زهرا رمضانی، خبرنگار گروه دانشگاه: تصور قدیمیها که رفتن به دانشگاه میتواند تضمینکننده شغل آیندهشان باشد، طی سالهای اخیر در حال رنگباختن است. حقیقتی که روزگاری باعث شده بود بخش قابلتوجهی از جامعه برای رسیدن به صندلیهای دانشگاهی حتی چندین سال پشت کنکور بمانند؛ اما ترجیح دهند تنها از همین مسیر به بازار کار راه پیدا کنند. روندی که حالا تغییر کرده و بخشی از بدنه جامعه ترجیح میدهند بیشتر از آنکه به دنبال گرفتن مدرک دانشگاهی باشند، به دنبال یادگیری مهارتهایی بروند که از طریق آن، نهتنها زودتر به بازار کار برسند، بلکه بتوانند درآمدهای بیشتری هم داشته باشند. در مقابل نیز افرادی که در زمره دانشجویان قرار میگیرند میدانند که برای داشتن شغل مناسب باید در مقاطع بالای دانشگاهی فارغالتحصیل شوند؛ چراکه بالا بودن نرخ بیکاری در بین فارغالتحصیلان آنها را به این نتیجه رسانده که با داشتن مدرک کاردانی کارشناسی و حتی کارشناسیارشد، نمیتوانند اندازه فارغالتحصیلان دکتری شانس ورود به بازار را داشته باشند. از طرف دیگر بر اساس گزارشی که مرکز آمار ایران برای تابستان امسال در مقایسه با تابستان سال گذشته منتشر کرده، از کل جمعیت بیکاران کشور ۴۴ درصدشان از خانواده فارغالتحصیلان دانشگاهیاند که نسبت به مدت مشابه با رشد ۱٫۱ درصدی همراه بوده است. این آمار نشان میدهد در کشور ما جمعیتی روبه روییم که ترجیح میدهند در مقطع بالاتر تحصیل کنند یا راهرفتن به خارج یا خانهنشینی را انتخاب کردهاند. مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی طی سالهای اخیر به انتشار کتابچههایی با موضوع «رصد اشتغال دانش آموختگان» اقدام میکند؛ کتابچههایی که تقسیمبندی جزئیتری اعم از مقطع تحصیلی رشته، جنسیت، زیر نظام و.... را نسبت به اشتغال فارغالتحصیلان ارائه میدهد. هرچند این آمار را هم نمیتوان بهعنوان آمار دقیق بیکاری یا اشتغال این قشر محسوب کرد؛ چراکه این مسئله نیازمند درنظرگرفتن مؤلفههای مختلف است اما این مؤسسه مبنای تشخیص وضعیت اشتغال دانشآموختگان را سابقه ثبت کسورات بیمه در صندوق تأمین اجتماعی یا کسورات صندوق بازنشستگی قرار داده و به همین دلیل افرادی که به دلایل مختلف شاغل بوده ولی در این دو سیستم سابقه ثبت کسورات نداشته باشند، در زمره شاغلان این مؤسسه لحاظ نمیشوند. «فرهیختگان» در این گزارش برای اینکه بتواند به آمار دقیقتری از میزان نرخ اشتغال برسد، تلاش کرده با اعلام میانگین اشتغال گروهها، رشتهها، مقاطع از فارغالتحصیلان سالهای ۱۳۹۵ تا ۱۴۰۰، بتواند تصویر دقیقتری را ارائه دهد. تصویری که نشان میدهد به نیمی از فارغالتحصیلان دانشگاهی در سال ۱۴۰۰ باز هم در زمره بیکاران تعریف میشوند.
دایره اشتغال فارغالتحصیلان بازهم تنگتر شد
بررسی وضعیت نرخ اشتغال در میان دانشآموختگان آموزش عالی کشور فارغ از رشته مقطع و زیر نظام آموزشی نشان میدهد جمعیت فارغالتحصیلانی که توانستند راهی بازار کار شوند در سال ۱۴۰۰ - ۱۳۹۹ به نسبت سال ۱۳۹۹ - ۱۳۹۸ با ریزش ۶ درصدی همراه بوده و در مجموع آن سال ۱۸۴ هزار و ۷۴۵ نفر که معادل ۴۹ درصد از کل دانشآموختگان میشد بعد از گرفتن مدرک تحصیلیشان، شانس پیدا کردن شغل را داشتند پیام چنین آماری آن است که عملاً مدرک تحصیلی برای نیمی از فارغالتحصیلان نتوانست هموارکننده مسیر برای رسیدن به درآمد باشد. موضوع بیکاری فارغالتحصیلان زمانی بیشتر به چشم میآید که بدانیم در سال ۱۳۹۹ - ۱۳۹۸ نرخ اشتغال در بین فارغالتحصیلان ۵۵ درصد بوده است؛ یعنی از بین ۳۷۰ هزار و ۸۰۷ نفری که آن سال مدرک دانشگاهی داشتند، ۲۰۳ هزار و ۵۴۹ نفر شاغل شدند. با وجود اینکه میانگین نرخ اشتغال در طول ۵ سال پایانی دهه ۹۰، ۴۹ درصد بوده، اما باید به این مسئله هم توجه داشت که بهترین سال از حیث اشتغال را در این بازه زمانی مربوط به سال ۱۳۹۹- ۱۳۹۸ بوده که سهم اشتغال در بین این قشر به ۵۵ درصد رسید؛ بدترین سال را هم باید مربوط به سال ۱۳۹۷ - ۱۳۹۶ دانست که فقط ۴۳ از کل جمعیت فارغالتحصیلی راهی بازار کار شدند. یعنی از بین ۶۸۸ هزار و ۶۷۸ نفر در مجموع ۲۹۳ هزار و ۲۰۸ نفرشان در ردههای مختلف شغلی مشغول به کار شدند بررسی ۵ساله نشان میدهد باوجوداینکه روند اشتغال در بین قشر فارغالتحصیلی کشور، با فراز و فرود همراه بوده اما در هیچ کدام از برهههای زمانی از ۵۵ درصد فراتر نرفته است. موضوعی که نشان میدهد در اشتغال بر همان پاشنه قبلی میگردد و اقداماتی مانند برگزاری دورههای مهارت افزایی و یا دورههای ارتباط با صنعت از سوی دانشگاهها نتوانسته تفاوت چندانی برای صعودی شدن آن ایجاد کند؛ یا حداقل نمیتوان عنوان کرد که چنین دورههایی تا الان نتیجه محسوسی داشته است.
