ندا اظهری- ثمین قیصری، گروه دانشگاه: اگر نگاهی به حوزه میکروالکترونیک و ریزتراشهها در دنیا بیندازید، تازه متوجه اهمیت این فناوری در کشور خواهید شد. فناوری نوظهوری که این روزها بسیاری از کشورها را بهجان هم انداخته است. ظهور هوش مصنوعی و الکترونیک شدن بسیاری از حوزهها نیز سرعت پیشرفت این حوزه از فناوری را دوچندان کرده و ایران برای عقب نماندن از این موج، ناگزیر به شتاب گرفتن است. اقدامی که از یکی دو سال گذشته از سوی معاونت صورت گرفت و طی آن، حوزه میکرو را در ستاد فناوری نانو ادغام کرد. مقدمهای بر تمرکز بیشتر کشور بر این موضوع «ترند» جهانی شد تا ما از قافلهای که سالهاست در دنیا بهراه افتاده، جا نمانیم. درست است هنوز به پای چین و آمریکا بهعنوان سردمداران حوزههای میکروالکترونیک و ریزتراشهها نمیرسیم اما بهلطف دانش و ظرفیت استعدادهایی که در اختیار داریم، میتوانیم در آیندهای نزدیک سهمی از بازار جهانی را در حوزههای استراتژیک از آن خود کنیم. به این بهانه برای اطلاع از اقداماتی که در حوزه میکرو در کشور انجام میشود، با مهدی نادری، مدیر برنامه توسعه زنجیره ارزش فناوریهای میکرو گفتوگو کردیم.
فعالیت در حوزه ریزتراشهها از کجا آغاز شد؟
اوایل امسال بود که دانشگاه شریف به همراه پردیس میکرو الکترونیک، معاون علمی و ستاد نانو مسابقهای را در حوزه طراحی و ساخت تراشههای حسگر انجام دادند که هدف طراحی، ساخت و توسعه دو تراشه حسگری بود که به بهانه آن رقابت و مسابقه دانشجویی هم شکل گرفت. این مسابقه شامل رقابت بر سر طراحی و ساخت تراشههای حسگری شامل حسگر فشار و حسگر دما بود. تیمهای حاضر، پروپوزالهای خود را در این زمینه ارائه دادند و تیمهای منتخب به فرایند تولید محصول پیوستند و پردیس میکروالکترونیک نیز در همین راستا برای این تیمها مجموعههایی را ایجاد کرد. در این برنامه از برگزارکنندهها و تیمهای برتر نیز تقدیر شد. در روز میکروالکترونیک، تفاهمنامههایی بین دانشگاهها و پردیس میکروالکترونیک و ستاد نانو منعقد شد و جوایزی در این حوزه اهدا شد و همین، سرآغاز دو مسابقه آتی بود که قرار است با حضور دانشگاههای تهران، شریف و شیراز برگزار شود. مسابقات آتی در حوزه طراحی و توسعه و تولید تراشه اما در سطح کارهای دانشجویی خواهد بود.
از برنامههای ستاد میکرو بگویید؟
اولاً ما ستاد میکرو نیستیم، بلکه همان ستاد نانوییم. ماموریت توسعه زنجیره ارزش فناوریهای میکرو به ستاد نانو داده شده است. در ستاد نانو برای این موضوع طراحی خاصی انجام شده و واحدی جداگانه در نوع خود ایجاد کرده که تمرکز آن، توسعه زنجیره ارزش فناوریهای میکرو است. در این واحد نقاط مورد تمرکز انتخاب میشوند. این نقاط حسگرهاییاند که بر مبنای فناوری MEMS (سیستمهای میکروالکترومکانیکی) هستند؛ مانند ابزارهای تشخیص بر بالین، سامانههای پایش خود توان و ذخیرهسازهای انرژی که شامل باتریها و خازنها میشوند. این موارد انتخابهاییاند که ستاد نانو در پرداخت به موضوع توسعه زنجیره ارزش فناوریهای میکرو تعیین کرده که در هرکدام از آنها با توجه به بلوغی که در کشور در توسعه فنی این موضوعات انجام شده، نوع برنامهها متفاوت است. ما در حسگرهای MEMS که در زمینه حسگرهای حوزه نفت، گاز، پتروشیمی و خودرو فعالیت میکند؛ بررسی میکنیم که چه پروژههای انجامنشدهای باقی مانده است؟ همچنین در سامانههای پایش خودتوان بررسی میکنیم که دانشگاهها در حال حاضر در چه وضعیتی قرار گرفتهاند؟ بهعبارتی به موضوع حسگرها کاملاً نگاه تجاری و در حوزه سامانههای پایش خودتوان نگاه پژوهشی داریم؛ چراکه قرار است دانش در درون دانشگاهها شکل گیرد و بهسمت تولید محصولات کارا و توانمند حرکت کنیم.
