سیدمهدی طالبی، دبیرگروه جهانشهر: یک نامزد انتخابات ریاستجمهوری آمریکا از ترور گریخته و قبراق به دنبال پیروزی در انتخابات است و دیگری که رئیسجمهور هم هست، به دلیل مشکلات جسمی-ذهنی در حال حذف از فرآیندهاست. پیش از شکلگیری این وضعیت نیز نظرسنجیها برتری ترامپ بر بایدن را نشان میدادند اما امروز این فاصلهها بیشتر شده است. به گفته رسانهها دموکراتهای کهنهکار از باراک اوباما، رئیسجمهور اسبق تا نانسی پلوسی، رهبر سابق مجلس نمایندگان خواهان کنار کشیدن بایدن شدهاند. نظرسنجی یوگاو/اکونومیست نشان میدهد 79 درصد دموکراتها موافق جایگزینی بایدن با کامالا هریس معاونش هستند. همزمان نظرسنجی مشترک رویترز و ایپسوس نشان میدهد از میان گزینههای حزب دموکرات، این تنها «میشل اوباما» همسر رئیسجمهور اسبق است که میتواند ترامپ را شکست دهد. نتایج نظرسنجیها چندان با یکدیگر جور درنمیآیند؛ کفه برخی به سمت میشل و بعضی به سمت هریس سنگینی میکند. به نظر میرسد فارغ از «بازی جایگزینی» در حزب دموکرات، جمهوریخواهان با ترامپ آماده ورود به کاخ سفید شدهاند.
ترور ترامپ
التهابات حول تلاش برای ترور ترامپ بهسرعت فروکش کردند. این مساله نباید به این زودی عادی میشد و عادی شدنش قدری مشکوک است. به نظر میرسد چند موضوع در این خصوص قابلتوجه است:
1. تیم ترامپ قصد ندارد گلوله اتهامزنی ترور را بهسرعت به سمتوسویی شلیک کند بلکه میخواهد امکان اقدام را حفظ کرده و در فرصت مناسب به هدفی مناسب شلیک کند؛ چه این هدف دموکراتها باشند، چه ساختارهایی از نیروهای امنیتی یا شخص بایدن و طرفهای خارجی. به عبارتی دیگر تیم ترامپ تاکنون طرفی را متهم نکرده تا فرصت متهم کردن باقی بماند.
2. ترور ترامپ باعث تعدیل چهره خشن او از طریق مظلومنمایی شده است. شخصیت دیکتاتورمآب و زمخت ترامپ پشت چهره گلولهخورده و خونآلود او پنهان شد. او پس از ترور نیز بهنوعی رفتاری نجیبانه بروز داد تا بتواند نگرانیها نسبت به انتقامجویی خود را از بین ببرد. بسیاری نگران این مساله بودند که ترامپ پس از راهیابی مجدد به کاخ سفید از قدرت برای انتقام از مخالفانش بهرهگیری کند. عدم بهرهبرداری ظاهری او از فرصت ترور برای اتهامزنی به مخالفان، حتی مخالفان خارجی باعث تصویریسازی مثبت از او شده است.
3. با ترور، نام ترامپ در عداد سیاستمداران برتر آمریکایی از آبراهام لینکلن تا کندی و ریگان قرار گرفت؛ چیزی که او عاشق آن است.
4. ترور نه توسط حاضران در مراسم سخنرانی و نه پس از آن با واکنش طبیعی مواجه نشد. حاضران پس از ترامپ باید فرار کرده و نظم برنامه به هم میخورد، اما چنین اتفاقی رخ نداد. رئیسجمهور سابق آمریکا حاضران را بهخاطر رفتارشان ستایش کرده اما به نظر میرسد تمام این واکنشهای آرام، ناشی از صحنهسازی بودن ترور است. این اتفاق به این معنا نیست که حاضران از صحنهسازی مطلع بودهاند بلکه میتوان احتمال داد ترور چندان طبیعی رخ نداده است.
5. بسیار دشوار بتوان فرض کرد عامل ترور رئیسجمهور سابق و نامزد انتخابات فعلی انفرادی اقدام به ترور کرده باشد. چنین اقداماتی نیازمند مهارت و وجود تیمی باتجربه است. چه دشمنان و چه خود ترامپ پشت ترور باشند، این ترور انفرادی صورت نگرفته است.
