علی محمولی، مترجم: یکی از ستونهای برتری در موازنه قدرت بین کشورها از طریق تولید دانش و توسعه علم و فناوری است. به عبارت بهتر، تولید دانش و فناوریهای نوین و به کار گرفتن آنها از شاخصههای ابرقدرتی است. البته این کار آسان نیست و سیاستگذاری و تزریق فراوان منابع را طلب میکند. از این روی بسیاری از کشورها تمرکز خود را بر این حوزه بهمنظور حفظ برتری در مسائل نظامی و اقتصادی و دیگر زمینهها گذاشتهاند. کشورهای ابرقدرت نیز در این زمینه بسیار فعال و پرکارند، اما چالشهایی که آنها برای کشورهای کوچکتر و درحال توسعه ایجاد میکنند، بهشکلی دیگر گریبان خود آنها را نیز گرفته است. بهطور مثال ایالاتمتحده که دههها بهعنوان بزرگترین تولیدکننده علم و محصولات علمی- با اختلاف بسیار از دیگران- شناخته میشد، با افزایش قدرت کشورهایی مانند چین در سالهای اخیر با چالش مواجه شده است. همین موضوع که در گذشته ذیل پژوهشهای آیندهنگرانه به حکمرانان ایالاتمتحده هشدار میداد، اکنون تبدیل به حقیقتی شده که ظهور آن نگرانیهایی جدی در دل جامعه نخبگانی آمریکا پدید آورده است، تا جایی که شورای ملی علوم ایالات متحده، در جدیدترین گزارش خود در سال 2024، برآوردی از رشتههای فنی و مهندسی ارائه داده که در آن، آینده برای ایالاتمتحده روشن به نظر نمیرسد.
شورای ملی علوم ایالات متحده (National Science Board) درحقیقت مجموعهای مشابه شورای عالی انقلاب فرهنگی در ایران است که بهعنوان نهاد بالادستی و سیاستگذار بنیاد ملی علوم این کشور محسوب میشود. این شورا که 24 عضو دارد توسط روسایجمهور این کشور منصوب میشوند، وظیفه ارائه مشاوره به رئیسجمهور و کنگره نمایندگان این کشور را درکنار طراحی سیاستهای مورد نیاز حوزه علوم در ایالاتمتحده برعهده دارد. در جدیدترین گزارشی که از این مجموعه در سال فعلی میلادی منتشر شده، درباره تغییراتی که در افق علوم فنی و مهندسی این کشور به وجود آمده، توضیح داده و سه روند اصلی و بنیادینی که مسبب این وضع شده را بهعنوان تهدیداتی تلقی میکند که حاکمیت ایالاتمتحده باید به صورت فوری نسبت به مرتفع کردن آنها، اقدامات لازم را اتخاذ کند و حول همین موضوع، پیشنهادهایی هم ارائه شده که کلیت آنها در گزارش مذکور نقل شده است.
سرمایه دولتی؛ سودمندتر از بخش خصوصی
بنابر این گزارش، کارکنان متخصص و فنی، بیش از نیمی از کل نیروی کار فارغالتحصیل رشتههای علوم پایه در ایالاتمتحده و حدود یکپنجم از کل نیروی کار را در بسیاری از ایالات نیمه غربی و جنوبی این کشور تشکیل میدهند. البته نیروی کاری که در این گزارش از آنها با عنوان «متخصص و فنی» یادشده، اشخاصی هستند که فاقد مدرک دانشگاهیاند ولی شغل آنها نیازمند مهارتهای فنی و مهندسی است. این اشخاص- که از برقکار و جوشکار تا برنامهنویس را دربرمیگیرد- نیروی کار مورد نیاز و ضروری برای فعالیت بسیاری از مجموعهها از آزمایشگاههای پیشرفته ناسا و بوئینگ تا وزارتخانههای دولت هستند. کمبود آمریکاییهایی که در این زمینهها فعال باشند، منجر به خالی ماندن جایگاههای شغلی و بالطبع پر شدن آنها با اشخاص غیرآمریکایی میشود که میتواند تهدیدی علیه امنیت علمی و خطری برای داراییهای دانشی هر کشوری (در این مورد ایالاتمتحده) باشد. از طرفی پر شدن این مناصب با اشخاص خارجی، ریسک خارج شدن زنجیره تولید محصولات پیشرفته و فناوریهای نوظهور را از این کشور به کشورهای رقیب درپی دارد.
