علی مزروعی، خبرنگار گروه نقد روز: پرحاشیهترین سفارتخانه حاضر در تهران طی ویدئویی از پایان ماموریت سایمون شرکلیف، سفیر فعلی بریتانیا در ایران خبر داد. این خبر میتواند بهانه خوبی برای بررسی رویکرد سفارتخانه بریتانیا در قبال مسائل مرتبط با ایران در زمان تصدی این سفارتخانه توسط شرکلیف باشد. ساکنان ادوار سفارتخانههای بریتانیا در تهران، دیپلماسی عمومی و ارتباط با افکار عمومی جامعه ایران را همواره در صدر دستورکار فعالیت خود قرار داده بودند. این مورد درباره شرکلیف که تسلط نسبی نیز به زبان فارسی داشت بیشتر از بقیه نمود پیدا کرد.
سفیر مجازی
سایمون شرکلیف برای ارتباط گرفتن با مخاطبان ایران و ساختن تصویری متفاوت با سیاستهای عملی و ضد ایرانی این کشور با ابزار شبکههای اجتماعی وارد عمل شده است. شرکلیف در مورد موضوعات مختلف ویدئوهایی را با زبان فارسی روایتگری کرده است. ویدئوهایی در مورد شب یلدا، عید نوروز و پختن کباب بیش از همه در بین کاربران ایرانی دستبهدست شد. شرکلیف در پایان ماموریت خود نیز همین شیوه را انتخاب کرده و در ویدئویی ضمن معرفی قسمتهای مختلف سفارت بریتانیا اعلام میکند که کارش در تهران پایان یافته است. او علاوهبر اینستاگرام در توییتر نیز نقش فعال و البته سیاسیتری را در قبال مسائل ایران ایفا کرده تا جای پای سلف خود رابرت مکایر گذاشته باشد است. در پی ماجرایهای سال 1401 شرکلیف در توییتی به دستگیری افرادی که آنها را خبرنگار میخواند، معترض میشود. او در توییت دیگری تصویری از مراسمی منتشر میکند که با حضور سفرای چندین کشور دیگر در سفارت بریتانیا برگزار شده و در توضیح مراسم مینویسد: «گرامیداشت روز جهانی آزادی مطبوعات.» او در ایامی که ماجرای مسمومیتهای سریالی در مدارس فضای رسانهای را در بر گرفته بود نیز بیکار نمانده و با به کار بردن عبارت «مسمویتهای سریالی که تمامی ندارد» با پدران ایرانی همدردی میکند. رفتار رسانهای شرکلیف را میتوان مدل نرمتری از کنشهای سفیر پیشین بریتانیا در ایران توصیف کرد. رابرت مکایر که به زبان فارسی نیز مسلط بود تلاش مداومی در طرح اظهاراتی ضد ایرانی داشت. او در تیرماه سال 99 با اعتراض به مجازات اعدام، مدعی تعهد انگلیس به حمایت از حقوق بشر شد. ادعایی که با سوابق سیاهی از استعمار که تبعاتی چون قحطی به سابقه در ایران را در پی داشته کاملا در تناقض است. مکایر در اوج رفتار سیاسی ضدایرانی خود در تجمعی در مقابل دانشگاه امیرکبیر حاضر شد که به بهانه یادبود حادثه هواپیمای اوکراینی برگزار میشد. در این تجمع که شعارهایی علیه ایران نیز سر داده میشد مکایر و تیم رسانهای همراهش درحال فیلمبرداری از ماجرا بودهاند که دستگیر شده و بعد از مدتی نیز آزاد میشوند.
