فرهیختگان: پنجشنبه چهارممرداد بود که با فراخوان گروه «دختران انقلاب» در گرمترین روزهای سال که بسیاری از ادارات مجبور به تعطیلی شدند، جمعیتی از زنان و دختران بهمنظور تجمعی زنانه در ورزشگاه آزادی دور هم جمع شدند؛ تجمعی که بعد از آن با واکنشهای مثبت و منفی افراد و رسانههای مختلف مواجه شد. موافقان توجه به این موضوع را مثبت و در راستای ترویج حجاب تلقی کردند و گفتند تجمع این جمعیت پایکار حجاب در گرمترین روزهای سال تحسینبرانگیز است. منتقدان این تجمع اما معتقد بودند این قبیل تجمعها برای حجاب کارکردی ندارد و بیشتر شبیه مانور رسانهای خیابانی است که حتی نتوانسته جمعیت زیادی را با خود همراه کند. از همین رو «فرهیختگان» در یادداشتی که روز شنبه 6 مرداد با عنوان «فعلا قاب را کلوز ببندید» منتشر شد؛ این تجمع را مورد انتقاد قرار داد. انتشار این یادداشت با واکنش گروه دختران انقلاب مواجه شد، ازجمله واکنشها این بود که جمعیت حاضر در استادیوم درست تخمین زده نشده و گروه دختران انقلاب و مراسم چهار مردادماه نیز بهشکل درستی مورد انتقاد قرار نگرفته است، درنتیجه قرار بر این شد در راستای رفع ابهامات درباره این یادداشت و شنیدن حرفهای گروه دختران انقلاب با بهاره جنگروی، مدیر این گروه به گفتوگو بنشینیم. متن این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
در ابتدا توضیحی از خود و گروهتان ارائه کنید و بفرمایید با چه هدفی شکل گرفتهاید؟
بهاره جنگروی هستم، فارغالتحصیل دانشگاه تهران که در مقطع کارشناسی در رشته مهندسی صنایع گرایش تحلیل سیستم تحصیل کردم و در مقطع ارشد نیز علوم سیاسی خواندم. متولد 68 هستم و در حال حاضر دو فرزند دوقلو به نامهای طاها و طهورا دارم. جرقه اولیه فعالیت ما از سال 89 شکل گرفت بههمراه تعدادی از بچههای فعال دانشجویی دور هم جمع شدیم. فارغالتحصیلان کارشناسی دانشگاه در فاصلهای که تا کارشناسیارشد قرار میگیرند دغدغه اقدام موثر دارند و عمده دانشجویان فعال فضای تشکلهای دانشجویی مانند جامعه اسلامی، انجمن اسلامی مستقل و بسیج دانشجویی از افرادی بودند که همکاری را با ما شروع کردند. در ابتدا فعالیتی مطالعاتی حول این مساله که «چگونه میتوان در حوزه فرهنگی اثرگذاری مطلوبی در جامعه داشته باشیم» شکل گرفت و به این نتیجه رسیدیم امربهمعروف و نهیازمنکر دو واجب فراموش و لگدمالشده هستند. بهمحض اینکه اسم امربهمعروف و نهیازمنکر برده میشود، اذهان سراغ افرادی مانند زهرا رهنورد و دیگران میرود که در دهه 60 مو قیچی میکردند یا بهصورت دختر بیحجاب رنگ میپاشیدند. اما ما خواستیم بگوییم این دو واجب، نرمافزاری هستند که اسلام در 1400 سال پیش معرفی کرده و در دوران فعلی مکاتبی مانند کپنهاگ و دانشمندانی مانند باری بوزان تازه به آن رسیدهاند که در سطح جوامع باید چیزی فرهنگ را به مردم توسط خودشان یادآوری کند. بیش از سهسال کار مطالعاتی صورت گرفت و به الگویی رسیدیم که مردم باید آموزش ببینند و امربهمعروف و نهیازمنکر با لحنی قشنگ انجام دهند که سبب جذب طرف مقابل شود. با توجه به تجربهای که از تشکلهای دانشجویی داشتیم چارت تشکیلاتی نوشتیم و افرادی را مامور هر قسمت کردیم، سپس به این مرحله رسیدیم که باید بروز و ظهور رسانهای داشته باشیم؛ از این رو بهدنبال اسمی خوب گشتیم؛ در همان زمان جریانی به اسم «دختران خیابان انقلاب» شکل گرفته بود که عدهای از دختران روسریهای خود را به چوب میزدند. پیش از آن چندسال کار مطالعاتی کردیم و دریافتیم دختران کمحجاب ما نیز بهدنبال عفت و حیا هستند و اقدام این دختران دروغ است که خود را نماینده زن ایرانی معرفی میکنند، اکثر آنها تابعیت گرفتهاند و به خارج از کشور رفتهاند. ما گفتیم اسم انقلاب برای بچههای انقلابی فارغ از هرنوع پوششی است؛ از این رو اسم خود را دختران انقلاب گذاشتیم. برای بروز رسانهای یکی از دوستان خواهر مصی علینژاد را معرفی کرد که خانوادهای مذهبی است. من به روستای قمیکلای بابل رفتم و با خانم علینژاد صحبت کردم که در آن زمان شناختهشده نبود. از او خواستم با توجه به دغدغهای که دارد در مراسم ما حاضر شود. او هم قبول کرد و گفت میخواهم از حضرتآقا معذرتخواهی کنم که چنین فردی با اسم خانواده ما وجود دارد. در جمع ما حاضر شد و درددلی را خطاب به مصی علینژاد خواند.