۴۰ درصد زنان فارغالتحصیل شاغل شدند
واقعیت اینکه در همه این سالها ورود دانشآموختگان پسر به بازارهای کار برای مردان راحتتر از زنان بوده است؛ به طوری که میزان اشتغال برای آنها هیچگاه کمتر از ۴۹ درصد بوده در حالی که این نرخ برای زنان هم هیچوقت به بالاتر از ۴۵ درصد نرسیده است. جالب اینکه سهم اشتغال فارغالتحصیلان زن در سال ۱۴۰۰ - ۱۳۹۹ با کاهش ۴ درصدی همراه شده و از بین کل این فارغالتحصیلان فقط ۴۰ درصدشان در زمره شاغلان محسوب شدند، یعنی در این سال ۷۳ هزار و ۷ نفر از دانشآموختگان زن شاغل شده بودند. درحالیکه این آمار برای یک سال قبلتر از آن، به ۴۴ درصد میرسید. سالی که از بین ۱۶۸ هزار و ۳۵۶ نفر، در مجموع ۷۴ هزار و ۵۰۱ نفر را میتوانستیم به عنوان شاغل حساب کنیم. این کاهش البته شامل حال فارغالتحصیلان مرد هم میشود به طوری که میزان اشتغال آنها در حالی که برای سال ۱۳۹۹-۱۳۹۸ به ۶۴ درصد رسیده بود، با ریزش ۶ درصدی همراه و در سال ۱۴۰۰- ۱۳۹۹ به ۵۸ درصد رسید. اتفاقی که باعث شد از ۱۲۹ هزار و ۴۸ نفر شاغل به ۱۱۱ هزار و ۷۳۸ شاغل مرد برسیم. بررسی ۵ساله نرخ اشتغال در بین فارغالتحصیلان زن نشان میدهد که بعد از گذشت ۵ سال، نرخ اشتغال بین آنها دوباره به حالت اولیه برگشته است؛ چراکه در سال ۱۳۹۷ - ۱۳۹۶ این نرخ ۴۰ درصد بوده و حالا دوباره به همان نقطه رسیده است. اما وضعیت برای مردان دو درصد بهتر شده است، به طوری که از نرخ ۵۶ درصدی در سال ۱۳۹۶-۱۳۹۵ به نرخ ۵۸ درصدی رسیده است. البته بهترین سال را هم برای مردان و هم برای زنان باید سال ۱۳۹۹-۱۳۹۸ دانست که در آن نرخ اشتغال به ترتیب ۶۴ و ۴۴ درصد بود.
اشتغال علوم پایهایها باز هم رو به وخامت
انتخاب رشته تحصیلی حتماً در شانس فارغالتحصیلان برای رسیدن به بازار کار یا دور شدن از آن اثرگذار است؛ به طوری که تحصیل در برخی از رشتهها سالها است بیشتر با هدفگرفتن مدرک تحصیلی دنبال میشود تا داشتن شغل متناسب با رشته! با وجود اینکه در مجموع نرخ اشتغال روند کاهشی را در پیش گرفته، اما دانشجویانی که در رشتههای مرتبط با علوم پایه فارغالتحصیل میشوند، باز هم شانسشان برای داشتن درآمد کمتر شده است؛ به طوری که در مجموع ۳۸ درصد از آنها در سال ۱۴۰۰-۱۳۹۹ از امکان شاغل بودن بهرهمند شدند؛ یعنی در مجموع ۶ هزار و ۷۰۴ نفر از فارغالتحصیلان از آنها در زمره شاغلان کشور قرار گرفتند. شاید در اینجا بد نباشد به این مسئله هم نیمنگاهی بندازیم که در آن سال ۱۷ هزار و ۵۹۱ فارغالتحصیل در این گروه داشتهایم. البته این سهم در یک سال قبلتر از آن به ۴۲ درصد رسیده و باعث شد تا در مجموع ۷ هزار و ۱۸۸ نفر از دانشآموختگان این گروه تحصیلی راهی بازار کار شوند از کاهش ۴ درصدی نرخ اشتغال در بین آنها که بگذریم، آنچه در طول دوره ۵ساله مدنظر بیشتر به چشم میآید آن است که علوم پایهایها هیچگاه نتوانستند نرخ رشد ۵۰ درصدی را لمس کنند. به عبارت دقیقتر بالاترین میزان اشتغالی که در این سالها برای آنها به ثبت رسیده، مربوط به سال ۱۳۹۶ - ۱۳۹۵ است که در آن هم در مجموع ۴۳ درصد از دانشآموختگان صاحب شغل شده بودند. یعنی در عمل بیشتر از نصف آنها هیچگاه نتوانستهاند شغل ثابتی داشته باشند. موضوع زمانی جالبتر میشود که بدانیم در سال ۱۳۹۶-۱۳۹۵، در مجموع ۱۵ هزار و ۴۸۸ نفر از دانشآموختگان علوم پایه شاغل شدند که در آن سال ۴۳ درصدی از کل دانش آموختگان را شامل میشد و این میزان بعد از ۵ سال به نزدیک ۷ هزار نفر رسیده بود! هر چند که در این میان کاهش جمعیت فارغ التحصیلان علوم پایه هم مشهود است، اما قطعاً نرخ اشتغال ۳۸ درصدی برای این گروه تحصیلی با توجه به اهمیت و اثرگذاری که آن پیشبرد برنامههای علمی، قابلقبول نیست؛ چراکه عدم تغییر وضعیت شغلی آنها میتواند در آینده نه چندان دور به مرگ تدریجی تحصیل در این گروه بینجامد! در اینجا بد نیست این موضوع را هم ملاک قرار دارد که میانگین اشتغال آنها ۳۹ درصد بوده است.
