ابوالفضل مظاهری، دبیر گروه دانشگاه: وجوه مختلف فعالیتهای دانشگاه آزاد در دوره جدید نقاط مشترکی دارد که موجب تمایز آن از اغلب مجموعههای آموزش عالی میشود. حرکتهای جدید تحولی دانشگاه از حوزه آموزش و پژوهش گرفته تا فرهنگ و فناوری همگی از پشتوانههای نظری مشخصی برخوردارند که پیگیری اهداف بزرگ را از طریق پیادهسازی یک مدل مشخص ممکن میکنند. بررسی اقدامات تحولی دانشگاه نشان میدهد هرکدام، مطالعه دقیق و ادبیات مشخص خودشان را دارند که با نگاه و رویکردی متفاوت تغییر و تحول در دانشگاه را ممکن میکند. شاهد مثال آن اجرای مدل باغبانی فرهنگ در حوزه فرهنگی دانشگاه آزاد است که برپایه قطبهای اثرگذار و توجه به مؤلفههای کلیدی رویه متفاوتی نسبت به گذشته در بستر فرهنگی دانشگاه رقم زده است. اجزای مدل باغبانی فرهنگی با حضور فرزاد جهانبین در کسوت معاونت فرهنگی و دانشجویی دانشگاه آزاد رقم خورد و از حدود چهار سال گذشته تاکنون محور برنامهریزی فرهنگی دانشگاه بوده و نتایج مختلفی هم داشته است. در آغاز سال کاری و تحصیلی جدید دانشگاه دقایقی با معاونت فرهنگی دانشگاه به گفتوگو نشستیم و از آخرین نتایج اجرای مدل باغبانی فرهنگ سوال کردیم. جهانبین در گفتوگو با «فرهیختگان» ابعاد مختلف عملکرد حوزه فرهنگ دانشگاه را تشریح کرده که مشروح آن را در ادامه از نظر میگذرانید.
گفتوگوی ما در آغاز سال کاری جدید دانشگاه و سال تحصیلی جدید صورت میگیرد. برای شروع مروری کوتاهی بر آنچه در سال تحصیلی و کاری گذشته در حوزه معاونت فرهنگی و دانشجویی رقمخورده داشته باشیم. در سال سوم سند تحول و چهارمین سال حضورتان در فضای دانشگاه آزاد تمرکز شما بر چه بود؟
از همان ابتدای پذیرش مسئولیت معاونت فرهنگی و دانشجویی، مدلی را تحتعنوان «باغبانی فرهنگ» داشتیم و براساس آن پیش رفتیم. الان این مدل غنیتر شده و در چاپ پنجم کتاب «باغبانی فرهنگ» که موسسه حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب درحال چاپ آن است؛ تغییراتی متأثر از تجربه این مدل در فضای دانشگاه آزاد رقم خورده است. این مدل بر این باور است که مدیریت و اعتلای فرهنگ با مهندسی اتفاق نمیافتد و شیوهای که توان مدیریت فرهنگ را دارد باغبانی است. به این معنا که ظرفیت و قابلیت اعتلا در دانشجو وجود دارد که ما باید مثل باغبان از یکسو زمینههای مؤثر بر رشد آن ظرفیتها و قابلیتها را فراهم و تمهید کنیم و از سوی دیگر موانعی را برطرف کنیم که در این راه وجود دارند. بنابراین کار ما از جنس تصدیگری نیست، بلکه از جنس تمهید مقدمات و رفع موانع است. دراینبین عواملی وجود دارند که بیشترین و گستردهترین تأثیر را روی دانشجویان دارند و ما از آنها بهعنوان اقطاب اثرگذار یاد میکنیم. این اقطاب در سند تحول و تعالی دانشگاه در قالب هفت راهکنش در بسته دوم کاری آمده که با احتساب صنایع خلاق و فناوریهای فرهنگی هشت قطب اثرگذار در حوزه فرهنگ دانشگاه وجود دارد.
این مورد اخیرا اضافه شده است؟
در ویرایش اول در بحث سند همان هفت مورد است. امیدواریم در برنامه پنج سال بعدی بتوان این تغییرات را نیز اعمال کرد. در تمام این سالها به سهمسئله توجه داشتیم؛ اول اینکه براساس آنچه در سند تحول و تعالی، هدف ما این است که مؤلفههای کلیدی را در نهاد دانشجو بتوانیم محقق کنیم یا اگر هست، تثبیت کرده و ارتقا بدهیم؛ البته با درنظر گرفتن همه محدودیتهایی که در مدیریت فرهنگ وجود دارد، چون ما تنها بازیگر نیستیم. خردورزی، اعتمادبهنفس ملی، کرامت، روحیه مجاهدت، افق تمدنی داشتن و... مؤلفههاییاند که در سند تحول و تعالی آمده است. نکته دوم برای اینکه این اتفاق بیفتد بهعنوان باغبان باید شرایط اقدام مؤثر اقطاب اثرگذار را فراهم کنیم و موانع نیز از بین بروند. آن اقطاب مدیریت، اساتید، نهادهای دانشجویی، خانواده، فضای مجازی، صنایع خلاق و فناوریهای فرهنگی و محیط و... را شامل میشوند و بیشترین تأثیر را دارند. در فضای مجازی، اقداماتی انجام داده و میدهیم اما عملا در اختیار ما نیست. در صنایع خلاق علیرغم تلاشها در کشور، سهم ما کمرنگ است. الان تمرکز ما روی بحث مدیریت، اساتید و نهادهای دانشجویی است. البته این به آن معنی نیست که مثلا حوزه فضای مجازی را رها کنیم. در حوزه فضای مجازی باید متخصصان امر را گردهم آوریم و روی آن بحث کنیم. برای مدتی کمیتهای تحتعنوان فرهنگ و فضای مجازی نیز راه انداختیم که با تشکیل شورای فضای مجازی دانشگاه، عملا ادغام شد و بعد از آن ادامه پیدا نکرد. اکنون نسبت به این موضوع دغدغه وجود دارد. در حوزه فضای مجازی بخش مهمی به کلان حاکمیت بازمیگردد. باید دید نقش ما در این بین چیست و چگونه تعریف میشود؟ باید آن نقش را فهم کنیم، بهصورت اجمالی آگاهی داریم ولی شکلی قواممند پیدا نکرده است.
