سیدمهدی طالبی، پژوهشگر حوزه بینالملل: ترامپ در روزهای معمولی نمیتواند ساکت باشد چه رسد به آنکه تنها دو هفته به انتخابات ریاستجمهوری مانده باشد. او در روزهای اخیر حزب کارگر انگلیس را به دخالت در انتخابات و کمک به حزب دموکرات متهم کرده است. پیش از این نیز بازیگران خارجی به دخالت در انتخابات آمریکا متهم شده بودند اما کشیدن آن به سمت یک متحد قدیمی، اتفاقی غیرمنتظره به شمار میرود.
یورو نیوز گزارش کرده ترامپ طرح شکایت علیه حزب حاکم انگلیس و کارزار انتخاباتی کامالا هریس و تیم والز، معاونش را آغاز کرده است. ترامپ ادعا کرده سفر تعدادی از اعضای حزب کارگر انگلیس به آمریکا برای کمک به حزب دموکرات، مصداق دخالت خارجی در انتخابات است. استناد ستاد ترامپ به اعلام یکی از مسئولان حزب کارگر در شبکه اجتماعی لینکدین باز میگردد که وی در آن از سفر نزدیک به 100 نفر از اعضا و کارکنان فعلی و سابق این حزب به آمریکا خبر داده و گفته بود ظرفیتی برای داوطلبان بیشتر نیز وجود دارد و اسکان آنها نیز رایگان خواهد بود.
براساس قانون آمریکا حضور افراد خارجی برای کمک به فعالیتهای انتخاباتی قانونی است اما این فعالیتها باید داوطلبانه و بدون دستمزد باشد؛ چیزی که حزب کارگر انگلیس ادعا کرده همین گونه است. کییر استارمر، نخستوزیر انگلیس و رهبر حزب کارگر در نخستین واکنش به این اتهام کارزار انتخاباتی جمهوریخواهان گفته است: «داوطلبان حزب کارگر تقریبا در هر انتخاباتی چنین سفرهایی کردهاند.» استیو رید، وزیر محیطزیست دولت استارمر نیز به به بیبیسی گفته «شهروندان بریتانیا خودشان میتوانند تصمیم بگیرند که پول و وقت خود را چطور صرف کنند و غیر عادی نیست که حامیان حزبی در یک کشور برای همتای آن حزب در کشور دیگر کمپین کنند. این اتفاق از هر دو طرف و در کشورهای مختلف رخ میدهد.»
استدلال مقامات حزب کارگر بر این مبناست که حمایتشان از حزب دموکرات آمریکا به دلیل قرابتهای ایدئولوژیک میان دو حزب، موضوعی است که در جهان بسیار رایج بوده و برای مدتها وجود دارد. ترامپ در شکایت خود علیه حزب کارگر انگلیس، به تسلیم شدن نیروهای انگلیسی در مقابل آمریکا در «نبرد یورک تاون» در سال ۱۷۸۱ اشاره کرده است. او پیش از این نیز در مواردی واقعه به آتش کشیدن کاخ سفید توسط ارتش انگلیس در سال 1812 را یادآوری کرده بود. ترامپ در اشاره به نبرد یورک تاون نوشته است: «به نظر میرسد حزب کارگر و کمپین هریس پیام این نبرد را فراموش کردهاند.» اشاره ترامپ به وقایع مهم تاریخی، یک تلاش بزرگ برای رادیکال کردن فضاست. او خواستار تحقیقات فوری درخصوص همکاری انتخاباتی حزب کارگر انگلیس و دموکراتها شده است.
اهداف ترامپ
نامزد جمهوریخواهان در انتخابات ریاست جمهوری 2024، از متهم کردن مکرر بازیگران خارجی به دخالت در انتخابات آمریکا اهدافی دارد که به شرح ذیلند.
1. ترامپ در دوره ریاستجمهوریاش با پرونده ارتباط با روسیه و کمک این کشور به کارزار انتخاباتیاش مواجه شد. گفته میشود هکرهای وابسته به روسیه پس از جمعآوری اطلاعات از کارزار انتخاباتی هیلاری کلینتون، نامزد وقت دموکراتها در انتخابات ریاست جمهوری 2016، در تماس با ستاد انتخاباتی ترامپ این اطلاعات را در اختیار مسئولان این ستاد قرار داده بودند.
