حدیث ملاحسینی، خبرنگار: برنامه «شام ایرانی» به عنوان یک رئالیتیشو، ممکن است در نظر برخی مخاطبان آنچنان بیمحتوا و دمدستی باشد که هرگونه تأمل و تحلیل پیرامون آن را ناممکن و یا گزافه بدانند. از دیدگاه این افراد، زندگی روزمره و هرآنچه که به آن مربوط است همانی است که در نگاه اول به چشم میآید و اساسا لایههای متعددی برای آن وجود ندارد. اما واقعیت این است که چنین تصوری اشتباه است و برخاسته از یک نوع کوتهنظری و سادهانگاری است؛ چراکه هر لحظه زندگی روزمره که برای ما بسیار بدیهی است و با آن خو گرفتهایم، میتواند حاوی بینهایت نکته باشد. بنابراین، چنین برنامهای با وجود همه کاستیها و نقدهایی که به آن وارد است، دارای نکات و مسائل جالب توجهی است که شاید خالی از لطف نباشد به آنها بپردازیم.
در وهله اول، باید به این مطلب اشاره کنیم که رئالیتیشوها اغلب افراد غیرمشهور و نابازیگر را مقابل دوربین میآورند؛ به همان شکل و روالی که در نسخههای خارجی و ماهوارهای شام ایرانی شاهد بودیم. اما در این برنامه، چنین قاعدهای شکسته شده و از بازیگران مشهور استفاده شده است. این مسئله با خود یک آوردهای دارد و آن این است که در حین تماشای برنامه، چندان احساس نمیشود که اکنون با یک سلبریتی یا آدم ویژهای مواجهیم. به عبارت دیگر، آنها این بار در مقابل دوربین نقش بازی نمیکنند و در نتیجه آن حائل و فاصلهای که بین مخاطب عام و بازیگر وجود دارد تا حد زیادی اگر نگوییم از بین میرود، بلکه کمرنگ میشود. از این رو، به تصویر کشیدن خانه و زندگی بازیگران، آشپزی کردنها و گپ و گفتهایشان در مواقعی که بنا نیست در داستانی نقشآفرینی و یا گرهای را باز کنند، تا حد زیادی آن فاصله را با بیننده از بین میبرد. در یک کلام، شاید بتوان گفت که در برنامهای همچون شام ایرانی بیش از هر برنامه دیگر، مخاطب با بازیگر احساس نزدیکی میکند.
مسئله دیگری که وجود دارد، نوع طنز و میزان خندهدار بودن این نوع برنامهها در نظر مخاطب است؛ چراکه برنامههایی همچون شام ایرانی که با محوریت سرگرمی ساخته میشوند، خود به خود این توقع را برای مخاطب ایجاد میکنند که لحظات شاد و خوشی را برایش رقم بزنند. به همین جهت، سرگرمی همواره با انبساط خاطر و نشاط درآمیخته است. اما نکتهای که در این رابطه وجود دارد، این است که نمیتوان چنین توقعی را در سطح بالا از رئالیتیشوها داشت. به این دلیل که ما با یک فیلم یا سریال طنز که از پیش دیالوگهای آن نوشته و نقشه راه آن کشیده شده مواجه نیستیم؛ بلکه با جریانی مواجهیم که هرآنچه گفته و انجام میشود، در لحظه شکل میگیرد و بداهه در آن نقش زیادی دارد. بدین سبب، واضح است که تمامی کنشهای آنی بازیگران برای مخاطب ممکن است چندان دلچسب و خندهآور نباشد.
حال باید به این موضوع پرداخت که شام ایرانی، اساسا چه چیز را در معرض نمایش میگذارد؟ در پاسخ به این پرسش باید گفت که شام ایرانی از جهاتی واقعا ایرانی است؛ زیرا دیالوگهایی که رد و بدل میشوند و مسائلی که دستمایه بحث و شوخی قرار میگیرند، همان عناصر فرهنگیای هستند که در جامعه رواج دارند و اکنون از خلال این برنامه در حال بازتولید شدنند. بنابراین، صحبت کردن و شوخی کردن پیرامون مسئله «خواهرشوهر و عروس» و مسائل زناشویی خود حاکی از این است که این تفکرات غالبی که سالیان سال در فرهنگ ما عجین شده است از خلال این برنامه در حال تکرار است. در این رابطه، شاید بتوان گفت که کاش در رئالیتیشوها این ظرفیت وجود داشت که اندکی از آن عادتوارهها و باورهای کلیشهای دوری جست و یا یک عینک جدیدی به روابط زن و شوهری، خواهرشوهر و عروس و امثالهم نگاه کرد. اما واقعیت این است که باز هم نمیتوان چنین توقعی را از این دست برنامهها داشت؛ چراکه اگر بنا باشد چنین خرق عادتهایی صورت بگیرد، رئالیتیشوها از آن معنای عرفیشان تهی میشوند و تغییر ماهیت میدهند؛ امری که شاید برای سازندگان آنها نقض غرض باشد و حتی خوش ندارند که تریبون تغییرات و انقلاب فرهنگی باشند.
شام ایرانی، با وجود تفاوتهایی که با زندگی روزمره و جاری خودمان دارد، بدون شک شباهتهای قابل توجهی هم دارد. به همین جهت، میتوان با تکتک کنشها و واکنشهای بازیگران همدلی و همذاتپنداری کرد. علاوه بر این، همانطور که پیشتر اشاره کردیم، زندگی روزمره در نظر ما امری بدیهی است و چنان به تکتک عناصر آن مأنوس شدهایم که گویی در نظرمان نامرئی است. اما برنامهای همچون شام ایرانی، با در معرض گذاشتن فرهنگ و عادتوارههای ایرانی، آن زندگی روزمره نامرئی را در نظرمان آشکار میسازد و از بدیهیات بداهتزدایی میکند. بدین سبب، اگر در لحظاتی از مزهپرانیهای بازیگران کلافه میشویم و در نظرمان عملی سبکمغزانه مینماید، شاید این همان آینهای از زندگی روزمره خودمان است که پیش چشممان جان گرفته و ای بسا همان نقدها به خودمان و کنشهایمان وارد است.
شماره ۴۲۸۱ |
صفحه ۱۲ |
فرهنگ و هنر
دانلود این صفحه
شام ایرانی؛ تلنگری برای نقد خود