ابوالفضل مظاهری، دبیر گروه دانشگاه: «دانشجوی اخراجی» سوژه جذابی برای رسانههاست؛ هم حساسیتهای اجتماعی لازم را به واسطه اشاره به نهاد دانشگاه و اهمیت آن برای مردم جامعه دارد و هم به واسطه تاریخ پر فراز و فرود جنبش دانشجویی و اتفاقات متعددی که این جریان از آغاز فعالیت دانشگاه به شکل امروزی تاکنون رقم زده، از آن دست عبارتهای بهاصطلاح کلیکخوری است که میتواند نگاههای بسیاری را به سمت خود جلب کند؛ فارغ از اینکه اصل موضوع درست است یا نیست یا علت اصلی ماجرای اخراج چه بوده است. برای آوردن شاهد این مدعا نیازی نیست تاریخ سالها و دهههای قبل را مرور کرد. نمونه همین اتفاق را در ماههای اخیر و در جریان انتخابات ریاستجمهوری دیدیم. ماجرای اخراج دانشجو و برخورد با اساتید به یکی از سوژههای مهم در مناظرهها و برنامههای انتخاباتی تبدیل شد. موضوع البته فقط به ایام انتخابات محدود نماند و چندی قبل هم با خواست رئیسجمهور در جلسه معارفه وزیر جدید علوم، فناوری و تحقیقات به یک مطالبه در سطح ریاستجمهوری تبدیل شد. اظهارات پزشکیان در جلسه معارفه و درخصوص ماجرای دانشجویان اخراجی فارغ از جمله طلایی «دانشجو نمیتواند آدم بدی باشد» دو وجه مهم داشت؛ نخست اینکه «دانشجو که اعتراض میکند، من هم باید جوابش را بدهم؛ یا حرفش حق است که باید اطاعت کنم یا اینکه اشتباه میکند که هدایتش میکنم.» و وجه دوم آنکه «به وزرای بهداشت و آموزشوپرورش هم گفتهام همه اساتیدی که به هر طریقی دانشگاه آنها را لغو قرارداد یا اخراج کرده، بازنگری کنند و دانشجویان را برگردانند.» بعد از این مطالبه ماجرای دانشجویان اخراجی دوباره به سوژه داغ رسانهها تبدیل شد. یکی به خاطر حساسیتهایی که پیشتر اشاره شد و از سوی دیگر ابهامات مختلف و متعددی که در برابر مطالبه رئیسجمهوری قرار داشت؛ از سازوکار بازنگری گرفته تا شرایط بازگشت و نحوه پیگیری و البته یک سوال مهمتر؛ اصلا چند دانشجوی اخراجی وجود دارد که باید برای بازنگری در احکام آنها سازوکاری ایجاد کرد؟رسیدن به پاسخ سوالات ابتدایی سه هفتهای زمان برد! پس از اظهارنظرهای مختلف شفاهی از جانب مدیران وزارت علوم و بهداشت، 27 شهریور با دستور وزیر بهداشت اجرای احکام برخی دانشجویان محکومشده متوقف شد. سازمان امور دانشجویان ابتدای مهرماه در اطلاعیهای اعلام کرد: «دانشجویانی که دارای حکم اخراج یا تعلیقند و پرونده آنان در فهرست رسیدگی مجدد قرار نگرفته، میتوانند اعتراض خود را همراه با مستندات و رأی صادره به این سازمان ارسال نمایند.» دوم مهرماه هم سخنگوی وزارت علوم از پیگیری جدی و تشکیل چند کارگروه مستقل برای بررسی پرونده استادانی که به هر دلیلی در سه سال گذشته قطع همکاری شدهاند و دانشجویانی که با مشکلاتی نظیر تعلیق در تحصیل یا اخراج از دانشگاه روبهرو میباشند، خبر داد و گفت: «پروندههای دانشجویان با قید فوریت و در چهارچوب قانون و مقررات در شورای مرکزی انضباطی دانشجویان بررسی میشوند.» البته چهارم مهرماه خبر برگزاری اولین جلسه هیات عالی تجدیدنظر و رسیدگی به شکایات وزارت علوم، تحقیقات و فناوری منتشر شد که در آن به بررسی و تصمیمگیری درخصوص یک پرونده دانشجویی و اتخاذ تصمیمات لازم برای آن تصریح شده و اشارهای از تصمیمگیری شورای مرکزی انضباطی در آن وجود نداشت.
اخراجیها چند نفر بودند؟
«فرهیختگان» که از ابتدای این ماجرا پیگیری پاسخ به ابهامات را آغاز کرده بود، اکنون توانسته به آمار متقنی دست یابد که نشان میدهد تعداد دانشجویان اخراجی دارای پرونده سیاسی در هر دو مجموعه وزارت علوم و وزارت بهداشت به اندازه تعداد انگشتان یک دست بوده است. براساس کسب اطلاع خبرنگار «فرهیختگان» مجموع پروندههای ارجاعی به شورای مرکزی انضباطی وزارت بهداشت در سه سال اخیر 173 مورد بوده که از میان این تعداد 7 درصد یا به بیان بهتر 12 پرونده منجر به صدور حکم اخراج شده است. از مجموع 12 پرونده، 8 مورد با موضوع موارد اخلاقی و 3 پرونده با موضوع سیاسی است که شامل اغتشاشات سال 1401 میشود و یک پرونده مربوط به تخلفات عمومی بوده است. 11 مورد از این پروندهها مربوط به دانشگاههای شهرستان و یک مورد نیز مربوط دانشگاه علوم پزشکی ایران است. 8 پرونده مربوط به دانشجویان رشته پزشکی و یک پرونده مربوط به پرستاری و 3 مورد سایر رشتههاست. در شورای مرکزی انضباطی وزارت علوم نیز درمجموع 312 پرونده مورد بررسی قرار گرفته است. از بین این تعداد پرونده ارجاعی به دبیرخانه برای سه نفر حکم اخراج صادر شده، دو نفر که به لحاظ موارد اخلاقی حکم گرفتند و یک نفر که به دلایل تخلفات سیاسی آییننامه انضباطی به اخراج محکوم شده است. بنابراین درمجموع دو وزارتخانه در سه سال اخیر 3 پرونده سیاسی، 10 پرونده اخلاقی و یک پرونده عمومی منجر به اخراج وجود دارد.
برای احیای دانشگاه فکر جدیتر باید!
فضای باز سیاسی در دانشگاهها و ایجاد شرایط مناسب آزاداندیشی یکی از وظایف مدیران دانشگاهی است. در این گزاره نمیتوان تردید کرد اما آنچه مشخص است با هیاهوی رسانه پیرامون دانشگاه، آن هم درخصوص موضوعاتی که دامنه شمولیت آن مثل دانشجویان اخراجی با زحمت به تعداد انگشتان دست میرسد، نمیتوان بستری برای اظهار اندیشهها در دانشگاه فراهم کرد. برای احیای فضای سیاسی و جریان دانشجویی باید تدابیر دیگری اندیشید.