زهرا طیبی، خبرنگار گروه نقد روز: اولین سفر رئیسجمهور به یک کشور خارجی و در همسایگی ایران اتفاق افتاد. سفر مسعود پزشکیان به عراق اما با سفرهای رؤسایجمهور قبلی به این کشور یک تفاوت مشخص داشت و آن هم این بود که رئیسجمهور برای اولین بار وارد اقلیم کردستان عراق شد و با رؤسای این اقلیم دیدار کرد. علاوه بر این، گستردگی سفر رئیسجمهور در عراق بیش از سفرهای گذشته بود و رئیسجمهور ایران برای اولین بار وارد بصره شد. تکیه بر اشتراکات فرهنگی دو کشور از دیگر نکات برجسته سفر رئیسجمهور به عراق بود. با این همه، ابعاد سفر رئیسجمهور به اقلیم کردستان آن هم در شرایطی که ایران در این منطقه چالشهای امنیتی دارد، مورد توجه قرار دارد. برای بررسی ابعاد بیشتر سفر رئیسجمهور به اقلیم کردستان با علیرضا مجیدی و محمد خواجویی، کارشناسان مسائل عراق گفتوگو کردیم که در ادامه از نظر میگذرانید.
خواجویی: سفر پزشکیان به اقلیم کردستان روابط ایران با آنها را وارد فصل جدید کرد
امنیتیزدایی از روابط ایران و اقلیم مهمترین اثر سفر رئیسجمهور
خواجویی به اثرات مهمی که سفر رئیسجمهور به اقلیم داشت نیز اشاره کرد و گفت: «سفر پزشکیان به اقلیم علاوهبراینکه نشانی از ترمیم روابط ایران و اقلیم است نشانه دیگری از تلاش دولت جدید ایران برای متنوعسازی همکاریها، ائتلافها و اتحادهای خود در فضای کلی عراق و همینطور در فضای کلی منطقه است. به عبارتی عراق میخواهد از همه ظرفیتهایی که در عراق و در کشورها وجود دارد استفاده کند و روابط خود را منحصر به چند گروه خاص نکند و از همه ظرفیتها استفاده کند. اتفاق مهمی که در این زمینه افتاد این است که پزشکیان در جریان حضورش در عراق چندباری به زبان کردی صحبت کرد. از این موضوع نباید بهسادگی عبور کرد. تا پیش از این، معقولاتی مثل استفاده از زبان کردی توسط مقام رسمی ایران بعضا با نگاههای منفی و بدبینانه همراه بود اما حالا این ابتکار قابلتوجه است و در حوزه دیپلماسی عمومی این اقدام مهم است و میتواند در افکار عمومی آن منطقه تاثیرگذار باشد. استفاده از زبان کردی توسط رئیسجمهوری ایران به این معناست که اقوام و زبانهای موجود در ایران هرکدام بخشی از هویت ملی ایرانند که در جای خود میتوانند در خدمت منافع ملی ایران باشند و حتی در روابط ما و کشورهای دیگر استفاده شوند. ایران کشوری چندفرهنگی چندقومیتی و چندزبانه است، اینها نهتنها تهدید نیستند بلکه فرصتند. پزشکیان ابتکار داشت که این حساسیت را از بین برد و بهعنوان ابزار مثبت در جهت پیشبرد منافع ملی ایران استفاده کرد. اگر این اتفاق استمرار داشته باشد، میتواند حائز اهمیت باشد. اینکه در دولت پزشکیان تلاش میشود در چهارچوب وفاق ملی از ظرفیت اقوام استفاده شود، مثبت است. سالهای سال خیلی از کشورهای منطقه که اکثریت سنی بودند وقتی سفیری در تهران معرفی میکردند؛ سعی میکردند سفیری شیعه معرفی کنند با این هدف که بتوانند از آن ظرفیت برای ارتباط با ایران استفاده کنند. عربستان سعودی یا کویت حتی در دورههایی این کار را انجام داد. ما هم میتوانیم از این ظرفیت استفاده کنیم. از اقوام و مذاهب مختلف در جای خود در حوزه روابط با کشورهای مختلف استفاده کنیم و این میتواند بینهایت در خدمت منافع ملی ایران باشد. براین اساس تاکید بر حضور پزشکیان در اقلیم کردستان و استفاده از زبان کردی نشانههایی بود که در این سفر دیده شد و به نظر من اتفاقا این کار باعث میشود بسیاری از مواردی را که دشمن میتواند علیه ما سوءاستفاده کند؛ خنثی کنیم. در سالهای اخیر تلاش میشد که قومیت کرد را در مقابل جمهوری اسلامی و ایران قرار دهند، حالا کردی صحبت کردن رئیسجمهور کاملا خنثیکننده آن نقشههاست و سیاستی است که باید استمرار داشته باشد و بسیار قابلتوجه است.»
