علی مزروعی، خبرنگار گروه نقد روز: بعد از آنکه در ماجرای ترور سیدحسن نصرالله برخی گمانهزنیها درمورد سالم بودن ایشان در فضای رسانهای داخلی بازتاب پیدا کرد نهایتا خبر شهادت سیدحسن نصرالله رسمی شد. ابتدا رسانههای صهیونیستی این خبر را اعلام کرده بودند اما حزبالله لبنان تا لحظه پیدا شدن پیکر شهید سیدحسن نصرالله از انتشار بیانیه رسمی در مورد چنین خبری اجتناب کرده بود. این رویکرد رسانهای اسرائیل به همراه کمکهای اطلاعاتی آمریکا که در چند وقت اخیر منجر به جنایات فجیعی در لبنان از جمله در ماجرای انفجار پیجرها شده بود فضایی را به وجود آورده که اسرائیل سعی دارد با بهره بردن از آن عملیات روانی گستردهای را علیه جریان مقاومت آغاز کند. انتشار خبرجعلی فوت همسر رهبر انقلاب در آستانه نمازجمعه نصر و در ادامه خبر جعلی شهادت سردار اسماعیل قاآنی به انتشار خبر فیک ترور عباس عراقچی وزیر خارجه کشورمان منتهی شد. این اخبار که صحت همه آنها تکذیب شده میتواند اهداف مختلفی از جمله تضعیف روحیه نیروهای مقاومت در خط نبرد با اسرائیل را دنبال کند؛ هدفی که رسانه تروریستی اینترنشنال با حداکثر توان خود آن را دنبال میکند و بعضا کانالهای خبری غیررسمی داخلی نیز خواسته یا ناخواسته پازل عملیات روانی طراحیشده را تکمیل میکنند.
خبر فوت همسر رهبر انقلاب در آستانه جمعه نصر
درحالی که با اعلام خبر حضور رهبر انقلاب در نمازجمعه نصر که 13 مهر برگزار شد پس از شهادت سیدحسن نصرالله و عملیات وعده صادق 2 فضای خوبی در منطقه و جهان برای شنیدن صحبتهای رهبر انقلاب به وجود آمده بود برخی رسانهها با انتشار اخباری فیک درمورد فوت همسر رهبر انقلاب تلاش داشتند فضا را به حاشیه برده و مانع از شنیده شدن صدای امیدآفرین ایشان در ایام پر التهاب منطقه شوند. صابریننیوز که با انتشار اخبار تکخطی و لحظهای وجههای مطلع از میدان نبرد برای خود ساخته منجر به دامن زدن به این شایعه شد. این کانال خبری با اعلام «انا لله و انا الیه راجعون» نوشته بود «به علت اینکه خبر رسانهای نشده است. جزئیات اعلام نمیشود.» صابریننیوز پس از انتقادات مطرحشده به نحوه اطلاعرسانیاش در این باره نوشت: «بحث ترور یا شهادت و در کل حادثه امنیتی نیست.» درنهایت با حضور رهبر انقلاب در نمازجمعه شایعات در رابطه با اتفاق رخداده تکذیبشده محسوب میشود و با توییت حسن خجستهباقرزاده این تکذیبیه رسمی شد. برادر همسر انقلاب در همان روز جمعه در توییتی نوشت: «امروز در نماز جمعه نصر دوستانی که از نسبت من مطلع بودند بارها درباره حال همشیره با نگرانی جویا میشدند، وقتی از نادرستی شایعات میگفتم، خدا را شکر میکردند. خدا را هزاران سپاس از روشنبینی مردم که این شایعه سراسری هم نتوانست مانع برگزاری پرشکوه نمازجمعه نصر شود.» با تکذیب این شایعات صابریننیوز بدون توضیحی پستهای مبهم خود را حذف کرد. پس از انتقادهای ایجادشده این کانال خبری در مطلبی علت رفتار غیرحرفهای و التهابآفرین خود را اینگونه تشریح کرد: «متاسفانه با اعلام یک منبع معتبر، پستی با عنوان آیه استرجاع انا لله و انا الیه راجعون در کانال صابرین نیوز منتشر شد که از عروج یک شخص مهم خبر میداد. متاسفانه این خبر چون با شایعه فوت دو شخصیت مهم تقارن داشت این شایعات را تقویت بخشیده بود درحالی که این اخبار کاملا کذب بودند. خبر منتشرشده نیز پس از ٢٠ دقیقه حذف شد.» این کانال درنهایت با انداختن تقصیرها به گردن یکی از ادمینهای خود اینگونه ماجرا را خاتمه داد: «با توجه به اینکه انتشار این پست باعث نگرانی برخی از کاربران و سوءاستفاده برخی دیگر شده بود، ضمن پوزش بهخاطر رفتار غیرحرفهای یکی از ادمینهای مجموعه صابریننیوز، از همه عزیزان طلب حلالیت و بخشش میکنیم.»
