فرهیختگان: دلیل مهم ترجمه این مصاحبه و انتشارش چیزی است که این بانکدار دنیای سنتی، پس از ورود به دنیای دیجیتال بیان میکند. اینکه در فرایند احراز هویت اجباری در بسیاری از پلتفرمها یا صرافیها، کاربران به دلیل ملیت خود از دریافت خدمات محروم میشوند. حالا قرار است پلتفرمی وارد بازار شود که به این محدودیتها اعتقادی ندارد. این اتفاقی است که وقتی رخ بدهد، حال همه کاربران ایرانی بازار ارز دیجیتال خوب خواهد شد. کاربرانی که برای خرید یک توکن پرسود یا یک معامله فیوچرز ناچارند چند بار آیپی عوض کنند تا شاید بتوانند به چیزی دسترسی پیدا کنند که بقیه مردم دنیا با یک کلیک از آن سود میبرند.
دنیای ارز دیجیتال روز گذشته با یک خبر جالب و در نوع خود انقلابی مواجه شد. عبدالرزاق رافای گادیت، یکی از چهرههای نامآشنای دنیای بانکداری، حرکتی انجام داد که هنوز در دنیای او نادر است؛ خروج از سیستم سنتی بانکداری (ترادفای) و ورود به دنیای سازمانهای مالی غیرمتمرکز(دیفای).
دنیای سنتی مالی بهشدت تحت نظارت است و بر حمایت از مصرفکنندگان تاکید دارد. با این حال، ممکن است کند، پرهزینه و محدود به افرادی باشد که به خدمات بانکی دسترسی دارند. در مقابل، وقتی پای سازمانهای دیفای یا به اصطلاح سازمانهای مالی غیرمتمرکز وسط میآید، هر کسی که به اینترنت دسترسی دارد میتواند شرکت کند. این دنیای جدید در حالی که معمولا سریعتر و در دسترستر است، خطراتی مانند باگهای قرارداد هوشمند، هک و کم بودن یا عدم نظارت را به همراه دارد. گادیت در همین مورد به کریپتونیوز گفت: «من باور دارم که در یک لحظه محوری قرار داریم که این دو دنیای متفاوت در حال نزدیک شدن به یکدیگرند.»
بعد از گذراندن شش سال در بانکداری شرکتی در استاندارد چارترد، گادیت در سال ۲۰۱۸ پلتفرم مالی زینالی را راهاندازی کرد. از آن زمان، این پلتفرم بیش از ۵۰۰,۰۰۰ کاربر و بیش از ۱۵۰ مدیر پرتفوی را جذب کرده است. همچنین یک بلاکچین غیرمتمرکز به نام زیگچین را نیز در حال ساخت دارد. ادامه مطلب را بخوانید تا نظرات گادیت را درباره جدیدترین روندها در تجارت اجتماعی و اینکه چگونه میتواند شکاف بین بانکداری سنتی و سازمانهای مالی غیرمتمرکز را پر کند، بیابید.
تجربیات شما در سیستم بانکی چگونه بر رویکرد شما در بلاکچین نوظهور زیگچین تأثیر گذاشته است؟
انتقال من از بانکداری سنتی به بلاکچین ناشی از تمایل به نوآوری و به چالش کشیدن سیستمهای مالی سنتی بود که به مدت شش سال بخشی از آنها بودم. کار در استاندارد چارترد به من بینش عمیقی درباره ناکارآمدیها و محدودیتهای مالی سنتی، بهویژه در زمینه دسترسی، شفافیت و فرصتهای تولید ثروت داد.
بلاکچین یک پارادایم کاملا جدید را ارائه داد؛ پارادایمی که به افراد این امکان را میدهد که مالکیت داراییهای خود را کنترل کنند، تصمیمات غیرمتمرکز بگیرند و در اکوسیستمهای مالی باز شرکت کنند. همکاری در تأسیس زینالی به من این فرصت را داد تا تجربه بانکداریام را به عمل برسانم و بر ایجاد یک پلتفرم تمرکز کنم که در آن همه، صرفنظر از پیشینهشان، بتوانند در کنار معاملهگران با تجربه سرمایهگذاری کنند و از فرصتهای وب۳ بهرهمند شوند.
تجربیات من در مالی سنتی بهطور قابل توجهی بر رویکرد ما تأثیر گذاشت. ما قصد داشتیم بهترین شیوهها از دنیای بانکداری -مانند مدیریت ریسک، انطباق و حفاظت از کاربران- را بگیریم و با نوآوری و شفافیت بلاکچین ادغام کنیم. هدف ما ایجاد زیرساختی بود که تولید ثروت را به روشی دموکراتیکتر، شفافتر و در دسترستر برای همه کاربران تسهیل کند.
چشمانداز بلندمدت شما برای زیگچین چیست؟
چشمانداز بلندمدت ما این است که یک بلاکچین لایه ۱ قوی و مقیاسپذیر بسازیم که یک اکوسیستم واقعی برای تولید ثروت غیرمتمرکز را به راه اندازد. یک پلتفرم که در آن سازندگان، مدیران صندوق و کاربران با هم همکاری کنند تا ابزارهای دیفای نسل بعدی، صرافیهای درونبلاکچینی غیرمتمرکز و زیرساختهایی را ایجاد و استفاده کنند که به ایجاد شمول مالی و تولید ثروت کمک کند.
