ندا اظهری، مترجم: در سالهای اخیر حجم تولید مقالات در دنیا افزایش یافته و همین امر باعث شده تا ارزیابیهایی در راستای تعیین کیفیت و اثربخشی این مقالات صورت گیرد. ارزیابی تأثیر اجتماعی (SIA) درواقع نوعی روش سیستماتیک بهمنظور شناسایی، تجزیهوتحلیل، ارزیابی، مدیریت و نظارت بر اثرات اجتماعی یک مقاله شامل نتایج مثبت و منفی مقالات است. این اثرات بهطور مستقیم و غیرمستقیم بر افراد و جوامع آنها در تمام مراحل چرخه حیات یک مقاله تأثیر میگذارد. هدف اولیه ارزیابی تأثیر اجتماعی، ایجاد محیطی پایدارتر و عادلانهتر برای جوانب فیزیکی و انسانی است. بهعنوان مثال، ارزیابی تأثیر اجتماعی در هند، اغلب بهعنوان بخشی از فرایند تأیید بهمنظور ارزیابی اثرات زیستمحیطی انجام میشود. در حالت کلی، ارزیابی تأثیر اجتماعی بهطور گستردهای بهعنوان یک عنصر حیاتی در برنامهریزی مقالات به شمار میرود. Clarivate یک شرکت تحلیلی دولتی است که دادهها و تحلیلها و راهکارهای کاری و خدمات تخصصی را در حوزههای دانشگاهی و دولتی، مالکیت معنوی و علوم زندگی و مراقبتهای بهداشتی ارائه میکند و این بار نیز به ارائه چهارچوبی برای ارزیابی تأثیر اجتماعی مقالات پرداخته است.
نقش R&D در رشد اقتصادی و مواجهه با چالشهای واقعی
R&D (تحقیق و توسعه) کاتالیزوری برای رشد اقتصادی به شمار میرود که نوآوری را تقویت کرده، بهرهوری را بهبود میبخشد و صنایع و مشاغل جدید ایجاد میکند. تحقیق و توسعه از طریق توسعه فناوریها، فرایندها و محصولات جدید به اقتصادهای پویا و رقابتی کمک کرده و کشورها را قادر میسازد به چالشهای پیچیدهای که بر سر راه دارند، رسیدگی و در سطح جهانی رقابت کنند. مشارکت خروجی مقالات و فعالیتهای R&D در جریان رسیدگی به چالشهای دنیای واقعی که افراد، جوامع، سازمانها و اقتصادها با آن مواجهند، اغلب بهعنوان تأثیر اجتماعی مقالات توصیف میشود. به گزارش سازمان ملل متحد، افزایش قابل توجه هزینههای تحقیق و توسعه و نیروی کار جهانی تحقیق و توسعه یک هدف استراتژیکی است که باید تا سال 2030 به آن دست یافت. هزینه تحقیق و توسعه در دنیا یک هزار و 700 میلیارد دلار تخمین زده میشود که توسط بسیاری از محققان که در حال حاضر 8 میلیون و 800 هزار نفر را تشکیل میدهند و نیز مؤسسات دانشگاهی تقویت شده است.
رشد انتظارات عمومی برای تأثیر اجتماعی مقالات
درحالیکه هزینههای تجاری، بیشترین سهم از هزینههای R&D را در اکثر اقتصادهای توسعهیافته تشکیل میدهد (حدود 80 درصد)، دولتها نقشی محوری در تأمین مالی تحقیقاتی پایه ایفا میکنند. از آنجایی که کسبوکارها معمولا تحقیقاتی را در اولویت قرار میدهند که مزایای تجاری مستقیمی برای آنها به همراه داشته باشد، تأثیرات اجتماعی گسترده ممکن است دغدغه اصلی آنها نباشد. بنابراین، سرمایهگذاری دولتی بهویژه در بخشها و مناطقی که سرمایهگذاری خصوصی تحقیق و توسعه وجود ندارد، برای رسیدگی به چالشهای موجود که بازده تجاری ندارند، حیاتی است. از آنجایی که بودجههای R&D از سوی اولویتهای در حال رقابتی چون تغییرات آب و هوایی، مراقبتهای بهداشتی، انرژی و امنیت غذایی تحت فشارند، انتظار عمومی رو به رشدی ایجاد شده که به دنبال آن، تأثیر پژوهش باید قابل اثبات باشد. درحالیکه تحقیقات ضعیف در هر حوزهای فاقد ارزش است، تمرکز روی ارزیابی پژوهشها تغییر کرده و فراتر از برتری پژوهشی رفته و کاربردهای عملی و کاربردی اجتماعی نیز مدنظر قرار میگیرد. انگلیس سالها پیش، نخستین ارزیابی تأثیر پژوهشی را در دنیا کلید زد که این چهارچوب در سال 2014 برای پرداختن به تأثیرات گستردهتر از طریق معرفی چهارچوب جدید تعالی پژوهشی گسترش یافته است. Clarivate چهارچوبی را برای سنجش تأثیرات اجتماعی مقالات ایجاد کرده تا به این واسطه بتواند با چالشهایی چون تنوع نیازهای جامعه، برقراری تعادل بین رویکردهای کمی و کیفی و پیمایش در بازههای زمانی که در این مسیر قرار دارند، مواجه شود.