چه مراسمی بود و کجا برگزار شد؟
زمانی که دولت روحانی حاکم بود، جایی برای اجتماع به ما نمیدادند، چون بسیاری از بانوان سیاستمدار و عناصر حوزه زنان از دختران خیابان انقلاب حمایت میکردند و قطعا جایی به ما نمیدادند؛ از این رو با حسینیه شهید همت صحبت کردیم و در آنجا با حضور و سخنرانی خانواده شهدا مراسم را برگزار کردیم. البته اعلام نکرده بودیم که میهمان ما خواهر یک ضدانقلاب است و فقط چنددقیقه قبل از اجتماع اعلام کردیم که بلافاصله صفحات معاند ادعا کردند خانواده مصی علینژاد را مجبور کردهاند که از او برائت کند. خود مصی نیز کامنتهای پیجش را بست، چون مردم به او گفتند تو که خانوادهات را رها کردی و ازلحاظ عاطفی ضعیف هستی نمیتوانی دلسوز زن ایرانی باشی. این برای او سنگین بود. اقبال مردمی به این اجتماع بسیار زیاد بود و جمعیت در خارج از حسینیه هم حضور داشت و خود مردم زنجیرهای تشکیل دادند که خودروها حرکت کنند. این اولین برنامه ما بود.
چگونه فراخوان دادید و کجا پخش میکنید؟
از طریق تراکت؛ اغلب فراخوانهای ما از این طریق است. تراکتها به صورت میدانی در چهارراهها، هیئات و خانهها در سراسر تهران توسط بچههای ما پخش میشود. اجتماع اول جشن تولد دختران انقلاب بود که هرساله 21 تیرماه اجتماعی برای بروز و ظهور دختران انقلاب گرفته میشود.
اجتماع اول شما هم 21 تیر بود؟
بله، هرسال این اجتماعات برگزار و جمعیت از سال قبل بیشتر شد. دوسال در میدان امام حسین(ع) و دوسال در ورزشگاه شیرودی برگزار شد که از اصفهان هم اعلام آمادگی کردند و در خیابان چهارباغ جمعیت بسیار زیادی حضور داشتند. هرساله جمعیت حضار بیشتر میشد و سال قبل به همین علت در ورزشگاه 12 هزارنفری آزادی برگزار کردیم که مسئول سالن به علت کمبود اکسیژن در را بست، چون جمعیت بسیار زیاد بود. امسال هم در ورزشگاه صدهزارنفری برگزار شد.
در چه مناطقی از شهر؟
میادین پرتردد مانند چهارراه ولیعصر(عج)، میدان تجریش، میدان فاطمی، میدان شهدا و... در ایام شهادت حضرت زهرا(س) و دهههای اول و دوم محرم موکبی را راه انداختیم که بهمرور در ایام ولادت ائمه نیز اقدام به برگزاری موکب و ایستگاه صلواتی کردیم، مثلا پاتوقهای امام زمانی و امام رضایی را برگزار کردیم.
چه فعالیتهایی را انجام دادید؟
یکسال در میلاد امام رضا(ع) در مترو پاتوقی را تشکیل دادیم و فقط این نبود که گیره و روسری بگذاریم. نه! برای مثال بچههای هنر ما تمثالی از حرم امام رضا(ع) را درست کردند و از دختران کمحجاب و روسریافتاده دعوت کردیم که داخل پاتوق بیایند و یک شربت میهمان امام رضا(ع) باشند. از آن دختران پرسیدیم که آیا دلشان برای امام رضا(ع) تنگ شده است یا نه؟ خیلی از آنها ابراز دلتنگی کردند. سپس آنها را روبهروی تمثال امام رضا(ع) بردیم که اشک صورتشان را پر کرد. همانجا به آن دختر گفتیم برای ما دعا کند. امربهمعروف یعنی اینکه خوبیهای طرف را تایید و سپس تشویق کنید. ارتباط قلبی همانجا برقرار شد و یک روسری متبرک به حرم را هم به آنها دادیم و خواستیم که قول بدهند تا تولد امام رضا(ع) این روسری نه عقب برود نه بیفتد. بسیاری از آنها استقبال کردند. یک کتیبه نیز با شعر «رو به ایوان طلا کردی و گفتی به امام، من اگر حجاب دارم همه از لطف شماست» بهعنوان هدیه ما بود که پیشنهاد دادیم این کتیبه را گوشه اتاق خود نصب کنند و هر وقت روسریشان عقب رفت، نگاهی به آن داشته باشند. این دختران با کتیبه و چشمان اشکی بیرون رفتند. ما نام و شمارههای آنها را گرفتیم و پس از چندی به آنها زنگ زدیم و گفتیم به کمک احتیاج داریم. این دختران در احساساتشان به اهلبیت(ع) با ما اشتراک دارند و با این اشتراک جذب شدند و احساساتشان غلیان کرد که در مرحله بعد باید تبدیل به کنشگر شوند و مبانی آنها قوی شود و گرههای ذهنیشان باز شود. اکنون هیاتی هفتگی به اسم «صراط الزهرا(س)» داریم و از این دختران دعوت میکنیم که خادمی هیات را برعهده داشته باشند و استقبال زیادی از این پیشنهاد صورت گرفته است. خادمی هیات مقام کنشگری است که سبب میشود ظاهر این دختران روزبهروز تکامل پیدا کند و پوشش بیشتری داشته باشند. در اقدام بعد بدون اینکه این افراد متوجه شوند، رفیقی را کنارشان قرار میدهیم که درخلال این رفاقت، گرههای ذهنیشان باز شود. بسیاری از این دختران نمیدانند «زن، زندگی، آزادی» چه بوده یا حجاب چه اهمیتی دارد؟