در این بین آموزشگاههای محلی و دانشکدههای فنی، نقشی کلیدی در حل این بحران بازی میکنند. این مجموعهها با شناسایی و پرورش مهارتهای حوزه فنی و مهندسی، کسری موجود در صنایع را با تربیت نیروی کار بومی جبران و بهطور همزمان بهعنوان دروازهای بهسوی موقعیتهای شغلی عمل میکنند. از طرف دیگر این مجموعهها مناطقی از این کشور را که فاقد سهولت در دسترسی به مراکز آموزش عالی هستند، پوشش میدهند و میتوانند با دقت بالایی مهارتهای مورد نیاز کشور را در افراد ایجاد و تقویت کنند. به همین دلیل سرمایه دولتی و کمکهای فدرال میتوانند بسیار موثرتر و پرسودتر از سرمایه بخش خصوصی در این قضیه باشند؛ چراکه فعالیت همزمان همه این مراکز، هدف فوق را محقق میکند و برای این کار به سرمایهگذاری کلاننگری که بهدنبال سود نباشد، نیاز است. از این روی تنها دولت فدرال است که میتواند در پهنه کشور در میان تمام رشتهها و به هر میزانی که مایل باشد، سرمایهگذاری بلندمدت انجام دهد و امنیت حال و آینده را تامین کند. همچنین سرمایهگذاری دولت فدرال در پژوهشهای بنیادین و پایهای، عامل خلق فناوریهای نوظهور است. بااینحال سرمایهگذاری بخش خصوصی در حوزه تحقیق و توسعه ایالاتمتحده، در دهه 80 میلادی از سرمایهگذاری فدرال پیشی گرفت و اکنون شکل اصلی و غالب تامین سرمایه تحقیق و توسعه ایالاتمتحده است و بیش از 80 درصد از این سرمایهگذاریها نیز در توسعه آزمایشی (experimental development) است، مرحلهای که در آن سوددهی کوتاهمدت محصول به امری قابلحصول بدل میشود. صنعت از جایگاه بسیار خوبی برای پیشرفت دانش در حوزههای خاص برخوردار است و بخش خصوصی، 37 درصد از کل سرمایهگذاری در پژوهشهای بنیادین ایالاتمتحده را برعهده دارد. اما این سرمایه صرفا در بخشهای مشخصی تجمع مییابد و نمیتواند جایگزینی برای سرمایهگذاری گسترده و وسیع فدرال شود. درنتیجه دولت فدرال باید همکاریها و تعاملات جدیدی میان حوزههای مختلف به وجود آورد و سرمایهگذاری جدی و پرقدرتی در پژوهشهای بنیادین صورت دهد.
3 رویکرد برای تغییر روند آموزش فنی و مهندسی
برای اینکه ایالاتمتحده خود را در مسیر راهبردی و بلندمدت نگه دارد و بهعنوان یک ابرقدرت علمی در جهان حفظ کند، این کشور باید تلاشهای جدی، یکپارچه و مصرانهای را در حل بحران استعداد در حوزه علوم، فناوری، مهندسی و ریاضی انجام دهد. به همین دلیل باید:
1. سرمایهگذاری در پژوهش پایه: از آنجا که سرمایههایی که به این بخش هدایت میشوند بهصورت نامتوازن در بخشهای مختلف تقسیم شده و خیلی از بخشهای از این حجم منابع بیبهره ماندهاند، ورود سرمایه دولتی به رشتههای دیگر بسیار موثر و مفید خواهد بود و منافع مدنظر دولت را نیز که لزوما با منافع بخش خصوصی هم راستا نیست، تامین خواهد کرد.
2. شناسایی فرصتها و اکتشافات: یک بومسازگان سالم تحقیق و توسعه، مبتنیبر پرورش ایدههایی است که ممکن است سود سرمایهگذاری اجتماعی بالایی داشته باشند یا مرزهای جدیدی از دانش را درنوردند. ایالاتمتحده باید همچنان در آینده به شناسایی آن دست ایدهها و کشف راههای جدیدی برای شکوفایی و بلوغ آنها بپردازد.