این پرونده مدت زمان قابل توجهی از دوره ریاست جمهوری ترامپ را به خود اختصاص داد. رابرت مولر، بازرس ویژه این پرونده در سال ۲۰۱۷ به عنوان دادستان ویژه تحقیقات مداخله روسیه در انتخابات آمریکا منصوب شد و گزارش خود را در سال 2019 نهایی کرد. به این ترتیب ترامپ از نخستین سال ریاست جمهوریاش تا یک سال مانده به اتمام، درگیر پرونده ارتباط با روسیه بود؛ تقریبا سهچهارم این مدت.
به نظر میرسد ترامپ میخواهد این دوران سخت را به هرشکلی که شده برای دموکراتها تلافی کند. متهم کردن دموکراتها به ارتباط با حزب دموکرات انگلیس و یا دریافت کمک از ایران و همچنین علاقه چینیها به این حزب، باعث میشود علاوه بر انتقام از حزب دموکرات، رقبای ترامپ متوجه جسارت و کینهجویی وی شده و در آینده کمتر به پای او بپیچند.
2. اصل و اساس کار ترامپ بر عوامگرایی، ملیگرایی و تئوریهای توطئه سوار است. هرچقدر او بتواند این مسائل را تقویت کند، مخاطبان و آرای بیشتری خواهد داشت.
پررنگ کردن تئوری دخالتهای خارجی در آمریکا و بهویژه تلاش آنها برای کنار زدن ترامپ، میتواند آورده خوبی برای وی داشته باشد. رئیسجمهور سابق آمریکا بارها ادعا کرده تعدادی از دولتها در جهان برای جلوگیری از رأی آوردن وی به هرکاری دست میزنند. ترامپ مدعی است دلیل مخالفت این کشورها با ریاست جمهوریاش، پیگیری منافع مردم آمریکا توسط وی است. این اقدام ضمن تقویت تئوریهای توطئه، احساسات ملیگرایانه را نیز تحریک میکند.
3. وابسته و ضعیف نشان دادن دموکراتها یک هدف عمده است. جمهوریخواهان درصددند تا موفقیتهای حزب دموکرات را نه ناشی از فعالیتهای انتخاباتی و کارنامهشان بلکه ناشی از دریافت کمک و حمایتهای خارجی تصویر کنند.
4. دموکراتها اغلب تلاش کردهاند آرای اقلیتها در آمریکا را جمعآوری کنند. مهاجران، اقلیتهای قومی مانند سیاهپوستان و اسپانیاییتباران، اقلیتهای مذهبی مانند یهودیان و حتی مسلمانان و طیفهای مختلف اجتماعی مانند همجنسبازان از جمله حامیان حزب دموکرات در انتخاباتها هستند.
این مسئله باعث واکنش شدید برخی از بخشهای جامعه آمریکا به دموکراتها شده است. تقویت دیدگاههای نژادپرستانه در میان سفیدپوستان یکی از پیامدهای حمایت حزب دموکرات از اقلیتهاست.
از آنجا که حمایت دموکراتها از مهاجران، اقلیتهای قومی و مذهبی بیشتر ریشه در فضای متفاوت با فضای برتری سفیدپوستان در آمریکا دارد، حزب جمهوریخواه با اتصال حزب دموکرات به دولتهای خارجی درصدد تقویت دیدگاهی است که معتقد است این حزب با فضای آمریکا و مردمش بیگانه شده و تنها پیگیر منافع دیگران است.
5. هنگامی که ترامپ دولتهای قدرتمند جهان از چین گرفته تا انگلیس را به حمایت از دموکراتها متهم میکند، به خودی خود درگیری رئیسجمهور سابق آمریکا با طیف عظیمی از رقبا و دشمنانش به تصویر کشیده میشود که محصول جانبی و البته قدرتمند آن در ذهن افکار عمومی، شجاعت ترامپ است. ترامپ با چنین بازیهایی درصدد است باشکوه، سرسخت و نترس به تصویر کشیده شود.
