عاطفه جعفری، دبیر گروه فرهنگ: نمایشگاه کتاب فرانکفورت یکی از نمایشگاههای مهم دنیا در حوزه نشر و کتاب است. امسال هم ایران برای سومین سال متوالی، به صورت رسمی در نمایشگاه کتاب فرانکفورت شرکت نکرد. قبل از ورود به بحث، بگذارید مقایسهای داشته باشیم با حوزه سینما، فکر کنید ایران برای اسکار نمایندهای نداشته باشد، حتما صدای اعتراض از همهجا شنیده میشود که چرا ایران نمایندهای معرفی نکرده است اما وقتی به کتاب میرسیم، همه سکوت میکنند و اصلا شاید متوجه این حضور نداشتن هم نشوند. از سال 1376 ایران هم بهطور پیوسته سعی کرده در این نمایشگاه شرکت کند. نمایشگاه کتاب فرانکفورت به دلیل سابقه و وسعتش یکی از مهمترین عرصههای نشر جهانی است و حدود 17سال است که ناشران ایرانی نیز بهصورت منسجمتری در این نمایشگاه حاضر میشوند. اما ببینیم چه اتفاقاتی رقم خورد که در این سه سال ایران حضور رسمی در این نمایشگاه نداشت.
فروردین ماه 1401، مؤسسه خانه کتاب و ادبیات ایران، فراخوان حضور در نمایشگاه فرانکفورت را منتشر کرد و از ناشران فعال، تشکلهای صنفی نشر، نهادها، مؤسسات فرهنگی و آژانسهای ادبی سراسر کشور درخواست کرد اگر میخواهند در این نمایشگاه حاضر باشند تا پنج اردیبهشت ماه حضورشان را در این رویداد اعلام کنند. اما با وجود اعلام فراخوان، اتفاق دیگری رخ داد. مؤسسه خانه کتاب و ادبیات ایران مهرماه همان سال و یک هفته قبل از برگزاری نمایشگاه اعلام کرد که در این نمایشگاه شرکت نمیکنند، دلیل این کار را هم «دخالت آشکار در امور داخلی ایران و اعلام عدم توانایی برای تأمین امنیت و رعایت شئون غرفه جمهوری اسلامی ایران و گروه ایرانی حاضر در نمایشگاه» عنوان کردند و گفتند بدون اطلاعرسانی قبلی غرفه ایران از سالن اصلی به یکی از سالنهای فرعی که محدودیت دسترسی عمومی دارد، انتقال پیدا کرد و از طرف دیگر، سفارت آلمان در تهران نیز با وجود وعدههای قبلی و در اقدامی هماهنگ با مسئولان نمایشگاه فرانکفورت در صدور روادید برای گروه اعزامی تعلل کرد.
تابستان 1402 هم یاسر احمدوند، مقام سابق فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در گفتوگویی که با ایبنا داشت، درباره حضور در هفتادوپنجمین نمایشگاه بینالمللی کتاب فرانکفورت گفت: «امسال هم به دلیل رفتار غیرمسئولانه برگزارکنندگان نمایشگاه کتاب فرانکفورت، در این نمایشگاه شرکت نخواهیم کرد. سال گذشته آنها یکجانبه پیشنهاد جابهجایی محل غرفه ایران در این نمایشگاه را دادند و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی جمهوری اسلامی ایران نپذیرفت و در نمایشگاه شرکت نکرد. امسال نیز به دلیل اینکه مطمئن نبودیم این رفتار از سوی مسئولان نمایشگاه تکرار خواهد شد یا خیر در این نمایشگاه شرکت نخواهیم کرد.» امسال هم به تأسی از دو سال قبل ایران در نمایشگاه کتاب فرانکفورت شرکت نکرد و دلیلش هم به گفته یاسر احمدوند همان دلایل دو سال گذشته، یعنی صادرنشدن ویزا برای حضور ناشران ایرانی و تغییر جای غرفه ایران بود.
حتما حضور غرورآفرین و عزتمند ایران چه در این نمایشگاه و چه نمایشگاههای دیگر مهم است. اینکه مسئولان نمایشگاههای خارجی غرور و عزت ایران را درنظر بگیرند هم مهم است اما از طرف دیگر، اینکه اولین واکنش این باشد که شرکت نمیکنیم، حتما راحتترین راه ممکن انتخاب شده است.
اکثریت کسانی که در نمایشگاه کتاب فرانکفورت حاضر میشوند، میدانند که حضور در این نمایشگاه به دو شکل صورت میگیرد؛ یکی بهعنوان بازدیدکننده عادی که ویزای سفر به آلمان را میگیرید و میروید تا از بزرگترین همایش کتاب جهان دیدار کنید. این دیدار بههرحال درسآموز است و انسان را دربرابر ویترین بزرگ نشر جهان قرار میدهد. دومین مدل حضور هم برای ناشران و کشورهای مختلف است که در این نمایشگاه غرفه دارند.
مطمئنا حضوردر این نمایشگاه کمککننده است برای اینکه تحولات کیفی در تولید کتاب، تغییرات شگرف در طراحی جلد و صفحات، ساختار کتاب و سرعت تولیدات بهویژه در حوزه علوم انسانی که ما بسیار به آن احتیاج داریم، توسط ناشران و مسئولان فرهنگی دیده شود.