نکته سوم «برنامهریزی یکپارچه توزیعشده» است. باید همه را بهسمتی سوق دهیم که بهعنوانمثال معاونت فرهنگی یا نهادی که میخواهد کار فرهنگی انجام دهد، تمهید مقدمات کنش اقطاب برایش فراهم شده باشد و بتواند مؤلفهها را محقق کند. از طرفی سعی کنیم اقطاب را به همین سمت سوق دهیم. درواقع در دولایه، یعنی هم باید مدیریت تلاش کند و در لایه دیگر اقطاب درگیر و متوجه مؤلفهها شوند. بخش مهم کار ما راهبری این دولایه است. منظور از توزیعشدگی توجه به آمایش است، برای نمونه امید را در سیستانوبلوچستان باید یکجور بالا برد و در آذربایجان شرقی یکجور دیگر. اقتضائات محلی- منطقهای متفاوت نیز تأثیر دارد، لذا در تقسیمبندی برنامهها، چهارمدل برنامه دیده میشود. برنامههای موضوعمحور که ناظر به مؤلفههایند و از طریق کنش اقطاب دنبال میشوند. برنامههای ثابت سالیانه که به جهت اهمیت هرسال تکرار میشوند مثل راهیان نور یا 16 آذر و برنامههای اقتضایی که در مواقع خاص انجام خواهد شد که نیاز به کنش دیده میشود. نکته چهارم، برنامههای زیستبوم محلی و منطقهای است. 70 درصد وقت، انرژی و امکانات واحدها باید معطوف به مؤلفههای کلیدی شود که در سند آمده است. منتها در 30 درصد باقیمانده مسائل خاص زیستبوم هر استان باید موردتوجه قرار بگیرد. در آن 70 درصد هم عرض کردم باید آمایش موردتوجه قرار گیرد. این کلیت کار ماست. در مقام ارزیابی هم باید تحلیلهایمان بر این اساس باشد که ما چقدر توانستیم این مدل را «علیالارض» محقق کنیم؟ بررسی تعداد برنامه یا میزان بودجه، رهزن یا بهبیان دیگر گول زدن خودمان است. به نظر من دو مسئله وجود دارد؛ یک مورد این است که چقدر توانستیم تصدیگری را کاهش دهیم و به تعبیر دیگر میدان را برای کنش مؤثر اقطاب بازکنیم. دو، چقدر توانستیم درصحنه و میدان عمل مؤثر باشیم؟ یعنی وقتی نگاه راهبردی است باید ارزیابی نیز از جنس راهبردی باشد وگرنه اینکه من بگویم این تعداد برنامه داشتیم و شده این تعداد، ارزیابی را شکلی و فرمی میکند.
بررسی روند فعالیتهای معاونت فرهنگی نشان میدهد در هرکدام از چهار سال گذشته چه موضوع یا مسئلهای بیشتر در فضای دانشگاه بهعنوان یک اولویت دنبال شده است. مثلا در سال اول تشکیل جشنوارهها و رویدادها و خلق اتفاقات جدید را شاهد بودیم؛ در سال دوم تغییر آییننامهها خیلی پررنگ است. کنار آن نیز یکسری نهادسازیهای جدید در معاونت فرهنگی و مجموعه فرهنگی دانشگاه داشتیم. فکر میکنم سال گذشته در حوزه استادی تمرکز کردید و پیش رفتید تا سهم اساتید در حوزه فرهنگی افزایش پیدا کند. میتوان گفت در سال چهارم فعالیت شما نقشآفرینی یا زمینهسازی نقشآفرینی اساتید بیشتر اولویت پیدا کرد؛ جمعبندی ما از سال گذشته تا چه میزان به واقعیت نزدیک است؟
کاملا درست است. لازمه مدلی که مطرح کردیم، ایجاد تغییر در چند سطح است. اول از همه توجه به فرهنگ بهعنوان یک بعد مهم و جدی در دانشگاه است. انصافا در این زمینه سخنرانیها، سیاستگذاریها و حمایتهای ریاست محترم دانشگاه، بسیار مؤثر بودهاند. ایشان براساس منطق قرآنی معتقدند بدون اصلاح بینش و تنظیم گرایش، بستر برای کسب علم و دانش فراهم نمیشود. غیر از اینکه تربیت عالم ربانی، اصل است و مطالعه پدیدهها باید نشانگر و دلالت بر ربالعالمین باشد، اساسا در فضا و وجود غیرچهارچوبمند، کسب دانش با چالش مواجه است، لذا توجه به معاونت فرهنگی و دانشجویی بهعنوان یک معاونت رکنی در این سالها، حائز اهمیت است. استفاده از دستیاران آموزشی بهعنوانمثال یک کنش آموزشی است اما درواقع اثر فرهنگی عمیق دارد. دوم اینکه فرهنگ فوقبرنامه نیست و اساسا تحول فرهنگی از درون تعلیم میگذرد که در بحث قطب اثرگذار استاد اشاره کردم.
بر این اساس لازم بود در سطح قوه عاقله و تصمیمگیری تحول ایجاد شود، مثلا هیئت نظارت یا شورای فرهنگی باید تغییرات جدی پیدا میکردند. البته هنوز هم مشکلات زیادی دارند. در حوزه مدیریت یک بحث، تغییر نوع نگاه مدیران و بحث دیگر، تغییر آییننامهها بود. حکمرانی از طریق همین آییننامهها و دستورالعملها انجام میشود؛ البته تغییر نگاه مدیران هم خیلی مهم است. بحث دیگر باز کردن فضا و ایجاد اعتماد بود تا اقطاب پای کار بیایند که مقدمات آن را در آییننامهها فراهم کردیم. منتها فقط آییننامه نیست؛ بعضا حمایتهای لازم از سوی مدیریت لحاظ نمیشود، مثلا شورای تعامل دانشگاه و دانشجو بهعنوان نسخه ارتقایافته شورای صنفی تشکیل شد. بعضی از واحدها این را نمیپذیرند، چون نمیخواهند دانشجو مزاحم آنها شود! باید برای آن هم جنگید. از طرفی در دانشجویان و اساتید بیرغبتی دیده میشود. سال اول کاری من کرونا آغاز شد. خط دیگری که پیگیری کردیم این بود که مجموعه عظیم دانشگاه را هدایت، مدیریت و نظارت کنیم که در چهارچوب این مدل حرکت کند. این هنر نیست که در حرکت قطار، لوکوموتیو جدا از واگنها حرکت کند؛ گاهی اوقات ستاد فعالیتهایی را انجام میدهد، درحالیکه صف هیچربطی با آن ندارد. ستاد به صفی بزرگ تبدیل میشود و صف هم کار خودش را میکند. مباحث شورای راهبردی را که در زمان دکتر طه هاشمی برگزار میشد مطالعه میکردم، بحث نقش استاد وجود داشت. اما مسئله این است که تا چه حد روی این اتفاق تمرکز کردهایم و 276 واحد و مرکز به چه صورت در این مسیر راهبری میشوند؟ این موارد بحثهای اصلی بود که در سالهای اخیر پیگیری کردهایم؛ اصلاح آییننامهها و طراحی جشنوارهها که بهجز کرسیها بقیه از جنس ستادیاند. مثلا وقتی کانونها فعال شد، محصول آنها باید درجایی ارزیابی و رتبهبندی میشد و اینجا جشنواره رشد پدید آمد و جشنواره در رشد کانونها خودش نقش فزاینده داشته است. مشق امید و جشنواره قلم به همین صورت است. کار دیگری که دنبال کردیم این بود که زیستبوم را در هر بخش، ایجاد و تکمیل کنیم، مثلا در حوزه نشریات، قلم تقویت واستعدادها شناسایی شدهاند، همچنین دورههای آموزشی جدی برگزار میشود. منتخبان در نشریه «الماسفرهیختگان» مینویسند و برگزیدهها در «فرهیختگان» تزریق خواهند شد. در حوزه هنری، باشگاه رشد استعدادهای هنری ادبی جوان را راهاندازی کردیم، برای مثال نفر اول جشنواره کاریکاتور پارسال، دبیر جشنواره امسال است. با سازمان سینمایی، فارابی و دهها جای دیگر برای ایجاد فضا برای بهکارگیری این استعدادها در عرصه عینی، مذاکره کردیم و تلاش ما این است که این افراد را به زیستبوم وارد کنیم. در حوزه ورزش موفقتر از بقیه حوزهها بودیم و توانستیم افراد زیادی را در ورزش قهرمانی شناسایی و آنها را به تیمهای باشگاهی تزریق کنیم. باشگاه دانشگاه آزاد 21 تیم دارد که در لیگها شرکت میکنند، ۱۹ تیم روی سکو رفتهاند و ۱۵ تیم به مقام اول دست پیدا کردهاند. درحالیکه بعضا هزینههای ما در یکسری رشتهها مثل کبدی و کشتی یکدهم هزینههای رقبا ماست ولی توانستهایم نتایج درخشانی بهدست آوریم. یکی از دلایل موفقیت، شناسایی و تزریق جوانان به تیمها و اعتماد کردن به آنهاست. بنیامین فرجی یکی از خروجیهاست. در سال اول من هشتهزار و ۹۰۰نفر/ ساعت با خیلی از گروهها جلسه گذاشتم. اصلاح آییننامهها و راهاندازی جشنوارهها متأثر از همین دیدارها و گفتوگوها بود. الان با وجود ضعفها، نهادهای دانشجویی روی ریل افتادند. اتحادیه مجمع اسلامی دانشجویان الان به یک مجموعه فاخر تبدیلشده که درحال کنش است و اعتمادبهنفس خیلیخوبی پیدا کرده و دنبال این است که سراسری شود. بعضی درخواستها مبتنیبر تشکیل دفتر مجمع اسلامی در بعضی از دانشگاههای دولتی داده شده است. در واحد علوموتحقیقات نسل دوم شورای مرکزی انجمن مستقل به وجود آمد. ۴۰ سال بود که این واحد تشکل نداشت. تشکلهای بسیاری زیرنظر اتحادیههای سراسری در واحدها شکل گرفته است. اما الان درصد زمان من و تمرکز اصلی روی قطب اثرگذار استاد است.
سال گذشته چقدر مسیر شبکهسازی اساتید در حوزه فرهنگ را طی کردید؟
در حال حاضر اساتید را به طرق مختلف درگیر کردیم. بعضیها متأسفانه میگویند که ما عددسازی میکنیم! عددسازی نیست. بالاخره در قضیه انتخابات مشارکت کشور در بازه سنی 18 تا 25، 24 درصد و میزان مشارکت دانشگاه آزادیها ۴۸ درصد بوده است. مبنای محاسبه کدملی است؛ عددسازی نیست! سال گذشته در همکاری با وزارت علوم و بهداشت در حوزه رویداد کرسیها، هشتهزار تیم ثبتنام کردند که هفتهزار تیم برای دانشگاه آزاد بودند. اینها ثبتشدهاند و رقابت کردهاند. شما حساب کنید که هر تیم کرسی باید یک استاد راهنما داشته باشد. کانونها باید یک استاد مشاور داشته باشند. الان اساتید جزئی از خانواده فرهنگی شدهاند. چندهزار استاد همکاری دارند اما هنوز منسجم نیست و این قطرهها باید به رود خروشانی تبدیل شود. سال گذشته با تغییر چارتی که اعمال کردیم؛ یک اداره فرهنگی اساتید نیز در اداره کل راه انداختیم.
جمعبندی مشخص از تعداد مشارکت اساتید وجود دارد؟
دو هزار کانون فعال داریم، یعنی دو هزار استاد به آنها کمک میکنند. استاد راهنما برای آنها الزامی است، هنگامیکه برنامههای این کانونها در شورای فرهنگی مطرح میشود نیاز به تأیید استاد دارد. امسال حدود هفت هزار تیم از دانشگاه آزاد در رویداد کرسیها داشتیم که هرکدام یک استاد راهنما داشتند. اهمیت حضور آنها را از تیمهای ملایری در دورههای قبل متوجه شدیم. در رویداد کرسیهای دوسال پیش دیدیم که ملایر در رقابتهای نهایی خیلی موفق عمل کرد. با بررسی متوجه تأثیر نقش استاد مشاور شدیم و این مورد را ابلاغیه کردیم که تمام تیمها باید استاد مشاور داشته باشند. الان چندصد تیم از نهادهای دانشجویی در رویداد مشق امید مشغولند که اینها استاد هادی دارند. یکهزار و ۵۰۰ نفر از اساتید در طرح جهتگیری الهی - فرهنگی در تدریس دروس تخصصی حضور مستمر دارند. عدد، عدد بالایی است. البته بسیاری از اینها با یکدیگر همپوشانی دارند، یعنی یک استاد ممکن است در چند نقش فعالیت کند. اساتید همیار درمجموع ۱۰ گروه میشوند. فضا را هم باز کردیم تا هرکس هر میزان میتواند نقشآفرینی کند. از تربیت انسان محترم تا مؤمن تراز انقلابی. ژاندارم یعنی انسان مسلح محترم. ما باید در کف کار بتوانیم، مهندس و پزشک و... محترم تربیت کنیم.
۱۰ مدل برای همکاری اساتید در حوزه فرهنگی تعریف کردید؟
بله، پنج گروه خارج از کلاس است و پنج گروه نیز داخل کلاس تعریف میشوند. در داخل کلاس؛ اساتید درس وصایا، دفاع مقدس، فارسی عمومی، تدریس با جهتگیری الهی فرهنگی در دروس تخصصی و گروه معارف که البته مرتبط با نهادند.
در خارج کلاس؛ استاد مشاور فرهنگی تربیتی ویژه دانشجویان ورودی جدید کارشناسی، استاد مشاور کانونها، استاد مشاور کرسیها و استاد هادی رویداد مشق امید.
آماری از تعداد اساتیدی دارید که در این حوزه همکاری میکنند؟
اگر تعداد اساتید همکار در حوزه فرهنگی اعم از تماموقت، وابسته و دستیار آموزشی را با هم جمع کنید؛ شاید بالای ۱۰ هزار نفر شوند که موقت یا مستمر در مجموعه فرهنگی دانشگاه آزاد کمک میکنند اما اینکه بخواهیم بگوییم شبکهاند، نه. با چند اتصال کوچک شبکه تشکیل نمیشود. جای کار فراوان است.
