زهرا طیبی، خبرنگار گروه نقد روز: رژیمصهیونیستی باز هم جنایتی تازه مرتکب شد و ترور رئیس دفتر سیاسی حماس در تهران، برایش کمهزینه نخواهد بود؛ امری که رهبرانقلاب نیز به آن اشاره کردند و «خونخواهی از شهید هنیه را وظیفه» دانستند. ترور اسماعیل هنیه یک روز بعد از مراسم تحلیف رئیسجمهور، اهداف و ابعاد متفاوتی به همراه دارد. رژیم تلاش دارد تا با ترور مقامات مقاومت، شکست خود در میدان جنگ را جبران و معادلات را به نفع خود تغییر دهد. این ترور آن هم در خاک ایران به خوبی نشان میدهد که رژیم در ادامه شیطنتهای خود به دنبال ضربه زدن به ایران و خدشه وارد کردن به موضع حمایتی او از محور مقاومت است. اما این تنها هدف از ترور هنیه در خاک ایراننبود. بهنظر میرسد اسرائیل اهدافی در منطقه و عرصه بینالمللی را دنبال میکند و البته به دنبال ضربه زدن به فضای سیاسی داخل ایران نیز بوده است. در ادامه به بخشی از اهداف رژیم در ترور رئیس دفتر سیاسی حماس اشاره کردهایم.
رژیم به دنبال تضعیف رابطه ایران و مقاومت
رژیم در یک سال گذشته تلاش کرده عدم اقبال خود در میدان جنگ با غزه را با ترور فرماندهان نظامی حزبالله و حماس جبران کند. جدای از اینکه این ترورها در راستای تضعیف محور مقاومت عمل میکرد، نشان میدهد صهیونیستها به دنبال این هستند تا ناکامی خود در جنگ مستقیم با منازعه امنیتی جبران کنند. ترور فرماندهان مقاومت در کشورهای ثالث نیز به همین منظور صورت میگرفت. ترور رئیس دفتر سیاسی حماس نیز در همین چهارچوب مورد توجه قرار دارد. علاوهبر ترور فرماندهان محور مقاومت، ترور فرماندهان ایرانی در کشورهای ثالث نیز در پلن جنگ امنیتی رژیم قرارداشت. رژیم تلاش میکرد تا فشارهای داخلی و اختلافات سیاسی که درگیر آن است را با انجام این ترورها کاهش دهد و خشم و نارضایتی افکار عمومی سرزمینهای اشغالی ناشی از اقدامات نتانیاهو را تا حدی کم کند. علاوهبراین ترور فرماندهان ایرانی، بخشی از برنامه رژیم برای کشاندن ایران به نبرد مستقیم و همچنین تلاش برای ورود مستقیم آمریکا به جنگ در غزه و تبدیل جنگ در غزه به یک جنگ تمامعیار منطقهای بود. البته ایران در تمام این منازعات و شیطنتها، پاسخی به حملات رژیم داده تا علاوهبراینکه بازدارندگی خود را حفظ میکند، خدشهای به حمایتش از محور مقاومت وارد نشود و نهایتا اینکه از ورود به یک نبرد مستقیم جلوگیری کرده است. باتوجه به این موارد، ترور رئیس دفتر سیاسی حماس در ایران میتواند چند هدف منطقهای را برای رژیم به همراه داشته باشد. در شرایطی که رژیم درگیر یک جنگ در چند جبهه با محور مقاومت است، اوضاع درون سرزمینهای اشغالی همچنان نامطلوب است و کمتر از دوماه از انحلال کابینه جنگ رژیم میگذرد و در این میان روابط اسرائیل با متحد همیشگیاش چندان خوب نیست. در نقطه مقابل اتحاد محور مقاومت و یکپارچگی آنها در تقابل با رژیم میتواند آن را شکنندهتر از قبل کند و او را در باتلاق این جنگ بیشتر فرو ببرد. با توجه به اینکه رژیم در این مدت از حل بحرانهای خود عاجز بوده است و نتانیاهو در کم کردن چالشهای