زهرا طیبی، خبرنگار گروه نقد روز: فتحالله گولن درگذشت. روز گذشته تصویر مردی 83 ساله در رسانهها منتشر شد که گفته میشد، جدیترین مخالف اردوغان بوده است. شاید حالا نام فتحالله گولن در میان خبرهای مختلف منطقه گم شود اما روزگاری و در میانه ژوئیه 2016 نام گولن با کودتایی گره خورده بود که علیه اردوغان در ترکیه کلید خورد و البته در 8 ساعت هم به پایان رسید. نکته جالب ماجرا این بود که این کودتا از جانب فردی رقم خورد که روزگاری حامی اصلی اردوغان در به قدرت رسیدن بود. گولن برای اردوغان حداقل در سالهای ابتدایی یک دشمن نبود. در به قدرت رسیدن او بعد از پای گرفتن حزب عدالت و توسعه هم کمک زیادی به او کرد و اردوغان او را پدرخوانده حزب عدالت و توسعه خواند. اما کمتر از 10 سال بعد، شرایط متفاوت شد و گولن به جدیترین مخالف سیاسی اردوغان تبدیل شد. گولن علیه اردوغان دست به کودتا زد و قرار بود کماندوها اردوغان را در تفرجگاهش در مرمر بازداشت کنند. بعد از این کودتای نافرجام در ژوئیه 2016، دولت ترکیه او را محکوم و تابعیت ترکیهای او را نیز لغو کرد. روز گذشته اما جدیترین مخالف سیاسی اردوغان در بیمارستانی در پنسیلوانیا و در 83 سالگی درگذشت و این پایان زندگی یاری بود که تبدیل به دشمن اردوغان شد.
پدرخوانده حزب عدالت و توسعه
اردوغان مثل بسیاری از مقامات دولت اسلامگرای آکپارتی از تربیتشدگان مدرسه فتحالله گولن بود. گولن معتقد بود که جوانان در ترکیه راه خود را گم کردهاند و براین اساس آموزش را بهترین پاسخ میدانست. هزیمت (خدمت) یا همان جنبش گولن، فعالیت خود را از مدارس آغاز کرد و پس از آن موسسات آموزشی را در نقاط مختلف ترکیه افتتاح کرد. گولن در این سالها مشغول تدریس نسخهای از اسلام با نام اسلام آناتولیایی بود. او به مدارا و تساهل اعتقاد داشت و با تروریسم هم کاملا مخالف بود. در سال 2002 و با روی کارآمدن حزب عدالت و توسعه گولن از آنها حمایت کرد و اردوغان گولن را پدرخوانده حزب عدالت و توسعه معرفی کرد.
شروع اختلاف گولن و اردوغان از 2010
دوستی پدرخوانده حزب عدالت و توسعه با رجب طیب اردوغان اما تنها هشت سال ماندگار شد. از میانه سال 2010 این رابطه دوستی به دشمنی تبدیل شد و در سال 2013 به اوج خودش رسید تا آنجا که اردوغان، گولن را به تلاش برای سرنگونی دولت از طریق نفوذ در نهاد دولتی و برای انجام کودتا محکوم کرد. اردوغان اشتباه نمیکرد، بالاخره در ژوئیه 2016 گولن کودتایی را برای سرنگونی اردوغان کلید زد و این نقطه پایان علنی دوستی اردوغان و گولن بود و تاریخ به شکل تراتژیکی تکرار شد و درحالیکه بعد از بهقدرترسیدن اردوغان او از گولن خواست تا به ترکیه باز گردد بعد از این کودتا دادگاه ترکیه تابعیت ترکیهای گولن را لغو کرد. اما برای شروع اختلاف و درگیری اردوغان میتوان چند عامل را مورد توجه قرار داد.