برای اساتید به لحاظ امتیازات ارتقا یا ترفیع آورده ملموسی برای اساتید دارد؟
ترفیع را هنوز نتوانستهایم انجام بدهیم. متأسفانه طرحهای الف و ب هم نتوانستند آنگونه که انتظار میرفت محقق شوند. من اولین کسی بودم که برای معادلسازی فعالیت فرهنگی با حضور نامه زدم. منتها خیلی از افراد الف شدند و عملا طرح از حیز انتفاع ساقط شد. بحث دیگر ترفیع است که هنوز مشغولیم، این از پروژههایی است که من دارم و صحبت کردیم تا بتوانیم از طریق ترفیع سالیانه نیز به اساتیدی کمک کنیم که با ما همکاری میکنند. ارتقا هم که انجام میشود. غیر از آن امتیازات موردی را پیگیری میکنیم. البته نگاه ما این است مواردی را که به ذات امر استادی برمیگردد با امتیاز خراب نکنیم، مثلا حرف زدن استاد سر کلاس اثر تربیتی دارد، اگر ما بهخاطر این موارد برای او امتیازی قرار دهیم، به استاد برمیخورد؛ مانند اینکه من برای انجاموظیفهای که قبول کردهام، هزینه اضافه دریافت کنم. به نظرم این امتیاز توهین به استاد است اما در شرایطی که اساتید خارج از کلاس وقت میگذارند و میتوانیم برای آن امتیازاتی در نظر بگیریم و از این اساتید حمایت کنیم.
برای سال جدید ایده خاصی را پیگیری میکنید؟
تربیت مربی تدریس با جهتگیری الهی - فرهنگی را دنبال میکنیم. دوره مقدماتی آن برگزار شده و دوره تکمیلی برگزار خواهد شد. خروجیهای موفق این دورهها قرار است به استانها بروند و دوره برگزار کنند. این کار تاکنون محدود به نفرات خاصی بوده است. این دوره در نهاد یزد شروع شده بود. ما برای استادهایی که در دوره تکمیلیاند، فرصتهای مطالعاتی در نظر میگیریم. ترفیع سالیانه موضوع دیگر درحال پیگیری است. بقیه مسیرهای حوزه فرهنگی نیز ادامه دارند؛ خصوصا شبکهسازی اساتید. تقویت شوراهای فرهنگی و رتبهبندی آنها و نیز هیئت نظارتها جزء موارد اولویتدار است. مورد دیگر باشگاه رشد استعدادهای هنری ادبی است...
که جزء اولویتهای سال جدید محسوب میشود؟
بله، از دوسال قبل کار باشگاه آغاز شده اما به لحاظ میزان توجه جزء اولویتهای سال جدید است. مسئله ما این است که بعد از شناسایی استعدادهای هنری بتوانیم مانند ورزش آنها را درگیر کنیم.
به نظر شما حرکت باشگاه کمی کند نیست؟ سال گذشته چند ایده را مطرح کردید؛ یکی سینما شدن بعضی از سالنهای دانشگاه و دیگری جشنواره تئاتر دانشجویان بود. بحث درگیر شدن دانشجوهای هنری در فضای باشگاه هم مطرح بود، آیا مطابق انتظار محقق شدهاند؟
مورد آخر انجام شده است. تعداد زیادی از بچهها با فضای باشگاه درگیر شدهاند. ذکر کردم که نفر اول جشنواره کاریکاتور دو سال پیش، دبیر جشنواره امسال است. این اتفاقات و معرفی شدن چهرهها خیلی مهمند.
تأسیس دفاتر استانی دانشگاه به وضعیت مطلوب نزدیک شده است؟
توسعه باشگاهها کار راحتی نیست و برای آن باید زمینه و بستر مناسب وجود داشته باشد. ما هم نمیخواهیم همهجا باشگاهها را توسعه دهیم. اولویت واحدهاییاند که دانشکده و گروه هنر دارند.
تابهحال چند دفتر استانی راهاندازی شده است؟
۲۰ دفتر. درمورد سالن هم که اشاره کردید، مجوز مؤسسه چندمنظوره را گرفتهایم. حالا باید از وزارت ارشاد، مجوز مؤسسه ساخت فیلم و اکران را دریافت کنیم، برای ثبت شرکت وقت زیادی گذاشته شده است.
در بحث باشگاه برای امسال اتفاق خاصی را برنامهریزی کردهاید؟
جشنوارهها، شناسایی استعدادها، گره زدن با کار حرفهای و نهاییسازی مؤسسه چندمنظوره که عرض کردم.
سه جشنواره درحال برگزاری دارید؟
بله، تشخیص شورای علمی این بوده که در این سه حوزه وارد شوند. این تشخیص تخصصی است و نمیتوانم در آن دخالت کنم. این موارد درحال پیگیری است. آینده فعالیتهای باشگاه روشن است، حتی اگر کند هم پیشرود. من معتقدم در برخی عرصههای هنر موفق نبودهایم. ما باید بتوانیم آدمهای قوی را شناسایی و تربیت کنیم تا در حوزه هنر تحول ایجاد کنند. ما به سهم خود پیگیر این قضیهایم تا انجام شود. کار مهم دیگری که امسال پیگیر آنیم، راهاندازی دانشکدههای فرهنگ و زندگی در واحدهاست. سه گروه استادی در اختیار ماست که سه گروه از آن ۱۰ گروه همیار فرهنگ هم محسوب میشوند. این گروهها در واحدها هویتی نداشتهاند. با حمایت ریاست محترم دانشگاه، دانشکدگان فرهنگ و زندگی نهایی شد که سه گروه وصایا، دفاع مقدس و فارسی عمومی در آن فعال میشوند.
معارف هم جزء همین دانشکدگان است؟
خیر، در حال حاضر برای راهاندازی این سه گروه است. کار مهم امسال ما این است که بتوانیم در واحدها این دانشکده را راهاندازی کنیم. البته فعالیتهایمان را انجام میدهیم، مثلا امسال در واحد یادگار امام، دوره درس وصایا برای ۶۰۰ نفر از اساتید داشتهایم. تربیت مربیها هم انجام شده است. من وارد اقدامات نمیشوم، در حوزه مشارکت اساتید همیار فرهنگ یکی از کارهایی که میتواند به این سه گروه مهم هویت ببخشد- که با تعداد وسیعی از دانشجویان ارتباط دارد- تشکیل دانشکدگان فرهنگ و زندگی است.
اداره دانشکدگان و تعیین رئیس آن برعهده معاونت فرهنگی است؟
من بهصورت همزمان معاون فرهنگی و رئیس آن دانشکدگانم. البته ممکن است در آینده این سمت تفکیک شود. سه مدیرگروه کشوری نیز حکم میگیرند.
هنوز این اتفاق نیفتاده است؟
مدیر گروهها نهایی شدهاند. بعد از این مرحله نوبت دانشکدهها و مدیر گروهها در سطح استان و واحد است.
