علی ملکی، خبرنگار گروه نقد روز: شیطنتهای پیدرپی رسانههای سعودی بالاخره کار دستشان داد و جوانان عراقی شامگاه جمعه، مقابل دفتر یکی از آنها در بغداد تجمع کرده و آن را به آتش کشیدند. جرقه این اتفاق را شبکه MBC عربستان با انتشار گزارشی توهینآمیز درباره رهبران مقاومت زد و آتش آن دامن دفتر نمایندگی این شبکه را گرفت و نهایتا این مستند از کارتابلشان حذف شد. ماجرای تغییر رفتار رسانههای سعودی اما محدود به شبکه امبیسی و این مستند نیست. این رسانهها و بهویژه «MBC» و «العربیه» ماههاست که با وجود بهبود روابط عربستان با ایران و نیروهای مقاومت، رویکرد متناقضی نسبت به توافقاتشان پیدا کردهاند. امروز رسانهها هم شانه به شانه دیپلماتها و فرماندهان نظامی پشت خاکریزهای منطقه بهدنبال اهدافشان میگردند و عربستان سعودی که تا پیش از این، توافقات صلح و سازش با کشورهای منطقه منعقد کرده بود و بهدنبال عادیسازی روابط با ایران و سوریه و یمن و کاهش وابستگی به آمریکا و رابطه با اسرائیل بود، حالا قلم رسانههایش عکس این روند را نشان میدهد و مشخص نیست هدف ریاض، عادیسازی روابط با کدام طرف است؟
لبنانیها چطور از خجالت رسانه عربستانی درآمدند؟
شهادت سید مقاومت علاوهبر سوگ و اندوه برای محور مقاومت، موج گستردهای از شایعات با هدف نفرتپراکنیها میان این محور را به دنبال داشت. یکی از کانونهای اصلی این نفرتپراکنیها شبکه العربیه عربستان بود. همزمان با آن جمعه سیاه و عملیات کمربند آتشی که منجر به شهادت سیدحسن نصرالله، سردار عباس نیلفروشان و دیگر نیروهای مقاومت شد، این شبکه مصاحبهای را با یک کارشناس منتشر کرد که در آن ایران متهم به لو دادن اطلاعات مقاومت شده بود! محمدعلی الحسینی، دبیرکل شورای اسلامی عربی در گفتوگو با «العربیه» گفته بود ایران سیدحسن نصرالله را فروخته است. هرچند این مصاحبه با واکنشهای تندی از سوی کاربران بهویژه لبنانیها روبهرو شد که ایران را دوست همیشگی ملت لبنان دانستند اما این ادعاها به سرعت خشاب رسانههای خارجی و حتی عبری را پر کرد تا جبهه جدیدی را علیه مقاومت اسلامی باز کنند.
العربیه و دیوار سفت واقعیت
حرکت خلاف جهت العربیه پس از این رسوایی متوقف نشد و «بیخبری از سردار قاآنی» آنها را به فکر کلیدزدن پروژه جدید انداخت. ابتدا رسانههای مختلف ضدایرانی این بیخبری را حاکی از شهادت او میدانستند و بعدتر متوجه شدند که میشود آوردههای بهتری از فقدان سردار ایرانی داشته باشند. بنابراین ماجرای مضحک جاسوس بودن او مطرح شد و حتی در رسمیترین و جدیترین حالت اعلام کردند قاآنی جاسوس اسرائیل بوده و الان تحت بازجویی نیروهای لبنان است. موضوعی که چندروزی دستمایه طنز کاربران شده بود.