بروز اختلاف در مدیریت دولت
اردوغان و گولن یک پایگاه مذهبی داشتند اما در بعضی مسائل ایدئولوژیک و سیاسی اختلافاتی داشتند. اردوغان در دوره ریاست خود بیشتر به سمت اقتدارگرایی و تمرکز برقدرت فردی حرکت کرد، درحالیکه گولن به دنبال تقویت و افزایش نفوذ فرهنگی و اجتماعی از طریق جنبش خود بود. طبیعی است که در ساختار اقتدارگرای دولت اردوغان تلاش برای افزایش نفوذ از روشهای فرهنگی و اجتماعی با برخورد دولت مواجه میشود. این اختلاف یکی از مواردی بود که منجر به بروز اختلاف میان اردوغان و گولن شد.
قدرتگیری جنبش گولن درنهادهای دولتی
اردوغان به محض به قدرت رسیدن اعضای جنبش گولن را وارد نهادهای حاکمیتی کرد و افراد وابسته به جنبش گولن در حکومت قدرت پیدا کردند. این جنبش البته از سال 1970 و بعد از شکلگیری تدریجی نفوذی در نیروهای پلیس، ارتش و قوه قضائیه به دست آمد اما به قدرت رسیدن اردوغان نفوذ آنها در این دستگاهها را بیشتر کرد. همین نفوذ تبدیل به دردسری تازه شد و این احتمال را تقویت کرد که جنبش گولن قرار است تبدیل به تهدیدی علیه اردوغان شود. اردوغان بهتدریج متوجه این موضوع شد که نفوذ افراد در دستگاههای حکومتی باعث ایجاد یک قدرت مستقل قوی کنار گوش اردوغان شده که حالا ممکن است قدرت او را تهدید کنند. اردوغان معتقد بود که گولن، قوه قضائیه و نیروی پلیس را تحت کنترل دارد. این اختلاف تا آنجا ادامه پیدا کرد که اردوغان جنبش گولن را قدرت در سایه دولت خواند و با همین استدلال نیز به دنبال پاکسازی آنها افتاد.
ماجرای یک افشاگری مالی در 2013
افراد نزدیک به جنبش گولن در 2013 از فساد مالی اردوغان پرده برداشتند. در این فساد مالی بزرگ برخی از اعضای دولت اردوغان به دریافت رشوه، سوءاستفاده از قدرت برای تامین منافع مالی و اقتصادی محکوم بودند. دادستانی بهطور مشخص تحقیقاتی را مربوط به پروژههای ساختمانی، فروش ملک و قراردادهای دولتی انجام داد و چند مقام ارشد دولتی و تاجر ثروتمند را هم بازداشت کرد. این رسوایی تاثیر زیادی برفضای سیاسی ترکیه گذاشت، اردوغان و حزب عدالت و توسعه را با چالشهای جدی مواجه کرد تا آنجا که اردوغان این پرونده را بخشی از یک توطئه و کودتای قضایی برای تضعیف دولتش خواند. این یکی از عواملی بود که منجر به بروز اختلاف میان جنبش گولن و اردوغان شد.
نفوذ گولن در مناسبات بینالمللی
جنبش گولن جدای از فعالیتهایی که در داخل کشور انجام میداد، نقشآفرینیهای بینالمللی هم داشت. آنها در بسیاری از کشورها، مدارس و موسسات فرهنگی تاسیس کردند و به فعالیت پرداختند. برخی از این فعالیتها و اقدامات در حوزه بینالمللی منجر به این شد که اردوغان حتی در سیاست خارجی هم جنبش گولن را تهدیدی بر سیاست خارجی خود بداند. این نقشآفرینی جنبش گولن منجر به ظهور یک نیروی رقیب برای اردوغان شد که از پشت صحنه تلاش میکند تا سیاستهای دولت را تحت تاثیر قرار دهد. این اعمال نفوذ بعد از سفر گولن در 1999 به آمریکا هم اتفاق افتاد و گولن در زمان حضور خود در آمریکا هم به فعالیت علیه اردوغان پرداخت. در این راستا حمایت ضمنی نهادها و چهرههای آمریکایی از گولن باعث شد تا اردوغان، گولن را تهدیدی جدی برای حکومت خود بداند.
