سیدمهدی طالبی، دبیرگروه جهانشهر: ونزوئلا همچنان در مدار مخالفت با هژمونی آمریکاست. روز گذشته (دوشنبه) کمیسیون انتخابات ونزوئلا اعلام کرد نیکولاس مادورو، رئیسجمهور این کشور موفق شده بار دیگر در انتخابات پیروز شود. مادورو که از سال 2013 قدرت را در اختیار دارد، برای سومین دوره نیز به مدت 6 سال حکومت خود را استمرار خواهد بخشید. در مقابل مخالفان همانند دور قبلی انتخابات که در سال 2019 برگزار شد، دولت را به تقلب متهم کردهاند؛ حربه یکسان متحدان و مزدوران غرب در سراسر جهان.
ادموندو گونزالس، دیپلمات ناشناخته و کهنسالی که رقیب مادورو در انتخابات بود، در نمایشی ضعیف، بازیچه بودن خود در دستان دیگران را به اثبات رسانده و تحت سایه فعالیتهای ماریا ماچادو، رهبر جبهه مخالفان، محو شده است. پس از انتخابات گونزالس صرفا یک نامزد شکستخورده است؛ درحالی که ماچادو به رهبر معترضان علیه نتیجه انتخابات تبدیل شده است.
انتخابات اخیر ونزوئلا به جبهه گسترده متحدان و دشمنان این کشور اثبات کرد چپگرایان ضدآمریکایی دیگر به نظام سیاسی این کشور تبدیل شدهاند.
قدرت دولت ونزوئلا
دولت ونزوئلا قدرت زیادی دارد و نمیتوان با درنظر گرفتن ابعاد کوچک اقتصادی این کشور، درباره دولتش قضاوت کرد. در این باره نکاتی وجود دارد:
1. قدرت تیم دولت کنونی در ونزوئلا تثبیت شده و به شکل یک نظام سیاسی درآمده است که نمیتوان آن را به آسانی تغییر داد. این تیم به ریاست هوگو چاوز، رئیسجمهور سابق ونزوئلا از سال 1999 روی کار آمد و تا سال 2013 که چاوز بر اثر سرطان درگذشت، با او به فعالیت ادامه داد. از سال 2013 تاکنون نیز مادورو در راس این تیم قرار دارد.
چپگرایان 25 سال به شکل پیوسته و از طریق صندوق قدرت را حفظ کردهاند که به نظر میرسد حکایت از شکلگیری یک جریان قدرتمند اجتماعی دارد. نقشه قدرت در ونزوئلا همانگونه تغییر کرده که در آمریکا نیز حزب دموکرات با تمایلاتی که نسبت به جمهوریخواهان، چپ تلقی می شوند، از انتخابات سال 1992 تاکنون همواره به جز استثنائاتی، همواره آرای بالاتری داشته است.
در سال 1992، جورج بوش پدر که خود را با فروپاشی بلوک شرق و شوروی فاتح جنگ سرد میدانست، رقابتها را به یک فرماندار ایالتی واگذار کرد. در سال 2000 جمهوریخواهان با تقلب پیروز شده و در سال 2004 نیز با وجود اشغال دو کشور و حضور فاتحانه در انتخابات تنها 3 میلیون رای بیشتر از رقیب خود کسب کردند. در سال 2016 نیز که ترامپ به پیروزی رسید، نتیجه حاصل فرآیند پیچیده الکترالها بود وگرنه او 3 میلیون رای کمتر از هیلاری کلینتون، رقیب دموکراتها کسب کرده بود.
از سال 1992 تاکنون جمهوریخواهان با هزار دوز و کلک و یا با معجزه الکترالها راهی کاخ سفید شدهاند. در طول این مدت، جمهوریخواهان 12 سال در کاخ سفید بودهاند درحالیکه دموکراتها تقریبا دو برابر بیشتر و مدت 20 سال کنترل کاخ را در دست داشتهاند. در جامعه محروم ونزوئلا اما تمایل به چپ بربسامدتر از آمریکاست. اگر آمریکایی که چپ و سوسیالیست بودن در آن اتهامی غیرقابل بخشش و توهینی بزرگ است، اینگونه به سمت چپ گردش کرده، تکلیف ونزوئلا مشخص است.
