فرهیختگان: چند وقتی میشود که مسئله ساماندهی مهاجران افغانستانی به یکی از مهمترین مسائل در فضای داخلی ایران تبدیل شده است. یک سمت این ماجرا افرادی قرار دارند که معتقدند نباید با این موضوع صفر و صدی برخورد کرد، اگرچه اتباع غیرقانونی باید اخراج شوند اما باید تفکیکی میان مهاجران قانونی افغانستانی با آنها قائل شد. در سمت دیگر اما برخی اظهارنظرها و صحبتهایی مطرح میشود که بیش از آنکه نگران ساماندهی مهاجران افغانستانی باشند، بیشتر برمدار مهاجرستیزی حرکت میکنند. مواضع تند و رادیکال آنها به اسم وطنپرستی، به قطبیسازی جامعه منجر میشود و آن را مستعد آشوب میکند. اگرچه مسئله مهاجران افغانستانی و اینکه اساسا برای مقابله با آن چه باید کرد بیشتر از دودهه است برای نظام حکمرانی مسئله است اما بعد از روی کارآمدن طالبان و افزایش میزان مهاجران غیرقانونی، این موضوع حالا در صدر توجه نظام حکمرانی قرار گرفته است. با این حال اما هرازچندگاهی ادعاها و اظهارنظرهایی در برخی رسانهها مطرح میشود که تکمیلکننده پازل مهاجرستیزان و حرکت به سمت قطبیکردن جامعه در قبال مهاجران افغانستانی است.
حمله یک رسانه به نقد سیدحسن خمینی از تبلیغات علیه مهاجران
چند روز پیش سیدحسن خمینی، سرپرست مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) دیداری با اعضا و مسئولان شورای هماهنگی هیئتهای مذهبی مهاجران افغانستانی داشت. در بخشی از صحبتهای خود به تبلیغاتی که علیه مهاجران به راه افتاده اشاره کرد و گفت: «تبلیغات بیدلیلی علیه مهاجران شکل گرفته است و شاید برگزاری این جلسه در این شرایط، عمدتا برای این بود که بگویم این تبلیغات دروغین است. نقش برادران ما در افغانستان و بهخصوص شیعیان افغانستان در طول سالهای بعد از انقلاب برای مردم ایران نهتنها مخرب نبوده، که بسیار مولد و مثبت بوده است.» سیدحسن خمینی در ادامه هم به نقش شیعیان افغانستانی در ادوار مختلف انقلاب، مثل حضور در لشکر فاطمیون نیز اشاره کرد. پس از این اما یادداشتی در یکی از رسانههای رسمی کشور که پیش از این نیز موضعگیریهایی در مورد مهاجران افغانستانی داشت منتشر شد که مستقیما به سیدحسن خمینی و این اظهارات او تاخت. این رسانه در بخشی از یادداشتی که منتشر کرده، سیدحسن خمینی را به حمایت جانبدارانه از مهاجران افغانستانی محکوم کرد و نوشت: «خواص، از انگیزه شما برای حمایت از جماعت موردنظرتان جهت گرم کردن بازارتان اطلاع دارند، کاری نکنید که جزئیات آن را به اطلاع عموم برسانند. پرونده تشریفاتیساختن حرم امام سادهزیست، جهت درس گرفتن از روزگار برای شما کافی نیست؟!»
پروژه اصلی همچنان قطبی کردن جامعه ایرانی این بار با مهاجران
تعمیق و تقویت شکافهای موجود در جامعه، یکی از پروژههای اصلی رسانههای فارسیزبان در چندسال اخیر است. در این چهارچوب، ساخت دوگانههای قومیتی یکی از پروژههای اصلی رسانههای فارسیزبان با کارفرمای صهیونیستی است. خروجی این دوگانهسازیها قطبی کردن جامعه ایرانی، چندپاره شدن و مستعد آسیب شدن است. در این چهارچوب، مهاجرستیزی و اختلافافکنی و نفرتافکنی بین مهاجران افغانستانی و ایرانیان نیز یکی از پروژههای اصلی برای قطبیسازی جامعه ایرانی است. اگر نگاهی به محتواهایی که در چند وقت اخیر در رسانههای فارسیزبان منتشر شدند، بیندازیم بهوضوح میتوان این امر را مشاهده کرد که کارویژه اصلی آنها این روزها بیش از گذشته، اختلافافکنی و بهطور مشخص مهاجرستیزی است. در این فضا البته تفاوتی میان مهاجران قانونی و غیرقانونی وجود ندارد. پروژه اصلی نفرتافکنی نسبت به مهاجران و تقویت این گسلهاست.
توهین ابزار خوبی برای نقد نیست
براین اساس باید توجه داشت که در ماجرای مهاجران، اظهارنظرها و انتقادها باید با در نظر گرفتن کارویژه اصلی رسانههای معاند در این موضوع مطرح شود؛ چراکه اگر دقت نظر لازم در مطرح کردن اظهارات در این موضوع صورت نگیرد، بازی در پازل این پروژه است. با این همه به نظر میرسد یادداشتی که اخیرا در یکی از روزنامههای رسمی کشور مطرح شده، دقت نظر لازم را در مورد ماجرای مهاجران افغانستانی در نظر نگرفته است. این رسانه در یادداشت خود سیدحسن خمینی را به خاطر مطرح کردن این موضوع که تبلیغات منفی علیه مهاجران افغانستانی مطرح شده، محکوم به سوگیری در موضوع مهاجران میکند، درحالیکه به نظر نمیرسد اظهاراتی که ایشان مطرح کرده غلط باشد. نمیتوان این موضوع را انکار کرد که تبلیغات منفی و غلطی علیه مهاجران افغانستانی وجود دارد که تقریبا همه مهاجران قانونی و غیرقانونی را هدف قرار میدهد. نکته دیگر آنکه میتوان برای نقد یک نظر و دیدگاه ادله و مصادیق مشخص آورد تا صحت آن ادعا رد شود. در این میان به دور از اخلاق است که یک رسانه برای نقد نظر و نگاه مطرح شده زبان به تهدید و توهین باز کند. گرفتن نوک پیکان حمله یک رسانه به یک فرد به خاطر اظهارنظری که در جمع شیعیان افغانستانی مطرح شده و گزاره غلطی نیز نبوده، آن هم در شرایطی که کشور بیش از گذشته در سطح سیاسی و جامعه احتیاج به وحدت و وفاق دارد، چندان هوشمندانه به نظر نمیرسد و میتواند ابزاری را در اختیار رسانههای دشمن قرار دهد که باز هم بر طبل دودستگی و اختلاف در جامعه بکوبند.