سیاست همسایگی در تقابل با پروژه به انزوا کشاندن ایران
خواجویی در ادامه به اهمیت دنبالکردن سیاست همسایگی توسط ایران اشاره کرد و گفت: «سالهای سال است که آمریکا و اسرائیل پروژه امنیتیسازی ایران و تبدیل ایران به سوژه امنیتی و تهدیدزا در منطقه را کلید زده است. براساس این پروژه تلاش شده ایران را به سمت انزوا در منطقه ببرند. حالا با تلاش برای بازسازی روابط با کشورهای منطقه که بهویژه در سالهای اخیر به آن توجه شد و در دولت شهید رئیسی توجه ویژهای به این مساله شد؛ به نظر میرسد ما در این زمینه شاهد استمرار این سیاست در دولت پزشکیان هم هستیم، یعنی همان موضوع سیاست همسایگی. هرگونه اقدام و تلاشی برای بازسازی روابط با کشورهای منطقه و برای نزدیکی و همکاری با این کشورها در جهت به شکست کشاندن پروژه به انزوا کشاندن ایران است. ایران وقتی خود را با کشورهای منطقه همسرنوشت کند، این امر جز با همکاری در قالب پروژههای مشخص بهخصوص در عرصه اقتصادی و امنیتی رخ نخواهد داد. اگر ما این پیوند را با کشورهای منطقه برقرار کنیم و پیوند مستحکم شود دچار وضعیت درهمتنیدگی با کشورهای منطقه میشویم و در سایه چنین وضعیتی دیگر کشورها نمیتوانند ایران را از معادلات حذف کنند یا کنار بگذارند. در عرصه عملیاتی باید خود را با معادلات منطقه پیوند بزنیم و اتفاقا سفر پزشکیان به عراق در برهه کنونی که نخستین سفر خارجی بود از این جهت پیام آشکاری است به اینکه برای ایران و دولت جدید مساله نزدیکی با همسایگان اولویت نخست است در شرایطی که شاید در ماههای آینده با پیروزی ترامپ در انتخابات آمریکا مواجه شویم. با توجه به اینکه ترامپ در دورهای، روی شکافهای ایران و کشورهای منطقه سرمایهگذاری کرده بود و آنها را به سمت آمریکا و علیه ایران کشانده بود. باتوجه به احتمال قدرتگیری دوباره ترامپ سیاست نزدیکی با کشورهای منطقه، کاملا میتواند از این نظر تلاشهای احتمالی دولت ترامپ را برای به انزوا کشاندن ایران در منطقه به ناکامی بکشاند و این سیاست هوشمندانهای است. منتها باید تلاش شود که این درهمتنیدگی و نزدیکی صرفا در حوزه اعلام مواضع مشترک نباشد و باید به سمت تحکیم روابط، همکاری و پروژههای مشترک حرکت کنیم. این هم در گروی توسعه همکاریهای اقتصادی است و این را نمیتوانیم نادیده بگیریم که این موضوع در گروی رفع تحریمهای آمریکا علیه ایران است. موضوعی که دولت جدید ایران بهطور ویژه روی آن تمرکز کرده که البته بهراحتی این امر اتفاق نخواهد افتاد اما مساله مهمی است. نمیتوانیم این را نادیده بگیریم مشکلاتی که ایران در عراق با آن مواجه است بهویژه درمورد دسترسی به منابع مالی ایران در عراق، علتالعلل این مساله وجود تحریمهاست و با وجود اینکه اقدامات ایران میتواند موثر باشد اما اقدام اصلی و ریشهای رفع تحریمهاست. بنابراین درمورد سوال آخر این را عرض کردم که سیاست همسایگی و توسعه روابط با کشورهای منطقه که یکی از آنها عراق است باید همچنان اولویت نخست برای ایران در عرصه روابط خارجی باشد و از این طریق قطعا میتوانیم تلاشها برای به حاشیه کشاندن ایران را کاملا به شکست بکشانیم.