آمریکا شاید برای ایجاد چالش ونزوئلا، به دنبال شکلدهی به جریان چپ رقیب برای مادورو باشد، اما او تمام این جریان را قبضه کرده است.
2. ونزوئلا تحت فشار آمریکا و غرب است اما این مساله به معنای انزوا و رودررویی تنهای کاراکاس با مشکلات نیست. کاراکاس از حمایت طیف وسیعی از کشورهای قدرتمند بهره میبرد. این حمایتها سرنگونی مادورو را دشوار کردهاند. با همین حمایتها، ونزوئلا ارتش مردمی چندمیلیونی تشکیل داده و از سوی دیگر به خوبی مسلح شده است. همچنین به چالش کشیدن کاراکاس به لحاظ بینالمللی با حضور پکن و مسکو در شورای امنیت سازمان ملل میسر نیست.
به عبارتی دیگر آمریکا با یک ونزوئلای تنها روبهرو نیست که بتواند هر بلایی که خواست بر سر آن بیاورد.
3. ونزوئلا پایه و ستون اصلی مقابله با آمریکا در منطقه است. بر همین اساس قدرتهای شرقی و مخالف آمریکا به این کشور به چشم یک دارایی استراتژیک نگاه میکنند. از این رو هر دستی را که به سمت کاراکاس دراز شود، ناکام میگذارند.
به عنوان نمونه روسیه ونزوئلا را به جتهای جنگنده سوخو-30 مجهز کرده و ایران نیز انواع پهپاد و موشکهای ضدکشتی را در اختیار این کشور قرار داده است. تهران همچنین در اوج بحران بنزین در ونزوئلا زیر شدیدترین فشارها دست به اعزام کاروانی از نفتکشهای حامل بنزین به این کشور زد؛ اقدامی متهورانه که در حین اجرای کمپین فشار حداکثری انجام شد.
4. ونزوئلا دارای سازمان بزرگی است که نفوذ موثر در آن را ناکام میگذارد. دولت و حزب مسلط قدرتمند به همراه نیروهای مسلح پاکسازی و ازنوساختهشده مجالی برای تحرکات جدی توسط مخالفان باقی نمیگذارد.
ضعف در مخالفتها
در جبههبندی مخالفان دولت مادورو، علاوه بر گستردگی، ضعف نیز یک ویژگی است. صف بلندبالای مخالفان داخلی و خارجی دولت ونزوئلا از پراکندگی شدید رنج میبرد.
1. موضعگیری اتحادیه اروپا و به طور کلی قاره سبز در خصوص انتخابات ونزوئلا محتاطانه بوده است. هرچند اروپا احساس قرابتی با دولت مادورو نداشته و موضع ثابتی در مخالفت با او دارد، اما مدتهاست از شدت تنش با او کاسته است.
به نظر میرسد در شرایط کنونی نیز اروپاییها دلایلی برای عدم تشدید تنش داشته باشند. جوزف بورل، مسئول اسپانیاییتبار سیاست خارجی اتحادیه اروپا صرفا بر این مساله تاکید کرده که باید به اراده رای دهندگان ونزوئلایی احترام گذاشته شود؛ موضعی که تنها حاوی طعنه به دولت مادورو است. موضعگیری این سیاستمدار اسپانیایی نمیتواند خارج از برداشتهای دولت کشورش باشد. اسپانیا نسبت به نفوذ آرژانتین تحت مدیریت میلی، رئیسجمهور راست افراطیاش در ونزوئلا نگران است. میلی در دولتش ضرباتی به نیابت از رژیمصهیونیستی به اسپانیا وارد کرده و خشم مادرید را برانگیخته است.
حمایت افراد شناختهشده ای مانند میلی و حتی ایلان ماسک از نامزد مخالفان برای اروپا شائبهبرانگیز است.
2. مخالفان مادورو مشهور به پراکندگی و عدم انسجامند. آنها هربار با چهرهای جدید پا به میدان میگذارند. در دور گذشته، چهره مشهور آنان خوان گوایدو بود که به تاریخ سپرده شد. دولت ونزوئلا و ساختارهای انتخاباتی این کشور نیز با شناسایی و رد صلاحیت نامزدان مخالف، بر این سردرگمی افزودهاند.
جالب آنکه رئیس مخالفان گویا اعتبار بیشتری از نامزد انتخاباتی مخالفان دارد. این وضعیت برای اپوزیسیونی که از مشکل انسجام و رهبری رنج میبرد، دردی مضاعف است.
