عاطفه جعفری، خبرنگار گروه فرهنگ: «این افتتاحیه بدترین افتتاحیه بود»، «بدترین افتتاحیه تاریخ المپیک رقم خورد» و... این تیترها در چند روز گذشته در رسانههای دنیا چرخیده است تا اعتراضی باشد بر اتفاقی که در افتتاحیه المپیک پاریس رقم خورد. المپیک کارزاری است که با عنوان یک رویداد ورزش، قرار است نمادی فرهنگی برای کشور برگزارکنندهاش باشد. اما فرانسه با استفاده از یک نگاه اقلیتی باعث شد دنیا این اقدام را محکوم کند. برای اینکه نمادهای فرهنگی که در این افتتاحیه مورد استفاده قرار گرفتهاند را بررسی کنیم، به سراغ احسان شاهقاسمی، استاد دانشگاه تهران و عضو هیاتعلمی رفتهایم تا او درباره این افتتاحیه صحبت کند.
طبیعتا المپیک فقط کارزار ورزشی نیست، بلکه واجد ویژگیها و عناصری از فرهنگ و زیست ملتی است که المپیک در آن برگزار میشود، آن چیزی که در افتتاحیه المپیک پاریس دیدهایم، بازنمایی کدام فرهنگ است؟
آن چیزی که در المپیک دیدهایم، بازنمایی هیچ فرهنگی نیست، بلکه بازنمایی خردهفرهنگ غلطی است. متاسفانه در چند دهه اخیر روندی در جوامع شکل گرفته که ابتدا از دانشگاههای غرب و بعد در همه دنیا اتفاق افتاده که انگار هر ضدفرهنگی باید به نام خردهفرهنگی بهرسمیت شناخته شود و شما حق ندارید علیه آن صحبت کنید. به محض اینکه علیه این خردهفرهنگ صحبت کنید، در همان جوامعی که میگویند آزادیبیان، شغلتان را از دست میدهید؛ اگر استاد دانشگاه باشید، بلافاصله عدهای جلوی دانشگاه با پلاکارد جمع میشوند و میگویند، این فرد همجنسگرایی را قبول ندارد؛ یا اینکه افکارش، بازنمایی همه گروهها نیست و آن استاد اخراج میشود و هیچ دانشگاهی دیگر جرأت استخدام او را ندارد. در همین فرانسه اگر پدری بخواهد DNA فرزندش را چک کند تا ببیند که فرزند خودش است یا نه، بدون رضایت مادر نمیتواند این کار را انجام دهد؛ حتی اگر از هم جداشده باشند و فرزند با پدر زندگی کند! این روندی است که شما هر جایی میبینید. در انیمیشنهایی که نشان میدهند با تبلیغاتی که دارند، هیچ چیز ذاتی نباید وجود داشته باشد، انیمیشن جدیدی دیدم که گروهی از خرسها و گرگهای یاغی با هم درگیرند و در ارتش دو طرف از گونههای طرف مقابل وجود دارد یعنی در ارتش گرگها خرس میبینیم و برعکس آن هم وجود دارد.
انگار هیچ چیز ذاتی وجود ندارد؛ روی همان شعار اصلی که چیزی به نام زن وجود ندارد و جامعه زن را درست میکند، میگویند ما چیزی به نام زن و مرد نداریم و اینها در جامعه درست میشود. اما به همجنسگرایی که میرسند، میگویند همجنسگرایی وجود دارد و کسی نمیتواند آن را نفی کند و اگر نفی کند، باید زندگیاش را از دست بدهد. این روزها اگر به درمانگر یا رواندرمانگر مراجعه کنید که میخواهم همجنسگرا شوم، استقبال میکنند اما اگر به درمانگر مراجعه کنید که از همجنسگرایی خسته هستم و میخواهم دگرجنسخواهی داشته باشم، درمان جرم است و کسی حق ندارد درمانی برای این مساله داشته باشد. برخی از این گروهها آنقدر افراطی هستند که میگویند اگر مردی میگوید من زن هستم، جامعه باید با او مانند یک زن رفتار کند و این حالتی مسخره و ترسناک پیدا کرده است.
ظاهرا آن چیزی که در افتتاحیه المپیک دیده شد، برمبنای ایدههایی است که مدعی عدالت جنسیتی است، بهطور طبیعی چنین ایدهای برای همه کشورهایی که در این رقابت حضور دارند، پذیرفته نیست؛ آیا میتوان اینگونه تعبیر کرد افتتاحیه المپیک پاریس، سازوکاری را برای تحمیل و غالب کردن ایدههای اقلیتی بوده است؟
بله، حتما اینطور است و برای تحمیل این ایده کار میکنند و این را هم به زبان میآورند. از فردی که این بالماسکه مسخره را درست کرده است، پرسیدند که چرا این کار را انجام دادی؟ که گفت من میخواستم همه افراد بازنمایی شوند. خب مگر گروه بزرگی از جامعه مخالف همجنسگرایی نیستند. چرا اینها بازنمایی نشدند؟ مگر گروه زیادی در فرانسه مسیحی نیستند، مگر فرانسه 10 میلیون مسلمان ندارد؟ چرا اینها بازنمایی نشدند. این حرفهایی که میگویند همه حق دارند دیده شوند؛ همه شعار است حتی در سادهترین سطوح هم کسانی که این شعارها را میدهند به آن وفادار نمیمانند، شما نگاه کنید که افتتاحیه المپیک است؛ زنی در مرکز تصویر قرار گرفته است که به هر چیزی شباهت دارد، جز یک ورزشکار، یعنی اندیشهای بسیار احمقانه و بیبنیاد پشت آن است، هم به لحاظ دینی و هم به لحاظ مادی. یعنی اگر شما فکر کنید دین دروغ است اما باز هم در این شیوه دستاوردهای بشری را انکار میکنید. مثل نهاد ازدواج، سیاست و دولت.