چهارچوب ارزیابی مقالات
چهارچوب ارزیابی مقالات به دو دسته «نیازهای اجتماعی» و «خروجیها و فعالیتهای سازمانی» طبقهبندی میشوند. در دسته اول یعنی نیازهای اجتماعی، محققان با پرداختن به نیازهای اجتماعی، به ارزیابی تأثیر مقالات میپردازند که 8 بعد مختلف را برای پرداختن به این نیازها دربرمیگیرد. از سوی دیگر، در دسته دوم که خروجیها و فعالیتهای سازمانی را شامل میشود، محققان یک قدم پا را فراتر گذاشته و نهتنها مقالات علمی را مورد ارزیابی قرار میدهند بلکه خروجیها و فعالیتهای سازمانی را نیز در ارزیابیهای خود میگنجانند تا به نتایج دقیقتری برای ارزیابی شاخص تأثیر اجتماعی مقالات دست پیدا کنند. این دسته از 3 بعد مختلف تشکیل شده است.
طبقهبندی نیازهای اجتماعی
در شیوه جدید چهارچوب ارزیابی مقالات، محققان برای پرداختن به انواع نیازهای اجتماعی با زیرمجموعههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فناوری، حقوقی و زیستمحیطی آغاز کرده و در ادامه برای تحلیل جامعتر، این طبقهبندیها را تقویت کردهاند بهطوریکه گروه اجتماعی به سرمایه انسانی، پزشکی، اجتماعی و فرهنگی تقسیم شدهاند. همچنین گروه سیاسی را به سیاسی و سیاستی، گروه حقوقی را به حقوقی و حکومتی تغییر نام دادهاند. این طبقهبندی جامع توسط پایگاه Clarivate انجام شده و امکان همپوشانی بین جنبههای مختلف فراهم است زیرا هرگونه مطالعه و ارزیابی که روی سنجش تحقیقات تأثیرگذاری انجام میشود، نشان میدهد بسیاری از پروژههای تحقیقاتی بر جنبههای مختلف اجتماعی اثرگذار خواهد بود. بهعنوان مثال، تحقیقات پزشکی ممکن است بر بخش داروسازی، مدیریت سلامت، سیاست رفاه اجتماعی، فناوری و حتی جنبه قانونی تأثیر بگذارد. محققان، طبقهبندی اصلاحشدهای را در قالب ابعاد اجتماعی ارائه کردهاند که شامل 8 بعد سیاسی و سیاست؛ حقوقی و حاکمیتی؛ اقتصادی؛ سرمایه انسانی؛ پزشکی؛ اجتماعی و فرهنگی؛ فناوری و محیطزیست میشود.
طبقهبندی خروجیها و فعالیتهای سازمانی
اندازهگیری مؤثر تاثیر اجتماعی مقالات باید مبتنیبر منابعی باشد که فراتر از خروجی مقالات علمی سنتی بوده و هم خروجیها و هم فعالیتهای ملموس را دربرمیگیرد. محققان برای دستیابی به این چهارچوبها از منابعی فراتر از مجلات، کتابها، مقالات کنفرانس و پیشچاپها استفاده کرده و در صورت لزوم از منابع داده خارجی نیز بهره میبرند. فراتر از نتایج ملموس، تحقیق و توسعه، آموزش و انتقال دانش نیز میتواند در قالب فعالیتها گنجانده شوند؛ نظارت یا هدایت دانشجویانی که پس از فارغالتحصیلی به ایجاد تغییرات مثبت میپردازند، نقشهای کارآفرینی، هدایت و مشاوره را در سازمانها یا ابتکارات مربوط به عهده میگیرند. طبقهبندی خروجیهای سازمانی فراتر از خروجیهای علمی به دو گروه پژوهش، آموزش و انتقال دانش تقسیم میشود. بخش پژوهشی شامل سه بخش مقالات حرفهای، مجموعه دادهها و خروجیهای هنری و فرهنگی است. از سوی دیگر، بخش آموزشی نیز شامل مواد آموزشی و پایاننامههاست. بخش انتقال دانش نیز به سه قسمت پتنتها و کاربردهای پتنت، مشارکت در اسناد خط مشی و اسناد مراقبت بهداشتی تقسیم میشود.