اقدام دیگر ما برگزاری کرسیهای آزاد فکری است که نمونه اخیر آن مناظره با مهدی نصیری بود؛ دخترانی که کنشگر شدهاند در این مناظره حاضر میشوند و یکی از بانوان مسلط به مبانی در طرف دیگر مناظره قرار میگیرد تا دختران تشکل ما شاهد مناظره باشند و گرههای ذهنی خود را باز کنند. نصیری بعد از مناظره گفته بود من آمدم که درخصوص حجاب شما را شکست بدهم اما در یک ربع اول مغلوب شدم. وی در ابتدا گفت قانون حجاب را بردارید تا حجاب اختیاری شود. ما در جواب گفتیم نمونه موفقی دارید که با حجاب اختیاری، برهنگی رخ نداده باشد؟ جواب داد نمونه موفق ندارم اما پنجسال قانون را بردارید و اگر برهنگی پیشآمد دوباره قانون وضع کنید. پاسخ دادیم بهجای اینکه پنجسال برهنگی را تجربه کنیم از همان اول قانون داشته باشیم؛ از همانجا چالش مناظره شروع شد. هرسال این دختران را به اردوی راهیان نور میبریم و راویان مخصوصی دعوت میکنیم و خانواده شهدا را هم با خود میبریم. مریم قربانتنهایی یکی از دختران ما بود که در کانال کمیل متحول شد. برنامهریزی بهصورتی است که این دختران کنشگر شوند و اعتقاداتشان درکنار کنشگری تقویت و به آنها یادآوری شود. بهطور معمول در هیئات در ابتدا احکام توضیح داده میشود که ما بهجای آن به آموزش «امربهمعروف و نهیازمنکر» میپردازیم. فیلمهایی را که در فضای مجازی پخششده است، دیدهاید؟ در خیابان امربهمعروف میکنیم و فیلم میگیریم که البته چهره را تار میکنیم و صدا را تغییر میدهیم. لفظ قشنگی که بهکار میرود و مخاطبانی که میپذیرند. این مدل امربهمعروف را آموزش میدهیم.
این فیلمها را در چه بستری در فضای مجازی منتشر میکنید؟
در کانال خودمان منتشر میکنیم اما آنقدر برای مردم شیرین است که پخش میشود.
در چه سکویی هستید؟
ایتا.
چرا در فضایی عمومیتر حضور ندارید؟
در اینستاگرام نیز حضور داریم. پیجهای قبلی ما را زدهاند و این پیج دهم بیش از 60 هزار دنبالکننده دارد، حتی دختران کشفحجاب کرده هم پیج ما را دنبال میکنند و کامنت میگذارند. یک فیلم امربهمعروف که میگذاریم بیش از دومیلیون بار دیده میشود.
در صفحه اینستاگرامتان؟
بله. قشنگ گفتن سبب میشود مردم بهتر بپذیرند. چون دل این دختران آماده است. در یک سال اخیر بیشترین هجمه را از سوی ضدانقلاب داشتهایم. از امید دانا، محسن سازگارا، ربع پهلوی تا منافقین هجمه کردند و اخیرا نیز ما را متهم کردهاند که آرمیتا را کشتهایم. ما به ضدانقلاب نشان دادهایم «فکر نکن کسی که روسریاش افتاده در جبهه تو است.» واقعا اینگونه است که دل این افراد برای رهبر و کشورشان و شهدا میتپد. چون معادله آنها را به هم زدیم همهجا پر کردند که بهاره جنگروی قاتل آرمیتا است و حتی آدرس خانه پدر من را نیز منتشر کردند که درست بود نه اینکه یک آدرس دروغ باشد. همه ضدانقلاب با هم من را تهدید کردند و توصیه کردند که من را بزنند. هر فعالیتی که منتشر میکنیم هجمه میکنند که صداوسیمای جمهوری اسلامی این فیلمها را میسازد و نمیخواهند باور کنند که طرفداران حکومت صرفا چادریها نیستند. ما این دوقطبی را شکستیم و گفتیم که همه دل در گرو ارزشها دارند و آن فرد فقط یک نقص ظاهری دارد و روسریاش افتاده؛ ممکن است که من نقص درونی داشته باشم. دشمن به همین دلیل است که هجمه فراوان دارد.
چون جریان دختران انقلاب یکدفعه بالا آمد در اقدام متقابل یک فرد را از توی «لپلپ» به اسم اعظم جنگروی درآوردند و گفتند که این دختر خیابان انقلاب است و فامیلشان بهاره جنگروی اسم او را دزدیده است. اسم این خانم اصلا اعظم جنگروی نیست؛ اما آنها این مساله را مطرح کردند که تلاش ما را یک دعوای خانوادگی نشان دهند.
شما در 4 مرداد اجتماع ورزشگاه آزادی را در زمانی که بسیاری از ادارات کشور به علت گرمی هوا تعطیل بودند برگزار کردید. بسیاری از توصیههای پزشکی این بود که این هوا برای مردم خطرناک و بهتر است مردم در خانه بنشیند. تصاویر هم به ما میگوید که بسیاری از بانوان با چادر آمدند و دختران کوچک نیز زیاد هستند. جمع این موارد موضوع را محل اشکال میکند که برای چه باید چندده هزار نفر را در ورزشگاه آزادی بکشانیم؟ اصطلاحا «که چی بشه»؛ چگونه این را پاسخ میدهید؟
سوال میکنند مگر اجتماع راهحل معضل حجاب است؟ نه این نیست. اما اگر از زاویهای دیگر به تشکیلاتی به نام «دختران انقلاب» نگاه کنید که بهصورت سلسلهوار و زنجیرهای در کل سال کار فرهنگی میکند و مراسمی را برای همه دخترانی که جذب کرده است در 21 تیر تعریف میکند که قرار است این دختران به دست مادران شهدا چادری بشوند. این اجتماع قرار نیست اعتراضی یا دفعی باشد، بلکه یک فرآیند یکساله از کار فرهنگی است که شواهد آن در رسانهها و خبرگزاریها موجود است. هرساله در تاریخ 21 تیر برنامه داشتیم و در سال جاری به علت شهادت آقای رئیسی و تداخل با برنامه یکی از نهادها، تاریخ 4 مرداد انتخاب شد. تبلیغات این برنامه نیز از یک ماه و نیم قبل به صورت میدانی با استفاده از تراکت صورت گرفت اما دو روز قبل از اجتماع اعلام شد گرمی هوا به اوج خود رسیده است. این کار مردمی هر ساله در این تاریخ برگزار شده و در برنامه امسال قرار بود 313 تن از دختران به خواسته خود چادری شوند. برخی از استانها نیز اعلام کردند که میخواهند این اجتماع را برگزار کنند. محبوبیت این جریان بهخاطر لفظ قشنگ امربهمعروف بالا رفته است. در هفته اخیر با دو روزنامه آلمانی و یک شبکه دانمارکی مصاحبه کردهام و فردا نیز با دو خبرنگار فرانسوی مصاحبه دارم.