چه شد که کودتا شد؟
گسستها و اختلافات میان گولن و اردوغان تا آنجا ادامه پیدا کرد که بالاخره بعد از اعمال نفوذ گسترده جنبش گولن در مجموعه نهادهای حکمرانی، آنها دست به برقراری کودتا علیه اردوغان زدند. زمانی که کودتا کلید خورد اردوغان در اقامتگاهی در مرمره بود. 11 کماندو اما مامور بودند که به محل اقامت اردوغان بروند و او را بازداشت کنند اما به محض اینکه گزارش حمله به محل اقامت او رسید، مکان را ترک کرد. عامل اصلی بروز کودتا در ژوئیه 2016 اختلافی بود که بین اردوغان و فتحالله گولن به وقوع پیوست. نفوذ گولن در دستگاههای حاکمیتی واضح بود، تلاش اردوغان برای پاکسازی آنها در دولت و در نقطه مقابل مخالفت آنها با دولت اردوغان شروع کودتا را کلید زد.
نارضایتی درون ارتش
از دهه 2000 دولت اردوغان اصلاحات زیادی در نهادی امنیتی و نظامی ارتش کلید زد، اصلاحاتی که بهتدریج نفوذ ارتش را محدود کرد، همین امر هم منجر به بروز نارضایتی در ارتش شد، اعضای ارتش از این تغییرات ناراضی بودند و فکر میکردند که دولت اردوغان در حال تخریب ارزشهای جمهوریخواهانه است. همین نارضایتیها در ارتش زمینه بروز یک کودتا را فراهم کرد.
اردوغان بر مدار اقتدارگرایی
اردوغان به سمت اقتدارگرایی حرکت میکرد. مخالفان اردوغان مثل احزاب سکولار و جناحهای نظامی و سیاسی معتقد بودند که او حقوق مخالفان را نادیده میگیرد و آزادیهای سیاسی را محدود میکند. سرکوب مخالفان، ارتش را به فکر به راه انداختن یک کودتا برای بازگرداندن نظام دموکراتیک انداخت. علاوهبراین بحرانهای داخلی و خارجی که ترکیه در آن برهه زمانی تجربه میکرد مثل فعالیت گروههای کرد و درگیری با داعش در مرزهای سوریه، بیثباتی و نارضایتی زیادی را به وجود آورده بود و در همین فضا فرماندهان نظامی به این نتیجه رسیدند که باید با بهراهانداختن کودتا جلوی بروز بحران را بگیرند.
رقابت قدرت در میان ارتشیها
بخشهایی از نیروهای ارتش بهویژه کسانی که طرفدار سکولاریسم و مدل حکومتی آتاتورک بودند معتقد بودند اردوغان در حال از بین بردن میراث آتاتورک و تغییر هویت جمهوری ترکیه است. آنها به این نتیجه رسیدند که کودتا تنها راه ممکن برای جلوگیری از قدرت گرفتن بیشتر اردوغان است.
شکست کودتا در 8 ساعت
نهایتا اما کودتا شکست خورد. مردم حمایت نکردند و این عدم حمایت منجر به شکست دولت و ارتش شد. همین امر هم باعث شد اردوغان بتواند اوضاع را کنترل کند. او تقریبا همه افرادی که در این کودتا دست داشتند را بازداشت کرد و شمار آنها به 16 هزار نفر رسید. این کودتا نهتنها منجر به تضعیف قدرت اردوغان نشد بلکه قدرت او را تقویت و این امکان را فراهم کرد که اصلاحات عمده در ساختار دولتی و امنیتی ترکیه را کلید بزند و درنهایت جدیترین مخالف سیاسی خود را به دست داشتن در کودتا، محکوم و دادگاه تابعیت او را سلب کرد.
ایران کنار دولت قانونی ترکیه
از همان دقایق ابتدایی که کودتا کلید خورد ایران در سطح دیپلماتیک و سیاسی از دولت قانونی ترکیه حمایت و صراحتا اعلام کرد که با هرگونه کودتا مخالف است و از اردوغان حمایت میکند. در همان دقایق ابتدایی شروع کودتا محمدجواد ظریف، وزیر خارجه ایران در تماسی تلفنی با همتای ترکیهای خود بر لزوم حفظ ثبات و امنیت ترکیه و حمایت از دولت قانونی تاکید کرد. حسن روحانی رئیسجمهور وقت هم در پیامی به اردوغان کودتا را محکوم کرد.