دیوار را پاک کردید تاریخ را چه طور؟
در التهابات 1401 ایران، همچون همه شلوغیهایی که در چند سال گذشته دیده میشود، نقش تبلیغاتی انگلیس و رسانههای معاند ساکن در لندن پررنگ است. سیداسماعیل خطیب، وزیر اطلاعات ایران این نقش را در مورد ماجرای 1401 اینگونه توصیف میکند: «در ساماندهی تبلیغات دست روباه انگلیسی واضحتر بود.» این امر زمانی که با تلاشهای رسانهای سفیر بریتانیا در حمایت از آشوبها همراه شد این انگیزه را به بخشی از جامعه تزریق کرد که اعتراضشان به اقدامات بریتانیا را با شعارنویسی روی دیوار سفارت نشان دهند. سفیر بریتانیا از این اتفاق که خود علت اصلی آن بوده نیز استفاده تبلیغاتی حداکثری را برده و تصاویری از خودش حین پاک کردن شعارها و رنگآمیزی دیوار سفارت منتشر کرد. این اقدام نیز بر شدت حساسیتها نسبت به رفتارهای سفارت بریتانیا افزوده و باعث شد تا شعارنویسی تکرار شود. شرکلیف به این اتفاقات نیز در ویدئوی پایان کار خود اشاره کرد و با یادآوری تظاهرات مقابل سفارت بریتانیا و شعارنویسیها از آن بهعنوان بالا و پایینهای دوران کاری خود یاد میکند.
بازسازی کنفرانس تهران بهنفع آقای سفیر نشد
یکی از جنجالبرانگیزترین اقدامات شرکلیف در تهران، بازسازی تصویر کنفرانس تهران توسط او و لوان جاگاریان، سفیر سابق روسیه در ایران بود. در تصویری که در سفارت روسیه گرفته شده بود او و جاگاریان دقیقا در همان مکانی نشسته بودند که سال 1322 روزولت رئیسجمهور آمریکا، چرچیل نخستوزیر بریتانیا و استالین رهبر وقت شوروی حین برگزاری کنفرانس تهران و برنامهریزی برای آینده جهان پساجنگ، عکس یادگاریشان را در آن گرفته بودند. شرکلیف و جاگاریان با گذاشتن یک صندلی خالی که نمایانگر جای خالی سفیر آمریکا در ایران بود سعی داشتند تصویر پیروزمندانه خود در کنفرانس تهران را بازسازی کنند؛ کنفرانسی که در آن دولت ایران حتی به قدر اطلاع از برگزاری به رسمیت شناخته نشده بود. همین امر نیز باعث شده است تا در بین افکار عمومی ایران کنفرانس تهران به عنوان اقدامی توهینآمیز به حاکمیت ملی کشور تلقی شود. بازسازی این تصویر توسط شرکلیف و جاگاریان بار دیگر خاطرات تلخ دوران قحطی و استعمار را در جامعه زنده کرد؛ امری که حتما بر خلاف رویکرد دستگاه سیاست خارجی بریتانیا در حوزه دیپلماسی عمومی بوده و اثر ویدئوهای غیررسمی شرکلیف را نیز خنثی میکرد. به همین دلیل نیز سفیر بریتانیا در ویدئوی پایان کارش گریزی به این اقدام جنجالبرانگیز خود زده و سعی دارد تا آن را اینگونه توجیه کند: «درمورد این کنفرانس خیلی سوءبرداشت پیش آمد، علاوه بر هدف کنفرانس این سه کشور توافق کردند که از تمامیت ارضی و پیشرفت ایران حمایت و حفاظت کنند، ولی خیلیها آن را فراموش کردند.» شرکلیف درحالی دفاع از تمامیت ارضی ایران را یکی از اهداف کنفرانس خوانده و سعی در مشروعیتبخشی به آن دارد که 15 سال بعد از این بیانیه دولت متبوعش نقش اول را در جدایی بحرین از ایران ایفا میکند تا به این ترتیب صیانت از تمامیت ارضی ایران آن هم برای دولتی که مهمترین نقش در جدا شدن افغانستان از ایران را داشته است ادعای گزافی بیش نباشد.