اشتغال دانشآموختگان کشاورزی و هنریها در سراشیبی سقوط
وضعیت اشتغال در دو گروه کشاورزی و دامپزشکی و همچنین هنر هم تعریفی ندارد به طوری که در سال ۱۴۰۰ - ۱۳۹۹ به ترتیب ۳۸ و ۲۸ درصد آنها شاغل شده بودند؛ به طوری که در آن سال ۴ هزار و ۶۰۱ نفر از گروه کشاورزی و ۷ هزار و ۶۷۲ نفر هم از گروه هنر بتوانند شغل خود را پیدا کنند. در حالی که آمار کلی دانشآموختگان آنها به ۱۲ هزار ۶۴ و ۲۷ هزار و ۴۸۹ نفر میرسید. سهمی که نشان میدهد درصد قابل توجهی از آنها یا در زمره بیکاران تعریف میشوند و یا مجبورند در شغلهایی وارد شوند که از حیث داده اطلاعات ثبتی مشخصی مانند داشتن بیمه برای آن وجود ندارد. البته باید این مسئله را هم موردتوجه قرار داد که در هر دو گروه، با ریزش در نرخ اشتغال هم مواجه بودند. به طوری که نرخ اشتغال گروه کشاورزی نسبت به سال ۱۳۹۹ - ۱۳۹۸ با کاهش ۹ درصدی و هنریها هم با کاهش ۱۰ درصدی همراه بوده است. البته وضعیت این دو گروه به نسبت علوم پایه به مرز خطرناکتری رسیده، به طوری که هیچکدام از آنها در طول ۵ سال مدنظر این گزارش نرخ اشتغالشان نه تنها از ۴۵ درصد بیشتر نشده؛ بلکه این رقم برای هنر حتی به ۴۰ درصد هم نرسیده و میانگین اشتغال آنها هم ۴۰ و ۳۰ درصد بوده است. بیتوجهی به وضعیت اشتغال فارغالتحصیلان این دو گروه در حالی سالها از سوی متولیان امر دنبال شده که حداقل حوزه کشاورزی و دامپزشکی در زمره حوزههای استراتژیک از لحاظ امنیت کشورها قرار گرفته و کشور ما نیز پتانسیل بالایی برای رونق بخشیدن به اشتغال این بخش دارد؛ اما تصمیمگیریهای اشتباه چه در عرصه ایجاد شغل و چه ایجاد رشتههای متناسب با بازار کار واقعی، باعث ایجاد شرایط فعلی برای فارغالتحصیلان شده است.
مدار اشتغال علومانسانیها تغییرناپذیر است!
بررسی وضعیت علومانسانیها هم که طی سالهای اخیر جمعیت دانشجویی و میزان اشتغالشان در بین فارغالتحصیلانشان اهمیت یافته نشان میدهد سهم آنها هم از بازار کار کشور ۴ درصد آبرفته است؛ بهطوریکه در سال ۱۳۹۹-۱۳۹۸ در مجموع ۱۰۱ هزار و ۲۱۹ نفر از فارغالتحصیلانی که در رشتههای مختلف مرتبط با علومانسانی تحصیلکرده بودند، شاغل شدند؛ اما این میزان در سال ۱۴۰۰- ۱۳۹۹ به ۹۴ هزار و ۳۹۴ نفر رسید، کاهشی که باعث شد تا نرخ اشتغال آنها از ۵۴ درصد به ۵۰ درصد برسد. البته اگر بخواهیم نگاه کلانتر به این حوزه داشته باشیم باید عنوان کرد نرخ اشتغال آن در طول ۵ سال گذشته تفاوت چندانی نکرده و عملاً حولوحوش مدار ۵۰ درصدی چرخیده است با این حال بهترین سال برای فارغالتحصیلان این گروه را باید مربوط به سال ۱۳۹۹-۱۳۹۸ دانست که ۵۴ درصد از آنها راهی بازار کار شدند؛ سالی که حتی یک سال هم دوام نیاورد.
خیال تخت پزشکیها برای رسیدن به بازار کار
همیشه فارغالتحصیلی از کلاسهای درسی اغلب رشتههای، پزشکی، به مثابه داشتن چک سفید امضا برای داشتن درآمد ثابت محسوب میشد به طوری که بر اساس گزارشهای مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی طی سالهای ۱۳۹۹-۱۳۹۸ تا ۱۴۰۰- ۱۳۹۹ این میزان علیرغم کاهش ۲ درصدی؛ اما باز همبالاترین میزان اشتغالپذیری را از آن خود کردهاند به عبارت دیگر باوجوداینکه نرخ اشتغال پزشکیها در همین دو سال از ۸۳ درصد به ۸۱ درصد رسیده؛ اما نمیتوان این مسئله را هم کتمان کرد که این دو سال را باید بهترین سالهای اشتغال برای این گروه دانست؛ چراکه در آن برای اولینبار نرخ اشتغال رشتههای مختلف گروه پزشکی از ۸۰ درصد فراتر رفته است. شاید برای درک بهتر این مسئله بد نباشد نگاهی به ۳ سال قبلتر داشته باشیم. از سال ۱۳۹۶-۱۳۹۵ تا سال ۱۳۹۹ - ۱۳۹۸ به ترتیب نرخ اشتغال ۶۳ ۶۷ و ۷۷ درصد بوده است. البته میانگین اشتغال بین این گروه برای این ۵ سال ۷۴ درصد بوده که فاصله معناداری با دیگر گروههای تحصیلی دارد.
نصف مهندسان کشور بیکارند
فنی و مهندسیها را باید جزء گروهی قلمداد کرد که تقریباً هر جا بحث آبادی و آبادانی مطرح باشد، پای آنها هم در میان است و به همین دلیل جزء گروههایی هستند که بازار کار نسبتاً بزرگتری را بعد از پزشکیها در اختیار خواهند داشت. با این حال میانگین اشتغال آنها در ۵ سال گذشته ۴۹ درصد بوده که نشان میدهد بیش از نیمی از آنها بیکار ماندند. از طرف دیگر طی دو سال ۱۳۹۹ - ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۰ - ۱۳۹۹ میزان اشتغال آنها از ۵۷ درصد به ۴۶ درصد رسیده که نشان میدهد شانس آنها برای شاغل شدن ۹ درصد کمتر شده است. جالب اینجاست که بهترین سال برای این گروه را هم باید همان ۱۳۹۹ - ۱۳۹۸ دانست که در آن ۵۳ هزار و ۱۰۴ نفر از فارغالتحصیلان رشتههای مختلف این گروه از مجموع ۹۴ هزار و ۷۰۸ نفر، توانسته بودند عنوان شغلی برای خود پیدا کنند. شاید بد نباشد در این جا به این مسئله هم اشاره کرد که کمترین میزان اشتغال برای این گروه هم در سال ۱۳۹۷-۱۳۹۶ رقم خورده بود که در آن تنها ۸۱ هزار و ۳۴۱ نفر از دانشآموختگان شاغل شده بودند، سهمی که نشان میداد نرخ اشتغال در آن سال به ۴۲ درصد رسیده؛ هر چند اگر همین مسیر نزولی ادامه داشته باشد بعید نیست بار دیگر شاهد تکرار چنین نرخی باشیم.