در ابزارهای پایش خود توان و ابزارهای تشخیص بر بالین جهت حرکت ما بهسمت ابزارها و تستهایی است که مورد تأیید FDA هستند؛ چراکه سازمان غذا و دارو براساس آن درحال طراحی و پذیرش محصولات است. در سامانههای تشخیص بر بالین سعی بر این است که ما بهدنبالکنندههای پیشگام تبدیل شویم، یعنی درست است که نگاه میکنیم چه محصولی در دنیا مجوز گرفته اما سعی ما این است که با توسعه آن محصول، کمتر از یکسال فاصله داشته باشیم. ابزارهای حمایتی موجود در سطح حمایت از پایاننامههای ارشد و دکترا، در قالب برنامههای واحد یا گروه سرمایههای انسانی و حمایت از توسعه محصولات بدیع و نوظهورند که در دل کارگروه توسعه فناوری انجام میشود. ظرفیتهایی که کارگروه صنعت در قالب برنامه «رینکست» برای توسعه تجاری و صنعتی محصولات و حمایتهای خاصی که خود برنامه میکرو دارد؛ همه گروههایی را که در سطوح مختلف نگاه تجاری با ارزشافزوده بالا دارند، پوشش میدهد.
ریز تراشهها هم جزء ماموریتهای حوزه میکرو محسوب میشود؟
بله.
طبق اولویتهایی که اشاره کردید، این موارد جزء زمینههایی بوده که نسبت به سایر حوزههای میکروالکترونیک توسعهیافتهتر بودهایم؟
نه اتفاقاً. به عنوان مثال در سامانههای پایش خودتوان- که انرژی خود را از محیط جذب میکند- سابقهای نداشتهایم، اما باید این مورد را ایجاد میکردیم، یعنی بعضی از انتخابهای ما بر پایه سابقه و بعضی از آنها بر پایه بایدهای راهبردی است. دستگاه «بر بالین بیمار»، «ترند» پزشکی شخص محور دنیاست و از قضا همان نقطهای است که فاصله ما با دنیا کم است و باید در این زمینه پیشرفت کنیم. سامانههای پایش «خود دوام» هم از دیگر حوزههایی است که برای ورود به انقلاب صنعتی چهارم در قالب گسترش سامانههای IT باید به آن بپردازیم و در آن پیشرفت کنیم. حسگرهای MEMS براساس ظرفیتی که صنعت در استفاده از این حسگرها دارد یک الزام بهشمار میرود و کشور بهطور کامل درحال استفاده از آن است. در اینجاست که باید به زنجیره تأمین حسگرهای مورد نیاز کشور ورود پیدا کنیم.
کارکرد این ریزتراشهها چیست؟
تمرکز ما در حوزه ریزتراشهها، ارتقای زیرساختهاست. یکی از کارهایی که در حال حاضر با همکاری پردیس میکرو الکترونیک انجام دادهایم این است که ظرفیتها و زیرساختهای تولید ریزتراشهها را مهیا کردهایم. تمرکز این ریزتراشهها هم روی حسگرهاست.
در دنیا جنگ بر سر ریزتراشههاست؛ ما در حال حاضر در چه نقطهای از این رقابت جهانی قرار داریم؟
95 درصد از نیاز کشور به ICها، پردازندهها و سنسورهایی که وجود دارد در نوت سایزهای بالای 130 نانومتر است و درواقع، در حال حاضر ما وارد جنگ کشورهای قدرتمند در حوزه ریزتراشهها نیستیم. هنوز برای گرفتن جایگاه و محدود کردن سایر بازیگرها در این موضوعات بسیار زود است. از این رو، ما با این چالشها مواجه نیستیم. بهعنوان مثال، چالشی که کشور چین با ایالات متحده دارد، این است که آمریکا معتقد است چین مجهز به ریزتراشههای 7 و 10 نانومتری نیست و قرار نیست از این پس، چنین تجهیزاتی را در اختیار چینیها قرار دهد. در حال حاضر، چین به 3 نانومتر دست پیدا کرده است. اما ما درون این درگیریها نیستیم. اتفاقاً فرصت جدیدی که اکنون وجود دارد این است که این زیرساختها به صورت منطقهای در دنیا در حال توسعه است به طوری که اروپا، آمریکای شمالی، جنوب شرق آسیا در دو بخش چین و مابقی کشورهای آسیای جنوب شرقی هر کدام به طور جداگانه در این حوزه فعالیت میکنند؛ درواقع، منطقهای که میتوان در آن حرف متفاوتی زد، منطقه خاورمیانه، غرب آسیا و شمال آفریقاست. ایران در حال حاضر تمایل به بالا بردن جایگاه خود دارد و از ظرفیت نیروی انسانی خوبی برای آموزش برخوردار است؛ ظرفیت انرژی خوبی دارد و همچنین دارای زیرساختهایی است که بتواند مصرف را متمرکز و تولیدها را هدفمند کند. کشور دیگری که به موضوع ریزتراشهها میپردازد، کشور ترکیه است؛ به عبارتی ما و ترکیه با همکاری هم میتوانیم کارهای خیلی خوبی را بهعنوان بازیگران اصلی حوزه خاورمیانه انجام داده و نقش فعالی داشته باشیم.