عراقچی را هم ترور کردند!
درحالی که عراقچی در سفری به کشورهای منطقه درحال رایزنی دیپلماتیک برای تحت فشار قرار دادن رژیمصهیونیستی و مجبور کردن این رژیم به آتشبس است برخی رسانهها مدعی ترور او در حمله به دمشق میشوند. این خبر درحالی منتشر شد که عراقچی همزمان در تهران بود و برای سفر به عربستان آماده میشد. جالب اینجاست کانالی با عنوان اخبار جنگ که یکی از منتشرکنندگان این خبر است هنوز خبر جعلی ترور عراقچی را از روی کانال خود پاک نکرده است؛ خبری که رسانههای فارسیزبان خارجی نیز آن را بازنشر کرده و حتی تحلیل نیز کردند. این خبر با این هدف منتشر شد که فرود حماسی هواپیمای ایرانی در فرودگاه بیروت را خنثی کند. درحالی که رژیمصهیونیستی تهدید کرده بود هر هواپیمای ایرانی که قصد فرود در فرودگاه بیروت را داشته باشد، هدف قرار میدهد؛ عراقچی عازم لبنان شد. این اقدام وزیر خارجه کشورمان که در رسانههای مختلف داخلی و منطقهای بازتاب یافته و نمادی از شجاعت مقامات ایرانی تلقی شده بود توسط رژیمصهیونیستی و رسانههای تحت امرش تحمل نشد به همین دلیل نیز با انتشار اخبار جعلی مبنیبر ترور او سعی در خنثی کردن اثرات روانی اقدامات حماسی ایران در عرصه میدان و دیپلماسی داشتند.
اخبار جعلی از شهادت سردار قاآنی از کجا شروع شد
مانور دادن روی خبر جعلی شهادت سردار قاآنی دیگر دستور کار عملیات روانی رسانههای صهیونیستی بود که بیش از همه اینترنشنال آن را ضریب میدهد و کانالهایی همچون خبر فوری نیز به دام این رویکرد رسانهای غلط افتادند. کانال ۱۲ اسرائیل نخستین بار این خبر را منتشر کرد و احتمال داد سردار اسماعیل قاآنی، در لبنان کشته یا زخمی شده باشد. این شبکه مدعی شد فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران احتمالا همراه هاشم صفیالدین بوده است. نیویورکتایمز هم به نقل از منابع غیررسمی خود مدعی شده بود که سردار قاآنی برای دیدار با مقامهای حزبالله در لبنان بوده است. همزمان با این اخبار ایران اینترنشنال نیز محوریت محتوای جعلی خود را روی این موضوع قرار داد و ضمن پوشش محتویات جعلی سایر رسانههای غربی به تحلیل این موضوع نیز پرداخت. این رسانه طی مطلبی در کانال تلگرامی خود مینویسد: «یک منبع آگاه به ایران اینترنشنال گفت که اعضای خانواده این فرمانده سپاه پاسداران نیز از سرنوشت و وضعیت او بیخبرند. پس از گزارش رسانههای آمریکا و اسرائیل درباره امکان حضور قاآنی در محل بمبارانشده از سوی اسرائیل در بیروت و گزارشها از سفر او به لبنان، هنوز سپاه پاسداران درباره وضعیت قاآنی اطلاعاتی منتشر نکرده و او در مراسم رسمی حکومت نیز غایب بوده است.» این رسانه در مطلب دیگری مینویسد: «چند روز است که خبری از اسماعیل قاآنی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران نیست و ادعاهای فرماندهان سپاه درباره سلامتی او هم نتوانسته به شایعات پایان