میراحمدرضا مشرف، پژوهشگر مسائل بین الملل: رقابتهای انتخاباتی در آمریکا به روزهای پایانی خود رسیده و کمتر از یک هفته دیگر معلوم میشود چه کسی برنده این ماراتن و شاید هم بهتر باشد بگوییم «نبرد گلادیاتوری» میشود. رقابت بهقدری شانهبهشانه و تنگاتنگ است که دیگر حتی نمیتوان برای پیشبینی نوستراداموس آمریکایی نیز اعتبار چندانی قائل شد. آلین لیخمن که بهخاطر پیشبینیهای انتخاباتیاش (با ضریب درستی 90 درصد) در آمریکا به این لقب شهرت یافته، همچنان بر این باور است که کامالا هریس رئیسجمهور آینده آمریکا خواهد بود. البته گویا شکی توأم با دلهره در وجود او نیز رخنه کرده است: «همیشه ممکن است چیزی فاجعهآمیز و بیسابقه بتواند الگوی تاریخ را تغییر دهد.»
اما این تنها رقابت تنگاتنگ دو نامزد و انتظار برای تعیین تکلیف فرد بعدی راهیافته به کاخ سفید نیست که مردم آمریکا را دچار هیجان میکند، بلکه آنها بیش از همه نگران چگونگی پایان این بازیاند و این که آیا ممکن است روزهای سیاه ژانویه 2021 تکرار شود؟ این همان نکتهای است که بهاسکار چاکراورتی، نویسنده و تحلیلگر هندی در آخرین مقاله خود در روزنامه ایندیناکسپرس مورد توجه قرار داده است. او رئیس بخش تجارت جهانی مدرسه فیلچر در دانشگاه تافتس، عضو ارشد مرکز پیشرفت اجتماعی و اقتصادی و صاحب تألیفات متعددی در حوزههای مختلف اجتماعی و بهویژه اقتصادی است.
آمریکا روی لبه تیغ
آمریکاییها روی لبه تیغ قرار دارند و تیغها نیز نمایانند. تا انتخابات فقط چند روز دیگر باقیمانده و هر کسی حدس و گمانی در مورد آن دارد. بعد از موج اولیهای که کمبود اشتیاق حضور جو بایدن را از میانبرد، حالا به نظر میرسد با مبارزه انتخاباتی منظم، عاری از گافها یا رسواییهای بزرگ و با پشتوانه یکمیلیاردی در بانک، نیروی هریس کمکم رو به تحلیل رفته است. درحالیکه هریس و ترامپ برای جلب آرای بلاتکلیفی که سرنوشت انتخاب رئیسجمهور بعدی را تعیین میکنند، آخرین فشارها را وارد میآورند و ما شاهد تنزل به سطح دشنامگوییهای دبیرستانی بودهایم. هریس میگوید ترامپ دیوانه و دمدمیمزاج است، درحالیکه ترامپ هریس را عقبافتاده و احمق خطاب کرده و ظاهراً برای توصیف او کلماتی بالاتر از این به ذهنش نمیرسد.
برای ملتی که باید بهتر از هرکسی بداند چگونه لفاظیهای خشونتآمیز میتواند بهراحتی به خشونتی مهلک تبدیل شود (آشوبگرانی را که در 6 ژانویه 2021 به ساختمان کنگره یورش بردند، در نظرتان مجسم کنید)، تهدیدها به طور فزایندهای شوم میشوند. در این راستا مسئولان انتخاباتی پیامهایی مبتنی بر تهدید به خشونت دریافت میکنند. ترامپ گفته در صورت انتخاب شدن ارتش را سراغ مخالفانش خواهد فرستاد. پس از اینکه ترامپ و معاونش جی دی ونس این شایعه را پخش کردند که مهاجران هاییتی مشغول خوردن حیوانات خانگی همسایگان خودند، گارد ایالتی مجبور شد برای محافظت از دانشآموزانی که در شهر اسپرینگفیلد ایالت اوهایو به مدرسه میروند، نیرو مستقر کند. البته این را هم نباید فراموش کرد که شخص ترامپ طی این فصل از رقابتهای انتخاباتی، دوبار هدف سوءقصد قرار گرفته است.