شما اینها را ناشی از محبوبیت میدانید؟
اقبال عمومی بالا رفته است. مثلا از هلند برای ما فیلم میفرستند که شبیه کار دختران انقلاب افرادی به دختران غربی پیشنهاد میدهند که چند دقیقه روسری سر کنند تا حجاب را تجربه کنند. این خبرنگاران سوال دارند که در ایران چه خبر است که در خارج از کشور هم عدهای پیدا شدهاند و انجام میدهند. تعدادی از استانها دوست داشتند در این اجتماع حضور پیدا کنند. ما نهاد و ارگان نیستیم که یک ابلاغ کنیم به یک استان تا 10 اتوبوس را بیاورد. دختران انقلاب یک تشکل مردمی است و جای ثابت هم نداریم. جای ثابت داشتیم اما مالک قرار است برگردد و در نتیجه در حال حاضر جای ثابتی هم نداریم. تراکتها در سطح استانها پخش شده و رایزنیهایی صورت گرفته بود اما در دقیقه 90 گفته شد که حضور اتوبوسها از استانها لغو شده است. اما بانوان بسیاری، دانه به دانه با خطوط ارتباطی ما تماس گرفته بودند و صورتجلسه شده بود که اتوبوس برای این مناطق مستقر شود. سال گذشته در استادیوم 12هزار نفری کارشکنیهایی صورت گرفت و ما اتوبوس خصوصی را با چک شخصی گرفتیم اما امسال صورتجلسه و امضا شده بود. در برنامه امسال ساعت 3 به سمت پارکینگها رفتم و اتوبوسی ندیدم که تعجب کردم و از آن ساعت تماسهای مردمی شروع شد و به ما گفتند که مردم در گرما ایستاده و رابطهای ارگانی جواب مردم را ندادهاند.
شما معتقد هستید که جمعیت از این بیشتر بود اما به علتهایی جمعیت کمتری آمده است؟
باید یک تبریک به مردم بگویم که در اوج گرما خود را با پای پیاده علیرغم همه کارشکنیها به ورزشگاه آزادی رسانده بودند و برخی از آنها نیز 2 ساعت منتظر اتوبوس و وسیله نقلیه بودند.
سوال من همچنان پابرجاست. این کارها چه فایدهای دارد و قرار است چه اثر مثبتی روی حجاب بگذارد؟
در ادامه صحبتم پاسخ این سوال شما را میدهم. ما یک ارگان نیستیم که با ابلاغ، جمعیتی را بیاوریم. کارشکنیهایی صورت گرفت و هیچ اتوبوسی نیامد تا مردم را سوار کند. با این حال بسیاری از جمعیت آمدند.
یعنی اتوبوسهایی که تدارک دیده بودید، نیامدند؟
تدارک ندیدیم؛ بلکه مسئولان وعده داده بودند.
از کجا؟
اسم نمیآورم؛ ولی با یک جستوجوی ساده مشخص میشود.
بالطبع شهرداری است اما آیا شهرداری به شما وعده داده بود؟
اصلا صورتجلسه شد که اتوبوس تهران و اطراف تهران تامین شود؛ من داخل پارکینگ که رفتم دیدم تعداد انگشتشماری اتوبوس که آن هم با پول خود مردم تدارک شده بود حضور داشت.
شما دستاورد خود را در حوزه حجاب حضور در این اجتماع میدانید؟
عرض کردم که باید سلسلهوار به قضیه نگاه کنیم؛ زیرا تشکیلاتی پاتوق ایجاد کرده و موکب زده و قرار است دخترانی در این مراسم چادری بشوند. قرار است 313 دختر که روسریافتاده بوده و بعضا در «زن، زندگی، آزادی» حضور داشتند حالا گره ذهنیشان باز شود و اقبال پیدا کردهاند که چادری بشوند.
یعنی شما برای 313 نفر دختری که قرار است چادری بشوند، جمعیت چندده هزار نفری جمع کردهاید؟
این یک هدف ما بود. درخصوص نکته سوم باید به سخنی از حضرت امام خمینی اشاره کنم که میفرماید هر مکتبی نیاز به هیاهو و سروصدا دارد. یک سال کار فرهنگی صورت میگیرد و دشمن نیز به این کار هجمه میکند؛ چون دخترانی محجبه میشوند که دشمن فکر میکند در خیمهگاه او هستند. این حرکت نشان میدهد که بین چادری و غیرچادری دوقطبی نیست و در کنار هم نقصهای هم را برطرف میکنند. حالا پس از یک سال کار فرهنگی با این موضوع قرار است در یک مراسم سالگرد گرفته شود و پس از دعوت از مردم، این سطح اقبال عمومی شکل میگیرد تا این حد که از بعضی از استانها قرار بوده با اتوبوس حضور پیدا کنند که لغو میشود. داخل و اطراف تهران که با مسئولان برای تامین اتوبوس توافق شده است چرا کارشکنی میشود؟
مطلب سوم؛ رهبر معظم انقلاب در رحلت امام خمینی چندسال پیش تاکید کردند که تا میتوانید اجتماعات را زیاد کنید.