داخلی در سرزمین اشغالی و از میان بردن اختلاف با دولت آمریکا هم ناکام بوده است، تمرکز بیشتری بر ایجاد اختلال در روابط میان کشورهای حامی محور مقاومت از جمله ایران داشته است. ترور رئیس دفتر سیاسی حماس در تهران نیز میتواند یکی از مصادیق تلاش رژیم برای ایجاد اختلاف میان ایران و محور مقاومت باشد. اگرچه پیش از این تلاشهایی برای ترور اسماعیل هنیه از جانب رژیم انجام شده بود اما ترور او در تهران آن هم بعد از مراسم تحلیف رئیسجهمور، به خوبی این امر را نشان میدهد که رژیم علاوهبر ترور یکی از مقامات حماس، به دنبال این است که بر روابط ایران و مقاومت تاثیر بگذارد و از این ترور برای فاصله انداختن میان محور مقاومت و ایران استفاده کند. ایجاد اختلاف میان ایران و محور مقاومت، برای صهیونیستها دستاورد خوبی خواهد داشت؛ چراکه با توجه به نارضایتیهای گستردهای که در درون سرزمینهای اشغالی علیه اقدامات نتانیاهو و ناکامیهای او وجود دارد و اختلافی که مقامات آمریکایی با نتانیاهو دارند، فاصله ایران با محور مقاومت میتواند تا حدی فشارها را بر رژیم کاهش دهد؛ از طرفی بر توان مقاومت در مواجهه همهجانبه با رژیم تاثیر بگذارد. علاوهبراین رژیمصهیونیستی با کشاندن جنگ غزه به ترور فرماندهان مقاومت تلاش میکند تا بعد از عدم اقبالی که در جنگ نظامی به دست آورده نزاع را به جنگ امنیتی بکشاند. واقع امر این است که رژیم با ترور فرماندهان مقاومت در کشورهای ثالث تلاش میکند تا علاوهبر ضربه بر محور مقاومت، اشراف اطلاعاتی خود را به نمایش بگذارد و کمی از فشار شکست و ناکامی خود در مواجهه مستقیم با مقاومت در غزه کم کند.
دردسر تازه برای دموکراتها
رژیم صهیونیستی همواره در جریان به نتیجه رسیدن مذاکرات صلح کارشکنی کرده و در راه به نتیجه رسیدن این مذاکرات، مانع ایجاد کرد. امری که منجر به ایجاد فاصله میان دموکراتها و نتانیاهو شد. کمتر از 10 روز پیش بود که نتانیاهو برای سخنرانی به کنگره رفت اما تعداد زیادی از دموکراتهای کنگره سخنرانی او را تحریم کردند. بهجز تحریم سخنرانی کنگره توسط 96 عضو آن، تعدادی دیگر از نمایندگان نیز به صحبتهای نخستوزیر رژیم، اعتراض کردند. نتانیاهو پس از سخنرانی خود در کنگره به دیدار کامالا هریس، معاون اول رئیسجمهور آمریکا که اخیرا بهعنوان نامزد حزب دموکرات، معرفی شده، رفت. هریس اما در جریان این دیدار، نگرانی خود از تلفات بالای جنگ در غزه و وضعیت «وخیم انسانی» را ابراز داشت و از او خواست تا زودتر به توافق آتشبس با حماس دست پیدا کند و گروگانها آزاد شوند. حالا انجام این ترور از جانب رژیم، معادلات جنگ و درگیری در غزه را تغییر خواهد داد و سایه این اتفاق بر سر انتخابات آمریکا و کمپینهای انتخاباتی خواهد افتاد و فشار مضاعفی بر دموکراتها و کمپینهای انتخاباتی آنها به همراه خواهد داشت؛ امری که میتواند بخشی از هدف رژیم در عرصه بینالمللی در راستای انجام این ترور باشد. نتانیاهو برای ادامه جنگ در غزه، همراهی و همسویی بیشتری با ترامپ دارد، در حالی که دموکراتها به خاطر تبعات و اثرات