احسان حسینی، خبرنگار حوزه انرژی: بازگشت دونالد ترامپ به کاخسفید، شائبههایی درباره سرنوشت صادرات نفت ایران ایجاد کرده است. در دولت سیزدهم، فروش نفت، روندی صعودی به خود گرفت و در تیرماه 1403 به یک میلیون و 547 هزار بشکه در روز رسید. همچنین طبق آمار مؤسسه کپلر، میزان فروش نفت ایران در ماه سپتامبر امسال به 2.2 میلیون بشکه در روز نیز رسیده است. با این وجود، ایران در دوره اول ترامپ، افت فروش نفت خود به ارقامی کمتر از 200 هزار بشکه در روز را تجربه کرده و این ذهنیت وجود دارد با آمدن ترامپ مجددا صادرات نفت به نزدیک صفر سقوط میکند، اما این ذهنیت چقدر صحیح است؟ برای قضاوت دقیقتر باید به آمار فروش نفت ایران مراجعه کنیم. طبق آمار موسسه کپلر (تصویر 1)، با خروج ترامپ از برجام در ماه می سال 2018، رقم فروش نفت از 2 میلیون و 774 هزار بشکه در روز سقوط کرد و با اتمام معافیت تحریمی تا ماه می سال 2019 به 490 هزار بشکه در روز کاهش یافت. اما این پایان کار نبود و روند نزولی صادرات نفت ایران ادامه یافته تا در ماه فوریه سال 2020، این عدد به 173 هزار بشکه در روز رسید. شاید از این اتفاق بتوان نتیجه گرفت: «بازگشت ترامپ یعنی تقریبا صفر شدن صادرات نفت ایران». اما کمی دقیقتر به تصویر 1 نگاه کنید. افت فروش نفت ایران به کمتر از 200 هزار بشکه در روز، قبل از شیوع کرونا رقم خورد و با آغاز همهگیری کرونا و در همان دوره ترامپ، صادرات نفت ایران روندی صعودی به خود گرفت. با وجود اینکه با شیوع کرونا، تقاضا برای نفت کاهش یافته و فروش نفت سختتر شده بود، اما ایران توانست تا پایان دوره ریاستجمهوری ترامپ، میزان فروش نفت خود را به صورت ماهانه (و نه میانگین) از روزانه 173 هزار بشکه به 706 هزار بشکه در دسامبر 2020 برساند و 4 برابر کند. نشریه فارین پالیسی در گزارشی به این موضوع اذعان کرده و مینویسد در اواخر سال 2020، شرکتهایی که تجارت جهانی نفت را رصد میکنند، جهش قابلتوجهی در «میانگین» صادرات ایران گزارش کردند که در پاییز 2020 نسبت به اوایل همان سال بیش از دو برابر شده است. در نتیجه در دوره نخست ریاستجمهوری ترامپ، «رقم» فروش نفت ایران دو وضعیت را تجربه کرد: 1- افت 94 درصدی با خروج ترامپ از برجام و قبل از شیوع کرونا، 2- صعود 300 درصدی در شرایط کرونا. این موضوع نشان میدهد صادرات نفت ایران یک پارامتر تکمتغیره نیست و به متغیرهایی غیر از رئیسجمهور آمریکا نیز بستگی دارد.
اذعان به لو رفتن شبکه صرافیهای ایران در دولت روحانی
به اعتقاد کارشناسان در دوره اجرای برجام، اتفاقاتی در ارتباط با صادرات نفت ایران رقم خورد که اثر خود را بعد از خروج آمریکا از برجام نشان داد. یکی از این اتفاقات، شفاف کردن شبکه فروش نفت ایران برای آمریکا با «اجرای بخشی از توصیههای FATF» بود. به بیان دیگر، دولت تدبیر و امید با این تصور که تحریمها برای همیشه رفع شده، از سال 95 تعهدی سطح بالا به گروه FATF داد و با اجرای استانداردهای این گروه و ایجاد شفافیت، مشت خود را در حوزه فروش نفت برای آمریکا باز کرد؛ درنتیجه با خروج ترامپ از برجام، دیگر شبکهای برای دور زدن تحریم و بازگشت پول نفت در اختیار نداشت. سیدمحسن قمصری، مدیر امور بینالملل نفت و مسئول فروش نفت ایران در دولت یازدهم در مصاحبهای با مهر در تاریخ 15 بهمن 1398 عنوان میکند که ایران، خودش شبکه صرافیها برای انتقال پول نفت خود را لو داده است. وی در این باره میگوید: «چه سیستم بانکی را برای انتقال وجه توانستهایم ایجاد کنیم؟ یک شبکه بانکی به نام صرافیها داشتیم که اطلاعات این شبکه را تحت عنوان FIU افشا کردیم و این راه را هم به دست خودمان بستیم. باید بپذیریم قصدی برای تکمیل عملیات دفاع و پاتک اقتصادی نداریم و فرماندهی هم که مسئولیت این کار را برعهده داشته باشد عملاً وجود ندارد.»