مشروعیت دادن ایران به دولت قانونی ترکیه
در شرایطی که کودتا در حال وقوع است موضعگیریکشورهای همسایه و قدرتهای بزرگ میتواند تاثیر زیادی بر مشروعیت بخشیدن به کودتا داشته باشد. ایران نیز با علم به این موضوع از همان دقایق ابتدایی شروع کودتا کنار دولت قانونی ترکیه قرار گرفت؛ امری که مشروعیت دولت اردوغان را همچنان حفظ میکرد و به او این امکان را میداد که بتواند با کودتاچیان برخورد کند.
از حمایتهای ایران در شب کودتا سپاسگزاریم
مدتی بعد از کودتای نافرجام گولن، سفیر وقت ترکیه در ایران به ماجرای کودتا اشاره کرد و از حمایتهای ایران در شب کودتا تشکر کرد. او در ادامه گفت: «از حمایتهای ایران در شب کودتا سپاسگزارم. دوستی در چنین شرایطی خودش را نشان میدهد. ما هم در کنار آنهاییم. البته از حمایتهای ایران تعجب نکردیم.» امری که نشان میداد محکوم کردن کودتا در ادبیات دیپلماتیک تنها اقدامی نبوده که ایران در مواجهه با کودتا انجام داده است.
روسیه و ایران به اردوغان کمک کردند
برمبنای برخی اطلاعات و گزارشهای غیررسمی گفته میشد، ایران هشدارهایی درمورد شروع تحرکات نظامی به اردوغان داده بود برخی از تحلیلگران به این موضوع اشاره کردند که ایران از طریق رصد تحرکات ارتش ترکیه در مرز به این نتیجه رسیده بود که برخی از این فعالیتها غیرعادیاند و آن را به دولت ترکیه اطلاع داده بود. در آن برهه زمانی حضور ایران برای مقابله با داعش و سوریه منجر به این شد تا ایران از تحرکات مشکوک در مرز باخبر شود و آن را به ترکیه خبر دهد. علاوهبراین برخی از منابع روسی نیز به این موضوع اشاره کردند که روسیه با استفاده از تواناییهای اطلاعاتی خود برای شناسایی و مقابله با کودتاچیان استفاده کرده است.
گولن هیچ وقت اتهام کودتا را نپذیرفت
روز گذشته نهایتا پرونده این اختلاف چندین ساله بسته شد. گولن در پنسیلوانیا درگذشت. او اما درتمام این مدت همچنان به انتقادات خود از دولت اردوغان و فعالیتهایش ادامه داد. او هیچ زمان اتهام انجام یک کودتا را نپذیرفت. همچنان معتقد بود فساد گسترده و سیستماتیکی در دولت اردوغان درحال وقوع است و آنچه در جریان سال 2013 افشا شد، واقعیتی انکارنشدنی بوده است. گولن در جریان گفتوگویی که بعد از کودتا داشت هم به روایتی از یکی از دوستانش در ترکیه اشاره میکند که شاهد برخورد تندی با یکی از پلیسهای ترکیه بوده است. او میگوید که فساد و اختلاس در ترکیه عادی جلو میکرد. همه مردم این اقدامات را میدیدند و ارتباطی هم با او نداشته است. او همچنین به این موضوع اشاره کرد که در جریان افشای فسادمالی 2013 هم نقشی نداشته است. گولن در ایده حکمرانی معتقد بود، سنت و مدرنیته با هم جمع میشوند. او معتقد به حفظ هویت اسلامی مردم ترکتبار در داخل و خارج از ترکیه بود و با ارائه یک برداشت محافظهکارانه سازگار با اندیشه محافظهکاری کلاسیک با هرگونه تغییرات سریع و بنیادین در جامعه مخالفت کرد و حداکثر با اصلاحات تدریجی بدون دگرگونی در ساختارهای سنتی جامعه همراهی کرد.