6. همکاری احزاب مختلف با همتایان خود در جهان عادی است. همانگونه که استیو بنن، مشاور سابق ترامپ تلاش داشت با ایجاد دفاتری در اروپا و به ویژه در مجارستان، به تقویت راستهای افراطی در این قاره بپردازد. ترامپ با یورش بیمهابا به دولتها و احزاب خارجی تلاش دارد مانع هرگونه کمکرسانی به دموکراتها شود.
اهداف نهادهای اطلاعاتی آمریکا
نهادهای اطلاعاتی آمریکا نیز چین، روسیه و ایران را به دخالت در انتخابات آمریکا متهم کردهاند. اهداف این اتهامزنیها در ادامه مورد بررسی قرار گرفتهاند.
1. نهادهای اطلاعاتی آمریکا درحال آمادهسازی ساختار و افکار عمومی این کشور برای مقابله و رقابتی طولانیمدتند. از آنجا که بخشی از رقابتهای واشنگتن با دیگران چندان مورد توجه و علاقه مردم آمریکا نیست، نهادهای اطلاعاتی با متهم کردن رقبای آمریکا به دخالت در انتخابات، درصدد تحریک آنها هستند. به عبارتی دیگر شاید رقابت بر سر منابع جهانی مانند جنگ اوکراین مورد توجه بخشی از مردم آمریکا قرار نگیرد، اما هنگامی که آنها جسارت روسیه برای دخالت در انتخابات کشورشان را میبینند، موافق اقدامات دولت واشنگتن برای ضدیت با مسکو میشوند. اتهامزنی، با هدف ایجاد هراس از این کشورها صورت میگیرد، در غیر این صورت طرفهایی که در انتخابات این کشور مداخله میکنند، فراتر از اینهاست.
2. این نهادها تمایل دارند برای قابل کنترل نگاه داشتن اوضاع کشور و لاپوشانی دوقطبی و التهابات، هرگونه تنش و تعارض را به خارج از کشور مرتبط بدانند؛ به همین دلیل ادعا کردهاند که دولتهای خارجی درصدد برنامهریزی برای ایجاد ناآرامیهای پساانتخاباتی در آمریکا هستند. چندی پیش یکی از مقامات دفتر مدیریت اطلاعات ملی مدعی شده بود بازیگران خارجی، به ویژه روسیه، ایران و چین همچنان به دنبال دامن زدن به «روایتهای تفرقهانگیز» برای ایجاد تفرقه در میان آمریکاییها و «تضعیف اعتماد آنها به سیستم دموکراتیک ایالات متحده» هستند. او تأکید کرده بود این طرفها آمادگی بیشتری برای استفاده از فرصتها برای «برانگیختن ناآرامی» دارند.
آمریکا با مرتبط دانستن عمیقترین شکافها در آمریکا به طرفهای خارجی، درصدد لاپوشانی وجود این شکافهاست.
3. شرمندهسازی، یکی از تاکتیکهای اصلی آمریکا و غرب در مواجهه با دشمنان است. واشنگتن با اتهامزنیها و حرکت برای برخورد با دشمنانش بر مبنای آنها میکوشد این دشمنان را به تحرک برای تکذیب وادار کند. به عنوان نمونه بخشی از توان دیپلماتیک چین در گستره وسیعی صرف رد ادعای نهادهای اطلاعاتی آمریکا میشود. پکن به دلیل ارتباطات گسترده با آمریکا مجبور است در مجامع مختلف اقتصادی و علمی با استدلال مقامات چینی از خود در برابر اتهامات دفاع کند؛ درحالیکه این وقت و توان میتوانست صرف پیگیری دیگر منافع چین شود.
4. تقویت ایدئولوژیک حکومت آمریکا، هدف مهم جامعه اطلاعاتی این کشور است. واشنگتن با متهم کردن چین و روسیه که توسط رسانهها دارای نظامهای سیاسی مبتنی بر دیکتاتوری توصیف شدهاند، با دخالت در انتخابات و فرایندهای دموکراتیک، به دنبال تقویت صفبندیهای ایدئولوژیک است.