سهم چینستیزی در سقوط صادرات نفت ایران
«تخریب روابط با چین»، یکی دیگر از دلایل افت صادرات نفت ایران در دوره نخست ریاستجمهوری ترامپ بود. چین در دوره اول تحریمها با تداوم خرید نفت از ایران باعث شد که رقم صادرات نفت کشور بین 1 الی 1.5 میلیون بشکه در روز حفظ شود. در حال حاضر نیز عمده فروش نفت ایران به مقصد چین است و ایران با فروش 1.5 میلیون بشکه نفت در روز به چین، به بزرگترین تأمینکننده نفت این کشور از مسیر دریا تبدیل شده است. اما دولت تدبیر و امید رفتارهایی با طرف چینی انجام داد که باعث دلسردی و ناراحتی چینیها شده و بدین ترتیب با خروج ترامپ از برجام، آنها دیگر در دور زدن تحریم به ایران کمک نکردند. حتی شرقستیزی دولت ایران به قدری افراطی بود که محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه وقت در آخرین گزارش خود درباره برجام، خطاب به رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس به تخریب روابط ایران و چین در دولت یازدهم و دوازدهم اذعان کرد و نوشت: «اگر درمورد ضرورت کار متوازن با شرق و غرب به یک اجماع ملی رسیده بودیم و از یکسو با خوشخیالی، دوستان دوران سختی را در سراب طمع سرازیر شدن شرکتهای غربی از خود نرنجانده بودیم، دوستانمان سرخورده نمیشدند و در دوران سختی رهایمان نمیکردند.» طبق آمار موسسه کپلر (تصویر 2) با امضای سند همکاری 25ساله با چین و روی کار آمدن دولت سیزدهم و در نتیجه بهبود روابط دو کشور، میزان فروش نفت ایران به چین در سال 2024 نسبت به سال 2020 حدودا 5 برابر شده که نشان میدهد تغییر رفتار ایران با چین، بر میزان صادرات نفت کشور اثرگذار است.
میزان تأثیر ترامپ و بایدن بر صادرات نفت
تا اینجا مشخص شد که سقوط صادرات نفت ایران در ابتدای دوره نخست ترامپ، تحت تأثیر «شفافیت برایFATF» و «تخریب روابط با چین» رخ داد و صرف حضور شخص ترامپ در کاخسفید نمیتوانست منجر به تقریباً صفر شدن صادرات نفت ایران شود، زیرا در اواخر دوره ترامپ، ایران رشد 300 درصدی در فروش نفت خود را نیز مشاهده کرده است. به طور کلی تحلیل افزایش یا کاهش صادرات نفت ایران، صرفاً بر مبنای رؤسایجمهور ایران و آمریکا به نتیجه درستی ختم نمیشود. بهعنوان مثال اگر مبنای تحلیل، صرفاً به رؤسایجمهور دو کشور محدود شود، انتظار میرود که در 9 ماهه ریاستجمهوری همزمان جو بایدن و حسن روحانی، روند صادرات نفت ایران صعودی شود، اما طبق آمار موسسه کپلر (تصویر 3)، در این بازه زمانی رقم فروش ایران کمتر از 690 هزار بشکه در روز باقی مانده و رشدی نداشته است.
همچنین ناظر به ادعای «افزایش صادرات نفت ایران به دلیل حضور بایدن» میتوان به بازه زمانی ماه می سال 2022 تا ماه ژوئن سال 2023 مراجعه کرد، تاریخی که وزارت خزانهداری دولت بایدن تلاش کرد با تحریمهای ماهانه هدفمند بر روی شرکتها، نفتکشها و افراد حاضر در فروش نفت ایران، جلوی روند صعودی آن را بگیرد. در این بازه زمانی 14 ماهه (تصویر 4)، مجموعا 223 تحریم جدید علیه شبکه صادرات نفت ایران اعمال شد اما رقم فروش ایران بهصورت نقطهای ماهانه از 396 به 1508 هزار بشکه در روز افزایش یافت و بهصورت میانگین 5 ماهه نیز از 736 به 1360 هزار بشکه رسید. به بیان دیگر با وجود تحریمهای نقطهزن بایدن، عملاً رقم فروش چند برابر شد.
صادرات نفت ایران به سال 2018 برنمیگردد
درمجموع روند صادرات نفت ایران از آغاز دوره اول ترامپ تا پایان دوره ریاستجمهوری بایدن، شامل فراز و نشیبهایی بوده و طبق آمار مؤسسه کپلر، در دوره هر دو رئیسجمهور آمریکا، رقم فروش نفت ایران هم دچار افت و هم دچار جهش شده است. بدین ترتیب طرح ادعای صفر شدن صادرات نفت ایران با بازگشت ترامپ به کاخسفید، نتیجهگیری صحیحی به نظر نمیرسد، زیرا اکنون روابط ایران و چین نزدیکتر از هر زمانی است درحالیکه در دوره نخست ترامپ در سردترین حالت قرار داشت. همچنین شرایط بازار نفت، گذار به نظم جهانی، عدم شفافیت برای FATF و...، از دیگر عوامل تأثیرگذاری است که وضعیت آن اکنون با سال 2018 فرق میکند. با این وجود ترامپ قطعاً انگیزه زیادی برای تکرار اتفاقات سال 2018 دارد و تمام تلاش خود را میکند. در این شرایط ضروری است دولت ایران نیز به جای تلاش برای اجرای FATF به دنبال مقاومسازی اقتصاد در برابر تحریم و بیاثر کردن تحریم باشد.