دهد. بنا بر گزارشها، قاآنی هنگام حمله اسرائیل به مقر حزبالله در هفته گذشته در آنجا حضور داشته و از آن زمان به بعد عکس و ویدئویی از او منتشر نشده است.» این ادعاها چند روز بعد زیر سوال رفت. سردار قاآنی طی پیامی به هفتمین اجلاس بینالمللی همبستگی با کودکان و نوجوانان فلسطینی ضمن ابلاغ سلام محضر یکایک حاضران در همایش از اینکه به دلیل جلسهای مهم فرصت حضور نیافتند، عذرخواهی کردند. همچنین خبر دیگری به نقل از سردار ابراهیم جباری، مشاور فرماندهکل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در رسانهها بازتاب یافت که سردار قاآنی فرمانده سپاه قدس انقلاب اسلامی در سلامت کامل بوده و در روزهای آینده از رهبر انقلاب نشان فتح دریافت میکنند.
بعد از تکذیب خبر دروغ شهادت دروغ بازجویی سردار قاآنی در دستور کار قرار گرفت
یکی از مهمترین دلایل که جعلی بودن ادعاهای رسانههای غربی را نمایان میکند ادعایهای متناقض و لحظهای آنهاست. این رسانهها که در ابتدا مدعی شهادت سردار قاآنی بودند با تکذیب این ادعا رویکرد تخریب ایشان را در پیش گرفته و مدعی بازجویی از او شدند. وبسایت خبری «میدلایستآی» روز پنجشنبه ۱۹ مهر به نقل از چند منبع نوشت که اسماعیل قاآنی زنده و سالم است، ولی به دنبال تحقیقات جمهوری اسلامی درباره رخنههای عمده امنیتی تحت نظارت و بازجویی قرار گرفته است. اسکاینیوز عربی علاوهبر تکرار این ادعا پارا فراتر برده و مدعی شد اسماعیل قاآنی در جریان بازجویی دچار سکته قلبی شده است. شبکه مثلا خبری اینترنشنال نیز که تا پیش از این مدعی ترور سردار قاآنی بود بعد از ردّ این موارد جهت خود را تغییر داده و رو به اتهامزنی به فرمانده سپاه قدس آورد. این رسانه نیز ادعای اسکای نیوز عربی را تکرار کرده و مدعی میشود: «قاآنی در حین بازجویی دچار حمله قلبی شده و او را در جریان تحقیقات به بیمارستان منتقل کردند. رئیس دفتر قاآنی مظنون به ارتباط با اسرائیل است.»
بزرگنمایی توان اطلاعاتی اسرائیل
درحالی که ماجرای 7 اکتبر ناتوانی نهادهای امنیتی رژیمصهیونیستی را به گوش تمام مردم دنیا رساند اکنون این رژیم برای بازیابی وجهه تخریبشده خود و احیای تصویر دروغینی که از توان اطلاعاتی خود ساخته بود دست به دامن آمریکا و رسانههای دستنشانده خود شده است. این رژیم پس از آنکه با کمک آمریکا موفق به ردیابی شخصیتهای مقاومت شده و مناطق شناساییشده را با بمبهای چندتنی هدف قرار میدهد اکنون تلاش دارد از نفوذ اطلاعاتی خود حماسهسرایی کند. اینترنشنال نیز در همین راستا به کار گرفته شده و با این تیترهای مشابه به مقامات ایرانی اتهام میزند تا بتواند توان اطلاعاتی اسرائیل را احیا کرده و فاجعه عملکردی آنها در 7 اکتبر را ماستمالی کند. این نوع پوشش خبری اهداف انتشار اخبار جعلی توسط رسانههای وابسته به رژیمصهیونیستی را کاملا علنی میکند؛ «تلاش برای احیای افسانه شکست ناپذیری».
