زهرا طیبی، خبرنگار گروه نقد روز: رقابتهای انتخاباتی تیرماه، پای حواشی مذاکره با غرب مخصوصا برجام را به مناظرات باز کرد. اگرچه در سه سال دولت سیزدهم هم مسیر مذاکره متوقف نشد، اما فضاسازیها با این محور صورت گرفت که دولت سیزدهم نخواست یا نتوانست توافقات احیای برجام را به نتیجه برساند؛ امری که البته با نگاه واقعبینانه به عرصه سیاست خارجی، مناسبت چندانی ندارد. پیش از آغاز به کار دولت سیزدهم و بعد از روی کارآمدن دموکراتها نزدیک به شش دوره مذاکرات برای احیای برجام میان طرفهای مذاکرهکننده صورت گرفت. دولت سیزدهم هم در طول این سه سال روی همان ریل حرکت کرد و برای بازگشت طرف آمریکایی به مذاکرات و بیاثرکردن تحریمها، چراغ سبز نشان داد. «ایران میز مذاکره را ترک نکرده» جمله پرتکراری بود که در تمام این سه سال هم از جانب تیم سیاستخارجی دولت هم از جانب رئیسجمهور گفته میشد. ایران نیز همواره تاکید داشت که هدفش از مذاکرات، احیای توافق برجام است و چیزی فراتر از برجام را دنبال نخواهد کرد، با این حال بعد از صحبتهای علی باقری در جلسه شورای امنیت در مورد برجام، برخی رسانههای اصلاحطلب و چهرههای نزدیک به دولت، اظهاراتی را مطرح کردند که گویی دولت در تمام این مدت، خلاف جهت توافق برجام حرکت کرده و حالا به یکباره مدافع برجام شده است اما روند سهساله دولت شهید رئیسی نشان میدهد که اینطور نیست. در ادامه مسیر دولت سیزدهم در مذاکرات احیای برجام و مسیری که دولت جدید میبایست در این حوزه طی کند، مورد بررسی قرار گرفته است.
اظهارات باقری در راستای مواضع دولت در برجام بود
باقری، سرپرست وزارت خارجه در جریان سفر اخیر خود به نیویورک برای شرکت در جلسه شورای امنیت، اشاراتی به توافق برجام و بدعهدی طرف مقابل داشت که واکنشهایی را به همراه داشت. باقری در نطق خود در جلسه شورای امنیت به این موضوع اشاره کرد که ایران «مشارکتی سازنده» برای «انعقاد برجام» داشته است که از مظاهر چندجانبهگرایی ایران بوده است. اما خروج آمریکا برخلاف توافق یکی از مظاهر «یکجانبهگرایی» در عرصه بینالمللی بود که منجر به آسیبزدن به همه طرفهای مذاکرهکننده شد. پس از این باقری در مصاحبهای که با سیانان داشت به توافق برجام اشاره کرد و گفت که «ما هنوز عضو برجام هستیم. هدفی که دنبال میکنیم، احیای توافق 2015 است و به دنبال توافق جدیدی نیستیم.» از آنجا که این سفر در آستانه تحویل دولت به رئیسجمهور منتخب صورت گرفته است، مورد توجه بیشتری قرار گرفت و دفاع باقری از برجام هم واکنشهایی از جانب برخی چهرهها و رسانههای اصلاحطلبی به همراه داشته است و در مواردی، برخی دولت را به پیش نبردن مذاکرات برجام متهم کردند. نکته مورد توجه این است که اظهارات باقری در راستای مسیر و ایدهای بوده است که دولت سیزدهم در این سه سال دنبال کرده است. دولت و تیم سیاست خارجی همواره از مذاکره برای احیای برجام استقبال کردهاند و با وجود نقدهایی که به این توافق وارد بوده اما تیم مذاکرهکننده قبلی را متهم نکردند و به برجام به چشم توافقی نگاه کردند که باید برمبنای تعهد به آن پایبند بمانند. شهید امیرعبداللهیان در جریان نشست خبری که مرداد سال گذشته برگزار شد به این موضوع اشاره کرد که «بخشهایی از توافق(برجام)، نقطه مثبت مذاکرات و جمعبندی بوده است؛ در عین حال، همکاران من آن مقدار که میتوانستند در میز مذاکره به دست بیاورند، تلاش کردند.» رئیسجمهور شهید نیز در جریان نشست خبری که در شهریور سال گذشته برگزار شد، به این موضوع اشاره کرد که تلاش دولت براین بوده تا مذاکرات برای «احقاق حقوق مردم» براساس قراردادی که منعقد شده، به نتیجه برسد و «تحریمها برداشته شود.» امری که نشان میداد اظهارات سرپرست وزارت خارجه نیز در راستای مسیر دولت سیزدهم صورت گرفته است و موضعگیری عجیبی نبوده است. نکته دیگری که باید به آن توجه کرد این است که مسیر سیاست خارجی ایران تنها توسط دولت ریلگذاری نمیشود و نهادهای بالادستی در تعیین خطمشی سیاستخارجی کشور سهم مهمی دارند؛ امری که این نکته را مورد توجه قرار میدهد که مواضع باقری در جلسه شورای امنیت و در مصاحبه با سیانان موضع رسمی ایران بوده است و همواره طرف مقابل به بدعهدی در توافق برجام متهم بوده است.