3. راهکار مخالفان برای کسب قدرت جرزنی انتخاباتی و اردوکشی خیابانی است. بااین وجود نفوذ بالای دولت مادورو و جذاب نبودن ایدهها و رهبران مخالف، این حربه را ناکارآمد و مردم را از آشوبطلبی مخالفان متنفر ساخته است.
ستونهای مهار ابرتورم ونزوئلا
مهار تورم ونزوئلا پدیدهای مهم در جهان است که هیچگاه آمریکا حاضر نمیشد در مذاکرات رفع تحریم، آن را به دولت مادورو تقدیم کند. واشنگتن پس از مهار این بحران بود که برای کاهش بحرانهای خود راضی به توافقی کوتاهمدت با کاراکاس شد. در ادامه به دو اقدام مهم دولت مادورو برای بهبود تورم پرداخته شده است.
1- اصلاحات و انضباط
دولت ونزوئلا برای مهار تورم دست به اصلاحات اقتصادی بزرگی زده و انضباط مالی سختگیرانهای را اعمال کرد. این اقدامات طیف وسیعی از نهادهای دولتی و عرصه عمومی را در بر گرفت. در دولت هزینهها بهشدت کاهش یافتند که این مساله بهویژه حقوقها را در بر میگرفت. از سال 2022 تاکنون حقوقها در ونزوئلا افزایش نیافتهاند و دولت برای ترمیم دستمزدها در قالب پاداش و بستههای غذایی کمکهایی برای کارمندان و کارگران در نظر گرفته است. همزمان با تنظیم اوضاع دولت مادورو تصمیم گرفت سیستم رفاهی پرهزینه کشورش را هم وارد فرآیند اصلاح کند. در این مسیر برخی از کمکها به اقشار فرودست که به شکل بیضابطهای ارائه میشدند تحت کنترل درآمد. در یکی از مهمترین گامها در سال 2020 قیمت بنزین 20 برابر افزایش یافت که نخستین افزایش قیمت پس از سالها به حساب میآمد. این اقدام نهتنها یارانه دولتی به سوخت را کاهش داد بلکه آن را در دورنمایی از درآمدزایی داخلی قرار داد. همچنین با کنترل مصرف بنزین کمبودهای داخلی جبران و نیاز به واردات بنزین یا ایجاد پالایشگاههای جدید برای پاسخ به رشد فزاینده مصرف کاهش یافت. هیچکدام از این حوزهها صفر نشدند اما کنترل شدند. رصدخانه اقتصادی آمریکایلاتین نیز کاهش مخارج دولتی، محدودیت اعتبارات بانکی، حذف یارانه بنزین و گشایش بازار ارز را از جمله اقدامات دولت ونزوئلا برای مهار تورم ذکر کرده است. نیکولاس مادورو رئیسجمهور ونزوئلا نیز در ژانویه سال گذشته اصلاح نظام مالیاتی، توسعه صنایع تکمیلی، خودکفایی در کشاورزی و توسعه بخش مسکن را دلایل عبور از ابرتورم معرفی کرد. اگر آنگونه که برخی ادعا میکنند اقتصاد ونزوئلا به دلیل کاهش تحریمهای آمریکا از ابرتورم رهایی یافت کاراکاس نیازی به انضباط مالی سختگیرانه و اصلاحات بزرگ اقتصادی نداشت. دولت ونزوئلا از ناچاری به سمت چنین اقداماتی گام برداشت که برخی از آنها مانند کاهش هزینههای دولت، عدم افزایش دستمزدها و افزایش قیمت بنزین در ظاهر مطلوب نبوده و اجرای آنها مخاطرهآمیز بود.
