زهرا طیبی، خبرنگار گروه نقد روز: «راهاندازی مجموعهای از سانتریفیوژهای جدید و پیشرفته» اولین پاسخ ایران به قطعنامه شورای حکام بود. پنجشنبه 21 نوامبر، شورای حکام بالاخره به قطعنامه پیشنهادی تروئیکای اروپایی علیه ایران رأی داد و ایران هم براساس آنچه که اعلام کرده بود، اقدامی متقابل را در واکنش به قطعنامه شورای حکام کلید زد. اگرچه انتشار قطعنامه منجر به ارسال پرونده ایران به شورای امنیت در مقطع فعلی نخواهد شد، اما در مقایسه با قطعنامهای که شش ماه پیش توسط شورای حکام منتشر شده بود، مفاد قطعنامه تندتر بود البته در آرای اعضا تفاوت قابل توجهی رخ نداده است. نکته مهمتر اینکه قطعنامه بدون در نظرگرفتن گزارش آژانس منتشر شد. با توجه به این موارد اما ایران رفتاری برمبنای چهارچوب قوانین بینالملل اتخاذ کرده و ضمن اعلام پایبندی به تعامل سازنده برمبنای قواعد، واکنش متقابل به این رفتار نشان داده است.
عدم همکاری با آژانس؛ بهانه همیشگی قطعنامههای شورای حکام
در بخشی از بیانیه قرائتشده در شورای حکام که به پیشنهاد تروئیکای اروپا و آمریکا تنظیم شده، ایران به مانعتراشی در کار آژانس محکوم شده و گفته شده است: «به دلیل تعلیق اجرای پروتکل الحاقی و محرومیت آژانس از دسترسی تکمیلی به سایتها، توانایی آژانس برای نظارت و اطمینان از ماهیت صلحآمیز برنامه هستهای ایران، به شدت تضعیف شده است.» شورای حکام در متن قطعنامه ادعاهای سیاسی که در اسنادی که توسط رژیمصهیونیستی ارائه شده را تکرار کرده و از ایران خواسته که توضیحاتی درخصوص ذرات اورانیوم با منشأ انسانی در دو مکان اعلامنشده ارائه دهد و آژانس را از مکان فعلی مواد هستهای و یا تجهیزات آلوده مطلع کند. در بخشی از این قطعنامه همچنین به این موضوع اشاره شده که غنیسازی اورانیوم ایران، بیش از 32 برابر از حد تعیین شده است. شورای حکام ایران را «به خاطر فاصله گرفتن بیشتر از تعهداتی که براساس برجام تعیین شده بود»، «مقصر تشدید بحران فعلی در برجام» خواند. فراهم کردن دسترسی بازرسان آژانس به مکانها و مواد مورد نظر هم نکته دیگری بود که در متن قطعنامه به آن اشاره شده بود. (IAEA) به گروسی ماموریت داده تا بهار سال آینده، گزارشی درخصوص سؤالات بیپاسخ مربوط به برنامه هستهای ایران، ارائه دهد. قطعنامه 21 نوامبر شورای حکام، دومین قطعنامهای است که در شش ماه اخیر از جانب شورای حکام منتشر شده است. در بخشی از قطعنامه که در (5ژوئن) منتشر شده بود، شورای حکام به لغو مجوز فعالیت برخی از بازرسان آژانس اشاره کرده و از ایران خواسته بود، «ممانعت از فعالیت چند بازرس ارشد آژانس را لغو کند.» در ادامه همین رویکرد در قطعنامه 21 نوامبر نیز به این موضوع اشاره شده بود که شورای حکام باید ایران را در قبال تعهدات قانونیاش پاسخگو کند و در ادامه نیز اشاره کرد: «ایران باید فوراً، بهطور کامل و بدون ابهام با آژانس همکاری کند.»
چماق ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت بالای سر ایران؟
محتوای قطعنامه شورای حکام (21 نوامبر) در مقایسه با قطعنامه (5 ژوئن) چند نکته اساسی دارد ازجمله اینکه متن قطعنامه تندتر شده است، در حالی که قطعنامه 5 ژوئن تنها به گسترش همکاری با آژانس و بازگرداندن بازرسانی که مجوز آنها لغو شده، اشاره دارد. قطعنامه اینبار ادعاها برمبنای گزارش و اسناد رژیمصهیونیستی و ادعاها در مورد فعالیت هستهای در 2 مکان اعلامنشده را تکرار کرده است. این قطعنامه همچنین از ایران خواسته غنیسازی خود را کاهش دهد و به اجرای پروتکل الحاقی بازگردد. نکته مهمتر اینکه تا اکتبر 2025 به مدیرکل آژانس ماموریت داده گزارشی درخصوص ابهامات مطرحشده در قطعنامه ارائه کند. فارغ از ادبیات تند شورای حکام، در متن قطعنامه به وضوح ردپای سیاسیکاری علیه ایران به چشم میخورد. استناد به اسناد و گزارشهای جعلی ادعایی صهیونیستها، تأکید بر این گزاره که ایران با آژانس همکاری لازم را ندارد در حالی که پیش از به رأی گذاشتن قطعنامه ابعاد سفر مدیرکل آژانس مشخص بود و محکوم کردن ایران به خاطر ایجاد بحران در توافق برجام در حالی که ایران به خاطر خروج آمریکا از برجام و بدعهدی اروپاییها توافقات خود را در برجام کاهش داد، اثبات میکند این گزارش بیش از آنکه برمبنای استنادات دقیق و واقعی باشد، رنگوبوی سیاسیکاری دارد تا همچنان چماق «ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت» و بازگرداندن قطعنامهها علیه ایران را بالای سر ایران نگهدارد.