3. سرمایهگذاری در فناوریهای حیاتی و نوظهور: ایالاتمتحده باید بخشهایی از فناوریهای حیاتی و نوظهوری را شناسایی کند که نیاز به سرمایهگذاری بیشتری از سوی خود دارند و توجه بیشتری به آنها نشان دهد. به همین دلیل به موازات فعالیت انفرادی در این موضوع باید همکاریهای جدیدی نیز با شرکای خود ایجاد کند تا ریسک عقب افتادن از رقبا را در این حوزه به حداقل برساند.
چین؛ بزرگترین شریک، جدیترین تهدید
رشد اقتصادی چین با روی کار آمدن شخصیتی به نام دنگ شیائوپینگ بهعنوان رهبر این کشور و اجرای سیاستهای اصلاحگرایانه وی در حوزههای مختلف با محوریت حوزه اقتصاد بود. اما شاید بتوان رشد علمی چین را مدیون رهبری دانست که پس از وی به زعامت حزب کمونیست چین رسید. هو جینتائو، دبیرکل حزب کمونیست چین و رئیسجمهور این کشور از سال 2002 تا 2012 را میتوان عامل اصلی رشد جهش علمی چین محسوب کرد. در دوران رهبری و ریاست وی، جینتائو با پیادهسازی تفکرات خود در جهت رشد علمی و اجتماعی چین بهموازات پیشرفت اقتصادی - که با ثبت شدن در اساسنامه حزب کمونیست چین، به «افق علمی توسعه» شهرت یافت، یک دهه رشد ثابت را بهارمغان آورد. بنابر دادههای ردهبندی QS، هیچ دانشگاه چینی در میان 200 دانشگاه برتر جهان تا سال 2002 نبود، اما در سال 2012 چهار دانشگاه به این فهرست اضافه شدند که سه مورد آنها (تسینگهوا، پکن و فودان) به جایگاه زیر 100 رسیدند. آمار شورای ملی علوم نیز نشان میدهد در ابتدای کار جینتائو، میزان هزینهکرد ناخالص داخلی چین (GDE) در تحقیق و توسعه کمتر از 50 میلیارد دلار بود و این عدد تا سال 2012، با یک رشد تند به رقم قابلتوجه 300 میلیارد دلاری رسید و در سال 2021 رقمی بیش از 600 میلیارد دلار را شامل میشود.
گزارش شورای ملی علوم این مورد بهعنوان تهدیدی برای ایالاتمتحده بیان میکند؛ چراکه سرمایهگذاریهای سنگین چین درحال ثمردهی هستند و چین، ایالاتمتحده را در موضوع ثبت پتنتهای بینالمللی پشت سر گذاشته و تبدیل به رقیبی قدرتمند در فناوریهایی مانند هوش مصنوعی، نیمهرساناها، محاسبات کوانتومی و فناوریهای زیستی شده است که دانشی کلیدی برای امنیت ملی ایالات متحده هستند. چین حتی در ثبت پتنتهای هوش مصنوعی از ایالاتمتحده پیشی گرفته و برای اولین، تعداد فرصتهای مطالعاتی دکتری- که این کشور برای علوم فنی و مهندسی ارائه میدهد- از ایالاتمتحده نیز بیشتر شده. با این مورد این دو کشور همچنان بهعنوان بزرگترین همکاران یکدیگر در حوزههای مختلف، ازجمله انتشار مقالات (بهخصوص با موضوع هوش مصنوعی) قرار دارند. برای پوشش این خلأ و حفظ جایگاه رهبری خود، شورای ملی علوم به دولت فدرال توصیه کرده که حیطههای راهبردی علوم فنی و مهندسی را شناسایی و تحقیقات در آن بخشها را با حمایتهای مادی و معنوی دولتی تقویت کند و از طرف دیگر توسعه همکاریهای علمی بینالمللی را با جدیت بسیار بیشتری پیگیری کند.
