زهرا طیبی، خبرنگار گروه نقد روز: جا انداختن کارآمدی در ذهن افکارعمومی و تثبیت آن کار راحتی نیست، کوچکترین اتفاق و رویدادی میتواند این تصویر را مخدوش کند و بهسرعت به کل تعمیم داده شود. برخلاف اینکه این تصویر بهراحتی مخدوش میشود، خیلی سخت ترمیم میشود. این اتفاق در جامعه ایرانی که حجم زیادی از نارضایتیها در موضوعات اقتصادی و معیشتی را با خود حمل میکند، بیشتر رخ میدهد. در این میان حتی اگر آمارها و اعداد و ارقام بگویند که اوضاع اقتصادی روبه بهبود است تا جامعه آن را درک نکند یا به چشم خود نبیند، نمیپذیرد. در این میان اخبار و اتفاقات منفی حتی کوچک کارکرد بیشتری دارد و البته سوءمدیریتها هم در این میان بیاثر نیستند. این روزها عدم تکمیل ورزشگاه آزادی آن هم درحالیکه قرار است رونالدو بازهم به ایران بیاید، روی روان مردم راه میرود و حس منفی ناکارآمدی در حوزه مدیریت را به جامعه پمپاژ میکند.
تعمیر کیفی و عمیق اما طولانی آزادی!
بالاخره بعد از 50 سال، بازسازی ورزشگاه آزادی اواخر اسفند 1401 کلید خورد. مسئولان ورزشگاه البته از همان روزهای ابتدایی شروع بازسازی حاضر نشدند قول صددرصدی بدهند که بالاخره قرار است چه زمانی ساخت ورزشگاه تمام شود. البته انتظار میرفت که بازسازی ورزشگاه حتی یکساله هم نشود. تیرماه 1402 دوماهی مانده به میزبانی ایران در بازی النصر و پرسپولیس مدیرعامل شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی آب پاکی را روی دست مردم ریخت و گفت بازسازی ورزشگاه سه سالی طول میکشد و باید به همین شکل بازیها را برگزار کنیم. دوماه بعد به هر شکلی که بود بازی این دوتیم در ورزشگاه آزادی برگزار شد اما کیفیت پایین چمن ورزشگاه حتی صدای رونالدو را هم درآورد تا این احساس منفی را به افکار عمومی منتقل کند که آبروی ایرانیها جلوی میهمانان خارجی رفت. بعد از این اتفاق انتظار میرفت ساخت ورزشگاه با سرعت بیشتری ادامه پیدا کند تا حداقل به دور بعدی بازیهای آسیایی و مقدماتی جامجهانی برسد. اما برخلاف انتظار گویا هنوز ساخت و تعمیر ورزشگاه آزادی تمامی ندارد، اخیرا هم مدیر ورزشگاه آزادی اشاره کرد که چون کار ساخت ورزشگاه «کاملا کیفی و خیلی عمیق در حال انجام است.» نمیتوان زمان مشخصی برای پایان تعمیر ورزشگاه مشخص کرد.
خاطره تلخ سفر رونالدو تکرار میشود؟
دو هفته دیگر هم قرار است بازی مقدماتی ایران در جامجهانی برگزار شود و البته قرار هم نیست این بازی در ورزشگاه آزادی برگزار شود، قرار بود این بازی در ورزشگاه نقش جهان اصفهان برگزار شود اما بهخاطر کیفیت نامطلوب چمن ورزشگاه نقش جهان باز هم محل برگزاری بازیها عوض شد و نهایتا قرار است مقدمات بازی ایران و قرقیزستان در ورزشگاه فودلاشهر فراهم شود. از قضا در قرعهکشی سیدبندی لیگ نخبگان پرسپولیس و استقلال قرار است با النصر و الهلال عربستان بازی کنند و به جز بازیهای الهلال که بیرون از خانه برگزار میشود بازی با النصر در خانه برگزار میشود و این یعنی قرار است رونالدو برای بازی با سرخابیها دوباره به ایران بیاید. البته هنوز معلوم نیست تعمیر آزادی تا شروع بازیهای باشگاهی آسیایی تمام میشود یا این بازیها نیز به سرنوشت بازیهای مقدماتی جامجهانی دچار خواهد شد. از آنجا که مدیر ورزشگاه در آخرین مصاحبهاش گفت که اولویت برای اتمام تعمیرات ورزشگاه بازیهای لیگ برتر است نه لیگ نخبگان آسیا احتمال اینکه ورزشگاه آزادی به بازیهای آسیایی نرسد قوت گرفته است.