بین مهاجران قانونی و غیرقانونی تفکیک قائل شوید
در سطح دیگر و در نگاه ویژه به ماجرای مهاجران افغانستانی و مهاجرستیزی، مدیرمسئول این رسانه سابقه روشنی دارد. دیدگاه اصلی او مهاجرستیزی و دامن زدن به این موضوع است که مهاجران افغانستانی، نفوذیهای طالبان در داخل ایرانند و تهدیدی برای امنیت ایران به حساب میآیند و باید اخراج شوند. در نگاه به این موضوع میتوان دو تقسیمبندی داشت. بخشی از مهاجرانی که در داخل ایران زندگی میکنند، بیشتر از 30 سال از مهاجرت آنها به ایران میگذرد. بسیاری از آنها شیعی مذهبند و در برهههای حساسی که ایران آنها را پشت سر گذاشته نیز نقشآفرینی جدی داشتند. برخی از آنها در جنگ ایران و عراق حضور داشتند، بخشی نیز در جنگ سوریه بهعنوان فاطمیون در نبرد با داعش حضور داشتند. این عوامل نشان میدهد آنها در بیشتر از 30 سالی که از زندگیشان در ایران میگذرد، بهطور کامل در جامعه ایرانی هضم شده و بخشی از آن شدهاند. بخشی دیگر مهاجران افغانستانی را مهاجران غیرقانونی تشکیل میدهند که در سالهای اخیر و بعد از روی کارآمدن طالبان تعداد آنها بیشتر شده است. طبیعی است که در مواجهه با دو بخش از مهاجران باید تفکیک و تقسیمبندی داشت و حتی در نقدها و اظهارات علیه مهاجران غیرقانونی این ملاحظات را در نظر گرفت اما در نگاهی به اظهارات مدیرمسئول این رسانه به نظر نمیرسد او تفاوتی میان مهاجران قانونی و غیرقانونی قائل شده باشد. او بهطور ویژه به مهاجران افغانستانی میتازد و از اخراج آنها صحبت میکند. پیگیری پروژه مهاجرستیزی یک نتیجه واضح و مشخص دارد و آن هم این است که بالا گرفتن تبلیغات منفی علیه مهاجران افغانستانی و نفوذی خطاب کردن آنها میتواند فضای جامعه را برای تمام مهاجران افغانستانی، حتی آنها که به صورت قانونی در کشور زندگی میکنند، سخت کند. امری که منجر میشود در هر مکان عمومی دعوا و نزاع میان مردم و مهاجران بالا بگیرد و ویدئوهای دعوا و برخورد نامناسب با مهاجران افغانستانی در فضای مجازی بازنشر پیدا کند و جامعه را مستعد آشوب و ناآرامی کند. دمیدن بر پروژه خشونت و نفرت علیه مهاجران افغانستانی، میتواند مردم را وارد نزاع غلطی با مهاجران کند، ترس و نگرانی مهاجران افغانستانی قانونی را افزایش دهد و آنها را در انزوا قرار دهد. انتشار اخباری مبنیبراینکه به برخی از دانشآموزان افغانستانی اجازه تحصیل داده نمیشود را میشود در راستای در انزوا قرار دادن مهاجران افغانستانی قرار داد. در سمت دیگر باید به این موضوع توجه داشت که یکپارچه دیدن مهاجران افغانستانی قانونی و غیرقانونی و تهدید دیدن آنها میتواند خود به خود آنها را به مسیری هدایت کند که در تقابل با جامعه ایرانی قرار گیرند و در پروژه دشمن حرکت کنند. در این مسیر جای خالی یک برنامهریزی دقیق و درست و یک کار فرهنگی حسابشده برای جلوگیری از آسیب وارد شدن به مهاجران قانونی و تفکیک میان آنها و مهاجران غیرقانونی احساس میشود؛ چراکه بخشی از این مهاجران بیشتر از 30 سال است در ایران زندگی میکنند و بیشتر از 30 سال از افغانستان دور بودهاند و حالا بیش از آنکه افغانستانی باشند، ایرانیاند و باید تفاوتی میان آنها و مهاجران غیرقانونی قائل شد. اما نگاهی به رفتاری که این روزها با مهاجران افغانی میشود، نشان میدهد سیاستگذاری مناسبی در رفتار با مهاجران افغانستانی صورت نگرفته است. تکرار این اتفاقات و ضریب دادن به آن میتواند جامعه را در آستانه تقویت یک گسل قرار دهد و به بهانه مهاجرستیزی جامعه را در آستانه آشوب و ناآرامی قرار دهد، آن هم در شرایطی که ایران بیش از گذشته احتیاج به ایجاد احساس وفاق و همدلی میان بخشهای مختلف جامعه دارد.