چه اجتماعاتی؟
اجتماعات دینی را زیاد کنید؛ ادله کافی که من گفتم...
چند موضوع این وسط رها شده است؛ اول اینکه چه کسی ارگانهای حاکمیتی مانند شهرداری را موظف کرده بود اتوبوس در اختیار شما قرار دهد؟ چه کسی مذاکره کرده است؟ از کجا مجوز گرفتند؟
مجوز ما از مجمع رهروان امربهمعروف گرفته شده است؛ همانها رایزنی کردند و مجمع رهروان امربهمعروف این مجوز را گرفته بود. برای هر اجتماع باید از استانداری و وزارت کشور اخذ مجوز شود که من همینجا از آقای فخاری به علت همه همکاریهایی که استانداری داشت، تشکر میکنم.
آنها شهرداری را موظف کردند که اتوبوسهای خود را در اختیار قرار دهد؟
صورتجلسه شده است.
چندتا اتوبوس؟
طبق آمار دقیقی که من دارم حدود 27 هزار نفر مردمی بودند در داخل و خارج شهر تهران که اتوبوس آنها تامین نشده است. ما هر اتوبوس را 40 نفره در نظر گرفتهایم. حساب کنید. در رباطکریم، کرج، محمدشهر و مناطق مختلف تهران مردمی منتظر بودند که اتوبوس سراغ آنها نرفته است و هیچکس زنگ نزده که بگوید اتوبوس نمیآید. حتی رابط هم معرفی شده است.
این تعداد جمعیت حدود 700 اتوبوس میشود.
یک موسسه هم تلاش کرد که ورزشگاه آزادی را آماده کند. اگر به تصاویر دقت کرده باشید متوجه میشوید که یک جا بنر زدیم که جمعیت خالی بود و صندلیهای آنجا مستحکمسازی نشده بود. دشمن هم مطرح کرد که چرا تماشاچیها نمیتوانند آنجا بنشینند؛ اما این مکان را به شما دادهاند؟ در حقیقت ما هم نمیتوانستیم آنجا بنشینیم چون ستونهایش را بریده بودند و هنوز مستحکم نشده بود. یکی از نهادها وعده داده بود به اندازه هزار متر در آنجا پرچم فلسطین و پرچم ایران نصب کند. در برنامههای قبل این سکو گلکاری شده بود.
کدام نهاد؟
بگذارید بماند.
بهتر است صریح بگویید.
یک عده با خبرهایی که تولید کردند به دشمن پاس گل دادند و من نمیخواهم پاس گل بدهم؛ اما اگر شما پیگیری کنید متوجه میشوید. BBC از آنجا فیلم گرفته و نوشته بود «سکوهایی که در اینجا خالی ماند» و این در نتیجه عهدشکنی آن نهاد بود.
به نظر میرسد برای رویدادتان انتخاب ورزشگاه آزادی کار اشتباهی بود؛ زیرا اگر 50 هزار نفر جمعیت هم حاضر شوند باز 50 هزار ظرفیت خالی دارد.
نه! ورزشگاه آزادی کلا 78000 عدد صندلی دارد و 10 هزار عدد آن مکانی است که آمادگی نشستن تماشاچیها را در هیچ برنامهای ندارد. باید در آنجا دکور میزدند اما فقط سه تا پرچم کوچک نصب شد و همین عهدشکنی دستاویز رسانه معاند شد.
چه تعداد جمعیت حضور پیدا کرد؟
برآورد ورزشگاه 45 تا 50 هزار نفر بود.
چگونه حساب کردند؟
مسئولان ورزشگاه با نقشه حساب کردند. سکوی بالا را که نگاه کنید متوجه میشوید که دو گوشواره هر دو طرف پر شده است و چند سکوی وسط در بالا هم خالی ماند. یکی از درهای آزادی بسته بوده و فیلم آن هم موجود است که میتوانم نشان دهم. روزنامه «فرهیختگان» در ابتدا باید از مردمی که در اوج گرما حاضر شدند تقدیر کند؛ این روزنامه بدون اینکه بپرسد و تحقیق کند که چرا چهار سکوی بالا خالی هستند و کارشکنی را به تصویر بکشد و با کسانی که پشت در ماندند مصاحبه کند، یک دفعه مطلبی را منتشر میکند و جمعیت واقعی را هم نشان نمیدهد که این پاس گلی برای رادیو فردا میشود. رادیو فردا، BBC و اینترنشنال مطلب میزنند و «فرهیختگان»، بدون اینکه بپرسد چگونه این جمعیت بدون مداح خاص و اسم خاصی پر شده است...
آیا جمعکردن جمعیت در چنین روز و ساعتی برای گروه شما نوعی دستاورد در حوزه حجاب محسوب میشود؟
شما دوباره همان سوال را پرسیدید.
ما دنبال جواب صریح هستیم، چون شما معتقدید این اتفاق آنقدر بزرگ است که باید به مقاممعظمرهبری تبریک گفت.
بله، وقتی در این اجتماع 313 دختر چادری میشوند و جمعیت زیادی شرکت میکند و حجم بالای اقبال عمومی در فضای مجازی برای این اتفاق شکل گرفته است.
منظور شما از فضای مجازی سکوهای داخلی است؟
نه، هم در اینستا و هم در توییتر واکنشهای مثبتی داشت. شما اگر در توییتر «ورزشگاه آزادی» را جستوجو کنید توییتهای مردم را میبینید که به نفع این اجتماع مطلب زدند. این دستاورد است.