تلاش برای تضعیف روحیه نیروهای مقاومت در خط مقدم
درحالی که نیروهای مقاومت از ترور فرماندهان خود اندوهگین بوده و انگیزه مضاعفی برای انتقام خون شهدا دارند، رژیم صهیونیستی با انتشار اخبار جعلی سعی در ایجاد ناامیدی در میدان و همچنین بیاعتمادی به فرماندهان دارد تا بتواند انگیزهها برای تقابل با خود را کاهش داده و میدانی که در عرصه نظامی واگذار کرده را به لحاظ روانی تحت تأثیر قرار داده و در دست گیرد. مشابه این رویکرد را در چند روز پس از شهادت سیدحسن نصرالله نیز مشاهده کردیم؛ جایی که برخی اکانتها ایران را متهم به انفعال و رها کردن جبهه مقاومت میکردند تا در جبهه مقاومت نسبت به بزرگترین حامی خود دلسردی ایجاد کنند. این رویکرد به حدی بازنشر پیدا میکرد که بعضا رسانههای مورد اعتماد داخلی نیز در تله فریب گیر کرده و با مطالبات شتابزده سعی در تحت فشار قراردادن مقامات امنیتی برای انجام اقدامی سریع داشتند. اقدامی که اگر با عجله و بدون در نظر گرفتن همه جوانب صورت میگرفت میتوانست هزینههای زیادی در میدان نبرد و همچنین فضای افکار عمومی داشته باشد. ایران اما نهایتا با انجام عملیات حسابشده وعده صادق 2 هم اقتدار خود در میدان را به رخ کشید و هم جوسازیها در میدان نبرد روانی را خنثی کرد و تصویر اقتدار خود را نمایان ساخت. تصویری که در بین افکار عمومی کشورهای منطقه مورد تحسین قرار گرفت.
اسرائیل میخواهد برای تکرار پروژه 1401 ابزار بسازد
رژیمصهیونیستی که با حمایت از رسانههای فارسیزبان معاند سعی در ایجاد نفوذ در فضای اجتماعی ایران دارد تا بتواند در مواقع بحرانی از آن بهره برده و با التهابآفرینی در ایران از تقابل نظامی در برود اکنون با انتشار اخبار جعلی از میدان نبرد دست به ریسک بزرگی زده است. پس از آنکه نتانیاهو از مردم ایران خواست تا به تقابل با کشور خودشان برخیزند اکنون انتشار اخبار جعلی در دستور کار قرار گرفته تا به این طریق نسبت به نفوذ رسانهای اسرائیل هم ارزیابی به وجود بیاید. چنانچه این رژیم این دریافت را داشته باشد که نسبت به مواضع جعلیاش پذیرش وجود دارد در این صورت انگیزه بیشتری برای حمایت مالی از رسانههایی همچون ایران اینترنشنال برای تحریف واقعیتهای میدان و همچنین تحریف واقعیتهای ایران پیدا خواهد کرد. این رژیم که با دروغهایی همچون سر بریدن کودکان برای حمله به زنان و کودکان غزه بسترسازی میکرد اکنون میخواهد مسیر شکستخورده 1401 را تکرار کرده و با ایجاد ناامیدی نسبت به مسئولان بار دیگر یک بحران داخلی را در ایران شروع کند. این رویکرد به این امید در پیش گرفته شده که اسرائیل بتواند فشاری که در میدان نبرد متحمل شده را مهار کند.
