علی ملکی، خبرنگار گروه نقد روز: فوتبال فقط فوتبال نیست. فوتبال دویدن 22 نفر به دنبال یک توپ و وقت تلف کردن نیست. اگر هم بوده، امروز دیگر چنین نیست. امروز جای بازیکنها، دولتها به دنبال توپ میدوند. سرمایهگذاریهای کلان میکنند و با چمدانهایی پر از پول، بازیکنان بزرگ را به کشورشان میآورند تا توپ توسعه را شوت بزنند. ابتدا تصور میشود این کارها بیهوده و صرفا خرجکردن سرریز دکلهای نفتی است اما کمی بعد آورده این نقل و انتقالات خیلی سودمندتر از فرآوردههای نفتی آنها ظاهر میشود. در این کشورها نقل و انتقالات بازیکنان، زاویه دوربینها را تغییر داده و توجه سرمایهگذاران را جلب میکند. درنهایت هم این فرآیند به توسعه کشور و تقویت امر ملی منجر میشود. نتیجهای که ما امروز خیلی بدان احتیاج داریم و سعی کردهایم راههای زیادی را برای رسیدن به آن طی کنیم اما در موارد زیادی به بنبست خوردهایم. حالا هم که شتر توسعه پیش پای «تقویت امنیت ملی» ما خوابیده، به آن لگد میزنیم. اتفاقی که در فولادشهر رخ داد و تصاویری که از زمین وصلهوپینهشده مسابقه به نمایش درآمد، تنها نمادی از بیتوجهی چندساله به زیرساختهایی بود که طی یک فرآیند ساده، میتوانست آوردههای ملی خوبی برای ما به همراه داشته باشد.
استادیوم؛ فشارسنج سطح سرخوردگی جمعی
ماجرای کیفیت پایین زمین چمن فولادشهر و میزبانی این استادیوم از یک بازی ملی، به سالهای گذشته و بیتوجهی به افت کیفیت استادیومها برمیگردد. این موضوع تا جایی ادامه پیدا کرد که منجر به اخطارهایی از سوی فیفا و ایافسی شد و به همین دلیل بازیهای ملی که معمولا در استادیوم آزادی برگزار میشد، حالا در وضعیتی پیشبینیناپذیر قرار گرفته و تا چند روز قبل از آغاز مسابقه، به صورت قطعی مشخص نیست بازیهای ملی و حتی لیگ برتر، در استادیوم کدام شهر قرار است برگزار شود. این درحالی است که تاکنون جامعهشناسان زیادی از آثار بازیهای ملی روی نوجوانان و جوانان و احیای غرور ملی گفتهاند. «جیمز. ام دورسی» کارشناس ورزش و سیاست در کتاب «آشفتهبازار فوتبال خاورمیانه» مینویسد: «استادیومها، فشارسنجی برای سنجش سطح سرخوردگی جمعی و بستری آموزشی برای ساخت معترضان مقاوم برای مبارزه و رویارویی با زور دولتی هم هستند.» بنابراین نمیتوان به سادگی از کنار این موضوع گذشت و نگاه ورزشی صرف به آن داشت؛ چراکه بازیهای ملی مثل المپیک و پارالمپیک اخیر، نشان داد که «ورزش» چقدر میتواند در توسعه امر ملی نقشآفرین باشد.
برای روایت توسعه به چه چیزهایی نیاز داریم؟
توسعه و پیشرفتی که منجر به تولید «امید» شود، نیاز به «روایت» دارد. روایتی که بتواند به درک عمیقتر از فرآیند توسعه کمک کند. اولین مرحله از این روایت، وصف گذشته است. باید وصف منصفانه و دقیقی از گذشته داشته باشیم تا بتوانیم مسیر واقعی امروز را ببینیم. روایت باید با تاریخچهای از وضعیت اولیه شروع شود، مانند وضعیت اجتماعی و سیاسی در ابتدای فرآیند توسعه. همین مرحله ابتدایی اما مهم، با چالشهای زیادی روبهروست که فیکنیوزهایی مثل اینترنشنال بخشی از آن هستند. آنها سعی میکنند گذشته را به شکلی اغراقآمیز، عالی و بینقص جلوه دهند و همین موضوع باعث انحراف مسیر روایت شده و فرآیند آن در همین مرحله اول منحرف میشود. بنابراین اینترنشنال و رسانههای مشابه، اجازه نمیدهند گذشته به صورت دقیق و منصفانه روایت شود. دومین مرحله توصیف واقعی امروز است. اگر امروز را درست توصیف کنیم میتوانیم بگوییم آینده امیدبخشی وجود دارد. برای ارائه توصیفی جامع از وضعیت امروز، باید از رویکردی چندبعدی استفاده کرد که شامل بررسی عوامل مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، زیستمحیطی و حتی ورزشی باشد. ورزشی که میتوان به وسیله آن هم ارکان مختلف جامعه را تقویت کرد و هم آن را به قعر انزوا و انفعال کشاند. چشمانداز امیدبخش از آینده بخش نهایی روایت توسعه است. بدون توصیف منصفانه از گذشته و تعریفی دقیق از وضعیت کنونی، نمیتوانیم این بخش، یعنی ارائه چشمانداز امیدبخش از آینده را محقق کنیم زیرا تصویری که از امروز میسازیم امکان وجود تصویر درست از آینده را مخدوش میکند.