بازار تراشهها در کشور چه مقدار است؟
هر عددی بگوییم اشتباه است؛ چراکه این حوزه بسیار متغیر است و گاهی به خاطر تأثیر شرایط تحریم مجبور به کاهش مصرف میشویم. بنابراین اگر دادهای را اشاره کنیم، ممکن است بیزینسهایی (کسبوکارهایی) از توجیه خارج شود در صورتی که به دلیل محدود شدن بخشی از صنایع، بازار نیز دچار افت شده است، درواقع اگر صنایع محدود نباشند بازار بزرگتر است.
چه سهمی از نیاز کشور توسط بازار داخلی تأمین میشود؟
به تازگی زیرساختهایی برای نیروها و بخشهای خاص راهاندازی کردهایم تا بعضی از سنسورهای حوزه IR و تراشههای حوزه دتکتورهای دمایی و فشار را خودمان تولید کنیم. البته این محصولات سهم بسیار کمی در بازار دارند؛ چراکه بهعنوان مثال، تاکنون دنیا برای پنج میلیارد نفر، مناطق پنج میلیارد نفری تولید میکرد که توجیهی نداشت. متأثر از تحریمهای مختلفی که پیش روی کشورها قرار گرفت، بازیگرها شروع به مهیا کردن بخشهایی کردند که به واسطه آن بتوانند بازارهای خود را گسترش دهند. البته نکتهای که وجود دارد این است که هزینه فرصت ورود به یک موضوع، از دست دادن بخشهای دیگر است. باید دقت کرد که در صورت انتخاب این فرصت چه فرصتهای دیگری را از دست خواهیم داد.
یعنی اگر وارد حوزه ریزتراشهها شویم حوزههای دیگر را از دست میدهیم؟
سرمایه ما محدود بوده و حتی در صورت سرمایهگذاری خارجی نیز بودجه محدود است و باید انتخاب کرد. در حال حاضر بر اساس مطالعات انجامشده، اگر بخواهیم در برنامه جدید پنجساله هفتم توسعه 8 درصد رشد داشته باشیم، باید سالانه رقمی در حدود 200 میلیارد دلار سرمایهگذاری کنیم.
در حال حاضر چه مقدار سرمایهگذاری انجام میشود؟
در حال حاضر میتوانیم 100 میلیارد دلار از این سرمایه را فراهم کنیم. برای مابقی این سرمایه مورد نیاز نیز باید به سراغ سرمایهگذاری خارجی برویم. شما به عددها نگاه نکنید، در هر صورت منابع کشور محدود است. از سوی دیگر، با این منابع محدود، این مسئله یا یک موضوع راهبردی محسوب میشود یا اقتصادی و در این صورت نگاهها و رویکردهای آن متفاوت میشود. اگر موضوع راهبردی باشد، دیگر مسئله «باید» مطرح میشود، اینکه ما باید این فناوری را داشته باشیم، مانند موضوعات خاصی که در اختیار داریم. اگر موضوع اقتصادی باشد، جنس صحبتها به سمتی میرود که در آن ملاحظات تجاری و اقتصادی معنا پیدا میکند.
آیا ایران ظرفیت و چشماندازی دارد که بتواند برای صادرات اقدام کند؟
بازار ایران برای این کار کوچک است. بازار ایران حتی برای ایجاد زنجیره ارزش محصولات نیز کوچک است؛ به این معنی که بازار 85 میلیون نفری ایران محدود است و باید به فکر یک بازار حداقل نزدیک به 600 میلیون نفری باشیم.
آیا کشور ما 10 درصد بازار داخل را در دست دارد؟
نه فکر نمیکنم. سهم ما زیر 10 درصد است. به عبارتی، با وجود اینکه در بخشهای خاصی تولیدکننده داخلی داریم اما آمار دقیقی از آن در دست نداریم.