در کل صحبت کردن در این مورد بدون درنظر گرفتن خاستگاه و ویژگیهای غرب امروز ناممکن است. بدبینها معتقدند از بعد جنگ جهانی دوم گروههای خبیث تلاش میکنند اروپا را نابود کنند، چون متوجه شدهاند اروپا علیه خودشان است. بعضیها میگویند این گروههای خبیث، یهودیان یا صهیونیستها یا سرمایهداری یا کمونیستها هستند. اما باید گفت اروپا امروز مرده است. در رابطه با همین مرده بودن اروپا جستوجو کنید، مقالات متعددی میآید. شما وقتی به پایتخت کشورهای اروپایی میروید، مهاجران بسیاری میبینید مخصوصا از کشورهای آفریقایی که تعدادشان به طرز عجیبی زیاد است و در برخی شهرها، مهاجران دست بالاتری دارند و شما تصویر دیگری میبینید که اصلا با تصویر 50 سال پیش قابل مقایسه نیست. اما هنوز در کشور ما برخی میگویند استعمار اروپا یا استعمار انگلیس خبیث، اما نکته اینجاست که اینها تمام شدند؛ کشورهای اروپایی مردهاند. این نمایش بالماسکه پاریس نشان میدهد شما با مجموعهای از کشورها که حتما واژه درستی نیست؛ بلکه مجموعهای از شرکتها طرف هستید که تصمیم میگیرند و برای اینکه بتوانند پیشرفت کنند، اصول احمقانه خودشان را از این طریق به دنیا تحمیل میکنند و آن را روی میز فرهنگی کشورها میگذارند و میگویند اگر این الگو را برندارید آن وقت باید عواقبش را بپذیرید.
بازسازی توهینآمیز و نمادین از تابلوی شامآخر داوینچی باعث شد این اهانت، پیروان مسیحیت و حتی مسلمانان را به واکنش وادارد و در شبکههای اجتماعی به آن بپردازند، این مدل طراحی را چطور ارزیابی میکنید؟
این توهین به مسیحیت آشکار است، حتما صحبتهای کشیش معروف انگلیسی که پخش شده است را دیدهاید که میگوید اگر شما جرات داشتید، اسلام را مسخره میکردید! آن وقت مسلمانان جور دیگری با شما برخورد میکردند. وقتی مسیحیت تلاش کرد بگوید من خوبم و درها را باز کنید و ما همه را میپذیریم، همین میشود که بسیاری از مجرمان از همین کشور خودمان مهاجرت کردند و گفتند ما زندانی سیاسی بودیم درحالیکه اینطور نبود و بهخاطر مواد مخدر و یا چاقوکشی در زندان بودند و این اتفاقات نتیجه همان سیاست است. البته فکر نکنید فقط به نمادهای مسیحی توهین شده است، بلکه اینها به انسانیت نیز توهین کردهاند، میگویند میخواستیم بازنمایی انجام دهیم؛ چرا انسانهای دیگر در آن صحنه بازنمایی نشدهاند. البته این را هم باید درنظر گرفت که انگار اگر توهین به مسیحیت نبود، این نمایش افتضاحآمیز مشکلی نداشت! اما همه دنیا علیه این تفکر هستند حتی آدمهایی که دین ندارند علیه اینها و این نمایش افتضاحآمیز، اعتراض داشتند.
بهنظر شما مبانی شکلگیری بازیهای المپیک که همه بر آن اتفاقنظر داشتند، چه بوده و المپیک پاریس بر مبنای آن ایدهها عمل میکند یا نه؟ البته این مفروض به فلسفهای فرهنگی است که المپیک قرار است بر پایه صلح شکل گیرد.
المپیک پاریس از هیچ مبانیای پیروی نمیکند بهجز مبانی حماقت. یعنی شما در رویدادی ورزشی نماینده یک گروه شدهاید و یکنفر که حتی ظاهرش به ورزشکاران نمیخورد، آن بالا قرار میگیرد و میگوید من زیبا هستم. در واقع این مدل به مخاطب حق قضاوت میدهید.کسانی که در این بازنمایی هستند، هیچ شباهتی به ورزشکاران یا ویدئوهایی که پخش میشود شباهتی به فستیوال ورزشی ندارد. البته اینها چنان افراط کردند که سخت تنبیه خواهند شد و الان هم فرانسه به لحاظ اعتبار در شرایط بدی است. افرادی که این افتضاح را درست کردند، تنبیه خواهند شد و در اختتامیه هم حتما شاهد این موضوع خواهیم بود. البته در این زمان کم، فرصت تغییر در برنامه اختتامیه را نخواهند داشت و اگر هم این اتفاق رقم بخورد، نشان از این دارد که فرانسه در برابر نقدها عقبنشینی کرده و پذیرفته که افتتاحیه افتضاح بوده است.