بهمن زارعکهن، خبرنگار: در هر کشور با توجه به زاویه دید یا طرز تفکری که در آنجا وجود دارد و آزادی عمل هنرمندان، به موضوع جنگ پرداخته میشود. جنگ سرفصل مشترکی در تاریخ بشری است و اگر نگاهی به تاریخ هر کشوری بیندازیم، حداقل یک یا چند جنگ- حتی در ابعاد کوچک- مشاهده خواهیم کرد، بنابراین ساخت آثاری با این موضوع، با هر فرم و قالب و اندیشهای، یک ضرورت برای جامعه و هنرمند متعهد به نظر میرسد. در ایران معاصر با توجه به وقوع چندین جنگ، الزام اجتنابناپذیر برای ساخت اینگونه آثار وجود دارد؛ اما سوال اصلی این است که هنرمند با چه رویکردی و در قالب کدام فرم میتواند به خلق اثر بپردازد؟
در پاسخ به این سوال باید به دو نکته توجه کرد: اول اینکه در تاریخ معاصر کشور ما، ما هیچگاه در هیچ جنگی پیشدستی نکردهایم و تنها در مقام دفاع به جنگ پرداختهایم. دوم هم اینکه بسیاری از آثار فاخر سینمایی این ژانر با رنگوبوی ضدجنگ و با هدف تصویرگری جنگ بهعنوان بلایی خانمانسوز تولید شدهاند. حال با دانستن این نکات، باید سوال دیگری را به سوال اول اضافه کرد: آیا ساختن فیلمهای ضدجنگ درباره جنگ تحمیلی وجاهت دارد؟ یا بهعبارتدیگر، نسبت سینمای ضدجنگ در جهان، با دفاع مقدس و سینمای ایران چیست؟
اگر تعاریف درستی از هر دو موضوع داشته باشیم و بر سر آن توافق کنیم، به جواب درستتری خواهیم رسید. سینمای ضدجنگ، جنگ را بهعنوان یک تراژدی انسانی و بیهوده به تصویر میکشد و هدف آن نشان دادن عواقب ویرانگر جنگ برای افراد، جوامع و محیطزیست است. این فیلمها معمولا از دیدگاه قربانیان جنگ ساخته میشوند و بر رنج و درد ناشی از آن تاکید دارند. از طرف دیگر، سینمای دفاع مقدس، جنگ را بهعنوان یک دفاع مشروع دربرابر تجاوزگری بهتصویر میکشد و هدف آن ترویج ارزشهای دفاع از وطن، ایثار و شهادت است. این فیلمها معمولا از دیدگاه رزمندگان و خانوادههای آنها ساخته میشوند و بر پیروزی و مقاومت تاکید دارند.
درطول تاریخ سینمای جنگ ایران، طیف گستردهای از فیلمهای سینمایی با فرمها و قالبهای مختلف را شاهد بودهایم. در این بین برخی فیلمها با چرخاندن زاویه دید دوربین و تغییر نظرگاه به سمتوسوی قربانیان و تمرکز بر دردها و رنجهای آنها، بهعنوان فیلمهای ضدجنگ شناخته میشوند. تبلیغات رسانهها- بهخصوص شبکههای فارسیزبان خارجنشین- از سویی و مطرح بودن شبهاتی مانند اینکه چرا جنگ با عراق در سالهای ابتدایی آن تمام نشد یا اساسا اینکه چرا جنگ شروع شد و آیا ما میتوانستیم از آن جلوگیری کنیم یا نه، ازجمله عناصر موثر بر شکل گرفتن فیلمهای ضدجنگ بودند. اما فارغ از نقش رسانهها و شبهات مختلف درباره جنگ، نباید از یاد ببریم که ما آغازگر هیچ جنگی درطول تاریخ معاصر خود نبودهایم و دفاع مشروع از سرزمینمان حق مسلم ما بوده است. از سویی نشان دادن عواقب جنگ مثل فقدان عزیزان یا جراحاتی که رزمندگان و مردم غیرنظامی از لحاظ مادی، جانی و معنویای میبینند، نهتنها وجاهت ساخت این آثار را زیر سوال نمیبرد، بلکه مطالبه و خواست مردم است که در جایی دردها و رنجهای آنها از این جنگهای تحمیلی نشان داده شود؛ خواه جنگ جهانی باشد و در اثر غارت منابع، مردم از گرسنگی و بیماری کشته شوند، خواه جنگ تحمیلی هشتساله که کشورهای غربی با تجهیز کشور متجاوز به انواع سلاحهای متعارف و غیرمتعارف مثل سلاحهای شیمیایی، باعث لطمات جبرانناپذیری به مردم ایران شدند که تا امروز نیز ادامه دارد. در این راه هنرمند اگر به واقعیتهای تاریخی پایبند باشد و از تحریف تاریخ و ارائه اطلاعات نادرست خودداری کند، به تنوع دیدگاهها توجه کند و بهجای ارائه یک دیدگاه واحد، به بیان دیدگاههای مختلف و پیچیدگیهای جنگ بپردازد، به عواقب انسانی جنگ توجه کند و بر رنج و درد ناشی از جنگ- چه برای رزمندگان و چه برای غیرنظامیان- تاکید کند، بهدنبال راهحل باشد و القای ناامیدی نکند و راهحلهایی برای جلوگیری از جنگ و ایجاد صلح بدهد و نکاتی از این دست را مدنظر داشته باشد، میتواند به خلق آثار فاخر ضدجنگ دست بزند. درنهایت مهمترین نکته این است که هنرمند باید با نگاهی جهانی به فیلم بهعنوان یک اثر هنری، بتواند مخاطب را به تفکر و دیالکتیک وادار کند و به او کمک کند تا درک عمیقتری از جنگ و پیامدهای آن پیدا کند و به یاد داشته باشد انسانها سرفصلهای مشترک زیادی با هم دارند که یکی از مهمترین آنها موضوع جنگ است.
شماره ۴۲۳۷ |
صفحه ۱۲ |
فرهنگ و هنر
دانلود این صفحه
امکان سینمای ضدجنگ در ایران
تعارض یا همافزایی