آیا شرکتهای داخلی توان و ظرفیت تولید 10 درصد نیاز بازار داخل را دارند؟
از این زاویه نگاه کنیم اگر بخواهیم به سراغ تولید تراشهها برویم باید حدود 450 تا 500 درصد بازار شکل گرفته باشد تا توجیه تولید محصول وجود داشته باشد. به همین دلیل هرگز نباید تصور کرد که تولید 10 درصد را به 50 درصد تبدیل کنیم؛ چراکه اصلاً توجیه ندارد که وارد این خط تولید شویم.
درواقع تقاضا باید به اندازهای برسد که توجیه تولید داخلی پیدا کند؟
بله، دقیقاً.
درواقع میتوان گفت بیش از 90 درصد نیاز داخلی از واردات تأمین میشود؟
بله، اما باز هم توجیه ندارد که بهخاطر این 90 درصد خط تولید این محصولات را راه بیندازیم، بلکه باید به فکر قرار گرفتن در زنجیره ارزش جهانی باشیم.
این مسئله در حوزه باتریها نیز وجود دارد و بسیاری از شرکتهای فعال در حوزه تولید باتری نیز روی این مسئله اتفاق نظر دارند که قرار گرفتن در بازارهای جهانی برای آنها از اهمیت بالاتری برخوردار است.
بله، رابطه بینالمللی علاوه بر این برای موضوعات دیگر نیز اهمیت دارد. نکتهای که در اینجا وجود دارد این است که زیرساختهای تولید انبوه در موضوع باتریهای نوین یا نوظهور مانند باتریهای لیتیومی و پلیمری، در اختیار چند کشور و شرکت قرار دارند. عملاً شرکتهایی که به آنها کمک کردهایم و فناورهایی که سعی کردهاند کارهای توسعه محصول را انجام دهند، باید در زنجیره تأمین آنها قرار گیرند، به این معنی که با همکاری یکدیگر وارد خط تولید حوزههای مختلفی چون «آند» شوند. به عبارتی، ما برای موفقیت بیشتر باید در زنجیره تأمین شرکتهای بزرگ قرار گیریم.
در حوزه میکرو الکترونیک و تراشه همین شرایط به همین منوال است؟
خیر، در حوزه میکرو الکترونیک شرایط کمی متفاوت است. در آن قسمت بلوغ بیشتر است و میتوان تقاضای خط تولید کرد اما در حوزه تراشهها خط تولیدی وجود ندارد. در حوزه باتریها، کشور گویی در وضعیت 1990 - 1980 میلادی قرار گرفته است. در حال حاضر کسی خط تولید در اختیار ما قرار نمیدهد و تولیدکننده در اولویت است. اکنون به ما، خط تولیدی با نت سایزهای بالا میدهند؛ بنابراین اگر تلاش نکنیم و نتوانیم مسیر تولیدات خود را به زیر نت سایزهای 60، زیر 50 و حتی 10 نزدیک کنیم، وضعیت دشوارتر میشود. در حال حاضر در حوزه باتری وضعیت به این صورت است. در حوزه باتری رقابت به شدت بالاست اما در حال حاضر در نت سایزهای بالا خط تولید در اختیار ما قرار میدهند. بعد از آن، سایر موارد برعهده تولیدکننده است که آیا میتواند در این بازار رقابتی تولید تراشه، خط تولید داشته باشد و محصول نهایی خود را بفروشد یا خیر؟ اما در حوزه باتری رقابتی وجود ندارد و هر کشوری از خط تولید بهرهمند نیست. میتوان گفت انحصار آن چند جنبهای است، اما در حوزه میکرو الکترونیک شما خط تولید و تجهیزات را خریداری میکنید.
حوزه میکرو الکترونیک چه سهمی از بودجه ستاد نانو را در اختیار دارد؟
عملاً تمرکز ما روی تأمین اعتبار از طریق برنامههای معاونت علمی است و تقریباً همه برنامههای خود را با آنها تنظیم کردهایم. تأمین اعتبارهای ما از طریق معاونت انجام میشود.
درواقع بودجه میکرو مجزا از ستاد تعیین میشود؟
بله، بودجه آن مجزا از ستاد است. در حال حاضر، مأموریت میکرو را به ستاد نانو محول کردند اما تغییری در بودجه آن داده نشد. باید این بودجه به طور جداگانه تعلق گیرد یا بودجه ستاد نانو را افزایش دهند. اما نمیتوانم از بودجه سال 1403 به عدد دقیقی اشاره کنم.