مسیر بازار کار برای دانشآموختگان شهریهپرداز هموارتر است؟
وضعیت اشتغال در دانشگاههای دولتی و غیردولتی تفاوتی با یکدیگر ندارد به طوری که در سال ۱۴۰۰-۱۳۹۹ نرخ اشتغال در دو بخش ۴۹ درصدی اعلام شده بود. اما موضوع زمانی جالب میشود که بدانیم در دانشگاههای دولتی این نرخ در سال ۱۳۹۹-۱۳۹۸ بر اساس دادههای ثبتی به ۵۵ درصد ولی در دانشگاههای غیردولتی به ۵۲ رسیده بود. آماری که نشان میدهد وضعیت برای دولتیها با ریزش ۶ درصدی و برای غیردولتیها با ریزش ۳ درصدی همراه بود. با این حال میانگین اشتغال ۵ساله در هر دو مدل دانشگاهی ۴۹ درصد بوده است؛ مسئلهای که نشان میدهد دیگر تحصیل از دانشگاههایی که برند دولتی دارند نمیتواند تضمینکننده رسیدن به بازار کار بوده و یا برعکس تحصیل در دانشگاههای غیردولتی، دیگر به مثابه گرفتن یک مدرک صرف به حساب نمیآید. البته موضوع اشتغال بین هر دو دانشگاه تنها به همینجا ختم نمیشود؛ بلکه اگر بخواهیم با عینک شهریه پرداز و تحصیل رایگان به مسئله نگاه کنیم هم باید عنوان کرد دانشآموختگان شهریه پرداز با میانگین نرخ اشتغال ۵۰ درصد دست برتر را نسبت به دانشآموختگانی دارند که بهصورت رایگان تحصیل میکنند؛ چراکه میانگین نرخ اشتغال آنها در طول ۵ سال گذشته به ۴۸ درصد رسیده است. البته دانشآموختگان هر دو دانشگاه نیز با کاهش همراه بوده بهطوریکه این نرخ برای دانشآموختگان شهریه پرداز از ۵۵ درصد در سال ۱۳۹۹ - ۱۳۹۸ به ۵۳ درصد و برای دانشآموختگانی که پول تحصیل آنها از بودجههای عمومی پرداخته شده هم از ۵۴ درصد به ۴۴ رسیده است؛ مسئلهای که نشان میدهد شیب اشتغال برای دانشآموختگان غیر شهریه پرداز ۱۰ درصد کمتر شده است.
امید فارغالتحصیلان روزانه به داشتن شغل 4 درصد کمتر شد
تنوع دوره های آموزش در نظام آموزش عالی کشور باعث شده تا دانشجویان بتوانند دست بازتری برای رسیدن به مدرک دانشگاهی داشته باشند. با این حال قطعاً تحصیل در دوره های روزانه و شبانه و بعد از آن فراگیر در اولویت اصلی قرار دارد. با این حال بر اساس آمارها باید عنوان کرد شانس دانش آموختگان روزانه برای داشتن شغل طی سال های ۱۳۹۹-۱۳۹۸ تا ۱۴۰۰ - ۱۳۹۹ با کاهش ۵ درصدی همراه و از ۵۴ به ۴۹ درصد رسیده است. به طوری که جمعیت شاغل آنها از ۱۸۴ هزار و ۲۰۷ نفر به ۱۶۶ هزار و ۷۲۰ نفر رسیده است. همچنین با وجود میانگین نرخ اشتغال ۴۹ درصدی در بین آنها، باید این مسئله را هم یا دور شد که عمدتاً نرخ اشتغال در این ۵ سال، بیشتر از ۵۰ درصد بوده است. موضوع زمانی جالب می شود که بدانیم در سال ۱۳۹۷ - ۱۳۹۶ با وجود اینکه ۲۷۲ هزار و ۳۷۲ نفر از جمعیت دانش آموختگان این دوره توانستند راهی بازار کار شوند؛ اما این جمعیت تنها ۴۳ درصد از کل دانش آموختگان آن سال را شامل می شد.
۶۶ درصد دانش آموختگان شبانه بیکارند؟
وضعیت برای فارغ التحصیلان شبانه به مراتب بدتر هم شده است؛ به طوری که نرخ اشتغال آن ها از ۴۵ درصد در سال ۱۳۹۹- ۱۳۹۸ به ۳۴ درصد در سال ۱۴۰۰ - ۱۳۹۹ رسیده است. یعنی عملاً از جمعیت ۸ هزار و ۶۴۷ نفری شاغل در بین آنها به جمعیت ۶ هزار و ۶۳۳ نفر رسیده ایم که نشان می دهد ۶۶ درصد آنها بیکار مانده اند. البته وقتی این آمار را در کنار میانگین اشتغال ۳۷ درصدی این گروه قرار می دهیم، می توان نتیجه گرفت که شانس رسیدن به بازار کار برای آنهایی که زیر مدرک تحصیلی شان عنوان شبانه قید میشود در طول ۵ سال گذشته بالا نبوده و از ۱۲۹ هزار و ۱۳ نفری که از این طریق فارغ التحصیل شده اند، فقط ۴۷ هزار و ۷۳۵ نفرشان در ۵ سال مدنظر این گزارش صاحب شغل شده اند.