چراغ سبز دولت سیزدهم برای احیای برجام
دولت سیزدهم از همان ابتدا اعلام کرده بود که همه تخممرغهایش را در سبد مذاکره با غرب نمیگذارد و برقراری روابط سازنده با همه کشورها مخصوصا همسایگان مورد توجه قرار دارد، اما همزمان مسیر مذاکره برای احیای برجام را نیز دنبال کرد. هفتمین دور مذاکرات با تیم سیاست خارجی دولت جدید دنبال شد. مذاکرات تا اسفند ماه ادامه پیدا کرد. پس از پایان مذاکرات، گروسی برای حلوفصل پروندههای حلنشده ایران راهی تهران شد و بیانیه مشترکی از جانب ایران و آژانس صادر شد و مقرر شد ایران توضیحات کتبی درخصوص سه مکان ادعایی آژانس را ارائه کند. اگرچه پرونده آژانس درمورد سه مکان ادعایی ارتباط مستقیمی به مذاکرات احیای برجام نداشت، اما تصور این بود که سفر گروسی میتواند مسیر مذاکرات را هموار کند. با این حال گروسی بعد از بازگشت از سفر تهران و برخلاف توافق، گزارشی علیه ایران صادر کرد که منجر به صدور قطعنامه شورای حکام علیه ایران شد. مذاکرات احیای برجام در آن برهه به نتیجه نرسید. پس از این در شهریور ماه 1401 ایران در آستانه یک توافق قرار گرفت و حتی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا پیشنهادهای ایران را معقول خواند. تقریبا همهچیز برای به نتیجه رساندن یک توافق خوب آماده بود. شروع ناآرامیها در ایران آمریکاییها را دچار محاسبات غلط کرد و آنها میز مذاکره را با تصور تغییر شرایط در ایران ترک کردند و مذاکرات متوقف شد. بعد از گذر از ناآرامیها اما آمریکاییها طرف عمانی را برای از سرگیری مذاکرات واسط کردند. پس از این، پیامها میان ایران و طرف آمریکایی رد و بدل میشد. در این راستا مذاکرات دوطرف منجر به گشایشهایی نیز شد. آزادی 390 میلیون پوند پول بلوکهشده ایران در انگلیس، آزادیسازی 6 میلیارد دلار پول ایران در کرهجنوبی و آزادسازی برخی زندانیان دوتابعیتی توسط ایران در جریان این پیامها صورت گرفت.
مواظب توقعات فرابرجامی باشید
ایران هیچ زمان، کوچکترین فرصت برای به نتیجه رساندن مذاکرات احیای برجام را از دست نداده و برای پیشبرد مذاکرات برمبنای عزت و مصلحت پیشقدم بوده است، موضوعی که در تحلیل علت به نتیجه نرسیدن مذاکرات از جانب گروههای سیاسی داخل کشور، چندان مورد توجه قرار نمیگیرد؛ زیادهخواهیهای طرف آمریکایی است. آمریکاییها همواره بهدنبال برقراری توافقی «فرای برجام» بودند، رئیسجمهور سابق آمریکا تصور میکرد تعهدات ایران در برجام کافی نبوده و اوباما میتوانست امتیازات بیشتری از ایران بگیرد. در همین راستا هم از برجام خارج شد، سیاست فشارحداکثری را درپیش گرفت تا ایران برای کم کردن این فشارها پای میز مذاکره بیایید و امتیازهای بیشتری بدهد، مسیری که البته دموکراتها هم آن را دنبال کردهاند. سیاسیکاریهای آژانس به کمک آمریکاییها آمد تا فشارهای بینالمللی علیه ایران را تشدید و آن را وادار به پذیرش تعهداتی بیش از برجام کنند، امری که البته با مقاومت ایران همراه شده و تیم مذاکره کننده به این امر تاکید داشت که تنها به برجام متعهد است. حالا در آستانه تشکیل دولت چهاردهم و برگزاری انتخابات در آمریکا، دولت جدید باید این گزاره مهم را مورد توجه قرار دهد که قرار نیست توافقی فرای برجام منعقد شود و ایران، امتیاز بیشتری از آن چیزی بدهد که طرف آمریکایی و اروپایی میخواهند.