عقربه به سمت چه کسی است؟
در سال ۲۰۱۶ آمریکا با چند مشکل بزرگ مواجه بود. خشم طبقات پایین سفیدپوست در آمریکا که از مهاجران به دلایل اقتصادی و فرهنگی دلخوشی نداشتند در اوج قرار داشت. علیرغم اعلام سیاست تمرکز بر آسیاپاسیفیک، واشنگتن قادر به تمرکز موثر بر چین برای مهار این کشور نشده بود. از سوی دیگر تولید به شکل فزایندهای برونسپاری شده و به سلاحی علیه آمریکا تبدیل شده بود. مساله دیگر حلوفصل پروندههایی بود که از دهه 2000 آمریکا را به شکل نظامی در غرب آسیا گرفتار کرده بود. به نظر میرسید دونالد ترامپ قادر به مدیریت این مشکلات باشد و از این رو وی وارد رقابتها شده و پیروز از آن خارج شد.
با این وجود تندرویهای او باعث شد تا نهتنها جایگاه آمریکا تقویت نشود بلکه نزول کرده و در رقابت با چین نیز عایدی به دست نیامد. از سوی دیگر ترامپ فاقد اراده کافی برای برخورد با روسیهای بود که تلاش میکرد از خود چنگودندان نشان دهد. این اتفاقات لزوم بازگشت دموکراتها را خاطرنشان میکرد اما بایدن با عقبنشینی افتضاح از افغانستان و سپس روبهرو شدن با حمله روسیه به اوکراین و جنگ طوفان الاقصی نمایش ضعیفی داشت. ماموریت دیگر دموکراتها ترمیم اوضاع داخلی بهویژه ضربه به جامعه و ساختارهای رسمی بود. بایدن در این حوزهها نیز توفیقی نداشت. از این رو بهزعم برخی از قدرتمندان در آمریکا شرایط بار دیگر حضور ترامپ را میطلبد؛ اما بهشکلی اصلاحشده. ترامپ تلاش کرده این اصلاحات را به نمایش بگذارد. توجه بیشتر به آفریقاییتباران و جوانگرایی که در انتخاب معاون او قابل مشاهده است بخشی از این اصلاحات هستند؛ کما اینکه یکی از نامزدهای پست معاونت ترامپ یک آفریقاییتبار بود.
دموکراتها
زمانه به نفع دموکراتها نیست اما آنها در زمین نیز شانس چندانی ندارند. تمام گزینههای این حزب در زنان محصور شده است؛ آن هم نه زنانی که بنابر شایستگی در ساختار رشد کردهاند بلکه کسانی که با سیاستمداران برجسته مرتبطند. همه این نامزدها ریشه در پدرخواندههای حزب دارند. باراک اوباما و بیل کلینتون روسایجمهور اسبق آمریکا که همهکاره حزب دموکرات شدهاند، هرکدام میخواهند همسر خود را راهی انتخابات کنند. در این بین اوباما یا تیم بایدن یک انتخاب دیگر هم دارند و آن حضور کامالا هریس معاون بایدن در رقابتهاست. تمایل باراک اوباما، حضور میشل اوباما برای رقابت با ترامپ است. او در سایه برای چنین رقابتی آماده شده است اما شاید نوبت به او نرسد. گزینه دیگر هیلاری کلینتون، همسر بیل کلینتون است که در سال 2016 از ترامپ شکست خورد. از میان این دو، میشل فاقد سابقه سیاسی است و هیلاری با وجود سوابق زیاد سابقه شکست دارد. بر همین اساس برخی شانس کامالا هریس، معاون بایدن را زیاد میدانند. او گزینه مورد علاقه اوباماست که توسط وی به ردههای بالای سیاسی راه یافت. تخمینها براساس وضعیت موجود نشان میدهد دموکراتها با بایدن حتما و بدون او احتمالا میبازند. شکست دموکراتها در هر صورت، پررنگ است. در مقابل ترامپی حضور دارد که با وجود شکست در انتخابات ۲۰۲۰، موفق شد آرای خود را نسبت به سال 2016 به شکل قابل ملاحظهای افزایش دهد. ترامپ در انتخابات سال 2016 موفق شد 62 میلیون رای کسب کند اما در انتخابات بعدی این عدد به 74 میلیون رسید. با توجه به افتضاحات دولت بایدن احتمالا آرای ترامپ احتمالا نسبت به ۲۰۲۰ شاهد رشد باشد.