امید فارغالتحصیلان روزانه به داشتن شغل ۴ درصد کمتر شد
تنوع دورههای آموزش در نظام آموزش عالی کشور باعث شده تا دانشجویان بتوانند دست بازتری برای رسیدن به مدرک دانشگاهی داشته باشند. با این حال قطعاً تحصیل در دورههای روزانه و شبانه و بعد از آن فراگیر در اولویت اصلی قرار دارد. با این حال بر اساس آمارها باید عنوان کرد شانس دانشآموختگان روزانه برای داشتن شغل طی سالهای ۱۳۹۹-۱۳۹۸ تا ۱۴۰۰ - ۱۳۹۹ با کاهش ۵ درصدی همراه و از ۵۴ به ۴۹ درصد رسیده است. بهطوری که جمعیت شاغل آنها از ۱۸۴ هزار و ۲۰۷ نفر به ۱۶۶ هزار و ۷۲۰ نفر رسیده است. همچنین با وجود میانگین نرخ اشتغال ۴۹ درصدی در بین آنها، باید این مسئله را هم یا دور شد که عمدتاً نرخ اشتغال در این ۵ سال، بیشتر از ۵۰ درصد بوده است. موضوع زمانی جالب میشود که بدانیم در سال ۱۳۹۷ - ۱۳۹۶ با وجود اینکه ۲۷۲ هزار و ۳۷۲ نفر از جمعیت دانشآموختگان این دوره توانستند راهی بازار کار شوند؛ اما این جمعیت تنها ۴۳ درصد از کل دانشآموختگان آن سال را شامل میشد.
۶۶ درصد دانشآموختگان شبانه بیکارند؟
وضعیت برای فارغالتحصیلان شبانه به مراتب بدتر هم شده است؛ به طوری که نرخ اشتغال آنها از ۴۵ درصد در سال ۱۳۹۹- ۱۳۹۸ به ۳۴ درصد در سال ۱۴۰۰ - ۱۳۹۹ رسیده است. یعنی عملاً از جمعیت ۸ هزار و ۶۴۷ نفری شاغل در بین آنها به جمعیت ۶ هزار و ۶۳۳ نفر رسیدهایم که نشان میدهد ۶۶ درصد آنها بیکار ماندهاند. البته وقتی این آمار را در کنار میانگین اشتغال ۳۷ درصدی این گروه قرار میدهیم، میتوان نتیجه گرفت که شانس رسیدن به بازار کار برای آنهایی که زیر مدرک تحصیلیشان عنوان شبانه قید میشود در طول ۵ سال گذشته بالا نبوده و از ۱۲۹ هزار و ۱۳ نفری که از این طریق فارغالتحصیل شدهاند، فقط ۴۷ هزار و ۷۳۵ نفرشان در ۵ سال مدنظر این گزارش صاحب شغل شدهاند.
اشتغال پردیسیها؛ همچنان بالای ۶۰ درصد
وضعیت برای فارغالتحصیلان پردیس با وجود اینکه کاهش ۴ درصدی داشته و از نرخ اشتغال ۶۵ درصدی در سال ۱۳۹۹-۱۳۹۸ به نرخ اشتغال ۶۱ درصدی در سال ۱۴۰۰- ۱۳۹۹ رسیدهایم؛ اما واقعیت آن است که وضعیت برای آنها بهتر از دانشآموختگان شبانه است. از سوی دیگر با در نظر گرفتن جمعیت فارغالتحصیلان این دو سال که از ۲ هزار و ۵۹۵ نفر به ۲ هزار و ۹۲۲ نفر رسیده، میتوان نتیجه گرفت که اقبال برای تحصیل در چنین دورههایی از سوی جامعه در حال افزایش است. همچنین میانگین ۵۸ درصدی اشتغال در بین این گروه از فارغالتحصیلان هم نشان میدهد که شرایط آنها به نسبت دورههای شبانه و روزانه به مراتب بهتر است.
فراگیری اشتغال بین فارغالتحصیلان دورههای فراگیر
دورههای فراگیر را هم باید بعد از دورههای الکترونیکی بهترین دوره از لحاظ اشتغال دانست؛ چراکه میانگین نرخ اشتغال در آنها ۶۲ درصد در طول ۵ سال بوده است. همچنین نرخ اشتغال برای دانشآموختگان این دورهها از ۷۴ درصد به ۷۷ درصد در سالهای ۱۳۹۹ - ۱۳۹۸ به ۱۴۰۰ ۱۳۹۹ رسید تا اینگونه جمعیت شاغلان آن هم از ۴ هزار و ۴۳۵ نفر شاغل به ۵ هزار و ۳۰ نفر افزایش پیدا کند. موضوع جالب دیگر درباره این دوره را باید روند افزایشی نرخ اشتغال دانست؛ به طوری که از ۴۸ درصد و ورود ۹ هزار و ۶۵ نفر دانشآموخته این دوره به بازار کار در سال ۱۳۹۶-۱۳۹۵ به نرخ ۷۷ درصدی رسیدهایم. وضعیت اشتغال در دورههای پودمانی هم قابلتوجه است؛ به طوری که میانگین اشتغال بین آنها ۶۰ درصد است و با وجود اینکه نرخ اشتغال این دوره برای سال ۱۴۰۰ - ۱۳۹۹ اعلام نشده، اما یک سال قبل از آن، ۷۴ درصد از جمعیت ۱۹ نفره آنها توانستند شغل داشته باشند. هر چند باید این مسئله را هم ملاک قرار داد که جمعیت فارغالتحصیلان آنها در تمام این سالها به هزار نفر هم نرسیده و در مجموع ۸۶۹ نفر را در این مقطع داشتهایم.
چک سفید امضای دورههای الکترونیکی به فارغالتحصیلان
در روش تحصیل بهصورت الکترونیکی نیز که اقبال نسبتاً بالایی برای تحصیل در آن وجود دارد، با وجود عدم تغییر نرخ اشتغال ۷۹ درصدی آن در سالهای ۱۳۹۹ - ۱۳۹۸ و ۱۴۰۰ - ۱۳۹۹؛ اما میانگین نرخ اشتغال در آنها به ۷۲ درصد رسیده است. موضوع مهم درباره این دوره آن است که عمده فارغالتحصیلان آن حتی در دوران تحصیل هم در زمره شاغلان قرار میگرفتند و به همین دلیل نرخ بالای اشتغال در آن چندان عجیب نیست؛ چراکه در تمام این ۵ سال نرخ اشتغال آنها بالاتر از ۶۰ درصد بوده است.