هدف ما این است که نهتنها پذیرش را هدایت کنیم بلکه این پلتفرم جدید را بهعنوان یک سنگبنای فضای مالی وب۳ برقرار کنیم. جایی که سازندگان، مدیران صندوق و کاربران بتوانند در یک محیط شفاف، امن و با عملکرد بالا شکوفا شوند. با حمایت رهبران صنعت و تمرکز واضح بر دوام و نوآوری، در موقعیت خوبی قرار داریم تا این چشمانداز را به واقعیت تبدیل کنیم.
زیگچین در ماه آگوست یک صندوق توسعه اکوسیستم ۱۰۰ میلیون دلاری راهاندازی کرد. این سرمایه به کجا خواهد رفت؟
صندوق اکوسیستم ۱۰۰ میلیون دلاری که از سوی شرکتهایی چون DWF Labs، UDHC Finance و Disrupt حمایت میشود، برای تحقق چشمانداز ما حیاتی است. ما برنامه داریم که از این وجوه برای جذب توسعهدهندگان و پروژههای برتر استفاده کنیم و منابع و پشتیبانی لازم برای ساخت ابزارهای نوآورانه بهطور بومی روی زیگچین را فراهم کنیم. این تأمین مالی با پرورش نوآوری، توسعه زیرساختمان و ایجاد مشوقهایی برای شرکتکنندگان کلیدی، به رشد سریعتر اکوسیستم ما کمک خواهد کرد.
مهمترین چالشها در مدیریت چنین پلتفرم سرمایهگذاری اجتماعی بزرگی چیست؟
یکی از چالشهای کلیدی که پیش از این داشتهایم، دسترسی محدود به کلاسهای دارایی است. در حال حاضر، مدیران صندوق در پلتفرم ما فقط میتوانند در توکنهایی سرمایهگذاری کنند که در صرافیهای متمرکز لیست شدهاند که این موضوع فرصتهای سرمایهگذاری موجود برای کاربران ما را محدود میکند. اما با زیگچین، در حال باز کردن درهای یک دامنه بسیار وسیعتری از داراییهاییم، از جمله دیفای، داراییهای واقعی، انافتیها، قراردادهای دائمی و توکنهایی در زنجیرههای مختلف. این انعطافپذیری نهتنها گزینههای بیشتری به مدیران صندوق میدهد، بلکه استراتژیهای سرمایهگذاری متنوع و سودآورتر برای کاربران ما ایجاد میکند و درنهایت پتانسیل بازده را افزایش میدهد.
ما همچنین با محدودیتهایی در حوزه مالی متمرکز (سیفای) مانند فرآیندهای احراز هویت اجباری و دسترسی محدود براساس ملیت کاربران روبهرو بودهایم. این الزامات میتوانند مشارکت کاربران جهانی را محدود کرده و نگرانیهای مقیاسپذیری ایجاد کنند. زیگچین، بهعنوان یک بلاکچین غیرمتمرکز، بسیاری از این موانع را دور میزند. این سیستم امکانساز یک سیستم عمومیتر و مقیاسپذیر است که به کاربران اجازه میدهد بدون محدودیتهای سختگیرانهای که معمولا توسط پلتفرمهای متمرکز اعمال میشود، مشارکت کنند. این موضوع باعث میشود زیگچین قابل دسترس برای جمعیت وسیعتری باشد و اطمینان حاصل کند که میتوانیم پلتفرم را به تناسب تقاضای در حال رشد گسترش دهیم.
با توجه به پیشینه شما در بانکداری شرکتی، آینده تلاقی بین بانکداری مالی سنتی و سیستمهای مالی غیرمتمرکز را چطور میبینید؟
پیشینهام در بانکداری شرکتی به من یک دیدگاه منحصربهفرد درباره پتانسیل همافزایی بین مالی سنتی و مالی غیرمتمرکز داده است. فکر میکنم در یک لحظه کلیدی قرار داریم که این دو دنیا شروع به همگرایی کردهاند و این تلاقی فرصتهای زیادی برای نوآوری و شمول مالی به همراه دارد.
مالی سنتی مدت زیادی است که پایهگذار اقتصاد جهانی بوده و دارای چهارچوبهای تثبیتشدهای برای مدیریت ریسک، رعایت قوانین و اعتماد است اما همچنین با محدودیتهایی مانند دسترسی محدود به فرصتهای ثروتزایی، موانع بالای ورود و نوآوری کند همراه است. از طرف دیگر، سازمان مالی غیرمتمرکز، باز بودن، فراگیری و عدم تمرکز را ارائه داده و به کاربران کنترل مستقیم بر داراییهایشان و دسترسی به دامنهای وسیعتر از محصولات مالی مانند استیکینگ، وامدهی و داراییهای واقعی توکن شده میدهد.
با تحول این همافزایی، میبینم که مؤسسات سنتی به تدریج راهحلهای مالی غیرمتمرکز را برای بهبود کارایی و ارائه خدمات جدید به مشتریان خود یکپارچه میکنند. این میتواند شامل همهچیز باشد از داراییهای توکنشده و وامدهی غیرمتمرکز گرفته تا قراردادهای هوشمند برنامهپذیر برای خودکارسازی فرآیندهای مالی پیچیده.
با ساخت یک اکوسیستم که امنیت و دقت نظارتی مالی سنتی را با نوآوری و شفافیت مالی غیرمتمرکز ترکیب میکند، میتوانیم یک سیستم مالی قابل دسترستر و انعطافپذیرتر ایجاد کنیم. من آیندهای را تصور میکنم که در آن کاربران بدون مشکل بین محصولات مالی سنتی و غیرمتمرکز حرکت میکنند و فرصتهای جدیدی برای ایجاد ثروت و توانمندسازی مالی در سطح جهانی فراهم میشود.