اتهامات ترامپ علیه دیگران
1. ترامپ همچنان معتقد است در انتخابات ۲۰۲۰ تقلب شده و آن را در سخنرانیهای خود تکرار میکند. این مساله از چند لحاظ قابل بررسی است. نخست روحیه دیکتاتوری ترامپ است که حاضر نیست بپذیرد در یک انتخابات شکست خورده است. در اینکه ترامپ عاشق پیروزی است و شکستخوردهها را نکوهش میکند، شکی نیست اما نپذیرفتن شکست با تلاش برای شکست نخوردن متفاوت است. دوم آنکه ترامپ سیستم آمریکا را فاسد معرفی کرده و احتمالا قصد دارد بخشی از آن را با سیستم مخصوص به خود جایگزین کند. تلاش او برای جلوگیری از تایید پیروزی بایدن در کنگره طی انتخابات قبلی، نشاندهنده این هدف ترامپ است. سومین مساله، آماده کردن شرایط برای اتهامزنی مجدد است. ترامپ میخواهد اگر در هر صورت در انتخابات شکست خورد، بتواند اتهام تقلب را بار دیگر مطرح کند.
2. رئیسجمهور سابق آمریکا میگوید دموکراتها به مخالفانشان انگ زده و حتی از طریق سیستم قضایی علیه آنها اقدام میکنند. متهم کردن دموکراتها به دوقطبیسازی و سوءاستفاده از قدرت و نفوذشان در سیستم قضایی دارای اهمیت بالایی است. پیش از این ترامپ خود بهعنوان نماد وحدتشکنی و قطبیسازی در آمریکا محسوب میشد و به دلیل پروندههای متعدد فساد مالی و اخلاقی دچار خدشه حیثیتی بود. او با روایتسازیها هر دو جریان را معکوس کرده و علیه رقبایش به کار انداخته است. در حال حاضر ترامپ میکوشد خود را نماد وحدت و دشمنانش را ضدوحدت معرفی کند. او همچنین قصد دارد دشمنانش را سوءاستفادهکننده از قدرت و خود را قربانی این سوءاستفادهها تصویر کند.
3. بهزعم ترامپ دموکراتها سیاست فرهنگی-امنیتی (مهاجران)، اقتصادی (تورم و جنگ تجاری) و نظامی (فلسطین اشغالی) نامناسبی را در پیش گرفتهاند درحالیکه وضعیت این شاخصها در دوره او خوب بودند. ناکارآمدی و نابلدی یکی از بزرگترین اتهامات موثری است که رئیسجمهور سابق علیه دموکراتها مطرح کرده است.
نکات
برخی از نکات مهم درباره رقابتهای انتخاباتی آمریکا در ذیل مورد اشاره قرار گرفتهاند.
1. با توجه به سن بالای ترامپ او نیز برای دوره دوم ریاستجمهوری بسیار پیر خواهد بود. او سه سال از بایدن کوچکتر است، یعنی در صورت رئیسجمهور شدن، در سال آخر ریاستجمهوری یک سال از بایدن کنونی پیرتر خواهد بود. از این رو ترامپ در صورت راهیابی مجدد به کاخ سفید قادر به تمدید آن برای چهار سال دیگر نخواهد بود. به عبارتی دیگر ترامپ یک دوره تکی دیگر را تجربه خواهد کرد.
2. ترامپ با معرفی جیدیونس بهعنوان معاون خود به بهانه جوانگرایی باعث انزوای رهبران قدرتمند مانند مایک پنس معاون پیشین خود شده است.
3. ترامپ به موازات تصویرسازی مظلومانه از خود در پی حادثه ترور از میزان تندی در اظهارنظرهای خود نیز کاسته است. این اتفاق نشاندهنده اهمیت بالای ترمیم چهره ترامپ برای تیم وی است.
4. یکی دیگر از شاخههای ترمیم چهره ترامپ بزرگنمایی ضعفهای بایدن است. تیم او قصد دارد بگوید ترامپ برای اجرای تندروانه و رادیکال طرحهای خود حق داشته است.