در نبرد اطلاعاتی کمین نخوریم!
اسرائیل که با کمک ابزارهای اطلاعاتی آمریکا توانسته چندین چهره مهم مقاومت را ترور کند اکنون قصد دارد با خبرسازی جعلی درمورد سایر چهرههای واجد اهمیت در جبهه مقاومت آنها را وادار به واکنش کند به این امید که ردّی از آنها پیدا کرده و اهدافی در دسترس برای ترورهای جدید به دست بیاورد. در این فضا هوشمندی تصمیمگیران امنیتی برای نیفتادن به تله اطلاعاتی پهنشده بسیار اهمیت دارد.
کانالهای پرمخاطب داخلی هم روی ریل غلط حرکت کردند
نکته عجیب و جالب توجه دیگر درمورد اخبار جعلی از شهادت سردار قاآنی همسویی برخی کانالهای خبری پر مخاطب داخلی با این موضوع است. خبر فوری که ادعاهای جعلی رسانهها و شخصیتهای مختلف را بازتاب میداد به نقل از منابع عربی نوشت: «سفر عباس عراقچی به بیروت با هدف تسهیل انتقال پیکر سرتیپ اسماعیل قاآنی به ایران بوده است!» همچنین جملاتی همچون «اسماعیل قاآنی در حمله هوایی به بیروت کشته شد»، «از زمان حملات هفته گذشته بیروت خبری از او نیست»، «عضو شورای سیاسی حزبالله: ما هم از وضعیت اسماعیل قاآنی خبری نداریم»، «سردار قاآنی در جلسات فشرده با یمنیها و لبنانیهاست» دیگر تیترهای تکخطی بودهاند که این رسانه به بهانه پوشش ادعاهای رسانههای غربی در کانال خود منتشر کرده است.
برای حضور مؤثر در جنگ روایتها پروتکل خبری داشته باشیم
هوشمندی در مقابل عملیات روانی دشمن به هیچ عنوان نباید به انفعال و بایکوت معنی شود. این توقع وجود دارد که برای تقابل با جوسازیهای ایجادشده پروتکلی خبری تعیین شود که هم قدرت مهار شایعهها را داشته باشد و هم بتواند طرف مقابل را به چالش بکشد. یعنی این پروتکل هم باید بعد سلبی و هم بعدی ایجابی برای تقابل با عملیات روانی دشمن داشته و بهعنوان مکملی در نبرد میدانی عمل کند. چنین پروتکلی باعث میشود تا رسانههای دارای مخاطب در داخل نیز هدایت شده و همسو با خط خبری اسرائیل عمل نکنند. البته این نکته را نیز باید توجه داشت که هرگونه عملیات رسانهای همسو با رسانههای معاند را صرفا نباید به چشم انحراف دید و به توجیه غفلت از کنار آن گذشت. در فضایی که لزوم حساسیت بر مسائل اطلاعاتی علنی و اثرات این امر بر فضای میدانی علنیتر شده هرگونه کنش رسانهای نیز باید با دقت بیشتری تحلیل و اهداف آن ارزیابی شود. برای پیدا شدن خط نفوذ در ارکان مختلف نبرد از جمله نظامی، اطلاعاتی و رسانهای همیشه یکی از سرنخها بررسی اقدامات پرآسیبی است که هریک از آنها مرتکب میشوند. در فضای رسانهای شاید انتشار یک یا دو خبر همسو با رویکرد رسانهای غربی قابل توجیه و نادیده گرفتن باشد اما زمانی که یک رسانه رویکردش عینا با ابزار رسانهای دشمن تطابق داشته و در انتشار اخبار حساس اینچنینی دچار خطا میشود دیگر نمیشود با رویکرد تسامح با آن مواجه شد. در این فضا حداقلیترین اقدام بررسی موشکافانه رویکردهای خبری و تذکر جدی به رسانههای ضریبدهنده به رویکردهای تهاجمی دشمن است.