ایجاد دانشکدهها درتمامی استانها اتفاق میافتد؟
جزء دانشکدههایی است که باید در تمامی استانها وجود داشته باشند؛ این کار مهمی است که باید صورت گیرد. امسال هر میزان دانشکدهای که بتوانیم تأسیس میکنیم.
از موارد دارای اولویت برای سال کاری جدید مورد ناگفتهای باقیمانده است؟
کار مهم دیگر امسال، سامانه بافر است. تمامی فعالیتها سامانه پایه دنبال میشود. سامانههای معاونت همگی در سامانهای به نام بافر تجمیع شد، البته با دهها ارزشافزوده. فعلا ۱۰۷ هزار نفر در این سامانه در قالبهای مختلف حضور دارند. این سامانه سکوی تعاملی برای زیست فرهنگی دانشجویان و اساتید و کارکنان است. تحلیل کنشها در این سامانه منبع مهمی برای فهم وضعیت مدیریت فرهنگ و ذائقه کنشگران است.
اشاره کردید برای ارزیابی فعالیتهای فرهنگی بیش از آمار به تأثیر آن توجه خواهید داشت.
در سطح کلان دو مورد مطرح بود؛ یکی اینکه تا چه میزان وظایف خود را بهدرستی انجام دادهایم و دیگر اینکه تأثیر این موضوع در جامعه هدف چه بوده است؟
در بحث تأثیر، فاکتورهای خاصی برای ارزیابی استفاده میکنید؟ پیمایش ویژهای دارید؟
سیمای زندگی پروژه بسیار مهمی است که اخیرا توسط کادا انجام شد. در سال ۹۴ موج اول این پیمایش توسط یکی از اعضای هیئتعلمی یکی از دانشگاههای دولتی انجام شد. ما این پروژه را تماما با استفاده از ظرفیتهای داخلی دانشگاه انجام دادیم. دانش فنی این کار نیز در دانشگاه ماند و تقویت شد. نقش سامانه بافر هم در این زمینه بسیار مهم است. تحلیل آن دادههای جدیدی به ما خواهد داد؛ اما لازمه آن این است که فعالیتهای همه به سامانه بافر بیاید تا بتوانیم دادههای بزرگ پیدا کنیم و براساس آن تحلیل انجام دهیم. موارد دیگری هم هست، مثلا همین انتخابات اخیر مهم بود. وقتی جوانان ۱۸ تا ۲۵ سال در دور اول حدود ۲۴درصد مشارکت داشتهاند، این عدد در دانشگاه آزاد ۴۸ درصد بوده است. این از کجا اتفاق افتاده است؟ این خیلی مهم است. یکی از دلایل مهم این موضوع، درگیرکردن اساتید در موضوعات فرهنگی است. فرهنگ از جنس تربیت نیست، بلکه از جنس کلان و گفتمان است باید در اتمسفر و فضای فرهنگ امیدواری غلبه داشته باشد. کارهایی که در فضای تربیتی انجام میشود لزوما در فضای فرهنگ موفق نمیشود. یکی از مواردی که توانست در مقیاس وسیع اثر بگذارد، بحث استادان است. نهادهای دانشجویی هم نمیتوانستند در این حد مؤثر باشند.
مبتنیبر پیمایش سیمای زندگی بهعنوان یک کار پژوهشی دقیق، چه تصویری میتوان از دانشجوی دانشگاه آزادی ساخت؟
نتایج محرمانه است. اما بهعنوانمثال ۵۲ درصد دانشجویان اعلام کردهاند که در کلاس حاضر شده و پس از آن دانشگاه را ترک میکنند. ۳۰ درصد از دانشجویان اعلام کردهاند که اندکی در دانشگاه میمانند. یعنی به 82 درصد از دانشجویان مطلقا در خارج از کلاس دسترسی ندارید. دلیل تأکید من بر تقویت اساتید همین است. راه دسترسی به حدود ۸۲ درصد دانشجویان، فقط در زمان کلاسهاست. اگر قرار باشد کاری انجام شود، از طریق فضای کلاس است. در رابطه با مهاجرت حدود ۵۲ درصد از دانشجویان اعلام کردهاند که به هیچ نحو از کشور خارج نمیشوند. اما حدود 48 درصد اعلام کردهاند که اگر مجبور بشوند میروند و با تغییراتی میمانند یا مایل به مهاجرتند.
در رابطه با ازدواج، اکثریت قاطعی اعلام کردهاند که مایلند ازدواجشان شرعی و ثبتشده باشد. اما درصد قابلتوجهی هم گفتند که دوست جنس مخالف دارند. سؤال اینجاست که در این شرایط او مقصر است یا ما مقصریم؟ نمیخواهم بگویم او تقصیری ندارد اما بخش عمده از تقصیرات به مسئولان برمیگردد. «وانکحوا الایامی منکم والیتامی» دستور صریح خداست. از آیات مدنی هم است. خداوند به پیامبر میفرماید بهعنوان حاکم زمینه ازدواج آنها را فراهم کن. اگر آن اکثریت بالایی که اعلام کردند قائل به ازدواج با ثبت رسمی و شرعیاند -اگر نتوانیم برایشان فضای ازدواج را فراهم کنیم- بالاخره او باید به نحوی نیازهای عاطفی و جنسی خود را تأمین کند. موضوعات جالبی در این پیمایش وجود دارد. مثلا حدود ۶۰ درصد دانشجویان اعلام کردهاند دانشگاه آزاد را انتخاب کردند. عدد قابلتوجهی است. در مقابل حدود ۴۰ درصد هم گفتند اگر میتوانستند به دانشگاه دولتی یا خارج از کشور میرفتند. این مسئولیت ما را سنگین میکند.
نسبت به موضوع امید هم سنجشی داشتید؟
همه مؤلفههای کلیدی در سیمای زندگی بررسی شدند.
وضعیت امید بین دانشجویان دانشگاه آزاد خوب است؟
حدود 22 درصد هیچگاه احساس ناامیدی نمیکنند. 27.1 درصد بهندرت احساس ناامیدی میکنند.32.2 درصد گاهی اوقات، 13.3 درصد اکثر اوقات و 5.5 درصد همیشه ناامیدند. بر این اساس، از سویی 22 درصد داریم که همواره امیدوارند و 18.8 درصد داریم که همیشه یا اکثر اوقات ناامیدند و طیفی که این وسطند.
اوضاع اعتقادات مذهبی دانشجویان چگونه است؟
اعتقادات مذهبی دانشجویان بالاست اما مانند خود ما، وقت عمل کردن شکافی بین اعتقادات و عمل است. در رابطه با نماز و روزه درصد بالایی اعلام کردهاند که همیشه یا گاهی اوقات بهجا میآورند. اما تغییری که پیدا کرده این است که برخی دانشجویان بین دینداری با برخی رفتارهای دیگر جمع کردهاند! یعنی هم به مناسک و موضوعات دینی عمل میکنند، هم کارهای دیگری را انجام میدهند. این هم خودش نکتهای است. بعضا بچهها جمع کردن بعضی موارد را خلاف دین نمیدانند؛ هم نماز و روزهاش را دارد هم برخی کارهای دیگر را انجام میدهد. اما درمجموع، بدنه دانشگاه متدین است و دانشجویان خوبی داریم.