حواستان به سال دهم برجام باشد
در این مسیر، القای این گزاره که دولت سیزدهم نتوانست مذاکرات احیای برجام را به نتیجه برساند و این ناشی از ضعف دولت بوده است، چندان دقیق نیست و لازم است برای قضاوت در این رابطه، واقعیتهای صحنه بینالملل دیده شود و باید توجه کرد مناسبات بینالمللی پیچیدهتر از آن است که با انداختن تقصیرها به گردن تیم مذاکرهکننده ایرانی، معادلات حل شود. در نقطه مقابل فضایی ایجاد شده که قرار است با روی کار آمدن دولت جدید فضای مذاکره با آمریکا تحول قابلتوجهی پیدا کند. امری که نشان میدهد واقعیتهای صحنهبینالملل بهدرستی درک نشده؛ چراکه از یک سمت احتمال روی کار آمدن ترامپ در آمریکا چندان دور از انتظار نیست و در صورت تحقق این امر مسیر مذاکرات با دشواریهایی همراه خواهد بود، در سمت دیگر شرایطی است که در حال حاضر در منطقه وجود دارد، جنگی که الان در غزه ادامه دارد و افزایش جبهههای درگیر در این منطقه و نقش ایران در معادلات میتواند، مذاکرات با محوریت برجام را از دستور کار خارج کند، از طرفی ایران به سال دهم برجام نزدیک میشود که پس از آن برجام وارد مسیر دیگری میشود و مکانیسم ماشه از کار میافتد و طرف مقابل همه اهرمهای فشار را علیه ایران به کار میگیرد و احتمال برقراری مذاکرات در اولین سال آغاز به کار دولت، کم خواهد بود. بر این اساس ایجاد توقع به نتیجه رسیدن مذاکرات در دولت چهاردهم در مقابل واقعیتهای بینالمللی میتواند نارضایتی متقابلی را در جامعه و در میان افکارعمومی ایجاد کند.
نمیشود همه تخممرغها را در سبد غرب گذاشت
اشتباه قرار دادن همه تخممرغها در سبد مذاکره با غرب، منجر به بروز خسارات قابلتوجهی به اقتصاد ایران شد، تکیه دولت روحانی برای حلوفصل مشکلات کشور تنها از طریق مذاکره با غرب منجر شد، خروج آمریکا از برجام خسارات زیادی را به اقتصاد ایران وارد کند. درحالیکه اگر در این مناسبات سهمی هم برای ارتباط دیگر کشورها و مخصوصا همسایگان در نظر گرفته میشد، حجم این خسارات بسیار کمتر بود. حالا در آستانه تشکیل دولت زمزمههایی از مذاکره و تعامل با آمریکا به گوش میرسد که رنگوبوی همان مسیر دولتهای یازدهم و دوازدهم را دارد. دور زدن مسیر شرقگرایی یا برقراری ارتباط با کشورهای همسایه در مقابل برقراری ارتباط با غرب برای کاهش فشار تحریمها، اشتباهی است که این روزها از جانب برخی افراد که مدافع تفکر دولت روحانی بودند، مطرح میشود. باید توجه داشت شرایط امروز منطقه و جهان دیگر شباهتی به روزهای امضای برجام ندارد و معادلات دچار تغییر شده و این امر اثبات شده که در شرایط فعلی برقراری ارتباط و با چین و روسیه میتواند دست برتر ایران در مذاکرات باشد. کمااینکه در این مدت در جلسات شورای امنیت حمایت چین و روسیه از ایران و مخالفت با قطعنامههای ضدایرانی، ایران را از منزوی شدن در صحنه بینالمللی حفظ کرده است.
صحنه بینالملل جای رویابافی نیست
دولت چهاردهم و تیم سیاست خارجی میبایست در ابتدای امر به این نکته توجه داشته باشند که مناسبات بینالمللی برمبنای ایدهآلها صورت نمیگیرد و در این مسیر تحلیلهای ایدهآلی و اتکا به آنها، خسارت زیادی را متوجه دولت و مردم میکند، آنچه موفقیت را در صحنه بینالمللی رقم میزند، توجه به واقعیتهای صحنه و پذیرش این نکته است که اساس مذاکرات و توافقات برمبنای نفع و سود دوطرف صورت میگیرد و هرچیز جز این برقراری و ادامه مذاکرات را بیمعنا میکند. دولت باید این آمادگی را داشته باشد که امکان دارد، در سال ابتدایی دولت فرصتی برای مذاکره فراهم نشود، البته باید به این نکته مهم توجه داشت که در ادامه مسیر دولتهای قبل ایران همچنان بهدنبال احیای برجام است و چیزی فراتر از برجام در دستور کار نیست. جدای از این تاکید مجدد روی این گزاره که توافق با غرب حلال مشکلات است و ایستادن بیش از اندازه روی این موضوع میتواند طرف مقابل را در موضع برتر قرار دهد و آنها با آگاهی به اینکه ایران بهدنبال برقراری توافق به هر قیمتی است، ایران را در موضع ضعف قرار دهند و امتیازات بیشتری از ایران بخواهند، در چنین شرایطی چه توافقی صورت بگیرد چه خیر، زیانها برای تیم مذاکرهکننده بیش از نفعها خواهد بود.