کیانا تصدیقمقدم، خبرنگار گروه فرهنگ: سال ۱۳۷۹ و همزمان با صدساله شدن سینمای ایران بود که ۲۱ شهریورماه بهعنوان روز ملی سینما نامگذاری شد. امروز ۲۴ سال از آن روز میگذرد و با نزدیک شدن به این مناسبت اظهارنظرهایی درباره این حوزه فرهنگ و هنر مطرح میشود. عدهای میگویند سینما یکی از مهمترین مدیومهایی است که میتوان با استفاده از آن با مردم یک جامعه ارتباط برقرار کرد و عدهای دیگر معتقدند مدیوم سینما تمام شده و دیگر آن کارکردی را که باید داشته باشد ندارد. به همین بهانه سراغ رامتین شهبازی، منتقد سینما، مدرس و پژوهشگر دانشگاه سوره رفتیم تا درباره این موضوع با او صحبت کنیم. شهبازی در ابتدای مصاحبه با اشتباه خواندن این تفسیر که مدیوم سینما پایان یافته است، میگوید: «این گزاره اشتباه است. من کتابی به نام «چرخش کینماتیک: سینما در عصر دیجیتال و 10 پرسش اساسی از آن» (انتشارات لگا) نوشته آندره گودرو و فیلیپ ماریون را ترجمه کردهام. در فصل اول این کتاب به این نکته پرداخته شده است؛ اینکه بارها گفته شده سینما رو به افول است یا سینما در بستر مرگ قرار دارد. وقتی صدا وارد سینما شد، اعلام کردند سینمای قدیم در حال از بینرفتن است. با ورود تلویزیون نیز همین موضوع تکرار شد، اما سینما همچنان مثل یک ققنوس از خاکسترهای خود زاده میشود و به بقای خود ادامه میدهد. بنابراین، گزارهای که میگوید سینما در حال از بینرفتن است، نادرست است. سینما همواره به بقای خود ادامه داده و خواهد داد، حتی اگر شکل و ساختار آن تغییر کند. مهم نیست ما در چه سالنی فیلم تماشا کنیم، ممکن است سالنهای هزار نفری جای خود را به سالنهای کوچکتر بدهند.»
او ادامه داد: «سینماتکها و کافهفیلمها که بیشتر فیلمهای هنری در آن نمایش داده میشود دوباره رونق گرفتهاند و فضاهای جدیدی در تهران برای نمایش فیلم ایجاد شده است. با تجهیزات دیجیتال جدید، نمایش فیلم نیز آسانتر شده است و نیازی به آپارات بزرگ و مکان خاصی نیست. با دستگاههای دیجیتال و کوچک به راحتی میتوان فیلمها را نمایش داد و آن آئین هنری را به هر شکلی علاقهمندان آن حوزه بهجا بیاورند. به همین خاطر فکر میکنم که سینما همچنان به بقای خود ادامه میدهد و خود را بازسازی میکند.»
سینما یکی از پراستفادهترین رسانههاست
شهبازی در بخشی دیگر از صحبتهایش با اشاره به اینکه سینما با دیگر مدیومهای تصویری و روایی تفاوت دارد بیان کرد: «اساسا، سینما زبان صدا و تصویر است و بهمرور زمان توانسته این زبان را کاملتر کند و از عناصر بیشتری بهره ببرد. درحقیقت، هنرهای دیگری را مشاهده میکنید که از سینما و تصویر استفاده میکنند. برای مثال، در پرفورمنسهای هنری هم با این امکان هنری، اتفاقات جدیدی را تجربه میکنند. شیوه بیان در سینما متفاوت است و این تفاوت به ویژگیها و امکانات خاص این هنر برمیگردد. به نظر میرسد که در حال حاضر، سینما یکی از پرامکاناتترین ابزارهای رسانهای محسوب میشود که میتوان از آن استفاده کرد.»
تمرکز سینماگران باید روی فیلمسازی باشد نه جامعهشناسی
این استاد دانشگاه درباره اینکه آثار سینمایی تا چه اندازه میتوانند منعکسکننده موضوعات اجتماعی و واقعیتهای مدنی جامعه باشند گفت: «ما باید به این نکته توجه کنیم که وظیفه سینماگر فیلم ساختن است. سینماگر اگر بهعنوان یک فرد در جامعه زندگی و فعالیت کند، موضوعاتی که انتخاب میکند اغلب از جامعه خود برمیگیرد و طبیعی است که این موضوعات بازتابدهنده شرایط اجتماعی باشند. اما نباید فراموش کنیم که سینماگر جامعهشناس یا فیلسوف نیست! برخی استثناها در خارج از کشور وجود دارد، مثل ترنس مالیک یا میشائل هانکه که درواقع فیلسوف هستند، از این بابت که درس فلسفه خواندهاند.»
او با اشاره به این موضوع که در ایران بهندرت سینماگرانی بودهاند که مسائل فلسفی را در فیلمهای خود مطرح کردهاند گفت: «داریوش مهرجویی؛ ایشان در فیلمی که میساختند، فلسفه خود را به رخ نمیکشیدند. درحقیقت داریوش مهرجویی سعی میکرد فیلم خود را بسازد؛ فیلمی که در آن رگههای فلسفی هم میتوان یافت. فیلمسازان ما نخست باید شرایط زیست خود را با زبان سینما بیان کنند و فیلم خوب بسازند. در آن فیلم قرار نیست تز اجتماعی یا فلسفی بدهند. فیلم خوب کارکردهای اجتماعی و فرهنگی خود را پیدا میکند. البته باید توجه داشت که فیلمسازی در ایران نیاز به مجوز دارد و ممیزیها نیز وجود دارند که میتوانند تاثیرگذار باشند. قوانین باید رعایت شوند اما ممیزیها نباید بهگونهای باشند که سینماگر را از بیان تجربههای زیستی خود دور کنند.»
ذائقه مخاطبان بیشتر سمت فیلمهای کمدی متمایل است
شهبازی در پایان با بیان اینکه برای ساخت آثار و دریافت سلیقه مخاطب باید پژوهش دقیقی انجام بگیرد گفت: «به نظر میرسد که ذائقه مخاطب بهسمت فیلمهای کمدی متمایل است، اما این همه ماجرا نیست و قطعا میتواند کمی متفاوت باشد. شاید فیلمهای دیگری هم عرضه شوند که مخاطب به دنبالشان برود، ولی این موضوع نیازمند یک کار پژوهشی دقیق است.»