در نظر گرفتن شاخصها برای ارزیابی تأثیر اجتماعی مقالات
چهارچوب ارزیابیهای محققان، بهمنظور کاهش چالش تأخیرهای طولانیمدت بین پژوهشهای درحال انجام و هرگونه منافع اجتماعی ناشی از آن، شاخصهای گذشته و آینده را مدنظر قرار میدهند. شاخصهای گذشته با تحلیل بروندادها و خروجیهای گذشته و فعالیتهای قبلی که زمان کافی برای نشان دادن تأثیرات خود داشتهاند، بینشهایی را در مورد تأثیر اجتماعی مقالات ارائه میدهد. این تحلیلها نشان میدهند چگونه تلاشهای تحقیقاتی قبلی به بهبود نتایج اجتماعی کمک کردهاند و تصویری از تأثیر مشاهدهشده و ملموس ارائه میدهد. در مقابل شاخصهای گذشته، شاخصهای پیشرو و آیندهنگر قرار میگیرند که سیگنالهای جدیدتری را تحلیل میکنند که پتانسیل خروجیها و فعالیتهای پژوهشی را برای ایجاد تأثیر اجتماعی در آینده، حتی بدون هیچ تضمینی نشان میدهد. این شاخصها میتوانند اقداماتی را برای اصلاح یا تنظیم استراتژی پژوهشی برای دستیابی به نتایج بهتر هدایت کنند. همچنین این شاخصها میتوانند مشخص کنند که آیا بسته به درکی که از چنین شرایطی به وجود آمده، تیمهای درستی در این منطقه قرار گرفتهاند و روی امیدوارکنندهترین فعالیتها کار میکنند یا خیر؟ این امر ممکن است منجر به اصلاح دوره یا تمرکز مجدد شود تا احتمال دستیابی به یک نتیجه مطلوب را افزایش دهد. در فهرست اولیه، گروه شاخصهای گذشته و آینده بهمنظور ارزیابی تأثیر در تمام جنبههای اجتماعی ذکر شده است. با توجه به تنوع نیازهای اجتماعی، معیارهای قابلسنجش خاص در هر گروه از شاخصها لزوما بین جنبههای اجتماعی متفاوت است. هر گروه شاخص در چهارچوبی که محققان مشخص کردهاند، شامل چند معیار فردی است و کاربران ممکن است بخواهند عملکرد کلی را براساس گروه شاخص یا جنبه اجتماعی بررسی کنند. این میتواند چالشبرانگیز باشد، زیرا ترکیب یا تجمیع معیارها کار سادهای نیست. Clarivate در حال حاضر ابزارهایی را برای تشویق رویکردی جامع برای تصمیمگیری و مراقبت از ارائه دادهها در قالبی بهمنظور تشویق ارزیابی مسئولانه ارائه کرده و به کاربران اجازه میدهد پروفایلهای مناسبی متناسب با موارد خاص خود طراحی کنند. محققان این پایگاه بهدنبال تجمیع معیارهای فردی در یک جنبه اجتماعی مشخصند و این چهارچوب را در پلتفرم جدید هوشمند Web of Science Research قرار خواهند داد. این امر به کاربران امکان میدهد معیارها را مطابق با نیازهای خود جمعآوری کنند و محققان نیز راهنماییهایی را درمورد روش ترکیب معیارها برای هر دو جنبه به کاربران ارائه میدهند.
شاخصهای گذشته که بر تأثیر اجتماعی مؤثرند
شاخصهای گذشته، پنج گروه از شاخصها را دربرمیگیرند:
1. جذب در R&D فراتر از فضای دانشگاهی: این مورد، شاخصی از چگونگی استفاده، شکلگیری یا ایجاد بروندادها یا خروجیها یا فعالیتهای سازمانی توسط ذینفعان فراتر از دانشگاه را در تلاشهای تحقیق و توسعهای ارائه میدهد. با ساختارشکنی در فرآیند کتابشناسی سنتی و تجزیهوتحلیل نویسندگانی که مورد استناد قرار میگیرند، میتوان بینشهای ارزشمندی را در مورد تأثیر گستردهتر پژوهش بهدست آورد. بهعنوانمثال معیارهای مبتنیبر استنادهای پژوهشی که توسط شرکتهای داروسازی انجامشده، میتواند تأثیر خود را در جنبه پزشکی نشان دهد.