مجیدی: این سفر در مقطع زمانی فعلی میتواند محل نقد جدی باشد
علیرضا مجیدی، کارشناس مسائل عراق معتقد است ایران از اساس نزدیکترین کشور به اقلیم کردستان عراق است. او در این باره گفت: «چه از لحاظ تاریخی و چه از لحاظ اشتراکات فرهنگی، چه از لحاظ قرابت زبانی، اقلیم کردستان عراق به هیچ کشور دیگری به اندازه ایران نزدیک نیست. درطول تاریخ هم این منطقه جزئی از اقلیم ایران بودهاست.
نکته دوم این است که حزب دموکرات کردستان موسوم به «پارتی دیموکراتی کوردستان» بدونشک بالاترین رای را در اقلیم کردستان دارد و حرف اول را میزند و باید با این حزب رابطه داشت. کسی نباید منکر این موضوع شود، چون از یکطرف قدرت اول اقلیم است و از طرف دیگر پارتی چون با دشمنان ایران رابطه دارد، اگر رابطهاش با ایران قطع شود جای ما را دشمنانمان پر میکنند. تا اینجا موضوع روشن است اما اینکه در این مقطع زمانی این سفر صورت بگیرد میتواند محل نقد جدی باشد؛ چراکه پالس پررنگی در داخل اقلیم به سود پارتی خواهد بود، یعنی ما درحال دادن امتیاز بسیار بزرگی به پارتی آن هم در آستانه انتخاباتشان هستیم.
من میخواهم بگویم ابزارهای جمهوری اسلامی ایران و منابع تامین قدرت در کشور بهمراتب بیشتر از منابع قدرت در اربیل هستند، درنتیجه آن کسی که دست بالاتر را در روابط داشته باشد باید رفتارهای طرف مقابل را تنظیم کند. در این زمینه عملکرد ما در اربیل خیلیخوب نبوده و این نکته محل نقد جدی است که در جای خودش میتوان دربارهاش صحبت کرد. اما این به مسعود پزشکیان برنمیگردد، بلکه به کسانی برمیگردد که در سالهای اخیر مسئولیت داشتهاند و سیاستهای ایران را در کشور عراق تنظیم میکردند.»
تمایل تمام احزاب سیاسی این منطقه به ارتباط با ایران
مجیدی با بیان اینکه نشست با سران احزاب سیاسی بهنظر بسیار ضروری بود، ادامه داد: «الان اقلیم کردستان عراق نه مرز و نه اختیار دارد، بلکه اختیار کامل امور دست بغداد است. جزئی از دولت عراق است و این مساله طبیعی است. از غرب با سوریه هممرز است ولی مناطق مشترکش با سوریه مثل «فیشخابور» تحت سیطره قسد است. قسد نیز وابسته به پکک است، یعنی ریاست قسد را «پیوایدی» دارد که برای پکک است. دوم اینکه الان در اقلیم درحال جنگ با پکک هستند، طبعا مرز غربیشان ناامن است. در شمال هم که ترکیه عملیات نظامی دارد. تنها مجرای غیر از سیطره بغداد با دنیا ایران است. عرض کردم بهصورت تاریخی، از کرکوک تا استان دهوک، سیاست در این منطقه در ارتباطشان با ایران تعریف میشود، پس معلوم میشود تمام احزاب سیاسی در این منطقه تمایل به ارتباط با ایران دارند. هیچ استثنایی هم در این مورد وجود ندارد، پس طبیعی است اگر به اربیل میرویم نشست با سران احزاب را داشته باشیم.»
اربیل از لحاظ فرهنگی میتوانست ایران دوم شود
ما در تمام این سالها واقعا کمکاری کردهایم وگرنه اربیل از لحاظ فرهنگی اقلیم، باید ایران دوم میشد اما از لحاظ سیاسی این سفر در آستانه انتخابات اقلیم به حزب حاکم، یعنی حزب دموکرات کردستان کمک قابلتوجهی کرد و باید ببینیم روابطمان متوازن بوده است یا نه. علی شمخانی اسفند 1401 به این منطقه سفر کرد و ما ضربالاجل ششماههای دادیم. الان باید ارزیابی کرد که چنددرصد آن مطالبات محقق شدهاند. این نکته بسیار بارز است که حزب دموکرات کردستان قائل به نوعی موازنه است. اگر با ایران ارتباط میگیرد با بزرگترین دشمنان ایران هم ارتباط میگیرد. اتفاقا تنها جایی که موازنه را به هم زده حمایت از ضدانقلاب و تروریست کردی تجزیهطلب است. این کار در رفتار اربیل طبیعی بود و اتفاق جدید و عجیبی از این حیث هم نیفتاده است.