2- کمان مادورو در شرق
دولت مادورو تصمیم گرفت به جای ورود بیقاعده به مذاکره برای رفع تحریمها دست به خنثیسازی آنها بزند. براساس یک دیدگاه خنثیسازی تحریمها گام ابتدایی و لازم برای موفقیت رفع تحریمهاست زیرا آمریکا تحریمهای موثر را تحت هیچ عنوان تغییر نمیدهد. مادورو برای خنثیسازی تحریم تنها با شعار به تلاش برای خودکفایی داخلی روی نیاورد بلکه همزمان با داخل، سیاست و تجارت خارجی را نیز در دستور کار قرار داد. روابط همهجانبهای که کاراکاس در سالهای اخیر برقرار کرد باعث شکسته شدن ولع ابرتورم و البته رام شدن غرب در بعضی برههها شد. مادورو روابط گستردهای با چین، روسیه، ایران و حتی ترکیه که عضو ناتوست برقرار کرد. او روابط خارجی را به شکل چندجانبه و با تمرکز بر اقتصاد پیگیری کرد که شامل همکاری در توسعه زیرساختها، کارخانجات تولیدی، توسعه علم و فناوری و محصولات نظامی میشد، حتی در حوزهای مانند نظامی که عموما هزینه بر است ونزوئلا با دریافت محصولات نظامی ارزان ولی موثر و دوربرد از ایران باعث کاهش هزینههای دفاعی خود و افزایش شدید قدرتش شد.
تفاوت نسبت ایران و ونزوئلا با آمریکا
ونزوئلا ابتدا در مسیر اصلاحات اقتصادی قرار گرفته و سپس با استفاده از شرایط دیگر موفق به تحمیل توافق کوتاهمدت رفع تحریمها به آمریکا شد. با اینحال برای چنین اقدامی نیز وضعیت کاراکاس با تهران تفاوتهای بزرگی داشت.
1- تفاوت بازار نفت
نفت ایران و ونزوئلا تحریم شد اما هر دو در حین تحریمها به فروش و صادرات نفت خود به میزانی کمتر ادامه دادند. مشتری اصلی نفت ایران، چین و یکی از مصرفکنندگان نفت ونزوئلا، آمریکا بود. ونزوئلا مانند بسیاری از کشورها برای تضمین بازار خرید خود و البته با فشارهای آمریکا دست به خرید و ایجاد تاسیسات نفتی در این کشور زد. ونزوئلا مالکیت و سهام چند پالایشگاه و تعداد زیادی پمپبنزین در آمریکا در اختیار دارد. ایران نیز در دورهای که نفت کمی صادر میکرد، مجبور بود با دور زدن تحریمها نفت خود را به دست چین برساند. در مقابل ونزوئلاییها نیز علیرغم تحریم صادرات خود به آمریکا را ادامه دادند. در برههای حتی نفت ایران نیز به دلیل فروش به ونزوئلا راهی آمریکا میشد. ونزوئلا برای سبکتر کردن نفت سنگین خود نفتش را با نفت وارداتی از ایران مخلوط کرده و سپس آن را راهی پالایشگاههای خود در آمریکا میکرد. این نفت پس از تبدیل به بنزین و گازوئیل در بازار آمریکا به فروش میرسید. این پدیده نشاندهنده درهمتنیدگی روابط نفتی ونزوئلا و آمریکا بود. با توجه به روابط نفتی ونزوئلا و آمریکا نباید نسبت تحریمهای نفتی ایران و ونزوئلا با رفتارهای آمریکا را یکسان شمرد.
2- تاثیرپذیری آمریکا از ونزوئلا
به دلیل ابعاد عظیم قدرت آمریکا قاعدتا در یک مقایسه ونزوئلا باید بهشدت تحت تاثیر این کشور باشد اما با نگاهی جزئی واشنگتن نیز از جهات زیادی متاثر از کاراکاس است. این تاثیرپذیری باعث میشود کاخ سفید بهراحتی قادر به اقدام علیه این کشور نباشد. تداوم بحران اقتصادی برای ونزوئلا به معنای تشدید بحران مهاجرت و بیثباتی در آمریکای لاتین است که میتواند به عمیقتر شدن بحران مهاجران در آمریکا منجر شود. مهاجرت امروزه یک موضوع بهشدت مناقشهبرانگیز در جامعه آمریکاست که در مقاطعی به مهمترین مساله انتخابات تبدیل شده است. همچنین با آغاز جنگ اوکراین آمریکاییها با آیندهشناسی تنشها با ونزوئلا را اندکی کاهش دادند. واشنگتن قصد داشت برای ضربه به مسکو در بازار انرژی خود را آماده کند و از سوی دیگر نیز مانع از تبدیل شدن ونزوئلا به سکویی روسی علیه آمریکا در حین جنگ اوکراین برای وارد آوردن ضربات متقابل شود.