2. جذب فراتر از R&D: شاخصی از چگونگی پذیرش یا بهرهبرداری از خروجیها یا فعالیتهای سازمانی در خروجیهای غیرتحقیق و توسعهای مانند ثبت اختراع، اسناد خطمشی، استانداردهای صنعتی، آزمایشهای بالینی و سایر کاربردهای عملی توسط ذینفعان است. بهعنوانمثال استناد به اسناد پژوهشی در پتنتها بهعنوان یک شاخص قدرتمند برای انتقالیافتههای پژوهشی از سطوح پایه به برنامههای کاربردی در دنیای واقعی عمل میکند.
3. پوشش رسانه: بررسی غیررسمی تحقیقاتی، نویسندگان این پژوهشها یا وابستگیهای معتبر آنها بیانگر قدردانی جامعه از مقوله پژوهش است. درحالیکه پلتفرمهای رسانهای میتوانند منابع اطلاعاتی بیشتری را ارائه دهند اما با توجه به نداشتن قوانین تأییدکننده موجود در مقالات دانشگاهی و نیز غیرقابلاعتماد بودن آنها، نیاز به بررسی دقیق دارند.
4. شناخت: تصدیق و تأیید فعالیت یک فرد یا سازمان از طریق برنامههای تشخیص پروفایل باکیفیت بالا، ازجمله گزارشهای بازار مستقل مانند رتبهبندی تأثیر اجتماعی و نظرسنجیها، سیگنال دیگری از تأثیر تحقیقات فراتر از فضای دانشگاهی را دربرمیگیرد. بهعنوانمثال هنگامیکه یک محقق یا گروه پژوهشی، جایزه معتبر بینالمللی را به دلیل مشارکت خود در فعالیتهای حقوق بشر دریافت میکند، به معنای شناخت گستردهتر اجتماعی از تحقیقات آنهاست.
5. مراقبت: شاخص مراقبت، شامل آموزش، حمایت و هدایتی است که یک فرد یا سازمان به سایرین میدهد که در ادامه، تأثیر خود را بر جامعه نشان میدهند و باید از اعتبار بالایی برخوردار باشند. مهمترین خروجی پایگاه پژوهشی بخش دولتی، افراد حاضر در آنند، زیرا دارای منابع محدودی از سرمایه انسانی با پتانسیل استفاده از مهارتهای حل مسئله و مدیریت خطر در هر جنبهای از جامعه است.
شاخصهای آینده مؤثر بر تأثیر اجتماعی
شاخصهای گذشته، 6 گروه از شاخصها را در بر میگیرند:
1. وابستگی: کاربرد خروجیها یا فعالیتهای سازمانی برای تأمین نیازهای خاص اجتماعی، پیشنیازی برای انجام تحقیقات بهمنظور نشان دادن تأثیرات اجتماعی در آینده است. نیازهای جهانی جامعه در اهداف توسعه پایدار سازمان ملل تعریفشدهاند درحالیکه نیازهای منطقهای، ملی یا سطح جامعه را میتوان از طریق چهارچوبها و منابع دیگر، ازجمله مطالعات کیفی شناسایی کرد.
2. تعامل: تعامل کارکنان دانشگاهی با سایر ذینفعان (ازجمله سازمانهای غیردولتی، سازمانهای دولتی و مشاغل)، مکانیسم قدرتمندی برای درک نیازهای جامعه به شمار میرود. این رویکرد مشارکتی با مدل تحقیقاتی «Mode 2» همسو میشود.
3. همکاری: همکاری و مشارکت بین محققان و ذینفعان، همکاریهای رسمی را مانند نویسندگی مشترک بهدنبال دارد. تجزیهوتحلیل وابستگیهای نویسنده مشترک، ازجمله ارگانهای دولتی، شرکتها، سازمانهای مراقبتهای بهداشتی و غیرانتفاعی، میتواند بهعنوان مبنایی برای معیارهایی برای شناسایی جنبههای اجتماعی پژوهش مدنظر قرار گیرد که ممکن است تحت تأثیر قرار گیرند.
