممیزیها اشاره میکند: «محورهای ممیزی و مقیاس آن باید مورد بازنگری قرار گیرد تا مدلی متناسب با شرایط جدید داشته باشیم و به رضایت جمعی و به حداقلهایی برای همافزایی برسیم.» از آنجایی که اهالی رسانه اجازه حضور در این نشست را نداشتند، نمیدانیم صحبتهای اهالی نشر درباره ممیزیها چه بوده اما با صحبت کردن با مدیران انتشاراتها میتوان به نکاتی رسید که حائز توجه است. از نویسنده گرفته تا صاحبان نشر همگی از ممیزیهای سلیقهای حوزه نشر گلهمندند؛ اتفاقی که باعث شد چندین بار وزیر ارشاد دولت سیزدهم هم به آن واکنشهایی داشته باشد و از اهمیت قدرت ندادن به ابزارهای ممیزی بگوید. با این حال، آنچه حوزه نشر به دنبال آن است، بیش از آنکه حذف ممیزی باشد، اعمال ممیزیها به شیوهای منطقی و در چهارچوب و نظام قانونی شفاف و پایدار است. در سالهای اخیر این موضوع به شکل متعددی رخ داده که نویسندگان و ناشران حوزه نشر در یک دولت کتابی را بدون ممیزی منتشر کردند و در دولت بعد همان کتاب مشمول ممیزی شده است. این شکل از اعمال ممیزی با آنکه موضوع اول صنعت نشر نیست اما مخاطبان، ناشران و نویسندگان را درگیر خود کرده است. اتفاقی که باعث شده، خریداری کتابهای غیرقانونی را افزایش داده و باعث ضرر دیدن ناشران قانونی شده است.
کتابهای غیرقانونی در رقابت با قانونیها
در سالهای اخیر تعداد فروشندگانی که کتابهای منتشرشده از ناشران معتبر را میخرند و در مکانهای غیررسمی میفروشند، چند برابر شده و این موضوع دلیلی ندارد جز نبودِ قانون کپیرایت داخلی. در گزارشی که نزدیک به یک سالونیم قبل با عنوان «نون قاچاق کتاب در جیب آقای خ» منتشر شد، «فرهیختگان» به وضعیت کنونی قاچاق کتاب اشاره کرد. البته به جز قاچاق کتاب، ناشران قانونی با مسائلی همچون کتابسازی با هوش مصنوعی هم مواجه شدهاند؛ موضوعاتی که در دولت سیزدهم سعی شد با آنها مقابله شود. با این حال آنچه حوالی خیابان انقلاب و در میان دستفروشها و کتابفروشیهای غیرقانونی رخ میدهد نشان از جریان پرحرارت کتابهای غیرقانونی دارد.
کمتر از 6 ماه تا نمایشگاه بینالمللی مانده است
اگر بخواهیم دو مناسب مهم معاونت فرهنگی ارشاد را نام ببریم، یکی از آنها هفته کتاب است که در میانه تغییرات به آن چندان توجهی نشد اما مورد دوم که حتی از اولین اتفاق هم مهمتر قلمداد میشود، نمایشگاه بینالمللی کتاب است. نمایشگاه بینالمللی در سالهای اخیر دچار افتی چشمگیر شده بود که در سال آخر دولت سیزدهم سعی شد تا مجدداً نمایش سرپا شود. بخشی از این موضوع به خاطر اتفاقات سال 99 تا 1401 است. اتفاقاتی که از کرونا گرفته تا مجازی شدن نمایشگاه، اقبالها را نسبت به نمایشگاه کاهش داد اما همه خریداران کتاب در نمایشگاه میدانند که موضوع اصلی کاهش اقبال مردم به نمایشگاه مسئله گرانی است و نه چیز دیگر. همهچیز گران است و کتاب هم از این قاعده در این سالها مستثنی نبوده است. مقایسه آمارهای قیمت کتاب در شش ماه نخست امسال با سال گذشته نشان از آن دارد که قیمت هر صفحه کتاب ۲۳۱ تومان معادل ۳9 درصد افزایش یافته است. معلوم نیست این افزایش 39 درصدی تا پایان سال به بیش از 40 درصد برسد یا خیر اما آنچه واضح است، کتاب هر روز نسبت به روز قبل در سبد خانوار ایرانی کمرنگتر میشود. با این وضعیت باید دید جوادی میتواند از تجربه چندساله خود در دولت دوازدهم استفاده کند و افزایش قیمتها را کنترل کند؟ قیمتهایی که اهم رشد تصاعدی آن به وضعیت ناپایدار کاغذ در کشور مربوط است. در سالهای اخیر یکی از دوگانههایی که هر بار نام کاغذ به میان میآید، مطرح میشود مسئله کاغذ داخلی یا خارجی است. راهبردی بودن کاغذ به قدری در سالهای اخیر مورد توجه قرار گرفته که بسیاری تنها راه برونرفت از بحران کاغذ را توجه کردن به تولید داخلی کاغذ میدانند اما هر بار به آغاز سال تحصیلی یا گرانی کتاب برخورد میکنیم، خریداران کتاب یا کتب درسی متوجه میشوند مسئله کاغذ در کشور به چیزی بیش از یک کارخانه تولید کاغذ نیاز دارد. کلانتری وقتی روی صندلی معاونت فرهنگی ارشاد نشسته بود با چاپخانهداران هم دیداری داشت، دیدارهایی که نتیجه آنها قول حمایت گرفتن چاپخانهداران از معاونت فرهنگی ارشاد شد. مشخصاً چنین اتفاقی با آنکه مثبت است اما نمیتواند باعث تغییری جدی در صنعت نشر باشد. همانطور که کلانتری هم در صحبتهایش گفته بود، بدون حمایت وزارت اقتصاد نمیتوان وضعیت صنعت نشر را سامان داد. برای سامان دادن به وضعیت فعلی نشر، به دو نکته نیازی جدی احساس میشود. نکته اول همراهی تمام دستگاههای ذیربط برای احیا کردن کارخانههای کاغذ است که چرخهای تولیدشان بیش از یک دهه است مانند سابق نمیچرخد و دوم حل کردن مسئله واردات کاغذ است که هر سال با افزایش قیمت ارز رقم نهایی تولید کتاب را چند برابر میکند. جدای از رقم نهایی کتاب، با نگاهی به نحوه برگزاری نمایشگاه بینالمللی کتاب در ایران و سایر کشورهای آسیایی میتوان به جرئت گفت نمایشگاه کتاب تا رسیدن به سطح باقی کشورهای آسیایی زمان زیادی دارد. البته لازمه رساندن نمایشگاه داخلی به سطح باقی نمایشگاههای آسیا و جهان، حضور نمایندگان نشر ایران در نمایشگاههای بینالمللی است. اتفاقی که در دولت سیزدهم بسیار کم رخ داد و به جز حضور در رویدادهای کشورهای منطقه، ایران چندان اقبالی به حضور در نمایشگاههای بینالمللی نشان نداد.
شفافیت را به معنای دقیقش دنبال کنید
کلانتری پس از نشستن روی صندلی معاونت یکی از پرتکرارترین کلماتی که در مصاحبهها به کار میبرد، مسئله شفافیت است. البته این موضوع تنها به کلانتری هم محدود نمیشود و در ادبیات واژگانی مسئولان در چند سال اخیر، شفافیت واژه پرتکرار است. کلانتری هم که از این قاعده مستثنی نبوده در یکی از مصاحبههایش پیش از ترک صندلی معاونت ارشاد، چندین بار به همین معاونت اشاره کرده است: «کارگروه شفافیت شکل گرفته و یک به یک تمامی فعالیتهای معاونتها رصد میشود. ازجمله مواردی که شما اشاره کردید به جهت اطلاعرسانی روی سایت درج میشود تا همه مطلع شوند.» اما به جز تشکیل کارگروههای شفافیت و دادن آمارها، نکته مهمتر مسئله مانور دادن روی آمارهایی است که ما را به ارزیابی دقیقتری از حوزه نشر میرساند. میتوان گفت پایگاههای آماری ارشاد طی 10 سال اخیر از مسئله افزایش حجم کتابهای منتشر شده در کشور، بسیار گفتهاند اما نکته مهمتر از حجم کتابهای منتشرشده، مسئله تیراژهای این کتابهاست. حجم کتابهای با تیراژ 100 یا 200 نسخه در سالهای اخیر بالا رفته و این موضوع دستمایهای شده تا برخی با استناد به حجم تولید نشر، وضعیت کتاب در کشور را مطلوب ارزیابی کنند درصورتیکه آنچه مهم است آمار تیراژ است و نه حجم کتاب. به هر ترتیب، صندلی معاونت ارشاد مشخص نیست دست جوادی بماند یا به شخص دیگری برسد. با این حال، شخص تازهای که روی صندلی ارشاد مینشیند با مسائلی مواجه خواهد شد که نیاز به برنامه و البته بازوی اجرایی در عرصه عمل دارد. کلانتری در آن 44 روز معاونت ارشاد را برعهده گرفته بود، از بایدهایی در حوزه حکمرانی گفت. او با اشاره به اینکه باید ابزارهای حکمرانی بازتعریف شود از برنامههای کلانی چون بالابردن ایامی چون هفته کتاب تا نوروز و یلدا هم سخن میگفت اما نکتهای که معاونت بعدی ارشاد باید به آن توجه کند، این است که در هنگام تحول در حکمرانی حواستان به ساعت هم باشد.