اخیرا در نشست معاونان دانشجویی دانشگاههای دولتی موضوع رشد برخی از آسیبهای اجتماعی در فضای دانشگاه دولتی مطرح شد. بهصورت جزئی عدد مشخصی از این آمار نداریم، اما آنچه مشخص است برخی اتفاقات منفی در فضای دانشگاهها و خوابگاهها چه در بحث آسیبهای اجتماعی و چه موضوعاتی نظیر خودکشی یا استفاده از مواد مخدر در حال رشد است. در فضای دانشگاه آزاد هم دراینباره مطالعهای داشتهاید؟
همه این موضوعات بهصورت کامل در سیمای زندگی مطرح شده است. زمانی که معاون دانشجویی دانشگاه دولتی بودم، اشکالی را به برخی از دوستان وارد میدانستم. شما باید جنبههای منفی را با جنبههای مثبت ببینید. برجسته کردن هرکدام از این موارد بهتنهایی، آفتهای زیادی در پی دارد. در دانشگاه آزاد سعی میکنیم این موضوعات را با هم ببینیم. سیمای زندگی بهصورت کامل این موارد را به ما نشان میدهد.
در جایی احساس خطر داشتهاید؟ یعنی موضوعی که شما تا قبل از سیمای زندگی متوجه آن نبودهاید یا فکر نمیکردید در این حد گسترده باشد؟
ببینید مثلا بحث اینکه 80 درصد دانشجویان ارتباطشان با دانشگاه در حد حضور در کلاس و آزمایشگاه و... است، نکته مهمی است که نشان میدهد روی استاد و محیط کلاس باید تمرکز کنیم؛ یا بالاخره وقتی میگوییم امید به آینده، مهاجرت یعنی چه؟ یعنی ممکن است امید فرد نسبت به کشور کم شده است که میخواهد برود. این موارد دقیق تحلیل نمیشود. هم نگاه دقیق و نه تخیل باید داشته باشیم و هم جوانب مثبت و منفی را تحلیل و بسته مداخلهای ارائه کنیم.
نتایج پیمایش سیمای زندگی چه تأثیری بر تصمیمگیریهای دانشگاهی خواهد داشت؟
یکی از کارهای مهم ما در ادامه، تشکیل گروههایی برای تحلیل سیمای زندگی و ارائه بستههای مداخلهای برای حوزههای مختلف مدیریتی دانشگاه است. یکی از الطاف الهی، نوع نگاه دکتر طهرانچی در رأس مجموعه است که به زیرنظام فرهنگی اولویت میدهند و تأکید میکنند که بقیه زیرنظامها با این زیرنظام هماهنگ باشند.
دکتر طهرانچی نسبت به سیمای زندگی واکنش خاصی نداشته است؟
این موضوع برای ایشان بسیار مهم بود. از اطلاعات آن استفاده میکنند. مثلا یکی از فعالیتهای خوبی که دکتر طهرانچی انجام دادهاند، دستیار آموزشی است. اسمش مربوط به حوزه آموزش است اما مهمترین بهرهبردار آن بخش فرهنگی است به لحاظ امید و نشاطی که میتواند در بین دانشجویان ایجاد کند... ایشان، همیشه وضعیت شاخص امید را چک میکنند.
نتایج پیمایش تأثیری در برنامههای فرهنگی بهویژه در حوزه مشاوره ویژه واحدها یا استانهای درگیر مشکلات خواهد داشت؟
یکی از ویژگیها و ممیزه پیمایش سیمای زندگی ما نگاه آمایشی است.
به تفکیک استانها؟
خیر، ناحیه. کشور را به هفت ناحیه تقسیم کردیم و پیمایش براساس آن ناحیهها انجام شده است. مناطق مرزی و مناطق دارای اختلاط قومیمذهبی، مناطق ساحلی و... برخی از مسائل در مناطق ساحلی پررنگتر است و برخی از مسائل در مناطق دارای بافت قومی پررنگتر است. مثالی بزنم در حجاب. سفری به زاهدان داشتم. لباس محلی منطقه بسیار شیک و پوشیده بود اما مراقبت نکردیم و خواستیم تا همه مانتو بپوشند. متأسفانه برخی اوقات مسئلهای که مربوط به یک ناحیه بوده را به یک مسئله کشوری تبدیل کردهایم. زمانی یک نامسئله را به مسئله تبدیل کردهایم یا ضریبش کم بوده، پراهمیتش کردهایم. حجاب در برخی مناطق کشور ما اصلا مسئله نیست؛ یکدفعه آن را مسئله میکنیم.
برای خود معاونت فرهنگی و بهویژه حوزه مشاوره چطور؟
ما علاوهبر سیمای زندگی در حال حاضر پایش سلامت روان را هم داریم که آمار بهدستآمده قابلتوجه بوده است. تعداد دانشجویان ورودی جدید که به خودکشی فکر کردهاند یا سابقه خودکشی دارند، هرچند نسبت به کل دانشجویان ورودی بسیار کم است اما یک نفر هم برای ما مهم است. به همه مراکز مشاوره مأموریت خاص دادیم. این موارد پیشتر در دانشگاه آزاد انجام نمیشد؛ در حال حاضر برایشان پرونده تشکیل میشود و به آنها کمک میشود. این آمار را از طریق پایش سلامت به دست آوردهایم. در حوزه مشاوره، هرسال مراکز مشاوره ارزیابی میشود. اتفاق خوبی که امسال افتاد این بود که چارت مراکز مشاوره براساس نتایج ارزیابی تغییر پیدا کرد.
یعنی مراکز مشاوره موفقتر، بزرگتر شدند؟
ممکن است یک واحد دانشگاه آزاد دانشجویان زیادی داشته باشد اما مرکز مشاوره موفقی نداشته باشد؛ چارت این مرکز مشاوره را از مدیریت به اداره تغییر دادهایم. در یک واحد مرکز مشاوره موفق بوده که از رئیس اداره به مدیر تغییر داده شد. تابع عملکرد شدن چارت بسیار مهم است. این موضوع یکساله است و هرسال عوض میشود. سوپروایزرها هرساله بررسی میکنند. یکی از موضوعاتی که وقت زیادی برای آن گذاشتم اما هنوز هم از عملکرد آن راضی نیستم، مرکز مشاوره است.
بهجز سنجش سلامت روان، سنجش سلامت فیزیکی را هم مدنظر دارید؟
امسال در نشست شورای معاونان مصوب شد.
برای تمامی دانشجویان دانشگاه یا فقط ورودیهای جدید است؟
در حال حاضر فقط برای ورودیهای جدید است.
