سیدمهدی طالبی، پژوهشگر حوزه بینالملل: وعده صادق2 نقطه عطف بزرگی در منطقه است؛ همانگونه که 7 اکتبر و وعده صادق اینگونه بودند. حالا تحولات منطقه- مانند دو رخداد قبلی- قابل بازگشت به تنظیمات پیشین نیستند و معادلات روی ریل جدیدی بهپیش میروند. در منطقه کماکان فضای غیرجنگی حاکم است و به نظر نمیرسد با وجود تمام تحولات درنهایت کار به جنگ فراگیر برسد، اما درجه حرارت این فضای غیرجنگی نیز بسیار بالاست.
ایران سهشنبه 11 مهر (1 اکتبر) پس از هفتهها انتظار، در عملیات وعده صادق2 به ترور اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی حماس در تهران و همچنین شهادت سیدحسن نصرالله دبیرکل حزبالله لبنان و شهادت عباس نیلفروشان معاون عملیاتی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و فرمانده لبنان این نیرو، پاسخ داد. بنابر نقلهای مختلف، طی این عملیات بین 180 تا 400 موشک بالستیک به سمت پایگاههای هوایی و مقرهای اطلاعاتی رژیم در سرزمینهای اشغالی پرتاب شد و ضرباتی سخت به توان عملیاتی و اطلاعاتی صهیونیستها وارد آورد.
تلآویو که ادعا دارد ارتشش از قدرتهای دنیاست، تأکید کرده به این عملیات پاسخ میدهد. با وجود این، صهیونیستها همزمان با ایدهپردازیها، درگیر زدوخوردهای سنگین در لبنان، حملات گسترشیافته یمن و عراق و همچنین فعال شدن مجدد غزه شدهاند. مهم آنکه آمریکا و رژیمصهیونیستی در این میان در عین همکاری با یکدیگر تحت سیادت واشنگتن، درتلاش برای شکلدهی به یکدیگرند.
آمریکا در شرایط کنونی جهان نیازمند اقداماتی برای سیطره بر آینده دنیاست و محور آن را اقدامات نظامی رژیم در غرب آسیا قرار داده است؛ این طرح پیش از 7 اکتبر مطرح بود و عملیات گروههای مقاومت غزه، اقدامی پیشدستانه علیه آن بود. طرح آمریکاییها با محوریت رژیم برای سرکوبی مقاومت منطقه ادامه دارد اما تعارضاتی در آن بروز کرده است. از یکسو واشنگتن قصد دارد ضمن سوق دادن تلآویو به سمت تشدید تنش با تهران- هرچند با بهای سنگینی برای صهیونیستها همراه باشد- خود را از تبعات آن برکنار کند.
در همین راستا فرانسه ۲۴ گزارش داده در جریان سفر اخیر عباس عراقچی وزیر امور خارجه ایران به ریاض، محمد بن سلمان ولیعهد عربستان پیامی را منتقل کرده و به او اطمینان داده که آمریکا در حمله به تسلیحات هستهای ایران کمک نخواهد کرد. همزمان با تلاشهای آمریکا برای سوق دادن رژیم به درگیری با ایران اما با لحاظ برکنار ماندن واشنگتن از تبعات چنین اقدامی، تلآویو کوشیده به دلیل ضعف، آمریکاییها را در جلوی صحنه قرار دهد. صهیونیستها با بروز نشانههایی از احتمال خودسری در اقدام علیه ایران، زیرکانه دستان آشکار آمریکا در همکاری با خود را برجستهتر کردهاند؛ جایی که واشنگتن براساس آنچه در رسانهها منتشرشده، در ازای اطلاع از ابعاد حمله پذیرفته درخصوص مسائلی مانند سوخترسانها به تلآویو همکاری کند. در ائتلاف خبیثانه آمریکا و رژیم، هر دو میخواهند دیگری را جلو بیندازند و از دوست ظاهری خود، سپری برابر ضربات دشمن بسازند. ائتلاف بدشگون واشنگتن- تلآویو، بهمرور طی یکسال جنگ، ناهمگون نیز شده است؛ هریک میکوشند در زنجیره زدوخوردها با ایران، ضربات متقابل تهران را به سمت دیگری منحرف سازند.
1. تلآویو میخواهد ترسناک بهنظر برسد
صهیونیستها ادعا کردهاند پاسخشان به وعده صادق2 قطعی است؛ هرچند نمیتوان روی حرف تلآویو حساب کرد اما احتمال تحرک در این خصوص از سوی رژیم بالاست. صهیونیستها به این دلیل که یکی از عناصر قدرت خود در منطقه را ایجاد تصویری رعبانگیز از خود قرار دادهاند، برای تداوم استفاده از این تصویر، نیازمند تحرک برای بازیابیاند. شاید صهیونیستها بهدلیل ناتوانی از اقدام مؤثر علیه ایران یا هراس از تبعاتش، اقدامی علیه ایران به شکل نظامی انجام ندهند، اما برای ترسناک نشان دادن خود، نیازمند یک نمایش بزرگ خواهند بود.