روند اشتغال دورههای نیمه حضوری و مشترک بینالملل برخلاف همدیگر
وضعی در دورههای نیمهحضوری و مشترک بینالملل هم تقریباً یکسان است؛ چراکه میانگین نرخ اشتغال در آنها به ترتیب ۵۲ و ۵۳ درصد بوده است. هر چند نرخ اشتغال در درههای مشترک بینالملل در سال ۱۴۰۰ ۱۳۹۹ به نسبت ۱۳۹۹ - ۱۳۹۸ با رشد ۲۷ درصدی همراه بوده اما در مقابل این روند برای نیمهحضوریها برعکس طی شده و کاهش ۱۳ درصدی داشته است. به عبارت دقیقتر سهم فارغالتحصیلان مشغول به کار شده در دورههای مشترک بینالمللی از ۵ به ۱۳ نفر و در دورههای نیمه حضوری از ۲۵ به ۸ نفر رسیده است. البته بررسی روند ۵ساله دورههای نیمهحضوری نشان میدهد نرخ اشتغال در آنها از مسیر یکسانی تبعیت نمیکند. به طوری که از نرخ ۵۵ درصدی در سال ۱۳۹۶-۱۳۹۵ به نرخ ۳۵ درصدی رسیدهایم ولی در همین فاصله زمانی، فارغالتحصیلان این دورهها توانستند نرخ اشتغال ۶۶ درصدی را در سال ۱۳۹۸ - ۱۳۹۷ و یا ۴۸ درصدی را هم در سال ۱۳۹۹ - ۱۳۹۸ تجربه کنند. اتفاقی که در دوره مشترک بینالملل هم صدق میکند و باوجود اینکه از نرخ ۵۶ درصدی در سال ۱۳۹۶-۱۳۹۵ درصدی به نرخ ۶۲ رسیده؛ اما بین آنها نرخ اشتغال ۳۶ درصدی و یا ۴۸ درصدی هم دیده میشود.
شانس اشتغال فارغالتحصیلان دانشگاههای دولتی کمتر از 40 درصد؟
با وجود اینکه نگاه بین عمده افراد جامعه این است که تحصیل در دانشگاههای وابسته به وزارت علوم میتواند خیالشان را برای رسیدن به بازار کار راحت کند؛ اما آمارها خلاف این مسئله را نشان میدهند. به طوری که در سال ۱۴۰۰ - ۱۳۹۹ از مجموع ۸۹ هزار و ۷۱۹ فارغالتحصیل ۳۸ درصدشان که معادل ۳۴ هزار و ۶۶ نفر میشد، برای خودشان کاری دست و پا کرده بودند، رقمی که به نسبت سال ۱۳۹۹ - ۱۳۹۸ که در آن ۳۸ هزار و ۸۷۳ نفر شاغل شده و نرخ اشتغال در آن به ۴۵ درصد رسیده بود با کاهش ۷ درصدی همراه بوده است. موضوع مهم دیگر اینکه میانگین نرخ اشتغال در ۵ سال در این زیر نظام هم ۴۰ درصد بوده است. جالب اینکه نرخ اشتغال وزارت علومیها در سال ۱۳۹۷ - ۱۳۹۶ هم ۳۴ درصد از جمعیت ۱۰۱ هزار و ۳۳۷ نفری بود که توانسته بودند از نگاه دادههای رسمی در زمره شاغلان قرار بگیرند.
فرهنگیان و علوم پزشکی آیندهسازترین محل تحصیل
فارغالتحصیلان دانشگاههای فرهنگیان و بهداشت را باید جزء آن دسته از دانشآموختگان بهحساب آورد که به ترتیب ۱۰۰ و ۸۰ درصدشان در سال ۱۴۰۰ - ۱۳۹۹ به بازار کار رسیدند. به عبارت دقیقتر از بین ۸ هزار و ۸۵۳ دانشآموخته فرهنگیان ۸ هزار و ۸۴۲ نفر و از بین ۳۸ هزار و ۲۶۲ نفر وزارت بهداشتی نیز ۳۰ هزار و ۶۸۹ نفرشان در کاریابی موفق بودهاند با این وجود نرخ اشتغال در دانشگاه فرهنگیان با رشد ۲ درصدی و در بهداشتیها با کاهش ۳ درصدی در مقایسه با سال ۱۳۹۹-۱۳۹۸ همراه بوده است. البته در این میان نباید این مسئله را هم از قلم انداخت که در دانشگاه فرهنگیان از همان بدو ورود به دانشگاه، دانشجو دارای حقوق ماهانه بوده و استخدامش هم تضمین شده است؛ موضوعی که هرچند در بین وزارت بهداشتیها وجود ندارد اما با توجه به کمبود نیروی انسانی موردنیاز نظام سلامت میتوان عنوان کرد که ورود به بازار کار برای این دسته از دانشآموختگان هم بهصورت غیررسمی از سوی خود بازار کار تضمین میشود. اگر از میانگین ۹۹ و ۷۴ درصدی نرخ اشتغال متعلق به دانشگاه فرهنگیان و وزارت بهداشت در این سالها بگذریم؛ باید عنوان کرد نرخ اشتغال برای فرهنگیان در سال ۱۳۹۶ - ۱۳۹۵، ۹۶ درصد بوده و همین باعث شد تا از بین ۳۱ هزار و ۶۴۸ دانشآموخته، ۳۰ هزار و ۳۵۴ نفرشان در مدارس کشور مشغول به کار شدند. وزارت بهداشتیها هم در سال ۱۳۹۷ - ۱۳۹۶ با ورود ۲۲ هزار و ۶۶۵ نفر از فارغالتحصیلانشان، در عمل نرخ اشتغالشان به ۶۳ درصد رسیده بود.