پای نارضایتی اجتماعی به ورزش هم باز شد؟
ماجرای برگزاری بازی مقدماتی در فولادشهر به جای اصفهان و تهران، فارغ از دغدغهها و چالشهایی که حوزه ورزش دارد، تنها به این حوزه محدود نمیشود. جدای از اینکه کوچکترین اتفاق و بحرانی در کشور در نگاه رسانههای فارسیزبان ضریب صددرصدی پیدا میکند تا حال و روز جامعه را خراب کند اما نمیتوان ناکارآمدی و نقص مدیریتی را در این حوزه انکار کرد. مساله تنها بازسازی ورزشگاه آزادی نیست. به نظر میرسد چالش اصلی را میبایست در سوءمدیریتهایی جستوجو کرد که در این حوزه به چشم میخورد، جدای از اینکه انتظار میرفت در شرایطی که ورزشگاه آزادی در دسترس نیست فکری به حال ورزشگاه جایگزین آزادی شود اما گویا عزمی برای توجه به این موضوع وجود نداشت. چمن نامرغوب ورزشگاه نقش جهان هم در اولین بازی باشگاهی ایران بهوضوح مشخص بود و با این حال در آستانه برگزاری بازیهای مقدماتی هم فکری برای ترمیم آن نشد تا فولادشهر میزبان این بازی باشد. در چنین شرایطی افکار عمومی میبایست چه برداشتی داشته باشد؟ طبیعی است احساس نارضایتی که در مشکلات معیشتی وجود دارد به حوزه ورزش هم راه پیدا میکند و برچسب سوءمدیریت را به دستگاههای اجرایی و مدیریتی میچسباند. در این میان هرچه تلاش شود و با استناد به آمار و ارقام القا شود که وضعیت اقتصادی جامعه مطلوب است اما تا زمانی که جامعه آن را لمس نکند نمیپذیرد و آنچه مشاهده و درک میکند را اصل قرار میدهد.
ناکارآمدی در کارزارهای بینالمللی ضریبی دوچندان پیدا میکند
بخش زیادی از این تصور را قصه ورزشگاه آزادی تکمیل میکند. تعمیر ورزشگاه آزادی تبدیل به قصه پرپیچ وخمی شده که انتظار میرود حداقل پایان آن خوش باشد اما نکته مهم این است در حالی تعمیر ورزشگاه وارد سال دوم میشود که ساخت آن کمتر از یک سال طول کشید. حالا اگر این سوال در میان افکار عمومی مطرح شود که چرا تعمیر ورزشگاهی که ساختش یک سال طول کشید، سه سال طول خواهد کشید، به چه جوابی میرسد؟ طبیعی است افکارعمومی این برداشت را خواهد داشت که ناکارآمدی در این ماجرا نقش مستقیم دارد. در این فضا اگر ورزشگاههای عربستان و قطر بهعنوان نماد توسعه خودنمایی میکنند و تبدیل به وسیلهای برای ایجاد احساس تحقیر ایرانیها میشوند را نمیتوان سرزنش کرد؛ چراکه در سایه نبود عزمی برای جلوگیری از ایجاد این تصویر نمیتوان انتظار داشت تا صدایی به نشانه اعتراض بلند نشود و دست به تحقیر نزند. علاوهبراین ورود دوباره رونالدو به ایران برای بازی با سرخابیها توجه رسانههای بینالمللی را به کموکیف برگزاری این بازیها جلب میکند. این بار اگر تکرار همان کمبودها در بازی سال گذشته با النصر را شاهد باشیم به جز احساس منفی افکار عمومی داخل ایران تصویری که از ناکارآمدی در رسانههای بینالمللی بازنشر میشود، احساس منفی دوچندانی را در جامعه ایجاد میکند. علاوهبراین رسانههای فارسیزبان خارجی که حتی در پیروزیها و مدالآوری ایران تلاش میکردند تا با برجسته کردن حاشیه روی روان مردم راه بروند فرصت تازهای پیدا میکنند تا با شدت بیشتری پمپاژ ناامیدی کنند. برخلاف آنچه تصور میشود ناکارآمدی در حوزه ورزش تنها در این حوزه محدود نمیشود، جامجهانی 2022 قطر و اتفاقات و حواشی آن نشان داد که هدف گرفتن روان جامعه از طریق ورزش میتواند بهسرعت تبدیل به اهرم فشاری شود که افکار عمومی آن را تحتتاثیر قرار دهد. با توجه به این ماجرا هوشمندی مدیران ورزشی میتواند از ایجاد احساس منفی در جامعه جلوگیری کند.