حرکتی که شما انجام دادید با انتقادات زیادی مواجه بوده است و روزنامه «فرهیختگان» نیز انتقاداتی مطرح کرده است.
انتقاد نبود بلکه تخریب بود.
مخاطبی که میخواند یا از جوابهای شما قانع میشود و تحسین میکند یا قانع نمیشود. فضای بین من و شما ناشی از سوالاتی است که پیرامون یک تجمع پیشآمده است. حال سوال من این است که تجمع برگزارکردن، یعنی تجمع دختران انقلاب یا تجمع گروه X یا Y به حجاب چه کمکی میکند؟
اصلا تجمعات مشابه متفاوت است. برای مثال اگر یک گروه در میدان ولیعصر اجتماعی برای حجاب انجام دهد، شما آن تجمع را با تجمع دختران انقلاب که یک عقبه فرهنگی دارد، یکی میکنید؟
توضیح دهید چرا تجمع شما متفاوت است؟
ما در طول سال در مناسبتهای مختلف فعالیتهای هنری، تئاتری و فرهنگی به همراه حضور در میدان و راهیان نور داریم که بستری را فراهم میکند. با استفاده از این بستر دخترانی که روسریافتاده هستند جذب میشوند و وقتی گرههای ذهنی آنها باز میشود در این اجتماعات روسریهای متبرک سر میکنند یا چادری میشوند. یکی از مهمترین اهدافی که در این اجتماع رقم میخورد همین باحجابشدن دختران است.
حال من را بهعنوان یک فرد عام و برخاسته از اجتماع ببینید که میخواهم این تجمع را از تجمع مشابه دیگر تمیز دهم. امروز متوجه میشوم گروهی از خانمهای محجبه تجمعی در ورزشگاه آزادی برگزار میکنند و من چگونه بین این تجمع با تجمعی که در جلوی مجلس برگزار میشود تمیز دهم؟
مخاطب را ساده فرض نکنید. الان مخاطب با یک جستوجو ساده میتواند عقبه دختران انقلاب را دربیاورد؛ وقتی هجمه دشمن نسبت به دختران انقلاب بالا میرود پیامهای مختلفی از مناطق مختلف کشور منتشر میشود که بیان میکند ما پشت دختران انقلاب هستیم. نمیگویم انتقادی به ما وارد نیست قطعا انتقاداتی هست؛ اما عقبه «دختران انقلاب» اینقدر از نظر فرهنگی محکم است که حتی دختران روسری افتاده مبلغ «دختران انقلاب» هستند و مردم هم بهخاطر این عقبه فرهنگی اعتماد میکنند.
روز مراسم این تشکیلات چه تفاوتی دارد؟
همه مردم میدانند که 21 تیر هر سال اجتماع حجاب دختران انقلاب برگزار میشود اما چرا یک اجتماع حجاب در اوج گرما و با وجود کارشکنیها مورد اقبال 50 هزار نفری قرار میگیرد ولی اجتماعات دیگر شاهد چنین جمعیتی نبودند.
پس چرا 25 هزار نفر اعلام شد؟
اشتباه همینجا است؛ یکی از نقدهای ما همین است. رئیس ورزشگاه با نقشه جمعیت را تخمین زد.
قاعدتا باید اکثر ورزشگاه پر شده باشد.
عکسی که «فرهیختگان» انداخت همه جمعیت را نشان نداده است.
از عکسی که منتشر شده بود استفاده کردیم.
اول از همه «فرهیختگان» این تصویر را منتشر کرد و این عکس را انداخت. من میتوانم فیلم جمعیت حاضر را به شما نشان دهم. ادامه جواب را باید بگویم. مردم به این مجموعه اعتماد دارند و عقبه فعالیت آن را میدانند؛ از این رو با جان و دل خود را رساندند. من ادعا میکنم اگر میدانستیم که اتوبوسهای تهران و اطراف تهران تامین نمیشود و این قول را به مردم نمیدادیم، اکثر آن 27 هزار نفر خود را میرساندند.
اصلا فکر کنیم آن اتوبوسها تامین شدند یا سال آینده تامین شوند اما برای ما برگزاری این اجتماع در اوج گرما همچنان بدون توجیه است؛ اما فرض میکنم که گرما هم وجود ندارد و اتوبوسهای مذکور هم جمعیت را آورده و کل ورزشگاه پر شده است. آوردههای فرهنگی این اجتماع چیست؟ به عبارت بهتر این اجتماع را اتفاقی رسانهای میدانید یا اتفاقی فرهنگی؟
اتفاق فرهنگی؛ صرفا یک اتفاق رسانهای نیست. دختران انقلاب در کار فرهنگی به یک پایلوت رسیده است و این پایلوت ویژگیهایی دارد. در موکبهایی که در اطراف محل تجمع نصب شد، مردم اسامی خود را نوشتند و بسیاری نیز درگذشته نامنویسی کردهاند. قرار است در آیندهای نزدیک هر خانمی با خانواده خود، در محله خود، پایلوت کار فرهنگی «دختران انقلاب» پیاده کند؛ موکب زدن، پاتوق زدن. این یعنی «کن فیکون» فرهنگی در عرصه حجاب. جدای از ادلهای که برای اجتماعات آوردهام، یکی از اهداف ما این است که مردم به صورت محلهمحور وضعیت حجاب محله خود را تحت کنترل خود دربیاورند.
شما میگویید اسم همه کسانی که آمدهاند ثبت شده است؟
بله. یک عده ثبتنام کرده بودند و دیگران نیز در این اجتماع اسم نوشتند و خب عدهای هم نه. شما در آینده خواهید دید که بانوانی همراه با خانواده خود به صورت محلهمحور، فعالیتهای فرهنگی «دختران انقلاب» را راهاندازی میکنند. فیلمهای آن در رسانهها در ماههای آینده منتشر خواهد شد.