برای دههها آمریکا با اتکا به این صفبندی قدرت خود را تقویت کرده اما امروزه این تعریف با مشکلاتی مواجه شده است. در سالهای اخیر علاوه بر نظام دموکراتیک، کارآمدی نیز مورد توجه قرار گرفته است. این تغییر در سالهای کرونا به اوج خود رسید؛ جایی که دولت چین موفق شد به دلیل تمرکزگرایی مدیریت خود را به رخ جهان بکشد، درحالیکه همان موقع بسیاری از دولتهای دموکراتیک جهان در گیرودار مشکلات مدیریتی در سطح نهادها بوده و در جامعه نیز با مخالفت گروههای راستگرا علیه محدودیتهای بهداشتی دست و پنجه نرم میکردند.
پررنگ کردن دخالتهای چین و روسیه در انتخاباتهای آمریکا، تلاشی برای جبران کاستیهای موجود است تا همچنان صفبندی قدیمی جهان دموکراتیک و غیردموکراتیک برای واشنگتن منفعتآفرینی کند.
آیا مداخلهها واقعیت دارد؟
در محیط داخلی کشورهای دموکراتیک، علاوه بر مردم که دارای حق رایاند، نهادهای دولتی و شرکتهای خصوصی نیز به دنبال اثرگذاری بر نتایج انتخابات برای کسب منفعتند. همانگونه که این نهادها و شرکتها که فاقد حق رای هستند، تنها با استناد به منافع خود در انتخابات دخالت میکنند در محیط خارجی نیز بازیگران ذینفع به دنبال اثرگذاری بر انتخابات در محیطهای منفعتی خود هستند. طبیعی است که آمریکا به دلیل قدرت خود، مورد توجه بسیاری از دولتهاست. وجود لابیهای فراوان و رسمی این نفوذ را در شکل آشکار پیش میبرند.
چین و روسیه به دلیل منافع گسترده و مواجهه و درگیری با آمریکا در صحنه جهانی، انگیزه بالایی برای اثرگذاری بر انتخاباتهای این کشور دارند. از سوی دیگر پکن و مسکو از طریق روابط قدیمی و مهاجران دارای عوامل مستقیم در داخل خاک آمریکا بوده و به دلیل قدرت اقتصادی و اطلاعاتی توانمندیهای مناسبی برای پیگیری اهداف و اجرای طرحهای خود در این کشور دارند.
ابزارهای جدید چین و روسیه به فضای مجازی و سایبری مرتبطند. این دو کشور با هک اطلاعات کارزارهای انتخاباتی احزاب اطلاعات خوبی از آنها به دست آورده و تلاش میکنند با جابهجایی اطلاعات، دست به بازآرایی صحنههای رقابتی بزنند. تسلط این دو کشور بر امور مرتبط با فضای مجازی نیز باعث میشود قادر باشند برای افکار عمومی به نفع یا علیه یک نامزد نظرسازی کنند.
روابط اقتصادی کلان به این کشورها اجازه میدهد با اتکا به طرفهای تجاری خود قادر به اعمال فشار به دولتهای آمریکایی و نفوذ در انتخابات باشند. به عنوان نمونه اگر یک دولت بر علیه چین تصمیماتی اتخاذ کند، برخی از شرکای تجاری پکن در آمریکا خود به خود فعال شده و سعی در لابی برای لغو این تصمیمات خواهند داشت. اگر این لابیها در مرحله اول متوجه کنگره باشند، در وهله دوم درصدد اثرگذاری در انتخابات خواهند بود.
با تمام تفاسیر، مداخلههای انتخاباتی در آمریکا به میزانی که نگرانکننده باشند، اهمیت ندارند. این صحنه بیش از هرچیز عرصه بازیگری نهادهای دولت عمیق آمریکا و ذینفعان داخلی این کشور است. به نظر میرسد اتهامزنی احزاب و نهادهای داخلی آمریکا علیه بازیگران خارجی بیشتر از آنکه به اصل دخالت آنها در انتخاباتها مرتبط باشد، به اهداف خاص خود این احزاب و نهادها مرتبط است. به عبارتی دیگر نهادهای دولت عمیق آمریکا درصدد استفاده از اندک دخالت بازیگران خارجی برای پیشبرد منافع و طرحهای خود هستند.