منفی ادامه جنگ در غزه خواهان پایان هستند. طبیعتا هر اقدامی بعد از این ترور برای دموکراتها فشار به همراه خواهد داشت و البته در نتیجه انتخابات نیز اثرگذار خواهد بود. با اقدام تروریستی که رژیم انجام داده است مشخصا سرنوشت مذاکرات صلح نامعلوم باقی خواهد ماند. با این فرض حتی اگر ایران پاسخی به اقدام تروریستی رژیم ندهد، موضع و سیاست دموکراتها محل سوال قرار میگیرد و نتانیاهو با این توجیه که برخورد و ترور او را در موضع قدرت قرار خواهد داد، همین مسیر را ادامه خواهد داد و دموکراتها را برای حمایت از این اقدامات تحت فشار قرار خواهد داد. اگر پس از این اقدام تروریستی، ایران پاسخی به اقدام رژیم بدهد و جنگی در این میان آغاز شود، دولت آمریکا چارهای ندارد جز اینکه در کنار اسرائیل قرار بگیرد و در این جنگ از او حمایت گستردهای کند. حمایت دولت هم علاوهبراینکه برخلاف سیاستها و نظرات او در مورد جنگ خواهد بود، فشارهای بینالمللی را علیه آمریکا افزایش خواهد داد و علاوهبراینکه هزینههای مالی زیادی به آمریکا تحمیل میکند، تاییدی برحرف نامزد جمهوریخواه آمریکا خواهد بود که «دولت فعلی آمریکا زمینه ایجاد یک جنگ جهانی سوم را فراهم میکند.» و کمپین انتخاباتی هریس را با دشواریهای زیادی همراه میسازد. در این صورت، هریس در رقابت با ترامپ درمورد اسرائیل، مدیریت بحران غزه و مواجهه با ایران، در موضع ضعف قرار میگیرد و ممکن است مقدمه باخت دموکراتها در انتخابات فراهم شود.
چالشی سخت برای رئیسجمهور نهم
رئیسجمهور، در روز تحلیف خود در صحن بهارستان بر حمایت از محور مقاومت، تاکید و جنایتهای رژیمصهیونیستی را محکوم کرد؛ امری که موضع قاطع رئیسجمهور، بر ادامه مسیر حمایت از محور مقاومت را نشان میداد و موید این گزاره بود که رئیسجمهور درک دقیقی از شرایط حساس منطقه و لزوم حمایت از محور مقاومت دارد. ترور رئیس دفتر سیاسی حماس، یک روز بعد از برگزاری مراسم تحلیف، در ابتدای کار چالشی برای دولت چهاردهم ایجاد کرده که مواجهه با آن و کنش دولت پس از این اتفاقات میتواند تاثیر قابل توجهی در موضع ایران در منطقه و در عرصه بینالمللی داشته باشد. علاوهبراین بهنظر میرسد ترور رئیس دفتر سیاسی حماس یک روز بعد از تحلیف، اساسا با این هدف انجام شده که برای رئیسجمهور در آغاز به کار چالشی ایجاد کند و موانعی را پیش پای دولت قرار دهد و در اقتصاد کشور نیز تاثیر بگذارد. تلاش رسانههای فارسیزبان برای بزرگنمایی بیثباتی دلار نیز در همین راستا انجام شده تا دولت هنوز کار را شروع نکرده با نارضایتی افکارعمومی مواجه شود. با این وجود نمیتوان انکار کرد که ترور اسماعیل هنیه در تهران با هدف تاثیرگذاری بر فضای داخلی ایران و دولت جدید نیز انجام شده تا تبعات و اثرات آن را متوجه دولت جدید کند و در حالی که دولت هنوز درگیر چینش کابینه است، پیشبرد امور دولت را در مقطعی با اختلال مواجه کند و از طرفی با انداختن این اتفاق در دام سیاسیکاریها، فضای سیاسی داخلی ایران را نیز ناآرام کند؛ امری که البته علیرغم تلاشهای رژیم، به نتیجه نرسیده است.