اما این فقط خیابانها نیستند که دچار جنون شدهاند. تالارهای مقدس عدالت نیز مملو از دیوانگی شده است. انتخابات 2024 میرود تا به انتخاباتی با بیشترین اعتراض در تاریخ آمریکا تبدیل شود. تقریبا هر روز دعاوی حقوقی شکل میگیرد تا به شکل پیشگیرانهای برای هر گونه نتیجه نامطلوب نامزدها، قابلیت شک و تردید ایجاد شود. دولت نیز به میان گود این نزاع پریده است؛ وزارت دادگستری ایالاتمتحده از مقام ارشد انتخابات ایالت آلاباما به دلیل حذف غیرقانونی رایدهندگان از فهرست انتخاباتی شکایت کرده است. قانون به روشهای خلاقانه فزایندهای از مسیر منحرف میشود؛ از دادگاه عالی که پوشش مصونیتی را برای ترامپ در نظر گرفته و از او دربرابر پروندههای متعدد علیهاش محافظت میکند تا ایلان ماسک، ثروتمندترین مرد جهان که حاضر شده روزی یکمیلیون دلار برای یک رایدهنده ثبتنام شده و منتخب تصادفی که طوماری را نیز امضا کرده باشد، پاداش درنظر بگیرد.
مسائل حیاتی؛ گمشده معادلات انتخاباتی
در چنین اوضاعی بهنظر نمیرسد مباحث جدی سیاستگذاری عامل چندان مهمی محسوب شوند، موضوعی مانند این که آمریکا چگونه بدهیهای هنگفت خود را خواهد پرداخت؟ پیشبینی میشود براساس برنامههای هریس و ترامپ، تا سال 2035 به ترتیب حفرههای مالی 3.5 و 7.5 تریلیون دلاری برای آمریکا ایجاد شود؛ ارقامی که در میانه کل یا دوبرابر کل تولید ناخالص فعلی هند قرار دارد. تصور نمیشود بار عظیمی که روی دوش نسلهای آینده گذاشته خواهد شد، در ذهن کسی- اعم از نامزدها یا رای دهندگان- نگرانکننده باشد. رسانهها ممکن است در حال حاضر دهانشان را بسته باشند، حتی روزنامه قابل احترام واشنگتنپست که پس از انتخاب ترامپ در سال 2016، بنر «دموکراسی در تاریکی میمیرد» را منتشر کرده بود، اکنون خاموش شده و تصمیم گرفته برنامه قبلی خود در حمایت از هریس را منتشر نکند.
3 گروهی که قابلیت برهمزدن معادلات انتخاباتی را دارند
درحالیکه ستادهای انتخاباتی درگیر یک بازی پایانی دیوانهکنندهاند، سه گروه قابلیت آن را دارند که معادلات انتخاباتی را تغییر دهند:
1) رأیدهندگان مسلمان در ایالتهای حساس چرخشی؛ این رأیدهندگان که بهطور سنتی دموکرات محسوب میشوند، از تسطیح یکساله غزه، گشودن یک جبهه جدید در لبنان و حمایت تزلزلناپذیر دولت بایدن از اسرائیل عمیقاً آزردهخاطرند. هریس متعهد میشود در صورت پیروزی به جنگ خاتمه دهد، اما نشان نمیدهد چگونه این کار را انجام خواهد داد و آیا از موضع بایدن فاصله میگیرد یا خیر؟ سوابق گذشته ترامپ حکایت دارد که او دوست مسلمانان نیست، مگر اینکه آنها با خاندان سعودی در ارتباط باشند. اما یک نظرسنجی از سوی شورای روابط آمریکایی– اسلامی در ماه اوت به دادههایی رسیده که باید هریس را نگران کند؛ 18 درصد از مسلمانان در ایالتهای کلیدی از ترامپ حمایت کردهاند، درحالیکه حمایت از هریس در این مناطق 12 درصد بوده است. 40 درصد نیز به رأی اعتراضی، یعنی عدم حمایت از هیچکدام از این دو نامزد رفتهاند.