یکی از شبکههایی که مصرانه ادعای پوچ جاسوسبودن قاآنی را مطرح کرد و روزانه گزارشهای مختلفی درباره آن کار میکرد، «العربیه» بود. این رسانه تمام تلاش خود را کرد تا با ارائه جزئیات بیشتر، فیکنیوزهایش را با سرعت بیشتری به مخاطبان تزریق کند. بنابراین سناریویی را ساخت و پرداخت کرد که براساس آن «نفوذ اطلاعاتی اسرائیل از طریق قاآنی و رئیس دفتر او «احسان» یا از طریق بخشهایی در نیروی قدس سپاه صورت گرفته است.» در این گزارش ادعا میشود در جلسهای که در مقر رهبری حزبالله در حومه جنوبی بیروت برگزار شد، قاآنی به حاضران اعلام کرده بود که به همراه رئیس دفترش، احسان، به آنها ملحق خواهد شد. اما بعدا حضورش را منتفی کرده و «حمله اسرائیل درست همان جلسهای را هدف قرار داد که قاآنی در آن حضور نیافته بود.» طراحان این سناریو در ادعاهایی توخالی و بدون مستند، ادعا کردند برخی در حزبالله معتقدند این نفوذ از طریق سردار قاآنی انجام شده و با این حال، برخی محافل ایرانی بر این باورند احتمالا رئیس دفتر او، احسان مسئول این رخنه اطلاعاتی بوده است. این شبکه حتی نقل قولی از سردار قاآنی هم منتشر کرد که براساس آن «بخش پیشگیری از نفوذ به سپاه قدس که خودش مسئول آن است، هدف نفوذ اطلاعاتی قرار گرفته است.» حضور سرداران ایرانی در جبهههای مختلف مقاومت اسلامی امری مرسوم بوده و تاکنون بسیاری از فرماندهان در این جبههها مشغول دفاع برونمرزی از ایران و مقاومت اسلامی بودهاند. العربیه بدون توجه به این موضوع حضور نداشتن سردار قاآنی در اطلاعیه مربوط به عملیات وعده صادق2 را سوژه گزارش خود کرد و براساس آن گفته بود: «منابع العربیه احتمال دادهاند قاآنی تحت نظارت قرار گرفته باشد.» همه این ادعاها و سناریوپردازیها صبح سهشنبه، 24 مهرماه و با حضور سردار اسماعیل قاآنی در مراسم استقبال از پیکر شهید نیلفروشان در فرودگاه مهرآباد به دیوار سفت واقعیت خورد و رسواییاش برای این رسانهها به جا ماند.
وقتی رسانه همهچیزدان میشود
پیش از این و در دو سال اخیر العربیه در گزارشهایی مدعی «نفوذ» ایران در گروههای مقاومت فلسطینی شده بود و در مستندی به بررسی نقش ایران در حمایت تسلیحاتی و مالی از گروههای مقاومت فلسطین پرداخته و ادعا کرده بود این حمایتها به «بیثباتی بیشتر در منطقه» و «جلوگیری از دستیابی به صلح» منجر شده است. این شبکه پیش از عملیات طوفانالاقصی، حماس را نیز هدف قرار داده بود و ادعا کرده بود این جنبش، به جای خدمت به مردم فلسطین، به تشدید درگیریها با اسرائیل و گسترش خشونت در غزه مشغول است و با اشاره به ارتباط حماس با ایران مدعی شده بود این ارتباط منجر به «دخالت بیشتر ایران در مناقشه فلسطین و اسرائیل» شده است.