ضربهفنی روایت توسعه
سالهاست ایافسی و فیفا درخصوص مسائل مختلفی اعم از زیرساخت استادیومهای ورزشی در ایران هشدار میدهند. این هشدارها در ایران از یکسو با بیتوجهی مسئولان مربوطه روبهرو شده و از سوی دیگر روزبهروز نیاز استادیومها به ترمیم و بازسازی بیشتر میشود. این تنها چالش پیش روی ورزش ایران نیست و مشکلات عدیده دیگری اعم از نحوه بلیتفروشی در استادیومها، کمکداور ویدئویی و حق پخش تلویزیونی هم وجود دارد که تاکنون گزارشهای مختلفی درباره آنها منتشر شده است. رفتهرفته وخامت این وضعیت به سمتی میرود که هواداران نوجوان و جوان بهعنوان سرمایههای اجتماعی کشور، زمانی که برای تماشای مسابقه فوتبال مقابل تلویزیون مینشینند، به جای مسائل فنی و حرفهای فوتبال، درگیر مشکلات حاشیهای مذکور میشوند. همان مشکلاتی که ناشی از سوءمدیریت عدهای از مسئولان مربوطه است. در عین حال خشم ناشی از این چالشها فقط متوجه آن عده قلیل نشده و دامنگیر سیستم حکمرانی کشور هم میشود. بیتوجهی به زیرساخت توسعه فولادشهر نمادی از این ماجراست که با بیبرنامگی چند نفر شکل گرفته است اما سیستم ناچار است بار حملات مربوط به این خرابکاریها را متحمل شود. بنابراین میشود گفت که اینترنشنال در جبهه تخریب روایت توسعه تنها نیست و همکارانی در داخل ایران دارد که با سوءمدیریت خود، مانعی جدی برای خلق چشماندازی امیدبخش هستند.
فاصله چندمتری مدیریت در آزادی
چندمتر آنطرفتر از استادیوم فوتبال آزادی، مجموعه فدراسیون کشتی قرار دارد که در سال 1401 اقدامات قابلتوجهی در آن انجام شد. بهعنوان مثال مرحله دوم از بازسازی خانه کشتی شهیدابراهیم هادی، شامل اضافهشدن اتاقهای اقامتی و تجهیز کامل آنها و همچنین اجرای پروژه رفاهی، فرهنگی شهید سجاد عفتی در ضلع شرقی این خانه کشتی که اردیبهشت ماه به افتتاح رسید. همچنین بازسازی و نوسازی کامل سالن شهدای هفتم تیر تهران بهعنوان یکی از قدیمیترین سالنهای ورزشی و کشتی پایتخت توسط فدراسیون کشتی و انجام اقدامات گستردهای ازجمله 1- سالن کشتی 2- سالن تمرین 3- استخر، سونا، جکوزی 4- خوابگاه 500 نفری 5- ساخت 8 واحد مغازه که با مبلغ 55 میلیارد تومان هزینه تجاریسازی آن با شهرداری تسویه شده است 6- رستوران 7- راهاندازی سیستم گرمایشی و سرمایشی و... که با هزینهای نزدیک به 150 میلیارد تومان انجام شد. این اقدامات بخشی از مواردی است که در مجتمع مجاور استادیوم آزادی انجام شده. همان استادیومی که دوسال پیش استقلال و نفت مسجدسلیمان آخرین بازی با ظرفیت کامل تماشاگر را در آن انجام دادند و جشن قهرمانی استقلال تهران، آخرین رویداد ورزشی بود که با ظرفیت کامل تماشاگران برگزار شد. قطعا ترمیم و تجهیز این دو مجموعه شرایط یکسانی ندارد و نمیشود گفت یکی از این مجموعهها از دیگری شرایط سختتری داشته اما حاصل مدیریت و تجهیز مناسب فدراسیون کشتی، نتایجش را در ادوار ورزشی گذشته نشان داد.
جوان ایرانی را ناامید نکنید
نسل تازه به دنبال افتخاری میگردد تا آن را سر دست بگیرد و به کشور خود افتخار کند. جوان ایرانی با همه انتقاداتی که به شرایط موجود کشور دارد، هنگام پخش مسابقات ورزشی، منتظر صحنهای غرورآفرین مینشیند تا بلافاصله آن را در صفحات مجازی خود منتشر کند. نمونه بارز آن گل خداداد عزیزی به استرالیا در راهیابی به جامجهانی 1998 بود که پس از سالها هنوز ویدئوی آن دست به دست میشود یا کشتی اخیر حسن یزدانی با حریف بلغاری که علیرغم شکست، با تشویق قابل توجهی از سمت مردم روبهرو شد. از سوی دیگر زمانی که صفحات رسمی فدراسیونهای مختلف ورزشی در سطح بینالملل محتوایی از یک ورزشکار ایرانی منتشر میکنند، کاربران بسیاری از کشور ایران به آن محتوا هجوم میبرند و در نظراتشان تاکید میکنند این ورزشکار ایرانی و هموطن من است و به آن افتخار میکنند. بنابراین مواجهه این جوانان با کیفیت پایین برگزاری مسابقات، ازجمله وضعیت تاسفبار چمن استادیوم فولادشهر، آن هم در یک بازی ملی، آنها را سرخورده و خجالتزده از زیرساختهای بیکیفیت کشورشان میکند و این فرآیند درنهایت به ناامیدی آنها از آینده تصویر ایران منجر میشود.