4. ارتباط: برقراری رابطه بین نتایج بهدستآمده از طریق کانالهای مؤثر برای تحقیق بهمنظور دستیابی به مخاطبان گستردهتر و استفاده از آنها در آینده ضروری است. این را میتوان از طریق کانالهای علمی که برای مخاطبان گستردهتری در دسترس است، مانند مجلات با دسترسی آزاد، یا رسانههای معتبر، گفتوگوها و ارائهها به دست آورد.
5. قابلیت انتقال: قابلانتقال بودن خروجیها یا فعالیتهای سازمانی در رسیدگی به چالشهای خاص اجتماعی را میتوان از طریق خروجیهای انتقال دانش فراتر از فضای دانشگاهی، مانند درخواستهای ثبت اختراع، اسناد خطمشی، استانداردهای صنعتی و آزمایشهای بالینی اندازهگیری کرد.
6. توجه: توجه به تحقیقات اخیر منتشرشده نیز میتواند تأثیر اجتماعی آینده آن را نشان دهد. سیگنالهای موردعلاقه از کلیکها، بازدیدها و دانلودها گرفته تا اشارهها و نشانکها، میتوانند بینشهایی را ارائه دهند بهویژه زمانی که از دیدگاه مخاطبان خاص تحلیل شوند. بهعنوانمثال تعداد دفعاتی که تحقیقات در یک برنامه مدیریت مرجع مورداستفاده سازمانهای مراقبت بهداشتی قرار میگیرد، ممکن است بیانگر پذیرش آینده آن در بُعد پزشکی جامعه باشد.
تجسم تأثیر اجتماعی با مقایسه عملکرد مؤسسات
محققان بهمنظور تسهیل فرآیند ارزیابی مقالات، پیشنهاد دادهاند دادههای مربوط به تأثیر، باید در قالبی ارائه شوند که هم معنادار بوده و هم برای کاربران متعدد قابلدسترس باشد. این دادهها باید بهطور شفاف، انواع و سطوح مختلف فعالیتهای تأثیرگذار را منعکس کنند، درحالیکه از تصمیمگیری بهموقع برای تخصیص بهینه منابع حمایت میکنند. تأثیر اجتماعی یک موسسه با استفاده از نمودار راداری حاوی هشتمحور است که هریک از این محورها، یکی از هشت بعد اجتماعی را تجسم میکند. برای تسهیل مقایسه این ابعاد، هر نقطه در نمایه تأثیر اجتماعی با مقایسه عملکرد یک موسسه مشخص دربرابر عملکرد حدود 12 هزار سازمان دیگر در سطح جهان محاسبه میشود. هر بعد دونقطه دارد که یکی با استفاده از معیارهای گروههای شاخص گذشته و دیگری با استفاده از معیارهای گروههای شاخص آینده ارزیابی میشوند. برای یک بعد مشخص، اگر نمایه تأثیر اجتماعی یک موسسه نشان دهد عملکرد اندازهگیریشده آن توسط شاخصهای پیشرو، در سطحی مشابه عملکردی با شاخصهای گذشته اندازهگیری میشود، این بیانگر آن است که تأثیر آینده یک موسسه این پتانسیل را دارد که از تأثیر قبلی آن فراتر رود. زمانی که عملکرد اندازهگیریشده توسط شاخصهای آینده، کمتر از عملکرد اندازهگیریشده توسط شاخصهای گذشته باشد، بیانگر آن است که تواناییهای فعلی یک موسسه ممکن است بهدلیل عوامل داخلی مانند کاهش بودجه، عدم تأکید برخی طرحهای پژوهشی یا عوامل خارجی مانند بیثباتی سیاسی یا اقتصادی، کمتر از قابلیتهای قبلی آن باشد. ممکن است برای حفظ سطوح قبلی تأثیر، برخی اصلاحات دوره موردنیاز باشد. در بررسی یک بعد مشخص، اگر نمایه تأثیر اجتماعی یک موسسه نشان دهد عملکرد اندازهگیریشده با شاخصهای آینده در سطحی مشابه عملکرد آنچه است که با شاخصهای گذشته اندازهگیری میشود، بیانگر آن است میزان تأثیر آینده یک موسسه احتمالا با عملکرد گذشته آن قابلمقایسه خواهد بود. تأثیر زمانی که عملکرد اندازهگیریشده با شاخصهای آینده، بالاتر از عملکرد اندازهگیریشده با شاخصهای گذشته باشد، نشان میدهد تأثیر آینده یک موسسه این پتانسیل را دارد که از تأثیر گذشته آن فراتر میرود.