پس اتفاق جدیدی که برای ورودیهای جدید رخ میدهد سنجش سلامت جسمانی است؟
بله، سنجش سلامت جسمانی هم به سنجش سلامت روانی اضافه میشود. منتها به دلیل اینکه امکانات لازم در تمامی واحدها وجود ندارد، فعلا تنها در چند استان اجرا میشود. البته چند سالی است که در حوزه ورزش همگانی بهصورت جدی وارد شدهایم. ورزشهای همگانی دانشگاه آزاد در کشور، کمنظیرند و در آموزش عالی نظیر ندارد.
در اخبار هم صحبت از طراحی و اجرای لیگهای ورزشی در سطح واحدها مطرح شده بود.
بله، درست است. لیگها در واحد، استان، منطقه و کشور ایجاد شدهاند. چون بچهها میبینند که مسیر ورودشان در تیمهای دانشگاه از این طریق است، انگیزه گرفتند و فعال شدند. اگر جوانان آینده را روشن ببینند خودشان مشتاق میشوند و همکاری میکنند.
این فضا به شکل جدی در دانشگاههای خارج از کشور دنبال میشود. امسال یکسوم اعضای تیم آمریکا از کسانی بودند که سابقه حضور در لیگهای دانشجویی را داشتند و از طریق دانشگاه شناخته شدند.
امسال از ۸۰ نفر کسانی که به رقابتهای یونیورسیاد راه یافتهاند، ۴۴ نفر متعلق به تیمهای دانشگاه آزادند. البته متأسفانه دوستان در وزارت علوم، استفاده میکنند اما حمایتی انجام نمیدهند! درواقع باید نوع نگاه به دانشگاه آزاد تغییر پیدا کند.
ماجرای لیگهای ورزشی در سطح استان و واحدها بهصورت جدی پیگیری میشوند؟
ما از کرونا این ماجرا را شروع کردیم. تعداد قابلتوجهی از بچهها به تیمهای باشگاهی ورود پیدا کردند. اکنون موفقترین حوزه ما در استعدادیابی که من امیدوارم باشگاه رشد استعدادهای هنری-ادبی و نشریات ما هم اینگونه عمل کنند، حوزه ورزشی است و امیدواریم الگوی بقیه حوزهها شود. بخش ورزشی واقعا موفقند. از ایدههای دوره جدید بوده است؛ دانشگاه آزاد همیشه برنامه ورزشی داشته، اما گره زدن ورزش قهرمانی به حرفهای جزء نوآوریهای این دوره است. اگر شما مقایسه کنید در این سه سال، تعداد دانشجویانی که در تیمها و مسابقات استانی شرکت کردند روند روبهرشدی داشته است. کار مهم دیگری که انجام دادهایم راهاندازی انجمنهای ورزشی است. هرجایی که انجمن ورزشی موفقی داشته، مسابقات هم بهتر برگزار شده و بچهها هم حضور بیشتری داشتهاند. انجمنهایی به نام انجمن ورزشی تشکیل شده است؛ مانند انجمنهای ورزشی بسکتبال که فعالیتهایی را شبیه به فعالیتهای کانونهای فرهنگی در حوزه ورزشی انجام میدهند. منظور ما از کاهش تصدیگری انجام این فعالیتها بوده است؛ یعنی ما برگزاری مسابقات را برعهده بچهها قرار دهیم. چون مهمتر از نتیجه، فرایند مسابقه است. در تشکلها هم چنین موضوعاتی را داشتیم؛ مثلا من قبول ندارم که بچهها را سوار اتوبوس کنیم و مثلا در دماوند بهترین دوره را برای آنها برگزار کنیم. این مسیری که خود تشکل مدیریت میکند نتیجه تربیتی بیشتری نسبت به آن چیزی دارد که صرفا میخواهد مطلبی در دوره یاد بگیرد.
به نظر میرسد تبوتاب بعضی از جشنوارهها افت پیدا کرده است؛ مانند ماجرای صنایع خلاق که احساس میکنم قبلا با برگزاری بازارچه اوج گرفت، الان احساس میکنم این تبوتاب کاهش پیدا کرده است. آیا این مسئله درست است؟
نه، درواقع مدل آنها عوضشده. بازارچهها اکنون نیز با قدرت فعالیت میکنند. زمانی اعلام کردیم آثار بفرستید که این روند را بعدها حذف کردیم و بازارچهها شکل گرفتند و اکنون از بازارچهها استعدادها را مییابیم. هم فال و هم تماشا.
یعنی مانند گذشته در بحث صنایع خلاق رقابتی نداریم؟
رقابت وجود دارد؛ اما دیگر آثاری را نمیفرستند و نیروهای ما وارد بازارچه میشوند و این افراد را شناسایی میکنند و از گروههای برجسته حمایت میکنیم. شکلش را تغییر دادیم.
یعنی فرایند مسابقهای ندارید؟
مسابقه وجود دارد؛ اما اینگونه نیست که آثاری بفرستند. ما درون زیستبوم بازارچه این افراد را شناسایی میکنیم و آنها را رشد میدهیم. از طرف دیگر بازار فروش مجازی هم با نام آزادچارسوق راه انداختیم. اکنون تعداد آثار در بازار چهارسوق زیاد شدهاند و هر اثر یک کد شناسه منحصربهفرد پیدا میکند. بعد آثاری که تأیید شدند میتوانند در بازارچه فیزیکی هم آثارشان را به نمایش بگذارند. موضوع زیستبوم خیلی مهم است. برای اینکه این موضوع فعال بماند، هر دانشجو یک تخصص، یک مهارت نیز در واحدها پیگیری میشود. یعنی هم آموزش و مهارت هم امکان فروش و هم استعدادیابی و رشد.
شیوهنامه انضباطی دانشگاه اخیرا دستخوش تغییراتی شده است. آخرین ویرایش شیوهنامه مربوط به سال ۱۳۹۴ بود. علت این تغییرات چه بود؟ مهمترین نگاهی که در این تغییرات دنبال کردید چه چیزی بود؟ همزمانی آن با شیوهنامه ابلاغی دانشگاه دولتی که بحثبرانگیز هم شده و موضوع بازگشت دانشجویان اتفاقی بود؟
آییننامه انضباطی مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی مربوط به سال ۱۳۷۴ است و تا سال ۱۳۷۷ نیز متممهایی به آن اضافه شد. در سال ۱۳۹۴، شیوهنامه انضباطی دانشگاه آزاد بازنگری و ابلاغ شد و از آن زمان تا امروز، هیچ بازنگریای در این آییننامه صورت نگرفته بود.
با توجه به تحولات و اقتضائات جدید، نظرات معاونان فرهنگی و دانشجویی، کارشناسان انضباطی و تحلیل احکام انضباطی، تصمیم گرفتیم شیوهنامه انضباطی را مجددا بازنگری کنیم. این فرایند حدود دو سال به طول انجامید و نظرات مختلف، اخذ و تحلیل شد. نهایتا شیوهنامه جدید در تاریخ هفتم مهر ۱۴۰۳ توسط رئیس دانشگاه ابلاغ شد و از این پس، مبنای عمل دانشگاه خواهد بود.