گزارش مثبت گروسی هم در قطعنامه تأثیرگذار نبود
حضور گروسی در تهران بهجز دیدار با مقامات ایرانی و نشست خبری جنجالی او در تهران با حضور اسلامی، اتفاق قابل توجه دیگری هم داشت و آن هم بازدید گروسی برای اولین بار از سایت هستهای ایران در نطنز و فردو بود، امری که یک پیام مهم برای آژانس داشت و آن هم اینکه ایران مبنای همکاری با آژانس را دارد. مدیرکل آژانس هم بعد از بازگشت از تهران و در نشست خبری که در وین برگزار شد، جدای از اینکه اشاره کرد که گفتوگوها با ایران سازنده بود، به این موضوع هم اشاره کرد که ایران گفته سطح ذخایر را در 60 درصد متوقف میکند و «این اولین باری است که ایران گفته سطح ذخایر را در این سطح متوقف میکند.» گروسی در ادامه هم به ادعای وجود نیروگاه اتمی در پارچین اشاره کرد و گفت: «اطلاعاتی نداریم که تأیید کند در پارچین تأسیسات هستهای وجود دارد.» با نگاه به صحبتهای مدیرکل آژانس میتوان این گزاره را مورد تأکید قرار داد که سفر گروسی به تهران مثبت بوده و گفتوگوهای مثبتی نیز مطرح شده اما نکته مهم ماجرا اینجاست که نتیجه سفر گروسی به تهران و بازخوردی که سفر به همراه داشته و حتی اشاره مدیرکل آژانس به اینکه ایران پذیرفته ذخایر غنیسازی خود را در 60 درصد متوقف کند، نشان از چراغسبز ایران برای همکاری با آژانس دارد، اما درست برمبنای آنچه نماینده ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز به آن اشاره کرد: «قطعنامه بدون توجه به نتایج سفر مدیرکل و نقشه راه مورد توافق با مدیرکل صادر شده است.» موضوعی که نشان میدهد، تصمیم شورای حکام اساساً برای افزایش فشار بر ایران صورت گرفته و در این مسیر گزارش آژانس نیز تغییری در انتشار به همراه نداشت. گزارش مثبت گروسی برخلاف قطعنامه تند شورای حکام را البته میتوان در این چهارچوب تحلیل کرد که همچنان کانال همکاری آژانس با ایران باز بماند و همکاریها متوقف نشود.
آرای شورای حکام در 21 نوامبر تفاوت چندانی با قطعنامه در 5 ژوئن نداشت
در قطعنامه شورای حکام میزان آرای موافق و مخالف به این قطعنامه با قطعنامه پیشین تفاوت چندانی نداشت. روز پنجشنبه در محل برگزاری نشست شورای حکام در وین از مجموع 35 کشور عضو شورای حکام، 19 کشور (آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان، اسپانیا، آرژانتین، استرالیا، بلژیک، اکوادور، اوکراین، کانادا، گرجستان، ژاپن، کرهجنوبی، مراکش، ایتالیا، لوگزامبورگ، هلند و پاراگوئه) رأی مثبت، 12 کشور (آفریقایجنوبی، هند، پاکستان، اندونزی، برزیل، غنا، تایلند، الجزایر، ارمنستان، بنگلادش، کلمبیا و مصر) رأی ممتنع و 3 کشور (چین، روسیه و بورکینافاسو) هم رأی مخالف دادند. در نگاه به قطعنامهای که ششماه پیش از جانب شورای حکام منتشر شده بود، این میزان رأی تغییر قابل توجهی نداشته است. در جریان رأیگیری قطعنامه در 5 ژوئن، 20 کشور رأی موافق، 2 کشور (چین و روسیه) رأی مخالف، 12 کشور نیز رأی ممتنع دادند. پیش از این در جریان قطعنامهای که در خرداد 1401در شورای حکام به رأی گذاشته شد و ایران به عدم همکاری با آژانس محکوم شد، قطعنامه با 30 رأی موافق، 2 مخالف (روسیه و چین)، 3 رأی ممتنع (هند، لیبی، پاکستان) به تصویب رسید و این نشان میداد فضای شورای حکام بهمراتب به نسبت به روز پنجشنبه ضد ایرانیتر بود. این امر نشان میدهد قطعنامه ضدایرانی اخیر به نسبت گذشته با قاطعیت تصویب نشده که دلیلش را میتوان در تهدید ایران به واکنش متقابل، تماسهایهای دیپلماتیک و گزارش نسبتاً مثبت آژانس جستوجو کرد.