بازسازی آموزش عالی ایالاتمتحده؛ امری حیاتی
توانمندی در علم، فناوری، مهندسی و ریاضیات، سنگ بنای اصلی کلیت فنی و مهندسی است. بااینحال اوضاع نشان میدهد در تمام سطوح آموزشی و کاری ایالاتمتحده درحال بیتوجهی نشان دادن به استعدادهای این حوزه است. درحقیقت این استعدادها بدون آموزش و تمرین کافی رها میشوند تا از دست بروند. در این میان یکی از چالشهایی که این کشور با آن مواجه است، نگرانی افراد نسبت به پس از تشکیلات است. دانشجویان و دانشآموزان از خود میپرسند که آیا میتوانند هزینههای تحصیل و فارغالتحصیلی خود را بپردازند. همه این موارد در جایی است که میزان وامی که دانشجویان در سالهای گذشته دریافت کردهاند تا تحصیلات آنها را پوشش دهد، بسیار افزایش یافته است. برای عبور از این چالش، ایالاتمتحده باید درپی راهکارهای دولتی- خصوصی باشد. این راهکارها دانشجویان را به تحصیلات عالی در حوزه علوم پایه و مهندسی و مهارتآموزی در حوزههای نافع ملی و فناوریهای مورد نیاز میکند، حوزههایی مانند هوش مصنوعی، زیست فناوری، علوم کوانتوم و انرژیهای تجدیدپذیر. این راهکارها باید گزینههای اقتصادی را بیش از پیش افزایش دهند و استعدادهای مورد نیاز را از هر طبقه اقتصادی- اجتماعی جذب کنند و آموزش دهند و همچنین دولت باید ظرفیتهایی را در دانشگاههای محلی و دانشکدههای فنی ایجاد کند.
از طرفی بعد از 20 سال پیشرفت جدی در مهارتهای علم ریاضی، ایالاتمتحده شاهد پسرفت در این امر است؛ پسرفتی که با همهگیری کووید-19 شدت گرفت و وخامت یافت. بااینحال و بهلطف توان بالای ایالاتمتحده در جذب بهترین و برترین استعدادها از سراسر جهان، حوزه فنی و مهندسی آمریکا تا سطح بیسابقهای متکی به مهارتهای خارجی شده است. بنابر گزارش شورای ملی علوم، سهم کارکنان با مدرک دکتری در حوزه فنی و مهندسی ایالات متحده که متولد خارج از این کشور هستند، از 27 درصد در سال 1993 به 43 درصد در سال 2021 رسیده است. هرچند اتکای بیش از حد ایالاتمتحده بر استعدادهای بینالمللی-که غالبا از دو کشور هستند - نوعی ریسک امنیتی است و باید با تربیت و آموزش سریع افراد توانمند داخلی جبران شود، اما این اشخاص همچنان بهعنوان عامل کلیدی قدرت علمی ایالاتمتحده محسوب میشوند. با توجه به افزایش ثبتنام دانشجویان بینالمللی و بازگشت سطح آن به دوران پیش از کرونا، دولت باید همچنان به دعوت از آنان ادامه دهد و با سیاستگذاری صحیح شرایطی را فراهم کند که آن دانشجویان پس از پایان تحصیلات و دریافت مدرک دانشگاهی خود در ایالاتمتحده شاغل شوند.
براساس گزارش، ایالاتمتحده همچنین باید آغوش خود را روی دانشجویانی باز نگه دارد که از همکاران علمی درحال توسعه خود میآیند (چه کشورهای کمدرآمد و چه پر درآمد) تا با این کار استعدادهایی که تحقیق و توسعه آنها را خواهد ساخت تربیت و آینده آنها را تضمین کنند. در میان دانشجویانی که از کشورهای همکاری علمی درحال توسعه به ایالاتمتحده میآیند، بنابر آمار شورای ملی علوم، بیشتر آنها از کشورهایی مانند هند، بنگلادش و نیجریه هستند و نیمی از دانشجویانی را تشکیل میدهند که به ایالاتمتحده میآیند. توصیه شورا این است که ایالاتمتحده به یک فرم جدید از قانون آموزش دفاع ملی نیاز دارد که در سال 1958 تصویب شد تا تمام آمریکاییها را در نیروی کار علمی و فنی مورد نیاز آینده این کشور دخیل کند. بهعبارت بهتر، آموزش و تحصیلات باید به اولویت اول دولت فدرال، ایالتی و محلی تبدیل شود.