شب یلدا را باور کنیم یا روز بلوا
موضعگیری علیه برنامه هستهای ایران در بین مقامات غربی به قدری شمولیت پیدا کرده که شرکلیف نیز امتیاز آن را از دست نداده و در توییتی مینویسد: «یک بار دیگر، همان سوالی که ما در طول ۲۰ سال گذشته همیشه پرسیدهایم؛ چرا برای جمهوری اسلامی اینقدر سخت است تا با آژانس بینالمللی انرژی اتمی همکاری کامل داشته باشد؟» شرکلیف درحالی چنین اعتراضی را مطرح میکند که ایران در بین همه کشورهای پیوسته به پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای بیشترین میزان نظارت از تاسیسات هستهاش انجام شده است. کشورهای غربی اما با استناد به ادعاهای رژیمصهیونیستی خواهان نظارت بیشتری بر برنامه هستهای ایران هستند، درحالی که از رژیمصهیونیستی به عنوان دولتی که حتی معاهده (NPT) را نپذیرفته و دارنده سلاح هستهای نیز محسوب میشود چنین مطالبهای ندارند.
دیپلماسی عمومی یا عملیات روانی
کنشهای مشابه سفیران بریتانیا در فضای رسانهای و تلاش برای تاثیر بر افکار عمومی جامعه ایران اثبات میکند که نباید این راهبردها را صرفا در چهارچوب رفتار سیاسی سفرا ارزیابی کرد، بلکه این اقدامات حاصل یک برنامه راهبردی جامعتر در وزارت خارجه بریتانیا برای تاثیرگذاری بر جامعه ایران است. سفارت بریتانیا در تهران در دورانهای مختلف فعالیتهایی را در قالب دیپلماسی عمومی در پیش گرفته که میتوانند اثرات روانی و سیاسی قابل توجهی بر افکار عمومی و تصمیمگیریهای داخلی ایران داشته باشند. این فعالیتها، اگرچه بهطور رسمی به عنوان دیپلماسی عمومی و روابط خارجی شناخته میشوند، اما میتوانند بهطور غیرمستقیم تاثیرات روانی و سیاسی بر افکار عمومی و وضعیت داخلی ایران داشته باشند.
1- فعالیت در شبکههای اجتماعی: سفارت بریتانیا ممکن است از شبکههای اجتماعی برای برقراری ارتباط مستقیم با ایرانیان استفاده کند و اطلاعات و تحلیلهایی را منتشر کند که میتواند به تغییر نگرشها و افزایش آگاهی عمومی در خصوص مسائل مختلف کمک کند.
2- برگزاری کنفرانسها و سمینارها: سفارت ممکن است کنفرانسها و سمینارهایی با حضور فعالان سیاسی، فرهنگی و رسانهای برگزار کند. این رویدادها به تبادل نظر و ارائه دیدگاههای بریتانیا درباره مسائل مختلف پرداخته و میتوانند به انتشار دیدگاههای خاصی در رسانهها و فضای عمومی ایران منجر شوند.
3- حمایت از رسانههای فارسیزبان: سفارت بریتانیا ممکن است بهطور غیرمستقیم از رسانههای فارسیزبان و دیگر رسانههای مستقل حمایت کند. این رسانهها میتوانند به انتشار اخبار و تحلیلهایی بپردازند که به نقد سیاستهای داخلی ایران و نقد فعالیتهای دولتی میپردازند.
4- برنامههای آموزشی: برنامههای آموزشی و تبادل فرهنگی که غالبا با شعار تقویت ارزشهای دموکراتیک و حقوق بشری توسط سفارت برگزار میشود، ابزاری است که بعضا برای نقد نهادهای حکمرانی در ایران به کار گرفته میشود.
5- واکنش به بحرانهای اجتماعی: در مواقع بحران یا حوادث خاص، مانند اعتراضات خیابانی یا حوادث سیاسی، سفیران بریتانیا ممکن است با انتشار مواضعی بهطور خاص به تاثیرگذاری بر افکارعمومی پرداخته، به این امید که تصمیمگیریهای داخلی را تحتتاثیر قرار دهند.