گازدهی به 174سانتریفیوژ و فعالسازی بال B فردو؛ بخشی از گزینههای ایران برای پاسخ به اقدام حکام
صدور قطعنامه شورای حکام و تشدید فشارهای بینالمللی علیه ایران، هیچ زمانی بدون واکنش و پاسخ ایران نبوده است. ایران در پاسخ به انتشار قطعنامه در خردادماه، دوربینهای فراپادمانی «دستگاه اندازهگیری بر خط سطح غنا OLEM و فلومتر آژانس» را قطع کرد. در این دوره هم مقامات ایران به گروسی که حامل پیام انتشار پیشنویس قطعنامه علیه ایران بود، صراحتاً گفتند «در صورت انتشار بیانیه علیه ایران، ایران نیز اقدام متقابل انجام خواهد داد.» ازجمله گزینههایی که ایران برای اقدام متقابل به انتشار قطعنامه شورای حکام روی میز گذاشته بود، «تولید اورانیوم فلزی» است که پیش از این و زمانی که آژانس انرژی اتمی اعلام کرد «در تولید اورانیوم فلزی پیشرفت داشتیم»، واکنشهای تندی را در میان اروپاییان به همراه داشته است؛ چراکه تولید آن را یکی از فناوریهای لازم برای تولید سلاحهستهای میدانستند. تجهیز سالن B فردو نیز ازجمله مواردی است که میتواند در دستورکار ایران باشد. پیش از این ایران بعد از انتشار قطعنامه شورای حکام، در خرداد 1403 این سالن را به سانتریفیوژهای IR6 که ۹ برابر نسل اول سانتریفیوژها توان دارد، تجهیز کرد و حالا احتمال میرود ایران بهرهبرداری از این سالن را آغاز کند. گازدهی به ماشینهای پیشرفته سانتریفیوژها نیز گزینه دیگری است که ایران میتواند در پاسخ متقابل انجام دهد و احتمالاً گازدهی به 174 سانتریفیوژ پیشرفته در دستورکار قرار دارد. بعد از انتشار قطعنامه رئیس سازمان انرژی اتمی صراحتاً گزینه سوم را اجرایی کرد و دستور به «راهاندازی مجموعهای از سانتریفیوژهای پیشرفته» داد. آژانس انرژی اتمی و وزارت خارجه بعد از انتشار قطعنامه، بیانیهای در واکنش به آن منتشر کردند، در بخشی از این بیانیه ضمن محکوم کردن انتشار قطعنامه علیه ایران، به این موضوع اشاره شده است که رویکرد شورای حکام «سیاستزده»، «غیرواقعبینانه» و «مخرب فضای مثبت ایجاد شده» است و «تفاهمهای حاصل از آن را مخدوش میکند» در پایان نیز به این موضوع اشاره شده است: «ایران آماده تعامل سازنده برمبنای اصول و موازین حقوق بینالمللی است و سیاست اصولی، صیانت از حقوق و منافع ملت و توسعه برنامه هستهای صلحآمیز را با جدیت ادامه خواهد داد.» ایران ضمن ابراز و اجرای این موضوع که پاسخ قاطعی به اقدام شورای حکام نشان خواهد داد، همچنین اعلام کرد به دنبال تعامل و حل اختلافات برمبنای قواعد و اصول بینالمللی است.
اروپاییها به فکر حل بحران اوکراین و تسهیل اقدامات علیه برنامه هستهای ایران
یکی از علل انتشار قطعنامه علیه ایران، نزدیک شدن به سال دهم برجام و موعد خروج ایران از ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل و عادیسازی پرونده هستهای ایران است. بهنظر میرسد تروئیکا به دنبال جمعآوری پرونده و اطلاعات علیه ایران برای ارجاع پرونده به شورای امنیت و بازگرداندن قطعنامههای سازمان ملل علیه ایران است که البته انتشار قطعنامه شورای حکام در شرایط فعلی نمیتواند منجر به ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت شود و این موضوع بسته به گزارش مدیرکل آژانس در خصوص برنامه هستهای علیه ایران است. بخش زیادی از انتشار قطعنامه را میتوان ناشی از سیاسیکاری اروپاییها دانست. کمتر از دو ماه دیگر، ترامپ به کاخسفید میرود و از آنجا که نگرانی جدی در خصوص عدم حمایت مالی ترامپ از جنگ اوکراین وجود دارد، این احتمال میرود که اروپاییها با افزایش و تشدید فشار به دنبال امتیاز دادن به ترامپ هستند تا همچنان از حمایتهای مالی او برخوردار بمانند. جدای از این افزایش فشار به برنامه هستهای ایران، با هدف تسهیل انجام اقدامات علیه برنامه هستهای نیز گزاره دیگری است که میتواند در صدور قطعنامه علیه ایران مؤثر باشد.