جمال خاشقچی را یادتان هست؟
شبکه سعودی MBC اما در میزان تولید اخبار ضدایرانی و ضدمقاومت اسلامی به پای العربیه نمیرسد اما این رسانه نیز در منازعات اخیر مستندها و سریالهایی تولید یا پخش کرده که خشم و انتقادهای گستردهای در پی داشته است. تازهترین عملیات روانی آنها مربوط به پخش مستندی خیالی تحت عنوان «هزاره رهایى از تروریستها» بود که در آن به رهبران شهید مقاومت ازجمله شهید «حاجقاسم سلیمانی» و «ابومهدى المهندس» پرداخته و این شهدا را مؤسس تعدادى از گروههاى شبهنظامى و در ادعایی موهوم آنها را عامل تعدادى از ترورهاى عراق و سایر کشورها و «نماد تروریست و عامل جنگ و ویرانى» توصیف و ادعا کرد: «فعالیتهاى «بیهوده» سردار سلیمانی در سال 2020 در بغداد پایان یافت.» در این گزارش درخصوص شهید سیدحسن نصرالله هم آمده است: «نصرالله، رهبر شبهنظامیان مسلح حزبالله که مسبب وخیم شدن اوضاع لبنان و سایر کشورها بود.» این مستند در توصیف شهید یحیى السنوار که به تازگی هدف رژیم صهیونیستی قرار گرفت و به شهادت رسید در عباراتی بیشرمانه گفت: «یحیى السنوار آخرین چهره تروریستى خونآشام و رهبر تعداد زیادى از جنایتهاى وحشیانه بود که جهان از شر او خلاص یافت.» این رسانههای سعودی درحالی چنین ادعاهای پوچ و بیاساسی را علیه فرماندهان نظامی مقاومت مطرح میکنند که سران کشورشان جمال خاشقچی، روزنامهنگاری را که مثل آنها فکر نمیکرد، در سرکنسولگری عربستان در ترکیه کشتند و حتی جسدش را در اسید حل کردند. در هر صورت این ادبیات زننده و کثیف که آنها به فرماندهان غیور مقاومت منسوب کردهاند، خشم حامیان مقاومت را برانگیخت و جوانان عراقی در اعتراض به این پخش این مستند از سوی رسانه عربستانی، ساختمان مربوط به این شبکه در بغداد را به آتش کشیدند و پس از آن MBC مجبور به حذف این مستند شد.
خرید مستقیم حق پخش از تلآویو
اوایل شکلگیری نبرد طوفانالاقصی و شدتگیری آتشافروزی در منطقه، روزنامه جروزالمپست از پخش مستندی چند قسمتی در شبکه امبیسی عربستان سعودی خبر داد و اعلام کرد این مستند از سوی سازمان «شرکت عمومی پخش همگانی اسرائیل» به این شبکه سعودی فروخته شده است. مدتی بعد، این سازمان رسانهای صهیونیستی در بیانیهای ادعا کرد این اولین بار است که حق پخش یک سریال تلویزیونی به شبکه سعودی فروخته میشود. عنوان این مستند «پیشگویی کاساندرا» و مستندی کاملا ضدایرانی و علیه مقاومت اسلامی است. در این مستند، حزبالله لبنان و ایران به همکاری با باندهای مواد مخدر و پولشویی در آمریکای لاتین متهم شده و در آن به همکاری موساد با اداره مبارزه با مواد مخدر ایالات متحده آمریکا (DEA) برای مقابله با این باندها میپردازد.
چند ماه قبل هم شرکت اسرائیلی «پارتنر» اعلام کرد با پلتفرم «شاهد» عربستان سعودی، بزرگترین پلتفرم عربی برای سرویس «ویدئو برحسب تقاضا» متعلق به گروه «امبیسی»، قرارداد همکاری امضا کرده است و از این به بعد این دو پلتفرم اسرائیلی و عربستانی برای پخش محتواها با یکدیگر همکاری میکنند. نگاهی به سابقه این رسانه عربستانی نشان میدهد که هدف عادیسازی روابط با رژیمصهیونیستی را دنبال میکند. چنانچه در سال ۲۰۲۰ نیز سابقه پخش سریالهایی که موجب خشم فلسطینیها شده را دارد و با پخش دو سریال با عناوین «ام هارون» و «مخرج ۷» بهطور آشکار مخاطبانش را به عادیسازی روابط با رژیمصهیونیستی تشویق میکرد. این رفتار رسانهای از سوی یک رسانه عربستانی که توافقاتی با کشورهای حوزه مقاومت اسلامی دارد، با انتقادات گستردهای روبهرو شد.