درخصوص بازگشت دانشجویان هم منطق ما روشن است. در زمان اغتشاشات و اعتراضات 1401 شوراهای انضباطی بدوی، حکمهای تعلیق و بهندرت اخراج داشتند. در آن زمان ما یک پژوهش تعریف کردیم، برای شناخت از نزدیک این نسل. با حدود ۳۰۰ نفر از لیدرهای اغتشاشات، مصاحبههای عمیقی صورت گرفت. براساس نتایج مصاحبه در شوراهای تجدیدنظر احکام مجددا بررسی شد.
مهمترین تغییرات چه بوده است؟
در شیوهنامه جدید تغییرات مهمی اعمالشده است. یکی از تغییرات قابلتوجه، افزایش تعداد دانشجویان عضو در کمیته بدوی است. پیشتر یک دانشجو عضو بود، اما در شیوهنامه جدید این تعداد به دو نفر افزایش یافته و ترجیحا این دو دانشجو از دو جنس مختلف خواهند بود. این اقدام برای بهرهگیری بیشتر از ظرفیت دانشجویان صورت گرفته است. همچنین، نهاد مقاممعظمرهبری نیز به ترکیب کمیته اضافه شده است. در زمینه تخلفات سیاسی و امنیتی نیز تغییراتی اعمال شده است. ما عنوان «تخلفات سیاسی» را حذف کردیم، زیرا فعالیتهای سیاسی را بهعنوان تخلف محسوب نمیکنیم. در عوض، تمرکز را روی تخلفات امنیتی گذاشتیم. اینجا هم بین کسی که هواداری گروههای معاند و محارب کرده یا اصرار در هواداری دارد یا اینکه عضو و فعال باشد، تفاوت وجود دارد و سطح برخورد هم بر این اساس متفاوت خواهد بود. رویکرد اصلی ما ارشادی است، اما براساس نوع تخلف و میزان اصرار به انجام آن، برخوردها متفاوت است. در بحث تخلفات آموزشی و پژوهشی نیز تغییرات مهمی انجام شده است. یکی از آنها این بود که در شیوهنامه قبلی، دانشجوی دکتری با احراز تقلب، درسش حذف میشد درصورتیکه دانشجویان کارشناسی با احراز تقلب نمره ۲۵صدم میگرفتند. در شیوهنامه جدید، تقلب دانشجویان دکتری نیز با اخذ نمره ۲۵صدم همراه خواهد بود.
آیا دانشجوی اخراجی هم داشتید؟
در شوراهای انضباطی بدوی بود اما در تجدیدنظر تأیید نشد. اما طبق آماری که من گرفتم بعد از عفو، یک تعداد انگشتشماری داشتیم؛ عمده آنها همان موقع بخشیده شدند. اکثریت قریب بهاتفاق دانشجویان، خوبند. بخش مهمی از اشکال به ماها برمیگردد، لذا عقیده من این است که عدهای از افراد اغتشاشگر و تعداد زیادی هم معترض بودند.
یعنی دانشگاه در نحوه مواجهه با این افراد، سعی کرده تفکیک را بهوسیله طرح پژوهشی سال ۱۴۰۱ انجام دهد؛ بنابراین دانشگاه میتواند این ادعا را داشته باشد که اگر حکمی صادر شده است با یک مطالعه دقیق نسبت به رفتار تکتک بچهها بوده و نزدیک به ۳۰۰ نفر مصاحبه شدهاند. پس در فضای دانشگاه آزاد ما ۳۰۰ مورد سوژه داشتیم که البته تعداد احکامی اخراجی که برای این افراد صادر شده خیلی کم بوده است. اما اجرای حکم آنها منوط به انجام مصاحبههای فردی بوده است؟
بله، درست است. 300 حکم هم صادر شده اما اجرای احکام منوط به مصاحبهها بود و در بررسیها در تجدیدنظر بسیار مؤثر بود.
رویکرد مشخصی را در تدوین شیوهنامه دنبال کردید؟
با نگاه تعلیم و تربیت اجتماعی، هدف این است که دانشجویان، مسئولیتپذیر باشند و اینجا جبران تخلف، بسیار راحتتر از محیط واقعی اجتماع است. همچنین نگاه ما این است که کرامت بچهها حفظ شود. لذا در ابتدا به اصول حاکم به رسیدگی بهصورت مفصل اشاره کردیم. متخلف بودن فرد به معنای کریم نبودن آنها نیست و به آنها یاد میدهیم که در قبال رفتار باید نتیجه و مسئولیت آن را برعهده بگیرید. نگاه ما این است که دانشگاه یک جامعه کوچک است و فرد باید شیوه زندگی کردن را تمرین کند.
در برخورد با متخلفان انضباطی هم این نوع نگاه و رویکرد را دارید؟
بله، ما همین نگاه را داریم.
یکی دیگر از مسائل مهم حوزه دانشجویی بحث نقلوانتقال دانشجویان است. آماری از تعداد درخواستها دارید؟ اتفاق جدیدی در این حوزه رقم خورده است؟
نقلوانتقال فرایندی چهارماهه است که تقریبا در پایان مهرماه میتوان نسبت به آن گزارش کاملی ارائه کرد. بهصورت کلی تلاش شده است که ظرفیت نقلوانتقال در خدمت عموم مردم و کمک به خانوادهها باشد و به واحدها هم ضربه و آسیبی وارد نشود. مثلا یکی از اتفاقات این بوده است که سامانه پایه شده و از طریق سامانه منادا، شفافیت در این حوزه حادث شده است. یک نکته مهم دیگر اینکه قبلا در نقلوانتقالات، تراز بهصورت واحد به واحد بود؛ اما اکنون بهصورت رشته/واحد است.
نگاه شما این بود که دانشگاه آزاد باید قطب اول در فضای فرهنگی شهر باشد. نقشآفرینی فرهنگی دانشگاه آزاد تا چه میزان به این هدف نزدیک شده است؟
یکی از شاخصهای کارنامه فرهنگی بحث قطب فرهنگی شهر است. متأسفانه رؤسای واحدها عضو شورای فرهنگ عمومی در شهرها نیستند؛ اما از گزارشهایی که به دست ما میرسد حضور موردی دانشگاه آزاد در شورای فرهنگی بهشدت افزایش پیدا کرده است. نکته بعدی اینکه تعداد برنامههای مشترک بین دانشگاه و سایر نهادها افزایش داشته است. یک بحث دیگر که در سامانه ثبت شده مربوط به برنامههایی است که مخاطب آن عموم مردمند. از حیث دستهبندی مخاطب، تعداد برنامههایی که مخاطبان آنها عموم مردمند افزایش پیدا کرده، یعنی هم در دانشگاه به روی مردم باز شده و هم از طرفی دانشگاه در برنامههایی که متعلق به مردم است، حضور جدی پیدا کرده است.