اثرات رسانهای این کار به نظر شما مثبت بوده؟ فکر کنید 100 هزار نفر را پر کردهاید؟
قبل از اینکه مطلبی منتشر شود با من درخصوص این اجتماع صحبتی شد و مثل شما همین سوالات را میپرسیدند «هدفتان چه بود»، «سین برنامهها به چه صورت بود»، «چرا آن سکو خالی بود» و...
تمرکز یادداشت ما روی صندلیهای خالی بود اما گفتوگوی امروز من با شما درخصوص اصل برگزاری این اجتماع است.
با عنوان «صندلیهای خالی که هرگز پر نشد» مطلب خود را منتشر کردید که به بیش از 18 رسانه معاند خوراک داد.
سوال اصلی این است که فرض کنید سال 1404 هست و شما اجتماع مطلوب خود را برگزار کردید. اثر رسانهای آن چیست؟
رسانههایی مانند شما باید وسط بیایند و پوشش دهند.
ما هم پوشش میدهیم. پس از پوشش رسانهای چه آورده مثبت رسانهای خواهد داشت؟
همین خانم قربانتنهایی که در اجتماع ورزشگاه آزادی سخنرانی کرد و گفت زمانی مکشفه بوده و چرا الان چادر و روسری سر کرده است. این همان چیزی است که رسانه باید آن را پوشش دهد و دشمن بابت این امر عصبانی میشود؛ چراکه در معادلات خود تصور میکند که این زن با او همکاری میکند اما ما میگوییم نه این زن فقط یک نقص ظاهری دارد و دلش برای این نظام میتپد. اثر رسانهای از این دختران گرفته میشود و اینکه رسانه باید بپرسد «هدف شما از این اجتماع چه بود؟» مردم آمدند چون اعتماد دارند. در مقوله حجاب مردم میخواهند کار فرهنگی کنند و بسیاری از فعالیتها در نظام اسلامی با کنشگری مردم پیش رفته و حتی دفاع مقدس را مردم چرخاندند. این بزرگترین دستاورد است که مردم میخواهند کار فرهنگی در زمینه حجاب انجام دهند. رهبری معظم میفرمایند در کار فرهنگی عرصه حجاب، حلقههای میانی مردمی وارد شوند.
آیا غیر از تجمع نمیتوان به این حلقههای مردمی دسترسی پیدا کرد؟
ما دسترسی پیدا میکنیم و در کل سال فعالیت میکنیم اما گردهمایی این مردمی که قرار است سازماندهی شوند در این اجتماع اتفاق میافتد.
یعنی شما اجتماع دختران انقلاب را یک مانور رسانهای میدانید؟
در صورتی که رسانهها درست عمل کنند.
شما در اینستاگرام فعال هستید و خودتان هم میگویید بازدید میلیونی دارید؟
رسانه من با کانال 100 هزارتایی و پیج 66 هزارتایی به تنهایی کافی نیست.
آیا شما به دنبال مانور رسانهای با چنین تجمعی هستید؟
مانوری که عقبه عمیق فرهنگی و سازماندهی مردمی دارد. مانوری برای رسانه درست است که این اهداف را بیان کند، نه اینکه مطلبی از چندتا صندلی خالی بزند بدون اینکه سوال کند چرا این صندلیها خالی مانده است یا چرا دکور نخورده است و بدون اینکه از اهداف یا روند برنامه سوال کند، مطلبی را منتشر میکند. قبول کنید این عدالت رسانهای نیست.
بعد از حوادث 1401 با یک دوقطبی و شکاف اجتماعی شدید مواجه هستیم و سوال میکنم آیا دختران انقلاب و این تجمعات سبب ترمیم این شکاف میشوند؟
دختر خانمی را به نام یاسمن که در نشست خبری قبل از اجتماع هم حاضر شد مثال میزنم. چندتا موکب در عاشورا برای حضرت زهرا زده بودیم که یکی از آنها در چهارراه ولیعصر بود. میدان ولیعصر شلوغ شده بود و یاسمن که یک دختر 17 ساله مکشفه بود، از آن شلوغیها دویده بود که ما دعوتش کردیم داخل موکب بیاید و استراحت کند و نگاه کرد و با تعجب پرسید که بیایم داخل؟ به من گفت که هیاتی هستم. دعوتش کردم به داخل بیاید و یک دقیقه روضه گوش دهد و جلوی تمثال در سوخته حضرت زهرا(س) خیلی گریه کرد. فیلم نحوه شهادت آرمان را به او نشان دادم که نمیشناخت. از نحوه شهادت گفتم و بحث باز شد که یک ساعت با او صحبت کردم و متوجه شدم براساس هیجان کاذبی که معلم وی به او تزریق کرده داخل شلوغیها شده بود و در کیفش سیگارت داشت و به من گفت برای هیجان و شور وارد این آشوب شده است. رهبری میفرمایند این جوانان پشت این آشوب و کشف حجاب را نمیدانند. این دختر روز بعد از من خواست وارد موکب شود. گرههای ذهنیاش باز شد، کمکم روسریاش را سر کرد و به دیدن مادر آرمان رفت. به من میگفت وجداندرد دارد؛ چراکه داخل کسانی شده که این بلا را سر آرمان آوردند. همین موکبها و پاتوقهایی که برگزار شد و دختران کنشگر جذب شدند، اتفاقات خوبی است. در چهارراه ولیعصر بودیم، یک خانم به همراه همسرش داخل موکب آمد و بعد از آن، آقا از من راهی برای کمک کردن به موکب خواست چون حالش خیلی خوب شده بود و شماره کارت گرفت و 5 میلیون واریز کرد. خانمش هم توی دفتر یادداشت داخل موکب نوشت که تا به حال نمیدانسته خدا فرشتههایی به نام چادری را آفریده است.