در نگاهی دیگر، فرصت بازدید از کارنامه بزرگترین ناشران جهان و رشد غولآسای صنعت کتاب را نظاره کردن و گاهی حسرت این را داشتن که چقدر فاصله شگرفی بین تولید کتاب در ایران و کشورهای توسعهیافته وجود دارد، اینکه چقدر باید کار شود، نهفقط در زمینه تولید و خواندن کتاب که در تمام حوزهها؛ از فرهنگ، اقتصاد، سیاست و صنعت که این موضوع را به همه ما گوشزد میکند که بتوانیم برای پای کار آمدن بقیه حوزهها در صنعت نشر فکر کنیم.
با نگاهی به گذشته نشر ایران میبینیم که تقریبا صنعت نشر ایران بههیچوجه علاقهای به حضور در بازارهای جهانی و نمایشگاههای خارجی کتاب نداشت. این درحالی است که تقریبا یکی از راههایی که ناشران میتوانند آثارشان را به دنیا عرضه کنند، فروش حق انتشار در نمایشگاههای خارجی است. نمایشگاههای خارجی مانند نمایشگاه کتاب فرانکفورت، مکان بازرگانی است و اصحاب کتاب و نشر در آنجا گرد هم میآیند. هدف از حضور در این نمایشگاهها برای شرکتکنندگان عرضه آخرین دستاوردهای حوزه نشر، معرفی و احتمالا فروش رایت آنهاست. در این حضورها قراردادهایی تنظیم میشود که از دل آنها درنهایت توفیقی در جهت ترغیب ناشران طرف مقابل برای خرید رایت و ترجمه و انتشار این آثار فراهم میآید.
در اکثر سالهایی که در این نمایشگاه شرکت کردیم، برنامه خاصی نداشتیم اما در دولت نهم این موضوع جدی شد و ناشران و آژانسهای ادبی که در این نمایشگاه شرکت میکردند از قبل برنامهریزی داشتند؛ قرار ملاقاتها گذاشته میشد تا بتوانند دست پر نمایشگاه را ترک کنند. البته این را هم باید بگوییم که یکسری برنامههای تکراری هم همیشه در غرفه ایران اجرا میشود؛ بردن کتابهایی که هیچ سودی برای ایران ندارد و فقط ویترینی در غرفه میشود و حضور نویسندگانی که هیچ نگاه و حرفی در عرصه بینالملل ندارند.
طبیعتا یکی از الزامات و مقدمات رسیدن به فاز تعاملات و همکاریهای اقتصادی بینالمللی در بازارهای نشر بینالملل، حضور قاعدهمند و منطبق با استانداردهای شرکت در نمایشگاههای بینالمللی کتاب است؛ بدین معنا که عوامل نشری که میخواهند به تعاملات در اقتصاد نشر جهان ورود پیدا کنند باید هم خود قابلیت و توانمندیهای لازم برای حضور در عرصههای بینالمللی نشر را کسب کنند و هم آثاری را که میخواهند در این بازار عرضه کنند، متناسب با ذائقه و سلیقه مخاطبان در بازارهای هدف باشد. یعنی برای حضور هدفمند در این نمایشگاهها باید برنامه داشته باشیم.
وقتی به سراغ ناشران و کسانی که تجربه حضور بینالملل نشر ایران را دارند میرویم، نکات قابل توجهی را میگویند که میتوان به کار گرفت. مجید جعفریاقدم، مدیر آژانس ادبی پل درباره این موضوع میگوید: «کشورهایی که برای کمک به ورود صنعت نشرشان در بازارهای بینالمللی نشر هدف و برنامه دارند معمولا سعی میکنند در مقطعی از زمان بخش خصوصی را حمایت و هدایت کنند؛ به این معنا که عمدتا فضا و بسترها را برای حضور موفق بخش خصوصی در عرصههای بینالمللی فراهم میآورند تا آنها راه و چاههای ورود به این بازار را یاد بگیرند تا خود بتوانند حضورشان را در عرصههای اقتصاد نشر جهانی مدیریت کنند. در بیشتر کشورها هم خود اتحادیهها و تشکلهای نشر و بخش خصوصی موضوع را مدیریت میکنند و نیازی به حمایت و دخالت دولت ندارند. اکثر غرفههای جمعی کشورها در نمایشگاه فرانکفورت که با عنوان غرفه ملی آن کشورها برگزار میشود، توسط اتحادیهها یا تشکلهای نشر آنها اجرا و مدیریت میشود. اینکه اتحادیهها و تشکلهای نشر ما به چه میزان از توانمندی و قابلیت رسیدهاند که بتوانند حضور نشر ایران در جهان را تولیگری کنند، جای تأمل دارد اما باید این اقدام از جایی شروع شود.» حتما با تقویت بخش خصوصی میتوان حضور را حرفهایتر و متفاوت پیش برد.
هیچ شکی وجود ندارد که حضور ما در نمایشگاه کتاب فرانکفورت برای شناخت دیگر کشورها از بازار نشر ایران و معرفی کارهایمان بسیار مهم است و حضور نداشتن در این عرصه ما را از فضای بینالملل نشر دور میکند و باید چارهای برای آن درنظر گرفته شود.
شماره ۴۲۵۷ |
صفحه ۱۳ |
فرهنگ و هنر
دانلود این صفحه
ایران برای سومین سال متوالی در نمایشگاه کتاب فرانکفورت شرکت نکرد
هتتریک فرصتسوزی