مریم فضائلی، خبرنگار گروه فرهنگ: جوکر از همان ابتدا اعلام کرد این برنامه کپی یک برنامه خارجی است و صرفا با تغییراتی سعی داشتند این برنامه را بومی کنند. دکور، مدل رفتار بازیگردان، تعداد بازیکنان، آیتمهای بین برنامه و حتی لوگوی جوکر شبیه به برنامه آلمانی آخرین کسی که میخندد (One Laughing Last) باشد، اما مشخص است که در محتوا تلاش شده تا بومیسازی رخ دهد. اثبات این حرف را هم میتوان استقبال مخاطبان دانست که طبق آمار «فیلیمو» قسمت دوم جوکر در فصل اول در همان روز انتشار، با بیش از ۱۸ میلیون دقیقه تماشا رکورد بیشترین تماشاگر تولیدهای پلتفرمها را زد. این استقبال برای فصل دوم هم ادامه پیدا کرد و قسمت اول جوکر ۲ توانست در روز نخست رکورد تماشا را در ۱۶ ساعت اول انتشار با ۴۰ میلیون و ۲۳۷ هزار و ۷۱۷ دقیقه تماشا به نام خود ثبت کند. بعد از تجربه موفقی که احسان علیخانی در جوکر اول داشت، به سراغ ساخت فصل دوم این برنامه رفت. فصلی که بزرگترین تغییر آن، آمدن احسان علیخانی جای سیامک انصاری بود. این تغییر به مذاق برخی از مخاطبان خوش آمد و برخی هم این را نپسندیدند. موافقان این تغییر معتقد بودند علیخانی مدلی متفاوت از اجرا را در پیش گرفته و دنبال ثبت امضایی دیگر از خودش است. او میخندد اما قهقهه نمیزند؛ درست برعکس سیامک انصاری. از طرفی دیگر، منتقدان به این تغییر، احسان علیخانی را با وجود اجرای «عصر جدید» و ویژه برنامههای شاد یلدا و نوروز، کماکان آقای گریه میدانند.
محدودیت دست و پای خانمها را نبست
فصل دوم جوکر ۲؛ طبقه بیستویک، با حضور هشت بازیگر خانم ساخته شده است. شاید تصور بیننده قبل از تماشای دو قسمتی که منتشر شده است، این باشد که خانمها به دلیل محدودیتهایی که دارند، احتمالا شوخیهایشان آنقدر خندهدار نیست و نمیشود انتظار داشت که لحظات سرخوشی را خلق کنند. اگر این موضوع درست بود و خانمها نتوانسته بودند که عملکرد خوبی از خود نشان بدهند، پس الان از سمت مخاطبین مطالبهای برای پخش شدن قسمت سوم این فصل نمیشد. خانمها به خوبی نشان دادند که در این مسابقه بدون آنکه از شوخیهای جنسی و نامتعارفی استفاده کنند، میتوانند بخندانند و بخندند. برعکس آن چیزی که در جوکر مردان دیده میشد. آقایان در ظاهر آنقدر دستشان باز بود که شوخیها به سمت لوس شدن و خارج از چهارچوب میرفت. حضور خانمها کمک کرد تا حواشی مربوط به برنامههای قبل جوکر کم کم فراموش شود و بازآفرینی در شوخیهای این برنامه رخ دهد.
هشدار به جوکر
قسمت خانمها به مراتب موقعیتهای بیشتری برای خندیدن فراهم میکرد. حداقل در این قسمت مخاطب میدانست که بازیگران در استودیو به چه چیزی میخندند؛ چراکه در قسمت اول فصل دوم، بارها میشد که بیننده در خانه نمیدانست دلیل خنده بازیکنان چیست و به چه چیزی میتوانند آنقدر بخندند که کارت قرمز بگیرند! اما با این حال، جوکر روی یک مرز باریک بانمکی و بینمکی قدم برمیدارد. این برنامه باید حواسش به حوصله مخاطب باشد. قسمتهای ابتدایی که بخش قابل توجهی از برنامه به معرفی میگذرد، خالی از لحظاتی است که بیننده بخندد. همین باعث میشود حوصله مخاطب سر برود. جدا از قسمت معرفی هر گروه در حین پخش برنامه، مواقعی است که کات میخورد و دوربین به زمان بعد از مسابقه میرود و ما احساس آن لحظه بازیگران را از زبان خودشان میشنویم. احساسی که نیازی نیست تا افراد آن را به زبان بیاورند و هرکسی که برنامه را ببیند میتواند با آن لحظه همذاتپنداری کند و متوجه شود. این رفت و برگشت از اتاق بازی به استودیویی که ارتباطی با آن لحظه ندارد، باعث میشود در وسط خندیدن یا وسط موقعیتی که طنز در حال شکل گرفتن است، اختلالی پیش بیاید و بیننده حسش را از دست بدهد. البته بهنظر میآید علیخانی و تیمش حواسشان جمع بوده؛ چراکه به نسبت فصل اول و قسمتهای پیشین، این اتفاق کمتر یا حداقل در لحظاتی درستتر در حال رخ دادن است.