چه دیده بود که چنین تعبیری به کار برد؟
میگفت فکر میکردم خانمهای چادری، عبوس و تند هستند اما وقتی برخورد بچههای ما را دیده بود، نظرش عوض شد. مثلا در ابتدا که از او دعوت کردیم تا شربت بخورد به ما گفت روسری سر نمیکند و همینگونه وارد موکب میشود که گفتیم اشکال ندارد. همین خانم پس از صحبت با ما با روسری متبرک بیرون رفت. اینقدر هجمه رسانهای دشمن بالاست که دید مردم نسبت به محجبهها بد شده و از طریق همین هجمه رسانهای در قضیه «زن، زندگی، آزادی» دوقطبی در جامعه پدید آوردند.
نظر شما بهعنوان مسئول «دختران انقلاب» و کسی که در مترو فعالیت کرده درخصوص حجاببانهایی که در مترو فعالیت کرده و گشت ارشادهای جدیدی که همپوشش شما هستند یا گشت ارشادهایی که قبلا بودهاند، چیست؟
چند دسته هستند. عدهای بودند که مانند یک تونل ایستاده و حمایل انداخته بودند. من معتقدم کار فرهنگی برای حجاب هرچهقدر مردمیتر بشود قشنگتر است. یکعده از بچهها در مترو چهارراه ولیعصر و بالای آن کار میکردند و طرف که میدید این فرد حمایل و آرم ندارد، خیلی خوب استقبال میکرد. چون میدید این حرکت مردمی است به راحتی پذیرش میکرد. من اعتقاد دارم بسیاری از بانوان فطرتا به حجاب و حیا تمایل دارند. میدانید حجاب هم در فرهنگ ملی ما است و هم در فرهنگ دینی. این افراد با کارهای فرهنگی به این سمت میآیند که منظورم از سمت جناح خاصی نیست بلکه به سمت حجاب گرایش پیدا کرده یا نقص حجاب خود را برطرف میکنند. عدهای هستند که ناهنجار بوده و کار فرهنگی روی اینها جواب نمیدهد زیرا یا فرد اجیر شده یا سعی دارد که یک ناهنجاری را در جامعه ترویج دهد. چند وقت پیش خانمی را با بولیز بالانافی و دامن کوتاه دیدم که بچهها رفتند با لحن خوشگل و هدیه با او صحبت کنند که از همان اول شروع به فحاشی کرد؛ این افراد اقلیت هستند که باید قانون برای آنها تکلیف کند.
شما اصل برخورد قانونی را درست میدانید؟
درست میدانم اما اشکالات آن باید برطرف شود.
آیا در مصادیق برخورد اختلاف نظر دارید؟
همان برخورد قانونی برای هنجارشکنها نیاز است. من در کنار طرح نور با فاصله ایستاده بودم تا ببینم برخورد مردم نسبت به تذکر نیروی انتظامی چیست که دیدم اکثر مردم میپذیرند و به قانون کشورشان احترام میگذارند، اما افرادی هستند که هنجارشکن بوده و کار فرهنگی برای آنها جواب نمیدهد بلکه باید قانون ورود کند. اکثر مردم و اغلب بانوان ما تشنه کار فرهنگی هستند و حاضرم این را به شما نشان دهم.
سوال آخر. آیا برگزاری تجمعات اینچنینی و مانوردادن روی جمعیت آن این تحریک را ایجاد نمیکند که یک فرد کمحجاب مجوز بخواهد که 200هزار نفر را به خیابان بیاورد؛ یعنی آن طرف هم اردوکشی خیابانی کند.
کارشکنی در کار دختران انقلاب زیاد است و با اینکه این بچهها طلا فروخته و قرض میکنند، زیر پرچم جناح خاصی نرفتند. در کانال ما میتوانید مشاهده کنید که از نامزد خاصی حمایت نکردیم فقط به مشارکت حداکثری ترویج کردیم. به همین علت است که عدهای تسویهحساب میکنند زیرا در اردوکشیهای جناحی آنها شرکت نکردیم. من میگویم حجاب حرف خدا و عرق ملی ماست و شامل اردوکشی نمیشود. این اجتماع دوقطبی را برمیدارد، وقتی 313 دختر را قاطی جمعیت میبیند که چادری نبودند و چادری شدند. شما فعالیت یک ساله ما را نگاه کن. یک ماه در میان آنها حضور پیدا کنی، لمس میکنی. بسیاری از دختران ما در زن، زندگی آزادی بودند و تحول پیدا کرده و چادری شدند. وقتی رسانههای داخلی فعالیتها را بیان کرده و پوشش دهند، مردم میبینند و استقبال میکنند. بسیاری از مردم پیام میدهند که پاتوقهای ما کجاست تا حضور پیدا کنند. برخی از کسانی که امربهمعروف تند میکردند، کنار ما آمدند که یاد بگیرند آیا میشود با قشنگ حرف زدن این بچهها را درک کنند.
شما میفرمایید این تجمع تحریک ضدحجابها نیست؟
نیست، به شرطی که این اجتماع خروجی یک سیر فرهنگی باشد. کسانی وجود دارند که نهتنها چادری شدهاند بلکه برای این اجتماع تبلیغ کردهاند. این تجمع بسیاری از دختران کمحجاب دانشگاه الزهرا را با خود همراه کرده است، چون میدانند این اجتماع دوقطبی را برمیدارد.
برداشتن این دوقطبی به نظر شما عیان است؟
رسانهها باید آن را عیان کنند. ما ضعف رسانهای داریم چون یک مجموعه مردمی هستیم اما رسانههای بزرگ باید واقعیتها را عیان و به برنامههای ما مراجعه کنند.