این نمایش بزرگ حتی شاید وقوع اتفاقی معمول در داخل ایران باشد که صهیونیستها از رهگذر آن ادعا کنند آنها این اقدام را انجام دادهاند؛ یک سناریو، برجستهسازی اتفاقات معمول در داخل کشور مانند آتشسوزیهایی است که در هر کشوری رخ میدهد. بر این مبنا صهیونیستها با بازوهای رسانهای خود، در یک بازه زمانی مشخص، به اخبار آتشسوزیها در داخل کشور ضریب خواهند داد تا بتوانند اینگونه القا کنند که زنجیرهای از آتشسوزی در کشور ایجاد شده است و پشت آن تلآویو قرار دارد. بهعبارتی بازوهای رسانهای غرب با ضریب دادن به اخبار معمولی که در روزهای عادی بازنشر کمتری داشتهاند، دستاوری برای تلآویو میسازند. آنها با چنین اقداماتی سعی خواهند کرد ضعف در اجرای عملیات نظامی را بپوشانند و بگویند وقتی صهیونیستها تا این میزان نفوذ دارند، نیازی به تحرک نظامی ندارند.
2. رژیم قادر به جنگ پرحجم دورایستا نیست
مزیت رژیم در حوزه امنیتی است و در حوزه نظامی، ضعفهای بزرگی در عملیات برونمرزی دارد. باید این مسئله را روشن ساخت که ارتشهای اندکی در جهان قابلیت حملات برونمرزی بزرگ را دارند. آمریکا، چین، روسیه و ایران جزء معدود کشورهاییاند که میتوانند بهشکل متعارف و بهصورت پرحجم و معتبر، اهداف دوردست را با دقت منهدم کنند. صهیونیستها نیز مانند بسیاری دیگر در جهان، قادر به عملیات سنگین نظامی دوربرد بهویژه در یک زنجیره پرحجم زدوخورد نیستند. آنها اما میتوانند اقدام به تکعملیاتهایی کنند که متکی به موشکهای بالستیک و کروز هواپرتاب یا کروزهای پرتابشده از زیردریاییهاست اما به شکل محدود.
بر همین مبنا باید با طرح سؤالاتی، توانایی صهیونیستها را دستهبندی کرد:
الف) آیا صهیونیستها قادر به جنگ از فاصله دورند؟
خیر، زیرا در این جنگ آنها به سلاحهای لازم در تعداد بالا برای یک جنگ دورایستا دسترسی ندارند و از سوی دیگر درحالیکه رژیم به ایران دسترسی زمینی ندارد، تهران دسترسی همهجانبهای به فلسطین اشغالی دارد.
ب) آیا صهیونیستها قادر به ورود به زنجیره زدوخوردهای گستردهاند؟
خیر، در این زنجیره زدوخورد، ایران در جغرافیای وسیعی از منطقه چه در خاک خود و چه در خاک تعدادی از کشورها بهوسیله متحدانش میتواند سرزمینهای اشغالی را با سلاحهای مناسب بکوبد، اما رژیم همزمان با ضعف در حجم سلاحهای دوربرد، به جغرافیای مناسبی برای پرتاب آنها دسترسی ندارد و منشأ پرتاب سلاحهایش توسط مقاومت زیرضربه قرار میگیرند، از سوی دیگر در جغرافیای وسیع مقاومت تأسیسات اقتصادی و نظامی گستردهای وجود دارد و در یک زدوخورد قادر به هضم ضربات است اما صهیونیستها به دلیل محدودیت جغرافیایی و زیرساختی توانایی هضم ضربات را نخواهند داشت.