2) مردان؛ بهنظر میرسد هریس کمتر توانسته این جمعیت کلیدی را مسحور خود کند و در عوض ترامپ همچنان بر مسحور کردن آنها به وسیله ترکیبی از مرد سالاری و فحاشی اصرار دارد. شکاف جادویی میان مردان سیاه به ویژه برای هریس دردسرساز شده است. آیا همانطور که اوباما اخیرا مردان سیاه را مورد سرزنش قرار داد، این فقط بدان علت است که آنها «از ایده داشتن یک رئیس جمهور زن خجالت میکشند؟» آیا دلیلش این است که هریس در گذشته برای خشنود کردن مردان سفیدپوست (و زنان) روی طناب محکم یک دادستان سرسخت دربرابر جنایت راه میرفت، آن هم در شرایطی که اکنون با شایعات در مورد به زندان انداختن تعداد زیادی از مردان سیاهپوست مبارزه میکند؟ با توجه به این که هر دو نامزد به این مردان سیاهپوست چشم دوختهاند، آنها هرگز تا به این حد احساس خواستنی بودن را تجربه نکردهاند، بنابراین در سایه چنین توجهی به امیدها و رؤیاهای خود پرداختهاند.
3) جمهوری خواهانی که برای رأی دادن به ترامپ باید دماغ خود را بگیرند؛ اینها حامیان نیکی هیلیاند که ممکن است کمی احساس درماندگی کنند. مرکز تحقیقات پیو به این موضوع پی برده که پایه حمایتی نیکی هیلی از 11 درصد در سال گذشته، به 18 درصد در سال جاری افزایش یافته است. درحالیکه هریس نمیخواهد هیلی برای او بازی کند، او جمهوریخواهان برجستهای مانند لیز چنی- دختر دیک چنی جمهوری خواه و معاون سابق رئیس جمهور- جیمی مککین- پسر جان مککین نامزد سابق و جمهوریخواه ریاستجمهوری- و گروهی از کارمندان سابق ترامپ و دیگران را به خدمت گرفته تا در جهت ترغیب جمهوریخواهان دماغ گرفته به ترک حزب و پیوستن به مخالفان، تمام تلاش خود را بهعمل آورند.
آمریکاییها مضطربند!
اکنون بیایید یکبار همهچیز را خلاصه کنیم؛ استدلال پایانی هریس به طور موثر این است: «ترامپ یک فاشیست است. من ترامپ نیستم.» بحث نهایی ترامپ هم این است: «او یک چیزی دارد اما او و هیچکس دیگری نمیتواند بگوید آن چیست؛ چراکه او از دروغگویی به پیچوخمهای دیگری میرود.»
در نهایت ما به اینجا رسیدیم؛ قدرتمندترین ملت جهان که به طور جمعی ناخنهایشان را میجوند. کامالا هریس بدل که با بازی بازیگر برجسته مایا رودولف نقشآفرینی شده است؛ طنزی تسکیندهندهای است که در برنامه هفتگی امداد طنز، شنبهشب در پخش زنده روی صحنه میآید یا طنزی از زاویه دید ترامپ؛ در جایی که او در یک گردهمایی سیاسی 39 دقیقهای براساس لیست پخش موسیقی موردنظرش پیچوتاب میخورد، درحالیکه اطرافیان او متعجبند که اینجا چه خبر است. درهرحال، اگر اکثر مؤسسات آمریکایی، مانند مکدونالد به محکومی مثل ترامپ فرصت سرو سیبزمینیسرخکرده را قبل از سپری کردن محکومیتش بدهند، شاید امیدی برای آمریکا وجود داشته باشد. صرفنظر از این چند نکته امیدبخش، آمریکا اکنون به پرتگاهی خیره مانده، درحالیکه خود را برای دو احتمال آماده میکند؛ یک مجرم بهعنوان رئیسجمهور انتخاب میشود یا انتخاب نمیشود؟ البته نزدیک به نیمی از کشور آرزوی چنین اتفاقی را دارند.