فاجعه اشتغال ۱۸ درصدی فارغالتحصیلان دانشگاه ملی مهارت
با وجود اینکه نام دانشگاه ملی مهارت یا همان فنی و حرفهای سابق باید با اشتغال گره بخورد اما وقتی به آمار اشتغال ۱۰ هزار و ۴۵۷ نفری آنها که معادل ۲۴ درصد از کل جمعیت آنها در سال ۱۴۰۰ - ۱۳۹۹ میشود، نگاه میکنیم، میبینیم نرخ اشتغال در این دانشگاه به کمتر ۳۰ درصد رسیده و در مقایسه با سال ۱۳۹۹- ۱۳۹۸ که از مجموع ۳۲ هزار و ۴ فارغالتحصیل ۴۲ درصدشان توانسته بودند به بازار کار برسند با کاهش ۱۸ درصدی همراه بوده است. باوجوداینکه نرخ اشتغال بین این زیر نظام به صورت میانگین ۳۰ درصد بوده اما نمیتوان این را هم نادیده گرفت که دانشآموختگان این دانشگاه در سالهای ۱۳۹۸ - ۱۳۹۷ و ۱۳۹۹ - ۱۳۹۸ به ترتیب ۳۴ و ۴۲ درصد شانس رسیدن به بازار کار را داشتند. سهمی که در ۳ سال دیگر همیشه کمتر از ۳۰ درصد بوده است.
نرخ اشتغال علمیکاربردی بدون تغییر باقی ماند
۶۳ درصد از ۷۵ هزار و ۷۵۴ دانشآموخته علمیکاربردی نیز در سال ۱۴۰۰ - ۱۳۹۹ توانستند برای خود شغل دستوپا کنند؛ نرخی که در سال ۱۳۹۹-۱۳۹۸ نیز ثابت مانده بود و جالب اینجاست که در این دو بالاخره نرخ اشتغال در این زیر نظام از ۶۰ درصد فراتر رفته بود. با وجود اینکه بهصورت میانگین ۵۸ درصد از دانشآموختگان این زیرنظام در طول ۵ سال گذشته به بازار کار رسیدند؛ اما در به سال ۱۳۹۷-۱۳۹۶ از مجموع ۱۰۶ هزار و ۷۱۶ نفری فارغالتحصیلان آن، ۵۱ درصدشان که معادل ۵۴ هزار و ۷۵۳ نفر میشد، در زمره شاغلان قرار گرفتند.
شیب ورود به بازار کار برای پیامنوریها هم ۴ درصد کندتر شد
از میانگین نرخ اشتغال ۴۰ درصدی بین فارغالتحصیلان پیامنور که بگذریم با کاهش ۴ درصدی این نرخ طی سالهای ۱۳۹۹ - ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۰ - ۱۳۹۹ روبهرو میشویم بهعبارتدیگر باوجوداینکه از لحاظ جمعیتی، تعداد فارغالتحصیلانی که از این دانشگاه به بازار کار رسیدند، رشد کرده و از ۲۷ هزار و ۸۸۵ نفر به ۲۹ هزار و ۲۹۲ نفر رسیده، اما وقتی این آمار را در مقایسه با ۶۱ هزار و ۲۷ نفر و همچنین ۶۹ هزار و ۴۱۵ فارغالتحصیل کل این دو سال قرار میدهیم، باید عنوان کرد که نرخ اشتغال در آنها ۴ درصد کمتر شده است.
اوضاع دانشآموختگان دستگاههای اجرایی چگونه است؟
وضعیت اشتغال برای دانشگاههای وابسته به دستگاههای اجرایی و همچنین مؤسسات آموزش عالی هم چندان چنگی به دل نمیزند؛ چراکه در سال ۱۴۰۰ - ۱۳۹۹ به ترتیب ۴۱ درصد و ۵۰ درصد آنها بیکار ماندند. یعنی عملاً از جمعیت ۳ هزار و ۸۰۰ نفری فارغالتحصیلان دانشگاههای دستگاههای اجرایی هزار و ۵۵۷ نفر و از ۴۴ هزار و ۷۷۷ دانشآموخته مؤسسات آموزش عالی هم ۲۲ هزار و ۱۴۳ نفرشان به بازار کار رسیدند. البته باید به این مسئله هم اشاره کرد که وضعیت برای دانشگاههای اجرایی بهمراتب بهتر شده و نرخ اشتغال بین آنها از ۳۴ درصد در سال ۱۳۹۹ - ۱۳۹۸ به ۴۱ درصد در ۱۴۰۰ - ۱۳۹۹ رسید اما برای مؤسسات آموزش عالی این نرخ با کاهش ۳ درصدی همراه بوده است. با این وجود نمیتوان این مهم را هم کتمان کرد که دانشآموختگان دستگاههای اجرایی هیچگاه در طول ۵ سال مد نظر این گزارش نتوانستند نرخ اشتغال ۵۰ درصدی داشته باشند، شانسی که برای مؤسسات آموزش عالی هم تنها در سال ۱۳۹۹-۱۳۹۸ رخ داده است و در سالهای قبل از آن، همیشه این نرخ در حول و - سهم ۴۰ درصدی بوده است.
بیش از نیمی از آزادیها؛ در کاریابی موفقند
با وجود اینکه نرخ اشتغال دانشآموختگان دانشگاه آزاد در سالهای ۱۳۹۸-۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ - ۱۳۹۹ اعلام نشده، اما میانگین اشتغال برای فارغالتحصیلان این دانشگاه در ۳ سال دیگر ۴۹ درصد بوده است. البته موضوع زمانی جالب میشود که بدانیم در سالهای ۱۳۹۶-۱۳۹۵ و ۱۳۹۸ - ۱۳۹۷ بیش از نیمی از دانشآموختگان دانشگاه آزادی توانسته بودند به بازار کار رسیده و به همین دلیل نرخ اشتغال ۵۲ درصد اعلام شده بود. اگر بخواهیم نگاهی دقیقتر به وضعیت اشتغال این زیر نظام در طول این ۳ سال داشته باشیم باید عنوان کرد در سال ۱۳۹۶-۱۳۹۵ از مجموع ۲۷۷ هزار و ۶۰۰ فارغالتحصیل ۱۴۴ هزار و ۳۵۲ نفرشان از سوی بازار کار جذب شدند. رقمی که یک سال بعد از ۲۵۱ هزار و ۳۲۰ نفر به ۱۱۰ هزار و ۵۸۱ نفر رسید تا از این طریق نرخ اشتغال به ۴۴ درصد کاهش یابد، البته این نرخ خیلی ماندگار نبود و تنها یک سال بعد دوباره با ورود ۱۰۹ هزار و ۲۰ نفر از دانشآموختگان به بازار کار به ۵۲ درصد افزایشیافته بود.