ج) آیا صهیونیستها قادر به تکاقدام نظامی یا زنجیره زدوخورد خفیفند؟
در این خصوص تلآویو توانمندیهایی دارد اما باید دانست صهیونیستها در این حوزه قادر به عملیات پرحجم نیستند و تنها میتوانند در تک اقدام نظامی یا زنجیره زدوخورد خفیف، عملیاتهایی کمحجم انجام دهند. چنین ضعفی باعث شده صهیونیستها تصمیمات متفاوتی بگیرند. درخصوص یمن با وجود حملات گسترده ارتش این کشور به منافع صهیونیستها، حتی پرتاب موشک و پهپاد به سمت فلسطین اشغالی، صهیونیستها به دلیل ضعف در حملات دوربرد نتوانستند وارد رویارویی مستقیم با صنعا شوند و هنگامی که وارد شدند، اقدامی خفیف بهلحاظ نظامی ترتیب دادند. بر همین اساس بود که پس از حمله پهپادی یمن به تلآویو، صهیونیستها در جریان تهاجم به بندر الحدیده- که با کمک سوخترسانهای ناتو انجام شد- برای پوشش ضعف در حجم عملیات خود، با تسلیحات محدودی انبارهای نفتی را به آتش کشید تا با دود حاصل از آنها قدرت خود را بزرگنمایی کند. بر همین اساس، صهیونیستها چه در عملیاتی که اثرات قابلملاحظهای داشته باشد و چه در عملیاتی که تصویر آن مهمتر از هر موضوع دیگری باشد، به حجم انبوهی از تسلیحات برای تهاجم دوربرد دسترسی ندارند. به همین دلیل بود که تلآویو در تهدیدات غیررسمی خود، حمله به رآکتور بوشهر یا تأسیسات نفتی در جنوب کشور را که ضربه به آنها نیازمند حجم بالایی از سلاح نیست اما تبعات گستردهای دارد، بهعنوان هدف خود نشان داده. قطعا رآکتور یک نیروگاه هستهای در محدودهای بسیار کوچک واقع شده و تأسیسات نفتی نیز نقاط کلیدی معدود و کوچکی دارند. صهیونیستها با تهدید به حمله علیه رآکتور هستهای یا تأسیسات پالایشگاهی تلاش کردهاند بیشتر از هر چیز با ضعف خود دیگران را بترسانند. بهعبارتی دولت نتانیاهو قصد دارد برای آنکه محدودیتش درخصوص جنگ دورادور یا یک زنجیره زدوخورد پرحجم باعث نشود محور مقاومت تصمیمات بزرگ و قاطعی علیه رژیم بگیرد، خود را یک دولت دیوانه نشان دهد که در کوچه گیر افتاده و احتمال دارد به هر کاری دست بزند.
در دیوانگی صهیونیستها و دولت تندرو نتانیاهو شکی نیست، اما هر دیوانهای آنقدر منافع دارد که بداند ادامه دیوانگی به نفعش نیست؛ سیاست ایران درخصوص حمله به تأسیسات هستهای حیاتی، با خاک یکسان کردن حیفا و تلآویو است. از سوی دیگر بازیگران مؤثر دیگری نیز در جهان حضور دارند که علاوهبر داشتن منافع در منطقه، از ابزارهایی علیه تلآویو برخوردارند؛ مانند آمریکا که منافع مختلفی در منطقه دارد که با تحرک صهیونیستها در خطر قرار میگیرند و از سوی دیگر ابزارهای مهمی برای مهار تلآویو در اختیار دارد.
3. جنگ ترکیبی و پیوست اجتماعی هدف صهیونیستهاست
رژیم تلاش دارد در اقدامات خود علیه محور مقاومت علاوهبر پیوست رسانهای، پیوست اجتماعی ایجاد کند. این تصمیم بهویژه در اقدامات اخیرش علیه لبنان مشهود است. پس از وعده صادق2 نیز اهداف اعلامشده برای پاسخ رژیم علیه ایران عمدتا اقتصادی بودهاند. رژیم احتمالا خواهد کوشید با اقدامات امنیتی با منشأ داخل (خرابکاری یا با به پرواز درآوردن کوادکوپترهای انتحاری توسط مزدوران و عناصر گروهکهای تروریستی و تجزیهطلب)، به تعدادی از تأسیسات اقتصادی مانند پالایشگاهها و پتروشیمیها آسیب وارد کند و سپس با بزرگنمایی رسانهای آن، ضربهای به محیط اجتماعی ایران وارد آورد، بهعنوانمثال کشاندن مردم به پمپبنزینها از این اهداف است.
4. درهمتنیدگی ضعف و قوتها؛ پاسخ و ضدپاسخها
در جریان عملیات وعده صادق2، دو عملیات هک صورت گرفت؛ یکی علیه سامانههای پدافندی رژیم و دیگری علیه سرویس امنیتی شاباک. موشکهای ایران نیز دو رادار سامانههای پدافندی آروا 2 و 3 را نابود کردند. در این عملیات همچنین سه پایگاه هوایی زیر ضربه رفتند. بهعبارتی در ترکیبی از اقدامات سایبری، اطلاعاتی و نظامی، ضرباتی به دستگاههای امنیتی، پدافندی و ابزارهای تهاجمی رژیم- مانند پایگاههای هوایی بهویژه نواتیم که دارای تعداد قابل توجهی از اف35 است- وارد شد. صهیونیستها تحتفشارند تا مانند ایران عملیاتی ترکیبی با اهداف ترکیبی تدارک ببینند. در این خصوص اما ضرباتی که در وعده صادق2 دریافت کردهاند، هنوز ترمیم نشده است. توان ضربتی رژیم در نیروی هوایی دچار مشکل شده، پدافند هوایی صهیونیستها بازسازی نشده و دستگاههای اطلاعاتیاش نیز در شوک تهاجم به مقرهایشان و نفوذ اطلاعاتی ایران در سرزمینهای اشغالی بهویژه درون ساختارهای رژیمند؛ به طور خاص هک سامانههای پدافندی که از درون سرزمینهای اشغالی صورت گرفته است.