دکتری تخصصی؛ امنترین مقطع برای شاغل شدن!
وجود نرخ اشتغال ۸۱ درصدی برای دانشآموختگانی که مدرک دکتری تخصصی دارند در سال ۱۴۰۰ - ۱۳۹۹ نشان میدهد این مقطع خیال دانشجویان را برای رسیدن به بازار کار راحت میکند؛ نرخی که به نسبت یک سال قبلتر با رشد ۲ درصدی هم همراه بوده است. بهطوریکه از ۶ هزار و ۷۳۹ دانشآموخته شاغل ظرف یک سال به ۹ هزار و ۴۱۱ دانشآموختهای میرسیم که توانستند راه خود را برای رسیدن به بازار کار پیدا کنند. البته این میزان در سال ۱۳۹۶ - ۱۳۹۵ در مجموع ۷ هزار و ۴۲۶ نفر بوده است که حالا با رشد ۷ درصدی همراه شده است. البته مقطع دکتری همیشه چند پله از دیگر مقاطع برای دستیابی به شغل جلوتر است. به طوری که مقطع دکتری حرفه ای نرخ اشتغال ۶۸ درصدی را در سال ۱۴۰۰- ۱۳۹۹ تجربه کرده بود؛ هر چند این نرخ نسبت به یک سال قبلتر با کاهش ۲ درصدی همراه بوده اما باز هم یک سروگردن از دانشآموختگان کارشناسیارشد جلوتر است.
دسترسی به بازار کار
برای فارغالتحصیلان کارشناسی سختتر میشود؟ با وجود اینکه نرخ اشتغال بین فارغالتحصیلان کارشناسیارشد در طول ۵ سال مدنظر این گزارش میانگین ۶۳ درصد بوده، اما این نرخ در سال ۱۴۰۰ - ۱۳۹۹ در قیاس با سال ۱۳۹۹ - ۱۳۹۸ با کاهش یکدرصدی همراه و به ۶۵ درصد رسیده است. البته باید به این مسئله هم اشاره کرد که تعداد فارغالتحصیلان مشغول به کار در این مقطع تحصیلی از ۳۶ هزار و ۳۶۳ نفر به ۳۶ هزار و ۶۹۵ نفر رسیده اما با در نظر گرفتن افزایش جمعیت دانشآموختگان، عملاً سهم آنها از دایره شاغلان کمتر شده بود بدترین سال برای این دانشآموختگان را هم باید سال ۱۳۹۷-۱۳۹۶ دانست؛ چراکه در آن برهه با وجود، ورود ۸۸ هزار و ۶۵۴ دانشآموخته این مقطع به بازار کار، اما نرخ اشتغالشان ۵۷ درصد اعلام شده بود بااینوجود نباید این مسئله را هم نادیده گرفت که بیش از نیمی از دانشجویانی که برای تحصیل مقطع کارشناسیارشد را انتخاب میکنند، شانس داشتن شغل را خواهند داشت. مؤلفهای که وقتی آن را در کنار نرخ اشتغال دکتری حرفهای و تخصصی قرار دهیم نشان میدهد هنوز دست برتر برای رسیدن به بازار کار در اختیار دانشجویان تحصیلات تکمیلی است.
۵۵ درصد کارشناسیها در زمره بیکاران
بر اساس آمار در سال ۱۴۰۰ - ۱۳۹۹، در مجموع ۱۰۳ هزار و ۶۷۳ نفر از دانشآموختگانی که مدرک کارشناسی داشتند، شاغل شده بودند در حالی که آن سال ۲۲۹ هزار و ۲۱۵ نفر از دانشگاههای کشور در این مقطع فارغالتحصیل شده بودند؛ آماری که سهم ۴۵ درصدی اشتغال را در این مقطع نشان میداد، اما وقتی این آمار را در ترازوی مقایسه قرار میدهیم، شاهد کاهش ۷ درصدی نرخ اشتغال به نسبت سال ۱۳۹۹ - ۱۳۹۸ هستیم؛ چراکه در آن سال در مجموع ۱۱۳ هزار و ۱۲۲ نفر از کارشناسیها که معادل ۵۲ درصد از کل جمعیت آنها میشد، شاغل شده بودند. همچنین میانگین نرخ اشتغال این مقطع در طول ۵ سال به ۴۶ درصد رسیده است. از طرف دیگر نمیتوان این مسئله را هم نادیده گرفت که مقطع کارشناسی بهعنوان پلی برای ورود به تحصیلات تکمیلی به شمار میرود و به همین دلیل بخشی از دانشآموختگانی که امکان دستیابی به بازار کار را نداشتهاند، به ناچار به مقطع بالاتر میروند تا شاید از این طریق بتوانند مسیر خود را برای داشتن شغل هموار کنند
نرخ اشتغال کاردانیها ۹ درصد کمتر شد
در سال ۱۴۰۰- ۱۳۹۹ از ۶۸ هزار و ۲۶۸ دانشآموخته مقطع کاردانی، در مجموع ۲۹ هزار و ۲۵ نفرشان یا به عبارت آماری ۴۲ درصد آنها شاغل شدند، سهمی که به نسبت یک سال قبلتر از آن، با کاهش ۹ درصدی همراه بوده است؛ چراکه در آن ۴۲ هزار و ۳۸ نفر از آنها که معادل ۵۱ درصد از کل جمعیت دانشآموختگان میشد، در زمرہ شاغلان قرار میگرفتند. با وجود اینکه میانگین نرخ اشتغال این مقطع در ۵ سال، ۴۱ درصد بوده و این دو سال از میانگین بالاتر رفته، اما ذکر این مسئله هم خالی از لطف نیست که بدانیم در سال ۱۳۹۸ - ۱۳۹۷ نیز ۷۰ هزار و ۱۱۹ نفر از دانشآموختگان که سهم ۴۲ درصدی از کل را داشتند توانسته بودند با مدرک کاردانی به بازار کار راه پیدا کنند و حالا دوباره این نرخ تکرار شده است. البته اگر نرخ ۳۳ درصدی اشتغال سال ۱۳۹۷-۱۳۹۶ را ملاک قرار دهیم باید عنوان کرد که وضعیت برای فارغالتحصیلان این مقطع در مجموع رو به بهبود بوده است.